کد خبر: ۳۳۷۰۷۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

خوک و گاو

مرد ثروتمندی از کشیشی پرسید: نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند؟

کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم:

خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی. اما در مورد من چی؟... من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟

گاو جواب داد:
شاید علتش این باشد که : "هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم"

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مهاجر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۵
0
0
این داستان من رو به یاد چیزی انداخت .( البته ربطش تو قدردانستن هست ) تو دوران دانشجویی دوستی داشتم که 4 سال هم اتاقی بودیم خیلی به درد هم خوردیم , اون رتبه اول کلاس و ادم باهوش و مثبتی بود ,و من از داشتنش خوشحال و مفتخر بودم ما همشهری نبودیم و بعد از دانشگاه از هم دور شدیم و درگیر زندگی خودمون شدیم ولی کم و بیش در تماس بودیم .بعد از 3 سال من رفتم به دیدنش ولی اون خیلی عوض شده بود وقتی بهش گفتم , گفت آدم تو زندگی موقعیتهای مختلفی رو تجربه میکنه و قرار نیست همیشه همه چیز ثابت بمونه ...تو این مدت هر کدوم پیشرفتهایی تو سطح زندگی و کاریمون داشتیم و من این رو قبول دارم که پیشرفت لازمه زندگیه سالم هست و حرفش رو قبول کردم ولی این برام قابل هضم نیست که با بالا رفتن سطح زندگی بخوام گذشته و رابطه های قدیمی رو فراموش کنم هرچند اون ادم قدیمی الان پایینتر از من باشه , به هر حال زمانی ما هردو تو یک شرایط بودیم . این مسئله یک مقدار من رو اذیت میکنه .چون خودم آدمها رو با این دید که چقدر برای من مفید باشن نگاه نمیکنم . با وجودی که دوستای جدیدی پیدا میکنم ولی رابطه های قبلیم رو بی دلیل خراب نمیکنم .نمیدونم اشتباه از فکر منه یا اون ...
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین