گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما در بولتن نیوز سعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
*****
آرمان/قول میدهم موانع را رفع کنم
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تازهترين بازديد خود از مراحل بازسازي مجموعه تئاتر شهر، از تلاش خود براي تسريع در روند مراحل بازسازي دو تالار سايه و قشقايي اين مجموعه سخن گفت. به گزارش مهر، علي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي يكشنبه ۲۹ شهريور ماه همراه با علي مرادخاني معاون هنري اين وزراتخانه، مهدي شفيعي مديركل هنرهاي نمايشي و مسعود معمار مدير دفتر طرحهاي عمراني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و پريسا مقتدي رئيس مجموعه تئاتر شهر با حضور در مجموعه تئاترشهر در جريان روند بازسازي اين مكان تئاتري قرار گرفت. جنتي در پايان اين ديدار كوتاه در سخناني توضيح داد: بازسازي تالارهاي مختلف تئاترشهر يك كار اساسي است كه در طول سه دهه گذشته با اين شكل و شمايل انجام نگرفته بود به همين منظور سال گذشته تصميم گرفتيم كه اين كار را انجام دهيم. اين بازسازي كار بسيار سنگيني است كه هم به اعتبار زياد و هم به خريد برخي از تجهيزات از خارج كشور نیاز دارد كه هم تنگناهاي مالي و هم محدوديتهايي كه در اثر تحريم وجود دارد، مانع برخي از پيشرفتها ميشود. وي ادامه داد: در حال حاضر يك تالار نمايشي تقريبا آماده شده فقط يك سري اشكالات جزئي دارد كه بنده تمام تلاش خود را انجام ميدهم كه اين اشكالات جزئي هرچه سريعتر رفع شود و ما بتوانيم بالاخره اعتبار آن را از سازمان مديريت و برنامهريزي بگيريم. در بخش خريدهاي خارجي نيز بهشدت اميدوارم كه با توجه به شرايط جديدي كه پيش آمده و بالاخره توافق برجام عملي و اجرايي خواهد شد، گشايشي در وضعيت پولهاي بلوكه شده به وجود بيايد و ما بتوانيم با اين فضاي ايجاد شده بطور كامل در خدمت هنرمندان باشيم. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد: طي اين مدت در همه شبكههاي اجتماعي مرتب به من ميگويند كه آقاي وزير ما مدتهاي زيادي است كه تئاتر آماده داريم اما به دليل كمبود جا و امكانات فعلا امكان اجراي آن نيست. به هر ترتيب اميدوارم با مساعدت همه دوستان به زودي شاهد رفع همه معضلات و كمبودهاي بازسازي تئاتر شهر باشيم. بطور حتم اگر مديريت دفتر طرحهاي عمراني وزارت ارشاد بودجه لازم را داشته باشد، در كارها نيز حضور پر رنگتري خواهد داشت. من شاهد فعاليتهاي اين بخش از وزارت ارشاد در كارهاي عمراني وزارتخانه در شهرستانها بودهام و ميدانم در پيشبرد كارهاي ملي تلاش خود را انجام ميدهند. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در حاشيه ديدار خود از مجموعه تئاترشهر با حضور در پلاتو يك اين مجموعه از نزديك در جريان تمرين گروه نمايشي «ترور» به كارگرداني حميدرضا نعيمي قرار گرفت. اين نمايش قرار است در ايام محرم و صفر با موضوع شهادت حضرت علي (ع) در تالار اصلي تئاتر شهر ميزبان علاقهمندان تئاتر باشد. علي جنتي در اين ديدار با تاييد كمبود شديد منابع مالي گروههای نمایشی قول مساعد دادنسبت به رفع موانع در حد امكانات مالي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تلاش خود را انجام دهد.
آرمان/گاهي، افراد را عملا بايكوت ميكنند
رضا توكلي از جمله بازيگران سينما و تلويزيون است كه بسياري از نقشهاي او به ويژه در سريالهاي تلويزيوني در خاطر مردم باقي مانده است. حضور او در قامت روحاني سريال «او يك فرشته بود» و نقشآفريني متفاوتش در سريال «زيرزمين» از جمله مواردي است كه بسياري از مردم آن را از ياد نخواهند برد. به گزارش فارس، اما توكلي مدتي است كه در سينما و تلويزيون كم كار شده است. به همين بهانه با او تماس گرفتيم تا جوياي احوال اين روزهاي اين بازيگر باسابقه شويم و از فعاليتهاي اخيرش و دلايل كمكار شدنش بپرسيم.
آقاي توكلي، مدتي است كه در سينما و تلويزيون كم كار شدهايد. دليل اين موضوع چيست؟
پروژههاي جديد همه در راه است ولي به دليل دستاندازهايي كه در راه است و چوبهايي كه لاي چرخ ما ميگذارند، ما دستمان رو به آسمان است كه خدا خودش قضاوت كند! آدمهايي كه صادقانه براي آدم كار كنند، در طول كار ديده ميشوند و در نهايت نيز به مقصود خود ميرسند. مدتها بيكار بودم ولي در اين چند وقت گذشته دوباره مشغول به كار شدم. گاهي در اين مسير مجبور شدم بعضي از نقشها را فقط براي رفع امورات زندگي بپذيرم و آنها را نميخواستم. البته بطور كلي بازيگري نيستم كه بيكار باشم ولي قاعده بر اين است كه يك بازيگر بعد از حضور در چند فيلم بايد كمكم اندوختهها و تجارب خود را ارائه كند، در حالي كه در اين شرايط بازيگران با تجربه به يك باره كم كار ميشوند.
به نظر شما دليل اين اتفاق چيست؟ فكر ميكنيد چرا بازيگران با تجربه به يك باره كم كار ميشوند؟
راستش دليل آن را بطور دقيق نميدانم ولي من هميشه از خودم اين سوال را ميپرسم كه آيا در سينماي ما مافيا هست؟ آيا حضور اين مافيا در آينده سينما چه ضرري به فرهنگ و هنر كشور ما ميزند؟ البته گاهي اوقات به خودم ميگويم كه بالاخره در اين سينما به هركسي پيشنهاداتي داده ميشود و بالاخره هركسي مشغول كار است. ولي گاهي فضايي را ميبينم كه برايم بسيار تعجب آور است. گاهي فردي را به يكباره بايكوت ميكنند و او را از كار بيكار ميكنند. در سريال «كيميا» بازيگري در كنار من بازي ميكرد و يك روز به من گفت: «فلان بازيگر براي من شاخ و شانه كشيد و من هم او را اوت كردم!» من با خودم گفتم مگر ميشود كسي را اوت كرد؟! مگر ميشود با رزق و روزي يك فرد و خانواده او بازي كرد؟! مگر ميشود با سرنوشت ديگران بازي كرد؟! مگر سينما بيدر و پيكر است كه هركسي بخواهد بتواند چنين قدرتي داشته باشد كه يك فرد ديگر را اينگونه حذف كند؟ ما در كشوري زندگي ميكنيم كه تمام دغدغه هنرمندان برقرار شدن عدالت در آن است. عدالت هنري، عدالت اجتماعي، عدالت اقتصادي و عدالت فرهنگي بايد برقرار شود تا بتوانيم زير اين پرچم مقدس بمانيم و سينه خود را براي دفاع از اين وطن سپر كنيم، همانند سربازاني كه هشت سال از اين وطن دفاع كردند. حالا يك بازيگري پيدا شده و چنين ادعايي كرده است و نكته آن است كه واقعا اين فرد الان مدتي است كه ديگر كار نميكند. درحالي كه اين فرد فقط ميخواسته از بازي خود در اين اثر دفاع كند ولي الان مدتي است كه به خاطر اين اتفاق بيكار شده است. متاسفانه شرايط در سينما به شكلي شده است كه عدهاي آدم متوسط با بيان چند جمله و استفاده از چند تكنيك وارد عرصه بازيگري ميشوند. البته جاي تعجب در آن است كه به سرعت هم در سينما جاي خود را باز ميكنند و مردم هم فكر ميكنند اين افراد آدمهايي فرهيخته و حرفهاي هستند! ولي به نظر من همين موضوعات است که باعث ميشود ما نتوانيم به آن سينماي ملي و با اصالتي كه مورد نظر ماست، برسيم.
پس در اين شرايط بايد وضعيت حضور بازيگران با سابقه در سينما با مشكل روبرو شود.
در تمام اين سالها سعي كردم كه گزيدهكارتر باشم تا حضورم در نقشهاي ضعيف باعث گلايه مردم نشود ولي واقعيت آن است كه هنرمندان ما امروز در مضيقه هستند. بسياري از آنها هنوز سازماندهي نشدهاند و به نظرم اين گناه بزرگي است كه يك هنرمند با دغدغه كه به فكر اعتلاي فرهنگ اين كشور است، با مشكلات مالي مختلفي درگير شود و نتواند همچون مردم عادي زندگي كند. گاهي دوست دارم داد بزنم و بگويم خدايا خودت به داد اين هنرمنداني كه امروزه ديگر نامي از آنها برده نميشود و اينچنين در مضيقه قرار گرفتهاند، برس. باور كنيد اين افراد نيز در جلوي خانوادههاي خود آبرو دارند و نبايد با اين اتفاق بيآبرو بشوند. البته من راجع به ساماندهي و سازماندهي بازيگران طرح دارم. وقتي بازيگراني را ميبينم كه بيش از پنج سال است كه بيكار هستند در حالي كه تنها منبع درآمد يك بازيگر همين حرفه است و از سوي ديگر فلان بازيگر هر روز در تلويزيون در حال بازي كردن است، به اين نتيجه ميرسم كه پس بايد حضور بازيگران را سامان داد؛ آن هم بازيگراني كه مورد علاقه مردم هستند. به همين خاطر من طرحي را آماده كردهام و در طرح خود درنظرم دارم تا بازيگران را بر اساس تواناييهايشان همانند نيروهاي نظامي ارتش رتبهبندي كنم تا بتوانيم براي بازي آنها در آثار مختلف برنامهريزي كنيم و اينگونه نباشد كه يك بازيگر چند سال بيكار بماند و ديگري پشت سرهم در تلويزيون و سينما نقش بگيرد.
شما احترام به بازيگران پيشكسوت را در سينما چگونه ميبينيد؟
به نظر من هركسي در سينماي ايران حتي يك فيلم ساخته است و ديگر كاري توليد نكرده، جزء بدنه سينماي ايران محسوب ميشود، قابل احترام و ارزشمند است. اين احترام به ديگران موضوعي است كه ما در آموزههاي سنتي و ديني خود نيز آن را ميبينيم. من يك بار اين موضوع را در برنامه هفت عنوان كردم كه يك بار از تلويزيون براي حضور در جشني برايم كارت دعوت آوردند و اين براي من بسيار خوشحالكننده بود چون ميتوانستم در پيش خانواده خود بگويم كه من به عنوان يك هنرمند كه سختي بسياري در اين راه كشيدهام، مورد احترام مديران هستم. اما متاسفانه با برخي از هنرمندان آنگونه كه در شان آنهاست برخورد نميشود، درحالي كه هنرمندان به احترام نياز دارند. اما آنهايي كه اينگونه برخوردها را دارند بايد بدانند هنرمندان همواره در قلب مردم جاي دارند. اما ما نبايد بگذاريم كه اينگونه اتفاقات پيش بيايد.
چرا دوباره به سراغ كارگرداني نميرويد؟
من از دوران جواني كه سرباز بودم، كارم را در حوزه كارگرداني شروع كردم، از جمله اينكه در همان دوران فيلم زندگي شهيد بابايي را با همكاري نيروي هوايي و به نام «پرواز تا ديدار دوست» را ساختم و از همان ابتدا كه وارد بازيگري شدم، نگاهي به كارگرداني داشتم و تجاربي در اين زمينه كسب كردم. من يكي از فيلمبردارهاي نيروي هوايي بودم كه البته هيچگاه كسي از من درباره سوابقم سوالي نپرسيد و چون شما از من پرسيديد، ميگويم. ولي من در حال حاضر سه فيلمنامه از خاطراتم در دوران جهبههاي جنگ دارم كه آن زمان به ثبت رساندمش ولي هيچگاه به سراغ ساخت آنها نرفتم. خاطراتي از حضور در عملياتهايي چون كربلاي 5 كه همگي به صورت فيلمنامه در آمده است و اميدوارم كه شرايطي براي من فراهم شود كه بتوانم اين فيلمنامهها را منتشر كنم.
آرمان/طنزما پسرفتکرده است
خشايار الوند فيلمنامهنويس آثار طنز معتقد است كه در سالهاي اخير سريالهاي طنز تلويزيون در محتوا و اجرا دچار پسرفت شدهاند. خشايار الوند در گفتوگو با مهر درباره سريالهاي طنز تلويزيون و ضعفهايي كه در ساختار و شخصيتپردازي آنها وجود دارد، بيان كرد: بخشي از ضعف در آثار به خود سفارشدهنده بازميگرددد كه بايد به اصطلاح دوغ و دوشاب را از يكديگر جدا كند چراكه ظاهرا فرقي بين سريالهايي كه ميتوانند جذاب باشند و مردم را به خود جذب كنند با سريالي كه اين ويژگي را ندارد، نيست. وي ادامه داد: وقتي كيفيت سريالها از روز اول نگارش فيلمنامه درجهبندي ميشود، تا آخر توليد بايد اين درجهبندي وجود داشته باشد تا كسي كه بهتر كار كرده است به كارش اميدوار باشد و انگيزههاي خود را از دست ندهد. نويسنده فيلمنامه سريال «مرد دو هزار چهره» با اشاره به هزينههايي كه براي توليد يك اثر لازم است، عنوان كرد: صداوسيما ميتواند بخشي از هزينه آگهيهايي را كه در يك سريال پخش ميشوند به خود عوامل سريال برگرداند و به اين طريق گروه را به نوعي تشويق هم كرده باشد. بطور مثال ما در «پايتخت ۴» اسپانسر داشتيم اما حتي يك ريال به تهيهكننده يا بازيگران تعلق نگرفت، در حالي كه پيش از اين درصدي از سرمايه اسپانسرها به تهيهكنندگان تعلق ميگرفت ولي اكنون آوردن اسپانسر فقط باعث ميشود كار هزينه ساختش را درآورد.
كار با كيفيت و بيكيفيت متمايز شود
الوند با اشاره به اينكه بايد تفاوت بين كارهاي با كيفيت و بيكيفيت مشخص شود تا بين سازندگان رقابت پديد آيد، توضيح داد: هركسي ظرفيتي دارد و افراد بايد نتيجه زحمات خود را ببينند ولي ظاهرا تفاوتي ميان سازندگان سريالها وجود ندارد و بعضي با اينكه حتي در نظرسنجي سريالها هم در رتبههاي چندم قرار دارند اما باز هم با سرعت سريال ميسازند. وي همچنين درباره بعضي از نظرسنجيهاي سازمان صداوسيما كه سريالي را با وجود كيفيت پايين پربيننده معرفي ميكند، عنوان كرد: بعضي از سريالها آنقدر از كيفيت پاييني برخوردارند كه مردم آنها را به خاطر سرگرمكننده بودن دنبال نميكنند بلكه شايد به اين دليل است كه ماهواره ندارند و انتخاب يك سريال براي آنها نوعي اجبار است و حقي براي انتخاب ندارند. فيلمنامهنويس سريال «شبهاي برره» با اشاره به خروجي سريال «پايتخت» ادامه داد: سريال «پايتخت ۳» حدود ۸۰ ميليارد تومان جذب آگهي و در نتيجه آن درآمدزايي داشت و صداوسيما ميتواند يك هشتادم اين مبلغ را به گروهي برگرداند كه يك سريال پربيننده ساختهاند. وقتي يك سريال پربيننده در سازمان با سريال ضعيف تفاوتي نداشته باشد، باعث دلگيري ميشود و تيم سازنده را از كار خود دلسرد ميكند. تلويزيون بايد بتواند فضاي رقابتي ايجاد كند. اكنون سريالهاي ماه مبارك رمضان از جذابيت بيشتري برخوردار است، چون نوعي رقابت بين شبكهها وجود دارد. درحالي كه وقتي انگيزههاي مالي و كاري، هيچ كدام وجود ندارد، ديگر كسي خود را موظف نميكند كه 6 ماه براي نگارش يك فيلمنامه تلاش كند و از طرف ديگر اطمينان دارد كه اثرش روي آنتن ميرود.
تشكيل شورايي براي خواندن فيلمنامه ها
نويسنده «پايتخت» با اشاره به تغييراتي كه قرار است در آينده در تصويب طرحها صورت بگيرد، اعلام كرد: ظاهرا قرار است گروهي تخصصي شكل بگيرد و همه متنها ابتدا به آنجا برود و بعد از تكميل شدن، كارگردان شروع به ساخت كند. من اميدوارم اين شورا جسارت داشته باشد و اگر متني خوب نبود آن را بطور كامل كنار بگذارد. همچنين ناظران كيفي بايد از اهميت درباره كيفيت متن به كيفيت اجرا برسند، يعني كار در تمام موارد اجرايي از جمله انتخاب لوكيشنها، بازيگري، كارگرداني و... به شكل مطلوبي توليد شود. اين نويسنده در ادامه درباره سطحي بودن سريالهاي طنز بيان كرد: بايد كمي به نويسندگان حق داد چراكه خندادن مردم ايران سخت است. از طرفي بايد بدانيم كه در جهان در حوزههاي مختلفي از جمله سياست، قوميت، خانواده و... شوخي ميشود و موضوعات مختلفي هستند كه جذابيت ايجاد ميكنند درحالي كه ما نميتوانيم وارد اين حوزهها شويم. نويسنده مجموعه «ساخت ايران» با بيان اينكه شرايط سياسي اقتصادي نيز در انديشه نويسندگان بيتاثير نبوده است، يادآور شد: اين شرايط به علاوه آشفتگيهاي اجتماعي روي فكر نويسندگان تاثير ميگذارد. بيشتر نويسندگان ما نگران و افسرده هستند و بايد بتوان اعصاب درست و امنيت فكري داشت تا نگارش آثار جديدي رقم بخورد. وي بيان كرد: ما بعد از هفت تا هشت سال ميتوانيم نفس بكشيم و نياز داريم حالمان بهتر شود تا بهتر فكر كنيم. با اين حال من قبول دارم كه در اين سالها در حوزه سريالهاي طنز ما به نوعي پسرفت داشتهايم. الوند در پايان درباره طرح و فيلمنامه سري پنجم «پايتخت» نيز عنوان كرد: ما ايدههايي داريم كه كه بايد ببينيم ميتوان آنها را عملي كرد يا خير، بايد خودمان را از دورتر و با فاصله بيشتري نگاه كنيم و اگر قرار باشد در سرازيري بيفتيم، ترجيح ميدهيم كاري نسازيم و تنها يك خاطره خوش براي مردم نگه داريم.
آفتاب یزد/«چارتار» آری؛ «حسین علیزاده» نه!
مرداد سال گذشته بود که حسین علیزاده به همراه فرزندش صبا علیزاده به کاخ نیاوران رفت تا نشست خبریِ تور کنسرتهای خود را در کاخ نیاوران برگزار کند. به گزارش تسنیم، در این نشست محمد حسن طالبیان معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در کنار علیزاده حاضر شد و از حمایتهای این سازمان برای اجرای کنسرت علیزده در کاخ نیاوران سخن گفت. درآن نشست وعدههای بسیاری داده شد و بسیاری دلخوش شدند. برای نمونه محمد حسن طالبیان از اجرای حسین علیزاده در بناهای تاریخی مانند قلعه فلک الافلاک خرم آباد و حافظیه شیراز حمایت کرد. در روز 12 مرداد 1393 معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در میانههای نشست علیزاده را تنها گذاشت تا حسین علیزاده با تمام وعدههای این سازمان تنها بماند. در نهایت نیز کنسرت حسین علیزاده در کاخ نیاوران لغو شد تا این هنرمند شناخته شده مجبور شود کنسرتش را به تالار وحدت منتقل کند. همچنین علیزاده هرگز نتوانست در قلعه فلکالافلاک و یا حافظیه شیراز و یا در جوار هر بنای تاریخی دیگری به اجرای برنامه بپردازد. اکنون و با گذشت یک سال ازآن واقعه، کاخ نیاوران در شهریور سال جاری میزبانِ رخدادی میشود که با دیدنش، باید انگشت حیرت به دهان گرفت. «رونمایی از آلبوم چارتار» این عنوان برنامهای است که در کاخ نیاوران برگزار میشود. مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران از آثار ملی محسوب میشود و در سالهای گذشته موسیقی ملی ایران راهی به آنجا نداشته است، اما گروه «چارتار» نه کنسرتشان، که مراسم رونماییِ آلبومشان را در این کاخ و در فضای بسیار زیبای آن برگزار میکنند. در مراسم رونمایی از آلبوم گروه «چارتار» با عنوان «جاده میرقصد»، هزاران نفر به یکباره وارد کاخ نیاوران شدند و مراسمی در کمال بینظمی برگزار شد. مسئولان کاخ نیاوران فضای این اثرملی را در اختیار «چارتار» گذاشتند تا این گروه آلبومش را بفروشد و جشن امضا بگیرد. چنین کاری باعث شد که بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر و البته بسیاری از مردم از دکانی که کاخ نیاوران برای «چارتار» باز کرد، خشمگین شوند. جالب اینکه مسئولان سازمان میراث فرهنگی در سالهای گذشته از برگزاری کنسرتهای موسیقی در بناهای تاریخی به دلیل آسیبرسانی به این بناها، جلوگیری میکردند، اما به یکباره و پس از گذشت یک سال از لغو کنسرت حسین علیزاده در کاخ نیاوران، گروه «چارتار» مراسم رونمایی از آلبومش را در کاخ نیاوران برگزار میکند. تا کنون که حدود یک هفته از برگزاری این مراسم رونمایی در فضای مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران میگذرد مسئولان کاخ نیاوران هیچ توضیحی درباره علت برگزاری این مراسم در این مجموعه ندادهاند. این مسئولان تا کنون اعلام نکردهاند که آیا درهای کاخ نیاوران برای دیگر اهالی موسیقی هم باز است یا خیر؟
ابتکار/در پی رابطه نزدیک تر گروههای دارای پروانه نمایش با انجمن هنرهای نمایشی کشور:
مجمع گروهی انجمن هنرهای نمایشی تشکیل میشود
اتابک نادری -تشکیل گروه و ثبت آن در نظام اداری غلبه بیشتری نسبت به ایجاد سالنهای جدید تئاتری و یا تجهیز فضای نمایشی دارد ؛ به این معنی که اگر تعداد مشخصی گروه نمایشی تشکیل و به شکل رسمی و نظاممند به ثبت برسند، آن گاه میتوان با توجه به حجم فعالیتهایی که آنها انجام میدهند؛ استفاده از امکانات تئاتری را لحاظ کرد و در جریان کمبودها و نواقص قرار گرفت و به فکر افزایش سرانه فضاهای نمایشی بود.
ثبت نام در سامانه ثبت گروههای نمایش
دورهی زمانی ثبت نام در سامانه ثبت گروههای نمایش تا25 مهر ماه است و این تاریخ تمدید نخواهد شد.با توجه به آسیبشناسی و نظرخواهی دوستان از نقاط مختلف استانهای کشور آیین نامه جدید را طراحی و ابلاغ کردیم.شوراهای بررسی استان میتوانند از ابتدای مهر ماه میتوانند نسبت به تشکیل جلسات استان در خصوص پروندههای متقاضی رسیده اقدام و نتیجه را حداکثر تا 20 آبان ماه به اداره کل هنرهای نمایشی اعلام و ارسال کنند. آیین نامه قبلی بر مبنای معادلات و سبقه، گروههای هنری را سطح بندی میکرد. در بحث اول سطح بندی را براساس کمیت در نظر گرفتیم، که به سه گروه بزرگ، 9نفره، گروه متوسط، 7 نفره، گروه کوچک، 5نفره، تقسیم بندی شدند.در طرح ساماندهی گروههای نمایش، فعالیت روی گروه محوری است و گروه محور بودن امتیاز محسوب میشود. در قدم اول این طرح میخواهیم تمام گروههای نمایشی شناسایی شوند و تشکل گروهی برای نمایش داشته باشند. هسته مرکزی، با توجه به آیین نامه خود برای گروه هویتی احراز میکند.نباید مشکلات گروهها را به بحثهای مالی گره زد. وقتی گروه هویت خود را داشته باشد،استان مربوطه برای گرفتن بودجه با آمار درست تر برنامه ریزی میکند. بر این اساس بودجه و برنامهریزی مبنی بر آمارهای گروه طراحی شود، نه میزان اجرا ومتن قبول شده.از سویی با توجه به فعالیت گروه هایی که در سال نمایش دارند، پروانه نمایش صادر میشود. در بحث بعدی سراغ این موضوع میرویم که امکانات در اختیار گروهها قرار دهیم. سعید اسدی دبیر سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر در جایی از سخنانش اشاره کرد:« ما با گروه سروکار داریم نه اثر»در امور استانها نیز چنین است.جشنواره استانها بر اساس فعالیت گروهها شکل میگیرد و به صورت فردی امکان ارائه متن و شرکت در جشنواره وجود ندارد. در این بین رابطه گروههای دارای پروانه نمایش را با انجمن هنرهای نمایشی کشور به گونهای شده است که میتوانند مجمع گروهی انجمن هنرهای نمایشی در استان تشکیل دهند.برخی دوستان شاید گروه خود را ثبت نکردهاند و این راهی است برای ثبت گروه، و راهی برای رسیدن به استانداردهای جهانی است. همچنین ترغیب هنرمندان است که در تصمیم گیری استان شریک باشند.شرایط تشکیل و فرایند اخذ پروانه نمایش آسان تر شده است. هنرمندان میتوانند دو فرم را از سایت دریافت کنند و به اداره فرهنگ و ارشاد استان خود ببرند و پس از تایید برای ما ارسال کنند. این طرح بعد از 15 جلسه هم اندیشی از ابتدای امسال و 2 جلسه نشست با کارشناسان استانها است. خروجی این مشورت و هم اندیشی آیین نامه حاضر است که در 15 شهریور به تصویب آقای مرادخانی رسید و به ادارات ابلاغ شد. همچنین از تاریخ 25 شهریور الی 25 مهر سایت ساماندهی گروههای نمایشی آماده ثبت نام از گروهها است. به این ترتیب انتظار میرود تا انتهای دیماه پروانه نمایش جدید گروهها صادر شود. در حال حاضر 183 گروه ثبت شده داریم که امیدواریم در دور جدید مشارکت بیشتری را شاهد باشیم.
در حاشیهی بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی چهارمحال بختیاری
مدیر کل هنرهای نمایشی در آیین اختتامیه بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی چهارمحال و بختیاری، از هنرمندان تئاتر، کشف ظرفیتهای تئاتری استانها و توجه به متن هایی برخاسته از قابلیتهای اقلیمی را خواستار شد. مهدی شفیعی با اشاره به رویکرد واگذاری مدیریت جشنوارههای استانی به ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها، تمایز جشنوارهها در شکل و کیفیت برگزاری و افزایش اعتماد به نفس هنرمندان شهرستانی را از مهمترین اتفاقات این دوره دانست. وی با اشاره به استقلال رای استانها در انتخاب داوران و امکان بهره مندی بیشتر از تجربه پیشکسوتان و چهرههای شهرستانی، تصریح نمودند که ادارات کل، انجمنهای نمایش و گروههای نمایشی با ایجاد گروههای مشورتی و در نظر گرفتن ظرافتهای اجرایی، در توسعه و ترویج تئاتر و احیا تالارها و تماشاخانهها اهتمام ورزند.تمرکز بر تولید و اجرای عمومی را از تعهدات هنرمندان برشمرد و اظهار امیدواری کرد بازسازی و بهینه سازی اماکن تئاتری با تعامل استان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ممکن گردد. شفیعی با اشاره به زیباییهای طبیعی شهرکرد و رودخانههای پرآب که موجب حیات و سرزنده گی این منطقه گردیده است، تئاتر و دیگر هنرها را عاملی برای مضاعف کردن نشاط اجتماعی و زنده نگهداشتن جامعه دانست. بیست و هفتمین جشنواره تئاتر استانی چهارمحال بختیاری با شرکت هشت گروه نمایشی و طی سه روز به میزبانی شهرکرد برگزار گردید. در آیین اختتامیه این مراسم که با حضور مهدی شفیعی مدیر کل هنرهای نمایشی، سلیمانی معاونت منابع انسانی استانداری، ارمغان بهداروند مدیر عامل انجمن هنرهای نمایشی، کارگران مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید، هیئت داوران مشتمل بر پیمان شریعتی، فرشید زارعی فر و پرویز فلاحی پور دو اثر «و صدا این همه ترسان» به کارگردانی مصطفی محمدی دوست و هوشنگ عزیزی پور از فارسان و «سیاه در سبز» به کارگردانی کاظم حیدری چالشتری به عنوان آثار برگزیده معرفی و مورد تقدیر قرار گرفتند.
* مدیر هماهنگی امور استانهای اداره کل هنرهای نمایشی
ابتکار/نقد ادبی ما برگرفته از متد غربی است
عبدالله کوثری-اگر بنا به نقد شعر و جامعه شناسی در یک کفه ترازو باشد بدون شک با مشکل روبرو خواهیم شد چرا که شعر در ادبیات پارسی سابقهای حدود هزار و چهارصد سال دارد در حالی که علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد.اساساً آن چه به عنوان نقد ادبی امروز در ایران به کار میرود برگرفته از آثار غربی است، چون تا پیش از آن ما متدی برای نقد ادبی جدید در اختیار نداشتهایم.در این راستا در کشور کارهایی صورت گرفته و کتاب هایی با عنوان تئوری نقد منتشر شده است. نویسندگان این حوزه هم با توجه به تئوریهای غربی کار میکنند .البته به نظر من این یک شیوه درست است. از زنده یاد مسکوب سخنرانی را گوش میکردم که ایشان نکته ظریفی در مورد نقد آثار ادبی حتی در مورد گذشتگان اشاره میکردند.
ایشان عقیده داشتند که ما اگر بخواهیم نگاه جدیدی به آثار شاعران ادب پارسی هم چون سعدی، حافظ و مولانا داشته باشیم، ناگزیریم از متدهایی که توسط غربیان در این حوزه ارائه شده استفاده کنیم چرا که اگر بنا باشد بر اساس همان تئوریهای گذشتگان به نقد بپردازیم که خود قدیمیان به بهترین شیوه در مورد خودشان توضیح دادهاند.من نسبت به تفکر نقادانه در ایران نظر مساعدی ندارم. حوزههای مختلفی از علوم در ایران وجود دارد که به خاطر تفاوت در قدمت و پیشینه نمی توان همه آن علوم را در یک مجموعه بررسی کرد.
مثلا اگر بنا به نقد شعر و جامعه شناسی در یک کفه ترازو باشد بدون شک با مشکل روبرو خواهیم شد چرا که شعر در ادبیات پارسی سابقهای حدود هزار و چهارصد سال دارد در حالی که علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد.طبیعی است که شعر فارسی نسبت به جامعه شناسی در ایران هم با سابقه تر باشد و هم از استحکام بیشتری برخوردار باشد. از سوی دیگر اینکه جامعه شناسی و تحقیقات صورت گرفته در مورد این علم در ایران جوان است، عمری واضح است. با این توضیحات یک دوره صد ساله از شعر و جامعه شناسی در ایران کاملا با هم متفاوت خواهند بود و نمیتوان این دو را در یک جایگاه دانست.عدم رشد تفکر نقادانه در جامعه ما به این معنا نیست که ما نسبت به گذشته اصلا متحول نشدهایم. بر این اساس اگر جامعه امروزمان را با وضعیت اجتماعی دوره ناصری مقایسه کنیم به راحتی در مییابیم که ایران در این دو دوره کاملا متفاوت است. ما نسبت به گذشته تحول پیدا کردهایم اما بحث بر سر این است که علوم جدید در ایران تا چه حد توانسته از طریق کتابها و دانشگاه به جامعه نفوذ کند.
* مترجم معاصر
اعتماد/رپرتوار تئاتر شورايي آغاز شد
تئاتر ما مردمي نيست پس بيخطر است!
پيام رضايي/ شامگاه شنبه ٢٨ شهريورماه فرهنگسراي ارسباران ميزبان رپرتوار تئاتر شورايي بود. اين اجرا با مشاركت و بازي تماشاگران و هنرمنداني چون كورش سليماني، رضا بهبودي، افسانه زماني، بهار كاتوزي، ليلي فرهادپور و... همراه شد. اما تئاتر شورايي چيست؟«اين جنس ديگري از تئاتر است كه نميتوان با شكل مرسوم تئاتر مقايسهاش كرد و فكر ميكنم به دلايلي كاركردهايي دارد كه تئاتر مرسوم ندارد.
شايد تئاتر مرسوم ما هدفش رسيدن به نوعي زيباييشناسي باشد كه در نهايت قرار است منجر به كاتارسيس شود اما اين تئاتر كاركردگرايانه است.» اين پاسخي است كه آرين رضايي، كارگردان اين رپرتوار به «اعتماد» ميدهد. با اين توضيح مشخص است كه چنين نگاهي به تئاتر رويكردي بسيار اجتماعيتر نسبت به روند معمول تئاتر دارد و در نهايت قرار است منجر به نوعي تغيير شود؛ نكتهاي كه رضايي هم بر آن صحه گذاشت: «اين تئاتر زيرمجموعه تئاتر كاربردي محسوب ميشود كه تفاوت عمدهاي با تئاتر مرسوم دارد و در تئاتر مرسوم تلاش براي تفسير جهان است اما در تئاتر شورايي تلاش براي تغيير جهان است. چون ما فكر ميكنيم كه جهان در حال تغيير است و ما بايد اين تغيير را از خودمان شروع كنيم.»
اما تئاتر شورايي مدتي است كه به لطف تلاشهاي آگوستو بال، كارگردان معروف برزيلي، در جهان مورد توجه قرار گرفته است؛ كاري كه وي « براي ابداع اين شيوه نامزد جايزه صلح نوبل شد و يونسكو ايشان را به عنوان سفير صلح تئاتر انتخاب كرد.»
تئاتر شورايي سه وجه مهم آموزشي، درماني و اجتماعي دارد. به گفته كارگردان اين رپرتوار در اين دوره از دو تكنيك «تئاتر مجادله» و «نمايشنامهنويسي همزمان» بهره گرفته شده است.
آرين رضايي كه پيش از اين هم در لابي خانه هنرمندان و هم در كانون اصلاح و تربيت زندانها اين تجربه اجرايي را برگزار كرده است، اينبار به سراغ موضوع زنان رفته است: «من فكر كردم اين اتفاق (كاركرد) در تئاتر ما وجود ندارد. حداقل اين روزها و اينكه پيشتر من به موقعيتهايي پرداخته بودم كه در آنها مردها محور بودند و بعدها به مرور متوجه شدم كه خيلي از زنها در چنين موقعيتهايي حرف نميزنند، منفعل هستند و دچار نوعي درونگويي ميشوند.»
كارگردان نمايش «وقتي برلين ۲ شورايي ميشود» البته نگاهي نقادانه به وضعيت تئاتر امروز دارد: «من خودم تئاتري هستم و بنابراين خيلي به تماشاي تئاتر ميروم. اما خيلي وقتها وسط نمايش دلم ميخواهد از سالن بيرون بروم. حس ميكنم جايي در آن تئاترها ندارم. در شأن من نيست.» او البته حرف شاعرانه اما همخوان با تئاتر شورايي هم داشت: «قرار است تئاتر تمريني باشد از درست زندگي كردن و اگر ما در تمرين درست زندگي نكنيم چطور ميتوانيم خود زندگي را درست پيش ببريم.»
وي بر اين نكته تاكيد ميكند كه تئاتر بايد متعلق به مردم باشد و از مسائل آنها سخن بگويد: «تئاتر ما مردمي نيست. تئاتر بيخطري است كه چون مجبور است منابعش را از جايي غير دولت و ارگانها تامين كند به فكر گيشه است.»
خيليها معتقدند تئاتر به دليل اينكه در مقايسه با سينما چندان رونق اقتصادي ندارد، مورد اقبال دولت نيست. علي جنتي اما امسال را سال تئاتر ناميد تا نشان دهد كه دولت تئاتر را هنري جدي و موثر ميداند. از سوي ديگر اين هم يك واقعيت است كه به دلايل بسيار تئاتر امروز ما توجه زيادي به گيشه دارد كه البته بجاست و تئاتر شايسته اين هست كه پس از سالها در حاشيه بودن حالا به درآمدزايي برسد. در اين ميان بايد به اين نكته توجه كرد كه تاثيرگذاري تئاتر و تئاترهايي نظير شورايي به دليل مشاركت مستقيم، زنده و فعال مخاطب بهشدت ميتواند به تسهيل و حل معضلات اجتماعي كمك كند. آگوستوبال با همين شيوه اثري عظيم را بر تئاتر و روند تاثيرگذاري آن به جا گذاشته است كه تاثير درماني نيز داشته و دارد. بنابراين ضرورت دارد مجال براي چنين رهيافتها و نگاههايي به هنر و به ويژه تئاتر بيش از پيش مهيا شود زيرا هنر همواره زباني مشترك ميان انسانهاست كه غم و شادي را در ارتباطي انساني و سالم ممكن ميكند. پس از نمايش «وقتي برلين ۲ شورايي ميشود» نوشته بهار كاتوزي، «پيش از صبحانه جدلي» براساس «پيش از صبحانه» يوجين اونيل و «قويتر» بر اساس نمايشنامهاي به همين نام نوشته اگوست استريندبرگ از ٢٨ شهريور تا اول مهرماه و از ساعت ١٨:٣٠ با حضور بانوان در فرهنگسراي بانوان اجرا ميشود.
اطلاعات/وزیر ارشادبه دیدار حمید سبزواری رفت
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شنبه شب به همراه سیدعباس صالحی معاون امور فرهنگی خود به دیدار حمید سبزواری شاعر انقلابی کشورمان رفت و با وی گفتوگو کرد.
به گزارش ایسنا، دکترعلی جنتی در این دیدار ضمن آرزوی توفیق و سلامتی برای سبزواری، گفت: مقام معظم رهبری همواره به حوزه فرهنگ و ادب توجه ویژه دارند و آن را هدایت میکنند و مشوق بودهاند.
وی افزود: جلسات و نشستهای هرساله ایشان با اهالی شعر و ادب نشاندهنده علاقه شخصیشان به این حوزه است.
جنتی گفت: حمید سبزواری جزو شاعرانی است که در انقلاب همواره پیشتاز بوده است و عمر پربرکت وی برای انقلاب اسلامی ایران منشأ خیر و تولید آثار ارزندهای بوده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به آثار و سرودههای سبزواری ادامه داد: با جمعآوری شعرهای وی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمادگی چاپ این آثار را دارد و از هیچ کمکی در این زمینه دریغ نمیکند.
در ادامه سیدعباس صالحی معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره حمید سبزواری، گفت: ایشان علاقه خاص و ویژهای نسبت به حمید سبزواری دارند و فرمودهاند که همچنان جوانانه شعر میسراید.
در بخش دیگری از این دیدار، فرزند حمید سبزواری گفت: پدرم برای انقلاب اسلامی ایران مبارزات فراوانی کرده و بیش از ۹۰۰ ترانه برای انقلاب سروده است.
او افزود: بسیاری از شعرهای پدرم چاپ نشده و همواره خودش هم گفته است که همه آرزویم این است که شعرهایم از آرشیو سازمان صدا و سیما دریافت و چاپ شود.
اطلاعات/رامین صدیقی تهیهکننده برگزیده سال ۲۰۱۵ شد
؛ «رامین صدیقی» ـ مدیر انتشارات هرمس ـ را به عنوان تهیهکننده برگزیده جهان در سال ۲۰۱۵ معرفی کرد.
هیأت داوران این فستیوال با انتخاب او به عنوان تهیهکننده برگزیده سال؛ درباره او و نشر هرمس نوشتند: «کار و تلاش بنیانگذار هرمس ـ رامین صدیقی ـ در صحنه موسیقی ایرانی باعث ایجاد نقاط عطف مهم و زیادی در کمک به ایجاد یکی از اولین راههای قانونی برای خرید موسیقی از غرب (از طریق هرمس) و ترویج موسیقی ایران در مقیاس جهانی شده است.
نشر موسیقی هرمس در سال ۱۳۷۹ با شعار «موسیقی برای موسیقی» کار خود را آغاز کرده و در تلاش است تا نوآوری، جسارت و تجربیات جدید هنرمندان معاصر ایرانی را با علاقهمندان موسیقی به اشتراک گذارد. این انتشارات در این سالها به عنوان یکی از بهترین ناشران موسیقی تخصصی معرفی شده است.
تولیدات این کشور به شکل رسمی در ایران، ترکیه، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یونان، آلمان، هلند، لوکزامبورگ و بلژیک عرضه میشود. به هر روی «رامین صدیقی» دوم آبان (۲۴ اکتبر) در میزگردی به همراه لادن نوشین (استاد اتنوموزیکولوژی در لندن) در بوداپست طی یک جلسه کنفرانسی؛ درباره دستاوردهای خود و نشر هرمس صحبت میکند. اکسپوی و مکس از ۲۱ تا ۲۵ اکتبر در بوداپست برگزار میشود و رامین صدیقی در آخرین روز این همایش (سوم آبان ماه) جایزه خود را از سوی هیئت داوران دریافت میکند. این اکسپو هر ساله با محوریت موسیقی ملل؛ فعالان برتر عرصههای گوناگون خلق و انتشار آثار موسیقی را انتخاب کرده و طی مراسمی از آنها تقدیر میکند.
نشر «هرمس» در این مدت کنسرتها و آثار بسیاری را در ایران اجرا و منتشر کرده است که بخش اعظم آن در همکاری با موزیسینها و شرکتهای خارجی بوده است. برای مثال رامین آلبوم دوئت نقش از لوگنو را در سوئیس ضبط کرد. مونا ریاحی (نوازنده کلارینت) و گلفام خیام (نوازنده گیتار) طی دو روز این اثر را در استودیو رادیو سوئیس که یکی از بهترین استودیوهای اروپاست؛ ضبط کردند و به این ترتیب این همکاری با کمپانی «ای سی ام» که باید آن را اولین همکاری یک نشر ایرانی با این شرکت مهم و معتبر بینالمللی دانست، انجام شد.
ایران/«ایران» در گفت وگو با صاحبنظران هنر مقاومت بررسی کرد
نقد جدی، ضامن ارتقای ادبیات دفاع مقدس
ادبیات دفاع مقدس سالهاست که راه خود را درمیان بخشهای مختلف ادبیات این سرزمین و در حوزه کتاب باز کرده است، بخشی از ادبیات که همزمان با جنگ تحمیلی متولد شد و علاقهمندان بسیاری را متوجه خود ساخت. همزمان با فرا رسیدن سالروز دیگری از هفته دفاع مقدس وضعیت کتابهای این حوزه را در گفتوگو با دو نفر از فعالان بخش ادبیات دفاع مقدس بررسی کردیم. محمدرضا سنگری، مدرس دانشگاه، نویسنده و پژوشگر در گفت وگو با «ایران» معتقد است که جای نقد جدی در ادبیات دفاع مقدس خالی است. وی با اشاره به این نکته گفت: «حضورنیافتن منتقدان جدی در این عرصه از جمله آسیبهای آن به شمار میآید. با وجود گذشت سالها از تولد ادبیات دفاع مقدس هنوز هم شاهد کم و کاستیهایی در این حوزه هستیم.»
به گفته سنگری نقد آثار منتشر شده در رسانهها منجر به آن میشود که اهالی کتاب، کار را جدیتر گرفته و از سویی با شتاب کمتری به تألیف آثار بپردازند. این اقدام در نهایت به ارتقای صنعت نشر میانجامد از همین رو به برنامهریزی دقیقتر مسئولان و اهالی رسانه برای تحقق آن نیاز است. سنگری که اغلب در همایشهای ملی ادبیات دفاع مقدس و مقاومت حضور داشته، آثار منتشر شده در این حوزه را به دو بخش کلی تولیدات ادبی و پژوهشهای ادبی تقسیم میکند. وی در همین خصوص تصریح کرد: «در هر دو بخش کارهای خوبی انجام شده و آثار ماندگاری در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. البته انتشار هیچ یک از این آثار بهاندازه خاطره نگاریها نبود است.»
همان گونه که این مدرس دانشگاه نیز اشاره کرد بیشترین حجم کمی آثار منتشر شده در این حوزه به کتابهای خاطره نگاری تعلق دارد. مسألهای که شاید بتوان آن را معضلی برای کتابهای دفاع مقدس دانست. البته نه اینکه تصور شود نباید کتابهای خاطره نگاری منتشر شوند؛ بلکه شاید بهتر باشد که اهالی قلم علاوه بر انتشار خاطرهنگاریها به حوزههای دیگر نظیر داستان خلاقه نیز توجه کنند.
سنگری نیز معتقد به انتشار کتابهای خاطره نگاری در حد معقول است. وی در این باره گفت: «انتشار کتابهای خاطره نگاری بیانگر زنده بودن دفاع مقدس است. زمانی که مردم به انتشار این قبیل کتابها علاقه نشان میدهند میتوان پی به این نکته برد که این بخش از تاریخ کشورمان همچنان برای مردم عزیز است. اتفاقی که در کشور عراق به طور حتم رخ نداده و برای مردم آن کشور این دوران هشت ساله، برگی سیاه از تاریخشان به شمار میآید.» یکی دیگر از مسائلی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس مطرح میشود موضوع برپایی جشنوارههای ادبی است. جشنوارههایی که به گفته افرادی نظیر سنگری بهتر است هدفمندتر برپا شده و به جای چند جشنواره در قالب یک یا دو جشنواره و با تمرکز بیشتر برگزار شود. از این طریق جشنوارهها بیشتر از شرایط حاضر به باروری ادبیات دفاع مقدس کمک خواهند کرد و برای نویسندگان به عادت تبدیل نخواهد شد.
ایران/گفتوگو با راضیه تجار، نویسنده
جای خالی داستانهای خلاقه در ادبیات دفاع مقدس
راضیه تجار از جمله نویسندگان حوزه دفاع مقدس است که در این حوزه صاحب آثار متعددی است و به واسطه داوری هایی که در جشنوارهها بر عهده داشته با آثار منتشر شده در این حوزه آشناست. گفتوگوی کوتاه ما با تجار را در رابطه با ادبیات دفاع مقدس بخوانید.
با توجه به سابقهای که در حوزه تألیف و داوری آثار دفاع مقدس دارید، ارزیابیتان از وضعیت فعلی کتابهای منتشر شده در این حوزه چیست؟
به عقیده من حرکتی که در شکلگیری ادبیات دفاع مقدس آغاز شده مثبت و رو به رشد است. اگر به بررسی بخشهای مختلف این حوزه بپردازید با کتابهای مختلفی روبهرو خواهید شد. کتابهایی که هم از بعد کمی و هم از بعد کیفی قابل توجه هستند. البته ناگفته نماند که آثار بسیاری هم در این حوزه منتشر میشوند که چندان قابل توجه نبوده و به مرور فراموش خواهند شد.
نگاهی به کتابهای منتشر شده در سالهای اخیر نشان می دهد تمایل نویسندگان به انتشار کتابهای خاطره نگاری بیش از دیگر موضوعات است. این اتفاق را میتوان معضلی برای این بخش از ادبیات کشورمان دانست؟
اگر انتشار این کتابها در حد معمول بود به آن نقدی وارد نمیشد. اما مسأله اینجاست که امروز بیش از سایر بخشهای ادبیات دفاع مقدس به این حوزه توجه میشود که این مسأله منجر به مغفول ماندن و فراموش شدن بخشهای دیگر خواهد شد.
داستان خلاقه در این بین چقدر مورد توجه اهالی کتاب است؟
متأسفانه به داستانهای خلاقه چه در حوزه داستان کوتاه و چه در حوزه داستان بلند در این بخش از ادبیات توجه چندانی نمیشود و جای آن واقعاً خالی است. البته از گفتههای من نباید این گونه برداشت کرد که خاطره نگاری باید به فراموشی سپرده شود. خاطره نگاری هم مخاطبان خود را دارد و حتی از اهمیت بسیاری برخوردار است اما نباید دیگر بخشها را تحت الشعاع خود قرار دهد.
با توجه به کم کاریهای صورت گرفته در این بخش، اهالی قلم و متولیان فرهنگی چه نقشی در ارتقای ادبیات دفاع مقدس دارند؟
نویسندگان که به هر حال دغدغههای خود را دارند و بر اساس آن قلم به دست میگیرند. متولیان هم به واسطه مسئولیتی که بر عهده دارند باید با امکاناتی که در اختیار دارند تعامل بیشتری با اهالی قلم داشته و آنان را متوجه ضرورت توجه به کم و کاستیهای ادبیات دفاع مقدس کنند.
طی این سالها جشنوارههای مختلفی با موضوع کتابهای دفاع مقدس برگزار شدهاند. این جشنوارهها چقدر در ارتقای ادبیات دفاع مقدس موفق بودهاند؟
بیشتر جشنوارههای مذکور با تمرکز به کتابهای ادبیات داستانی خلاقه برپا میشوند. از همین رو شاید بتوان گفت که این جشنوارهها چندان اثر گذار نبودهاند. البته شاید به مرور زمان اهالی کتاب را متوجه کمبودهای این بخش کنند.
برخی مدعی هستند که به واسطه گذشت زمان قابل توجه از جنگ، طبیعتاً ادبیات دفاع مقدس به مرور فراموش خواهد شد!
به هیچ وجه موافق این مسأله نیستم. مگر جنگهای جهانی اول و دوم بعد از گذشت سالها به فراموشی سپرده شدهاند که حالا دفاع مقدس ما فراموش شود؟ آثار خوبی که در حوزه دفاع مقدس خلق میشوند چه داستان و چه فیلم ماندگار خواهند شد. آثار خوب و اتفاقات بزرگ هیچگاه فراموش نمیشوند.
ایران/گفتوگو با عباس رافعی کارگردان «فصل فراموشی فریبا»
نمایش موقعیت جدیدی از ایران امروز
جایزه بهترین فیلم جشنواره رومانی به «فصل فراموشی فریبا» رسید
فیلم «فصل فراموشی فریبا»ی عباس رافعی که در بخش مسابقه جشنواره رومانی حضور داشت موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم این جشنواره شد. این جشنواره که چهارمین دورهاش را در شهر براسو برگزار کرد مهمترین و اولین جشنواره فیلم های ضد خشونت در جهان شناخته میشود. «فصل فراموشی فریبا» در حالی در رقابت با دوازده فیلم از امریکا، فرانسه، ایتالیا، هند، اسپانیا و آلمان موفق به کسب جایزه اصلی این جشنواره شده است که حدود 15 روز پیش توانست چهار جایزه اصلی بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم «نیوجرسی» امریکا را هم از آن خود کند.
عباس رافعی به دلیل مشکلاتی که پارهای از آنها را مسائل مادی عنوان میکند، در آیین اختتامیه این جشنواره حضور نداشته است. او در گفتوگو با «ایران» درباره رویکرد جشنواره رومانی و دلیل اقبال داوران این جشنواره به این فیلم میگوید: این جشنواره مهمترین و نخستین جشنواره فیلمهای ضد خشونت در جهان شناخته میشود و یکی از مضمونها و تمهای جشنواره که روی وبسایت آن هم درج شده است ضدخشونت بودن آثار است. برگزیدگان این جشنواره فیلمهایی هستند که قدمی در راه صلح برداشتهاند. فیلم «فصل فراموشی فریبا» برای توجه به مضمون صلح در خانه و اجتماع، شایسته دریافت این جایزه شده است. فیلم، داستان زنی است که جامعه و خانواده سرناسازگاری با او دارد و او درصدد یافتن راهی است تا خود را با این شرایط تطبیق دهد.
این کارگردان همچنین با اشاره به حضور موفق این فیلم در فستیوالهای بینالمللی در توضیح دلایل این استقبال جهانی یادآور میشود: این فیلم برای اولین بار از سوی جشنواره فیلم «شانگهای» که جزو جشنوارههای الف و معتبر جهانی است پذیرفته شد اما چون فیلم در ایران اکران عمومی نشده بود از این حضور انصراف دادم. این عهدی بود که با خودم بستم تا به ساخت فیلم جشنوارهای متهم نشوم.
عباس رافعی که در نوزدهمین دوره جشنواره کرالا هند جایزه بهترین کارگردان آسیا و «فصل فراموشی فریبا» جایزه «نتبک» را هم دریافت کرده است در ادامه میافزاید: فیلمهایی که در چند سال گذشته برای حضور در جشنوارههای خارجی تقاضای حضور داشتهاند اما مورد پذیرش واقع نشدهاند اغلب فیلمهای آپارتمانی هستند. در دو سال گذشته 6 فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند که همه مراحل فیلمبرداری تنها در یک لوکیشن انجام شده بود حتی در نماهای بیرونی هم همه چیز کنترل شده بود. اما «فصل فراموشی فریبا» یک فیلم مستندنماست و موقعیت جدیدی از ایران و تهران امروز را به نمایش گذاشته است. تصور میکنم کشورهای دیگر علاقهمند به دیدن تهران امروز هستند. این فیلم علاوه بر اینکه در فضاهای مختلف تهران فیلمبرداری شده فضای اقتصادی جامعه ایران و مشکلات مردم در زمان تحریم را نیز نشان میدهد.
«فصل فراموشی فریبا» پیش از این در بخش مسابقه جشنواره هادسون نیویورک و در بخش رقابتی جشنواره بینالمللی کلمبیای امریکا و در سی و نهمین دور جشنواره فیلم مونترال کانادا حضور داشته است؛ فیلمی که جای خالی آن در هفدهمین جشن خانه سینما برای تحلیلگران سینمایی سؤالبرانگیز شد. کارگردان «فصل فراموشی فریبا» علت این اتفاق را نداشتن وابستگی جناحی عنوان کرده و میگوید: به نظر من «خانه سینما» یک تشکل سیاسی و هنری است که من در هیچکدام از دستهبندیهایش جایی ندارم.
او در ادامه میافزاید: متأسفانه در داوری «خانه سینما» پیش از اینکه فیلم مورد ارزیابی قرار بگیرد وابستگیهای عوامل سازنده آن مورد توجه قرار میگیرد و اینکه سازندگان در کدام دستهبندی قرار میگیرند.
خوشبختانه خود را به هیچکدام از این صنفها و حزبها و دستهبندیها محدود نکردهام. تلاش کردهام به عنوان فیلمساز مستقل خود را به ساختن فیلمهای خاص روشنفکری صرف محدود نکنم و بر مبنای موقعیت کارم را بسازم. عباس رافعی در پایان از آغاز اکران جهانی فیلم و نمایش آن در کشور انگلیس خبر داده و میافزاید: سینمای نمایشدهنده فیلم در منطقه فرانسه نشین لندن که منطقه هنری و فرهنگی است قرار دارد.
جام جم/ سند جنگ بر تن جانبازان
تبعات انسانی پس از جنگ در چهار قشر وجود دارد؛ خانواده شهدا، آزادگان، رزمندگان و جانبازان. رزمندگان سابقه رزمندگی دارند و بر همه مقدم هستند، چون آغازکننده جهاد بودند. خانواده شهدا مثل پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و فرزند باتوجه به شهیدشان که در ملأ اعلی است، منسوبین به شهدا هستند بنابراین از فرهنگ شهادت تاثیر پذیرفتهاند و میتوانند یکی از بزرگترین اقشار تاثیرگذار بحث جبهه و جنگ در جامعه باشند.
آزادگان هم به دو دسته تقسیم می شوند؛ تعدادی از آنها مجروحان جنگ هستند که در دوران اسارت مجروح شدند، یعنی اسمشان آزاده است، اما عملا جانباز هستند.
عده دیگری هم هستند که جانباز نیستند، ولی مثل دیگر رزمنده ها پیشگام جهاد و سبقت گیرنده بر دیگران هستند.
اما قشر دیگری که دچار تبعات انسانی بعد از جنگ هستند، جانبازانند. مادامی که زخمی از جنگ بر تن جانبازی باقی است، رزمندگی او ادامه دارد و تا زمانی که زخمی از جنگ بر تن جانبازی باقی است، جنگ برای آن آدم ادامه دارد، چون هر روز با موضوعی به نام زخم و مجروحیت جنگ و جانبازی و ناتوانی جسمی و تلاش برای غلبه بر این مشکل دست و پنجه نرم می کند.
او روز به روز و ساعت به ساعت با جنگ مانوس و مرتبط است و تفاوتشان نسبت به خانواده معزز شهدا، آزادگان و رزمندگان این است که تنشان سند جنگ را با خود دارد و محسوس تر و ملموس تر توجه جامعه را به جنگ معطوف می کنند.
اگر جامعه و جوانانی که جنگ را ندیده اند، بخواهند با فرهنگ جبهه و جنگ بیشتر آشنا شوند، ارتباط با جانبازان می تواند این حس را به آنها منتقل کند. اگر نسل جدید ما در کنار جانبازان قرار بگیرد و خود را در پرتو ایثارگری آنها قرار دهد، با مفاهیم والای انسانی بیشتر انس می گیرد.
مثلا اگر روز اول مهر و در بازگشایی مدارس و دانشگاه ها و در مناسبت ها و موقعیت های اجتماعی برای حضور و سخنرانی از جانبازان دعوت شود و از آنها در خط مقدم امور زندگی و اجرایی استفاده کنند، جامعه با فرهنگ دفاع مقدس مانوس می شود.
ضمن این که این دعوت ها و حضورها باعث می شود دلاوری ها و رشادت های دوران جنگ یادآوری شود و از بین نرود. در واقع این مسئولیت مهم با خود جامعه است و افراد باید جدا از فعالیت دستگاه های مرتبط، قدر جانبازان محل زندگی و محیط کار خود را بدانند و از آنها در مواقع مختلف بهره بگیرند.
جانبازان هم در قبال جامعه وظایفی دارند و باید مواضع دفاع مقدسی و روحیه رزمندگی خود را حفظ کنند و به مردم روحیه بدهند و در حفظ زمینه های ولایی خود کوشا باشند.
شاید رهبر معظم انقلاب هم که در نوبت های مختلف و در مناسبت های گوناگون جانبازان را به حضور می پذیرند، می بینند و می دانند که جانبازان تاثیرگذارترین قشر جامعه برای سوق دادن مردم به سمت فرهنگ دفاع مقدس هستند.
ضمن این که ایشان با علم به این نکته که جانبازان نیاز به شارژ روحی دارند، این دیدارها را برنامه ریزی و برای آنها صحبت می کنند و به این قشر روحیه می دهند تا حضور اجتماعی فعال تری داشته باشند.
مجتبی رحماندوست - نویسنده و جانباز دفاع مقدس
جوان/نويسندگان دفاع مقدسي در گفتوگو با «جوان» مطرح كردند
دفاع مقدس مردم را با كتاب آشتي داد
درسالهاي اخير اقبال عمومي به كتابهاي مربوط به دفاع مقدس افزايش يافته است، بهخصوص كتابهايي كه تقريظ مقام معظمرهبري را بر پيشاني خود دارند، به همين بهانه گفتوگويي با نويسندگان و فعالان اين عرصه داشتهايم تا از حال و هواي كتابهاي دفاع مقدس بپرسيم.
نویسنده : سپيده آماده
درسالهاي اخير اقبال عمومي به كتابهاي مربوط به دفاع مقدس افزايش يافته است، بهخصوص كتابهايي كه تقريظ مقام معظمرهبري را بر پيشاني خود دارند، به همين بهانه گفتوگويي با نويسندگان و فعالان اين عرصه داشتهايم تا از حال و هواي كتابهاي دفاع مقدس بپرسيم.
حميدرضا شكارسري، شاعر دفاع مقدسي در گفتوگو با «جوان» در خصوص داغي بازار نشر كتابهاي اين حوزه در سالهاي اخير ميگويد: بعضي از حوادث بزرگ، زماني كه در جريان هستند چندان ديده نميشوند، مانند يك تابلو كه وقتي به آن نزديك هستيم نميتوانيم به تمام ابعداد آن اشراف داشته باشيم. جنگ هم همين خصوصيت را دارد و پس از سالها ميتوانيم به پنهانيهاي آن اشراف پيدا كنيم.
شكارسري: دفاع مقدس تا دههها ظرفيت آفرينش آثار هنري را دارد
دفاع مقدس مردم را با كتاب آشتي داد
حميدرضا شكارسري ادامه ميدهد: از سوي ديگر برخي از حقايق جنگ در سالهاي بروز جنگ به دلايل امنيتي و اجتماعي و سياسي قابل طرح نبودند و در اين سالها فارغ از آن ملاحضات قابل بررسي هستند و هر روز يك بخش از اين حادثه عظيم منتشر ميشود و اساساً اثري كه مربوط به اتفاقات اجتماعي مانند جنگ هستند تا دههها و سدههاي بعد پتانسيل آفرينشهاي هنري را دارند، مثلاً همين اكنون هم در كشورهاي بزرگ دنيا از جنگ جهاني دوم فيلم ساخته و رازهايش منتشر ميشود.
وي ادامه ميدهد: نگاه اين روزهاي ما بدون ملاحظات گذشته و تنها بر پايه لحظات ناب انساني است، لحظاتي كه ميتواند سوژه عالي و بكري براي آفرينش آثار هنري باشد، به اين ترتيب در عرصه توليد آثار حوزه داستاننويسي و رمان نويسي و حتي شعر و خاطره در سالهاي گذشته ما شاهد رشدي چشمگير بودهايم.
شكارسري تأكيد ميكند: از طرف ديگر حمايتي كه بايد از آفرينش دفاع مقدسي باشد، آنطور كه شايسته اين ژانر است اتفاق نميافتد و ما شاهد نوعي كم توجهي و حركت باري به هر جهت در اين عرصه هستيم. ما براي خلق اثر در اين حوزه هم به حمايت سختافزاري نياز داريم و هم نرمافزاري. ما بايد قدر هنرمندمان را بدانيم و محيطي را فراهم كنيم كه فارغ از دلمشغوليهاي روزمره آفرينش هنري داشته باشند.
داوودآبادي: مردم با ادبيات دفاع مقدس آشتي كردهاند
دفاع مقدس مردم را با كتاب آشتي دادحميد داوودآبادي، نويسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در گفتوگو با «جوان» در خصوص اقبال مردم به آثار دفاع مقدسي ميگويد: اقبال مردم به چنين آثاري نشان از اين دارد كه ما تا به حال از خواستههاي مردم غفلت كردهايم، ما بايد اين اتفاق را به فال نيك بگيريم و از آن به عنوان آشتي مخاطب با كتاب ياد كنيم. اينكه ناشر و مخاطب آشتي كردهاند كه هم توليد كتابهاي دفاع مقدسي و هم استقبال مردم زياد است.
وي با اشاره به نقش نهادهاي مرتبط با ترويج فرهنگ دفاع مقدسي ميگويد: از ناشرها مهمتر ارگانهايي هستند كه وظيفه رواج فرهنگ دفاع مقدسي را دارند و اينها بايد با استفاده از اين فضا به بهترين نحو استفاده كنند.
داوودآبادي ميافزايد: تعداد ناشرهاي خصوصي در اين عرصه زياد شده است و اين خيلي اميدبخش است اما در كنارش حمايتها كاهش پيدا كرده است و در اين ميان ارگانهاي مربوط حداقل از چنين ناشراني حمايت كنند تا سهمي در ترويج فرهنگ دفاع مقدس داشته باشند.
اينطور كه از اظهارات نويسندگان عرصه دفاع مقدس برميآيد، اين روزها اقبال مردم به بازار نشر دفاع مقدس افزايش پيدا كرده است و در اين ميان نهادهاي مسئول بايد سياست حمايت از ناشران اين حوزه را در اولويت برنامههاي خود قرار دهند.
زنوزي جلالي: وضعيت تأسفبار تيراژ بازار نشردفاع مقدس مردم را با كتاب آشتي داد
فيروز زنوزي جلالي هم در اين گفتوگو درخصوص وضعيت ادبيات دفاع مقدس ميگويد: ادبيات دفاع مقدس پس از انقلاب به ادبيات ما اضافه شد اما ما نتوانستيم آنطور كه بايد و شايد تمام پهنههاي ادبيات دفاع مقدس را به نحو در خوري داستاني كنيم، به عنوان مثال در سالهاي آغاز جنگ در عرصه زميني و هوايي توفيق چنداني نداشتيم و تنها اين نيروي دريايي ما بود كه توانست به طور كلي نيروي دريايي عراق را نابود كند اما ما چند رمان و داستان در خور درباره نيروي دريايي داريم؟
وي ادامه ميدهد: در حوزه داستان كوتاه اتفاقهاي خوبي داشتهايم اما در عرصه زمان شايد به اندازه انگشتهاي دست هم كارهاي خوب داريم، به باور من بهرغم گذشت سه دهه باز هم ما به آن ايدهآل نرسيدهايم مسئله مهمتر چاپ و پخش اين آثار است و نويسندگان ما تاوان چاپ و پخش بد را ميدهند. تيراژهاي آثار در كشور ما تأسفبار است و اصلاً قابل قياس با معدلهاي جهاني نيست.
زنوزيجلالي اظهار ميكند: مسئولان فرهنگي ما چه سياستهايي را در پيش گرفتند كه وضعيت نشر ما آنقدر منفعل است؟ متأسفانه در عرصه ادبيات به طور كلي وضعيت نابساماني داريم. به گمان من ادبيات داستاني ما تا اين حد منفعل نبوده است.
جوان/پنجاه و هشتمین جلسه سینما روایت با اکران فیلم سینمایی «خاکستر و برف» برگزار شد
گروه های شبه روشنفکری به جامعه لطمه می زنند/ نقد و تلنگر «خاکستر و برف» به افراد مدعی است
کارگردان فیلم «خاکستر و برف» گفت:همواره در جامعه لطمه را از گروههایی میبینیم که خود را در فضای روشنفکری و شبه روشنفکری قرار میدهند و اصرار تنها دارند مواردی که آنها میگویند درست است و همه اعتمادمان به شعور و میزان فهم خودمان است و گاهی فکر نمیکنیم برای یک مادر شرایط فرق میکند و ممکن است بسیاری از معادلات را بر هم بزند.
جوان آنلاين: پنجاه و هشتمین جلسه سینما روایت روز یکشنبه ۲۹ شهریور در مجتمع فرهنگی اسوه به نمایش و نقد و برسی فیلم سینمایی «خاکستر و برف» اختصاص داشت که در این جلسه جبار آذین «منتقد»، عباس کریمی «منتقد»، روح الله سهرابی «کارگردان» حضور داشتند. اجرای جلسه بر عهده رسول شادمانی بود.
طبق روال جلسات گذشته سینما روایت رسول شادمانی کتابی را قبل از شروع برنامه معرفی کرد. کتاب «سینمای دفاع مقدس؛ نگاهی از برون» در این جلسه معرفی شد که گردآوری مقالات موجود در آن بر عهده محمد خزاعی بوده ومحمد معماریان ترجمه را نیز عهده دار بوده است.
شادمانی در ارتباط با این کتاب گفت: نگاههایی که در ارتباط با دفاع مقدس در این کتاب گردآوری شده است نگاههایی است که از بیرون مرزهای ایران به این موضوع وجود داشته است. نگاهی که اندیشمندان و پژوهشگران به سینمای دفاع مقدس ایران داشتهاند و مقالاتی را ارائه کردهاند در نوع خود جالب است که در این کتاب گردآوری شده است.
رسول شادمانی که اجرای برنامه را بر عهده داشت طی سخنانی کوتاه گفت: این فیلم چوب کارگردانش را میخورد. روح الله سهرابی کارگردانی است که مدیرش کردند و نه مدیری که کارگردان شده است. این شرایط وی را از تولید دور کرده است. این فیلم پیام زیبایی داشته که در نهایت به دلایلی غیر منطقی در گروه هنر و تجربه اکران شد آن هم با در اختیار قرار دادن چهار سالن سینمایی.
در ادامه برنامه روح الله سهرابی گفت: ایده اولیه «خاکستر و برف» توسط سید مرتضی مصطفوی عنوان شد و بنده هم در کنار وی نویسندگی آن را پیش بردیم. برای نوشتن و کامل کردن متن خود و تبدیل کردن آنبه فیلم نامه نزد چند خانواده شهید رفیتم. البته اعتقاد دارم که نباید این توضیحات را بعداز اتمام فیلم داد اما باید بگویم که تقریباً هفت الی هشت دقیقه از فیلمنامه فیلمبرداری نشد. به طور مثال به دلیل محدودیتهای مالی وهزینهای نتوانستیم که صحنههای جنگ را در فیلم داشته باشیم و مجبور شدیم که از صدای آن استفاده کنیم.
* شخصیتپردازی تنها به دیالوگ و گفتارمتن ختم نمیشود
او همچنین گفت: در بحث شخصیتپردازی باید بگویم که شخصیتپردازی تنها به دیالوگ و گفتارمتن ختم نمیشود. تصور میکنم که وقتی میتوانیم فیلم را به سمتی ببریم که با حداقل دیالوگها شخصیت را نشان دهیم کار درست تری است.
او همچنین گفت: انتخاب شغل معلمی برای ابراهیم کاملاً عامدانه بود. اما منظور شخص معلم یا افرادی که در این حرفه کار میکنند نیست اما میخواهم بگویم ما از سمت جریانهایی ضربه میخوریم که مدعی هستند و باید بیشترین حمایتها را از ارزشها کنند. معلم و آموزگاران ما در یک جامعه افراد مختلفی میتوانند باشند مثلاً در خانواده یک پدر میتواند در جایگاه آموزگار قرار بگیرد.
*گروه های شبه روشنفکری به جامعه لطمه می زنند/ نقد و تلنگر «خاکستر و برف» به افراد مدعی است
وی در ادامه گفت: همواره در جامعه لطمه را از گروههایی میبینیم که خود را در فضای روشنفکری و شبه روشنفکری قرار میدهند و اصرار تنها دارند مواردی که آنها میگویند درست است و همه اعتمادمان به شعور و میزان فهم خودمان است و گاهی فکر نمیکنیم برای یک مادر شرایط فرق میکند و ممکن است بسیاری از معادلات را بر هم بزند. در رونمایی که برای فیلم برگزار کردیم مادر شهیدی آنجا بود که خودش گفت خبر داوود پسرم را قبل از اینکه کسی به من بدهد که شهید شده دو الی سه روز قبل از آنکه خبر را به من برسانند حالم به گونهای بود که پیش از آن تجربهاش را نداشتم گاهی باور نمیکنیم که ممکن است به یک مادر الهام شود. نقد و تلنگر این فیلم دفاع مقدسی به آنهایی است که مدعیاند و دیگران را متهم به نفهمی میکنند.
*برخی برای اثبات حرفهای شان آسمون ریسمون میبافند
سهرابی در ادامه افزود: شخصاً جملاتی را شنیدهام که ممکن است بسیاری از افراد هم شنیده باشند همانند اینکه برخی میگویند با پیدا کردن یک پوتین میخواهند احساسات مردم را جریحه دار کنند. نباید با این صحبتها تمام مسائل را با هم یکی کنیم بعضاً برای اینکه بخواهیم به یک سری مسائل برسیم و حرفهای خود را اثبات کنیم آسمون ریسمون میبافیم و همه مسائل را زیر سوال میبریم.
* سینمای ایران وام دار انقلاب و دفاع مقدس است
جبار آذین منتقد سینماد ادامه جلسه «سینما روایت» گفت: قبل از اینکه به فیلم بپردازیم باید چند نکته را بگویم. سینمای ایران وام دار انقلاب و دفاع مقدس است اما در ادای دین در قبال این دو کمترین حرکت را انجام داده است. شاید تعداد آثار انقلابی به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. آنچه هم که تولید شده گویای آنقلاب اسلامی نبوده است اما در زمینه دفاع مقدس فیلمهای مختلفی داشتهایم همه این فیلمها هم در پنج گروه تقسیم بندی میشوند.
*برخی کارگردانها نان به نرخ روز میخورند
وی در ادامه افزود: برخی از فیلمها توسط کارگردانهای نان به نرخ روز خور ساخته شدند که الگویشان دفاع مقدس نیست بلکه الگوی آنها فیلمهای جنگی آمریکایی است که دیدهاند. در ادامه دوستانی فیلم ساختند که تکیهشان بر تعهد است و اما این دوستان هنوز به هنر به عنوان یک ابزار تخصصی آشنایی نداشتند و اثاری که میساختند از منظر ساختار و محتوا دچار ایراد بوده است. در ادامه باز فیلمهایی را شاهد بودیم که توسط دوستان متعهدی ساخته شد که سینما را میشناختند و توانستند آثار خوبی را خلق کنند. فیلمهایی که تحت عنوان جنگی ساخته شدهاند اما ضد جنگ حرف میزنند گروه دیگری از فیلمها در این عرصه هستند. فیلمهایی هم هستند که تبعات جنگ را نشان میدهند.
*اگر سهرابی فیلم آبگوشتی می ساخت زودتر اکران می شد تا دفاع مقدسی
او گفت: «خاسکتر و برف» جزو فیلمهایی است که سعی دارد تبعات دفاع مقدس و جنگ را درشرایط خاصی از جامعه به تصویر بکشد. متاسفانه با اینکه فیلم در سال ۹۱ ساخته شده است د سال ۹۴ باید به نمایش گذاشته شود. آن هم در گروهی که به لحاظ ساختار سینمایی پر اشکال است. نمایش این فیلم در این گروه مشکل تشویق فیلم وفیلم ساز نیست. اعتقاد دارم که تنبیه فیلم و فیلمساز است. برای اینکه روح الله سهرابی فیلم دفاع مقدسی و اجتماعی ساخته است. اگر او یک فیلم بازاری و آبگوشتی میساخت در همان ماههای اول به نمایش در میآمد و به فروش خوبی هم میرسید اما متاسفانه در گروه هنر و تجربه به نمایش در میآید. این فیلم از نگاه گسترده مردمی محروم شده است. «خاکستر و برف» روایت خاکستر و برف است با اینکه مدتها از اتفاقی میگذرد خاکستری بر جای مانده آن هم از آتشی که بر پا کردهاند. این فیلم زاییده شرایط خاصی در اجتماع ما است. اگر در دولتی که ساخته شد به نمایش در میآمد بسیاری از شرایطی که ترسیم شده بیشتر میتوانست ملموس باشد.
*برخی نمی خواستند «خاکستر و برف» دیده شود
در ادامه این نشست جبار آذین گفت: فیلم سینمایی «خاکستر و برف» یک فیلم تجربی نیست کارگردانش هم تجربه گرایی در فیلم نداشته که آن را خاص جلوه کند از طرفی در این فیلم هنر پیچیدهای هم ندارد در مجموع دلیل اکران این فیلم را در گروه هنر و تجربه نمیفهمم که متخصصین گفتند این فیلم در آن گروه نمایش داده شود. مسئله اصلی حرف فیلم است.
* نمایش «خاکستر و برف» در گروه هنروتجربه مردم زیادی را از دیدنش محروم کرد
او همچنین گفت: احتمالاً آنها دوست نداشتند این فیلم که ما را به داشتههایمان آگاه میکند و وضعیت فعلی را به درستی نمایش میدهد توسط برخی که تصمیم گیربودند به نوعی برایش برنامه ریزی شد که در شکل گسترده دیده نشود. این فیلم یک اثر انتقادی اجتماعی دفاع مقدسی است. این فیلم به مسائل سیاسی هم پرداخته است. اکران با تاخیر این فیلم در ابتدا حاصل نگرانی برخی در همان ابتدای سالهای ساخت این فیلم بود که دارای سمت بودند و شاید احساس خطر می کردند و بعد از آن هم ندانم کاریهای کسانی که گروه نا به سامان هنروتجربه را به راه انداختند.
*«خاکستر و برف» به نمادها خوب اشاره کرده/ «خاکستر و برف» دغدغه مند است
عباس کریمی منتقد سینما درادامه برنامه با اشاره به اینکه «خاکستر و برف» یک فیلم کاملاً نمادین است ترجیح میدهم در مورد نمادها حرف بزنم گفت: در دورهای سینمای دفاع مقدس بهانهای شده بود که برخی به سینما ورود پیدا کنند. اما این فیلم کاملاً تاثیر گذار بر مخاطب است چرا که به صورت بسیار دلی و دغدغهمند ساخته شده است. احساس میکنم که این فیلم همواره به مخاطب یادآوری میکند که ما چقدر از خودمان، فطرت و انسانیت مان دور شدهایم. نام فیلم که نمادین است نیز کاملاً گویای همه چیزاست. در این فیلم خلاف بر خلاف بسیاری از فیلمهای دیگر که نام شخصیتهای منفی را اسامی خاصی انتخاب میکنند تا مخاطب از همان ابتدا حدس بزند که با چه کاراکتری مواجه است در این فیلم کاراکتری که ضد قهرمان است نامش ابراهیم است در مجموع نامهای نقشها هم در این فیلم با هوشمندی انتخاب شده است. ابراهیم پیامبری است که کتاب داشته از طرفی ابراهیم هم نیز در این فیلم معلم است.
وی در ادامه گفت: یکی از نمادها در این فیلم دریا است که به درستی از آن استفاده شده است. شخصیتپردازی به صورت جز به جز رخ میدهد و این خود باعث میشود که پی رنگ تکراری فیلم مخاطب را خسته نکند. این فیلم یک اثر تحلیلی است و همان طور هم که میبینیم شخصیتها جلوتر از پیرنگ هستند. این فیلم مراقب بوده تا به شعار زدگی نیفتد و موفق هم است. حت یدر انتخاب نام مادر خانواده دقت شده است. عزیز نامی است که انتخاب شده و هرکدام از مادران این سرزمین میتوانند خود را جای وی بگذارند. عزیز در پایان فیلم زیر باران قراردارد که باز هم در این صحنه از نمادها به درستی استفاده شده است.
پنجاه و هشتمین جلسه سینما روایت روز یکشنبه 29 مهر ماه در مجتمع فرهنگی اسوه برگزار شد.
جوان/سومين دوره جشنواره شاعران حوزوي فارسي زبان برگزار ميشود
دعوت از 90 كشور براي حضور در اشراق
با ارسال فراخوان براي 90 كشور از شاعران فارسي زبان حوزوي دعوت شد تا در سومين جشنواره بينالمللي اشراق حضور يابند.
نویسنده : محمدصادق عابديني
با ارسال فراخوان براي 90 كشور از شاعران فارسي زبان حوزوي دعوت شد تا در سومين جشنواره بينالمللي اشراق حضور يابند.
حجتالاسلام سيدعبدالله حسيني، دبير سومين كنگره شعر اشراق از سطح بالاي برگزاري اين جشنواره و اشعار آن خبر داد و گفت: تلاش ميكنيم اشعار فاخر جشنواره اشراق را در قالب كتاب و مجلات منتشر كنيم. حسيني با بيان اينكه اشراق ادامه كنگره سراسري شعر طلاب است، گفت در اين جشنواره شاعران فارسي زبان حوزوي به رقابت خواهند پرداخت و تلاش داريم در آينده به غير از شعر فارسي جشنوارههاي شعر به زبانهاي عربي و اردو نيز راهاندازي كنيم. دبير جشنواره اشراق با بيان اينكه در طول تاريخ شعراي بسياري از حوزههاي علميه برخاستهاند، گفت: حتي حافظ شيرازي نيز پيش از آنكه به شعر و شاعري شناخته شود با مفسري قرآن و حفظ بودن كل قرآن كريم شناخته ميشد و صبغه شاعري او سالها پس از مرگش مطرح شد. در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز شاهد بوديم كه حركتي شاعرانه در حوزههاي علميه شكل گرفت و به صورتي جدي ادامه يافت، تا جايي كه امام راحل نيز عنوان داشتند لسان شعر بالاترين زبانهاست. حسيني درباره موضوع اشعاري كه در جشنواره حضور خواهند داشت، تصريح كرد: موضوع خاصي در جشنواره مد نظر ما نيست اما با توجه به مسائل خاصي كه در جهان اسلام در جريان است مانند تشيع انگليسي، تسنن امريكايي و جنايتهاي داعش اگر موضوع شعري قرار بگيرند قطعاً از امتيازات خاصي برخوردار خواهند بود. وي همچنين از رونمايي از دو كتاب در طول جشنواره شعر اشراق خبر داد و گفت: كتاب «در رواق اشراق» شامل جمعآوري تذكره علماي شاعر گذشته و معاصر به كوشش محمدعلي مجاهدي و كتاب «سبحه صد دانه» اثر امير مهدي حكيمي و با مقدمه استاد محمدرضا حكيمي كه درباره شاعران حوزوي خراسان بزرگ نوشته شده است، همزمان با برگزاري اين كنگره رونمايي خواهد شد. دبير سومين جشنواره شعر اشراق زمان برگزاري اين جشنواره را اواخر آذر يا اوايل ديماه عنوان كرد و گفت: تلاش داريم در روزهاي 20 و 30 آذرماه اين جشنواره را در ايوان شمس برگزار كنيم. نهادهاي مختلفي مانند شهرداري تهران، صداوسيما و حوزه علميه تهران در برگزاري اين جشنواره مشاركت دارند.
حمایت/در گفتوگوی «حمایت» با استاد حوزه و دانشگاه تبیین شد
حل مشکلات فردی و اجتماعی با تاسی به سیره امام باقر (ع)
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) اظهارکرد: برای این که مشکلات فردی و اجتماعی ما مرتفع شود، باید به روش و سیره نورانی ائمهاطهار(ع) از جمله امامباقر(ع) تأسی کرده و از آن الگوبرداری کنیم.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر«بهرام دلیر نقدهای» در گفتوگو با «حمایت» ضمن تسلیت فرارسیدن سالروز شهادت مظلومانه امام باقر(ع) با اشاره به شاخصههای شخصیتی، رفتاری و سیره علمی و عملی آن امام هُمام بیان کرد: از حیث اخلاقی آن حضرت همچون سایر ائمه اطهار(ع) اُسوه کاملی بودند که چه در عرصه گفتار و چه مقام عمل بهترین الگو برای کسانی به شمار میروند که طالب سعادت و زندگی موفق در دنیا و آخرت هستند. وی افزود: در کتب تاریخی بسیار اشاره شده که امام باقر ( ع ) بسیار مؤدب به آداب اسلامی بوده و همواره با حُسن خُلق و بزرگواری تمام با یاران و اطرافیان و حتی افراد غریبه رفتار میکردند،این نوع برخورد دقیقاً همانی است که ما از اجداد طاهرین ایشان به ویژه رسول مکرم اسلام(ص) شنیده ایم.
پاسخ حکیمانه به یک سوال و شبهه
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین با بیان این که امام پنجم(ع) هم در سیرت و هم در صورت زیبا و ستوده بود، گفت: ایشان پيوسته لباس تميز و نو می پوشيد و در کمال وقار و شکوه حرکت میکرد. یک روز گویا یکی از یاران یا اطرافیان از ایشان میپرسد که جد شما امیرالمومنین علی(ع) لباس کهنه و کم ارزش میپوشید ، پس چرا شما لباس فاخر و گران قیمت به تن کرده اید که حضرت در جواب فرمود: «مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز که محرومان و فقرا و تهيدستان زياد بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس را بپوشم در اين انقلاب افکار ، نمی توانم تعظيم شعائر دين کنم»
احیای سنت نبوی و علوی در زمانه امام باقر(ع)
وی با اشاره به این که یکی از اهداف و برنامه های اصلی امام باقر(ع) در زمانه خاص خویش، احیای سنت نبوی و علوی به ویژه در زمینه احیای مکارم اخلاقی بود، هم بیان کرد: یکی از ویژگیهای امام (ع) این بود که با همه اصحاب و یاران مصافحه میکرد و ديگران را نيز به اين کار تشويق کرده و می فرمود : «مصافحه کردن کدورتهای درونی را از بين میبرد و گناهان دو طرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - می ريزد .»
چند نمونه از رفتار عملی باقرالعلوم(ع)
دکتر دلیر افزود: ایشان همچنین در صدقات و بخشش و آداب اسلامی مانند دستگيری از نيازمندان و تشييع جنازه مؤمنين و عيادت از بيماران و رعايت ادب و آداب و سنن دينی ، بسیار جدی بود و خودشان نیز دیگران را به این امور توصیه اکید می فرمودند.
صبر و سعه صدر؛ داستانی معروف از امام باقر(ع)
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در ادامه سخنانش با بیان این که یکی از شاخصههای اخلاقی و رفتاری امام باقر(ع) متانت ، صبر و سعه صدر بالای ایشان است، گفت: حتماً این ماجرا را شنیده اید که فردی حالا از روی جهل یا کینهاى که با امام داشته کلمه باقر را به بقر تغییر داده و به آن حضرت گفت: «انت بقر» که امام(ع) نیز بدون آنکه از خود ناراحتى نشان بدهد ، در کمال متانت و آرامش فرمود: «نه من بقر نیستم، من باقرم.» آن فرد گستاخانه گفت: «تو پسر زنى هستى که آشپز بود امام فرمود: شغلش این بود، عار و ننگى محسوب نمى شود.»
بعد طرف باز هم جسارت کرد و گفت: «مادرت سیاه وبى شرم وبد زبان بود که امام فرمود: اگر این نسبتها را که به مادرم مى دهى راست است، خدا او را بیامرزد و از گناهانش بگذرد و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستى.» وی اضافه کرد: گویا آن فرد غیرمسلمان بوده که با مشاهده این همه حلم و بزرگواری و اخلاق از سوی امام ، انقلابی در وجودش ایجاد می شود و به اسلام ایمان می آورد.
تاسی به سیره اهل بیت(ع)؛ لازمه مقابله با بداخلاقی های اجتماعی
این محقق و پژوهشگر علوم انسانی همچنین خاطرنشان کرد: امروز که جامعه ما از برخی بداخلاقیها ، بی حوصلگیها و تنشهای کلامی و رفتاری رنج میبرد، بهترین نسخه علاج این عارضه ناپسندِ اجتماعی و فرهنگی، تأسی به سیره و فرهنگ زندگی اهل بیت(ع) به ویژه امام باقر(ع) است. وی افزود: متاسفانه ما گاهی در مقولات مختلف از اندیشههای غربی و شرقی استفاده می کنیم و حال آن که کامل ترین و جامع ترین اندیشههای متعالی را در مکتب اهل بیت(ع) در اختیار داریم ولی متاسفانه آن طور که باید و شاید از آن استفاده نمی کنیم.
دلیر همچنین خاطرنشان کرد: بی شک با اندکی تامل و درنگ در زندگانی سرتاسر نورانی باقرالعلوم(ع) میتوانیم بهترین شاخصههای سبک زندگی اسلامی را استخراج کرده و از آن ها برای حل مشکلات جامعه خود بهره ببریم. وی گفت: بی شک راه حل مشکلات جامعه ما بازخوانی و بهره گیری از سیره و سبک زندگی اهل بیت(ع) است ، البته نه صرفاً در حد شعار و حرف بلکه در مقام عمل چرا که رمز سعادت دنیا و آخرت ما حرکت در مسیر قرآن و عترت است.
تحولات علمی و فرهنگی جهان اسلام به برکت تلاش امام باقر(ع)
این استاد حوزه و دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تحولات عمیق علمی و فرهنگی که در زمان حیات نورانی این امام همام در عالم اسلامی شکل گرفت ، نیز اظهار کرد: با توجه به این که در روزگار امام پنجم، فضای علمی خوبی بر دنیای اسلام حاکم بود بنابراین ایشان توانستند دست به تربیت و پرورش بزرگترین شاگردان عالم اسلام و تشیع بزنند.
نشر علوم دینی و پرورش شاگردان زُبده
وی همچنین با بیان این که حضرت در حدود 20 سال امامت خود تحولات عظیم علمی واخلاقی را در جامعه خویش موجب شدند، گفت: خوشبختانه امامت آن حضرت در دوره خاصی قرار گرفته بود که بنی امیه در حال اضمحلال و بنی عباس در حال شکل گیری بود، لذا امام(ع) از این فضای ایجاد شده نهایت بهره را برده و به نشر علوم الهی و اسلامی همت گماشته و گنجینه عظیمی از معارف حقه شیعه را برای ما به جا گذاشتند.
دو حدیث گهربار از امام باقر(ع)
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به این که یکی از توصیه های اکید و ماندگار امام باقر(ع) به همه ما تلاش برای خوب بودن و نیکوگفتاری با دیگران است، هم افزود: ایشان در حدیث شریفی می فرمایند:« بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید. » حضرت همچنین در باب اخلاق گرایی و رفتار حسنه، پنج نکته کلیدی را مورد سفارش قرار می دهند: «اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن. اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن. اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو. اگر مدحت کنند شاد مشو.اگر نکوهشت کنند بی تابی مکن. » وی یادآورشد: امید آن که در پرتو عمل به سیره نورانی حضرات معصومین (ع) بتوانیم هم خود زندگی خوب و سعادتمدانه ای داشته باشیم و هم این که جامعه صالح و سالمی را با همت و تلاش مضاعف بسازیم.
روزان/حضور 3 فیلم ایرانی در هفتمین جشنواره فیلم بغداد
روزان نیوز- هفتمین جشنواره بین المللی فیلم بغداد میزبان سه فیلم ایرانی خواهد بود.
فیلمهای سینمایی «تراژدی» (آزیتا موگویی)، «طبقه حساس» (کمال تبریزی) و «همه چیز برای فروش» (امیرحسین ثقفی) دراین رویداد فرهنگی به روی پرده میروند.
سال گذشته، جایزه اول جشنواره به فیلم «فرزند چهارم» به کارگردانی وحید موسائیان اهداء شد که توزیع بین المللی آن نیز از سوی بنیاد سینمایی فارابی صورت میپذیرد.
هفتمین جشنواره بین المللی فیلم بغداد از ۹ تا ۱۳ مهر ماه سال جاری در کشور عراق برگزار میشود.
رویش ملت/انتشار ۱۰ هزار فیلم در فضای مجازی
مدیر موسسه رسانههای تصویری از انتشار بیش از ۱۰ هزار فیلم در فضای مجازی خبر داد!
حسین مسافرآستانه در پاسخ به این پرسش که چرا بعضی از فیلمهای ارزشمند سینمایی امکان ورود به شبکه نمایش خانگی را ندارند؟ گفت: فیلمها تحت شرایطی در شبکه نمایش خانگی توزیع میشوند و یکی از مهمترین این شرایط تقاضای متولیان پخش است؛ به این معنا که اگر پخشکنندهای متقاضی نباشد، امکان توزیع این فیلمها در شبکه نمایش خانگی نیست.
وی اضافه کرد: بسیاری از آثار ارزشمند سینمایی بعد از انقلاب مشکلی برای پخش ندارند، اما مسئله اینجاست که بسیاری از پخشکنندگان تقاضایی برای پخش این آثار ندارند چرا که معتقدند توزیع این فیلمها بازده مالی ندارد و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست.
مسافرآستانه در عین حال خاطر نشان کرد: برای اینکه این فیلمها مهجور نشوند، سرویس فروش فیلم در فضای مجازی را راهاندازی میکنیم تا مخاطبان بتوانند به آرشیو چندین هزاره فیلمهای سینمایی ایران و جهان دسترسی پیدا کنند.
وی ادامه داد: این آرشیو متفاوت با فیلمهایی است که به صورت اینترنتی از طریق بعضی سایتها ارائه میشوند، چرا که این آثار از طریق سرویس vod و بدون مصرف اینترنت منتشر میشوند، یعنی کاربران میتوانند با کمترین هزینه فیلمهای مورد نظر خود را انتخاب کنند.
مدیر رسانههای تصویری با اشاره به شرایطی توزیع فیلمها در جهان امروزی افزود: فروش فیزیکی در فضای فیزیکی خیلی مقرون به صرفه نیست، زیرا تولید و پخش این فیلمها هزینه بالایی را میطلبد که این هزینهها بر قیمت دیویدی تأثیرگذار خواهد بود. اما فروش از طریق vod شیوه بسیار معقول و به صرفهای است.
مسافر درباره زمان راهاندازی این سرویس گفت: در حال حاضر کار آن تمام شده است و به محض اینکه تأمین محتوا از طریق تهیهکنندگان انجام شود این سرویس را به همکاری اپراتورهای مخابراتی ارائه میکنیم که امیدوارم مهرماه رونمایی بشود.
وی همچنین با اشاره به قوانین صدور مجوز متذکر شد: شیوه صدور مجوز همان روال همیشگی را دارد و مالکان فیلمها که پروانه آثار به نام آنها صادر شده باشد، میتوانند موافقیت خود را با پخش فیلمها از این طریق اعلام کنند.
این مدیر هنری درباره احتمال ارائه آثار ارزشمند سینمایی پیش از انقلاب از طریق این شیوه توضیح داد: هیچ تفاوتی نمیکند. در این شیوه حتی فیلمهای انیمیشن و فیلمهای مستند کوتاه و بلند و حتی فیلمهای آموزشی در زمینههای مختلف و هر اثری که قابلیت ارائه در فضای مجازی را داشته باشد، قابل ارائه خواهد بود.
مسافر درباره تعداد فیلمهایی که در مرحله اول ارائه میشوند، گفت: حدس میزنم این سرویس از مرز ۱۰ هزار فیلم آغاز شود. در حال حاضر بین پنج تا شش هزار فیلم آماده ارائه است و در بلندمدت قطعا چندین برابر خواهد شد. همه تلاش ما بر این است تا آرشیو تمام عیاری از سینمای ایران و جهان ارائه کنیم ضمن اینکه بیشتر فیلمهای خارجی به صورت دوبله شده منتشر میشوند و بعضی هم با زیرنویس ارائه خواهند شد.
در حال حاضر بخشی از آثار قابل توجه سینما همچون بعضی از آثار عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و… در شبکه نمایش خانگی ارائه نشدهاند و به گفته مسافرآستانه این فیلمها عمدتا مشکل مجوز ندارند بلکه مشکل آنها این است که پخشکنندگان باید متقاضی انتشار آنها در این شبکه باشند.
رویش ملت/آلبومهایی که بازار موسیقی را شوکه کردند
فروشگاههای موسیقی که معمولا دل پردردی از فروش کم و وضعیت راکد بازار دارند، این روزها به نقطهی آسایش رسیدهاند و به گفتهی خودشان، تزریق چند آلبوم به فضای موسیقی، حال بازار را خوب کرده است.
در ماههای اخیر شرایط فروش در بازار موسیقی رضایتبخش نبوده، اما از آنجا که چند گروه و هنرمند مطرح موسیقی آلبومهایشان را همزمان منتشر کردهاند، بازار موسیقی تا حد زیادی شوکه شده!
یکی از فروشندگان قدیمی موسیقی دربارهی حالوهوای این روزهای بازار گفت: تقریبا همه به یک آرامشی رسیدهایم. روند تولید خوبی در زمینهی موسیقی آغاز شده است که امیدوارم ادامهدار باشد. دلمان نمیخواهد نفس بازار مثل سالهای قبل خفه شود و این حال خوب ادامهدار نباشد.
یکی دیگر از فروشندگان قدیمی در حوزه موسیقی نیز اظهار کرد: تا حدی شوکه شدیم. چند آلبوم خوب همزمان وارد بازار شدند و فضا را متحول کردند. دوباره خونی در رگهای بازار موسیقی جریان پیدا کرد و این موضوع باعث شده که مردم برای خریدن آلبوم به ما مراجعه کنند.
کدام آلبومها جان تازهای به این روزهای موسیقی کشور دادهاند؟
۱- «جاده میرقصد» اثر جدید گروه «چارتار» است. این گروه پس از انتشار آلبوم «باران تویی» به شهرت رسید. سبک این گروه تلفیقی از موسیقی الکترونیک با آواز ایرانی است. اشعار، ترانهها و همچنین لحن و صدای خواننده را باید برگرفته از ادبیات و موسیقی کلاسیک ایرانی و ملودیها و تنظیمها را وامدار موسیقی مدرن دانست. «جاده میرقصد» شامل ۹ قطعه است که با هنرنمایی آرش فتحی (آهنگساز)، احسان حائری (ترانهسرا)، آیین احمدیفر (تنظیمکننده) و آرمان گرشاسبی (خواننده) همراه است. جشن امضای این آلبوم با حضور هواداران گروه «چارتار» حدود دو هفته پیش در مجموعهی فرهنگی – تاریخی کاخ نیاوران برگزار شد. حالا این آلبوم جزو پرفروشهای بازار است.
۲- «در شب گیسوان تو» عنوان آلبوم جدید «پرواز همای» است. زمان زیادی از انتشار این آلبوم نمیگذرد، اما گویا اثر «همای» در مدت زمان کمی، میان پرفروشها قرار گرفته است. پس از اینکه تلاشهای او برای برگزاری کنسرت در تهران ناکام ماند، این هنرمند «در شب گیسوان تو» را روانهی بازار کرد تا به گفتهی خودش، با شنیده شدن این اثر، فضای ایجادشده علیهاش آرام شود. آلبوم جدید «همای» اشعاری از خودش، اخوان ثالث، فاضل نظری و هوشنگ ابتهاج را دربرمیگیرد و او فضایی عاشقانه و عارفانه را برای موسیقیاش انتخاب کرده است.
۳- «در دنیای تو ساعت چند است؟» علاوه بر اینکه عنوان یکی از فیلمهای پرفروش سینمای ایران بود، نام آلبومی است که موسیقیهای این فیلم را شامل میشود. کریستف رضاعی موسیقیهایی را که برای این فیلم سینمایی نوشته بود، در قالب یک آلبوم جمعآوری کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است. بردیا کیارس (ویلن و ویولا)، مجید اسماعیلی (ویولنسل)، هومن نامداری (کلارینت)، مهرداد پاکباز (گیتار کلاسیک)، احسان صدیق (گیتار الکتریک) و بابک مبشر (گیتار آکومپانیمان) در این اثر هنرنمایی کردهاند. این اثر هم جزو آلبومهایی است که این روزها خوب فروخته است.
۴- «ماه و ماهی» با صدای یک خوانندهی جوان نیشابوری یعنی حجت اشرفزاده توانسته در کنار رقبای قدرش، صدای خود را به گوش مخاطبان برساند. در این اثر از شعرهای علیرضا بدیع استفاده شده و آرش بیات در زمینهی ساخت موسیقی این اثر فعالیت کرده است. این آلبوم شامل هشت قطعه «ماه و ماهی»، «مادر»، «کوچهباغهای نیشابور»، «پاییز»، «دلتنگ»، «عشق آمد»، «یاد یار» و یک قطعهی بیکلام است. در این اثر، مهرداد عالمی نوازندگی ویلنسل و میثم مروستی نوازندگی ویولا را برعهده داشتهاند.
۵- «نوکوب» اثر جدید گروه «دارکوب» بهتازگی رونمایی شده و جای خود را میان دوستداران موسیقی باز کرده است. مسعود همایونی، دارا دارایی، امید حاجیلی، آرش مقدم و آرین ملیکیان اعضای «دارکوب» هستند که برای ارائهی یک موسیقی متفاوت به مخاطب تلاش میکنند. البته در «نوکوب» نوازندگان دیگری در کنار اعضای اصلی قرار گرفته و ساز زدهاند. این آلبوم دارای هشت قطعه است و با کلامی از حافظ، بیژن ترقی، داود غلامی، ایرج زبردست و ابراهیم شهدوستی همراه میشود.
سیاست روز/خاطره مجیدی از تماشای فیلم محمد رسولالله(ص) توسط رهبر انقلاب
در آرزوی رضایت تماشاگر ویژه
مجید مجیدی با نقل خاطرهای زیبا و شنیدنی از اولین بیننده فیلمش، یعنی رهبر معظم انقلاب از آن جلسه به عنوان نمایشی که کسب رضایت تماشاگر فیلم برایش آرزو بوده یاد کرده است.
پایگاه خبری حلقه وصل نوشت: مجید مجیدی در پنجمین همایش هیئتهای محوری و برگزیده کشور خاطره زیبای اولین اکران فیلم محمد(ص) را بیان کرد، که به جرأت میتوان گفت در مدتی که این خاطره نقل میشد، سکوت زیبایی که نشان از شوق شنیدن بود بر سالن همایش حکمفرما شد. در ادامه این خاطره را به زبان مجیدی میخوانید:
اولین کسی که فیلم محمد(ص) را دید حضرت آقا بودند، به هر حال ایشان بانی و ایدهدهنده فیلم بودند. در طول سال هم مرتب گزارشها را به ایشان میدادیم و در جریان ساخت و ساز کار بودند و حتی روزهای آخر فیلم هم بازدیدی از شهرک داشتند، بازدیدی که قرار بود ۲ ساعته باشد ولی ۶ ساعت طول کشید و ایشان با یک ذوقی تمام شهرک را بازدید کردند. بازدید ایشان در قالب فیلمی در حال تهیه است که بعدها نمایش داده میشود.
فیلم قبل از نهایی شدن حدود ۳ ساعت و ۲۰ دقیقه بود، در بهمن ماه قبل از انجام دادن کارهای ویژه نهایی روی فیلم، فیلم را آماده کردیم که حضرت آقا ببینند و اگر اصلاحاتی و نظراتی که لازم است را بگویند، تا انجام دهیم.
بعد از نماز مغرب و عشاء بود که برای نمایش به حسینیه امام خمینی(ره) رفتیم. در آنجا دوستان گفتند ۳ساعت و ۲۰ دقیقه زمان طولانیای است و به خصوص که از عمل جراحی ایشان زمان زیادی نگذشته بود و دوران نقاهت را میگذراندند. قرار شد که با حضرت آقا مطرح کنیم که وسط فیلم یک زمان استراحتی بگذاریم که ایشان استراحت کنند.
در بالای حسینیه یک سالن ۴۰ -۳۰ نفر تجهیز شده بود که فیلم نمایش داده شود. در مسیر حرکت به سمت محل نمایش گزارشهای تکمیلی را به حضرت آقا دادم و گفتم فیلم همچین زمانی دارد و اگر شما اجازه بدهید وسط فیلم توقفی باشد تا شما استراحتی بکنید. آقا در جواب فرمودند: حالا ببینیم چه میشود.
در اینجا بگویم این پیشنهاد را به این خاطر دادم که تجربه فیلم دیدن حضرت آقا را داشتم، چه حضوری و چه اینکه از دوستان شنیده بودم؛ مثلا ایشان بچههای آسمان را در دو نوبت دیده بودند.
آقا با همه اهلبیتشان برای تماشای فیلم آمده بودند و خانمها پشت پردهای که آماده شده بود، نشستند، من هم دقیقا کنار حضرت آقا نشستم، طبق روال مرسوم کنار آقا هم یک میز عسلی کوچک بود که روی آن یک لیوان آب قرار داشت.
فیلم شروع شد و آقا در شروع فیلم یک کلمه فرمودند: چه شروع زیبایی؛ همین را گفتند و بعد هیچی. فیلم جلو رفت و نیمی از فیلم گذشت و دیدم حضرت آقا هیچ حرکتی نمیکنند و من هم که حاصل ۸-۷ سال تلاشهایم را خدمت ایشان آورده بودم، فشار زیادی رویم بود، که بالاخره نظر ایشان چیست.
حضرت آقا اصلا تکان نمیخوردند و من هم نمیتوانستم برگردم و چهره ایشان را ببینم، چون درست کنار ایشان بودم و اگر میخواستم صورت ایشان را ببینم، باید کامل برمیگشتم. خیلی ترسیده بودم و گفتم الان برگردم و ببینم که آقا حواسشون به فیلم نیست و یا خوابشون برده که دیگه هیچی. همینطور صلوات میفرستادم تا در یک موقعیت مناسب ببینم چه میشود.
نمیتوانستم برگردم و پشت سرم را هم نگاه کنم، برگردم بگم چی! همه اعضای دفتر پشت سرم نشسته بودند. نیمههای فیلم گذشته بود، دیدم که حضرت آقا دستشون را حرکت دادند، دست که حرکت کرد من برگشتم و دیدم که برای ایشان قرص آوردند و حضرت آقا برای گرفتن قرص دستشون را دراز کردهاند. صحنه دلچسبی که دیدم این بود که ایشان چشم از پرده برنداشتند و همینطور به پرده زل زده بودند و بدون اینکه نگاهشون را برگردانند، قرص را گذاشتند داخل دهان و لیوان آب را هم نگاه نکرده برداشتند و میل کردند؛ معمولا کسی که بخواهد آب بخورد به طور طبیعی نگاه به آب میکند.
با دیدن این صحنه که کوچکترین حرکتی در نگاه ایشان نبود، دلم قرص شد و در دلم گفتم خدا پدر آن کسی را که برای آقا قرص آورد، بیامرزد.
فیلم تمام شد، ایشان حتی تیتراژ فیلم که ۷ دقیقه بود را تا آخر دیدند. چراغها که روشن شد، برگشتم دیدم که چهره آقا میدرخشد و چشمهای ایشان یک درخشش خاصی داشت و من آقا را تا به حال اینقدر خوشحال ندیده بودم. بعد از اتمام فیلم ایشان گفتند، آفرین، آفرین، احسن، ماشاءالله و بعد سمت من نگاه کردند و گفتند: آقای مجیدی همین الان - ساعت ۱۱ شب بود – اگر یکبار دیگر فیلم را پخش کنند، مینشینم و میبینم.
ایشان بعد از فیلم تعابیر زیبایی گفتند و خیلی جالب است بدانید اینهمه نقد که به فیلم شده است - نقدهای مثبت را میگویم - هیچکدام از این زاویه که حضرت آقا گفتند، به فیلم نپرداختهاند.
ایشان گفتند که من خیلی فیلم نمیبینم ولی رمان زیاد میخوانم، در رمان نویسنده وقتی که به خلق یک صحنه درام و صحنه بزرگی میرسد و وقتی نمیتواند درست بیان کند، صحنه را دور میزند و از کنارش عبور میکند و در دل خود ماجرا نمیرود. ایشان گفتند دیدم در فیلم رفتید در وسط ماجرا و معرکه و حتی فراتر از این هم رفتید.
یکی از صحنههای مورد توجه ایشان صحنه طواف پرستوها بر گرد کعبه بود؛ در هیج جای سوره فیل گفته نشده که ابابیل در ابتدا میآیند و کعبه را طواف میکنند، اولین بار که حج مشرف شده بودم، برای تشرف به مسجدالحرام، طبق برنامهای که مرسوم هست، سرم را پایین انداختم و سجده کردم و بعد از سجده که سرم را بالا آوردم، کعبه را دیدم در حالیکه جمع کثیری از پرستوها در آسمان در طواف کعبه بودند، این تصویر در ذهن من بود و این صحنه در فیلم از آنجا آمد.
ایشان نکات بسیار تکنیکی را فرمودند و الحمدالله اکران خیلی خوبی بود. به برکت نام حضرت محمد(ص) بار سنگینی که روی دوشم بود برداشته شد.
شرق/گفتوگو با رامبد جوان درباره حواشي «خندوانه»:
جنجالها را به رسمیت نمیشناسم
بهناز شیربانی: صبح زود با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار میشوم. «روزنامههارو دیدی؟ حاشیههای خندوانه تمومی ندارد! بهنظرت موضع رامبد جوان درباره اظهارنظرهای مردم نسبت به برنامهاش چیست؟» پاسخی برایش ندارم. به نظر من هم حقیقتا اتفاقاتی که در سطح اجتماعی در چندسال اخیر دیده میشود گاهی فراتر از حد انتظار است. یکی، دو روزی است که موج اظهارنظرها درباره برنامه «خندوانه» و رأی به کمدین برتر، فضایی مثل روزهای نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری را تداعی میکند؛ با همان التهاب و واکنشهایی که از طرف طرفداران دو جناح سیاسی دیده میشود. برای رفتن به سر کار آماده میشوم و پیامکی کوتاه هم برای رامبد جوان میفرستم: «میخواستم درباره حواشی اخیر «خندوانه» با هم صحبت کنیم».
پاسخ جوان مثبت است. صدای رامبد جوان از آنسوی خط، قدری نامفهوم به نظر میرسد. صدای بوق و همهمه خیابان مانع از شنیدن صدایش میشود. جوان در حال رانندگی است؛ اما صدایش مثل همیشه پرانرژی. گفتوگویی را که چندی قبل با هم داشتهایم به یاد میآورد. میگوید باید درباره چی با هم صحبت کنیم؟ خیلی زود میروم سر اصل مطلب و اینکه آیا او هم مثل ما از فضایی که این یکی، دو روز در جریان انتخاب کمدین برتر «خندوانه» به وجود آمده، غافلگیر شده است؟ سکوت کوتاهی میکند و پاسخ میدهد: «حقیقتا خودم هم غافلگیر شدم و فکر میکنم نیاز است تا تحلیلگران مسائل اجتماعی درباره این موضوع صحبت کنند. بارها به این نکته تأکید کردهام که «خندوانه» بههیچوجه سیاسی نیست. مشخص است که نه امیرمهدی ژوله متعلق به جناح خاصی است و نه امین حیایی. بارها تأکید کردهایم که «خندوانه» تنها برای شادکردن مردم ساخته شده و اجرای این مسابقات به دلیل هیجان و شادی بیشتر مردم است و در انتهای برنامه هم که به رسم همیشگی شعار خلیجفارس و ایران را میخوانیم. پس تکلیف ما مشخص است. بهگمانم این رفتارها نیاز به تحلیل روانشناسی دارد تا آسیبشناسی دقیقی روی آن صورت بگیرد». صدای رامبد جوان مدام قطع و وصل میشود. شنیدن صدایش کمی دشوار است اما برای شنیدن ادامه صحبتهایش مشتاقم. اما قبل از آن ببینیم چرا خندوانه به این نقطه رسید.
شویی که ناگهان معروف شد
کمتر کسی تصور میکرد شوی تلویزیونیای که رامبد جوان از ۲۱ خرداد سال ۹۳ در شبکه نسیم مقابل دوربین برد، به حدی از محبوبیت برسد که رفتهرفته به رقیب جدی برنامه «٩٠» تبدیل شود و از آن به «حمله رامبد جوان به امپراتوری عادل فردوسیپور» یاد شود. سری اول این برنامه آبان ۹۳ با نقشآفرینی رامبد جوان در نقش جد بزرگ و حضور عوامل سریال خانه سبز پایان یافت و سری دوم آن از ۲۹ فروردین ۹۴ با دکوری جدید روی آنتن رفت و از همین سری بود که محبوبیت این شوی تلویزیونی رفتهرفته بیشتر شد. رامبد جوان ماههاست برای اجرا و ساخت این برنامه فشار سنگینی را تحمل میکند و تمام تلاشش این است که بدعتی که بهواسطه این برنامه براي مردم به وجود آمده، مسیر درستی را طی کند. شاید در این مدت میتوانست به دیگر مسئولیتهایش برسد و فیلم و سریالی را برای سینما یا تلویزیون آماده کند اما انتخابش خندوانه است. به قول خودش اگر «خندوانه» سریال بود یا چیزی غیر از اتفاقی که هست، نمیتوانست پای آن بایستد. «الان کف دستم میخارد برای دکوپاژکردن فیلم و فیلمسازی. اما احساسم این است که این برنامه الان دیگر مثل یک باشگاه خنده و شادی است و چراغش باید روشن باشد. واقعیت این است که مردم به این شادی نیاز دارند».
اما نکتهای که جای بحث دارد فضای سیاسی است که گهگاه حاشیههای فراوانی برای این برنامه به وجود میآورد. این منازعات سیاسی در «مسابقه خنداننده برتر» به اوج رسید؛ مسابقهای طراحیشده که ۱۶ نفر از کمدینهای معروف در گروههای دونفره قرار گرفتهاند و در یک شب هر دو کمدین همگروه در برنامه حاضر میشوند و به هر کمدین ۱۵ دقیقه وقت داده میشود که استندآپ کمدی خود را اجرا کند. بعد از اجرای کمدینها، برنده به وسیله رأی مردم از طریق سامانه ۷۸۰ یا سایت رسمی خندوانه مشخص میشود. این مسابقه تا هفته پیش بدون حاشیه برگزار میشد تا اینکه در رقابت بین امیرمهدی ژوله و امین حیایی، فضا رنگوبوی سیاسی گرفت و کار به درگیری در فضای اجتماعی کشیده شد. متهمکردن آنها به وابستگی به طیفهای سیاسی موج رسانهای عجیبی را به راه انداخت و تأثیر مستقیمی در آرای مردمی آنها گذاشت. جوان ضمن ابراز ناراحتی از اتفاقات پیشآمده در روزهای اخیر بار دیگر بر اینکه «خندوانه» سیاسی نیست تأکید میکند: «هیچکدام از ما نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم. طبعا ممکن است موضوعات مورد بحث در مواقعی بههم گره بخورد. مثلا نگاه سیاسی یا فرهنگی در برخی موارد با هم تداخل داشته باشد. نگاه و طراحی ما در این برنامه اصلا سیاسی نیست و تنها اجتماعی و فرهنگی است. اگر با دید یا زاویهای دیگر به یک اتفاق نگاه کنیم میتوانیم تعبیر سیاسی از آن دربیاوریم مثل اینکه من در خانهام بنشینم و اخبار سیاسی نگاه کنم یا صفحه سیاسی یک روزنامه را با دقت بخوانم. در این صورت من آدم سیاسیای هستم؟ اینکه چه نوع رفتاری میتواند رفتار سیاسی باشد و اینکه تا چه حد آسیبزننده باشد یا آسیبپذیری ایجاد میکند نیاز به تحلیل دارد. نمیدانم چرا عدهای اصرار دارند که ما را به جریانات سیاسی گره بزنند؟»
نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم
رامبد جوان در میانههای صحبتهایش احساساتی میشود و با تمام وجودش از نگاه و تفکری که برای ساخت این برنامه در نظر گرفته شده دفاع میکند. خودش هم نمیداند چرا بیجهت هربار او را به تفکر یا گروه سیاسی خاصی مرتبط میکنند. چندماه پیش هم که او را متهم کردند که دعوت او از برخی چهرهها گرایش فکری او را بیان میکند هم تأکید کرد که طبعا یک برنامه تلویزیونی سیاستهای خاص خودش را دارد، اما نمیتوان ما را به این متهم کرد که برخی از کارها را بنابه دستور یا فرمایش انجام میدهیم؛ مثلا لازم نیست کسی به ما دستور بدهد درباره شهدا یا جانبازان صحبت کنیم. ما به آنها معتقدیم و باید درباره قهرمانیشان صحبت کنیم و یادآوری کنیم کسانی از جانشان گذشتند تا ما الان اینجا باشیم و یک عدهای هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همین مردمی هستند که ما بین آنها زندگی میکنیم. چرا عدهای فکر میکنند این حرفها به من حکم میشود؟ من از دو نماینده تفکر راستیها و چپیها برای حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شاید عدهای نپذیرند در برنامه حضور داشته باشند. این اتفاق، دیگر تقصیر من نیست. اما حضور حدادعادل در یکی از برنامههای اخیر او باز هم آتش این حواشی را تندتر کرد. انتخاب لبخند حدادعادل بهعنوان خنده برتر باعث شد برخی تصور کنند که قطعا نگاه سیاسی خاصی پشت این انتخاب وجود داشته است. پاسخ جوان به این شایعه جالب است. میگوید: «آقای عادل بهعنوان یک ادیب که کارهای تحقیقاتی انجام میدهد و رئیس فرهنگستان زبان و ادب است به برنامه دعوت شد و ما از این منظر با او معاشرت میکنیم. واقعا تکلیف ما روشنتر از این نمیتواند باشد. ما قصد سیاسیکاری نداریم و تنها برای شادی و یادآوری شادی به مردم، این برنامه را تولید میکنیم».
خندوانه و دوقطبی ژوله - حیایی
طی یکی، دو روز گذشته برخی چهرهها مثل «امیر تتلو» یا «رضایا»، از خوانندههای زیرزمینی ایرانی، که ژوله در اجرایش با آنها شوخی کرد، واکنش تندی نشان ندادهاند و اتفاقا از عملی که باعث شادی مردم میشود استقبال کردند و اینبار طرفداران آنها هستند که از حق آنها و نادیدهگرفتنشان نمیگذرند.
امین حیایی، یکی از کمدینهای برنامه اخیر خندوانه که در مرحله نخست مسابقات با آرای بسیاری به مرحله دوم راه پیدا کرد و اینروزها بهواسطه حضورش در فیلم «قلادههای طلا» حواشی بسیاری برای گرایش فکری او ایجاد شده است هم واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت: «من امین حیایی، بهعنوان بازیگری که سالهایسال در سینما و تلویزیون میهمان چشمهای شما بودم، فقطوفقط برای شادی مردم کشورم در جایگاه خنداننده ایستادهام نه هیچچیز دیگری. و اصلواصل و مهمترین اصل بهنظر من دوستی، صلح و شادی مردم ایران است، ما همه با هم دوست و یکدل هستیم پس خواهش میکنم از هرگونه بیاحترامی بپرهیزیم و تلاش کنیم مهر را به چشمهای هم هدیه کنیم». رامبد جوان هربار در ابتدای برنامهاش مردم را به رعایت انصاف و رأی عادلانه دعوت میکند و شنیدن مواضع او بعد از حواشی اخیر جذاب است. در ادامه این گفتوگو میگوید: «من این جنجالها را به رسمیت نمیشناسم. همه، موضع من را نسبت به ساخت برنامه میدانند. ژوله یا حیایی سردمدار جناح فکری خاصی نیستند. همیشه گفتهام که عاشق مردم هستم و تمام تلاشمان را برای شادی آنها انجام میدهیم. حقیقتش این است که ساخت این برنامه آنقدر کار دشواری است و گرفتاریهای خاص خودش را دارد که میشود به این چیزها توجه نکرد و اگر به این حواشی بپردازیم، از اتفاق اصلی دورتر میشویم».
مشغول فیلمسازی میشوم
صحبتم با رامبد جوان کمی طولانی شده است و او هم در شرایطی نیست که بیش از این امکان صحبت داشته باشد. مدتی دیگر فصل دوم برنامه «خندوانه» تمام خواهد شد و مشخص نیست فصل سوم این برنامه بار دیگر چه زمانی روی آنتن خواهد رفت. «تعطیلی برنامه به این دلیل است که من فیلم سینمایی خواهم ساخت که باید برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده شود و بعد از آن فصل سوم «خندوانه» را آغاز خواهم کرد». این پاسخی است که جوان درباره تعطیلی موقت برنامهاش میدهد. ظاهرا فرصتی فراهم شده که از فعالیتهای دیگرش که فیلمسازی است عقب نماند و با دست پر در جشنواره امسال حضور داشته باشد.
او در پاسخ به این پرسش که آیا صحبت از ساخت برنامهای با شمایل «خندوانه» مطرح است و بهجای آن پخش خواهد شد، یا خیر؟ میگوید: «نمیدانم. امکان دارد که چنین تصمیمی گرفته شود اما من در جریان پروژه دیگری نیستم».
از رامبد جوان خداحافظی میکنم. در این فکرم که چرا وقتی برنامهای میتواند در غیبت برنامههای مفرح تلویزیون طیف وسیعی از مخاطبان را سرگرم کند، با چنین حواشیای بیش از پیش زیر ذرهبین میرود؟ آشنا نبودن مخاطبان با طنز اجتماعی چقدر به این فضا دامن زده؟ در این چندسال بارها دیدهایم که موج این حاشیهسازیها، مدیران را مجاب کرده است که عطای پخش برنامهای را به لقایش ببخشند و به حواشی پایان دهند. بااینحال بهنظر میرسد دیگر نمیتوان چیزی را پیشبینی کرد و باید منتظر ماند و دید چه آیندهای در انتظار این برنامه پرمخاطب تلویزیونی است؟
شهروند/از لبخند تا پوزخند «خندوانه» بهعنوان محبوبترین برنامه طنز این روزها، بار دیگر نشان داد که ظرفیت شوخی در تمام اقشار جامعه پایین است
یاسر نوروزی| مهران مدیری، سعید پیردوست و رضا شفیعیجم در سریال «نقطهچین» موضوعی را دستمایه شوخی قرار دادند که مستقیما به اقدام نمایندگان مجلس برمیگشت. مجلس ششم در آن سالها تحصنی برپا کرد که کار به کم و کیف آن نداریم. ماجرا از این قرار است؛ این موضوع، دستمایه شوخی طنزنویسان سریال «نقطهچین» قرار گرفت و فردای ماجرا به شدت از سوی نمایندگان مجلس مورد اعتراض قرار گرفت. همین موضوع باعث شد، صداوسیما، مجبور به حذف قسمتهایی از این برنامه در بخش تکرار آن شود. البته ماجرا این نیست که ظرفیت اندک را منتسب به یک جریان یا جناح خاص کنیم و دیگران را از این مسأله مبرا بدانیم. سریال «بزنگاه»، رمضان سال ٨٦ با صحنهای به یادماندنی و خلاقانه شروع شد که باز دوباره اعتراض نمایندگان مجلس (اینبار از جناحی دیگر) را در پی داشت.
این ماجرا چپ و راست ندارد. واقعیت این است؛ همه بیجنبهایم. رضا عطاران سریال «بزنگاه» را با صحنه مرگ و خاکسپاری پدر خانواده شروع کرد و برخی معضلات ما ایرانیها را در این زمینه به نمایش گذاشت. منتها خب همه چیز در ایران بر مدار خویشتنبینی میگذرد. اصولا در این سالها اقشار مختلف جامعه چه فرهیخته چه عام، احساس میکنند مورد خنده، شخصیت خودشان است در صورتی که همیشه رفتارهای نادرست نشان از شخصیتی نادرست ندارد. بماند که این وسط نهادها و ارگانها هم گاهی از این آب گلآلود ماهی گرفتند و بذر نامشان را در این زمین بیصاحب کاشتند. در زمان پخش سریال «مرد هزار چهره»، اداره ثبت احوال استان فارس، اعتراض خود را مبنی بر ثبتنام شخصیت اصلی سریال (که مهران مدیری نقش آن را بازی میکرد)، عنوان کرد. به هر حال اگر کار به روال معمول باشد، احتمالا چند سال یکبار هم نام این اداره در خبرگزاریهای رسمی کشور نمیآید اما وقتی بستر مهیا باشد، نهادهای دولتی و خصوصی بدشان نیامده خودی نشان بدهند و عرضاندامی کنند. مثالها در این زمینه فراوان است. سریال «ساختمان پزشکان» را یکی از موفقترین سریالهای طنز تلویزیونی در سالهای اخیر میدانند اما اصولا موفقیتها برای مردم و ارگانهای مختلف کشور ما گاهی مهم نیست. مهم این است که جامعه پزشکان در این عرصه خودی نشان بدهند و پیکان انتقادها را با ترفندی قدیمی به سمت و سوی دیگر بچرخانند؛ «دست پیش را بگیر تا پس نیفتی»! به همین جهت طنز و شوخی در جامعه ما بیش از آنکه مردم را به نگرشی دوباره در خویشتن وادارد، به تیز کردن چاقوی انتقام واداشته است. حالا هم تمام این معضلات ناگهان با پخش پربینندهترین برنامه تلویزیون که اتفاقا طنز هم هست میزند بیرون. شوخیهای مختلف استندآپ کمدیها باعث واکنشهای جماعت سیاستمدار، هنرمند، خواننده و راننده میشود و نمایشی را به صحنه میگذارد از کمبود ظرفیت عمومی طنز در تمام اقشار جامعه.
والا که چرا باید رئیس شورای اسلامی شهر شیراز در واکنش به شوخی سجاد افشاریان بگوید: «آنچه در برنامه هفته اخیر «خندوانه» در مورد شیرازیها مطرح شد، تکرار عناوین زشت و نسبتهای ناروایی است که جز ایجاد اختلاف، نتیجهای ندارد.» مابقی گفتههای رئیس شورای اسلامی این شهر نشان از نقد و انتقاد ندارد، نشان از همان حفرهای دارد که رفتهرفته گودتر میشود. بنا به حمایت از سجاد افشاریان ندارم اما آنچه او بهعنوان استندآپ کمدی اجرا کرد، الحق و الانصاف نه بیاحترامی بود، نه دستاویزی برای بازتولید عناوین زشت. آنچه زشت است و در کشورهای پیشرفته دنیا اصولا از گردونه بحث و جدل خارج شده است، ابراز نگرانی یا نمایش دلواپسی از دستمایه قرار دادن مسائل اجتماعی برای شوخی و طنز است. وقتی نمایندگان و فرهیختگان و اقشار بالادست جامعه اصل و اساس طنز را با بیاحترامی و توهین اشتباه میگیرند، چه توقع از مردم عام؟!
رامبد جوان صبح از خواب بلند میشود و با دیدن بساطی که برای استندآپ کمدی شقایق دهقان به پا شده، مینویسد: «خواستم نظراتتون رو ببينم كه ديدم به به چه بساطيه!!!! من دخالتى در تفكر و نظراتتون نمىكنم چون اينجا حق دارين خودتون رو بيرون بريزين و با هم بحث كنين. ولى دلم نيومد نظر اون تعداد از رفقامون كه دچار يك اشتباه فاحش شدن رو به نكته ظريف و حتی درشت اجرا و مضمون خانم دهقان جلب نكنم. تمام اجراى ايشون نقد و شوخى با همين نوع نگاه بدوى ما زنها و شما مردها... ما مردا و شما زنهاست. خواستم اينو گفته باشم كه يه وقت فردا عمرى نبود، نگفته نرم اون دنيا!!: )) حالا ادامه بدين...١، ٢، ٣» شمار توهین و ناسزایی که در صفحه اینستاگرام این بازیگر بعد از اجرای او در نقد رفتارهای زنان ایرانی و مردان ایرانی نوشته شد، شرمآور است. احتمالا فرداروز قشر فرهیخته در صفحات مختلف خود خواهد نوشت که چنین بیاحترامیهایی درست نیست اما مطمئن باشید به محض اینکه خود این اقشار دستمایه طنز قرار گیرند، شمشیر را از رو میکشند و میروند به اعتراض و شکایت علیه هر چه طنز و طنزنویس است. وقتی بستر آلوده است، حتی خنده و خندیدن هم ابزاری میشود برای خفت و تحقیرکردن.
کار به جایی میرسد که امین حیایی در صفحه اینستاگرامش بنویسد: «من امین حیایی بهعنوان بازیگری که سالهای سال در سینما و تلویزیون میهمان چشمهای شما بودم فقط و فقط برای شادی مردم کشورم در جایگاه خنداننده ایستادهام نه هیچ چیز دیگری. و اصل و اصل و مهمترین اصل به نظر من دوستی، صلح و شادی مردم ایرانه، ما همه با هم دوست و یکدل هستیم، پس خواهش میکنم از هرگونه بیاحترامی بپرهیزیم و تلاش کنیم مهر را به چشمهای هم هدیه کنیم. با احترام. امین حیایی» دلهایی که قرار است از دیدن شوخیهای خندانندههای برتر شاد شود، به چهرههایی بدل میشود برای شاخه و شانه کشیدنها و تسویهحساب گذشتهها و انتقام گرفتنها و بیرون ریختن عقدهها. چرا؟ چون به نظر میرسد رفقا؛ خانه از پای بست ویران است. خواجه در فکر نقش ایوان است....
فرهیختگان/من _دزد_کتاب_نیستم
صنعت نشر این روزها در ایران حال خوشی ندارد. این را از تیراژ 500نسخهای کتابهای تازه منتشرشده و تعطیلی تدریجی کتابفروشیها و وضعیت نامساعد مولفان و مترجمان میتوان به خوبی رصد کرد.
جدای از پایینآمدن سرانه مطالعه در کشور، حالا دانلود غیرقانونی هم قوز بالای قوز شدهاست. اگر که نشر الکترونیک روزنهای برای صنعت نشر بود تا شاید بتواند کمک حال ناشران و مولفان باشد، حالا دانلود غیرقانونی کتاب، زنگ خطر جدی است که بسیاری را نگران کرده است.
به موجب قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۳۱ مرداد ۱۳۸۹ در مجلس شورای اسلامی، حقوق معنوی پدیدآورنده محدود به زمان و مکان نیست و غیرقابل انتقال است و مدت حمایت از اثر، 50 سال بعد از فوت پدیدآورنده خواهد بود. از همین بابت است که با هدف جلوگیری از دانلود غیرقانونی کتاب کمپینی با شعار «#من_دزد_کتاب_نیستم» در فضای اینترنتی به راه افتاده است تا یادآوری کند دانلود کتابهای مجوزدار و موجود در کتابفروشیها از فضای مجازی کاملا امری غیرقانونی است. مدیر نشر نی ازجمله ناشرانی است که این روزها نگران دانلود غیرقانونی کتابهایش در فضای مجازی است. جعفر همایی میگوید: «متاسفانه عدهای با اسکن کردن کتابهایی که در بازار کتاب موجود است، دست به درآمدزایی میزنند. این پدیده بسیار شایع شده است. چندی پیش ۹۰ عنوان از کتابهای نشر نی توسط سایتی اسکن شده بود و بدون اجازه ناشر برای فروش در اینترنت گذاشته شده بود. این مساله به صنعت نشر صدمات عمدهای زده و باعث کاهش تیراژ ناشران شده است.»
تاکنون مولفان و مترجمان نامآشنایی به این کمپین پیوسته و خواستار جلوگیری از گسترش دزدی کتاب شدهاند. عباس مخبر، مترجم آثار فلسفی و نقد و نظریه ادبی در توضیح اتفاقهایی که با دانلود غیرقانونی برای صنعت نشر میافتد، میگوید: «عدهای با فروش کتاب در ایران زندگی میکنند. به عبارت دیگر، ناشر، مولف، مترجم، حروفچین، صحاف، ویراستار، گرافیست و نمونهخوان همه کار میکنند تا کتابی منتشر و سپس فروخته شودو هرکدام از این اقشار بتوانند حقالزحمه خودشان را دریافت کنند و زندگی شان را بچرخانند. بنابراین اگر هر خواننده کتاب به جای خرید اثر، آن را در اینترنت به صورت غیرقانونی دانلود کند، باعث بیکاری و زیان عدهای از هموطنانش شده است.»
مترجم کتاب «پیشدرآمدی بر نظریه ادبی» تری ایگلتون، دانلود غیرقانونی کتاب را نوعی دزدی آشکار میداند و میگوید:«این کار اصلا کار فرهنگی نیست. شما دارید حقالزحمه یک عده را مصادره میکنید. اگر همین روند ادامه پیدا کند طبیعی است که دیگر کسی کار نخواهد کرد و همان کسانی که امروز کتابها را دانلود میکنند؛ هم از خواندن کتابهای جدید محروم میشوند. به همین دلیل اگر ترجمه کتابهایم در بازار فروش نرود و ناشر حقالزحمهای بابت این کار ندهد، طبیعی است که دیگر نتوانم به شغل مترجمی ادامه دهم.» مترجم «عاشقانههای ژاپنی» با تاکید بر این نکته که دانلود غیرقانونی «آفت وحشتناکی است که میتواند ریشه صنعت نشر را بخشکاند و باید فکری به حال این قضیه کرد.» میگوید: «اگر به سمت دانلود قانونی کتاب برویم و از جاهایی که به صورت قانونی با ناشران قرارداد دارد، خرید کنیم، میتوانیم پدیدآورندگان یک کتاب را هم منتفع کنیم. بدینترتیب این موضوع میتواند یک راهحل خوب باشد.»
چندی پیش معاون اجتماعی ناجا هم در صورت درخواست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آمادگی پلیس برای برخورد با تخلفات افراد سودجو در حوزه نشر و کتاب خبر داد. سعید منتظرالمهدی درباره برخورد با سایتهای دانلود فیلم و کتاب در فضای مجازی میگوید: «در این زمینه هم اگر شکایتی شود ما از طریق پلیس فتا به موضوع رسیدگی خواهیم کرد.»
این در حالی است که مولفان ، مترجمان و ناشران معتقدند در این ماجرا پلیسبازی زیاد نمیتواند موثر باشد و باید به سمت فرهنگسازی پیش رفت.
قانون/نقد تعبير وارونه يك رويا
اين اصل كه «داستان» چه رمان باشد و چه فيلم سينمايي يا مجموعه تلويزيوني ، «آغاز» و«پايان» نقش مهمي دارد، بديهيتر از آن اين است كه نياز به دليل و برهان داشته باشد اما از بين اين دو مقوله اين «پايان» است كه نقش اصلي را در ميزان رضايت بيننده فراهم ميكند. موضوع«پايان» آنقدر مهم است كه رابرت مكلي درباره آن ميگويد:«يك اصل بديهي وقابل ستايش هاليووديها اين است كه فيلمها براي 20 دقيقه آخرشان ساخته ميشوند.» به عبارت ديگر براي اينكه فيلمي شانس موفقيت داشته باشد پرده آخر و نقطه اوج آن بايد راضيكننده ترين و جذابترين صحنه فيلم باشد. اين جستار كوتاه در خصوص پايان در مجموعه تلويزيوني«تعبير وارونه يك رويا» ساخته فريدون جيراني است.مي توان«پايان» را از آغاز«بحران»ربوده شدن زوج طعمه و نقطه اوج را استعفاي مامور اطلاعات و اقدام شخصي او، آزاد كردن ربوده شدهها و ازهم پاشيدن باند تروريستي و سرانجام كشته شدن يكي از ربوده شدهها مورد بررسي قرار داد.صحنهاي كه تيري شيك ميشود را نمي خواهم از نظر كارگرداني بررسي كنم اما نميتوان از اين هم نكته گذشت كه متاسفانه ضعف شديد ميزانسن از بار عاطفي و معنايي اين صحنه به شدت كاسته است.اينكه كسي شق و رق بايستد و گلولهاي شليك كند و سپس دستش را پايين آورد تا قهرمان بازگردد و با شليكي تلافي جويانه او را از پا درآورد صدمه جبران ناپذيري به صحنه اي كه قرار است به عنوان نقطه پاياني بار معنايي فيلم را به دوش كشد، زده است.بيننده آنچنان درگير اين ضعفها ميشود كه تمركزش از معناي صحنه آخر برداشته ميشودو.به هرحال فرض ميكنيم همه چيز خوب طراحي شده بود و گلولهاي شليك و يكي از سه شخصيت حاضر درصحنه را ميكشت حال پرسش اين است كه بار عاطفي و معنايي مرگ هركدام از اين سه نفر چيست؟
بيشك هركدام از اين 3شخصيتهاي داستاني كه كشته ميشدند بار عاطفي و معنايي متفاوتي به بيننده منتقل ميشد.
پايانها را به طور كلي ميتوان به 3نوع تقسيم كرد:
پايان هاي خوش بينانه- پايانهاي بدبينانه-پايانهاي كنايي
اگر گلوله به«دختر» برخورد كرده بود با پاياني كنايي رو به رو بوديم زيرا قهرمان در عين حال به بخشي از هدفش رسيده و گروه تروريستي رانابود كرده.چنين پاياني هرچند با ژانر كلي اينگونه آثار همخواني نداشت اما پايان چندان بي ربطي با ساختار كلي اثر نبود و رضايات بخشي بينندگان را درپي نداشت.
اما پاياني كه با ژانر كلي اين آثار همخواني دارد پايان خوش است.
پايان نيك فرجام، پاياني است كه قهرمان به همه اهداف خويش ميرسد در اين مورد نجات جان فرزندان و از هم پاشيدن گروه تروريستي پايان خوش ماجراست.
اما گلوله مسير وارونهاي را پيمود و به بدترين انتخاب ممكن منجر شد.
مرگ سياوش دانشجو و بازيگري كه در اثر چند تصادف بسيار نامحتمل وارد بازياي شد كه بازي او نبود و پاياني را رقم زد كه ميتوان آن را پايان سطحي ناميد، پاياني كه با ايده ناظر تضاد كامل دارد.
به هرحال پايان موجود نه پاياني نيك فرجام است و نه پاياني كنايي و نه حتي پاياني بدفرجام!
قدس/دوره سرنوشتساز تاریخ علمی شیعه در گفتوگو با استاد حوزه و دانشگاه بررسی شد؛
شتاب علمی اسلام و تشیع در دوران باقر العلوم(ع)
گروه معارف/ رقیه عطاء الهی - اگرچه ذی الحجه ماه شادی و سرور مسلمانان به دلیل اعیاد بزرگ قربان و غدیر است، اما شهادت امام باقر(ع) در هفتمین روز از این ماه از شیرینی این شور و هیجان کاسته و کام شیعیان آن حضرت(ع) را تلخ میکند.
به مناسبت فرا رسیدن این روز با حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حسینی، دکترای حقوق، استاد حوزه و دانشگاه و مؤلف کتابهای «سنت در اوج غربت» و «گامی به سوی اتحاد» درباره موقعیت شناسی حضرت باقر(ع) برای رشد و پیشرفت علمی جهان اسلام به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
چرا از دوران امام باقر(ع) به دورانی خاص و سرنوشت ساز در تاریخ اسلام یاد میشود تا جایی که نهضت علمی امام صادق(ع) و نیز شکوفایی تمدن اسلامی تا حد بسیار زیادی مرهون مجاهدتهای ایشان دانسته میشود؟
- امام باقر (ع) ویژگیهایی دارند که شاید در هیچ یک از ائمه(ع) وجود نداشته باشد، زیرا ایشان متولد سال 56 هجری هستند و در کودکی شاهد واقعه عاشورای حسینی در کربلا بودهاند.
باید توجه داشت ما به وجود علم لدنی برای ائمه(ع) معتقد هستیم و شاهد این ادعا به امامت رسیدن حضرت جوادالائمه(ع) در دوران کودکی است که در عین کودکی در کمال علم و قدرت فکری قرار داشتند؛ بنابراین، امام باقر (ع) نیز با وجود خردسالی در واقعه کربلا، بر تمام علوم و وقایع مسلط بودند و شهادت، اسارت و دیگر جنایات بنی امیه را درک کردهاند.
از این رو، دوران امامت ایشان که در سال 95 هجری و پس از شهادت امام سجاد(ع) آغاز شد، تأثیر شگفتآوری در تاریخ اسلام داشته است.
به تصریح تاریخ پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، نقل حدیث به وسیله خلفا و حکام وقت ممنوع شد و شیعه و اهل سنت این مسأله را تصریح کردهاند تا جایی که «ذهبی» در «تذکره الحفاظ» به این موضوع اذعان کرده است. از این رو، در آن زمان تنها قرآن محل رجوع در مسایل و مشکلات بود، در حالی که کتاب وحی بدون حدیث و سنت نبوی به تفصیل چیزی ندارد، اما خلفا چنین کردند! تا عمربنعبدالعزیز که در سال 99 هجری در زمان امامت حضرت باقر(ع) به خلافت رسید و ممنوعیت نقل حدیث را لغو کرد.
باید توجه داشت تا پیش از آن، خفقان به قدری شدید بود که حتی در کتابهای حدیثی شیعه از امام مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) هیچ پرسش فقهی مطرح نشده و حتی روایات فقهی از امیرمومنان(ع) کم شمار است!
اما پس از لغو این ممنوعیت و نیز به دلیل روند رو به زوال بنیامیه، حضرت باقر(ع) بیشترین بهره را در دو ناحیه بردند؛ یعنی فضای سیاسی اجتماعی و نیز میدان علم.
با توجه به لغو ممنوعیت نقل حدیث در زمان امام باقر(ع) آیا ایشان آزادانه میتوانستند هر آنچه از سنت بود را بیان کنند یا باز هم مانع تراشیها و مخالفتهایی با روشنگریهای حضرت(ع) انجام میشد؟
- از امام صادق(ع) نقل شده: «در مکه بودیم در زمان پدرم و من در آنجا صلوات فرستاده و خدا را حمد کردم که پیامبر(ص) را مبعوث به نبوت کرد و ما را برای احیای دین برگزید.» سپس گفتم: «هر کس از ما اطاعت کند سعادتمند و هر کس دوری کند شقی خواهد شد.» یعنی ایشان همان کاری را کردند که جدشان حضرت سیدالشهدا(ع) در موسم حج انجام دادند!
نقل است، وقتی خبر بیان این سخن برای عموم در مسجدالحرام به هشام بن عبدالملک رسید، برآشفت اما مصلحت ندید در مکه مکرمه متعرض امامان باقر و صادق علیهماالسلام شود، اما سپس که به شام رفت دستور داد والی مدینه آن حضرات(ع) را به شام بفرستد.
پس از رسیدن ایشان به شام، هشام چند روزی آن حضرات(ع) را معطل کرد تا به خیال خود آنها را تحقیر کند، اما امام باقر(ع) در قصر هشام چنان او را تحقیر کردند که دیگر نمیتوانست به عظمت ایشان اعتراف نکند و این عین همان کاری است که حضرت سجاد(ع) در مجلس ابن زیاد و یزید انجام دادند.
همچنین، نقل است هشام مجلسی مفصل گرفت و لشکریان را دعوت کرد و درصدد برآمد وضعیت سیاسی اجتماعی خود را نمایش دهد و آن را به رخ امام باقر(ع) بکشد، اما در همان مجلس نیز حضرت(ع) با اشاره به اینکه علم از طفولیت به اهل بیت(ع) اعطا میشود نقشههای هشام را نقش بر آب کردند. حتی ایشان در پی مناظره ای که با کشیش مسیحی داشتند، سبب تشرف وی به اسلام شدند.
این مسأله چنان هشام را برافروخت که دستور داد عدهای پیشاپیش امامان باقر و صادق علیهماالسلام حرکت کرده بگویند دو نفر از ساحران فرزند ابوتراب آمدهاند و مسیحی شدهاند، مردم با آنها مراوده نکنید! از این رو، در شهرها به آن حضرات(ع) آب و غذا نمیدادند و اینها همه نشاندهنده اوج دشمنیها با روشنگریهای مکتب باقری است.
با توجه به آنکه امام باقر(ع) به اقدامهای علمی و فرهنگی شهرت دارند و به تصریح تاریخ شاگردانی از مکاتب و مذاهب گوناگون در محضر ایشان بودهاند، آیا علمای دیگر مذاهب نیز به مقام علمی ایشان صحه گذارده و در منابع خود آن را نقل کردهاند؟
- بله، قدرت علمی ایشان به قدری نمایان بود که نه تنها علمای شیعه و اهل سنت، بلکه حتی علمای درباری بنی امیه نیز به عظمت آن اعتراف کردهاند.
«ذهبی» از علمای بنام و مورد وثوق اهل سنت در قرن هشتم - که در علم رجال سرآمد است- درباره چرایی باقرالعلوم خواندن امام پنجم (ع) میگوید: «به واسطه اینکه علم و پنهانیهای آن را شکافت و علم را توسعه داد!
همچنین، عبدا... بن عطاء یکی از علمای بزرگ اهل سنت و هم عصر امام باقر(ع) میگوید: «ندیدم که علما در نزد کسی آنقدر از جهت علمی کوچک بنمایند که آنها را نسبت به حضرت باقر(ع) دیدم!»
درباره علم ایشان حتی شاعران عرب مانند مالک بن اعین شعرها سرودهاند و در اشعار تصریح کردهاند که علم اهل بیت(ع) همچون کوهی است که آنها آن را از یکدیگر به ارث میبرند.
با توجه به آنکه علم اهل بیت(ع) یک منبع دارد و کیفیت آن نیز یکسان است، چرا در میان ائمه معصوم(ع)، امام باقر(ع) به باقرالعلوم به معنای شکافنده علم شهرت یافتهاند؟
- بله، یکسانی این علم و کیفیت آن در زیارت جامعه کبیره امام هادی(ع) تصریح شده و میخوانیم: «...خدا شما را به بالاترین محل کرامت رساند و شما را در بالاترین منزله مقربان درگاهش قرار داد و درجات شما را از درجات انبیاء بلندتر قرار داد، به گونهای که هیچ کس به شما نمیرسد و به هیچ کس به بلندای شما راه نمییابد و کسی نمیتواند بر شما پیشی بگیرد و هیچ طمع کنندهای نمیتواند با طمع به مقام شما برسد...»
این یعنی اهل بیت(ع) در مقام و رتبه یکسان هستند و علم همه آنها لدنی است، چنانکه پیامبر اکرم(ص)، امیرمومنان(ع) را باب علم معرفی کردهاند.
اما با توجه به موقعیت مهیا و استفاده بجایی که امام پنجم(ع) از شرایط کردند و باب علم را گشودند و زمینه نهضت علمی امام صادق(ع) را مهیا کردند تا جایی که علمشان نه تنها در میان شیعه و جهان اسلام، بلکه در سراسر عالم فراگیر شد، به باقرالعلوم (ع) شهرت یافتند.
با توجه به آنکه دشمنی با اهل بیت(ع) و ممانعت از روشنگریهای آنها به شیوههای گوناگون، مرسومِ حکام جور بوده است، در زمان حضرت باقر(ع) و در مقابله با اقدامهای علمی ایشان بنیامیه چه کارشکنیهایی انجام میداد و مواجهه حضرت(ع) با آنها چگونه بود؟
- در اواخر عمر بنیامیه و اوایل حکومت بنی عباس، برای اینکه معارف اهل بیت(ع) را تحت تأثیر قرار دهند کتابهای فراوان فلسفی را از یونان و ایران و... ترجمه و منتشر میکردند تا به خیال خود سدی مقابل نفوذ معارف اهل بیت(ع) ایجاد کنند! اما عظمت علمی امام باقر(ع) به گونهای بود که همه این فلسفهها و مکاتب را تحقیر میکرد و تمام علمای زمان که عرضاندام میکردند، در مواجهه با امام باقر(ع) شکست میخوردند. جالب آنکه این قدرت علمی تنها به شخص حضرت(ع) محدود نمیشد، بلکه شاگردان ایشان در رشتههای گوناگون اعم از تجربی و ... سرآمد بودند.
باید توجه داشت ائمه(ع) قرآن ناطقاند و از آنچه در عالم وجود دارد، آگاهند و به آنها علم دارند؛ البته بسیاری از آنچه را میدانستند نمیتوانستند با صراحت بیان کنند و در بسیاری از موارد نیز نبودند کسانی که بتوانند علم و دانش آنها را دریافت کنند، از این رو بود که امیرمومنان (ع) میفرمودند: « سَلوني قَبلَ اَن تَفقِدوني».
کارو کار گر/به همت باغ موزه دفاع مقدس صورت می گیرد:
اهدای بسته های عکس نمایشگاهی دفاع مقدس به دستگاه ها و موسسات
کلیه دستگاه ها و سازمان های متقاضی می توانند با ارائه معرفی نامه و مراجعه به معاونت فرهنگی باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت نسبت به تهیه عکس نمایشگاهی دفاع مقدس اقدام نمایند.
کاروکارگر،اصغر رضوانی مدیر روابط عمومی و امور بین الملل باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت با اعلام خبر فوق گفت : تعداد 5 هزار بسته عکس نمایشگاهی دفاع مقدس از طریق پست برای دانشگاهها، حوزه های علمیه و ادارات آموزش و پرورش سراسر کشور در حال ارسال می باشد.
وی افزود : باغ موزه دفاع مقدس در سال های گذشته نسبت به چاپ و انتشار 3 مجموعه عکس نمایشگاهی مرتبط با دفاع مقدس اقدام کرده است که مورد استقبال سازمان ها و نهاد های قرار گرفته است و در آستانه فرا رسیدن هفته دفاع مقدس مجموعه جدید عکس دفاع مقدس را با هدف آشنایی نسل جدید با دوران سراسر افتخار دفاع مقدس و رشادت ها و جانفشانی های آن دوران چاپ و منتشر نموده است .
اصغر رضوانی اظهار داشت : باغ موزه دفاع مقدس همـــزمان با هفته دفاع مقدس بیــش از 35 برنامه مرتبط با دفاع مقدس را برگزار می نماید که برگزاری جشن حماسه و اقتدار از 31 شهریور به مدت 10 شب به همراه اجرای آبنمایش در دریاچه هورالهویزه باغ موزه دفاع مقدس و فراخوان جشنواره باغ موزه دفاع مقدس با موضوع نقاشی ، خاطره نویسی ،داستان کوتاه و نامه ای به والدین شهدا ، تجلیل از ایثارگران ادیان توحیدی، رونمایی از تازه های نشر باغ موزه دفاع مقدس از جمله این برنامه هاست .
کاروکارگر/دبير كميسيون اجتماعي مجلس:
«عطر سیب» در مسير فرهنگ عاشورا حامی جهاد اقتصادی است
دبير كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي گفت: نمایشگاه بزرگ فرهنگی «عطر سیب» در مسیر نشر فرهنگ عاشورا، جهاد اقتصادی و حمایت از تولید ملی حرکت می کند.
کاروکارگر به نقل ازدر گفت و گو با ستاد خبري سیزدهمین نمايشگاه «عطر سيب»محمداسماعیل سعیدی، عضو و دبير كميسيون اجتماعي مجلس شورای اسلامی با بيان اين مطلب، افزود: اگر در این کشور نظام و انقلابی برپا شد و ما مدعی هستیم که مقدمه ایی برای شکل گیری یک حکومت جهانی شكل گرفته است، مدیون فرهنگ و تفکر حسینی (ع) و نهضت و قیام حضرت سيد الشهدا هستیم.وی در ادامه افزود: معتقدم نیاز اصلی جامعه ما برپایی اینگونه نمایشگاه هاست که دارای محتوا و پیام مناسب برای مخاطبان باشد و در شرایط فعلی كه با هجمه های گوناگون ضد فرهنگی و ارزشي از سوي نظام سلطه مواجه هستيم برگزاری نمايشگاه عطر سیب اگر بتواند به رسالتش در احياي فرهنگ عاشورا و ارايه خدمات شايسته فرهنگي در كنار حمايت از برپايي مجالس سوگواري سالار شهيدان (ع) و تبيين ارمان و انديشه هاي حسيني در ميان احاد جامعه عمل نمايد بسيار ارزشمند و موثر است.این نماینده مجلس با تشكر از تلاش هاي شهرداري تهران در برپايي نمايشگاه عطر سيب و خدمت به هيئت ها و تكاياي مذهبي تحول دوساله اخير اين نمايشگاه از صرفا محلي براي ارايه تجهيزات و اقلام مصرفي به محلي براي معرفي اداب و فرهنگ صحيح عزاداري و ارايه دهنده خدمات فرهنگي و الگو ساز تحسين كرد و با تاکید بر لزوم توجه برگزاركنندكان نمايشگاه به پيشنهادات و درخواست هاي هيئت ها و مساجد و حسينيه هاي شهر تهران در مسير رشد و پیشرفت نمایشگاه عطر سیب، افزود: نمایشگاه بزرگ فرهنگی «عطر سیب» در مسیر نشر فرهنگ عاشورا، جهاد اقتصادی و حمایت از تولید ملی حرکت می کند و در شرایط فعلی کشور كه همه مسولان و خدمتگزاران به این نکته اذعان دارند که یکی از نیازهای اساسی کشور فعالیت فرهنگی و ترويج روحيه جهاد اقتصادی است؛ باید مسئولین همه دستگاهها از بر پايي این نمایشگاه حمایت کنند.
وی همچنين يادآور شد: دست اندرکاران نمایشگاه فرهنگی عطر سیب میتوانند با الهام گرفتن از هنر و با شیوه هاي مناسب توجه مخاطبان خود را تحت تاثیر و در نهایت متحول کنند.
به گفته دبير كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي ، نمایشگاه عطر سيب زمانی که بتواند به یکی از اهدف خود یعنی ایجاد تحول در مخاطبانش دست پیدا کند، به آن توفیق الهی كه به نيت آن برپا گرديده دست پيدا كرده است.
گفتنی است سیزدهمین نمایشگاه بزرگ فرهنگی عطر سیب در مساحتی به وسعت ۱۲ هزار متر مربع به همت معاونت امور اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران در بخش های متنوع فروشگاهی، برنامه ای و نمایشگاهی فرهنگي در دهه پایانی ذی الحجه در محل بوستان ولایت تهران برگزار خواهد شد.
مردم سالاری/نگاهي به 9 اثر فاخر سينماي ايران
توليد فيلم فاخر در ايران شکست خورده است
با اکران فيلم سينمايي محمد رسول الله(ص) بحث درباره توليد فيلمهاي فاخر، اهميت و ضرورت ساخت چنين فيلمهايي در سينماي ايران بالا گرفته است. از آنجايي که همواره اين فيلمها با توجه به هزينه اي که براي توليد صرف ميکنند با در آمد آنها درگيشه هيچ تناسبي ندارد اين سوال مطرح ميشود که آيا نيازي به ساخت اين فيلمها در سينماي ايران احساس ميشود؟
حجت الله ايوبي، رييس سازمان سينمايي چندي پيش در گفت وگويي گفته بود: با ساخت فيلم فاخر در سينما مشکلي ندارم اما سال گذشته تقريبا 48 ميليارد تومان با قيمت دلاري 800تومان هزينه شده براي توليد چند فيلم ، به نام فيلم فاخر ولي در مجموع اين فيلمها 4 ميليارد و 700 ميليون تومان فروش داشته اند. در واقع اين همه هزينه براي فيلمهايي که مردم تمايلي به ديدنش ندارند، چه معني دارد؟ البته براي بررسي توليد فيلمهاي فاخر در سينماي ايران به سابقه تاريخي خيلي طولاني نخواهيم رسيد و تعداد آنها نيز به بيش از انگشتان دو دست نرسيده است. ايرنا در اين رابطه نوشت: شايد نخستين پروژه فاخر سينماي ايران در 8 سال اخير فيلم «ملک سليمان» ساخته شهريار بحراني باشد. اين فيلم که در ارتباط با قصه قرآني و سليمان نبي ساخته شده روايتگر اين موضوع است که خداوند به وسيله نشانههايي به سليمان يادآور ميشود که بايد از شرايط سختي براي رسيدن به يک جامعه آرماني عبور کند. اين فيلم با هزينه توليد بالا در گيشه با اقبالي 5/1 ميليارد توماني مواجه شد و توفيقي در اين زمينه نداشت. البته بارها و بارها از تلويزيون هم پخش شد اما در آن جا نيز با استقبال مواجه نشد. «راه آبي ابريشم» عنوان ديگر فيلم ايراني است که لقب فاخر بودن را ميتوان به آن اطلاق کرد. اين فيلم به کارگرداني و نويسندگي محمدرضا بزرگ نيا 6 سال پيش توليد شد و داستان سفر دو کشتي ناخدا سليمان سيراف و ناخدا ادريس را روايت ميکند که براي اولين بار ميخواهند مال التجاره خود را از ميان دريا عبور داده، به چين ببرند. فيلم راه آبي ابريشم نيز با بازي هنرمنداني چون عزت الله انتظامي، داريوش ارجمند، رضا کيانيان، بهرام رادان، پگاه آهنگراني، پيام دهکردي و... چندان در گيشه موفق ظاهر نشد و با کمترين تاثيرگذاري از پرده نقرهاي پايين آمد. ديگر فيلم فاخر سينماي ايران «استرداد» به کارگرداني علي غفاري است که به موضوع غرامت جنگي که قرار بود توسط انگلستان، آمريکا و شوروي براي جنگ جهاني دوم به ايران داده شود، ميپردازد. اين فيلم نيز هرچند فروش آن از يک ميليارد گذشت اما اين ميزان فرش نيز با هزينه توليد آن فاصله بسيار داشت. فيلم سينمايي «فرزند چهارم» به کارگرداني و تهيه کنندگي وحيد موسائيان ديگر فيلم فاخر سالها اخير سينماي ايران است که به مسائل انساني در گير و دار جنگ و قحطي ميپردازد. اين فيلم البته در گيشه به هيچ توفيقي دست نيافت و حتي فروش آن به مرز يک ميليارد تومان هم نرسيد و شايد از برخي از مخاطبان اصلي سينما هم بپرسي نام اين فيلم را در ياد نداشته باشند. «برلين 7-» دومين ساخته رامتين لوافي که درباره چند مهاجر عراقي، که عواقب جنگ و حمله به عراق آنها را به دنبال جايي براي زنده ماندن ميکشد. اين فيلم که به عنوان آثار پرهزينه در سينما ايران شناخته ميشود با حضور بازيگراني و خارجي چون مصطفي زماني، مسعود رايگان، توم بيشاپز (آمريکا)، کارولين ايشهورن،هاينه لاترباخ، کريستين ويکتور کوينه (آلمان)، سمير فوکس (مصر- آلمان) و مريم عباس (عراق - آلمان) ساخته شد. برلين 7- نيز از جمله ناکامان گيشه در سينماي ايران بود. فيلم سينمايي «رستاخيز» به کارگرداني احمدرضا درويش و «عقاب صحرا» به کارگرداني مهرداد خوشبخت از ديگر فيلمهاي فاخر سينماي ايران هستند که البته هنوز راهي به پرده نقرهاي نبردهاند تا ميزان استقبال مردم از اين فيلمها مشخص شود. همچنين فيلم «لاله» يکي از پربحتترين آثار ساخته شده اخير سينما ايران که هنوز کار تصويربرداري آن با توجه به حواشي که داشته به اتمام نرسيده است. فيلميکه ساخت آن با مشارکت مرکز سينماي مستند و تجربي و به کارگرداني اسماعيل نيکنژاد در دولت قبل آغاز شد اما همچنان مشکلات سرمايهگذار و کارگردان مانع از اتمام اين پروژه سينمايي شده است. اما با توجه به اينکه سينماي ايران در 10 سال اخير چندين تجربه شکست تلخ در ساخت فيلمهاي پرهزينه موسوم به فاخر داشته است، چرا اصرار بر ساخت اين فيلمها همچنان وجود دارد؟ آيا هزينه براي ساخت فيلم محمدرسولالله (ص) به درستي مديريت نشده است؟ يا مخالفان فيلم که از هزينه بسيار اين اثر انتقاد ميکنند نظرشان کارشناسي است؟ حسين فرح بخش از کارگردانان و تهيهکنندگان سينما ايران درباره ساخت فيلم فاخر در سينماي ايران به ايرنا گفت: توليد فيلم فاخر در سينماي ايران پروژهاي شکست خورده است و در طول اين سالهايي که از عمر سينما بعد از انقلاب اسلامي ميگذرد ما هيچ فيلم فاخري که توفيقي در گيشه يا همان فرهنگ سازي داشته باشد، نداشتهايم. اما درباره بررسي 9 فيلم فاخر سالهاي اخير سينما ايران، ميتوان اين نکته را يادآور شد که متاسفانه طي سالهاي اخير راه را در ساخت فيلمهاي پرهزينه و در مقايسه با ميزان تاثيرگذاري و فرهنگسازي به اشتباه رفته ايم، و تنها فيلميکه در اين مسير توانسته با هدف گذاري مناسب حرکت کند، به نظر فيلم محمدرسولالله(ص) بوده است. اين فيلم علاوه بر ارتقاء سطح فني سينماي ايران در نور پردازي، فيلمبرداري و شهرکي که به گفته مسئولان آن حداقل تا 30 سال بدون کمترين آسيب باقي خواهند ماند، توانسته بخشي از زندگي مهمترين ستون دين اسلام پيامبر خاتم(ص) را به تصوير بکشد. فيلم محمد رسولالله(ص) علاوه بر تاثيرات مذهبي که براي سينماي ايران دارد و در طول 20 روز اکران فروش آن از مرز 6 ميليارد هم گذشته است.
مردم سالاری/حسين نوش آبادي:
براي فعاليت راحتتر اصحاب فرهنگ و هنر، حاضريم کارت سوم را هم بگيريم
حسين نوش آبادي روز يکشنبه در شانزدهمين نشست خبري با اصحاب رسانه که هم اکنون در دفتر وزير در حال برگزاري است افزود: تهيه و تنظيم اين شيوه نامه مدتي قبل آغاز شده بود که با مجموع اقدامات به عمل آمده، پيش نويس آن آماده و در حال پيگيري براي اقدامات بعدي و نهايي است. وي اضافه کرد: بر اين باوريم در نوشتن هرگونه شيوه نامه و تدوين آن بايد دقت و پيگيريهاي لازم در تهيه و تنظيم به عمل آيد لذا اين شيوه نامه بايد با اهميت و حساسيت بيشتري تهيه و نقش هر سازمان، ارگان و نهاد در آن مشخص شود. معاون وزير ارشاد ابراز اميدواري کرد: با تلاش اين وزارتخانه به ويژه معاونت هنري، کار سرعت بيشتري گرفته و تهيه شيوه نامه نهايي و عملياتي شود. به گزارش ايرنا سخنگوي وزارت ارشاد در ادامه در پاسخ به سوالي درباره لغو کنسرت شهرام ناظري گفت: تا جايي که من اطلاع دارم مجوزي داده نشده تا بخواهد توسط ارشاد لغو شود. وي يادآور شد: ناظري جزو خوانندگان و هنرمندان خوب کشور است و اجراهاي او همواره بدون حاشيه بوده است، لذا ما به عنوان وزارت ارشاد هيچ گاه مخالفتي با اين کنسرتها نداشتهايم. سخنگوي وزارت ارشاد در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه وزير ارشاد با دريافت کارت سوم در مجلس چه خواهد کرد؟ گفت: صحبتهاي وزير ارشاد در جمع سينماگران بزرگنمايي و تحريف شد. او گفت: ما دو کارت زرد براي اينکه فضاي فرهنگي و هنري کشور را تقويت کنيم دريافت کرديم لذا حاضريم خود را فدا کنيم تا اصحاب فرهنگ و هنر بتوانند بدون دغدغه و به راحتي فعاليت کنند. نوش آبادي ادامه داد: منظور وزير ارشاد اين بود که براي فعاليت راحتتر اصحاب فرهنگ و هنر حاضريم کارت سوم را هم بگيريم. معاون وزير ارشاد با بيان اينکه مجلس شوراي اسلاميهيچ گونه برنامهاي براي دعوت از وزير ارشاد براي حضور در صحن علني در دستور کار ندارد، خاطرنشان کرد: وزير ارشاد توضيحات لازم را در کميسيون مربوطه ارايه دادند. به گفته وي، آن سوال که درباره فيلم قصهها بود اعلام شد که فيلم مجوز خود را گرفته اکران شده و لذا مساله فيلم قصهها از نظر ما تمام شده است. به گفته نوشآبادي، صحبتهاي وزير ارشاد بيشتر براي حمايت از جامعه فرهنگي و هنري بوده نه چيز ديگري. سخنگوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلاميدر پاسخ به خبرنگاران اظهار داشت: کميته ويژه اي در سازمان سينمايي و بنياد فارابي تشکيل شده که با بررسي و ارزشيابي سالانه، فيلمهاي واجد شرايط به اسکار فرستاده ميشوند. نوشآبادي ادامه داد: فيلمهايي که مورد تاييد قرار ميگيرند به عنوان نمايندگان ايران در اسکار شرکت ميکنند. وي افزود: ساير فيلمهاي ايراني و غيرايراني ساخته شده اعم از پروانه دار و غيرپروانه دار که به اسکار ارسال شوند مورد تاييد ما نيستند و فقط فيلمهاي داراي مجوز را تاييد ميکنيم. نوش آبادي درمورد فيلم رستاخيز که هنوز بحث اکران آن در کشور مشخص نيست، اظهار اميدواري کرد که پس از اصلاح، اين فيلم بتواند در کشورهاي ديگر از جمله عراق که داوطلب است اکران شود. وي افزود: اگر کشوري بخواهد اکران کند از نظر ما منعي ندارد و فيلمساز ميتواند فيلم خود را در هر کشوري اکران کند.
وطن امروز/نگاهی به تبعیض نژادی در سینمای فریبنده آمریکا
رؤیای حباب!
فمینیسم با عنوانی فریبنده و برچسبی ظاهری از تساوی حقوق زن و مرد، بیش از هر جای دیگر در یکصد سال اخیر به واسطه ویترینی به نام هالیوود به جهان عرضه شده است اما صدای اعتراضهای اخیر ستارههای زن این معبد هنری و فرهنگی غرب، حکایت از حقیقتی دیگر دارد.
به گزارش نسیم، از ستارهای چون مریل استریپ که طی نامهای برای اعضای کنگره آمریکا داد سخن از تبعیض نژادی در دل سینمای غرب داشت تا کمپین حمایت از حقوق زنان در هالیوود پس از سخنرانی پاتریشیا آرکت، بازیگر برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن، علامت سوالی بزرگ پیش روی جنبش پرهیاهوی فمینیسم قرار گرفت. حالا بعد از گذشت چندین ماه از سخنرانی پاتریشیا آرکت و حمایت استریپ، این بازیگر رکورددار نامزدی اسکار به خاطر اکران فیلم جدیدش «سافرگت» به جشنواره تلوراید رفته است. اثر جدید مریل استریپ درباره حقوق زنان بوده و این بازیگر قهار، فیلم جدیدش را داستان بسیاری از زنان حال حاضر غربی دانسته و عنوان کرده که ما هنوز نمیدانیم آیا واقعا میتوانیم زندگی خودمان را عوض کنیم یا نه؟ پس از او، این ریچل مک آدامز بود که ابراز خوشحالی کرد یک فیلم منجر به افزایش بحثها درباره حقوق زنان شده است.
استریپ چندی پیش نیز به نشانه اعتراض به تفاوت درآمد میان زنان و مردان نامهای به کنگره آمریکا فرستاد و در متن آن آورد: «این نامه را نوشتهام تا از شما بخواهم برای تساوی به پا خیزید. برای مادرتان، دخترتان، خواهرتان، همسرتان یا خودتان. با حمایت فعال از اصلاح تساوی حقوق این کار را انجام دهید». این نوع دادخواست سیاسی حتی مایکل مور را بر آن داشت تا در مصاحبهای طنازانه، مریل استریپ را شایسته حضور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بداند!
آنچه مسلم است وکالت و امور حقوقی در آمریکا بهعنوان بالاترین و متشخصترین حرفه محسوب میشود و این کشور مدعی است از نظام حقوقی پیشرفتهای برخوردار است که قاعدتا استیفای حق نوع بشر هم در چنین نظامی داعیه زیادی دارد اما نامه ستاره زن هالیوود از این جهت قابل تأمل است که وی از کنگره آمریکا درخواست کرده تا دوباره برای تساوی و تضمین برابری حقوق زنان و مردان در قانون آمریکا تلاش کنند. پیش از این هم مریل استریپ در گفتوگویی با بانوی اول کاخ سفید، میشله اوباما از تساوی حقوق زنان دفاع کرده بود. وی چندی پیش، هنگام سخنرانی پاتریشیا آرکت بازیگر برنده اسکار در مراسم آکادمی هم با فریادهای خود از تساوی حقوق زنان دفاع کرده بود.
مجموعه این اخبار نشان میدهد که در قرن بیست و یکم هم زنان همچنان در سطح جایگاهی چون هالیوود برای استیفای حقوق خود به دنبال مردان میدوند اما از سویی برای تظاهر افتخار میکنند که با همه شرایط خود را فمینیست بدانند. البته مبنای فمینیسم بهعنوان مکتبی که انسانی تراز را فرض کرده است، بزرگترین توهین به زنان محسوب میشود. حال در این شرایط که بازیگر فوقستاره زن آمریکایی حقوق خود را در جامعه آمریکایی پایمال شده میداند و برای اصلاح آن در قرن 21 درخواست قیام میکند، دیگر وضعیت اقشار عادی زنان این کشور غربی مدعی دفاع از حقوق بشر را که تریبونی به اندازه این بازیگر سرشناس برای ابراز نظر ندارند میتوان حدس زد! در همین ایران خودمان هیچگاه شنیده نشده که یک سینماگر زن از تبعیض جنسیتی از نوع آنچه در هالیوود مطرح میشود حتی گلایه داشته باشد. در واقع در سینمای کشوری مثل ایران که در ظاهر بینالمللی و توسعهیافته محسوب نمیشود و زنان به اندازه مردان در سینما و هنرهای نمایشی حضور دارند هیچگاه مطالبات با رویکردهای جنسیتی دنبال نشده است.
جالب است که با نگاه به ابعاد گسترده اعتراض زنان بازیگر هالیوود مبنی بر نادیده گرفته شدن و پایین بودن دستمزدشان نسبت به مردان و مقایسه آن با شرایط دستمزد در ایران مشاهده میشود که این تبعیض در کشوری که اصولا داعیه تساوی حقوق زن و مرد را ندارد به هیچ وجه مشاهده نمیشود، یعنی تقریبا درآمد بهترین بازیگران زن و مرد ایرانی در یک سطح قرار دارد.
در ادامه بررسی حباب شکلیافته پیرامون واقعیت هالیوود میتوان رجوعی به آمار منتشره درباره درآمد نقشآفرینان مرد و زن هالیوودی داشت که چندی پیش از سوی نشریه اقتصادی فوربس منتشر شد و گاردین در این باره نوشت: با مقایسه فهرست دوم که شامل درآمد زنان بازیگر بود میتوان دید که درآمد اما استون، ناتالی پورتمن و آن هاتاوی کمتر از درآمد یک بازیگر مرد یعنی آدام سندلر است. حالا سوالی که مطرح است این است که چرا نباید فهرستی متشکل از همه بازیگران زن و مرد منتشر شود تا پردرآمدترین بازیگران جهان یا هالیوود شناخته شوند؟ آیا این کار تاییدکننده سخنرانی پاتریشیا آرکت بازیگر فیلم تحسینشده «پسربچگی» در مراسم اسکار نیست که به تبعیض جنسیتی در هالیوود اعتراض کرده بود؟ او خطاب به تماشاگران در دالبی تئاتر لسآنجلس گفته بود: دیگر زمان این فرا رسیده که دستمزد یکسان برای همه در نظر گرفته شود. این در حالی است که اندکی قبل از مراسم اسکار اعلام شده بود که بازیگران مرد فیلم «کلاهبرداری آمریکایی» ساخته دیوید اوراسل یعنی کریستین بیل و بردلی کوپر در ۹ درصد از منافع فیلم شریک بودند در حالی که امی آدامز و جنیفر لارنس هر یک ۷ درصد دریافت کردند، این در حالی بوده که لارنس جایزه اسکار را هم در کارنامهاش داشته است.
آنچه مسلم است و بارها فریاد اعتراض بازیگران هالیوودی را هم درآورده است، نگاه شدید جنسیتی در سینما و رسانههای آمریکایی است البته واضح و مبرهن بوده که نگاه جنسیتی به مسائل مختلف در آمریکا بسیار ریشهدار است، چرا که در سطح حوزهای مثل سینما که از آن انتظار فرهیختگی میرود و نیز رسانههای غربی، این مساله امری عادی محسوب میشود و فهرست فوربس هم نشان میدهد این مشکل حالا حالاها حلشدنی نیست. فوربس در تشریح این تقسیمبندی میگوید در یک فهرست واحد تعداد کمی از زنان میتوانستند جای داشته باشند ضمن اینکه یک فهرست سالانه متشکل از ۱۰۰ چهره برتر را هم منتشر میکند که در آن دیگر تفکیک جنسیتی صورت نمیگیرد. ناتالی رابهمد از بخش سرگرمی فوربس میگوید اگر این کار را میکردیم دیگر نام زنان در این فهرست جایی نمیداشت چون تنها ۴ بازیگر زن بالای ۲۰ میلیون درآمد داشتهاند در حالی که ۲۱ بازیگر مرد از ۲۰ میلیون بالاتر درآمد کسب کردهاند.
وی میافزاید: ما این کار را انجام دادیم تا عدالت را برقرار کرده باشیم. با وجود اینکه گردانندگان کمپانیهای هنری و فرهنگی حساب زیادی روی درآمدزایی به واسطه جذابیتهای جنسی زنان باز میکنند اما سهم زنان از این درآمد ناچیز است.
برای ردیابی نگاه منفی به زن باید رجوعی به فلسفه و اندیشه مغرب زمین در تمدن یونان داشت، آنجا که ارسطو از فلاسفه نامی یونان میگوید: «نسبت زن به مرد مثل نسبت غلام به مولا و بدن به روح و قوه مفکره و مثل نسبت اقوام وحشی به یونانیان است. زن مرد ناقصی است که در مرحله پایینتری رشد و نمو میکند. برحسب طبیعت جنس نر مافوق و جنس ماده زیردست است، نر حاکم و ماده محکوم است!» زن در اندیشه قرون وسطایی نیز منفور، عاجز و محروم از مالکیت بود آنچنان که وقتی زن با املاک شخصی خود به خانه شوهر وارد میشد حق مالکیتش سلب و مالکیتش خود به خود به شوهرش منتقل میشد. ریشههای عمیق تبعیض جنسیتی و نگاه به زنان بهعنوان موجوداتی حقیر در تمدن و تاریخ مغرب زمین باعث میشود بهرغم سر دادن شعارهای پرطمطراق در حمایت از زنان شاهد باشیم که در زیر پوستین پرزرق و برق غرب با ویترین معبد سینمایی آن یعنی هالیوود زخمهای کهنهای نهفته که هر از گاهی سر باز میکند.
وطن امروز/وقتی سم بیاخلاقی تن فرهنگ را رنجور میسازد
درد بدفهمی!
درباره حواشی برنامه خندوانه
مرتضی اسماعیلدوست: استندآپ کمدی جمعهشب برنامه خندوانه مانند همه اجراهای گذشته با ارائه فضایی شاد و سرخوشانه از سوی شرکتکنندگان شناختهشدهای چون امیرمهدی ژوله و امین حیایی در جریان بود و هر یک براساس طراحی روایت و خلاقیت نمایشی در این مسابقه سرگرمکننده اجراهای خود را به انجام رساندند. نکته شگفتانگیز پس از اتمام این برنامه با فضای مسمومی پیش آمد که در شبکههای بیحصار مجازی رخ داد و نخستین بار کاریکاتوریستی با نام بزرگمهر حسینپور در صفحه اینستاگرام خود از مخاطبانش خواست در مسابقه استندآپ کمدی برنامه خندوانه به امین حیایی رای ندهند! دلیل این سیاستزده طرفدار اصلاحات همچون کاراکترهای خمیده عقل(!) کارتونهای کودکانه، حضور بازیگر مطرح سینمای ایران در فیلم «قلادههای طلا» محسوب شد و اینکه «همین که کسی قلاده طلا رو بازی کنه از نظر من فاقد صلاحیت رای دادن میشه!» این نوشته خامدستانه وی که آغاز غباری نشسته در مسابقه اخیر خندوانه بود، روال همیشگی این برنامه پرطرفدار را از فرهنگی شادیآور و مسابقهای طنازانه به سطح نازل سیاستزدگی کشاند و عقدهگشاییهای حزبی بر سیمای رقابتی دوستانه میان هواخواهان سایه افکند. نمایشی مضحکانه از یک دوئل بیفرهنگی که حتی شرکتکنندگان این مسابقه را به تعجب وا داشت، چنانکه امیرمهدی ژوله، نویسنده خوشقریحه و طنزپرداز در واکنش به فضای دوقطبی که بعد از اجرای استندآپ کمدی او و امین حیایی پیش آمده، نوشت: «ماجرا این است که من 15 دقیقه با انسان نازنینی به نام امین حیایی رقابت کردم ولی این فقط یک مسابقه است. بعد از این ماجرا ما حتما با یکدیگر کار خواهیم کرد، همدیگر را خواهیم دید و رابطه و رفاقت خواهیم داشت. طی این فرآیند هم کلی به ما خوش گذشته، چه هنگام اجرا، چه پشت صحنه. او کمدی اکت و حرکت اجرا کرد و من کمدی مبتنی بر دیالوگ و کلام. خیلی هم یکدیگر را دوست داریم و رفقای خوبی برای هم هستیم. این فضاهای دوقطبی یا فضای هواداری که دیدم این چند شب پشت اجراهای خندوانه شکل گرفته نقضکننده هدف این برنامه است. چند نفر کمدین و بازیگر آمدهاند و بیهیچ مشکلی تصمیم گرفتهاند در این مسابقه شرکت کنند. اولین درد من بدفهمی است. اتفاق خوبی افتاده، چرا باید به چنین جاهایی ختم شود؟ من یک هفته نیست که صفحه اینستاگرامم را باز کردم و خیلی خوشحال شدم که این چنین مورد استقبال قرار گرفت چون در عرض یک هفته 55 هزار فالوئر پیدا کرد و این یک رکورد است اما با اتفاقاتی که افتاده تصمیم گرفته ام صفحهام را ببندم!» این هجمهها علیه امین حیایی در حالی است که این بازیگر مطرح آثار بسیاری در سینمای ایران و در گونههایی متفاوت با درجات کیفی ضعیف تا ارزنده داشته و کارنامهای رنگارنگ از «دو همسفر» تا «خانوم» را در حافظه سینمای ما کاشته است.
در این بیاخلاقیهای فضای مجازی که متاسفانه هیچ ساز و کار امنی از وجود نظارت بر آن یافت نمیشود، همچون گذشته که انگارهای سیاستزده و خامدستانه بر وجوه کیفی و محتوایی آثار هنری غلبه داشت باز هم شاهد رخنمایی رنگ تاریک بیاخلاقی بر چهره اخلاقگرای فرهنگ و هنر شدیم تا خاطره تلخ نزاعهایی غیرسینمایی از جنس «اخراجیها» یا «جدایی نادر از سیمین» زنده شود. در روز شنبه، تقابل سیاسی میان هواداران ناآگاه به بهانه طرفداری از هنرمندانی مردمی و نامردمی! با ایجاد کمپین «نه به امین حیایی» چنان بوده که در فضای مجازی هجمهای سخت برای بازیگری شناختهشده چون امین حیایی شکل گرفت تا باز هم سیاستپیشگان مدعی دموکراسی و آزادی عقیده و بیان به نقض گفتارهای خود در عمل برآیند! در این میان امین حیایی نیز با نوشتن یادداشتی نسبت به فضای مسموم این چند روزه واکنش نشان داد که در بخشی از متن وی آمده است: «من امین حیایی بهعنوان بازیگری که سالهای سال در سینما و تلویزیون میهمان چشمهای شما بودم، فقط و فقط برای شادی مردم کشورم در جایگاه خنداننده ایستادهام نه هیچ چیز دیگری. و اصل و اصل و مهمترین اصل به نظر من دوستی، صلح و شادی مردم ایران است. ما همه با هم دوست و یکدل هستیم، پس خواهش میکنم از هرگونه بیاحترامی بپرهیزیم و تلاش کنیم مهر را به چشمهای هم هدیه کنیم». نزاع و درگیری ناپختهای میان برخی مخاطبان برنامه در فضای مجازی با رقابت میلیمتری این 2 طنزپرداز ارزنده تا آخرین دقایق ادامه دارد و در دقایقی از زمان رایگیری برنامه خندوانه نیز سرور آن قطع شد. در نهایت مهم نیست که کدام گزینه به مرحله نیمهنهایی جام دوستی خندوانه صعود خواهد کرد، چرا که هر نتیجهای در اینگونه مسابقه غیرجوانمردانه رخ دهد، یک شکست بزرگ برای همه بازیگرانی است که تن به ترکیب غیراخلاقی در میدان ناهموار عقدهورزی زدند!
وطن امروز/نمایش «دریادلان» به قلب روایتی از شهدای غواص میرود
نمایش «دریادلان» با موضوع شهدای غواص و در همجواری با هفته دفاعمقدس در پارک دانشجو در حال اجراست. به گزارش هنرآنلاین، امیرحسین شفیعی نویسنده و کارگردان این نمایش گفت: تفحص و کشف شهدای غواص همچنین تشییع پیکر آنها یک فضای احساسی را در ایران به وجود آورد که هنرمندان نیز بهعنوان بخشی از این خانواده بزرگ تحتتاثیر اتفاقات قرار گرفتند و گروه تئاتر ایران نیز سعی کرد در راستای تجربههای پیشین خود که در حوزه تئاتر مقاومت و ارزشی است، این واقعه را مورد بررسی قرار داده و به اجرا در آورد. شفیعی ادامه داد: در نمایش «دریادلان» عموما قصه و اجرا را به صورت کارگاهی و به صورت خلاقه پیش بردهایم چون معتقدم تئاتر محیطیای که دارای ویژگی نوین در اجرا باشد و صورتی خلاقه به خود گیرد بهخاطر برخورد مستقیم و خارج از مناسبات سالن میتواند علاوه بر جذب مخاطب، تماشاگران زیادی برای تئاتر پرورش دهد. این هنرمند تاکید کرد: تمام این تلاشها و سختیها و هزینهها فقط به خاطر این موضوع صرف میشود که نمایشی آبرومند و در شأن شهدا تولید شود و از هرگونه سطحینگری و سادهانگاری دوری شود و صادقانه نمایش را پیش ببریم. نظر من این است که علاوه بر آنکه از شهدا نباید بهره تبلیغاتی برد، ایشان افتخارات ملت ایران هستند و به هیچ جناح سیاسی خاصی وصل و مربوط نمیشوند. درکل میتوانم به جرأت بگویم این نمایش به سفارش احساسات صادقانه و قلبی من تولید شده است. او درباره حمایتهای انجامشده از سوی ارگانهای فرهنگی گفت: در تولید این اثر مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری، مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، اداره کل هنرهای نمایشی ایران، انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس و دبیرخانه جشنواره تئاتر مقاومت به صورت معنوی و لجستیک از ما حمایت کردهاند. نمایش «دریادلان» از تاریخ 26 شهریور ساعت 19 و همزمان با ایام هفته دفاعمقدس در فضای داخلی استخر بزرگ پارک دانشجو اجرا خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com