کد خبر: ۳۰۸۳۵۶
تاریخ انتشار:
گفت‌وگوی ایسنا با معاون هنری وزارت ارشاد

کسی را به آن معنا دشمن فرض نمی‌کنم

معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام اینکه یکی از اهداف نامگذاری سال 1394 با عنوان «تئاتر»، سروسامان دادن به تئاترشهر بوده است، گفت: تلاش می‌شود، امسال این مجموعه به وضعیت مناسبی برسد.
گروه تئاتر و موسیقی: علی مرادخانی در دومین سال از آغاز فعالیتش با انتظاراتی از سوی جامعه‌ی تئاتر روبروست که یکی از آن‌ها، پایان تعمیرات و بازسازی هرچه سریع‌تر سالن‌های تئاترشهر است.

به گزارش بولتن نیوز، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفت‌و‌گویی با خبرنگاران ایسنا ضمن ارائه‌ی توضیحاتی درباره‌ی بحث‌های حاشیه‌ای پیش آمده، از تلاش برای سامان دادن تئاترشهر و نیز امیدواری برای کلنگ‌زنی اداره‌ی تئاتر و مجموعه‌ی جدیدی در ولنجک تا پایان سال خبر داد و از برخی فشارهایی که به حوزه‌ی هنر وارد می‌شوند هم سخن گفت.

مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانیم:

در شرایطی که هفت ماه از شروع سال می‌گذرد، چه اتفاق ویژه‌ای در سالی که به نام «تئاتر» نامگذاری شده افتاده است؟ شاید حداقل انتظار اهالی تئاتر این باشد که تکلیف تئاترشهر همین امسال مشخص و تعمیرات آن تمام شود.

با نام و یاد خداوند بزرگ اصولا نامگذاری امسال به سال تئاتر ایجاد یک توجه ویژه است در مسئولان به مقوله تئاتر، که به عنوان یکی از مهمترین وجوه هنر که رسالت آن معرفت‌افزایی در جامعه است؛ به همین دلیل تلاش می‌کنیم در جریان کاری نیز برنامه‌هایی را که پیشنهاد کرده بودیم به مرحله اجرایی نزدیک کرده و سعی می‌کنیم امسال تئاترشهر به یک وضعیت مناسب برسد.

همچنین تأکید داریم در این سال به تئاتر استان‌ها نیز رسیدگی شود. در بخش استان‌ها معمولا جریان این طور است که هر کسی زودتر مراجعه می‌کرد می‌توانست بودجه‌ای در اختیار داشته باشد، اما تفاهمی را با مدیران کل استان وزارت متبوع به امضا رساندیم تا استان‌های مختلف طرح‌های خود را در حوزه‌های موسیقی، تئاتر و تجسمی که تا آخر سال می‌خواهند اجرا کنند، فهرست نمایند که امضا شود و کلیه برنامه‌ها براساس تفاهم‌نامه موجود پیگیری شود.

به دنبال این هستیم تا مشکلات 10 هزار متر زمینی که سال‌ها در ولنجک بلاتکلیف مانده بود نیز حل شود تا مجموعه‌ای از سالن‌های تئاتر در آنجا ساخته شود.

البته در موضوع سالن‌هایی تئاتر، به دنبال این هستیم تا مشکلات 10 هزار متر زمینی که سال‌ها در ولنجک بلاتکلیف مانده بود نیز حل شود تا مجموعه‌ای از سالن‌های تئاتر در آنجا ساخته شود. در حال حاضر طرح آن آماده شده و مسئله فقط بودجه است که در این رابطه با یکی از بانک‌ها مذاکراتی انجام داده‌ایم تا با دریافت وام تکلیف این زمین را به سرانجام برسانیم.

یعنی این مشارکت قرار است به صورت سرمایه‌گذاری بانک انجام شود؟

خیر، فعلا بانک علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری مشترک در این حوزه ندارد، به شرط اینکه ببیند مابه ازای سرمایه‌گذاری‌اش چه خواهد بود که در آن صورت شاید ورود پیدا کند. اگر بتوانیم امکان دریافت وام را فراهم کنیم کلنگ مجموعه امسال زده خواهد شد.

علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد

مجموعه خاوران چطور؟ بالاخره به بهره‌برداری می‌رسد؟

در آنجا کار زیادی صورت گرفته و فضای خوبی ایجاد شده است؛ فقط اهالی تئاتر هنوز به آنجا عادت نکردند که کار کنند. من برای آنجا پیشنهاد داده‌ام شاتل‌های مخصوصی گذاشته شود تا رفت و آمد راحت‌تر شود و اگر این مجموعه کار خود را آغاز کند ما به عنوان بهره‌بردار خوشحال خواهیم شد. با این حال امیدوار هستم و به نظرم باید گفت‌وگوهایی با مدیریت شهری داشته باشیم تا ببینیم چطور می‌شود از این امکان خوب استفاده کرد. یک نکته قابل توجه این است که قطعا وقتی زمان جلو می‌رود فضاهای شهری تفکیک می‌شوند و الان هر کدام از نقاط تهران فرهنگ مخصوص خود را دارند. پس همان تئاتر خاوران می‌تواند برای مردم منطقه‌ی خود یکسری برنامه‌ریزی داشته باشد تا مشکلات آن منطقه را نیز حل کند. باید تماشاگر جدید از همان منطقه برای تئاتر ایجاد کرد تا به خیل تماشاگران فصلی تئاتر اضافه شوند. در آن صورت می‌توان امکانی فراهم کرد که رفت و آمد مردم در آن منطقه یک آمد و شد طبیعی باشد.

در ادامه بحث ساختمان‌هایی که به تئاتر مربوط است از آخرین وضعیت اداره تئاتر هم خبری دارید؟

این ساختمان هم جزو مواردی است که بازسازی در آن‌ ضروری است، اما نکته اینجاست که این ساختمان کلا باید تخریب و از نو ساخته شود. در این‌باره مطالعاتی انجام شده تا اگر بشود امسال کلنگ آنجا را هم بزنیم. خوبی این کلنگ‌ زدن‌ها در این است که تعهدی برای به پایان رساندن آن ایجاد می‌کند. امیدوارم امسال این کار انجام شود. البته در وزاتخانه یکسری مشکلاتی وجود دارد که از سال‌ها قبل بوده است و آن اینکه انجام هر کاری یک بروکراسی و زمانی طولانی را می‌طلبد که نمونه‌ی آن در تعیین تکلیف زمین بخشی از موزه هنرهای معاصر که بازارچه شده و قانونا به وزارت ارشاد تعلق دارد یا تالار حافظ که فضای موقت هستند و نباید به این شکل باشند مربوط می‌شود، چرا که این‌ها به وزارت فرهنگ قدیم تعلق داشتند و در تغییراتی که در طی سال‌ها به وجود آمده باید هماهنگی‌هایی برای تعیین تکلیف آن‌ها انجام شود.

آن‌طور که مطلع شده‌ایم سیاست‌های اجرایی تئاتر مدتی است که از سوی اداره‌ی کل هنرهای نمایشی به معاونت هنری داده شده است. مشخص نیست چه زمانی این سیاست‌ها ابلاغ می‌شود؟

در این‌باره با جناب وزیر صحبت کرده‌ام و ان شالله از طریق ایشان ابلاغ می‌شود، چون نکاتی را مدنظر دارند که باید با نظرشان تطبیق داده شود.

در چند وقت اخیر شایعات زیادی درباره استعفای شما منتشر شده است. چقدر از این‌ها صحت دارد و اگر درست نیست چرا پاسخی داده نشده است؟

دوستان در بعضی رسانه‌ها هرچه می‌خواهد می‌گویند و من نمی‌توانم بگویم چرا این‌ها را مطرح می‌کنید.

به نظرم چنین بحث‌هایی را اول باید ریشه‌یابی کرد تا مشخص شود از سوی چه گروه یا چه کسانی مطرح می‌شوند. البته عده‌ای می‌گویند جواب ندادن من به این حرف‌ها باعث می‌شود گمانه‌زنی‌ها بیشتر شود ولی به هرحال دوستان در بعضی رسانه‌ها هرچه می‌خواهد می‌گویند و من نمی‌توانم بگویم چرا این‌ها را مطرح می‌کنید. مثل مطالبی که درباره‌ی دیدار با همسر رئیس جمهور اتریش مطرح کردند. در حالی که دیدار مقامات و مسئولان از طریق وزارت خارجه هماهنگ می‌شود، اما نکته‌ی جالب آن ماجرا این بود که من اصلا ملاقاتی با آن خانم نداشتم و بهتر است وقتی حرفی زده می‌شود مستندات آن هم ارائه شود. البته تا جایی که می‌دانم برای ایشان وقت ملاقاتی تقاضا شده بود ولی من آن روز نیشابور بودم و او خودش موزه هنرهای معاصر را بازدید کرد و رفت بدون اینکه ملاقاتی با من داشته باشد.

از این دست حرف‌ها درباره‌ی تکخوانی زن در حضور وزیر و شخص من هم منتشر شد، در حالی که آن هم درست نبود و گروه در آن زمان اصلاً در ایران نبود و کلا تا به حال هیچ مجوزتک‌خوانی نداده‌ایم یا درباره‌ی جابجایی تعداد 10 تن از مدیران معاونت حرف و حدیث‌هایی گفته شد که واقعیت نداشت و در واقع دو مدیر از دایره اجرایی خارج شدن که البته دلایل آن نیز بیشتر به عملکردها و کارکرد خودشان مرتبط می‌شود.

خبرهایی هم درباره‌ی سفر شما به آمریکا منتشر شده بود.

درباره‌ی سفر آمریکا هم قبلا به اطلاع وزیر محترم رسانده بودم و گزارش سفر دادم. در واقع ایشان در جریان کامل بود ضمن اینکه سفرم اصلا دولتی نبود. آن سفر انجام شد تا بررسی‌هایی در محیط آنجا انجام و مشخص شود که چه کاری می‌توان انجام داد، چون اگر هنرمندان به صورت مشخص در آنجا کاری هنری اجرا و فضا را اشغال کنند، در جمع مردم بسیار تاثیر گذار خواهد بود و آن‌قدر بازدارندگی ایجاد می‌کند که دیگر هر کسی به راحتی نتواند اعمال نظر کند و از کشور ما چهره‌ای خلاف واقع معرفی نماید. حضور هنرمندان ما بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند بسیاری از نظرات ما را به سمت ما با نگرش مثبت جلب کند و چنانچه نظر و آرای مردمی را داشته باشیم شرایط را دیگران نمی‌توانند به راحتی به نفع خودشان مصادره کنند.

الان پاسخ صریح شما به این فضاسازی‌های خبری درباره‌ی ادامه‌ی کارتان در معاونت هنری چیست؟

بنده هیچ برنامه‌ای در رابطه با استعفا یا کناره‌گیری ندارم و فقط از صبح تا شب در معاونت به کارهایی فکر می‌کنم که باید پیگیری شود، چون مدیریت در کار هنری کردن سخت است و برنامه‌ریزی در این بخش کار طاقت‌فرسایی است.

بنده هیچ برنامه‌ای در رابطه با استعفا یا کناره‌گیری ندارم و فقط از صبح تا شب در معاونت به کارهایی فکر می‌کنم که باید پیگیری شود، چون مدیریت در کار هنری کردن سخت است و برنامه‌ریزی در این بخش کار طاقت‌فرسایی است. بنابراین فکر می‌کنم گمانه زنی‌هایی که انجام می‌شود مربوط به خود رسانه‌هاست و ما در این مدت سعی کرده‌ایم همه کارهایی که انجام می‌دهیم با هماهنگی مبادی ذیربط باشد. البته با وجود هماهنگی‌ها گاهی فشارهایی وارد می‌شود و آن هم بیشتر برای این است که برخی فعالیت‌ها و نگرش‌ها با نگاه برخی افراد یا گروه‌ها انطباق نداشته در نتیجه حوزه هنر بیشتر مورد هجمه قرار می‌گیرد.

علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد

این موضوعات با آقای جنتی هم مطرح شده است؟ پاسخ ایشان چه بود؟

معمولاً در جلساتی که داریم درباره‌ی همه‌ی این مباحث صحبت می‌شود و هر کدام از معاونان مسایل این چنینی دارند، اما آنقدر مهم نیست که بخواهیم تمرکز را روی آن بگذاریم. با این حال ایشان هم تاکید داشتند که کارتان را بکنید البته با دقت و حساسیت‌های لازم و ما همه مساعی خودمان را به کار می‌گیریم تا واقعا کمترین مشکل هم بوجود نیاید.

درباره‌ی آنچه منتشر شده این را هم باید بگویم که اگر نقدی مطرح یا تذکری داده می‌شود حتما به آن توجه می‌کنم. حتی گاهی در برخی مطالبی که منتشر شده اشکالاتی ذکر شده که دستور پیگیری داده‌ام چون من تصورم بر این است که بعضی‌ها علیرغم همه فشارهایی که ممکن است وارد کنند مشفقانه نقد می‌کنند و کلاً به آن معنا کسی را دشمن فرض نمی‌کنم، اما در مورد اخیری که برای «اپرای عاشورا» پیش آوردند بیشتر به نظر می‌رسد عده‌ای خواستند حرکتی انجام داده باشند تا بگویند در محرم امسال بیکار نبوده‌اند، چون این اپرا مربوط به امسال نبوده و آقای غریب‌پور آن طی سال‌های گذشته در ایران و چند کشور دیگر هم اجرا کرده است. حتی از آقای جنتی و چند نماینده هم خواستم بیایند و کار را ببینند تا اگر مطلبی هست بگویند اما ایرادی وارد نشد.

بعضی‌ها علیرغم همه فشارهایی که ممکن است وارد کنند مشفقانه نقد می‌کنند و کلاً به آن معنا کسی را دشمن فرض نمی‌کنم

با توجه به صحبت‌های شما درباره اتفاقاتی که پیش آمده می‌خواهم سؤالی را در قالب سه فرض و احتمال مطرح کنم و شما نسبت به درستی آن‌ها پاسخ دهید. فرض اول اینکه آیا ممکن است برخی از این مطالب تندی که علیه معاونت هنری مطرح می‌شود بر مبنای همان فرصت‌هایی باشد که برای عده‌ای قبلاً فراهم بوده و الان در دوره جدید، این فرصت‌ها که مثلاً اقتصادی هم می‌تواند باشد از بین رفته و حالا به شکل دیگری نمود پیدا کرده است؟ این احتمال چقدر می‌تواند درست باشد؟

ما از روز اولی که آمدیم صف‌بندی ایجاد نکردیم، چون اگر بخواهیم این کار را بکنیم باید بر فرضیه‌ای کار را پیش ببریم و آن وقت باید کل مدیران سیستم را تغییر دهیم، شرایط را کامل عوض کنیم و همه‌ی مخاطبان را هم گزینش کنیم. در حالی که از ابتدا گفتیم دولت باید نیرو را در درون خودش تربیت کند. البته روزهای اول که شناختی از درون مجموعه نداشتیم کسانی را انتخاب کردیم که از نظر ما حوزه را می‌شناختند هر چند در مواردی آن‌طور که می‌خواستیم نشد.

اما به طور کلی در سیستم ما مدیرانی از دوره‌های گذشته هستند که کار می‌کنند بدون اینکه مشکلی با هم داشته باشیم و شرایط طوری طراحی شده که آن‌ها بدون دغدغه کار کنند، چون قدرت بکارگیری افراد مهم است و اینکه از پتانسیل آن‌ها استفاده شود. صف‌بندی نکردن ما حتی در کارهایی که اجرا می‌شوند نیز مشخص است به طوری که مثلاً در تالار وحدت هم «غبار» را روی صحنه می‌بریم و هم «سقراط» نعمیمی را چون معتقدم همه باید کار خود را دنبال کنند و من نباید از یک زاویه‌ی مشخص افراد را ببینم. حق هر شهروندی است که از امکانات یک مجموعه استفاده کند، بنابراین فکر نمی‌کنم این فرضیه خیلی درست باشد که چون عده‌ای فرصتی را از دست داده‌اند، این طور رفتار و حاشیه‌سازی می‌کنند.

فرض دوم انگیزه‌های سیاسی است که دولت ناخوداگاه و خوداگاه پذیرفته که مسایل اقتصادی و سیاسی خارجی‌اش در الویت قرار گیرد و کمتر به حوزه‌ی فرهنگ پرداخته تا آنجا که حتی گفته می‌شود دولت حوزه‌ی فرهنگ را واگذار کرده است. ضمن اینکه این تحلیل هم وجود دارد که منتقدان دولت تمرکز خود را در مخالفت با تصمیمات دولت در حوزه‌ی فرهنگ بگذارند. آیا این می‌تواند فرضی باشد بر ای تناقض‌هایی که اشاره کردید مثل «اپرای عاشورا» که در دولت قبل مشکل نداشت اما الان با مشکل روبرو می‌شود؟

طبیعی است که این‌ها همه می‌تواند فاکتورهای مهمی باشد. در این زمینه ما خودمان تلاش کردیم که مبنا را بر اقناع بگذاریم؛ یعنی مثلا هر بار که به مجلس رفته‌ایم فرقی نداشته که با کدام طیف طرف هستیم، کاملا مشخص نظرشان را در حوزه هنر جویان می‌شویم. در این بین ممکن است افرادی از اساس با موسیقی مخالف باشد یا بگوید زن باید از موسیقی حذف شود که من این را دیگر نمی‌توانم کاری کنم، چون اصلا چنین چیزی در سیاست‌های دولت نیست. هرچند محدوده‌هایی برای هرکاری تعیین شده است که مثلاً تک‌خوانی زن در کار نباید باشد.برخی افراد نیز نظراتی دارند که به فراخور سیاست‌های موجود اجرایی دولت در تأمین نسبی آن کوشش می‌کنیم.

دولت حوزه فرهنگ را واگذار نکرده بلکه تلاش می‌کند آن را تا جایی که امکانات و اختیارات اجازه می‌دهد به سامان کند.

با این حال فرضی که گفتید می‌تواند درست باشد. البته گاهی هم اشکالی ندارد، چون این اتفاقات باعث می‌شود با مراقبت بیشتری کارها را دنبال کنیم. برای ما این مهم است که موزه‌ی هنرهای معاصر در یک روز کاری خود وقتی دانشگاه‌ها هم تعطیل هستند یک هزار نفر بازدیدکننده دارد، کنسرت‌های موسیقی با استقبال روبرو می‌شوند و هر شب در تهران تعداد زیادی تئاتر اجرا می‌شود که لااقل پاسخی هستند به بخشی از خیل عظیم دست‌اندرکاران تئاتر که هنوز فضا برای کار کردن آن‌ها کم است. تمام حرف من است که اگر بحثی هم هست باید براین مبنا باشد که استانداردهای لازم وجود داشته باشد، هرچند عده‌ای ممکن است معتقد باشند آنچه انجام می‌شود ایده‌آل نیست، اما ایده‌آل به مرور به دست می‌آید و همین که الان رونقی در فضای تئاتر کشور یا حوزه‌های دیگر وجود دارد نشان می‌دهد که به جمع‌بندی مناسبی از شرایط رسیده‌ایم و البته این می‌تواند تأییدی باشد بر اینکه دولت حوزه فرهنگ را واگذار نکرده بلکه تلاش می‌کند آن را تا جایی که امکانات و اختیارات اجازه می‌دهد به سامان کند.

مصاحبه با علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد

فرض سوم را انگیزه‌های بی‌آلایش در نظر می‌گیریم، به این معنی که تغییری در دولت به وجود آمد و با معرفی رویکردهای جدید، انتظاراتی برای تغییرات ایجاد شد. حالا بعد از دو سال ممکن است خیلی‌ها در قضاوت خود ارزیابی شما را نداشته باشند و به از دست رفتن زمان در پی دو تغییر مدیریتی در حوزه‌های هنرهای نمایشی و موسیقی اشاره کنند یا مصداق‌هایی مثل وضعیت بازسازی تئاترشهر و جشنواره‌ها را مطرح کنند. تمام این‌ها در نهایت این نتیجه را نشان می‌دهد که اتفاق مثبتی رخ نداده است، پس شروع به انتقاد می‌کنند.

ما هم از این فرضیه استقبال می‌کنیم و مناسبت است در این‌باره بیشتر اظهارنظر شود. البته پاسخ بعضی مسایل معلوم است، مثل اینکه تلاش کردیم بودجه‌ی بسیار ضعیف معاونت هنری را بالا ببریم. در سینما طی سال‌های گذشته تلاش کردند و بودجه را از عددی کوچک به رقمی متوسط رساندند، اما در معاونت هنری شرایط سخت است و بودجه به شدت اندک تازه آن هم اگر کامل محقق شود.

در واقع بودجه‌ی معاونت هنری به شرط صددرصد تحقق هم کفایت امور را نمی‌کند و به همین دلیل خیلی وقت‌ها کار ما در جلسات متقاعد کردن مسوولان برای بدست آوردن اعتبارات بیشتر مالی است.

با این حال با وجود همین شرایط تئاتر را سرپا نگه داشته‌ایم و تلاش می‌کنیم وابستگی به دولت کمتر شود. البته ما وظیفه داریم که به بالا رفتن امکانات آن‌ها کمک کنیم و بخشی از این امکانات بر منابع مالی مستقر می‌شود. ما اگر دغدغه نداشته باشیم، می‌توانیم با قراردادن امکان مالی به بنیاد رودکی برای تولید آثار فاخر یا به حوزه‌ی تجسمی برای خرید آثار هنرمندان حوزه تجسمی کمک کنیم. الان موزه‌ی هنرهای معاصر در حوزه‌ی تجسمی 30 سال است که نتوانسته حتی یک اثر معاصر را بخرد، چون مگر می‌توانیم اثری را خریداری کنیم وقتی که 10 - 15 میلیون دلار هزینه‌ی آن می‌شود؟ اصلا قابل تصور نیست که حتی وارد چنین کاری شویم و همین باعث شده موزه‌ی هنرهای معاصر ما از رده‌ی چهارم دنیا به رده 12 - 13 برسد و همین طور هم پایین خواهد آمد چون امکان غنی کردن آرشیو آن را نداریم.

البته برای ارتقاء موزه کارهایی مثل معاوضه را می‌شود انجام داد ولی در شرایط امروزی سخت است، چون هنوز سرِ شاهنامه‌ی تهماسبی با نقاشی دکونینگ بحث است که ما بردیم یا باختیم. در حالی که 118 برگ شاهمامه تهماسبی را به دست آوردیم.

امکانات و منابع دولت هم محقق نشده است و این شرایط ما را به سمت این واقعیت سوق می‌دهد که اگر لازم باشد ناچار هستیم برخی فعالیت‌ها را محدودتر انجام دهیم یا مثلاً برخی جشنواره‌ها را به بخش خصوصی واگذار کنیم

الان ببینید ما در ماه هشتم سال هستیم و باید از بودجه توانسته باشیم دو سوم آن را بگیریم، اما مسئله اینجاست که امکانات و منابع دولت هم محقق نشده است و این شرایط ما را به سمت این واقعیت سوق می‌دهد که اگر لازم باشد ناچار هستیم برخی فعالیت‌ها را محدودتر انجام دهیم یا مثلاً برخی جشنواره‌ها را به بخش خصوصی واگذار کنیم، مثل جشنواره‌ی مد و لباس که به اتاق اصناف واگذار و قرار شد بر آن نظارت کنیم. امیدوارم تجربه‌ی خوبی شود و بعد از آن می‌شود به جشنواره‌های موسیقی و تئاتر هم در این‌باره فکر کرد.

در حال حاضر ما با مسائل زیرساختی مثل بازسازی تئاترشهر هم روبرو هستیم. در مورد تعمیرات و بازسازی هم باید بگویم که تئاترشهر تنها سالنی نیست که به تعمیرات نیاز دارد. به جز این مجموعه، سالن برج آزادی، تالار وحدت، موزه هنرهای معاصر و نیاوران هم از دیگر ساختمان‌های عظیم تحت نظر معاونت هنری هستند که بازسازی در آن ها اجتناب‌ناپذیر است و اکثر مکانیزم‌های داخلی آن‌ها به یک بازنگری کلی نیاز دارد.

البته در وزارتخانه مدیریتی مشخص برای تعمیرات و این قبیل اقدام‌ها وجود دارد، اما مشکلاتی که در حین کار به وجود می‌آید و دلایل متعددی دارد که یکی از آن‌ها به روند انتخاب شرکت‌های پیمانکار برمی‌گردد. مثلا مدت‌هاست می‌خواهیم سیستم تهویه‌ی موزه‌ی هنرهای معاصر را تعمیر کنیم و شرکت‌هایی هستند که نسبت به موضوع و وضعیت آنجا اطلاع دقیق دارند، اما وقتی مسئله در مناقصه دنبال می‌شود کسی برنده می‌شود که هیج شناختی از آنجا ندارد و اگر بخواهیم بر شرکتی که می‌دانیم اطلاع کافی دارد اصرار کنیم ممکن است بحث‌های دیگری در پی آن مطرح شود یا یکی دیگر از مسائل، طولانی شدن پروسه‌ای است که باید طی شود یا اطلاعاتی که گاهی به اشتباه داده می‌شود و اساس پروژه‌ها را برای مدت طولانی دچار وقفه می‌کند.

مثلا درباره تئاترشهر یکی از مشکلات بخش معاونت توسعه این بود که گفته شد صندلی‌هایی که برای سالن‌ها احتیاج است در ایران تولید می‌شود ولی بعد از استعلام مشخص شد که در ایران تولید نمی‌شوند و حالا پس از پیگیری‌های یاد و مکاتبات اداری متعدد و فراوان به تازگی تاییدیه گرفته شده تا خریداری شود و همین امر روند کار را طولانی و طاقت‌فرسا کرده است.

به هر حال واقعیت این است که رونق هنر نیاز مبرم به اعتبارات و امکانات مالی دارد و باید به نحو مناسبی تأمین شود. هزینه کردن در حوزه هنر در واقع هزینه نیست، نوعی سرمایه‌گذاری است که سود بسیار خوبی هم دارد. هم نیروی انسانی متخصص و کارآمد تربیت می‌شود و هم امکانات زیرساختی کشور به سامان می‌رسد. که جمع این‌ها شکوفایی هنر و ارتقاء معرفت عمومی جامعه و دانش‌افزایی متناسب با رشد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به دنبال خواهد داشت.

مصاحبه با علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد

انتهای پیام

منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین