عقب‌ماندگی رسانه ملی با تغییر مدیریت آن هم جبران نشد

گروه اجتماعی - یکی از ناراحت‌کننده‌ترین اتفاقات سال 95 تا امروز در ساعت20/1 بامداد روز چهارشنبه دوم تیر در محور سیرجان – نی‌ریز به وقوع پیوست و اتوبوسی که حامل سربازان وظیفه نیروی زمینی ارتش بود از کنترل خارج شد و به دره سقوط کرد و باعث کشته‌شدن 13 تن از سربازان گشت.

به گزارش بولتن نیوز، اما آن‌چه که در این میان موجب جلب توجه عموم مردم به این حادثه شد نه انعکاس مناسب آن در رسانه ملی که در سایت‌های خبری و بیش از همه در شبکه‌های مجازی و توسط خود مردم بود و به بیان دقیق‌تر به شکل مدرن نقل سینه به سینه, این اتفاق انعکاس گسترده‌ای یافت و باز هم صدا و سیما از مردم و جامعه و شبکه‌های مجازی عقب‌تر حرکت کرد و بعد از گذشت بیش از یک روز از حادثه و فعالیت‌های بسیار در فضای مجازی و واکنش‌های فراوان در میان اقشار مختلف مردم, تنها به پخش گزارشی چند دقیقه‌ای اکتفا نمود که این موضوع خود مجددا زمینه‌ساز اعتراضاتی دوباره در فضای مجازی بر علیه صدا و سیما شد.


این اتفاق بار اول نیست که در صدا و سیما به وقوع می‌پیوندد و سابقه‌ای طولانی دارد و بارها و بارها این سازمان در انعکاس اخباری که مورد توجه عموم مردم قرار گرفته, گزینشی و نادرست عمل کرده و عقب‌تر از واکنش جامعه ایران قرار گرفته است, اما همین جای سوال ایجاد  می‌کند که چرا اهالی ساختمان شیشه‌ای از اشتباهات گذشته عبرت نمی‌گیرند و مجددا خود را در مظان اتهامات بسیار قرار می‌دهند؟

چگونه است که در بخش‌های مختلف خبری برای حادثه تیراندازی در باشگاه شبانه‌ای در آمریکا تحلیل و بررسی صورت می‌گیرد و حتی بحث‌های مختلفی ترتیب داده می‌شود اما برای این حادثه تاسف‌انگیز در حد یک گزارش کوتاه و یک اتفاق عادی برخورد می‌شود؟! شاید چون این حادثه طی یک تصادف رانندگی به وقوع پیوسته و به علت آمار بالای مرگ و میر در ایران به واسطه حوادث جاده‌ای, این اتفاق چنین عادی و کم اهمیت می‌نماید؟! این رفتار صدا و سیما در جایی بیشتر مردم را آزار می‌دهد که پخش تبلیغات شرکت واردکننده برنج بسیار مهم‌تر و پراهمیت‌تر از انعکاس حادثه‌ای چنین تلخ و ناراحتت کننده است!!

گویا اهالی ساختمان شیشه‌ای دچار روزمرگی گشته‌اند و یا احساسات خود را از دست داده‌اند و یا اینکه خود را خارج از دایره مردم ایران تصور می‌کنند و حتی شاید چنان از مردم ایران فاصله گرفته‌اند که درک درستی از خواسته‌های جامعه ندارند و هر بار مسیر اشتباهی را انتخاب می‌کندد و طوری به نظر می‌آید که گویا اصلا اهل ایران نیستند و از کشوری خارجی آورده شده‌اند و در راس امور قرار گرفته‌اند که چنین با عامه مردم غریبه‌اند!!!


شاید حتی اهمیتی که صدا و سیما به پخش مسابقات یورو 2016 می‌دهد بیش از این جوانان پرپر شده باشد‌, و این اتفاق نه برای این عزیزان که برای سایر اقشار نیز به همین شکل می‌گذرد! مگر چند روز از حادثه شهران تهران می‌گذرد یا حادثه کشته شدن دختری در خیابان با شلیک گلوله از طرف پدرش که به همین سادگی این مسائل را رها کرده‌اند و تنها به گزارشی عادی اکتفا کرده‌اند؟! در روزگاری که اخبار در گستره‌ی گیتی لحظه به لحظه در حال تغییر است تنها اخبار به‌روزی که از صدا و سیمای ایران پخش می‌شود آمار کشته‌شدگان در حادثه تیراندازی در ایالتی در آمریکا یا سیلی در چین است و نکته طنز دیگر ماجرا عقب‌تر بودن همین اخبار حتی از سایت‌های خبری رسمی کشور است به گونه‌ای که خبری بعد از گذشت دو روز از قرار گرفتنش در خروجی تمام خبرگزاری‌ها, به صورتی کاملا گذرا و در حد چند ثانیه در بخش ‌های خبری به اطلاع مردم می‌رسد و همین امر نشان از ضعف ساختاری در مدیریت این سازمان دارد و با تغییر رییس نیز اصلاح نخواهد شد زیرا دایره مدیران این نهاد بسته است و مدیران به‌شکلی تسلسل‌وار در دایره‌ای بسته در حال چرخش هستند و کوچک‌ترین تغییری در دیدگاه‌ها و سیستم مدیریت و افراد تصمیم‌گیر دیده نمی‌شود.

جالب‌تر این‌جاست که تمام این مدیران سال‌هاست از مردم فاصله گرفته‌اند و چنان با جامعه ایران بیگانه‌اند که حتی مراکز افکارسنجی ‌ای که خود این سازمان در اختیار دارد نیز نمی‌توانند به ایشان درجهت نزدیکی به مردم کمکی نمایند و بهتر است بگوییم این مدیران چنان از جایگاه خود مطمئن هستند که دچار احساسی دیکتاتور مابانه در ارائه اخبار نسبت به مردم گشته‌اند و این روند جز با ایجاد تحول در راس و بدنه این سازمان رخ نخواهد داد .