کد خبر: ۳۶۹۰۴۹
تاریخ انتشار:
نخستین رئیس سازمان زندان‌های کشور

خاطرات «مجید انصاری» از روزی که به زندان رفت!

سید هادی کسایی‌زاده: یک روز بهاری در بهارستان پایتخت، میهمان حجت الاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پارلمانی رئیس جمهور بودیم؛ فردی که موافقت امام(ره) و رأی موافق تمام نمایندگان مجلس وقت در ایجاد سازمان زندان‌ها و تصویب قانون آن را گرفت و در واقع اولین مؤسس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کل کشور شد. ایده‌هایی زیادی در سر داشت، اما قبول مسؤولیت در مجلس به عنوان نماینده مردم زرند مانع از تکمیل این مسیر شد و مسؤولیت را به افراد دیگر واگذار کرد...

به گزارش بولتن نیوز ،سید هادی کسایی‌زاده: یک روز بهاری در بهارستان پایتخت، میهمان حجت الاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پارلمانی رئیس جمهور بودیم؛ فردی که موافقت امام(ره) و رأی موافق تمام نمایندگان مجلس وقت در ایجاد سازمان زندان‌ها و تصویب قانون آن را گرفت و در واقع اولین مؤسس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کل کشور شد. ایده‌هایی زیادی در سر داشت، اما قبول مسؤولیت در مجلس به عنوان نماینده مردم زرند مانع از تکمیل این مسیر شد و مسؤولیت را به افراد دیگر واگذار کرد...

* از ساواکی‌ها تا گروه‌های مارکسیستی و مجرمان مواد مخدر

می‌گوید: سال۶۳ چند روز از افتتاح مجلس دوم گذشته بود که آیت الله موسوی اردبیلی با من تماس گرفت و از مشکلات زندانیان آن زمان که بیشتر سلطنت طلب‌ها، منافقین، گروهک‌های تروریستی، ساواکی‌ها، گروه‌های مارکسیستی (محکومان دادسرای انقلاب) و اشرار و مجرمان مواد مخدر (دادسرای عمومی) بودند، خبر داد. قبول مسؤولیت کردم و با حکم نماینده شورای عالی قضایی در دادگاه و دادسرای انقلاب به مدت چند ماه به بررسی‌های میدانی از زندان‌ها پرداختم.

گزارشی جامع از مشکلات و نارسایی‌های زندانیان، تعدد مراکز زندان و بازداشتگاه‌ها، خدمت آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت و آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت ارایه کردم. آن زمان سپاه، شهربانی، کمیته انقلاب، شهرداری، ژاندارمری و دادسرای انقلاب، دادگستری‌ها، دادسرای مبارزه با مواد مخدر هر کدام بازداشتگاه‌های جداگانه داشتند. هر چند شورای سرپرستی زندان‌ها بود، اما در عمل مدیریت نمی‌شد. تشتت و پراکندگی بازداشتگاه‌ها هدایت زندان‌ها را با مشکل مواجه کرده بود.

در آسیب‌شناسی از زندان‌ها به این نتیجه رسیدم که مجموعه بازداشتگاه‌ها باید زیر نظر قوه قضاییه باشد و در قوه هم مرکزیتی برای مدیریت ایجاد شود. آن زمان عضو شورای سرپرستی و مدیرکل زندان‌ها بودم که بعد از مدتی با حکم رئیس شورای عالی قضایی، ریاست شورای سرپرستی به من داده شد.

گزارشی تکان دهنده از وضعیت نابسامان زندان‌ها

گزارش تکان دهنده من از وضعیت بازداشتگاه‌ها و قانون تشکیل سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی با وجود مخالفت از سوی برخی مراکز مثل اطلاعات و دادسرای انقلاب (از ترس لو رفتن اطلاعات) به شورای عالی قضایی و سپس به صحن غیر علنی مجلس رسید و با رأی کامل نمایندگان، بدون مخالف تصویب شد.

انصاری در ادامه از تلاش مجموعه برای تأسیس ادارات کل در استان‌ها چنین می‌گوید: تحویل گرفتن زندان‌ها کار بسیار سختی بود، برای مثال شهربانی در سراسر کشور ۶ هزار پرسنل داشت و باید تمام آن‌ها تجمیع می‌شد. برای سهولت در کار، ماده‌ای در قانون پیش بینی کردیم مبنی بر اینکه اگر اختلاف پیش آید، دادستان کل که آن زمان آقای موسوی خوئینی‌ها بود، رأی قاطع داشته باشد.

سازمان و ادارات آن ایجاد شد و تمام زندانی‌ها را تحویل گرفتیم، اما چند زندان امنیتی و حساس در کشور داشتیم که در آن ها عوامل کودتای نوژه و... زندانی بودند. با سازمان اطلاعات توافق کردیم که رؤسا و مسؤولان بازداشتگاه‌ها با تأیید آن‌ها و حکم ما انتخاب شوند. بنابراین برای نخستین بار مدیریت کل زندان‌های کشور متمرکز شد و حدود دو سال ادامه داشت تا اینکه به انتخابات مجلس سوم رسید و برای بار دوم کاندیدا شدم و در خرداد سال ۶۷ سازمان زندان‌ها را به آقای شوشتری تحویل دادم.

*زندانیان اوین و قزل حصار در دهه ۶۰

انصاری ایده‌های بلند و طرح‌های زیادی در سر داشت و خودش می‌گوید، احساس خوبی از تحویل سازمان و خارج شدن از آن مسیر ندارد. یکی از طرح‌هایی که مربوط به آن زمان است، طبقه بندی علمی زندان‌ها بود. انصاری اعتقاد داشت، زندان‌ها باید بر اساس جرایم و به شکل علمی طبقه بندی شوند و مجرمان گوناگون نباید با هم در یک فضا قرار بگیرند. آسیبی که آن سال‌ها می‌دیدیم زندگی نوجوانان مجرم با جرمی ناچیز در کنار قاتلان و جانیان آن زمان بود. در زندان قزل حصار مجرمان مواد مخدر و گروهک‌های تروریستی حضور داشتند، اوین مخصوص محکومان دادسرای انقلاب و امنیتی‌‌ها و گروهک‌ها بود. آن زمان زندان رجایی شهر تازه به بهره‌برداری رسیده بود.

*طرح‌های کوتاه و بلندمدت ساماندهی زندانیان

انصاری می‌گوید: طبقه بندی محکومان گروهکی، بررسی سوابق و در آخر عفو آن‌ها جزو تأکیدات امام راحل بود که در آن زمان مسؤولیتش را به آیت الله منتظری واگذار کردند. تعداد زیادی از این مجرمان که جرم چندانی نداشتند، عفو خورده و آزاد شدند.

از امام اجازه گرفتیم تا رأی باز به زندانیان عادی تعلق گرفته و به جای ماندن در زندان به اشتغال بپردازند، در نتیجه زندانیان زیادی که داوطلب بودند با هماهنگی قوه قضاییه در طرح‌های جنگل کاری، تثبیت شن و ماسه‌های روان، جاده سازی و کارگاه‌های داخل زندان به کار گرفته شدند و یک سوم از درآمد به خود آن‌ها، یک سوم به حساب خانواده‌ها و یک سوم بقیه را هم در حسابی ویژه زندانی (پس انداز بعد از آزادی) در نظر گرفتیم.

*داستان زندان قصر

برنامه میان مدت ما ساماندهی ساختمان‌ها و جانمایی زندان‌هایی بود که وضع بحرانی داشتند. زندان کرج در وسط شهر بود و آلودگی و آسیب‌های فراوانی برای مردم داشت. آن زمان، بندی به زندان قزل حصار اضافه کردیم و زندانیان کرج به آنجا منتقل شدند و به جای زندان کرج هم بیمارستان شهید بهشتی ساخته شد.‌‌همان موقع هم در قانون، مجوز فروش زندان‌ها را پیش بینی کردیم.

به آیت الله هاشمی درباره طرح خالی کردن زندان قصر که برای مردم آلودگی داشت، نامه نوشتم. بر اساس این طرح، زندان قصر نماد مرکز فرهنگی و فروش کتاب می‌شد و حتی سالن‌هایی برای نمایش و کارهای فرهنگی و بورس کتاب تهران در نظر گرفته بودیم که اکنون به بوستان تبدیل شده است.

انصاری از طرح نیمه کاره آموزشی به زندانیان و مجرمان بدعادتی می‌گوید که بیش از ۲۵ مرتبه سابقه زندانی شدن داشتند، این مجرمان براساس زمان طوری جرم می‌کردند که در پاییز و هوای سرد از نعمت هوای گرم زندان بهره برده و در فصل بهار کارتن خوابی در بوستان را از دست ندهند، بنابراین باید مراکزی ویژه تعلیم و تربیت این مجرمان تأسیس می‌شد.

*مخالفت و توصیه رهبری به انصاری

انصاری می‌گوید: کار بسیار دشواری بود و در آن چهار سال به لحاظ روحی و روانی وضعیت مناسبی نداشتم و از طرفی هم مردم زرند برای کاندیدا شدن من درخواست می‌کردند. رهبری که آن زمان رئیس جمهور وقت بودند، مخالفت کردند و گفتند، شما کاری را که آغاز کرده‌اید به اتمام برسانید. معلوم نیست مسؤول بعدی، همین برنامه‌های شما را ادامه دهد که متأسفانه گوش نکردم و به مجلس رفتم.

* انجمن حمایت از خانواده زندانیان

اولین رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی از فعالیت‌های انجمن حمایت از خانواده زندانیان می‌گوید: این انجمن قبل از انقلاب،‌‌ همان زمانِ شورای سرپرستی زندان‌ها، وجود داشت. از نظر قانون، رئیس شورای سرپرستی زندان‌ها، مدیرکل زندان‌ها، دادستان تهران، رئیس دادگستری و دو نفر خیر عضو انجمن بودند. یکی از این خیر‌ها پدر آقای حداد عادل (صاحب بنگاه حمل و نقل و بار) بود. جلسه انجمن را دو هفته یک بار تشکیل می‌دادیم. انجمن خوب و فعالی بود و کمک‌های مردمی را برای کمک به خانواده زندانیان جمع آوری می‌کردیم. بسیاری از کارگاه‌ها و مراکز حرفه آموزی و تولیدات داخل زندان وابسته به انجمن بود، از جمله بنگاه تعاون و صنایع زندان.

این کارگاه‌ها دست ما را باز می‌کرد تا از مقررات خشک مالی و اداری دولت خارج شده و امکانات جذب کنیم. انجمن از دو جهت، یکی به کار گرفته شدن زندانی در کارگاه‌ها و فعالیت در واحد‌های تحقیقاتی و دیگری کمک نقدی و غیر نقدی به خانواده‌های آنان فعال بود.

کمک‌های مددکاری هم انجام می‌شد و اگر فردی به مشورت حقوقی نیاز داشت یا دچار مشکل روحی بود، به کار‌شناس انجمن و مددکار اجتماعی مراجعه می‌کرد. انجمن دستاوردهای خوبی داشت و در حل بسیاری از مشکلات زندانیان مؤثر بود.

وی اعتقاد دارد که انجمن همواره منشأ خیر و برکت بوده و هم اکنون هم برای کمک به زندانیان وخانواده آن‌ها باید سمن‌های گوناگونی باشند افراد خیر زیادی هستند که برای کمک آمادگی دارند که باید در قالب مؤسسه‌های خیریه باشد، چه بسا با اجازه مراجع تقلید هم بتوان وجوه شرعی و موقوفات عام را برای درآمد انجمن جذب کرد.

در گذشته ارتباط ساختاری و تشکیلاتی خاصی میان انجمن‌های حمایت از خانواده زندانیان سراسر کشور با انجمن مرکز وجود نداشت، اما در عمل مدیریت انجمن‌ها با مرکز بود. اگر چه هر کدام مستقل بودند. ستاد دیه هم بعد‌ها تشکیل شد و همه کارهای حمایتی از سوی سمن‌ها انجام می‌شد. آن زمان یکی از درآمدهای انجمن از شماره گذاری خودرو‌ها بود.

*آسیب‌های اجتماعی در دهه ۶۰

از انصاری درباره آسیب‌ها و مشکلات زندان‌های دهه شصت پرسیدیم که گفت: مشکلاتی که امروز در میان خانواده زندانیان وجود دارد، آن زمان نبود، چون بیشتر زندانیان را گروهک‌های تروریستی و منافقین تشکیل می‌دادند که تدابیر خاص خود را داشت. اقدام‌ها و گزارش‌هایی که از نارسایی‌ها و بدرفتاری‌ها در زندان به امام ارایه کردیم، منجر به تغییر دادستان وقت انقلاب تهران و مدیریت زندان شد.

 اما در رابطه با زندان‌های مواد مخدر، آن زمان آسیب‌ها شدید بود، چون زندان‌ها ظرفیت پایینی داشت و تراکم زندانیان گوناگون با سنین متفاوت، آثار اجتماعی نامناسب و بیماری‌های جسمی میان آن‌ها را افزایش می‌داد. اگرچه در غرب تهران کانون اصلاح و تربیت داشتیم، اما در شهرستان‌ها امکان طبقه بندی زندانیان وجود نداشت.

خانواده زندانی بیش از زندانی مجازات می‌شود

بخشی از زندانیان هم در خارج از استان خود و دور از خانواده در تهران نگهداری می‌شدند، بنابراین ملاقات خانواده‌ها با مشکل رو به رو بود. مسیر طولانی بود و وسیله‌های حمل و نقل به تهران مناسب نبود و سرویس‌هایی برای رفت و آمد به زندان در آزادی وجود داشت، اما در مسیر رفت و آمد‌ها هم بسیاری از کودکان طعمه اشرار می‌شدند. فقر مالی پس از زندانی شدن سرپرست خانواده هم مشکل دیگری بود که زمینه فساد را ایجاد می‌کرد. همیشه خانواده بیش و پیش از زندانی مجازات می‌شود، حیثیت اجتماعی خانواده خدشه‌دار شده و در معرض انواع آسیب‌های روحی و مالی قرار می‌گیرد و تحصیل فرزندان و تربیت آن‌ها هم به مشکل می‌خورد.

منبع:قدس انلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین