روزی در اداره پست شهری در آمریكا جایی كه نامه ها را از روی آدرسشان تفكیك می كردند نامه ای را یافتند كه درقسمت گیرنده آن فقط نوشته شده بود برسد بدست خدا، مامور پست كنجكاو شد و نامه را باز كرد و دید نامه توسط یك بچه كلاس اولی نوشته شده بدین مظمون كه: ای خدا! من مادری دارم كه مریض است و جز او كسی را ندارم و او نیز جز من. پزشكان برای عمل جراحی او 100هزار دلار خواسته اند ولی ما پولی نداریم اگه مادرم عمل نشود خواهد مرد.
مامور پست سخت تحت تاثیر قرار گرفته و نامه را برای همكارانش خواند و بعد تصمیم گرفتند تا هركسی در حد توانش كمك كند. در مجموع ٩٠ هزار دلار جمع شد. آن را به وسیله ای به آدرس نوشته شده روی پاكت رساندند بعد از دو هفته دوباره نامه ای مثل قبلی یافتند آنرا گشودند در آن نامه بسیار از خداوند تشكر كرده بود كه برایشان پول فرستاده ودر پایان نوشته بود:
خدایا! از تو ممنونم، میدانستم پول را خواهی فرستاد ولی 10هزار دلار آن کم بود که آن هم مطمىنم ماموران پست برداشته اند...