سعيد حجاريان در زمان حاكميت اصلاح طلبان در گفتگويي اعلام داشته بود: ما به اتفاق جمعي از دوستان به همراه آقاي دكتر خاتمي! از سال هفتاد در كتابخانه ملي شب و روز خود را به مطالعه گذرانديم تا بالاخره در دوم خرداد 76 به پيروزي رسيديم.
در حالي كه رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير با دانشجويان تاكيد كردند كه مسئله برخي افراد دست راست يا چپ رئيس جمهور مسئله اصلي نبوده و كارهاي اصلي بسياري است كه بر زمين مانده و بايد بدان ها پرداخت اما به نظر مي رسد برخي افراد و جريان ها – خواسته يا ناخواسته- قصد ندارند كشور را در آرامش ديده و اجازه دهند مشكلات اصلي از سر راه كشور برداشته شود.
به گزارش بولتن: هفته نامه پنجره به مديرمسئولي دكتر زاكاني در شماره اخير خود اقدام به انتشار
مصاحبه اي با محمدجواد حق شناس كرده كه در آن از قول وي چنين آورده كه دليل علاقه رئيس جمهور به مشايي انتخابات رياست جمهوري آينده بوده و گفته است كه آينده از آن مشايي است!
حق شناس در اين گفتگو به طرز عجيبي سعي كرده تا روي كار آمدن دولت نهم را كه زمينه ساز معرفي و راي گرفتن دولت دهم بود ساخته و پرداخته باندي كه از آن با عنوان "حلقه ارومیه، اردبیل، بهشت و پاستور" نام برده مي شود معرفي كرده و با ذهني جوال و داستان سرا خواننده را نيز به اين سمت و سو هدايت كند. وي در بخش هايي از صحبت خود آورده است: ( باور من اين است كه روابط جديد وقتي شكل ميگيرد كه آقاي احمدينژاد به توانمنديهاي او باورمند ميشود يا به بياني ديگر آقاي مشايي خود و تواناييهايش را به آقاي احمدينژاد ثابت ميكند. من فكر ميكنم يك شيفتگي متقابل بين اين دو بهوجود ميآيد كه مقداري خارج از عرف است.آقاي مشايي در دولت اول به سازمان ميراث فرهنگي ميرود اما عملا قدرت ايشان در آن چهارچوب در حد معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي نيست و بيشتر از آن تعريف ميشود و جايگاه وي نزد رييسجمهور بسيار بيشتر از جايگاهش است. كار بهجايي ميرسد كه آقاي مشايي روي سازمان اوقاف دست ميگذارد كه آن بحثها پيش ميآيد و قبل از آن هم سازمان صنايع دستي را كه در اختيار آقاي رضاخواه از ديگر حاميان آقاي احمدينژاد بود به سازمان متبوع خود الحاق ميكند. در دور دوم رياستجمهوري آقاي احمدينژاد هم كه مسئله معاون اولي آقاي مشايي پيش ميآيد، كار بهجايي ميرسد كه رهبري دخالت ميكنند و آقاي احمدينژاد بيتوجهي ميكند. آقاي ابوترابي فرد مسئول پيگيري موضوع و علني كردن نامه ميشود ولي بازهم آقاي احمدينژاد آقاي مشايي را كنار نميگذارد و اين خود آقاي مشايي است كه كنار ميرود و آقاي احمدينژاد ارادت و باور خود را به آقاي مشايي، به اين طريق نشان ميدهد. امروز نيز اختيارات و جايگاه آقاي مشايي بسيار فراتر از رياست دفتر رييسجمهور است. شما ببينيد نماينده رييسجمهور در امور خاورميانه، مسئوليت كميته فرهنگي دولت و امور ايرانيان خارج از كشور و... چه ربطي به رييس دفتر رييسجمهور دارد و از همه اينها گذشته اظهارات آقاي مشايي است كه مناقشاتي اساسي در درون جريان اصولگرايي ايجاد كرده است... اينكه چرا اين اتفاقات ميافتد و آقاي احمدينژاد چرا پشت آقاي مشايي اينقدر محكم ايستاده است، بهنظرم برميگردد به انتخابات رياست جمهوري دور آينده.)
اين درحالي است كه اتصال و ارتباط كاري نزديك كساني چون مشايي با دكتر احمدي نژاد در سالهاي شهرداري تهران و به خصوص در دولت نهم بوده است و حتي دوستي نيمه عميقي نيز ميان مشايي و دكتر احمدي نژاد در پيش از اين سالها برقرار نبوده و هر چه كه بوده آشنايي و ارتباط كاري در ارگان هاي مختلف بوده است.
جالب اينكه در حالي اين مصاحبه منتشر شده كه بايد توجه داشت سعيد حجاريان در زمان حاكميت اصلاح طلبان در گفتگويي اعلام داشته بود كه (نقل به مضمون)" ما به اتفاق جمعي از دوستان به همراه آقاي دكتر خاتمي! از سال هفتاد در كتابخانه ملي شب و روز خود را به مطالعه گذرانديم تا بالاخره در دوم خرداد 76 به پيروزي رسيديم" با نظر به چنين سابقه اي مشخص نيست دوستان اصولگرا كه اقدام به انتشار سخنان شخصي چون حق شناس كرده اند كه در سابقه خود مديرمسئولي روزنامه اعتماد ملي به عنوان جولانگاه روزنامه نگاران زنجيره اي كه در حال حاضر بيشتر آنان به خارج از كشور فرار كرده اند را دارد چگونه اين تحليل مافيايي و توهمي را با واقعيت رجوع مردم به شعارها و عملكرد عدالت خواهانه مردم محروم م مستضعف كشور جمع مي كنند؟ آيا بهتر نبود به سخنان كساني چون حجاريان مراجعه و مسجل مي شد كه دولت باندي دولت اصلاح طلبان با مديريت كساني چون موسوي خوئيني ها و حجاريان بود نه دولت رئيس جمهور مكتبي و عدالت خواهي كه همگان چگونگي روي كار آمدن و پيروزي وي را به خوبي دانسته و آن را در ارتباط مستقيم وي با طبقه مستضعف ارزيابي كرده اند.
مگر اين نيست كه همگان از جمله كساني چون دكتر زاكاني همواره اين دولت را بر آمده از طبقه محرومان و اعتراضي به سياست مداران و سياست پيشگان سابق معرفي مي كرده اند؟ به نظر مي رسد برخي عوامل رسانه اي اصولگرا خواسته يا ناخواسته تبديل به بلندگويي براي فرياد زدن سخنان و عقده هاي فروخورده دشمنان نظام و يا افراد مغرض و با مواضع مشكوك شده اند. از همين رو دقت در انتشار چنين مطالب دو پهلو اما كينه داري بيش از پيش ضروري مي نمايد.