کد خبر: ۲۹۲۲۶۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
بیست و ششم شهریور ماه سالروز آزادسازی سوسنگرد

وقتی با دستور امام و مجاهدت سربازان اسلام، سوسنگرد آزاد می‌شود

بعد از تماس شهید کریمی، شهید"رحمان دادمان" که فرمانده سپاه تبریز بوده است مطلع میشود، میرود خدمت شهید آیتالله مدنی و با او مطرح میکند و آیتالله مدنی هم میگوید من فردا میروم پیش امام و با او مساله را مطرح میکنم و آیتالله مدنی هم میرود پیش امام و میگوید سوسنگرد در حال سقوط است.

گروه فرهنگ مقاومت - سوسنگرد یکبار در روز هشتم مهر اشغال و دهم مهر با عملیاتی که شهید غیوراصلی در حمیدیه انجام داد، آزاد شد. بار دوم عراقیها تلاش کردند از طریق لشگر پنجم مکانیزه از جبهه جنوب و از طریق لشگر 9 از جبهه شمال، جاده حمیدیه - سوسنگرد و بعد سوسنگرد را اشغال بکنند که فرمانده سپاه سوسنگرد شهید محمدرضا پورکیان که دانشجوی دانشگاه اهواز و عضو سپاه اهواز بود، به دشمن حمله کرد و آن را از جاده حمیدیه عقب راند و بعد خودش هم شهید شد؛ بنابراین آنها در اشغال سوسنگرد ناکام ماندند.

به گزارش بولتن نیوز، عراقیها از تجربه اشغال اول و عقبنشینی 24 مهر، آمدند یک برنامه جدیدی ریختند و حجم وسیعی را آماده حمله کردند که قابل توجه است. مخصوصا بعد از این که خرمشهر را در چهار آبان اشغال کردند، هشتم آبان 59 تیپ 33 نیروی مخصوص و تیپ 6 زرهی عراق برای اشغال آبادان به ذوالفقاریه حمله کردند اما شکست خوردند و برگشتند در شمال بهمنشیر خط دفاعی درست کردند. برای مقابله با دشمن 100 نفر از نیروهای سپاه آبادان و نیروهای داوطلب مردمی در مساجد و پایگاهها سازماندهی شده بودند.

شکست در آبادان و طول کشیدن جنگ به جای یک هفته به 55 روز، عراق را با یک بحران در تهاجم مواجه کرده بود. غیر از شهرهای بستان، موسیان و سومار یا قصرشیرین که مرزی بودند و دشمن بلافاصله پس از عبور از مرز آنها را اشغال کرد، در عمق خاک کشور ما جای قابل توجهی دستشان نبود. درست است که تا پشت رودخانه کرخه در شوش آمده بودند؛ بنابراین سیاست و استراتژی را بر این گذاشتند که یک نقطه قابل توجهی را اشغال بکنند. آن وقت در آن زمان هویزه دست ما بود. هویزه 11 کیلومتری جنوب سوسنگرد قرار دارد. «رفیه» دست ما بود که تازه در حاشیه هور و در عمق بود و بخشی از منطقه دشت آزادگان در دست نیروهای ما بود و سوسنگرد نیز پشت اینها قرار داشت.

عراقیها گفتند مناسبترین جا برای ما سوسنگرد است. یکی به خاطر اینکه مردمش عرب زبان هستند اگر شهری به نام سوسنگرد که اسمش را گذاشته بودند «خفاجیه» اشغال بکنیم میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم و منطقه دشت آزادگان را کاملا اشغال کنیم. با اینکه در اهواز موفق نشدیم و اینکه اگر آبادان را نتوانستیم اشغال کنیم حداقل سوسنگرد را بگیریم و بعد هم حدود 60 کیلومتر در عمق خاک ایران را اشغال بکنیم و شهر سوسنگرد در اختیار ما قرار بگیرد. این امر از نظر تبلیغاتی برایشان خیلی مهم بود.

سوسنگرد را در 23 آبانماه سال 59 از چهار طرف اشغال کردند و این اشغال چهارطرفه فضا را برای ما خیلی سنگین کرد. عراقیها تا روز سوم خودشان را به بستان میرسانند. اما نمیتوانند از رودخانه کرخه عبور و شهر بستان را اشغال کنند. از شمال رودخانه کرخه میآیند تا سلطانیه. روز چهارم یا پنجم سلطانیه بودند. در روز پنجم از سلطانیه پل میزنند و سوسنگرد را اشغال میکنند و روز ششم جاده حمیدیه به سوسنگرد را اشغال میکنند. روز هشتم میرسند به حمیدیه. در مسیر، پل میزنند، سرپل میگیرند و حرکت میکنند و کسی در مقابلشان نبوده که مقاومت کند. شب پشت رودخانه کرخه مستقر میشوند که صبح به اهواز بروند که در همان زمان هم انبار مهمات لشگر 92 آتش میگیرد و مسائلی پیش میآید.

آقای شمخانی فرمانده سپاه خوزستان در آن سال، باقی مانده بچه های سپاه را برای مقابله با دشمن جمع میکند. شهید علی غیوراصلی» مسوول آموزش سپاه اهواز شبانه همراه نیروهایش با دودستگاه بیسیم، یک قبضه آرپی جی و اسلحه و دو سه دستگاه خودرو به سمت حمیدیه حرکت میکنند و وقتی میرسند میبینند که عراقیها پشت رودخانه کرخه، در زمینهای کشاورزی حمیدیه مستقرند که صبح برای تصرف اهواز حرکت کنند.

نیروهای غیوراصلی ساعت 4 صبح که عراقیها در خواب بودند به آنها حمله میکنند و این شبیخون باعث میشود عراقیها از دروازه های حمیدیه فرار و به سمت سوسنگرد عقب نشینی کنند. نیروهای غیوراصلی، عراقیها را تا سوسنگرد تعقیب میکنند. روز بعد عراق سوسنگرد را تخلیه و عقب نشینی و مهمات را هم منهدم میکنند.

امام در مورد سوسنگرد میفرمایند: سوسنگرد نباید اشغال بشود و سوسنگرد را آزاد کنید

بعد از تماس شهید کریمی، شهید"رحمان دادمان" که فرمانده سپاه تبریز بوده است مطلع میشود، میرود خدمت شهید آیتالله مدنی و با او مطرح میکند و آیتالله مدنی هم میگوید من فردا میروم پیش امام و با او مساله را مطرح میکنم و آیتالله مدنی هم میرود پیش امام و میگوید سوسنگرد در حال سقوط است.

امام که دستور میدهد شهر نباید اشغال بشود، فرمان را به نماینده خودشان که مقام معظم رهبری بوده و آقای فلاحی، جانشین ستاد مشترک میدهد و آنها طی نشستی در اتاق جنگ خوزستان بحث میکنند که چه کار باید کرد؟ در آن جلسه، مقام معظم رهبری، شهید چمران، شهید فلاحی، رحیم نژاد، داوود کریمی، حسن باقری و فرمانده لشگر 92 و استاندار خوزستان آقای غرضی و شهید فکوری فرمانده نیروی هوایی بحث میکنند. شهید باقری وضعیت دشمن و اشغال شهر را گزارش و نحوه آزادسازی شهر را نیز توضیح میدهد. حالا نقل قول این جلسه را مقام معظم رهبری هم ظاهرا قبلا فرموده اند. که در آنجا برای شکست سوسنگرد برنامه ریزی میکنند. نیروهای سپاه سوسنگرد، سپاه اهواز، تیپ 2 دزفول، هوانیروز و نیروهای شهید چمران. هرکسی هرچه داشته برمیدارد میآورد روز بیست وپنجم حمله میکنند و بیست وششم شهر آزاد میشود.

این عملیات با فرماندهی مستقیم حضرت آقا و شهید چمران با موفقیت به پایان می‌رسد و سوسنگرد برای همیشه آزاد می‌گردد مناطق مرزی بستان و چزابه در اشغال دشمن باقی می‌ماند تا این‌که عملیات طریق‌القدس در نیمه شب دی ماه سال ۶۰ به فرماندهی شهید سپهبدعلی صیاد‌شیرازی به اجرا درآمد و۶۵۰کیلومترمربع از سرزمین‌های جمهوری اسلامی ایران و مناطق بستان و چزابه آزاد گردید و برای اولین‌بار نیروهای جمهوری اسلامی ایران به مرزهای بین‌المللی رسیدند.

راوی: سردار فتح الله جعفری


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۶
0
1
واقعا اگر سپاه نبود کشور هم نبود.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین