کد خبر: ۳۶۹۲۱۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

کات یعنی دوباره

علی مافی: ستاره های درخشان سینمای ایران نشان داده ومیدهند که فقط پرده نقره ای سینما رابط آنها و این مردم نیست. سوپر استار های سینمای ایران  هر جا آهی از نهادی بر آید آنجا هستند که ممکن است هیچ ربطی هم به عالم هنر و سینما  نداشته باشد .
در مسابقه کسب سهمیه المپیک سوریان به جان کندنی افتخار آمیز در جهان کشتی خودی از خود  نشان میدهد و سهمیه المپیک را میگیرد و پرویزپرستویی  هنرمندانه از این پهلوان قدردانی میکند؛ وقتی حقوق های نجومی از جیب این مردم شریف، بی صدا بر داشته و این کلاه، آن کلاه میشود، روح بلند پرستویی و دیگر هنرمندان نامدار سینما تاب نیاورده و دست در دست و پا به پا، دوش بدوش و گوش بگوش  کمپین تشکیل میدهند، تا مبادا باز هم اینچنینی رخ دهد  ، این ها همه یک نشانه است  ـ کیست تا نداند که در زندگی شخصی هر یک از این هنرمندان  مشکلاتی هست که به یک اشاره  چشم همین خدایان!  میتواند مشکلات آنها مرتفع شود.  اما بنازم به حمیت و آزادمنشی که در جان استاد انتظامی ، استاد مشایخی و بزرگانی چون پرویز پرستویی و کیانیان و معتمد آریا و دیگر عزیزان که ناز چشم هموطنانشان به هزاران عشوه گری های شیاطین مجسم  نمی فروشند چه سینمایی داریم و چه بزرگانی هدایت گر هنرمندان فردا شده اند  و البته مدیران فعلی سازمان و  خانه سینما محبت بفرمایند بخودشان نگیرند که وقتی به این خدایان میرسیم میگوییم صد رحمت به دوران شمقدری ... .لا اقل در دوران شمقدری هر سینما گری با هر درجه ای اراده میکرد میتوانست مدیرش را ببیند  و از مشکلاتش بگوید، چه باید گفت که گفته میشود  تهیه کننده این  مملکت نمیتواند ایوبی را ببیند ...؟ یکی از کارگردان مطرح سینمای ایران که تا بحال در چندین جشنواره کودک چه داخلی و چه در سطح جهان جایزه ها گرفته و در یک گفتگوی غیر رسمی با من گفته تا بحال یکبار هم آقای ایوبی درخواست دیدار از من را نداشته است ...؟

آقای ایوبی باید از شما پرسیده شود که چرا سینما امروز به این جا رسیده است ...؟ به شما فراوان امید بسته بودند اما باور بفرمایید در دوران شمقدری مدیریت سینما خیلی بهتر از دوران شما بود ، وقتی در آن دوران به جمال شورجه میرسیم عجبا که در هشت سالی که بقولی بعضی ها ریش و قیچی دست اینان بود حتی یک کار هم از خودشان ارائه نداند یک ریال به نفع خودشان تصمیم نگرفتند ، عزت از این بالاتر...؟ شرافت کاری از این عظیم تر ...؟ آیا جایی میتوان سراغ گرفت ...؟در زمانی که خانه سینما تعطیل شده بود مردانی چون شورجه و زند باف غوغایی کردند و فقط برای هنرمندان سینما جان ندادند   البته بحث سازمان با خانه سینما خیلی جداست و خدایان خانه سینما فعلا راحت باشند که چه بر سر سینما و سینما گران می آید  و یا نمی آید برایشان اصلا مهم نباشد، خدایان خانه سینما تافته های جدا بافته سینما هستندو صد البته  تاج سرما ، مبادا حرف های این  حقیر خاطر شریفشان را برنجاند و از خواب ناز شان  پرانده شوند...
برداشت دوم : دختران و زنان این وطن در رشته علمی و هنری و فرهنگی در سطح جهان چنان خودی از خود نشان داده و میدهند که برای هر ایرانی یک افتخار هست  اما بعضی برای اینکه از قافله عقب نمانند آنها هم کشف میکنند منتها کشف حجاب ! آنهم در بلاد غریبه ، که صد البته مهم نمی باشد اما شما کاشفین محترم ! قسم به شرافتی که اگر مانده برایتان وقتی میخواهید بر همه چیز چوب حراج بزنید نگویید که در سینما میخواستند بر سر من بلا ملا ! بیاورند و من قبول نکردم و به تلویزیون شما پناهنده شدم ...این حرف ها اشک خاک خورده های سینما را در می اورد در صدد نیستم   سینمای ایران را از وجود برخی  نارسایی هاتطهیر نمایم اما سینمای ایران پاک هست، سینمای ایران نجیب است . حالا اینکه چند نانجیب هم در این عزصه نفوذ کرده اند قابل کتمان نیست  اما شما کاشفین ! محترم  وقتی میخواهید برای گرین کارت و اخذ تابعیت از هر کشوری اقدام و اگر میخواهید دلبری! هم  کنید و هر حرفی را  بزنیدو تن به هر  بلا و ملا! هم بدهید ، زندگی خودتان است  اما راجع به سینما قبل از هر سخنی  لحظه ایی  چشمانتان را ببندید و به استاد  انتظامی ، مشایخی وکشاورز و نابغه بازیگران علی نصیریان فکر کنید ..چهره پرستویی بزرگ را بخاطر بیاوردید ..من ایمان دارم حتما شرمنده شده  و دم فرومیبندید

برداشت سوم : ...سال  57  و اوایل انقلاب و زمان جنگ تنها دروبین فیلمبرداری برای فیلمسازان جوان هشت میلیمتری ها بود که فیلم ها پس ازضبط  برای پوزتیو و کوتینگ شذن به آلمان فرستاده میشد  و آن زمان  بقدری فیلم خام هشت میلیمتری نایاب بود که یاد مان نمی رود که  مجبور میشدیم در دور 18 فیلمبرداری کنیم  و  هیچگاه فراموش نمی کردیم که ویزور چشم ماست و چشم باید نجیب و شرافتمند باشد و قبل از فشار دادن شاتر فکر کنیم چرا میخواهیم این کادر را ثبت کنیم ؟ وقتی در یک مصاحبه مطبوعاتی یک  عکاس محترم ، آرم تتو شده بر روی ساعد ترانه علی دوستی را بر روی سایت خبر گزاری قرار داد و ظرف مدت کوتاهی متاسفانه بسیار بسیار دیده شد ، گفتیم شاید این عمل سهوی بوده ، اما وقتی این چشم غیر قابل کنترل به دستان بازیگر دیگر بانو رهنما کشانیده شد دریافتم که قبح این هیزی پنداری دارد شکسته میشود .  
محمد مهدی دل‌خواسته  ، عکاس سینما و مستندساز  و  عضو شورای مرکزی انجمن عکاسان سینمای ایران که  تاکنون جوایزی از خانه سینما ، جشنواره فیلم فجر و دیگر جشنواره ها برای عکاسی سینما دریافت کرده‌است. گفتگوی کوتاهی انجام دادم  دلخواسته عکسی از کوین کارتر که در سال 1993 در سودان گرفته بود را نشان مان میدهد  در این عکس لاشخوری در نزدیکی کودک به انتظار مرگ او نشسته  و دلخواسته گفت  که کارتر حدود ۲۰ دقیقه منتظر میماند تا لاشخور بال‌هایش را باز کند تا با گرفتن عکس در این لحظه، عکسش نمود بیشتری پیدا کند، اما وقتی که کارتر دید، انتظارش بی‌ثمر است، به گرفتن عکس در همین حالت رضایت داد. لاشخور را دور کرد و محل را ترک کرد. روز بعد هم او از سودان رفت. سن پترسبورگ تایمز در مورد این عکس نوشت که عکاس با تنظیم دقیق لنز و انتظار بیست دقیقه‌‌ای‌اش، در حکم لاشخور دومی در صحنه بود.کارتر دو ماه بعد از گرفتن جایزه پولیتزر در سال ۱۹۹۴، خودکشی کرد

دلخواسته که در سال  ۹۴ با عکاسی کردن چهار فیلم سینمایی  در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به عنوان پر کارترین عکاس سینما در مورد اینکه چشم عکاس و سوژه باید شرافنمند باشد گفت :معمولا عکاسانی که در محیط عمومی باقصد و نیت خاص از سوژه های سرشناس (هنرمندان . ورزشکاران . سیاستمداران و ..) عکاسی میکنند و با در اختیار قرار دادن آن عکس های خاص و سوژه ویژه به رسانه ها به پول یا شهرتی میرسند را 'عکاسان پاپاراتزی' می گویند. پاپاراتزی در زبان ایتالیایی به پشه های سمج و مزاحم گفته می شود. اما عکاس سینما از انجا که وظایفش محدود به صحنه و پشت صحنه فیلم در زمان فیلمبرداری می باشد و خود را شریک مادی و معنوی پروژه میداند . بیشتر عکس هایش در چهارچوب فیلمنامه و بعضی اوقات  استفاده از نظر تهیه کننده و کارگردان و تلفیق ان با ذوق و قریحه خویش قرار دارد. عکاس سینما حتی مراقب این است که در عکسهایی که بازیگر فیلم در ان چهره اش دفرم شده یا ظاهر نامناسبی را دارد در اختیار کسی قرار ندهد و همیشه خود را امانتدار همه عوامل پروژه در بحث عکس می داند. جای یاداوری ایست که بسیاری از بازیگران مطرح دنیا در عکسی از فیلمی جاودانه شده اند و ان عکس سند غیر قابل انکار آن فیلم شده است که توسط عکاس حرفه ای سینما گرفته شده است.

سمیرا برادری تهیه کننده فیلم  احتمال باران اسیدی که جدیدا  با استقبال سینمارو های پاریسی هم  روبرو شده گفت : در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر و مصاحبه های مطبوعاتی ، حضور و فعالیت برخی از این عکاسان بشدت آزار دهنده است وی گفت عکس هایی که از ترانه و خانم رهنما گرفته شده در غرب طبیعی بوده و حتا سوژه و عکاس هم کلی سود میبرند اما در کشور ما این نوعی تجاوز به حریم خصوصی میباشد و باید  عکاسان مراقبت بیشتری از چشم و لنز های دوربینشان بنمایند و تصور کنند اگر خواهرشان باشد هم این کادر را ثبت میکنند ...؟ آرش صادقی عکاس نامی سینمای ایران پیشنهاد داد تا در  مصاحبه ها و  بویژه در جشنواره فیلم فجر خبر گزاری ها از عکاسان سینما استفاده نمایند  تا از یکسو  بر غنای عکس های خبری ـ سینمایی بیشتر افزوده گردد و هم نام داران سینما احساس امنیت بیشتری نمایند .

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سعید روحی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۹/۱۸
0
0
امیدوارم جناب مافی به نوشته های خود ایمان داشته باشند و صرفا از سر مصلحت اندیشی و حضور در دایره خودی ها و استفاده از رانت فرهنگی مجبور به نگارش کلمات و جملاتی که بعضا با روحیاتشان همخوانی ندارد نشده باشند . خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین