کد خبر: ۳۰۲۷۲۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
بررسی اهداف ورود روسیه به سوریه

اهداف روسیه از حضور نظامی در سوریه و پیامدهای آن

حدود یک هفته از حملات هوایی روسیه به سوریه می‌گذرد. عده‌ای در این بین معتقدند که هدف اصلی روسیه مبارزه با تروریسم نیست چراکه منابع غربی ادعا دارند روسیه مواضع معارضان و مخالفان معتدل در سوریه را مورد هدف راکت‌های خود قرار داده است ولی برخی دیگر بر این باورند که هرچند صحیح است روسیه از حملات خود اهداف چندگانه‌ای را پیگیری می‌کند

گروه بین الملل-*محمد سلامی استاد روسیه در حال پیگیری سهم‌خواهی خود در نظام بین‌الملل است. این کشور در زمان بحران لیبی و تهاجم به عراق، گویی در خواب فرورفته بود و زمانی به خود آمد که خاک لیبی جولانگاه نظامیان ناتو و هم‌پیمانان غربی آمریکا شده بود. روسیه احساس می‌کند مسائلی نظیر بحران اوکراین، حمله گرجستان به آبخازیا، گسترش چتر امنیتی ناتو به شرق اروپا، انقلاب‌های رنگین و... نقشه‌ای حساب‌شده علیه موقعیت ژئوپلتیکی و راهبردی روسیه بوده است. در مورد سوریه، روسیه نمی‌خواهد اشتباه لیبی را دوباره مرتکب شود.

به گزارش بولتن نیوز،روسیه به جد می‌خواهد رهبری ائتلاف ضد تروریستی را در سوریه به دست خود گیرد و با این کار علاوه بر احصای منافع چندگانه خویش، به جنگ آمریکا و مهار تحریم‌های اروپا رود. در این مقاله قصد داریم الزامات و اهداف ورود روسیه به صحنه‌ی سیاسی- نظامی سوریه، واکنش‌ها و پیامدهای چندگانه ناشی از این عمل روسیه را موردبررسی و واکاوی قرار دهیم.

 

1. اهداف ورود روسیه به سوریه

روسیه هدف خود را از ورود به سوریه، حمله به گروه‌های تروریستی مانند داعش عنوان نموده است. این کشور قصد دارد با بهره‌برداری و بهینه‌سازی ائتلاف بالفعل 1+4 و تشکیل ائتلاف بالقوه چندگانه از کشورهای مختلف منطقه- ولو با اهداف و خواست‌های متعارض و متباین- رهبری فعالیت‌های ضد تروریستی را به دست خود گیرد و از این طریق کسب مشروعیت بین‌المللی حاصل کند. بااین‌حال روسیه از ورود خود اهداف دیگری نیز دنبال می‌کند که به شرح ذیل است:

 

1-1. توازن قدرت و تثبیت وضعیت روسی:

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و درست در زمان زمامداری بورس یلستین، روسیه وضعیت محنت‌باری را تجربه نمود. این کشور که زمانی داعیه‌دار بلوک شرق بود و خود را قطب خاوری جامعه بین‌الملل می‌دانست، به وضعیتی رسیده بود که از دیکته‌های غرب سرخط می‌گرفت و در جهت ترمیم و بازسازی اقتصادی خود به کمک‌های غربی و دستورالعمل‌ها و آموزه‌های لیبرالیسم نو وابسته بود. با روی کار آمدن پوتین ورق برگشت و روسیه به دنبال احیای نفوذ ازدست‌رفته خود در نظام بین‌الملل خصوصاً آسیای مرکزی و هم‌پیمانان سابق عرب خود افتاد.

 

با شروع تحولات سوریه در سال 2011، روسیه فقط نظاره‌گر تحولات سوریه بود و جز لفاظی‌های حمایتی، طرح «الگوی روسی» در سال 2011 و نهایتاً طرح پاک‌سازی سوریه از سلاح‌های شیمیایی در سال 2013 ، حمایت نظامی و لجستیکی چندانی از اسد به عمل نیاورد. با بحران اکراین و تحریم‌های اروپا، مسکو فهمید زمان بی‌تفاوتی به سر آمده و بهترین فرصت برای اقدامات عاجل در جهت زوال نظام تک‌قطبی و ظهور چندجانبه گرایی و چندقطبی فراهم شده است. ولادمیر پوتین با اقدام نظامی خود در سوریه عملاً جلوی هرگونه یکه‌تازی غرب و ایجاد منطقه پرواز ممنوع را در سوریه گرفت و پیش‌نویس طرحی جهت مبارزه با داعش را به شورای امنیت سازمان ملل برد و در آن بر حفظ قاطع بشار اسد تأکید و از واشنگتن و کشورهای دیگر برای مشارکت علیه تروریسم در سوریه دعوت نمود. دستاورد پنج‌ساله جنگ در سوریه چیزی جز هجوم آوارگان سوری به قاره سبز نیست. پوتین با این اقدام به آمریکا و اروپا می‌خواهد بگوید اگر خواهان راه‌حلی در سوریه یا اوکراین یا به طور کل علیه تروریسم هستید، باید با مسکو و همچنین دوستان آن همکاری کنید.

 

1-2. حمایت از اسد و منافع روسیه در سوریه:

تاریخچه روابط دو کشور روسیه و سوریه به دوران اتحاد جماهیر شوروی در سال 1944 و در واقع به مدت‌ها قبل از اینکه جامعه ملل، استقلال سوریه را به رسمیت بشناسد برمی‌گردد. روسیه بیش از 30 هزار تن از افسران سوریه را در طول سال‌های گذشته در آکادمی‌های مختلف خود آموزش داده و همواره سوریه یکی از مهم‌ترین خریداران تسلیحات روسی در منطقه غرب آسیا بوده است. ولادمیر پوتین در طی مصاحبه‌ای تنها راه شکست گروه تروریستی داعش در سوریه را تقویت نظام و دولت این کشور اعلام کرده بود. او طی یک مصاحبه‌ای که در شبکه‌های سی.بی.اس و پی.بی.اس پخش شد گفت: «ما به دنبال تقویت نظام در سوریه هستیم. ما به مقامات مشروع سوریه کمک می‌نماییم. علاوه بر این، من قویاً اعتقاد دارم اقدامی غیر از این، یعنی با نابود کردن نهادهای مشروع قدرت با وضعیتی مشابه آنچه در برخی کشورهای منطقه یا مناطقی از جهان شاهد هستیم، مثلاً لیبی مواجه خواهیم شد؛ جایی که تمام نهادهای دولتی به طور کامل از هم‌ پاشیده شده‌اند». علاوه بر این پایگاه طرطوس روسیه سال‌هاست که در سوریه تأسیس شده و این پایگاه واقع در دریای مدیترانه با توجه به اهمیت استراتژیک خود و اینکه تنها پایگاه لجستیک روسیه خارج از اتحاد شوروی سابق محسوب می‌شود، تاکنون از سوی روسیه حفظ شده است.

 اهداف روسیه از حضور نظامی در سوریه و پیامدهای آن

حضور در دریای مدیترانه، جایگاه مستحکم و استراتژیک در سوریه پس از پایان شورش‌ها، نزدیک شدن به کشورهای غرب آسیا، مهار نفوذ آمریکا در غرب آسیا یا حداقل تثبیت جایگاه روسیه به همراه دیگر قدرت‌های فرامنطقه‌ای در منطقه، مراودات اقتصادی، استفاده از سرمایه‌گذاری‌های دولت‌های نفت‌خیز غرب آسیا، مشارکت در ساخت نیروگاه‌های اتمی کشورهای عربی و انتقال انرژی روسیه به شرق آسیا، مهار بنیادگرایی و ممانعت از سرایت آن به آسیای مرکزی به عنوان حیاط خلوت روسیه، از جمله دغدغه‌های مسکو برای ختم بحران در سوریه است.

 

1-3. نابودی تروریسم:

امروزه با فعالیت‌ها و قدرت‌گیری گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه شرایط در حال تغییر است و گروه‌های تروریستی که قبلاً فقط در سوریه بودند، امروزه وارد سایر حوزه‌های پیرامونی شده‌اند. این نکته از این بابت برای روسیه حائز اهمیت است که بخشی از شبه‌نظامیان فعال در غرب آسیا که مسکو آن‌ها را در حدود پنج هزار نفر تخمین می‌زند، از روسیه و کشورهایی که سابقاً تحت حاکمیت شوروی بودند، به این منطقه مهاجرت کرده‌اند. ازاین‌رو بحث صدور تروریسم از سوریه به سایر کشورها از جمله روسیه، یک تهدید امنیتی محسوب می‌شود. ضمن آنکه شماری از شبه‌نظامیانی که از چچن برای جنگ به سوریه رفته‌اند پس از بازگشت در داخل روسیه دست به اقدامات تروریستی خواهند زد و خواهان جدایی قفقاز شمالی و چچن از روسیه خواهند بود.

 

1-4. نفوذ تسلیحاتی مسکو:

بر اساس داده‌های موسسه تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم (SIPRI) طی سال‌های 2014-2010، ایالات‌متحده 31% از نقل و انتقالات اسلحه در جهان و روسیه با 27% دومین جایگاه صدور تسلیحات را در دنیا از آنِ خود کرده است و این در حالی است که هیچ کشور دیگری نتوانسته است به فروشی بیش از 5% دست پیدا کند. روسیه قصد دارد نفوذ خود را در فروش اسلحه به غرب آسیا که از پیگیرترین کشورها برای خرید اسلحه هستند، از دست ندهد و با فروش اسلحه علاوه بر تجارت، نفوذ سیاسی خود را نیز بسط و گسترش دهد.

 

2. واکنش‌ها به حضور روسیه

با عزم جدی روسیه مبنی بر ورود نظامی به سوریه و بحران آوارگان سوری و خطر بازگشت جهادگران اروپایی به کشورهای خویش، اکثر مقامات اروپایی از صحبت‌های خود عدول کرده و ابقای اسد در تشکیل یک دولت انتقالی پس از فیصله یافتن مسئله تروریست‌ها در سوریه را دور از ذهن ندانستند. آمریکا از ورود روسیه به سوریه نگران است و با توجه به عزم جدی روسیه، اوباما حداقل کاری که قادر است انجام دهد جلب پوتین به ائتلاف ضد داعشی خود است که از این طریق بتواند مسکو را تحت کنترل خود داشته باشد. اختلاف غرب با روسیه بر سر حمله به تروریست‌ها است. غربی‌ها تروریست‌ها را به دو گروه خوب و بد تقسیم کرده‌اند، از نظر آن‌ها ارتش آزاد سوریه، جیش الفتح و دیگر گروه‌های آموزش دیده توسط آمریکا، تروریست‌های معتدل و میانه‌رویی هستند که پیشبرد منافع غرب در سوریه و حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه به آن‌ها بستگی دارد. از این رو پس از حمله هوایی اخیر روسیه به مواضع گروه‌های تروریستی نظیر احرار الشام و النصره، موجی از نگرانی و اعتراض غربی‌ها متوجه مسکو شد و آن‌ها از هیچ یک از ابزارهای انتقام‌جویی از تبلیغات گرفته تا کارشکنی‌های فنی بر علیه روسیه دریغ نکردند. ژنرال «آناتولی نیستچوک» فرمانده‌ی پایگاه پانزدهم نیروی هوایی روسیه در جمع خبرنگاران، از اختلال و اطلاعات تحریف‌شده موقعیت جغرافیایی و ارتباطی توسط آمریکا در سامانه‌های GPS خبر داد  و پایگاه دیلی بیست نوشت روسیه به جای استفاده از مهمات هدایت‌شده دقیق- درست مثل کاری که ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا می‌کند- همپا با سوریه از بمب‌های کور و غیر هدایت‌شونده استفاده می‌کند که می‌تواند به کشته شدن غیرنظامی‌ها منجر شود.

 

نگاه کشورهای عربی به حضور روسیه در سوریه تابعی از وضعیت آینده اسد و قدرت و نفوذ ایران در سوریه است. از آغاز حملات روسیه، اتحادیه عرب تاکنون عملاً از خود واکنش جدی بروز نداده است. این موضوع به اختلاف دیدگاه‌های کشورهای عربی در مورد حمله روسیه در سوریه برمی‌گردد. عربستان سعودی و قطر با حملات روسیه مخالفت کرده‌اند. عربستان سعودی و قطر به جمع امضاکنندگان هفت‌کشور ائتلاف بین‌المللی پیوسته‌اند که خواهان عدم حمله روسیه به معارضان معتدل و غیرافراطی در سوریه هستند. از سوی دیگر مصر که از شورشیان افراطی در صحرای سینا و قدرت‌گیری داعش در لیبی به شدت نگران است از روسیه حمایت کرده است. کشورهای عربی اهمیت نقش روسیه را درک می‌کنند. کشورهای عربی تلاش می‌کنند با روسیه همکاری کنند تا روابطشان از حالت خصمانه به حالت میانجیگرانه سازنده تغییر یابد تا به این ترتیب راه‌حلی برای خروج اسد از قدرت از یک‌سو و کاستن از نقش ایران در منطقه از سوی دیگر به دست آید.

 

ترکیه در این میان امید زیادی به منطقه حائل و منطقه پروازممنوع داشت و قصد داشت از این منطقه برای اسکان آوارگان کرد و سوری استفاده نماید. هنگامی‌که ترکیه با پروازهای گاه‌وبیگاه هواپیماهای روسی در این منطقه مواجه شد، مأیوس شد و حضور روسیه در سوریه را موجب بغرنج شدن اوضاع اعلام نمود. در پی پرواز هواپیماهای روسی و نقض حریم هوایی ترکیه، آنکارا سفیر روسیه در ترکیه را فراخواند.

 

3. پیامدهای حضور نظامی روسیه در سوریه

پیامدهای حضور نظامی روسیه در سوریه از سه جنبه قابل بررسی است:

 

3-1. وضعیت داخلی سوریه

حضور نظامی روسیه در سوریه به تثبیت بشار اسد و دولت قانونی وی خواهد انجامید. این پیام دور از ذهن نیست چراکه اکثر مقامات اروپایی (به غیر از فرانسه) از برکناری اسد عقب نشسته‌اند و حتی ترکیه نیز که از حضور روسیه در سوریه انتقاد کرده است با احتیاط، حضور بشار اسد در حکومت انتقالی را ناممکن ندانسته است. روسیه تمام‌قد از بشار اسد حمایت می‌کند و استفاده از پتانسیل‌های ارتش و دولت قانونی بشار اسد را برای مبارزه با داعش، حیاتی ارزیابی می‌کند. علاوه بر این با روند رو به تزاید قدرت‌گیری بشار اسد احتمال می‌رود برخی گروه‌های معارض آماده مصالحه سیاسی با دولت شوند و با سهیم شدن در قدرت پایه‌های یک حکومت دموکراتیک در جهان عرب را پایه‌ریزی نمایند.

 این تحلیل یک‌سویه است؛ در سوی دیگر قضیه ممکن است شرایط به ضرر حکومت سوریه پیش رود و اوضاع در منطقه پیچیده‌تر شود. یکی از طرف‌های بالقوه درگیر در سوریه می‌تواند ناتو باشد. پس از اینکه هواپیماهای روسی دو بار حریم هوایی ترکیه را نقض کردند، مقامات ناتو واکنش خشم‌آلودی از خود بروز دادند و با توجه به اینکه ترکیه عضو ناتو است، نقض حریم هوایی ترکیه را غیرقابل‌تحمل خواندند. ناتو و روسیه همواره دو قدرت در حال رقابت بوده‌اند و دور از ذهن نیست که همان‌طور که ناتو در بحران لیبی وارد درگیری شد این بار هم با درخواست ترکیه، فرانسه، آمریکا و کشورهای عرب به صحنه سوریه وارد شود و به مثابه وزنه تعادل‌ساز به حمایت گروه‌های به اصطلاح میانه‌رو بپردازد. آمریکا، ترکیه، قطر، فرانسه، عربستان و... دیگر کشورها در برابر اقدامات روسیه ساکت نخواهند نشست و به حمایت‌های لجستیکی، تسلیحاتی و آموزشی معارضان سوری اقدام خواهند کرد که در این صورت شرایط پیچیده‌تر خواهد شد.

 

3-2. منطقه‌ای:

در صحنه‌ی منطقه‌ای درگیری مستقیم روسیه منجر به تثبیت محور مقاومت می‌شود. هم اکنون پیمان نانوشته‌ای تحت ائتلاف 1+4 (روسیه، ایران، عراق، سوریه و گروه حزب‌الله) در جریان است که غیر از روسیه، جملگی عضو محور مقاومت هستند بنابراین پس از پیروزی احتمالی روسیه در سوریه بر گروه‌های تروریستی و معارض، بار دیگر محور مقاومت قوی‌تر از قبل از ویرانه‌های جنگ سر بر خواهد آورد که مطمئناً در این صورت موازنه قوا به نفع ایران و متحدانش و علیه اعراب طرح‌ریزی خواهد شد. البته واکنش‌های احتمالی طرف مقابل را نیز باید در نظر داشت.

 

3-3. بین‌الملل:

در سطح بین‌المللی، حضور روسیه در سوریه به تثبیت روسیه به عنوان یک قدرت جهانی در نظام بین‌الملل کمک خواهد کرد. تمام توان روسیه در کنار دیگر قدرت‌های نوظهور در جهت پایه‌ریزی یک جهان چندقطبی و به دور از هژمونی آمریکا انجام می‌شود. برای تحقق این هدف روسیه باید به جنگ قدرت و سهم‌خواهی با آمریکا و در وهله دوم اروپا رود. به همین جهت همواره یکی از اهداف عمده استراتژی پوتین، برهم زدن نظام اروپای پس از جنگ سرد بوده است. روسیه سعی دارد در مقیاس جهانی از یک‌سو اروپا را به همراهی با روسیه، فراموشی قضیه اوکراین و ملایم شدن استراتژی اروپا علیه روسیه متقاعد سازد و از سوی دیگر اتحاد بین اروپا و آمریکا را خدشه‌دار سازد.

 

حضور روسیه در سوریه با حل‌وفصل بحران اوکراین با اروپا در تلازم است. همزمان با حضور روسیه در سوریه، خشونت‌ها در شرق اوکراین آرام شده است. با آرام شدن اوضاع در اوکراین دیگر رهبران اروپایی در مقابل رأی‌دهندگان بهانه‌ای برای حفظ تحریم علیه کشوری که حل مشکل سوریه را به آن سپرده‌اند، نخواهند داشت. ایجاد چنین سردرگمی از اهداف اروپایی پوتین است. امروزه احزاب پوپولیست، ملی‌گرا و ضد اتحادیه اروپا در قاره سبز در حال قوی‌تر شدن هستند و این احزاب به واقع طرفدار نزدیکی اروپا با روسیه و حذف تحریم‌های اروپا علیه مسکو در جریان بحران اوکراین هستند به‌عبارت‌دیگر رهبران اروپا با فلسفه استراتژی پوتین در حال قانع شدن هستند که بحران اوکراین را فراموش کنند و به اتحاد روسیه و اتحادیه اروپا به جای ایالات‌متحده یا حداقل در کنار این کشور بیندیشند.

 

نتیجه‌گیری

همزمان با شدت گرفتن حمله‌های روسیه در سوریه علیه تروریست‌ها، بر شدت مخالفت با حضور روسیه در سوریه نیز افزوده می‌شود. روسیه در صحنه‌ی نبرد سوریه اهداف دیگری علاوه بر مبارزه با تروریسم دارد که همین علت مخالفت‌های بی‌حدوحصر غربی‌ها علیه مسکو است. در حقیقت این جنگ قدرتی است بین دو بلوک قدیمی شرق و غرب. با این‌حال سود بردن جبهه مقاومت از این اقدام روسیه، محتمل‌ترین سناریو است.


*کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه وشمال آفریقا از دانشگاه علامه طباطبایی


منبع:اندیشکده راهبردی تبیین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
على
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۶
0
0
روسه کوسه است وامريکا تمساح جنگ بين ايندو بسيارخطرناک ميباشد وچون هردو قوى هست هيچ کدام شکست نميخورد ولى خيلى ضعيف ميشوند واين واسه کشورهاى ضعيف.مانند ما خيلى خوب است واسه دنيا هم خوبه چون دوتا گولدورکه رفتند ديگه قدرت کشورهاى جهان مساوى ميشود
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین