کد خبر: ۳۲۳۳۳۱
تاریخ انتشار:
مسأله ای به نام ارتقای کیفیت انتخابات

انتخابات و مسئله ای به نام اولویت «ماهی گیری یاد دادن» بر «ماهی دادن»!

این روزها که به انتخابات نفس گیر مجلس شورای اسلامی نزدیک تر می شویم سؤالات زیادی ذهن عموم مردم را درگیر خود نموده است.

گروه سیاسی - این روزها که به انتخابات نفس گیر مجلس شورای اسلامی نزدیک تر می شویم سؤالات زیادی ذهن عموم مردم را درگیر خود نموده است. انتشار اسامی مختلف، آمارها و رزومه های قطور و عکس ها و تصاویر و عناوین رنگارنگ بسیاری از مردم را متحیر کرده است. چه کسی شایستگی انتخاب شدن را دارد؟ چه افراد و جناح هایی مستحق دادن رأی هستند؟

تحلیل گران دوراندیش اما به چیزی مهم تر از این سؤالات توجه دارند:

برای گریز از این هیجان زدگی چه باید کرد؟ آیا معرفی گزینه های مناسب و شایسته، تحصیلکرده و دلسوز، ولایی و ریشه دار، با تجربه و مؤمن کفایت می کند؟ البته که معرفی این افراد و جریان ها، کار خوب و به جایی است. اما بیایید لحظه ای به بعد از این انتخابات بیاندیشیم؟ چرا این گونه در انتخاب افراد و شناخت جناح ها متحیر مانده ایم؟ چه باید کرد که این گونه نباشیم؟

به گزارش بولتن نیوز،در مدت اخیر که صحبت های مقام معظم رهبری را پیگیری می کردیم متوجه شدیم که ایشان مکرراً بر مسئله ی شناخت گذشته و سرگذشت ایران و کشورهای مرتبط با ملت ایران، به ویژه دوره ی معاصر تأکید کرده اند. ایشان در جایی فرموده بودند:

«یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد.» و انگیزه ی خود از توصیه به مطالعه ی تاریخ به صورت دقیق تر این گونه بیان کرده بودند:

انتخابات و مسئله ای به نام اولویت «ماهی گیری یاد دادن» بر «ماهی دادن»!

«میخواهیم از راه شناختن تاریخ خود، گذشته‌ی خود و برجستگان این تاریخ، خود را درست بشناسیم؛ امروزمان را درست بفهمیم و راه فردامان را تشخیص بدهیم و باز کنیم... ما به گذشته که نگاه میکنیم، با این چشم نگاه میکنیم. گذشته برای ما یک وسیله و آئینه‌ای است؛ مایه‌ی عبرتی است تا راه آینده‌مان را هموار کنیم» و ماهیت تاریخ را نیز این گونه معرفی کرده اند که:

«تاریخ، نه سیاست است، نه فرهنگ؛ تاریخ، تاریخ است. تاریخ، یعنی آنچه که از حوادث و وقایع ثبت شده است. البته در این حوادث و وقایع، سیاست هم هست، فرهنگ هم هست، هنر هم هست، عشق هم هست، مصیبت هم هست، درد هم هست، بغض هم هست، کینه هم هست. همه‌ی اینها وقتی با همدیگر ثبت شد، میشود تاریخ.»

حال چرا این گونه به جملات رهبر معظم انقلاب درباره ی تاریخ اشاره نمودیم؟ هدف از پیش نهادنِ گزینه ی دیگری به نام «تربیت سیاسی و فرهنگی» به جای القای افکار و جهت گیری هاست. فردی که ماهی و قلاب و روش ماهی گیری را خوب بشناسد نیازی به گدایی ماهی از دیگران نخواهد داشت. این یک قانون است. به نظر ما هیچ تغذیه ای برای شناخت وضعیت سیاسی امروز سودمندتر از شناخت صحیح گذشته نیست. شناخت تحولاتِ جریان ها، گروه ها، افراد و به شکلی کلان تر اندیشه ها، در بستر تاریخ معاصر ایران و شناخت دوستان و دشمنان تاریخی این ملت شاید به ظاهر در شناخت مستقیم گزینه های اصلح در انتخابات پیش رو خیلی سودمند نباشد اما در دراز مدت گزینه ی ضروری است؛ اگر که به دنبال یاد دادن ماهی گیری هستیم!

به نظر می رسد که در کنار شناخت صحیح جریان ها و افراد و اندیشه ها باید به موضوع دیگری نیز پرداخت که بی ارتباط با قبلی نیست و در حقیقت تکمیل کننده ی آن است:

شناخت مسئله های پیش روی نظام جمهوری اسلامی ایران در زمان حاضر.

بزرگترین تحلیلگران و دانشمندان علم سیاست چه در اردوگاه سیاستشناسان موحد و اخلاق مدار و چه در اردوگاه سیاستشناسان ضد اخلاق و غیر الهی افرادی بوده اند که به مسئله های عصر خویش پرداخته اند:

ماکیاولی به مسئله ی چند پارگی ایتالیای زمان خود پرداخت. ابن خلدون عصبیت قبیلگی را مطالعه کرد. توکویل مسئله ی تمرکز و عدم تمرکز حکومت را واکاوی کرد و مارکس سعی نمود تا اقتصاد بیمار سرمایه داری را بشناسد که هر چند در شناخت آن تا حدی موفق بود اما در ارائه ی نسخه ی بیماری بسیار بد عمل کرد. حضرت امام خمینی ره نیز سعی کرد تا بی اخلاقی و طاغوت را به عنوان ریشه ی بیماری در حال گسترش یک حکومت، ملت و حتی یک عصر بشناسد و به جای آن خداباوری و توحید عملی در عرصه ی سیاست را به جای توحیدگرایی سکولاریزه احیاء نماید.

انتخابات و مسئله ای به نام اولویت «ماهی گیری یاد دادن» بر «ماهی دادن»!

شناخت این موضوع که ما در حال حاضر با مسئله هایی چون تحریم های بین المللی، قومیت گرایی، تکفیر، استحاله ی فرهنگی و ... رو به رو هستیم و این که هر کدام از این مسئله ها دارای چه واقعیات و ابعادی هستند بسیار مهم و ضروری است و باید از این بابت مسئله شناسی و تاریخ شناسی را در یک راستا قرار داد.

در تربیت سیاسی مسئله های دیگری نیز چون معرفی اسناد و قوانین فرا دستی جمهوری اسلامی نیز مطرح می شوند که از توضیح آن ها در این مجال خودداری می کنیم. همین بس که تربیت سیاسی در دراز مدت و با استفاده از تمام ظرفیت های فرهنگی، مکانی و زمانی جریان حزب الله چون مساجد، دانشگاه ها، شبکه های اجتماعی و ... بتواند افرادی را بار بیاورد که خود با داشتن اطلاعات و تحلیل عمیق از اکتفای سرسری به اسامی و جریان هایی که هر روز ماسک خود را تغییر می دهند، اجتناب ورزیده و به ژرفای حقیقی «شناخت صحیح» دست یابند.

اما در کوتاه مدت و برای دوری از هیجان زدگی بیشتر در روزهای باقی مانده به انتخابات چه باید کرد؟ ما نکاتی را جهت یادآوری به عنوان توصیه هایی عمومی اما کاربردی در پایان این نوشته ذکر خواهیم کرد:

1.اولین قدم تجمیع سلایق نزدیک و خواسته های مشابه در قالب کمپین ها و گروه های متشکل از جوانان مومنِ دلسوزِ تحصیلکرده در هر حوزه ی رأی گیری و پرهیز از نگاه های سلبی به سایر گروه ها و افراد هم فکر است.

2. دومین حرکت تهیه ی بسته های فرهنگی مانند نوشتار، صوت و تصویر درباره ی ویژگی های یک نامزد خوب است.

3.سومین قدم می تواند بررسی و انتشار دقیق سوابقِ سیاسی، فکری و اجرایی تک تک نامزدهای مطرح و ارائه ی نقاط قوت و ضعف و وابستگی های خاص سیاسی آن ها برای اطلاع مخاطبین مورد نظرمان باشد.

4. برای قدم چهارم می توان به تعیین و تعریف دقیق مطالبات و پیگیری موردی و واقع بینانه ی آن ها قبل و پس از انتخابات مبادرت کرد. این که دقیقاً از یک نامزد پرداختن به کدام یک از مسئله های ضروری را می خواهیم و او نیز در مورد کدام یک از مسائل نظام اسلامی و ملت ایران اهتمام ورزیده است.

انتخابات و مسئله ای به نام اولویت «ماهی گیری یاد دادن» بر «ماهی دادن»!

5. قدم پنجم نیز می تواند شامل شناسایی افرادِ دارای امتیاز بالا قبل از رسیدن و نزدیک شدن به روزهای پایانی منتهی به انتخابات و معرفی آن ها و برنامه های دقیق آن ها به سایرین به علاوه ی برگزاری جلسات نقد و بررسی و عینی تر کردن تصورات رأی دهندگان و رأی گیرندگان باشد.

6. و در قدم نهایی ضمن تأکید بر کلان شاخص های انقلاب اسلامی و نقاط سلبی و ایجابی آن، می توان به برگزاری گفت و گوهای تقریبی میان کاندیداهای جبهه ی انقلاب اسلامی جهت تقریب فکری و عملی افراد و گروه ها، کمر همت بست.

با تمام این ها از همین اکنون باید به فکر فردا بود. تربیت سیاسی عمومی و تخصصی قطعاً گزینه ی بهتری است تا تلاش های مقطعی و موردی. هر چند که این چنین تلاش هایی نیز در جای مناسب خود بسیار قیمتی و ستودنی است.

نویسنده:

محمدحسین نیکزاد

سیدمجتبی نعیمی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین