کد خبر: ۳۱۱۷۴۳
تاریخ انتشار:
گفتگو با دکتر حسن بهشتی پور مطرح شد

نتایج دوجانبه و منطقه‌ای سفر پوتین به تهران

اخیراً پوتین برای شرکت در نشست سران کشورهای صادرکننده گاز جهان به تهران سفرکرد و با مقام معظم رهبری و سایر مقامات ایرانی نیز دیدار کرد. گفتگوی زیر به بررسی نتایج این دیدار در سطوح مختلف توجه کرده است.
گروه سیاسی-اخیراً پوتین برای شرکت در نشست سران کشورهای صادرکننده گاز جهان به تهران سفرکرد و با مقام معظم رهبری و سایر مقامات ایرانی نیز دیدار کرد. گفتگوی زیر به بررسی نتایج این دیدار در سطوح مختلف توجه کرده است.

اگر نگاهی به نتایج سفر آقای پوتین به تهران داشته باشیم، چگونه می‌توان سفر آقای پوتین به تهران را ارزیابی کرد؟


به گزارش بولتن نیوز،این سفر را می‌توان در سه سطح روابط دوجانبه، مسائل منطقه‌ای و مسائل بین‌المللی ارزیابی کرد. روابط دوجانبه مشخصاً براساس دو فرمانی بود که آقای پوتین قبل از سفر به ایران صادر کرد، که یکی از آنها مبادله اورانیوم را آزاد نمود؛ زیرا مبادله اورانیوم غنی‌شده و اورانیوم طبیعی تحریم شده بود. آقای پوتین این منع را برداشت. گذشته از این، بعد از اینکه پوتین از ایران رفت اعلام شد که مبادله موشک‌های اس 300 را شروع کرده‌اند (منابع روس اعلام کرده‌اند که تحویل اس 300 شروع شده است). غیر از این مسئله، یادداشت تفاهم‌هایی در ادامه مجموع توافقات گذشته بین ایران و روسیه مطرح بوده است که در ده سال آینده سطح مبادلات را به 40 میلیارد دلار افزایش خواهد داد. جدا از این، نحوه رفتن آقای پوتین به دیدار مقام معظم رهبری بدون درنظر گرفتن پروتکل‌ها بازتاب وسیعی داشت؛ زیرا وی از فرودگاه مستقیماً بدون هیچ‌گونه تشریفاتی به دفتر مقام معظم رهبری رفت و در حدود دو ساعت با ایشان مذاکره کرد و رهبری هم به‌خوبی استقبال کردند.

نتایج این دیدار در سطح منطقه‌ای و بین‌الملل چه بوده است؟


در سطح منطقه، مهم‌ترین مسئله سوریه بود و آقای پوتین از این فرصت استفاده کرد و در عالی‌ترین سطح در دیدار با مقام معظم رهبری تلاش نمود تا بین سیاست‌های روسیه در سوریه و چگونگی مبارزه با داعش، و بحث آینده اسد هماهنگی ایجاد کند. اینها مجموعه مواردی بود که نیاز بود بین ایران و روسیه هماهنگ شود و کمال بهره‌برداری از این فرصت انجام شد. همچنین برگزاری موفقیت‌آمیز نشست سران گازی هم (که درمجموع در سطح منطقه‌ای و هم در سطح بین‌المللی موضوع مهمی بود) نشان می‌دهد که تولیدکنندگان عمده گاز در دنیا با یکدیگر همکاری نزدیکی دارند. بیانیه پایانی هم نشان می‌دهد که تقریباً استقبال خوبی از نشست شده است. چه اینکه کشورهای عضو اصلی (که جمهوری آذربایجان هم به آن پیوسته است) و 13 کشور شده‌اند و چه اعضا ناظر، همه بر این موضوع توافق داشتند که نشست توانسته است کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز را هماهنگ کند؛ اما در سطح بین‌المللی، مسئله هسته‌ای ایران، همکاری‌های بین ایران و گروه 5+1 و همچنین تأثیر مناسبات ایران و روسیه در ارتباط با تعاملات بین‌المللی، از موضوعات مهمی است که حداقل در رسانه‌های غربی بااهمیت تلقی شده است. درواقع، در رسانه‌های غربی، این موضوع که روسیه می‌تواند از حضور خود در خاورمیانه و سوریه ظاهر شود و با ایران در سطح بین المللی در مقابل آمریکا همکاری نزدیک داشته باشد انعکاس داشت.

در همین حوزه، من شخصاً معتقدم که دوره‌ای که ایران و روسیه مناسبات خود را با آمریکا تنظیم می‌کرده‌اند گذشته است (به‌ویژه اینکه روسیه همیشه این معادله را درنظر داشته و مناسبات خود را با ایران به‌گونه‌ای تنظیم می‌کرد که بتواند در مقابل آمریکا از این موضوع بهره بگیرد)؛ اما دیگر این دوره گذشته است. در حال حاضر، روسیه - آنگونه که روس‌ها تعبیر کرده‌اند - به شریکی راهبردی برای ایران تبدیل شده است. این موضوع هم قدرت بازیگری ایران را در سطح بین المللی افزایش داده و هم برای طرف روس فوایدی را داشته است. من فکر می‌کنم که ما در طرف چهار یا پنج سال آینده، شاهد تحولات مهم‌تری در عرصه روابط روسیه و ایران خواهیم بود.

اگر نگاهی به سایر حوزه‌های همکاری دوجانبه داشته باشیم، این موضوع چه تأثیری در سایر حوزه‌ها ازجمله حوزه اقتصادی خواهد داشت؟


در بحث اقتصادی، همان‌طور که روسیه اعلام کرده است، حداقل دو فاز جدید بوشهر را با حدود ده میلیارد دلار راه‌اندازی خواهد کرد.  مسکو می‌خواهد خط راه‌آهن برقی جلفا را ادامه دهد. بحث مربوط به بازسازی نیروگاه‌های حرکتی رامین اهواز و نکا بهشهر را مورد توجه قرار داده است و پروژه‌های دیگری مانند: صادرات اقلام کشاورزی و لبنیات و غیره را (که قبلاً ممنوع بود) آزاد کند و بازرگانان ایران بتوانند به سمت روسیه صادرات داشته باشند. همچنین واگذاری شرکت‌های روسیه در ایران بعد از تأسیس یک بانک مشترک بین ایران و روسیه میسر خواهد شد. اینها جنبه اقتصادی قضیه است. به‌علاوه از لحاظ دفاعی، اگر روسیه اس 300 را به ایران بدهد، سدی شکسته خواهد شد برای گسترش همکاری‌های دفاعی ایران در سایر اقلام دفاعی که ایران نیاز دارد و روسیه تولیدکننده آنهاست و همچنین می‌توانیم شاهد همکاری بیشتر ایران و روسیه در حل مسئله سوریه باشیم. در بعد دیگری، موضوع مبارزه با تروریسم در عراق و یمن هم می‌تواند موضوع همکاری دو کشور باشد.

نتایج دوجانبه و منطقه‌ای سفر پوتین به تهران

در صحنه‌های دیگر هم ایران و روسیه می‌توانند با هم همکاری داشته باشند و زمینه‌هایی را برای همکاری باز کنند. در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز (منطقه‌ای است که ایران تمایل به حضور بیشتر دارد و درپی افزایش مناسبات خود با این کشورهاست)، اگر روسیه با ایران در این زمینه همکاری کند، یکی از اقدامات خیلی خوب خواهد بود. همان طور که ایران به روسیه در خاورمیانه کمک کرده است، روسیه هم می‌تواند به ایران کمک کند که حضور و بروز بیشتری در آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشد.

با توجه به وضعیت کنونی، تا چه حدی ممکن است که نوع همگرایی‌های ایران با روسیه و در حوزه جهان عرب بیشتر شود؟


در جهان عرب، ما به غیر از سوریه، عراق و لبنان و یمن فعلاً جای دیگری وجود ندارد که این همکاری‌ها توسعه پیدا کند. درصورتی‌که روسیه در یمن نقش جدیدی ایفا کند، می‌تواند جایی برای همکاری بین ایران و روسیه شکل بگیرد. اما آنچه بیشتر تحقق پیدا کرده است، سوریه است. بعداً یمن نیز می‌تواند نقش پیدا کند، یعنی توسعه پیدا کند و در عراق با مشارکت دولت عراق و لبنان چیزهایی هست که در آینده می‌توان برنامه ریزی کرد.

آیا روابط بین ایران و روسیه در آینده به شکل روابط راهبردی ادامه پیدا می‌کند یا خیر؟


در حال حاضر، روسیه به غیر از کشورهای جمهوری شوروی سابق، تقریباً با کشور دیگری روابط راهبردی ندارد، حتی با سوریه؛ زیرا باید به روابط راهبردی نسبت بالاترین سطح روابط را داد. در حال حاضر، روسیه به ما شریک راهبردی می‌گوید. قبلاً به ما شریک مطمئن می‌گفتند. شریک راهبردی هم اصطلاحی است که قبل از اتحاد راهبردی است؛ اما کشورهایی می‌توانند اتحاد راهبردی و استراتژیک داشته باشند که هم در بحث نظامی و هم در بعد امنیتی، اقتصادی و سیاسی در عالی‌ترین سطح مناسبات دست یافته باشند. در روابط بین ما و روسیه هنوز زود است که به‌دنبال روابط راهبردی باشیم و هنوز موانع زیادی در این راه وجود دارد؛ زیرا در درون روسیه هم هنوز مخالفانی برای توسعه مناسبات با ایران وجود دارند.


به نظر من باید صبور باشیم و جنبه‌های مختلفی را تجربه کنیم؛ زیرا دو کشوری که تنها دو میلیارد دلار روابط بازرگانی و تجاری دارند، نمی‌توانند به هم متحد استراتژیک یا راهبردی بگویند. بنابراین، باید صبور باشیم و حداقل پنج تا شش سال آینده نیاز است که بتوانیم به این سطح از روابط دست پیدا کنیم. درواقع، باید موانع جدی را برطرف نمود.

منبع:ابرار معاصر تهران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین