کد خبر: ۲۹۱۹۶۸
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ / 25 شهریور 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکندچه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفتدر این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودندتا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازنداما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اندبه عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده استاما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…

فرهنگ در رسانه

به همین دلیل ما در بولتن نیوز سعی کرده‌ایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلی‌ترین مطالب فرهنگی روزنامه‌ها بپردازیمبه عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه »تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشورتا به این طریق، حداقل اصلی‌ترین مقولات فرهنگی که در روزنامه‌ها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شودالبته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت می‌کنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

*****

آفتاب یزد/مسعود خیام:

همه ما به‌زودی انگلیسی حرف می‌زنیم!

فرهنگ در رسانه

مسعود خیام، نویسنده و پژوهشگرگفت: هر نوع جنبشی برای بهبود زبان باید توسط فرهنگستان زبان، آموزش و پرورش و سردبیران روزنامه‌ها شروع شود. هر رسانه باید ویراستار حرفه‌ای داشته باشد. ما باید در پاسداری از زبان، فرانسه، انگلیس و آلمان را سرلوحه خود قرار دهیم و ببینیم که چطور با علاقه و تعصب از زبان خود نگهداری می‌کنند و لحظه‌ای از آن غافل نیستند. ما زبان فارسی را که همچون فرش فاخر ابریشمی است، کف خیابان رها کرده‌ایم و مدام از روی آن رد می‌شویم. او در گفتگو با ایسنا با بیان این‌که اشتباه‌های زبانی یک یا دو بخش نیست، گفت: در هزاران بخش از زبان اشتباه وجود دارد؛ بخشی از آن به زبان و بخش دیگر به خط بازمی‌گردد. اگر بخواهم ساده بگویم، متولیان زبان امام‌زاده‌ زبان فارسی را رها کرده‌اند و زبان اصلاً برای‌شان مهم نیست. خیام اشتباه‌های رسانه‌ها را بسیار زیاد دانست و اظهار کرد: زمانی که می‌بینم در گویش تلویزیون و رادیو و نوشتار رسانه‌های مکتوب روزانه چقدر غلط وجود دارد، مات می‌مانم. روزگاری معلمانی مانند شاملو بودند که بارها این اشتباه‌ها را گوشزد کردند و خود من چندین‌بار نامه نوشتم، اما گوش شنوایی نیست. تلویزیون و رادیو نه تنها متولی زبان نمی‌شوند بلکه غلط‌های جدیدی ایجاد می‌کنند. او با بیان مثالی ادامه داد: مثلاً کلمه «برای» ادات مالکیت نبود، «برای» در پاسخ به چرایی و برای بیان علت به کار می‌رفت. مثلاً زمانی که می‌گفتیم چرا این کار را نکردی؟ فرد مقابل در پاسخ می‌گفت برای این‌که زمان نداشتم. اما الان به جای کلمه «مال» از «برای» استفاده می‌کنند. شروع این اشتباه از تلویزیون بود. با این کار ادات مالکیت (مال) از جمله‌بندی‌های ما بیرون رفت. در زبان فارسی مانند این اشتباه‌ها بسیار اتفاق افتاده و قطعا‌ً ادامه‌ این اشتباه‌ها از عظمت زبان می‌کاهد و آن را الکن می‌کند. مسعود خیام با بیان این‌که در قرن هجدهم فارسی زبانی بین‌المللی بود، بیان کرد: زمانی که با پروفسور جان گری مستشرق و استاد تاریخ دانشگاه آکسفورد دیدار داشتم، مدارکی به من داد که نشان می‌داد در قرن هجدهم افرادی که از غرب و کمپانی هند شرقی برای تجارت به سمت شرق می‌آمدند، زبان تجاری‌شان زبان فارسی بوده است. زبان فارسی بیش‌ترین کارایی را در شرق داشت که متاسفانه توسط ما شهید و مظلوم واقع شده است. این نویسنده درباره‌ مشکلات خط فارسی گفت: زبان فارسی خوب است اما خط فارسی کارایی فنی و علمی ندارد، البته برای نامه‌های عاشقانه و شعرها و غزل‌ها کافی است، ولی به ریاضی، شطرنج و کامپیوتر که می‌رسد کارایی خودش را از دست می‌دهد. در ضمن خط در حال حاضر به دست جوانان افتاده و به چیز عجیبی تبدیل شده است. زبان فارسی از زمانی که در پیامک‌ها به «فارگلیسی» تبدیل شده و آداب مدون‌شده‌ای برای آن وجود نداشته، لطمه زیادی دیده است. او درباره ارزش زبان فارسی بیان کرد: خود من شخصاً بارها با فرهنگستان در این‌باره صحبت کردم اما انگار نه انگار؛ کسی توجه نکرد. زبان فارسی مانند هر چیزی که به راحتی به دست بیاید، ما قدرش را نمی‌دانیم و زمانی اهمیتش را متوجه می‌شویم که آن را از دست بدهیم. زبان فارسی یکی از باازرش‌ترین میراث‌ فرهنگی بشر است که به دست ما رسیده است. این نویسنده افزود: 60 هزار زبان وجود داشته اما در حال حاضر حدود سه‌هزار زبان فعال داریم. اگر بخواهیم تنها 10 زبان را از میان این‌ها بیرون بکشیم، قطعاً یکی از آن‌ها زبان فارسی است زیرا همه نوع کارایی داشته است، اما کم‌لطفی‌ها و توسری‌های‌ ما این زبان را بیش از پیش از بین می‌برد. او با بیان این‌که تعجب‌آور است که رسانه‌ها غلط‌های املایی و گرامری بسیاری دارند، اظهار کرد: زمانی که این غلط‌ها را می‌خوانم یاد عبارت «وای به روزی که بگندد نمک» می‌افتم. در حال حاضر شاعران و نویسندگان مشهور هم بسیار غلط می‌نویسند. یک شاعر چند وقت پیش یک شعر برای من فرستاد که غلط‌های املایی بسیاری داشت. به عنوان مثال «بی‌محابا» را با «ه» نوشته بود. زمانی که به او اطلاع دادم تنها پاسخش این بود که "ای بابا مگر چه می‌شود؟!" در واقع بی‌اعتنایی به زبان امری ملی شده است. به زودی زمانی می‌رسد که همگی مجبور می‌شویم به زبان انگلیسی صحبت کنیم! خیام در پایان گفت: بی‌توجهی متولیان فرهنگستان، مطبوعات، نویسنده‌ها، تلویزیون و رادیو و خبرگزاری‌ها باعث نابودی بیش‌تر زبان می‌شود. بارها این نکات را به این مراکز گوشزد کرده‌ام. یکی دیگر از اشتباه‌هایی که صداوسیما آن را رواج می‌دهد استفاده از «اینک» است. «اکنون» برای زمان و «اینک» برای مکان استفاده می‌شود اما صداوسیما «اینک» را به عنوان جایگزین «اکنون» استفاده می‌کند. البته امکان دارد «اینک» جایگزین اکنون شود اما نه همه جا؛ تنها جاهای مشخصی این امکان وجود دارد. اگر نمی‌دانستند، بحث دیگری بود. اما من بارها از طریق تلفن این نکته‌ها را به آن‌ها گوشزد کرده‌ام، اما معنی این لجبازی را نمی‌فهمم./ ایسنا

آفتاب یزد/پوران درخشنده:

همیشه دغدغه فیلم دفاع مقدس داشتم

فرهنگ در رسانه

پوران درخشنده در خصوص سینمای دفاع مقدس گفت: من از ابتدای کار فیلمسازی‌ام دغدغه ساخت فیلم دفاع مقدس داشتم و باید بگویم که اولین فیلمنامه ای که در روزهای ابتدایی ورودم به این عرصه نوشتم در خصوص حضور پررنگ زنان در 8 سال دفاع مقدس بود، اما متاسفانه شرایط برای ساخت آن فراهم نشد. وی در گفتگو با میزان افزود: با توجه به اهمیت ژانر سینمای دفاع مقدس ضمن انجام پژوهش های جدی در این زمینه باید فیلم سازان به خوبی حمایت شوند تا بتوانند ایثار و رشادت های جوانانی که برای وجب به وجب این آب و خاک مجاهدت کردند را به تصویر بکشند. وی افزود: باید به گونه ای از فیلم سازان این عرصه حمایت شود که آنان به جز دغدغه فیلم سازی، دغدغه دیگری نداشته باشند و بتوانند اثر قابل دفاعی را ارائه دهند. این کارگردان ادامه داد: همان طور که گفتم در فایل ذهنی من همیشه ساخت اثری درباره دفاع مقدس و حضور زنان در جنگ وجود دارد و منتظر فراهم آمدن شرایطی برای ساخت فیلمی در این ژانر هستم. درخشنده خاطر نشان کرد: فیلم سازان این عرصه بدون داشتن دغدغه مالی فقط باید به دنبال ساخت اثری با کیفیت مطلوب باشند.


اعتماد/در بيانيه انجمن تهيه‌كنندگان مستقل مطرح شد

روحاني به شوراي عالي سينما نرود! شورا نماينده همه طيف‌هاي سينمايي نيست

اعتماد| شوراي عالي سينما كه از بدعت‌هاي سازمان سينمايي در دولت پيشين محسوب مي‌شود، در دوره پيشين با حضور رييس سازمان سينمايي شمقدري و رييس دولت احمدي‌نژاد تشكيل جلسه مي‌داد. اعضاي اين شورا در دولت پيشين تركيبي از داوود ميرباقري، مسعود جعفري جوزاني، احمد نجفي، جمال شورجه، مسعود ده‌نمكي و محسن علي‌اكبري بودند. خردادماه ٩٣ و پس از روي كار آمدن دولت جديد، علي جنتي وزير ارشاد اعضاي جديد اين شورا را مشخص كرد. در تركيب اعضاي جديد به جز مسعود جعفري‌جوزاني كه از دوره پيش اين شورا باقي مانده بود اعضاي تازه عبارتند از خسرو سينايي، پرويز پرستويي، منوچهر محمدي، احمدرضا درويش، سيدرضا ميركريمي و فرهاد توحيدي؛ كه توحيدي و ميركريمي به نمايندگي از خانه سينما در اين تركيب قرار گرفته‌اند. عضويت در اين شورا طبق حكم وزير ارشاد دو ساله است و او در حكمي كه براي اعضاي جديد صادر كرد، نوشته است: «سينماي افتخار آفرين كشورمان نماد ارزش‌هاي اسلامي و ايراني است و چشم اميد صاحبان انديشه‌هاي ناب و اصيل جهان، بدان دوخته شده است. در فضاي سرشار از اميد كنوني، شوراي عالي سينما مي‌تواند منشا ايجاد عزم و اراده ملي براي ارتقاي اين هنر ارزشمند و حل مشكلات و چالش‌هاي پيش رو باشد.»

فرهنگ در رسانه

دليل پيدايش اين شورا از ابتدا اين موضوع تعريف شده بود كه شوراي عالي سينما محلي باشد براي ارتباط مستقيم سينماگران با رياست‌جمهوري و دولت، تا مسائل مهم صنفي و اجرايي در سينما كه در ميانه مراتب اداري و نامه‌نگاري‌ها مفقود مي‌شوند، اين گونه و به صورت مستقيم به اجرايي شدن و ارايه ايده‌ها براي اين صنعت هنري يعني سينما نزديك‌تر شوند. پس از روي كار آمدن دولت يازدهم و تشكيل جلسه شوراي عالي سينما تا به امروز و پس از نزديك به يك سال و نيم هنوز رياست‌جمهوري حسن روحاني در اين جلسات شركت نكرده است. اين مساله در حالي است كه اعضاي اين شورا براي حضور حسن روحاني در اين جلسات رايزني‌هاي متفاوتي كرده‌اند. با اين حال هنوز رييس‌جمهور به شكل رودررو با اين شورا وارد گفت‌وگو نشده است. اين عدم حضور شايد دليل ديگري نيز داشته باشد كه آن را مي‌توان در واكنش صنف «شوراي مركزي انجمن تهيه‌كنندگان مستقل سينماي ايران» -كه ابتداي مردادماه در اداره كار نيز به ثبت رسمي رسيده است، جويا شد. روز سه‌شنبه شوراي مركز تهيه‌كنندگان مستقل در بيانيه‌اي خطاب به علي جنتي، تركيب اعضاي شوراي عالي سينما را از يك گرايش خاص در سينما دانست و تاكيد كرد كه اين شورا نماينده طيف‌هاي مختلف و گرايش‌هاي متفاوت در ميان سينماگران نيست. اين بيانيه كه در پنج بند نوشته شده، آمده است: «١- همان‌گونه كه در نامه مورخ ١٦ ارديبهشت سال گذشته شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينماي ايران به اطلاع رسيد، اين شورا در دولت دهم، شورايي با تركيبي جناحي و بعضا نمايشي بود. اگر چه بسياري از اين افراد هر كدام به تنهايي ارزش و احترام داشتند اما سمت و سوي اصلي و برآيند تركيب شورا، بيشتر جناحي و نمايشي بود به همين دليل نيز نتيجه ملموسي به بار نياورد. ٢- با حضور دولت تدبير و اميد جناب آقاي دكتر روحاني، انتظار مي‌رفت همه امور مملكت و از جمله مسائل سينما نيز با همان منش اعلام‌شده «تعديل» سامان گيرد و حركت به سوي صلاح و نجات باشد. متاسفانه در خصوص موضوع اين نوشته يعني «شوراي عالي سينما» همان رويكرد يك جانبه در تركيب اعلام شده، خودنمايي كرد و همچنان باقي‌ماند. ٣- ما اسامي اعلام شده براي «شوراي عالي سينما» را از اعضاي محترم و موثر سينماي ايران مي‌دانيم، ولي اين تركيب در برگيرنده همه گرايش‌ها و سلايق سينمايي نيست. ٤- همان‌گونه كه قبلا نوشته بوديم مقصود از همه گرايش‌ها و سلايق سينمايي اين است كه «شوراي عالي سينما» بايد محل ارايه نظريه‌هاي مختلف و متنوع در خصوص هنر - صنعت سينما باشد و تركيب اعضاي شوراي عالي نيز بايد جامع متنوع صاحب نظران سينما با گرايش‌هاي مختلف باشد. به گونه‌اي كه مصوبات اين شورا بتواند اثرات قانوني و عملي در عرصه سينما داشته و راهگشاي مشكلات سينما گردد. ٥- ما همچنان انتظار داريم براي جلوگيري از بي‌اثر تلقي شدن «شوراي عالي سينما» و نيز براي اميد آفرين شدن اين شورا تركيب اعلام شده با حضور گرايش‌هاي متنوع سينما و صاحبنظران مجرب سينمايي، تكميل و ترميم شود تا همه اهالي سينماي ايران، به جاي جناحي و نمايشي ديدن شورا، به همه‌جانبه بودن و تاثير‌گذاري آن بنگرند و اميدي دوباره در دل‌هاي‌شان جوانه زند.» به همين جهت نيز با يكي از اعضاي شوراي مركزي انجمن تهيه‌كنندگان مستقل سينماي ايران تماس گرفتيم تا درباره سمت و سوي اين بيانيه پرسش و جو كنيم. اين عضو اصلي شوراي مركزي انجمن تهيه‌كنندگان مستقل با بيان اينكه رويكرد اين نامه كاملا درون سينمايي و صنفي است و به هيچ عنوان غرض سياسي و گرايشات سياسي در آن مطرح نيست درباره بازخورد اين بيانيه گفت: «وظيفه ما بيان اين نكته بود و همين كه اين عدم توازن در تركيب اعضاي شوراي عالي سينما اعلام شود و مسوولان متوجه اين موضوع شوند، كافي است.» اين عضو شوراي مركزي تهيه‌كنندگان در انتها تاكيد كرد كه وقتي از طيف‌هاي مختلف صنفي سينما مثل مجمع فيلمسازان يا جامعه صنفي و انجمن مستقل تهيه‌كنندگان و الخ نماينده‌اي در اين شورا نيست و اعضاي اين شورا اكثرا متعلق به يك طيف خاص صنفي هستند، دليلي است بر عدم توازن تركيب شوراي عالي سينما.

شايد يكي از دلايلي كه حسن روحاني رياست‌جمهوري ايران تا به حال در اين شورا شركت نكرده است نيز آگاهي از همين شايبه‌هاست. بايد منتظر ايستاد و واكنش علي جنتي وزير ارشاد را كه طي حكم او اعضاي اين شورا مشخص شده‌اند، نسبت به اين بيانيه مشاهده كرد. با توجه به عملكرد مثبت سازمان سينمايي در طي روي كار آمدن حجت‌الله ايوبي در رياست اين سازمان عملا شوراي عالي سينما كاركردش را از دست داده است و اين سوال مطرح مي‌شود كه اين شورا در شرايط امروز چه تعريف تازه‌اي پيدا خواهد كرد؟


اطلاعات/سخنرانی آیت الله دکتر محقق داماد در همایش «ادیان برای صلح » نیویورک

سرویس فرهنگی‌، هنری‌: کنفرانس بین‌المللی "ادیان برای صلح” با حضور آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد روزهای ۲۶ و ۲۷ شهریور در نیویورک برگزار می‌شود.

فرهنگ در رسانه

به گزارش خبرنگار ما‌، سازمان ملل متحد سالیانه نشست‌های جانبی در موضوعات مختلف برگزار می‌کند و مدیریت و برگزاری این نشست‌ها به موسسات غیر‌دولتی مستقل واگذار می‌شود.

موسسه بین‌المللی ادیان برای صلح امسال نیز یک نشست دو روزه برای سازمان ملل برگزار می‌کند و آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد، رییس گروه مطالعات اسلامی‌فرهنگستان علوم، به عنوان عالم شیعه به این سخنرانی دعوت شده است.

دکتر محقق داماد در این همایش دو روزه دو سخنرانی با عنوان «‌نقش ادیان وتوسعه پایدار ومحیط زیست‌» و «‌کرامت مشترک‌: باورهای دینی وآزادی عقیده‌» ایراد خواهد کرد.

این همایش بین‌المللی با حضور اندیشمندان و متفکرانی از کشورهای مختلف جهان در نیویورک آغاز به کار می‌کند و مراسم افتتاحیه این نشست با حضور بان کی مون دبیرکل سازمان ملل برگزار خواهد شد.

لازم به ذکر است هدف از این کنفرانس تایید هماهنگی و همسازی بین ارزشهای زیربنایی اهداف توسعه پایدار(SDGs) و ارزشهای ادیان بزرگ جهان است. برگزاری این کنفرانس یک هفته قبل از تصویب نهایی اهداف توسعه پایدار (SDGs) توسط رهبران جهان صورت می‌گیرد و نمایندگان بزرگ ادیان جهان در نظر دارند تا این برنامه را از منظر اخلاقی و دینی در کنار دیپلماتها و کارشناسان توسعه بررسی کنند. رهبران دینی طی یک اعلامیه عمومی‌حمایت خود از اهداف توسعه پایدار (SDGs) را در نهایت اعلام می‌کنند.


ایران/گفت‌و‌گو با «رامین صدیقی» تهیه‌کننده برتر جشنواره اکسپو وُمِکس 2015

جایزه ای که باعث شناخت بیشتر موسیقی ایرانی در دنیا شد

اکسپو ومکس‌(‌Womex) در چند روز گذشته رامین صدیقی‌(مدیر نشر موسیقی هرمس) را به عنوان تهیه‌کننده‌ برتر جهان در سال 2015 معرفی کرد. این اکسپو هرساله با محوریت موسیقی ملل؛ فعالان برتر عرصه‌های گوناگون خلق و انتشار آثار موسیقی را انتخاب کرده و طی مراسمی از آنها قدردانی می‌کند. این اتفاق بهانه‌ای شد تا گفت‌و‌گوی کوتاهی با صدیقی داشته باشیم.

فرهنگ در رسانه

نحوه انتخاب اکسپو ومکس و معیار‌های آن به چه صورت است؟

اکسپوومکس هرساله سه کاندیدا چون ناشر، تهیه‌کننده و هنرمند را به عنوان برگزیدگان معرفی می‌کند‌. در واقع این انتخاب بر اساس عملکرد آنها صورت می‌گیرد. انتخاب ناشر برگزیده‌ به این صورت است که شرکتی که خارج از حوزه پاپ و راک فعالیت می‌کند علاوه بر بالاترین فروش محصولات ‌می‌باید آلبوم‌های موسیقی‌اش نیز با اقبال بیشتر و بهتری روبه‌رو شوند. انتخاب هنرمند و تهیه‌کننده برگزیده نیز به این صورت است که ‌در همایش ومکس هیأت داورانی‌ که حضور دارند بدون اعلام اسامی کاندیدا‌ها ‌آنها را معرفی می‌کنند. این نوع همایش مانند جایزه گرمی نیست که در مرحله اول بیش از هزاران نفر کاندیدا شوند و در مرحله بعدی از 5 نفر آخر یک هنرمند یا ناشر برگزیده انتخاب کنند.

به نظر شما این اتفاق چه انگیزه و بازخوردی در آینده نشر موسیقی کشور خواهد داشت؟

قطع به یقین هر اتفاق خوبی که برای کشورمان‌ بیفتد‌ برای ‌دیگرهمکاران نیز می‌تواند ایجاد انگیزه کند. ما همه از یک خانواده هستیم و مهمتر از همه ‌آن است که باید به موسیقی نگاه جدی‌تری داشته باشیم. به نظرم این اتفاق‌ سبب شد مردم دنیا‌ موسیقی ایران را بهتر از قبل بشناسند. به همین علت این اتفاقات و رویدادها با هر میزان ارزشی می‌تواند توجه‌مان را به موسیقی ایرانی بیشتر جلب کند.

در مورد تهیه‌کنندگی این اثر و نقش شما در انتشارات هرمس قدری توضیح دهید‌؟

متأسفانه در خصوص تهیه‌کننده ‌آثار موسیقی در ایران تصور و تعابیر نامفهومی ارائه می‌شود. تصور ما از تهیه‌کننده کسی است که سرمایه انجام یک کاری را بر‌عهده دارد، در حالی که تهیه‌کننده کسی نیست که تنها سرمایه داشته باشد بلکه کسی است که باید در بسیاری از بخش‌های مرتبط با آن کار توانایی داشته باشد، حتی به زعم من، تهیه‌کننده باید مدیر هنری هم باشد و بتواند در توسعه اثر به گونه‌ای عمل کند که اثر در عالی‌ترین سطح ممکن تولید شود. اما متأسفانه در ایران خیلی به این موضوع توجهی نمی‌شود و تصور رایج عموم این است که تهیه‌کننده‌ تنها سرمایه‌گذار است. ما در نشر هرمس سرمایه نداریم‌ اما از لحظه‌ای که یک اثر تولید می‌شود تا زمانی که به یک اثر خوب برای شنیدن می‌رسد، خیلی اتفاقات می‌افتد شما حتی به عنوان یک تهیه‌کننده می‌توانید این نقش را داشته باشید که برای ارائه کار بهتر به یک هنرمند، هنرمند دیگری را معرفی کنید.


ایران/گفت‌و‌گوی «ایران» با دبیر نخستین جشنواره کتاب «سپیدار»

کتاب، ابزاری مؤثر برای حفظ محیط زیست

نخستین دوره جایزه «سپیدار» در شرایطی برگزار می‌شود که متولیان آن به دنبال نهادینه کردن فرهنگ حفظ محیط زیست در میان کودکان و نوجوانان به عنوان سازندگان آینده این سرزمین هستند. فریدون عموزاده خلیلی، دبیر نخستین دوره از برگزاری این جایزه معتقد است برای اصلاح و ارتقای هر بخش از کشور باید حواس مسئولان به انجام کارهای زیربنایی باشد. وی در این باره به «ایران» می‌گوید: « اگر به دنبال حفظ محیط زیست و انجام کارهای اساسی هستیم باید به سراغ مخاطبانی برویم که آینده کشور به دست آنان است. » وی تأکید دارد، جامعه و حتی در ابعاد کلان‌تر، جهان را زمانی می‌توان به سمت و سوی سازندگی و برطرف کردن مشکلات حاضر در بخش‌های مختلف برد که اقداماتی زیربنایی انجام شود. وی تصریح می‌کند: «یکی از پایه‌های مهم فرهنگ‌سازی توجه به این مخاطبان کم سن و سال و تلاش برای بهره گرفتن از توانمندی‌ها و خلاقیت‌های آنان است. تمام تلاش ما در نحوه برگزاری این جایزه هم توجه به همین نکته برای داشتن آینده بهتر در عرصه محیط زیست است.»

فرهنگ در رسانه

به گفته دبیر این جایزه که برای نخستین بار میزبان دوستداران محیط زیست شده جایزه سپیدار از سه پایه اصلی «محیط زیست»، «کودکان و نوجوانان» و «کتاب» برخوردار است.

فراخوان جایزه سپیدار که امسال نخستین دوره‌اش را پشت سر می‌گذارد سال گذشته به اعلام عمومی رسیده است و مراسم اختتامیه آن چهارم مهر ماه برگزار خواهد شد. عمو‌زاده خلیلی در این باره تصریح می‌کند: «بر اساس اعلام فراخوان، ناشران و نویسندگان آثار خود را به دبیرخانه ارسال کردند. از سویی خودمان نیز به جست‌و‌جو پرداخته و کتاب‌هایی را که با بهره گرفتن از موضوع محیط زیست بود بررسی کردیم.» در فراخوان مذکور از کودکان و نوجوانان علاقه‌مند خواسته شد آثاری را که در زمینه محیط زیست در بخش‌های مختلف از قبیل داستان، شعر، تصویرسازی و... خلق کرده‌اند برای داوری به دبیرخانه ارسال کنند. وی درباره تعداد آثار ارسال شده از سوی کودکان و نوجوانان می‌گوید: «با توجه به استقبال خوب بچه‌ها، 900 اثر به دست‌مان رسید که در نهایت 72 اثر به مرحله نهایی داوری راه یافته‌اند. شاید جالب باشد بدانید بخشی از این داوری را خود بچه‌ها بر عهده داشته‌اند.»

در حوزه بزرگسالان نیز در مجموع 370 اثر به دبیرخانه ارسال شده که هر یک از آنها در بخش‌های «داستان تألیفی»، « داستان ترجمه شده»، « شعر تألیفی»، «شعر ترجمه شده»، «مطبوعات» و حتی آثار منتشر نشده نویسندگان و شاعران در ارتباط با محیط زیست بررسی شده‌اند. عموزاده خلیلی درباره اینکه سال آینده شاهد برگزاری دور دیگری از این جایزه خواهیم بود یا نه، تصریح می‌کند: «متأسفانه تعداد کتاب‌های منتشر شده با این موضوع آنقدر کم بود که به ناچار به جای دوره زمانی یک ساله، به بررسی کتاب‌هایی پرداختیم که در فاصله سال‌های 80 تا 93 منتشر شده بودند. از همین رو برگزاری این جایزه به شکل سالانه بستگی به این دارد که سال آینده صاحب چه تعداد اثر در این بخش باشیم.»

با توجه به اینکه برخی از سازمان‌ها به عنوان حامی این جایزه حضور دارند شاید بیم این مسأله برود که جایزه سپیدار در سال‌های آینده به مشکلات و حاشیه‌هایی گرفتار شود که برخی جایزه‌های دولتی و سازمانی به آنها مبتلا شده‌اند. وی در پاسخ به این مسأله می‌گوید: «سازمان‌های حفاظت محیط زیست، آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نشریه دوچرخه و انجمن نویسندگان کودکان و نوجوانان به عنوان حامیان این جایزه حضور دارند. با این حال جایزه سپیدار استقلال خود را حفظ کرده و همچنان خصوصی خواهد ماند.»


ایران/مدیر کل امور نمایش سیما درباره «سرزمین کهن» به «ایران» گفت:

سریال کمال تبریزی امسال به آنتن نمی رسد

«سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی جزو سریال‌های الف ویژه تلویزیون است که بسیاری از مخاطبان منتظر دیدنش هستند. سریالی که زمستان 92 در حالی که فقط سه قسمت از پخش آن می‌گذشت، با اعتراض‌های بسیاری مواجه و همین موضوع منجر به توقف پخشش شد تا بعد از انجام اصلاحات، دوباره روی آنتن برود. کمال تبریزی پس از ساخت فیلم سینمایی طعم شیرین خیال و سریال ابله برای شبکه نمایش خانگی به سراغ انجام این اصلاحات رفت اما گویا هنوز به سرانجام نرسیده و باید منتظر تعیین تکلیف پخش این سریال بود.

فرهنگ در رسانه

روز گذشته «مجید بذرپاش» مدیر تولید این سریال طی گفت‌و‌گویی با ایسنا اعلام کرد پس از هشت سال حضور در این مجموعه، از ادامه‌ همکاری با دست‌اندرکاران سرزمین کهن انصراف داده و دلیل آن را وضعیتی که برای این سریال پیش آمده و همچنین شرایط مالی آن عنوان کرد. این مدیرتولید گفت: دی‌ماه 86 بود که در خدمت طرح قرار گرفتم تا اینکه به سال 94 رسیدیم. بهترین دوره این طرح همان دوره مدیریت آقای پورمحمدی بود. در فاز یک این سریال مشکلی نداشتیم اما پس از آن، مدیریت‌ها تغییر کرد و افراد این طرح را با مشکلات مالی رها کردند.

او با اشاره به اینکه «سرزمین کهن» ضرر مالی زیادی دید، ادامه داد: این طرح با قیمتی که می‌توانست در آن مقطع جمع شود در حال حاضر قابل مقایسه نیست. آن موقع دستمزدها و قراردادها و هزینه‌های جاری برای ساخت و ساز متفاوت بود اما متأسفانه با تورمی که ایجاد شد دچار خنسی و خواب شد.

این مدیر تولید همچنین تأکید کرد: خساراتی که این مجموعه پیدا کرد، غیرقابل پیش‌بینی و جبران است و اکنون که در سال 94 هستیم با شرایط بودجه موجود همچنان این مجموعه مشکلاتی دارد و شروع کردن دوباره آن، کار طاقت‌فرسایی است اما امیدوارم مجموعه جمع شود و کار به پایان برسد.

مدیر تولید مجموعه «سرزمین کهن» در ادامه گفت‌وگوی خود در پاسخ به این پرسش که لوکیشن‌های سرزمین کهن در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارند و آیا برای ادامه کار نیازی به مرمت ندارند نیز توضیح داد: لوکیشن‌هایی که پیش از این برای «سرزمین کهن» ساخته شد از جمله میدان بهارستان، لوکیشن‌های ثابتی هستند که در فاز بعدی هم از آنها استفاده خواهد شد. در حال حاضر این لوکیشن‌ها آسیب ندیده‌اند اما به هر حال وقتی لوکیشنی ساخته می‌شود یکسری هزینه‌های جاری دارد که برای نگهداری صرف می‌شود. وی در این زمینه یادآور شد: در ارتباط با لوکیشن‌های «سرزمین کهن»، سال به سال این لوکیشن‌ها را مرمت کرده‌ایم تا آسیبی نبینند بویژه اینکه این لوکیشن‌ها در منطقه بادخیز هستند به همین دلیل تلاش شده است از آنها بخوبی نگهداری شود و آخرین مرمت، سال گذشته انجام شد.

فرهنگ در رسانه

در همین راستا «محمودرضا تخشید» مدیر کل امور نمایش سیما درباره آخرین اخبار از این طرح به «ایران» گفت: سرزمین کهن سه فاز دارد. اصلاحات فاز 1و 2 توسط آقای تبریزی در حال انجام است و مرحله پیش تولید فاز سوم نیز آغاز شده که تنها پیش تولید آن، حدود 5 ماه طول خواهد کشید. وی با اشاره به اینکه بین تولید فاز دوم و سوم یک سال وقفه افتاده و به همین دلیل برخی از گروه عوامل آن تغییر پیدا کرده‌اند، افزود: فازسوم یک سال تصویربرداری دارد و قطعاً این سریال در سال 94 پخش نخواهد شد و در حال برنامه‌ریزی برای پخش «سرزمین کهن» برای سال 95 هستیم.


جام جم/این روزها باغ‌موزه دفاع مقدس میزبان سومین سمپوزیوم مجسمه‌سازی شهداست

پردیس عشق با ‌ 15 سردیس شهدا

در آستانه هفته دفاع مقدس، 15 هنرمند مجسمه‌ساز از سراسر کشور در باغ‌موزه دفاع مقدس گرد هم آمده‌اند تا در قالب سومین سمپوزیوم مجسمه‌سازی شهدا سردیس 15 شهید را بسازند.

در این رویداد یک هفته ای علی حاجی مرادی، سردیس سردار شهید علی هاشمی را می سازد، مهدی رنگچی سردیس شهید محمد ولی سپهبد قرنی را خلق می کند، سجاد سلمان روغنی سردیس شهید جواد فکوری را می آفریند، حمید رضا صادق زاده با دستان خود سردیس شهید مصطفی احمدی روشن را نقش می دهد، هادی عرب نرمی از شهید مجید شهریاری سردیس می سازد، حسین علی عسگری شهید حسن تهرانی مقدم را سوژه خلق سردیس قرار می دهد، بیژن غنچه پور سردیس شهید ولی فلاحی را می تراشد، رضا قره باغی سردیس شهید محمد بروجردی را جان می بخشد، نادر قشقایی سردیس شهید علی زارع نعمتی را نقش می کند، میثم کریم پور احمدی شهید مسعود علیمحمدی را سوژه خلق سردیس قرار می دهد، ملک دادیار گروسیان سردیس شهید مهدی زین الدین را خلق می کند، قدرت الله معماریان اصفهانی سردیس شهید موسی نامجو را می تراشد، نگار نادری پور سردیس شهید سردار داوود کریمی را می آفریند، جعفر نجیبی سردیس شهید احمد کاظمی را می سازد و علی وزیری کنگ زیتون هم شهید عباس دوران را در سردیس خلق می کند.

فرهنگ در رسانه

سمپوزیوم در ایستگاه سوم

سازمان زیباسازی شهر تهران، پیش از این دو دوره سمپوزیوم مجسمه سازی سردیس شهدا را برگزار کرده بود. دوره نخست این رویداد سال 89 همزمان با هفته دفاع مقدس برگزار شد. در آن دوره 9 هنرمند دعوت شده بودند و سردیس هایی که آن هنرمندان از شهدا ساختند پس از قالب گیری و تبدیل به برنز در بوستان جوانمردان تهران نصب شد. اما دوره دوم در سال 90 همزمان با افتتاح بوستان ولایت و در ایام سالگرد آزادسازی خرمشهر با حضور 40 هنرمند برگزار شد که در نهایت حدود 20 سردیس از شهدا در بوستان ولایت (گذر شهدا) نصب شد.

سید مجتبی موسوی، معاون فرهنگی هنرهای شهری سازمان زیباسازی درباره سومین دوره سمپوزیوم به خبرنگار ما می گوید: در این رویداد شورای سیاستگذاری و انتخاب هنرمندان براساس سوابق هنرمندان و نگاهی به دو دوره قبلی تعداد 15 هنرمند برجسته را دعوت کرد تا طی روزهای بیست و یکم تا بیست و هشتم شهریور در باغ موزه دفاع مقدس سردیس 15 نفر از شهدای عزیزمان را بسازند.

به گفته او، در سومین سمپوزیوم مجسمه سازی شهدا برای نخستین بار آثار داوری می شود و در مراسم پایانی که بیست و هشتم شهریور برگزار می شود به خالقان سه اثر برتر جوایزی اهدا می شود.

او با بیان این که سمپوزیوم برای تجلیل از مقام رفیع شهدا و ادای دین هنرمندان مجسمه ساز به ایثارگری های شهدای گرانقدر برنامه ریزی شده است، می افزاید: با توجه به استقبال خوب هنرمندان مجسمه ساز از این رویداد و آثار خوبی که از این طریق به دست آمد، سومین دوره این سمپوزیوم همزمان با هفته دفاع مقدس برگزار می شود تا ضمن ارج نهادن به مقام شامخ شهدا، فرصت مناسبی برای ارائه طرح های هنرمندان برجسته در مورد این افراد باشد.

آن طور که موسوی به عنوان رئیس شورای سیاستگذاری این سمپوزیوم عنوان می کند، متریال اولیه برای ساخت این سردیس ها از جنس خمیر مجسمه سازی است. او می گوید: در مدلسازی، هنرمندان اغلب با خمیر مجسمه یا گل کار می کنند. به همین دلیل در سمپوزیوم هم قرار است در نهایت کارها با ارائه مجسمه های خمیری به پایان برسد؛ اما بعد کارها قالب گیری و به مواد مقاوم تری تبدیل می شود تا طی برنامه ریزی هایی که صورت می گیرد در جای مناسبی نصب شود.

فرهنگ در رسانه

جا نمایی سردیس شهدا

اما پرسش این است آیا سردیس این شهدا در میادین و خیابان های متبرک به نام این دلاورمردان نصب می شود یا خیر؟ موسوی در این باره می گوید: لزوما این طور نیست. آثار این قابلیت را دارد که حتی در یک مکان متناسب مثل باغ موزه دفاع مقدس قرار بگیرند. با این حال بعد از سمپوزیوم باید بررسی کرد و بهترین جای ممکن را برای جانمایی این سردیس ها در نظر گرفت.

سازمان زیباسازی شهر تهران چند سالی است سمپوزیوم های مختلفی برگزار می کند. در برخی از این سمپوزیوم های مجسمه سازی، حتی از هنرمندان صاحب نام بین المللی هم دعوت می شود. موسوی در پاسخ به این پرسش که آیا هنرمندانی هم از دیگر کشورها برای شرکت در سومین سمپوزیوم مجسمه سازی شهدا به تهران می آیند یا خیر، چنین توضیح می دهد: ما این سمپوزیوم را به شکل ملی برگزار خواهیم کرد. چون ساخت مجسمه ها به شکل پرتره و سردیس شهداست، ترجیح دادیم با هنرمندان شایسته ملی خودمان این رویداد را برگزار کنیم.


جام جم/ گفت‌وگو با داریوش مهرجویی

هر کی با من‌ کار‌کرد، ستاره شد

مهرجویی طی چند دهه گذشته فیلم‌های بسیار خوبی ساخته که در ذهن بخش عمده‌ای از جامعه مانده‌اند. حال هر قدر هم با برخی فیلم‌های مهرجویی ارتباط خوبی برقرار نکرده باشیم، او همان کارگردان بزرگی است که سهم زیادی در اقتباس‌های سینمایی موفق، ساخت فیلم‌های سینمایی به یاد ماندنی و ترجمه کتاب‌های مختلف داشته است.

او مردی است که با فیلم، کتاب و فلسفه گره خورده و زندگی کرده است. مهرجویی این روزها نمایش «غرب واقعی» را در سالن البرز سینما کورش روی صحنه دارد، نمایشی که در آن امین حیایی، محمد خلج زاده، جمال مرتضوی، جمیله فردین و فریده سپاه منصور بازی می کنند و همسرش وحیده محمدی فر به عنوان طراح صحنه و لباس همراهی اش می کند. با او درباره دلایل روی صحنه بردن این نمایش، نگاهش به منتقدان، کتاب و سینما گفت وگویی انجام دادیم.

این روزها نمایش غرب واقعی به کارگردانی شما روی صحنه رفته است. متن این نمایشنامه را هم خودتان ترجمه کرده اید. چه شد که این کار را برای ترجمه و اجرا انتخاب کردید؟

فرهنگ در رسانه

سال ها پیش در جشنواره ای که در شهر توکیو برگزار می شد با سم شپرد آشنا شدم. آشنایی ای که برای آن از کارگردان آلمانی فیلم سینمایی طبل حلبی فولکر شلوندورف ممنون هستم. بعد از آشنایی با شپرد و فهمیدن این که نویسنده است، دوست داشتم کارهایش را بخوانم. دخترم مریم مجموعه کارهای این نویسنده را برایم فرستاد. بعد از مطالعه این آثار تصمیم گرفتم دو کار را که به نظرم بهترین بودند ترجمه کنم. حاصل این تصمیم من هم شد ترجمه دو نمایشنامه «غرب واقعی» و «کودک مدفون». نشر هرمس ترجمه ام را از این کتاب منتشر کرد و بعد هم تصمیم گرفتم غرب واقعی را روی صحنه ببرم.

گفتید غرب واقعی به نظرتان یکی از بهترین کارهای شپرد است. چرا این نمایشنامه از نگاهتان بهترین اثر بود؟

این اثر نگاه درست و دقیقی نسبت به جامعه آمریکا دارد و این نگاه را در قالب مشکلات و معضلات میان اعضای یک خانواده بخوبی نشان می دهد. البته من در اجرای صحنه ای نمایش تنها به آنچه در متن می گذرد اکتفا نکرده ام و با توجه به آشنایی که با جامعه آمریکا دارم چیزهایی را به نمایش افزوده ام.

مثلا چه چیزهایی؟

در گذشته سنت استفاده از پیش پرده ها در نمایش ها وجود داشت، در غرب واقعی من هم از این سنت استفاده کرده ام.

پیش پرده ها در همین صحنه نمایش و با همین طراحی صحنه اجرا می شوند؟

پیش پرده های این نمایش روی پرده سینما به مخاطب نشان داده می شود. در واقع این اثر ترکیبی از سینما و تئاتر است و روی پرده سینما بعد دیگری از اتفاقاتی که در تئاتر رخ می دهد به مخاطب نشان داده می شود. نقش اول نمایش که یک نویسنده است، قصد دارد سناریویی درباره غرب واقعی بنویسد، که در بخش هایی تخیلات او روی پرده سینما نمایش داده می شود.

پس مهرجویی سینماگر در شرایطی به تئاتر آمده که سینما را هم با خود آورده و به تئاتر گره زده است. این موضوع می تواند اتفاق خوبی باشد و فضایی برای تعامل میان دو هنر ایجاد کند، اما واقعیت این است که شما با توجه به جایگاهتان درسینما

چه نیازی داشتید وارد فضای تئاتر هم بشوید؟

واقعیت این است که در سینما فضای خوبی نداریم، خیلی به آدم گیر می دهند و در کل فضا برای ساخت فیلم خیلی دشوار شده است، در حالی که در تئاتر فضا بازتر است و همچنین امکان خلاقیت بیشتری را در اختیار هنرمند قرار می دهد. به همین دلایل تئاتر هم اندازه سینما می تواند مرا راضی کند و از حضور در آن لذت می برم.

از لحاظ مسائل تکنیکی کار کردن در سینما برایتان دشوارتر بود یا تئاتر؟

مسلما تئاتر. در سینما متن را به بازیگر می دهی، می خواند و در صحنه اگر اشتباهی داشته یا دیالوگی را درست نگوید خیلی راحت کات می دهی و صحنه را تکرار می کنی، اما در تئاتر این خبرها نیست و هیچ لحظه ای امکان بازگشت ندارد. کارگردان تئاتر می تواند ایده های اولیه اش را به بازیگر بگوید. بارها در صحنه تمرین و سعی کند همه چیز را خلق کند، اما وقتی بازیگر روی صحنه می رود ممکن است نتواند بخشی از اجرایش را همان طور که کارگردان گفته ارائه کند، ممکن است فی البداهه دیالوگ بگوید یا اصلا دیالوگی را درست بیان نکند. روی صحنه رفتن تئاتر مثل اجرای ارکستر سمفونیک است، همه تمرین ها برای این است که یک ساعت روی صحنه قطعاتی را اجرا کنند. درست بنوازند و خللی در کارشان نباشد، در تئاتر هم همین اتفاق رخ می دهد البته با یک تفاوت بزرگ! وقتی تئاتر روی صحنه می رود من کارگردان نقش کنداکتور را دارم، بیرون صحنه نشسته ام و حتی برخلاف کار ارکستر که رهبر بر آن تسلط دارد هیچ کنترلی بر اتفاقات صحنه ندارم و می شوم تماشاچی. وقتی بازیگران روی صحنه بروند دیگر خودشان هر کاری دلشان بخواهد می توانند انجام دهند و بداهه هم بگویند و من هیچ کاری نمی توانم بکنم.

بازیگران تقریبا ناشناخته ای هم این بار در کار شما حضور دارند.

بله، اما شک ندارم خیلی زود، ستاره می شوند. من دست روی هر کسی گذاشتم و هرکس با من کارکرده ستاره شده است.

چند سالی است فیلم های شما با انتقادات زیادی همراه بوده است. حضورتان در تئاتر به معنی این نیست که از سینما دلسرد شده و قصد تجربه مدیوم دیگری را دارید؟

نه به هیچ وجه. شما از انتقاد حرف می زنید، اما می خواهم از شما بپرسم کدام نقد؟ این چیزهایی که تحت عنوان نقد منتشر می شود از سوی جوان هایی نوشته می شود که تجربه و سواد زیادی ندارند، نه سینما را می شناسند، نه هنر و نه فلسفه را. معلومات زیادی ندارند و اصلا نمی دانیم از کجا آمده اند و یک شبه شده اند منتقد! این چیزهایی که می نویسند اسمش نقد نیست، انشاست.

اگر بخواهید یک گام عقب تر بایستید و همه چیز را به عنوان یک فرد بی طرف نگاه کنید باز هم همین نظر را دارید؟ یعنی منتقدانی وجود داشته اند که شما دوستشان داشته باشید یا این که کلا با منتقدان مشکل دارید؟

ایرج کریمی هم منتقد بود. او یکی از باسوادترین منتقدان سینمای ایران بود، درک عمیقی داشت و با توجه به سواد و معلوماتی که داشت همه چیز را عمیق نگاه می کرد، عمیق درباره اش می اندیشید و بعد می نوشت. مرگ ایرج یکی از بزرگ ترین ضایعه های سینمای ایران خواهد بود. پس منتقدانی وجود داشته اند و دارند که من قبولشان داشته باشم و نظرشان درباره کارم برایم مهم باشد، اما منتقدان واقعی، نه جوان های بی سوادی که هر چه به ذهنشان می رسد می گویند و می نویسند.

فرهنگ در رسانه

طبیعی است که بی سوادی جرات هم بیاورد!

دقیقا همین طور است، بی سوادی این روزها جرات زیادی آورده است. فکر می کنند اگر بگویند مهرجویی بد است خودشان بزرگ می شوند، من به نظر مردم، دانشگاهیان و قشر فرهیخته اهمیت می دهم، اما به این انشانویس هایی که فکر می کنند منتقد هستند اهمیتی نمی دهم و مسیر خودم را می روم. من تاکنون 26 فیلم ساخته ام. کلی کتاب چاپ کرده ام آن وقت جوجه هایی که تازه سر از تخم درآورده اند اظهارنظرهای بزرگ درباره کار من دارند.

آقای مهرجویی شما برای هر حرف و کلامی کلی ژست و بازی دارید. استعداد بازیگری تان به نظر خیلی خوب است.

خیلی موقعیت بازی داشتم، اما بازیگری را دوست ندارم. دوست دارم پشت قضایا باشم، بسازم و خلق کنم. شاید گاهی بازی های کوچکی کردم، اما بیشتر به خلاقیت هنر سینما علاقه دارم که یک مدیوم خیلی پربار در عرصه فرهنگ و هنر است. کارگردانی واقعا توانایی زیادی می خواهد، برای موفق شدن در این عرصه باید موسیقی، درام، تئاتر، فلسفه، جامعه شناسی و روان شناسی را بشناسی و به همه این موارد احاطه کامل داشته باشی که بتوانی آنها را در اثرت جلوه گر کنی. حالا شما خودتان ببینید منتقدان ما همان انشانویس ها یکی دو مورد از اینها را هم ندارند!

نمی خواهید درباره همین دسته از منتقدان فیلمی بسازید و پاسخشان را بدهید؟

اصلا حوصله شان را ندارم. بهترین هایشان را دوست دارم پرویز دوایی و ایرج کریمی و برخی دیگر منتقدان بهترین ها بودند، همین که درباره ات می نوشتند ارزش داشت. اینها فقط نقد نمی کردند، کارشان آنالیز و تحلیل متن خیلی عمیق، دقیق و بدون کینه توزی و تعصب و تصلب های ذهنی بود که اکنون منتقدان جوان درگیر آن هستند. الان فکر می کنند نقد فقط ایراد گرفتن است، نه نقد و آنالیز کامل یک اثر. اگر کسی چنین برخوردی با اثرم داشت آن را می خوانم و مورد توجه قرار می دهم در غیر این صورت بدون کوچک ترین اهمیتی از کنارش می گذرم. مدام می نویسند این صحنه بد بود، اما دلیلی برای بد بودن این صحنه ندارند. بهتر است یک لحظه از دانش خودشان را در نوشته شان به من نشان دهند و ثابت کنند که سینما را می شناسند و توانایی نقد یک اثر را دارند، بعد می شود نشست و درباره نظراتشان حرف زد.

ادای دین مهرجویی به تئاتر

سال ها طول کشید که مهرجویی مستقیم دینش را به تئاتر ادا کند و اثری را روی صحنه ببرد. این اتفاق سال 89 و با انتخاب متنی از اوژن یونسکو و کارگردانی نمایش «درس» موافقان و مخالفان مخصوص به خود را داشت. مهرجویی پس از این نمایش دوباره سراغ سینما و ساخت فیلم های منحصر به فرد دوران جدید کارنامه اش رفت تا این که بتازگی تصمیم گرفت نمایشنامه ای از سام شپارد با ترجمه خودش به نام «غرب واقعی» را روی صحنه ببرد.


جوان/باز هم دفاع تمام قد وزير از فيلم ‌حامي فتنه

«قصه‌ها» مشكلي ندارد!

پاسخ‌هاي وزير ارشاد به برخي ابهامات درباره دوشغله بودن معاون هنري‌اش و نيز سرنوشت فيلم «‌قصه‌ها» و برخي مسائل ديگر مثل هميشه پرابهام بود؛ او در جمع خبرنگاران در محاصره سؤالاتي پيرامون اين دو موضوع جنجالي روزها و هفته‌هاي اخير قرار گرفت كه روشن شدن تكليف مورد اول را به مرادخاني سپرد و در پاسخ به سؤالي درباره فيلم «قصه‌ها» هم باز پاي دفاع از ان ايستاد.

نویسنده : سميرا سروش

فرهنگ در رسانه

پاسخ‌هاي وزير ارشاد به برخي ابهامات درباره دوشغله بودن معاون هنري‌اش و نيز سرنوشت فيلم «‌قصه‌ها» و برخي مسائل ديگر مثل هميشه پرابهام بود؛ او در جمع خبرنگاران در محاصره سؤالاتي پيرامون اين دو موضوع جنجالي روزها و هفته‌هاي اخير قرار گرفت كه روشن شدن تكليف مورد اول را به مرادخاني سپرد و در پاسخ به سؤالي درباره فيلم «قصه‌ها» هم باز پاي دفاع از ان ايستاد.

علي جنتي در هفته‌ها و ماه‌هاي گذشته مدام براي پاسخگويي به برخي ابهامات حوزه فرهنگ و هنر از جمله اكران فيلم جنجالي «قصه‌ها» در مسير ساختمان اصلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ميدان بهارستان در رفت و آمد بوده است. روز گذشته خبرنگاران او را در حاشيه پانزدهمين جشنواره صنعت چاپ احاطه كردند و به طرح سؤالاتي پرداختند كه مهم‌ترين مسائل روز حوزه فرهنگ كشور محسوب مي‌شود. فيلم «محمد رسول‌الله(ص)» مجيد مجيدي، «قصه‌ها» و نيز موضوعاتي چون دوشغله بودن علي مرادخاني، معاون هنري وزارت ارشاد و لغو كنسرت شهرام ناظري از جمله اين پرسش‌ها بوده است.

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اما درباره جنجال دوشغله بودن مرادخاني كه در روزهاي گذشته به سطح رسانه‌ها آمد بدون ارائه اظهارنظر شخص خود به عنوان وزير ارشاد، روشن شدن تكليف معاونش را به گردن خود او انداخت و از ارائه هرگونه توضيح ديگري امتناع كرد. جنتي سپس در پاسخ به سؤال ديگري درباره «قصه‌ها» كه به خاطر آن و برخي ديگر از موضوعات راهي مجلس و مجبور به ارائه توضيحاتي درباره دلايل اكرانش شده نيز باز درصدد دفاع از اين فيلم برآمد و گفت: «فيلم «قصه‌ها» مشكلي ندارد. سينماي اجتماعي خيلي نمي‌تواند بركنار از مسائل اجتماعي باشد. يعني نمي‌تواند چشمش را روي آنچه كه در جامعه و اطراف آن مي‌گذرد ببندد و به آن توجه نكند. همان‌طور كه نويسندگان كه كتاب مي‌نويسند و نشريات و مطبوعات ما نمي‌توانند بركنار از مسائل اجتماعي باشند. اين فيلم نيز فيلمي است كه مسائل و مشكلاتي را كه در جامعه وجود دارد به تصوير كشيده است.»

فيلم «قصه‌ها» به خاطر ارتباط چند سكانسش با مسائل مرتبط با حوادث سال 88 مورد انتقاد برخي رسانه‌ها و نيز شماري از نمايندگان مجلس قرار دارد اما ظاهراً وزير ارشاد در برابر اين اعتراض‌ها نظر مخالفي دارد. تفكيك جشنواره فيلم كودك و نوجوان و انتقاداتي كه به آن وجود دارد، اشكالات چاپ برخي از قرآن‌ها و نيز كمبود مواد اوليه صنعت چاپ محور سؤالات ديگري بودند كه از وزير ارشاد پرسيده شد و او نيز به طور مفصل درباره آنها توضيح داد. وزير در پاسخ به سؤالي درباره لغو مجوز كنسرت شهرام ناظري در تبريز گفت: من نيز پيش از حضور در تالار وحدت اين خبر را ديدم اما هنوز فرصت نكرده‌ام تحقيق كنم ببينم چرا اين كنسرت لغو شده است.

در عين حال يكي از خبرنگاران از او سؤالي درباره زمزمه حضور بازيگران خارجي در سينماي ايران و صحت و سقم آن پرسيد كه جنتي در پاسخ گفت: «در جشنواره بين‌المللي فيلم فجر كه ارديبهشت‌ماه برگزار شد ما قراردادهايي با كشورهاي خارجي امضا كرديم تا فيلم‌هاي مشترك توليد كنند و در اين صورت طبيعي است كه در فيلم‌هاي مشترك هم بازيگراني از ايران و هم از خارج از كشور حضور پيدا كنند.»

فرهنگ در رسانهوزير همچنين درباره فيلم «محمد رسول‌الله(ص)» نيز مورد پرسش قرار گرفت. او در پاسخ به سؤالي درباره ميزان فروش فيلم اخير مجيدي گفت: «‌‌من آخرين وضعيت فروش را اطلاع ندارم، ولي مي‌دانم تا يك هفته قبل حدود 3 ميليارد تومان فروش داشته است. اين فيلم در حدود 140 سالن نمايش داده مي‌شود و به عربي هم دوبله شده و زيرنويس انگليسي هم دارد بنابراين قرار است در خارج از كشور به نمايش دربيايد.»

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي افزود: «اميدوارم درآمد فروش اين فيلم بيش از آن چيزي كه سرمايه‌گذاري شده است، باشد. براي اينكه قرار است بخش دوم فيلم كه مربوط به زمان بعثت تا رحلت پيامبر(ص) است كه شايد مهم‌ترين بخش آن نيز هست، ساخته شود.»

به گفته جنتي تاكنون تصميمي درباره ارسال فيلم «محمد رسول الله(ص)»‌ به اسكار گرفته نشده است؛ او اين موضوع را در پاسخ به سؤالي درباره احتمال انتخاب فيلم مجيدي به عنوان نماينده ايران در اسكار مطرح كرد، به ويژه كه در دو هفته اخير بحث‌ها و گمانه‌زني‌هاي بسياري درباره احتمال فرستادن «‌محمد رسول‌الله(ص)» به اسكار مطرح شده است.


جوان/از مستند «به دنبال صلح» رونمايي شد

افخمي: «بي‌بي‌سي» در سوريه مستند ساختگي توليد مي‌كند

مراسم رونمايي از مستند «به دنبال صلح» كه به موضوع حضور كاروان صلح در سوريه مي‌پردازد، برگزار شد.

نویسنده : محمدصادق عابديني

فرهنگ در رسانهمراسم رونمايي از مستند «به دنبال صلح» كه به موضوع حضور كاروان صلح در سوريه مي‌پردازد، برگزار شد. در اين جلسه بهروز افخمي يكي از اعضاي كاروان صلح با انتقاد از سبك مستند‌سازي بي‌بي‌سي در سوريه و توليد مستند‌هاي ساختگي، اين اقدام را باعث آبرو‌ريزي انگليس دانست.

محسن اسلام‌زاده، مستندساز مشهور كشورمان كه تا به حال چندين اثر درباره بحران سوريه و حضور داعش در عراق توليد كرده است جديد‌ترين اثر خود را به نام «به دنبال صلح» رونمايي كرد. در اين مستند اسلام‌زاده همراه با كاروان صلحي كه چندي پيش با حضور چهره‌هاي بين‌المللي تشكيل شد و براي برقراري صلح به سوريه رفت، همراه شده است. اسلام‌زاده كه مدتي پيش در جريان توليد مستندي درباره ميدان نبرد نيروهاي مردمي عراق و داعش، مجروح نيز شده بود، درباره حضور مستندسازان ايراني در سوريه و عراق گفت: مسئولان ما به دلايل مختلف امنيتي محدوديت‌هايي را براي فيلمسازان ايراني قائل هستند. اگر مي‌خواهيم در دنيا حرفي براي گفتن داشته باشيم بايد هزينه بدهيم و هزينه اين بحث را هم ما مي‌پذيريم و حاضريم با تعهد خودمان در سوريه و عراق فيلمسازي كنيم. وقتي يك كارگردان با يك جريان تبليغي همراه مي‌شود كار فيلمسازي براي او دشوارتر مي‌شود. كشورهايي كه امروز فرياد دفاع از حقوق بشر سر مي‌دهند باعث اين جنايات در عراق و سوريه‌اند. در نشست رونمايي از مستند «به دنبال صلح»، بهروز افخمي يكي از اعضاي كاروان صلح نيز حضور داشت.

فرهنگ در رسانه

افخمي در اين نشست گفت: به عنوان كسي كه كنجكاوي دارد قبل از همراه شدن در اين كاروان بهت و حيرتي به سراغم آمده بود و متوجه شده بودم كه «بي‌بي‌‌سي» فيلم‌هاي ساختگي پخش مي‌كند. در فيلم‌هاي بي‌بي‌سي رزمندگان آزادي براي خبرنگاران فيلم بازي مي‌كردند. طبيعتاً آدم مي‌فهمد اگر درگيري به دمشق رسيده است بايد خبرنگاران بتوانند نماهاي دوري را ضبط كنند، ما تفاوت فيلم ساختگي و مستند را مي‌فهميم. نكته‌اي كه درباره اين مسئله مهم بود اين است كه بي‌بي‌سي اين كار را انجام داده بود. تعجب‌كننده است كه كدام منفعت در كار ملكه است كه فيلم ساختگي پخش مي‌كند؟! نشست رونمايي از فيلم مستند «به دنبال صلح» روز گذشته در حوزه هنري برگزار شد.


جوان/مردم از تكه‌هاي سنگين سرب استقبال كردند

روايت چمران در چهارسو

در روزهاي پاياني تابستان نمايش‌هاي «گل و قداره»، «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» و «وقت ناهار» در كنار «تكه‌هاي سنگين سرب»، «مضحكه شبيه قتل» و «مجلس انتقام جويي هملت» اجراي خود را به ترتيب در سالن ايرانشهر و تئاترشهر آغاز كرده‌اند.

نویسنده : سپيده آماده

در روزهاي پاياني تابستان نمايش‌هاي «گل و قداره»، «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» و «وقت ناهار» در كنار «تكه‌هاي سنگين سرب»، «مضحكه شبيه قتل» و «مجلس انتقام جويي هملت» اجراي خود را به ترتيب در سالن ايرانشهر و تئاترشهر آغاز كرده‌اند.

فرهنگ در رسانه

به گزارش «جوان»، ايوب آقاخاني كه پيش از اين هم در نمايش‌هايي مانند «فصل خون» و «امپراطور آنجلو» موضوع جنگ را محور نمايش خود قرار داده بود، سال گذشته اولين نمايش از سه‌گانه جنگي خود را نوشت، نمايشي كه در نهايت زمستان سال گذشته با نام «كابوس نيمه آذر» در تئاترشهر اجرا رفت. دومين حلقه سه‌گانه جنگي ايوب آقاخاني كه اين روزها اجراي عموم خود را در سالن چهارسو تئاترشهر آغاز كرده است، «تكه‌هاي سنگين سرب» نام دارد، نمايشي كه برخلاف ديگر نمايش‌هاي مشابه كه به زندگي شهيد چمران مي‌پردازند، به ابعاد پنهان شخصيتي اين فرمانده جنگ‌هاي چريكي جنگ مي‌پردازد. «تكه‌هاي سنگين سرب» زندگي شهيد چمران را در روزهاي مبارزه در لبنان روايت مي‌كند، زماني كه با غاده، همسر خودش آشنا و اين آشنايي به عشقي عميق و ازدواج منتهي مي‌شود. تأكيدخود آقاخاني به پرداخت روانشناختي به كاراكتر شهيد چمران در اين نمايش است؛ مسئله‌اي كه در هيچ كدام از آثار هنري كه در خصوص اين شخصيت تا به امروز ساخته شده‌اند، وجود ندارد. نمايشي كه تا به امروز توانسته با سالن‌هاي مملو از تماشاگر اجراي خود را ادامه بدهد و هر روز هم بر تعداد مخاطبانش اضافه مي‌شود. در كنار «مضحكه شبيه قتل» و «مجلس انتقامجويي هملت» كه اين روزها اجراي خود را در سالن‌هاي چهارسو و سايه ادامه مي‌دهند، نمايش «گل و قداره» كه برداشتي آزاد از داستان داش آكل است، زندگي مادري را روايت مي‌كند كه پس از مرگ شوهر از سرگذشتش و ماجراهاي خواستگارهاي ديگرش كه آكل و كاكا بودند، براي مرجان، دخترش تعريف مي‌كند. ديگر نمايشي كه از 17 شهريورماه اجراي خود را در سالن استاد سمندريان تماشاخانه ايرانشهر آغاز كرده، «وقت ناهار» به كارگرداني رضا بهاروند است. نمايش داستان زندگي روزمره خانواده‌اي را روايت مي‌كند كه در روزگار ازدحام حضور نمادهاي تكنولوژي در زندگي جديد ديگر حتي براي ناهار هم دور هم جمع نمي‌شوند. نمايش جديد اين روزهاي تماشاخانه ايرانشهر، نمايش «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» به كارگرداني احسان فلاحت‌پيشه است كه در اجراهاي شهريور و مهر نمايشخانه‌ ايرانشهر روي صحنه رفته است.


حمایت/در گفت وگو با «حمایت» بررسی شد

استقبال از ژانر دینی در سینمای ایران

استقبال چشمگیر مخاطبان ایرانی و غیر ایرانی از ساخته «مجید مجیدی» سبب شد تا با«محمدرسول‏الله(ص)» چرخ سینمای دینی باز هم به حرکت درآید؛ سینمایی که بعد از مریم مقدس، ملک سلیمان و... کمی تا قسمتی به کما رفته بود.

نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید بلندمدت باشد

علی ایحال در شرایطی که موضوع اسلام‏هراسی در غرب سبب شده تا به عناوین مختلف اسلام و اعتقادات مسلمانان مورد تمسخر مدعیان حقوق بشر قرار گیرد احیای ژانر دینی در ایران اسلامی میتواند درراستای مبارزه با این هجمه‏ها موفق عمل کند؛موضوعی که حتی سبب شده تا مقام معظم رهبری در مورد آن تأكيد کنند: نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلندمدت و همراه با برنامه‌ریزی دقیق، امید به آینده و بهرهگیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداکثری باشد.

فرهنگ در رسانه

ايشان، همچنین با اشاره به خاستگاه غربي هنر سينما بر ضرورت برنامه‌ريزي و تشكيل اتاق فكر براي حركت جوانان و استعدادهاي جديد در عرصه هنر اسلامي، سينماي ديني و همچنين ورود افراد متدين و انقلابي و صاحب تخصص و تجربه به اين عرصه تاكيد كرده‏اند.

ژانر دینی در سینما مفهومی والا دارد

در این باره یک تهیهکننده سینما معتقد است که برخی تعاریف از سینمای دینی تغییر کرده و این تغییرات سبب شده که فعالیت درعرصه سینمای دینی کمرنگ شود.

«محسن علی‏اکبری» در گفت‌و گو با «حمایت» با بیان این مطلب اظهارکرد که متاسفانه تعریف سینمای دینی از نظر مدیران یعنی فیلمی که فقط بازیگر در آن نماز بخواند؛ در صورتی‌که ژانر دینی در سینما مفهومی بالاتر از اینها دارد .

تهیهکننده فیلمهای مریم مقدس و کتاب قانون همچنین با مخالفت بر این موضوع که به صرف اینکه در فیلمی با کلی هجو ، بازیگر تنها فقط در یک صحنه نماز می‏خواند؛ ژانر دینی لقب دهیم تصریح کرد: علی رغم نظر بسیاری از مدیران که کلا سینمای ایران را به دلیل تفاوت فاحش آن با سینمای غرب «دینی» میدانند اما من معتقدم که برای آنچه که مورد نظر مقام معظم رهبری و امام راحل بوده و است، آن سینمایی، سینمای ارزشی و دینی خوانده میشود که در رشد و اعتلای فرهنگ دینی جامعه نقش داشته و به بسط فرهنگ ارزشی کمک کند.

به گفته علی‏اکبری متاسفانه تعداد فیلم‌های ساخته شده در راستای منویات مقام معظم رهبری و تاکیدات ایشان مبنی بر مبارزه با جنگ نرم غربی‌ها با ابزار هنر و سینما فیلمهای اندکی در این باب تولید می‌شود و باید فیلمسازان در عرصه سینمای دینی بیش از پیش فعال شوند تا بتوانیم ان‌شاءالله تولیدات بیشتری از سینمای کشور را به ژانر دینی اختصاص دهیم.

می‌توان فیلم دینی تاثیرگذار ساخت

این تهیهکننده در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا محدودیت نمایش شمایل ائمه (ع) مانع از استقبال فیلمسازان از ساخت فیلمهای دینی شده است هم اظهارکرد: به نظر من محدودیت نمایش شمایل ائمه اطهار(ع) مسئله دست و پاگیری برای هنرمندان نیست. فیلمی مثل روز واقعه بدون ورود به صحنه کربلا آنچه که درکربلا اتفاق افتاده را به مخاطب منتقل میکند و آن حس مذهبی، بدون نمایش تصاویر ائمه(ع) به تماشاچی منتقل میشود. وی ادامه داد: به نظر من ورود نکردن در این بخش لطمه‌ای به فیلم و سینما وارد نمی‌کند. تاریخ ثابت کرده - چه در ایران با فیلم روز واقعه و چه در خارج با فیلم الرساله و یا حتی عمر مختار - می توان فیلم دینی تاثیرگذار ساخت.

فرهنگ در رسانه

قشر متدین را در سینما از دست داده‌ایم

علیاکبری درباره برخی دلایل عدم استقبال فیلمسازان و تهیهکنندگان ازسینمای دیی به دلیل عدم بازگشت سرمایه هم خاطرنشان کرد: این نکته مهم است که عدم بازگشت سرمایه درسینمای دینی یکی از عوامل کناره‌گیری کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان برای ساخت این قبیل فیلم‌هاست. متاسفانه ما قشر متدین را در سینما از دست داده‌ایم و مخاطبان امروز تنها به سینما فقط به عنوان مکانی برای تفریح نگاه میکنند و بیشتر به دنبال موضوعات طنز و هجو هستند .

وی اضافه کرد: البته مسئولیت این امر برعهده مسئولان فرهنگی است که فرهنگ جامعه را به سمت و سوی ارزشی سوق دهد. باید تصریح کنم که ما قشر متدین را از سینما فاصله داده‏ایم وآنها می‌ترسند که وارد فضای سینما شوند و فیلمی ببینند که پدر در مقابل فرزندان خود شرمنده شود. در واقع باید بگویم که متاسفانه در برخی از فیلم‌های اکران شده امنیت لازم برای تماشای یک فیلم به صورت خانوادگی وجود ندارد.

تهیه‏کننده مریم مقدس با تقدیراز فیلم «محمد رسول‌الله (ص)» برای بازگشت مخاطبان متدین به سینما تصریح کرد: اگر بتوانیم قشر متدین را در سینما نگه داریم قطعا فروش فیلمهای دینی ما قابل توجه خواهد بود.البته میزان استقبال از این ژانر به زمان اکران و سانس مناسب هم بستگی دارد.

داستان پردازی بهترین روش بازنمایی فیلم دینی است

کارگردان فیلم سینمایی «سر به مهر» هم با تاکید بر اینکه« داستان به عنوان بهترین روش و اثرگذارترین راه برای پرداختن به شعائر و مفاهیم دینی در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مطرح است» درباره

ضرورت ها و دشواری‏ های ساخت فیلمهایی با مضامین دینی اظهارکرد: اگر بخواهیم فیلمی جذاب و اثرگذار در حوزه دینی تولید کنیم، چیزی کارآمدتر از داستان وجود ندارد که این موضوع نیز ارتباط مستقیم با آموزش هنرجویان فیلم و سینما دارد.

هادی مقدم دوست اضافه کرد: هنرمندان در کارگاههای داستان نویسی مسائل مشترک را میآموزند و در فضای آموزشی با بهره گیری از تاریخ ادبیات، می‌توان با روش‌های آموزش داستان‌گویی مبانی داستان پردازی را زمینه فیلمنامه‌نویسی قرار داد.

فیلمنامه نویس مجموعه «وضعیت سفید» همچنین اظهار کرد: داستان می‌تواند افراد را مشتاق به شعائر دینی کند و تماشاچی را تحت تاثیر عاطفی فیلم قرار دهد. یعنی روش بیان مسائل دینی به صورت غیرمستقیم و نتیجه گیری تماشاچی از داستان فیلم باعث می شود تا از کلیت فیلم تاثیر بپذیرد.


روزان/وزیر ارشاد برای ساخت قسمت دوم فیلم محمد(ص) اظهار امیدواری کرد

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه پانزدهمین جشنواره صنعت چاپ درباره فروش فیلم محمد (ص) گفت: امیدوارم این فروش بیشتر از هزینه سرمایه گذاری شده باشد تا قسمت دوم فیلم نیز ساخته شود.

علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد در حاشیه پانزدهمین جشنواره صنعت چاپ در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره جمع‌آوری قرآن‌های دارای اغلاط گفت:‌ گاهی به صورت نادر برخی قرآن‌ها چاپ می‌شوند که دارای مشکلاتی هستند، از این رو لازم است در چاپخانه قبل از اینکه این قرآن‌ها خارج شود، بررسی انجام شود،‌ به هر حال قرآن کتاب آسمانی ما است و با کتاب‌های دیگر تفاوت دارد.

فرهنگ در رسانه

وی ادامه داد:‌ این قرآن‌ها به محض مشاهده از بازار خارج می‌شوند، گاهی نیز قرآن هایی همراه با صحیفه سجادیه چاپ شده است، که ما این قرآن‌ها را نیز از بازار خارج کردیم، چرا که این شیوه اشتباهی است و نباید انجام شود. ما تلاش داریم در حوزه ترجمه نیز ترجمه‌هایی مناسب که مورد تایید سازمان دارالقرآن کریم است را منتشر کنیم.

جنتی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه بسیاری از چاپخانه‌های ما با کمبود مواد اولیه روبه‌رو هستند،وزارت ارشاد چه اقدامی در این زمینه می‌تواند انجام دهد، گفت: برخی چاپخانه‌ها با مشکل کمبود مواد اولیه و کاغذ رو به رو هستند، خوشبختانه اکنون کاغذ به وفور در بازار موجود است. تاکنون دو بار در دولت مطرح شده که تعرفه عوارض جدیدی بر واردات کاغذ وضع شود که وزارت ارشاد به جدیت با این طرح مخالفت کرد، دولت نیز مخالفت خود را اعلام کرد تا کاغذ با قیمت ارزان تری به دست مردم برسد.

وزیر ارشاد تصریح کرد: ظرف یکی و دو ماه آینده با گشایشی که به لحاظ وضعیت اقتصادی در کشور ایجاد خواهد شد، امیدواریم صنعت چاپ هم بتواند مواد اولیه مورد نیاز خود را راحت‌تر وارد کشور کند.

جنتی درباره لغو مجوز کنسرت شهرام ناظری در تبریز نیز گفت: من نیز پیش از حضور در تالار وحدت این خبر را دیدم، اما هنوز فرصت نکرده‌ام تحقیق کنم ببینم چرا این کنسرت لغو شده است.

وی پرسشی درباره دو شغله بودن علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد را بی پاسخ گذاشت و اظهار داشت: به اینگونه پرسش ها پاسخ نمی‌دهم و جواب آن را از خود آقای مرادخانی جویا شوید.

وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص فروش فیلم محمد(ص) گفت: آخرین وضعیت فروش را نمی‌دانم،‌ اما تا یک هفته پیش 3 میلیارد تومان فروش داشته است، این فیلم در 140 سالن سینمایی نمایش داده می‌شود با توجه به اینکه دوبله عربی و زیرنویس انگلیسی هم دارد در خارج از کشور نیز نمایش داده می‌شود.امیدوارم از رقمی که برای تولید این فیلم سرمایه‌گذاری شده فروش بیشتری حاصل شود تا بخش دوم این فیلم هم که بازه زمانی مهمتری یعنی از زمان رسالت تا رحلت پیامبر(ص) را در بردارد، ساخته شود.

جنتی درباره اینکه آیا فیلم محمد (ص) نماینده ایران در اسکار خواهد بود، گفت: تاکنون تصمیمی در این زمینه گرفته نشده و ما نمایندگان اسکار را هنوز مشخص نکرده‌ایم.

فرهنگ در رسانه

وی با اشاره به فیلم «قصه‌ها» تصریح کرد: به نظر من فیلم قصه‌ها مشکلی ندارد. اگر سوال درباره این فیلم به صحن علنی مجلس بیاید، من نظراتم را خواهم گفت؛ به هر حال سینمای اجتماعی ما نمی‌تواند از مسائل اجتماعی برکنار باشد و آنچه که در اطرافش می‌گذرد را چشم پوشی کند. نویسندگان و نشریات ما نیز نمی‌توانند برکنار از مسائل اجتماعی باشند. این فیلم نیز یک فیلم اجتماعی است که بسیاری از مسائل جامعه را به تصویر کشیده و در مقابل راه‌حل‌هایی نیز ارائه کرده است به نظر من فیلم بسیار خوبی است و به همین دلیل نیز مجوز اکران آن صادر شد.

جنتی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه زمزمه‌هایی مبنی برحضور بازیگران خارجی در سینمای ایران به گوش می‌رسد، آیا این را تایید می‌کنید یا خیر گفت: ما با چند کشور قراردادهایی را منعقد کردیم تا فیلم‌های مشترک بسازیم طبیعی است که در ساخت فیلم مشترک بازیگران خارجی نیز حضور داشته باشند.

وزیر ارشاد با اشاره به جدایی بخش کودک و نوجوان جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: جشنواره فیلم کودک و نوجوان امسال 28 ساله شده است، در برخی سال‌ها در اصفهان و در برخی سال‌ها در همدان برگزار شده، کارشناسان در این دوره به این نتیجه رسیدند که بخش کودک را از بخش نوجوان به صورت آزمایشی جدا کنند، بخش کودک قرار است در شهر اصفهان و بخش نوجوان در شهر همدان برگزار شود، این موضوع آزمایشی است و پس از برگزاری و ارزیابی این دوره در صورت موفقیت ادامه خواهد داشت.


سیاست روز/حمله ناجوانمردانه «سینما» به «ازدواج»

در۳۰ درصد ازدواج‌های سینمای ایران عشق موازی وجود دارد!

عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری گفت: تضعیف وجوه مختلف ازدواج مانند وجوه شرعی، وجوه جدی، وجوه آرامش‌بخشی، وجوه آیینی، وجوه خانوادگی و واقعی‌بودن، بازنمایی ازدواج در سینمای ایران را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند و موجب یک بازنمایی آسیب‌زا از ازدواج شده‌اند. به نظر من این مسئله توانسته است تأثیراتی در ذهنیت و تلقی جوانان دهه شصتی از ازدواج داشته باشد.

دکتر علی جعفری؛ پژوهشگر و عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، پژوهشی با نام «آسیب‌شناسی بازنمایی ازدواج در سینمای ایران با تأکید بر هنجارهای اسلامی» انجام داده است. او در گفت‌وگو با مهرخانه، در رابطه با انگیزه خود از انجام این پژوهش گفت: به چند دلیل انجام این پژوهش برای من اولویت داشت. یکی این‌که جامعه ما جوان است و متولدین دهه ۶۰ اکنون به سن ازدواج و فرزندآوری رسیده‌اند؛ ازاین‌رو مسئله ازدواج برای کشور ما بسیار مهم است و طبیعتاً بازنمایی آن در رسانه‌ها هم اهمیت پیدا می‌کند.

فرهنگ در رسانه

یکی از نشانه‌های سینمای بعد از انقلاب مقوله ازدواج است

جعفری افزود: مسئله دیگر به افول جمعیت در ایران برمی‌گردد که پس از رشد طلایی جمعیت در دهه ۶۰، کشور ما یک سقوط نقره‌ای در جمعیت داشت که در جهان تقریباً بی‌نظیر است و این مسئله با ازدواج و بازنمایی آن و زندگی بعد از ازدواج در رسانه‌ها ارتباط پیدا می‌کند. از سوی دیگر، ازدواج در سینمای ایران یک مقوله پربسامد و جذاب است و داستان بسیاری از فیلم‌های سینمایی ما با ازدواج گره خورده است و حتی می‌توان گفت یکی از نشانه‌های سینمای بعد از انقلاب مقوله ازدواج است. توجه به این مسئله هم از حیث سیاست‌گذاری و هم از حیث مطالعات فرهنگی برای من مهم بود.

این پژوهشگر در رابطه با جامعه آماری پژوهش اظهار داشت: در سینمای پس از انقلاب تا حدود سال ۷۴، فیلم‌هایی که با موضوع ازدواج بازیگر نقش اول تولید شده، بسیار کم است. به همین دلیل و این‌که فیلم‌های قبل از سال ۷۵ در دسترس نبود، جامعه آماری ما فیلم‌های سینمایی بود که از سال ۷۶ تا ۹۰ تولید شده بودند. در این فیلم‌ها بازیگر نقش اول زن یا مرد به‌نحوی با ازدواج درگیر شده بود. در این زمینه ۱۵۰ فیلم را شناسایی کردیم که در این میان ۱۱۶ فیلم در بازار وجود داشت و می‌توانستیم آن‌ها را تحلیل کنیم. سال ۷۶ دو فیلم، سال ۷۷ هشت فیلم، سال ۷۸ پنج فیلم، سال ۷۹ دوازده فیلم، سال ۸۰ نه فیلم، سال ۸۱ هجده فیلم، سال ۸۲ یازده فیلم، سال ۸۳ شش فیلم، سال ۸۴ هفت فیلم، سال ۸۵ یازده فیلم، سال ۸۶ یازده فیلم، سال ۸۷ چهار فیلم، سال ۸۸ هفت فیلم و سال ۸۹ پنج فیلم با این موضوع ساخته شده بود. در این پژوهش نمونه‌گیری هم انجام ندادیم و تمام موارد جامعه آماری را مطالعه کردیم.

متغیرهایی که فضای مفهومی ازدواج در فیلم‌ها را نشان می‌دهند

عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری خاطرنشان کرد: روش ما در این پژوهش تحلیل محتوا بود و حدود ۶۰ متغیر را که می‌توانستند فضای مفهومی ازدواج در فیلم‌ها را نشان دهند، مطالعه کردیم و به نتایج جالبی هم رسیدیم. متغیرهای این پژوهش این موارد بودند: ازدواج دایم است یا موقت؟ عروس یا داماد برای بار اول است که ازدواج می‌کنند یا خیر؟ ازدواج آشکار است یا پنهان؟ آیا در این ازدواج یک عشق موازی وجود دارد؟ زوجین چگونه و در چه مکانی با هم آشنا می‌شوند؟ معرف دختر به پسر و معرف پسر به دختر چه کسی است؟ ‌آیا دختر و پسر و خانواده‌های آن‌ها دغدغه کفویت در ابعاد مختلف را دارند؟ میزان تفاوت سنی آن‌ها چقدر است؟ آیا ازدواج مخالف دارد و مخالف آن، چه کسانی هستند؟ آیا پسر و دختر در ازدواج طرف مشورت دارند و طرف مشورت آن‌ها کیست؟ آیا این زوجین با هم روابط قبل از ازدواج داشتند یا خیر؟ آیا روابط قبل از ازدواج دختر و پسر منجر به ازدواج می‌شود؟ بستر داستانی ازدواج آرام است یا پرتنش؟ موانعی که بر سر راه ازدواج وجود دارد، بازدارنده است یا تنها مشکل‌ساز است و زوجین از آن عبور می‌کنند؟ موانع ازدواج در سینمای ایران چیست؟ ازدواج جلسه خواستگاری دارد یا خیر؟ کیفیت جلسه خواستگاری چگونه است؟ جلسه خواستگاری کجا و با حضور چه کسانی انجام می‌شود؟ دختر مهریه دارد یا خیر؟ میزان مهریه او چقدر است؟ آیا جشن ازدواج در فیلم‌ها وجود دارد؟ جشن ازدواج کجا و چگونه برگزار می‌شود و از حیث روابط محرم و نامحرم مختلط است یا غیرمختلط؟ انگیزه پسر و دختر از ازدواج چیست؟ شغل عروس و داماد چیست و سن آن‌ها چقدر است؟ آیا بعد از این‌که ازدواج کردند، از زندگی خود رضایت دارند یا خیر؟ ماه عسل دارند یا خیر و ماه عسل‌شان چگونه است؟

در ۳۰ درصد از روایت‌های ازدواج سینمای ایران عشق موازی وجود دارد

جعفری در رابطه با نتایج مطالعه خود بیان داشت: در مورد این سؤال که ازدواج‌های سینمای ایران چقدر دایم و چقدر موقت است، برخلاف این تصور که میزان ازدواج موقت در فیلم‌ها بالاست، تنها در ۱.۶ درصد فیلم‌ها ازدواج موقت داریم. در این فیلم‌ها ازدواج ۱۵ درصد از دامادها و ۲۰ درصد از عروس‌ها ازدواج دوم است. در فیلم‌های سینمایی

۷.۳ درصد دامادها و ۶ درصد عروس‌ها ترجیح می‌دهند که ازدواج‌شان به هر دلیلی پنهان بماند. در ۳۰ درصد روایت‌های ازدواج، رد عشق متداخل وجود دارد؛ یعنی زنی که در حال ازدواج است یا مرد دیگری هم به موازات او را می‌خواهد یا مردی که در حال ازدواج است، زن دیگری هم در زندگی او وجود دارد.

در ۹۹ درصد فیلم‌ها دختر و پسر خودشان با هم آشنا می‌شوند

او در ادامه گفت: ۵۰ درصد آشنایی‌هایی که منجر به ازدواج می‌شود، در فضای عمومی و به صورت اتفاقی رخ می‌دهد؛ یعنی عشق در یک نگاه به‌وجود می‌آید. ۱۷ درصد آشنایی‌های ازدواج ناشی از خویشاوندی، ۱۰ درصد همسایگی، ۱۰ درصد محل تحصیل مشترک، ۱۰ درصد ناشی از همکار بودن و محل کار مشترک است و فقط ۱.۶ درصد از ازدواج‌ها براساس واسطه‌گری و معرفی انجام شده است. در واقع، در ۹۹ درصد فیلم‌ها، دختر و پسر خودشان با هم آشنا می‌شوند. در ۸۸ درصد فیلم‌ها چیزی به نام معرفی دختر و پسر به هم وجود ندارد. در باقی موارد هم کسانی که دختر را به پسر معرفی می‌کنند، ۴.۱ درصد بستگان، ۴.۱ درصد دوستان و همکاران، ۲.۴ درصد همسایگان و ۱.۶ درصد افراد موجه اجتماعی و مؤسسات هستند. در مورد کسانی که پسر را به دختر معرفی می‌کنند هم تقریباً همین آمار وجود دارد. البته، در دختران برخلاف پسران، دوستان، همکاران و آشنایان، بیش از بستگان به دختر آشنایی می‌دهند، اما در مورد پسران دخالت بستگان برای معرفی دختر به پسر بیشتر است.

فرهنگ در رسانه

در سینمای ما دختر و پسر چندان دغدغه کفویت ندارند

این پژوهشگر اظهار داشت: در ۴۰ درصد فیلم‌ها کفویت یک دغدغه است، اما در ۶۰ درصد فیلم‌ها به چیزی به نام کفویت فکر نمی‌کنند. از این ۴۰ درصد، در ۲۷ درصد کفویت دغدغه خانواده‌هاست و فقط ۱۳.۸ درصد دخترها و ۷.۳ درصد پسرها دغدغه کفویت دارند؛ یعنی پسرها در ازدواج عاشق‌مسلک‌تر هستند. این آمار نشان می‌دهد در سینمای ما دختر و پسر چندان دغدغه کفویت ندارند. در ۶۰ درصد ازدواج‌های سینمای ایران، یک نفر مخالف وجود دارد. ۴۳ درصد از این ۶۰ درصد، مخالفت جدی است؛ یعنی داستان این است که دو نفر می‌خواهند با هم ازدواج کنند، اما یک نفر اجازه نمی‌دهد و قصه را پرتنش می‌کند؛ یعنی ازدواج که یک امر مقدس، لطیف، شیرین و آیینی است، تقریباً در ۴۳ درصد فیلم‌ها تنش صددرصد وجود دارد. ۳۸ درصد از مخالفان، خویشاوندان درجه یک و ۱۸.۷ درصد هم خویشاوندان درجه دو هستند. در ۲۱ درصد فیلم‌ها پسر با خویشاوند درجه یک مشورت می‌کند که این رقم در مورد دخترها ۱۰ درصد بیشتر است و دختران بیشتر دغدغه مشورت دارند.

۸۵ درصد ازدواج‌های سینمای ایران مانع جدی دارند

جعفری تصریح کرد: ۷۸ درصد ازدواج‌ها در بستر روابط مستمر، صمیمی و بیش از حد قبل از عقد است و فقط ۲۲ ازدواج‌ها حواشی و نابه‌هنجاری‌های اخلاقی قبل از عقد ندارند و عملاً دوست‌دختر و دوست‌پسر نیستند و از وقتی ازدواج می‌کنند با هم خیلی مراوده دارند. از این میزان فقط در حدود ۲۳ درصد این روابط، تحت عنوان نامزدی برگزار شده است؛ ولو عقد هم نخوانده‌ باشند، عرف برای رابطه بیشتر به آن‌ها اجازه می‌دهد، هرچند شرع اجازه نمی‌دهد. ۷۷ درصد هم تحت عنوان نامزدی این روابط صورت نمی‌گیرد و عملاً دوست‌دختر و دوست‌پسر هستند. نزدیک به ۹۰ درصد بستر داستانی ازدواج پر از تنش و کشمکش است. ۸۵ درصد ازدواج‌ها مانع جدی دارند و تمام وقت و انرژی آن‌ها صرف از بین بردن این موانع می‌شود که ۲۵ درصد آن اصلاً به ازدواج نمی‌انجامد؛ یعنی ۲۵ درصد ازدواج‌ها در سینمای ایران به سرانجام نمی‌رسد؛ چون مانع بازدارنده‌ای در برابر آن وجود دارد.

۴۵ درصد موانع ازدواج در سینمای ما اتفاقات عجیب و غریب است

عضو شورای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری افزود: نزدیک به ۴۵ درصد موانع ازدواج در سینمای ما اتفاقات عجیب و غریب است؛ یعنی یک اتفاق غیرقابل پیش‌بینی است که غیرقابل باور و تخیلی است. موانع ازدواج در ۲۴ درصد به دلیل عدم کفویت، در ۱۹ درصد آن به خاطر عشق دوم و در ۱۳.۸ درصد به خاطر فقر و بی‌پولی است. ۱۵ درصد پسرها و ۱۸ درصد دخترها برای مقاصدی غیر از ازدواج مثل رفتن به خارج یا گرفتن وام و... ازدواج می‌کنند. در ۶۰ درصد از ازدواج‌ها رضایت یا عدم رضایت عروس و داماد بعد از ازدواج معلوم نیست. ۳۰ درصد عروس‌ها و ۲۵ درصد دامادها هم از زندگی بعد از ازدواج خودشان راضی نیستند که آمار بالایی است.

۵۶ درصد ازدواج‌ها فاقد جلسه خواستگاری هستند. فقط ۵۰ درصد خواستگاری‌ها در خانه و با حضور خانواده برگزار می‌شود. بقیه خواستگاری‌ها یا در خانه نیست، یا اگر در خانه باشد، با حضور دوستان و آشنایان است و خانواده حضور ندارند. ۵۹ درصد ازدواج‌ها فاقد مسئله‌ای به نام مهریه هستند؛ یعنی مهریه در آن‌ها نشان داده نمی‌شود.

۶۰ درصد ازدواج‌های سینمای ایران جشن عروسی ندارند

این پژوهشگر عنوان داشت:۶۰ درصد ازدواج‌های سینمای ایران جشن ندارند و عروسی نمی‌گیرند. از همین میزان مراسم عروسی،۵۰ درصد آن‌ها در باغ، ۴۶ درصد در خانه و۴ درصد در تالار است؛ درحالی‌که الان ۹۵ درصد عروسی‌ها در تالار برگزار می‌شود. ۷۴ درصد عروسی‌ها در محیط مختلط و ۲۶ درصد غیرمختلط است. شغل ۳۰ درصد از دامادها آزاد است،

۳۰ درصد بیکار، ۱۱ درصد کارگر، ۹ درصد دانشجو و دانش‌آموز، ۹ درصد هنرمند، ۷ درصد کارمند، ۲.۵ درصد فرهنگی و ۱.۵ درصد نظامی هستند. ۳۰ درصد عروس‌ها شغل ندارند و حتی خانه‌داری هم نمی‌کنند، ۲۵ درصد دانشجو و دانش‌آموز، ۱۳ درصد شغل آزاد و ۸ درصد هم کارمند هستند. اغلب عروس و دامادها جوان هستند، اما۲۰ درصد دامادها و ۱۵ درصد عروس‌ها در سنین میانسالی قرار دارند.

ازدواج در سینمای ایران مقوله‌ای غیرجدی بازنمایی شده است

او با اشاره به نتایج تحلیل خاطرنشان کرد: مجموعاً براساس این آمارها ۶ روند آسیب‌زا را در بازنمایی ازدواج در سینمای ایران دیدیم که این روندها می‌تواند در ذهنیت مخاطب در رابطه با ازدواج تأثیر بگذارد. مهم‌ترین روند این است که ازدواج در سینمای ایران مقوله‌ای غیرجدی بازنمایی شده و یک مقوله تفریحی، تفننی و سرگرمی‌وار است. مثلاً آشنایی‌های زوجین اغلب اتفاقی و عشق در نگاه اول است، دغدغه کفویت در زوجین دیده نمی‌شود یا برای ازدواج مشورت نمی‌کنند که این‌ها موارد جدی ازدواج است.

فرهنگ در رسانه

خانواده‌ها در سینمای ایران از ازدواج کنار گذاشته شده‌اند

جعفری بیان داشت: مورد دوم، کمرنگ‌شدن مرزهای معنایی روابط قبل و بعد از ازدواج است. در اغلب فیلم‌ها روابط بین زن و شوهر قبل و بعد از ازدواج فرقی نمی‌کند و این‌ها بعد از ازدواج همان‌قدر صمیمی هستند که قبل از ازدواج صمیمی بودند؛ یعنی اگر ازدواج هم نمی‌کردند، روابط آن‌ها به همین صورت بود و این نشان از تضعیف وجه شرعی ازدواج دارد. ۷۸ درصد ازدواج‌ها مسبوق به روابط زیاد زوجین هستند و در ۷۷ درصد، این روابط تحت عنوان نامزدی هم نیست. نکته سوم این است که ازدواج به مثابه یک مقوله غیرخانوادگی بازنمایی می‌شود و خانواده‌ها در سینمای ایران از ازدواج کنار گذاشته شده‌اند.‌ مثلاً آشنایی‌ها بدون ارتباط با خانواده رخ می‌دهد و خانواده‌ها بسیار کم طرف مشورت زوجین هستند.

ازدواج‌ها در سینما بدون آیین و تشریفات هستند

او گفت: چهارمین مؤلفه آسیب‌زا، هم‌نشینی ازدواج با تنش و تضعیف آرامش‌بخشی و سکینه ازدواج است. طبق هنجارهای شرعی و عرف خانواده در ایران ازدواج برای زوجین آرامش می‌آورد و فرآیند آن از آشنایی، خواستگاری، نامزدی و... همه باید با آرامش همراه باشد، اما در اغلب فیلم‌های سینمای ایران شروع فرآیند ازدواج همراه با درگیرشدن با انبوهی از تنش‌ها و اضطراب‌هاست. در ۵۰ درصد ازدواج‌ها مخالف جدی وجود دارد که این مسئله با واقعیت زندگی اجتماعی ما هم‌خوان نیست. مؤلفه پنجم تضعیف وجوه آیینی ازدواج است. ازدواج‌ها در سینما بدون آیین و تشریفات هستند و مراسمی مانند خواستگاری، عروسی، ماه عسل، آیین معرفی، آیین تعیین مهریه و... تقریباً هیچ‌کدام در فیلم‌ها دیده نمی‌شود.

بازنمایی غیرواقعی از ازدواج

این پژوهشگر عنوان داشت: مورد ششم بازنمایی غیرواقعی از ازدواج است. مثلاً عروسی در تالار برگزار نمی‌شود، خواستگاری‌ها در خانه نیست، اتفاقات عجیب و غیرمنتظره در فیلم‌ها وجود دارد، بیشتر آشنایی‌ها در فضای عمومی مثل خیابان و کوچه رخ می‌دهد، درصد ازدواج‌هایی که در آن‌ها عشق موازی متداخل است بالاست و... که این مسایل ازدواج را از جنبه واقعی بودن خارج می‌کند. پس به‌طورکلی، تضعیف وجوه مختلف ازدواج مانند وجوه شرعی، وجوه جدی، وجوه آرامش‌بخشی، وجوه آیینی، وجوه خانوادگی و واقعی بودن، بازنمایی ازدواج در سینمای ایران را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند و موجب یک بازنمایی آسیب‌زا از ازدواج شده‌اند. به نظر من این مسئله توانسته تأثیراتی در ذهنیت و تلقی جوانان دهه شصتی از ازدواج داشته باشد.


شرق/گفت‌وگو با همایون ارشادی:

حديث مهجوريت بازيگر ايراني

چند لحظه‌ای توقف پشت چراغ قرمز و آشنایی با عباس کیارستمی در خیابان و بعد هم پیشنهاد بازی در فیلم «طعم گیلاس». فقط همین تصادف کوچک کافی بود تا مسیر زندگی همایون ارشادی را تغییر دهد. دیده‌شدنش با این فیلم در ایران و خارج از مرزها به مرور او را تبدیل به بازیگری بین‌المللی کرد. اتفاقی که برای کمتر بازیگر ایرانی می‌افتد. ارشادی تا‌ به امروز مقابل دوربین بسیاری از کارگردان‌های مطرح جهان از جمله کاترین بیگلو رفته است. معتقد است اگر سرنوشت او را با کیارستمی آشنا نمی‌کرد، طبعا مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کرد. شاید معماری می‌کرد، شاید هم خواننده می‌شد؛ هرچند معتقد است شاید عده‌ای هنوز هم به او به چشم یک نابازیگر نگاه می‌کنند؛ با همه اینها ارشادی بازیگری بین‌المللی است که نمی‌توان جایگاه او را در سینمای ایران و جهان، نادیده گرفت.

فرهنگ در رسانه

از کار جدید چه خبر؟

به‌تازگی بازی در دو فیلم را تمام کرده‌ام؛ یک پروژه در باکو فیلم‌برداری شد به نام «علی و نینو» که اقتباسی از کتابی است که برای ایرانی‌ها هم آشناست و برای مردم آذربایجان داستان عاشقانه ویژه‌ای است. من در این فیلم نقش پدر علی را بازی می‌کنم. اسیف کاپادیا کارگردانی این فیلم را برعهده داشت و وقایع این فیلم تماما در سال ١٩٠٤ می‌گذرد. نکته جالب فیلم، حضور جمعی از بازیگران کشورهای مختلف بود. من در این فیلم با آدام بکری، مندی باتینکین، هالیت ارگنچ (بازیگر نقش سلطان سلیمان) هم‌بازی بودم.

فیلم دیگری که در این مدت بازی کردم، در ارمنستان فیلم‌برداری شد، به نام «آخرین مقیم». وجیوار اواتسیان آن را کارگردانی کرده است. او کارگردانی است که تا به امروز فیلم‌های موفقی ساخته است و بازی در این فیلم برای من تجربه خوبی بود.

نکته‌ای که در ارتباط با جنس کار شما وجود دارد این است که سال‌هاست به‌عنوان یک بازیگر بین‌المللی فعالیت می‌کنید و در این مسیر موفق هم بوده‌اید. پروسه حضور شما در فیلم‌های بین‌المللی چطور اتفاق می‌افتد؟ معمولا بازیگران خارجی از طریق مدیر برنامه بسیاری از کارهای‌شان را پیش می‌برند. برای شما چطور اتفاق افتاد؟

بله همان‌طور که گفتید بازیگران خارجی هم از سوی مدیربرنامه‌های‌شان به پروژه‌ای معرفی می‌شوند؛ البته دو مسئولیت وجود دارد؛ منیجر و ایجنت. ایجنت کسی است که نماینده بازیگر است و حق امضای قرارداد را دارد؛ اما منیجر در صورتی حق امضای قرارداد را دارد که وکیلی هم داشته باشید و از این طریق با بازیگران همکاری می‌کنند. آنها معمولا پیش از شروع فیلم، از فیلم‌نامه و جزئیاتش باخبر هستند و اگر نقشی مناسب شما باشد به مدیر کستینگ فیلم معرفی می‌کنند. در همه جای دنیا هم کستینگ ایجنت در فیلم‌ها وجود دارد که بازیگر‌ها را به کارگردان معرفی می‌کند و آنها همیشه با منیجر‌ها و یا ایجنت‌ها در تماس‌اند. درصورتی‌که بازیگری را انتخاب کنند یا بی‌هیچ مقدمه‌ای او را به کار دعوت می‌کنند یا نمونه‌ای از دیالوگ فیلم را از بازیگر به صورت ویدئو می‌گیرند و به کارگردان نشان می‌دهند و این پروسه انتخاب بازیگر با ایران تفاوت‌هایی دارد. در ایران معمولا کارگردان خودش در تماس با بازیگر است یا حداکثر از طریق دستیارش این کار را انجام می‌دهد؛ البته در ایران هم بازیگرانی هستند که مدیربرنامه دارند، اما نحوه کارکردن آنها را نمی‌دانم؛ ولی چون در ایران شرایط دیگری برای دعوت به کار بازیگران هست و همان‌طور که گفتم گاهی کارگردان مستقیم با بازیگر تماس می‌گیرد، شرایط هم کمی سخت می‌شود و معمولا ما ایرانی‌ها در رودربایستی قرار می‌گیریم و گاهی شاید مجبور شویم برخلاف میل‌مان در فیلمی بازی کنیم. درصورتی‌که خارج از ایران چنین اتفاقی نمی‌افتد و رفاقت فقط سر صحنه وجود دارد و در کارهایی مثل قرارداد نوشتن، هیچ رفاقتی نیست و باید طبق قانون رفتار کرد. من هم از طریق منیجر کارهایم را انجام می‌دهم که ایران نیست.

تا پیش از اینکه مدیربرنامه، برای حضور شما در پروژه‌های بین‌المللی رایزنی کند، چطور برای بازی در «بادبادک‌باز» انتخاب شدید؟

آن زمان که «بادباک‌باز» را بازی کردم منیجر نداشتم. مشغول بازی در سریالی بودم که پیغامی از آقای کیارستمی دریافت کردم که برای بازی در این فیلم ایمیل و شماره تماس تو را می‌خواهند و چون آنها فیلم طعم گیلاس را دیده بودند، آقای کیارستمی را می‌شناختند و از این طریق با من ارتباط گرفتند. بعد از بازی در این فیلم بود که پروسه حضور من در آثار بین‌المللی آغاز شد. برای فیلم «آگورا» هم چنین اتفاقی افتاد. کست ایجنت دیگری در لندن بود که برای بازی در این فیلم دنبال من می‌گشت و آلخاندرو آمنابار، کارگردان فیلم، هم با فیلم طعم گیلاس با من آشنا شده بود. بعد که با هم صحبت کردیم گفت من را برای نقش دیگری کاندیدا کرده و بعد ارزیابی کرده بود که سن من به نقش نمی‌خورد و باید نقش دیگری را بازی کنم. من هم با کمال میل بازی در این فیلم را پذیرفتم.

فرهنگ در رسانه

بعد از سال‌ها تجربه بازی در پروژه‌های بین‌المللی، کار با بازیگران خارجی را چطور می‌بینید؟

طبعا به لحاظ توانایی بازیگری چیزی از بازیگران خارجی کم نداریم. شاید وقتی مقابل یک بازیگر خارجی قرار می‌گیرید که اتفاقا برنده اسکار شده است، کمی دلهره داشته باشید؛ اما به مرور متوجه می‌شوید او هم یک بازیگر معمولی مثل سایر بازیگران است؛ مثلا همان اشتباهات معمولی را انجام می‌دهند که از همه بازیگران سر می‌زند، مثل فراموش‌کردن دیالوگ یا مسائلی از این دست. به لحاظ فن بازیگری و تبحر در اجرا، بازیگران ما چیزی از آنها کم ندارند؛ اما طبعا برخی اتفاقات ما را از آنها متمایز می‌کند؛ مثل اینکه فضای سینمای ما مانند کشورهای دیگر نیست و ما قوانینی داریم که باید به آنها پایبند باشیم. شاید بتوان در نقش‌هایی به واسطه نداشتن خطوط قرمز درخشان‌تر بود و برای ما چنین نیست؛ مثلا حسی را که مادری برای دیدن فرزندش پس از سال‌ها دوری از او دارد ما به گونه‌ای دیگر اجرا می‌کنیم و بازیگران خارجی دست بازتری دارند. در آغوش‌گرفتن یا بیرونی‌ترکردن احساسات، به مخاطب هم حسی را منتقل می‌کند که با نقش ارتباط بهتری می‌گیرد و ما اینها را نداریم. به‌هیچ‌وجه نمی‌گویم داشتن این خطوط قرمز ایراد است یا نیست. قانونی است که باید رعایت شود. از طرف دیگر چیزی که در بازیگران خارجی بسیار در خور توجه است نوع مراوده آنها با مردم عادی است و به ‌اصطلاح مردمی‌تر هستند. متأسفانه تعداد اندکی از همکارانم در ایران چنین روحیه‌ای ندارند؛ هرچند، وقتی این روزها را نسبت به سال‌های اولیه ورودم به سینما مقایسه می‌کنم، می‌بینم میزان مردمی‌بودن بین بازیگران ما بیشتر شده است.

بازیگران خارجی تا چه حد بازیگران ما را می‌شناسند و با سابقه آنها آشنایی دارند؟

بازیگران ایرانی خیلی برای آنها شناخته‌شده نیستند. بسیاری پیمان معادی را می‌شناسند؛ البته بیشتر بازیگران خارجی‌ای که با او هم‌بازی بوده‌اند. من هم به واسطه همکاری با برخی از آنها شناخته‌شده هستم؛ مثلا فیلم «بادبادک‌باز» را بسیاری از بازیگران خارجی دیده‌‌اند و با من به واسطه این فیلم آشنایی دارند.

به نظرم این نقطه ضعف سینمای ایران است...

بله. طبعا وقتی فیلمی نیست که در خارج از کشور مطرح شود، سینمای ایران نیز مهجور می‌ماند. با این شرایط بازیگران خارجی چطور باید ما و سینمای ایران را بشناسند؟ فیلم «جدایی نادر از سیمین» به این دلیل مطرح شد که توانست این مرزها را رد کند و با طیف وسیعی از مردم در خارج از کشور ارتباط برقرار کند و بسیاری این فیلم را دیدند که دلیل جایزه‌گرفتن و مطرح‌شدنش را بدانند. جالب است که در فیلم اخیری که بازی کردم بازیگر نقش سلطان سلیمان هم‌بازی ما در فیلم بود و تقریبا همه او را می‌شناختند آن هم به واسطه نمایش سریال حریم سلطان در بسیاری از کشورها. دقیقا با همین مناسبات بازیگران می‌توانند غیر از کشور خودشان در دنیا شناخته شوند.

یکی از فیلم‌هایی که بازی شما در آن خوب دیده شد «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» کاترین بیگلو بود. چطور به این کار دعوت شدید؟

کاترین بیگلو هم جزء کارگردان‌هایی بود که بازی من را دیده و با منیجر من تماس گرفته بود. برای این فیلم یک نمونه دیالوگ گفتم و برای آنها ارسال کردم و در نهایت برای بازی پذیرفته شدم. یک هفته در اردن فیلم‌برداری داشتیم و همه‌چیز خیلی‌خوب پیش رفت و خوشحالم که بیگلو از بازی من راضی بود.

بازی در پروژه‌های خارجی به نظر دشوار می‌آید... .

کارکردن در پروژه‌های بین‌المللی از نظر من بسیار ساده است؛ چون هرکس در فیلم دقیقا مسئولیتش را می‌داند. کارگردان دقیقا رکن اول فیلم است و فقط کارش را انجام می‌دهد. متأسفانه سینمای ما دچار برخی آسیب‌هاست و یکی از آنها هم این است که هیچ‌کس دقیقا در جای خودش نیست. کارگردان سر صحنه نیاز به تمرکز دقیقی دارد؛ اما در فیلم‌های ما از بزرگ‌ترین مشکل گرفته تا کوچک‌ترین آنها به کارگردان منتقل می‌شود و دیگر تمرکزی برایش باقی نمی‌ماند. در پروژه‌های خارج از ایران تمامی لوکیشن‌های فیلم از پیش آماده است و حتی اگر شرایط جوی برای فیلم‌برداری در یک لوکیشن مناسب نباشد، لوکیشن دیگر حاضر است، ولی ما این چیزها را در ایران نداریم. در پروژه‌های خارج از ایران، ابتدا پول زیادی خرج می‌شود و همه‌چیز با یک برنامه‌ریزی دقیق پیش می‌رود؛ چون اگر این برنامه یک ثانیه جابه‌جا شود برای آنها ضرر به همراه دارد. یکشنبه‌ها به‌هیچ‌وجه نمی‌توان فیلم‌برداری کرد و این قانون است. ما در ایران کارگردان‌ها و بازیگران بسیار خوبی داریم که متأسفانه نداشتن قانون و برنامه‌ریزی درست مانع از انجام درست کارهای‌شان می‌شود.

فرهنگ در رسانه

با دیدن این تناقض‌ها کارکردن در ایران برای شما سخت نمی‌شود؟

به‌هرحال می‌توان به همه‌چیز عادت کرد.

با اینکه برخی از بازیگران ایرانی تا به امروز در پروژه‌های بین‌المللی خوب ظاهر شده‌‌اند؛ اما به نظر می‌رسد برخی محدودیت‌ها در ایفای نقش باعث می‌شود توانایی آنها خیلی دیده نشود؛ اینکه لزوما بازیگران ایرانی مجبور به ایفای نقش شخصیتی در جغرافیای خاورمیانه هستند و این موضوع باعث می‌شود در برخی نقش‌ها تکرار شوند... .

فیزیک و زبان، دو عنصر مهم در انتخاب نقش‌هاست. هیچ‌وقت به من نقش یک آمریکایی را نخواهند داد به این دلیل که فیزیک چهره من و زبانی که با آن صحبت می‌کنم شبیه یک آمریکایی نیست؛ حتی ایرانی‌هایی که در آمریکا بزرگ شده‌اند و کاملا با زبان و لهجه آنها صحبت می‌کنند هم نمی‌توانند چنین نقش‌هایی را ایفا کنند. فیزیک ما به جغرافیای اطراف ایران شبیه است و در نهایت نقش افغانستانی، پاکستانی یا ترک و عرب را بازی می‌کنیم. از طرف دیگر آن‌قدر بازیگر دارند که نیازی نباشد برای نقش یک آمریکایی از بازیگر ایرانی استفاده کنند. با‌این‌حال نقش‌های ما هم تنوع خوبی دارد. طبیعی است که برخی نقش‌ها به ما سپرده نمی‌شود؛ اما می‌توان همان نقش‌ها را هم متنوع بازی کرد.

برگردیم به سال‌های آغاز فعالیت شما در سینما. اشاره کردید که عباس کیارستمی نقش پررنگی در زندگی هنری شما داشته است... .

بله. مهم‌ترین اتفاق زندگی من عباس کیارستمی بود. او کسی بود که باعث شد پای من به سینما باز شود، حتی ورودم به سینمای بین‌الملل هم باز از طریق او و فیلم طعم گیلاس اتفاق افتاد. همیشه مدیون او هستم.

اینکه شما از طریق خانم میلانی برای اولین‌بار به سینما معرفی شدید، درست است؟

من برای خانم میلانی یک سکانس در فیلم «کاکادو» بازی کردم، آن هم به واسطه دوستی دیرینه‌ای که با محمد نیک‌بین داشتم. بعد از اینکه یکی، دو سال از آن ماجرا گذشت، عباس کیارستمی خیلی اتفاقی من را در خیابان دید و پیشنهاد بازی داد و من به او گفتم که قبلا سکانسی در فیلم خانم میلانی بازی کرده‌ام که از نظر او اشکالی نداشت و با هم کار کردیم.

اگر از سوی عباس کیارستمی به سینما معرفی نمی‌شدید، فکر می‌کنید الان مشغول چه کاری بودید؟

حتما کار معماری را ادامه می‌دادم. شاید هم کارگردان دیگری من را می‌دید و به سینما معرفی می‌کرد؛ اما خوشحالم با فیلمی به سینما معرفی شدم که باعث پیشرفتم شد. ممکن بود این اتفاق از سوی کارگردان‌های دیگر هم بیفتد؛ اما مهم آشنایی با عباس کیارستمی و بازی در فیلم او بود.

ارتباط‌تان با عباس کیارستمی چطور است؟

همیشه جایش در قلبم محفوظ است. مدت‌هاست به دلیل مشغله همدیگر را ندیده‌ایم. او مسیر زندگی من را تغییر داد. زندگی من همیشه بالا و پایین زیاد داشته و آشنایی با کیارستمی اتفاق خوب زندگی من است.

چرا ایران را برای زندگی انتخاب کردید؟

من سال‌ها خارج از ایران زندگی کرده و درس خوانده‌ام. مادرم یکی از دلایل بازگشت من به ایران بود، حتی وقتی در ایتالیا درسم تمام شد، به مادرم گفتم می‌خواهم به ایران برگردم و پیشنهاد داد مدتی انگلیس بمانم و زبان بخوانم؛ اما من ایران را دوست داشتم و برگشتم. از دو سال پیش که مادرم را از دست داد‌ه‌ام و همسرم نیز پدر و مادرش را از دست داده است، انگیزه بودن در ایران برایم کمتر شده است؛ چراکه فرزندان و نوه‌هایم همگی خارج از ایران زندگی می‌کنند. ایران را دوست دارم، اما هیچ‌چیز پیش‌بینی‌پذیر نیست؛ شاید روزی خارج از ایران را برای زندگی انتخاب کنم تا پیش بچه‌ها و نوه‌هایم باشم. همیشه از بودن در کنار هم‌وطنانم لذت می‌برم، حتی چندین بار منیجرم پیشنهاد کرد اگر خارج از کشور زندگی کنم، موقعیت‌های کاری بهتری برایم فراهم می‌شود، اما نپذیرفتم. به‌هرحال فکر می‌کنم اگر تا امروز خارج از ایران زندگی می‌کردم بسیاری از خطوط قرمزی را که به واسطه حضورم در ایران و بازی در سینمای ایران در کارم اعمال می‌کنم، نداشتم. به‌هرحال من بازی در هر کاری را که در خارج از کشور به من پیشنهاد می‌شود، به دلیل پایبندی به همین چارچوب‌ها نمی‌پذیرم و دوست دارم با این قوانین کار کنم. در هر صورت تصمیمی برای رفتن از ایران ندارم.

فرهنگ در رسانه

اصغر فرهادی از آن دست فیلم‌سازانی است که توانست معرف خوبی برای سینمای ایران باشد. او قرار است به‌زودی با پدرو آلمادوار همکاری کند و همکاری‌اش با بازیگران خارجی بیشتر شود. فکر می‌کنید اقداماتی از این دست تا چه حد به شناخته‌شدن سینمای ایران کمک می‌کند؟

تصور من این است که ثمره همکاری‌های این‌چنینی فقط معرفی کارگردان است. وقتی کارگردانی مثل اصغر فرهادی با محدودیت امکانات توانسته است در ایران کار کند و آثار درخشانی بسازد، قطعا در خارج از کشور موفق‌تر خواهد بود؛ اما نمی‌دانم چطور می‌توان سینمای ایران را بهتر معرفی کرد. خودم هم پاسخ مشخصی برای آن ندارم. «جدایی نادر از سیمین» فیلم خوبی است که تمامی عوامل آن ایرانی بودند و این می‌تواند سینمای ایران و ظرفیت‌های آن را درست معرفی کند؛ اما ما در تمامی دنیا فیلم‌برداران و کارگردان‌ها و بازیگران ایرانی خوبی داریم که به تنهایی نمی‌توانند سینمای ایران را معرفی کنند. به نظرم بهتر است از خودشان پرسید آیا اعتقاد دارند آثارشان معرف سینمای ایران است یا نه. شاید اعتقاد داشته باشند که معرف خوبی هستند، اما من خیلی به آن اعتقاد ندارم.

با تمام تفاوت‌هایی که بین سینمای ما و جریان استاندارد فیلم‌سازی در دنیا می‌بینید، به آینده سینمای ایران خوش‌بین هستید؟

هیچ‌چیز پیش‌بینی‌پذیر نیست. با ازبین‌رفتن تحریم‌ها همه به آینده امیدوار شدیم. بهترشدن شرایط در هر حوزه‌ای زمان خاص خودش را طلب می‌کند. نمی‌توان با اطمینان گفت این بهبودی در صنعت سینما به این زودی حاصل می‌شود یا خیر؛ اما طبعا همه‌چیز بهتر خواهد شد.


با توجه به اینکه فیلم‌های زیادی در ایران بازی کرده‌اید، اما تصور می‌کنم شما را در خارج از ایران بهتر می‌شناسند. دلیلش چیست؟

برای من همیشه جالب بوده است که چرا خارج از ایران من را بیشتر می‌شناسند. نمی‌دانم، شاید عده‌ای هنوز به چشم نابازیگر در ایران به من نگاه می‌کنند؛ اینکه به واسطه فیلم عباس کیارستمی وارد سینما شدم و به مرور در سینما جایم را باز کردم.

شما معمولا به بازی در فیلم‌های داریوش مهرجویی، نه نمی‌گویید. بیشتر به دلیل رفاقتی است که از گذشته تا به امروز دارید؟

مهرجویی دوست خوب من است. او بخشی از تاریخ سینمای ماست. نمی‌گویم کار متوسط یا ضعیفی در کارنامه‌اش نیست؛ اما مگر همه ما چنین شرایطی نداشتیم؟ مهرجویی آن‌قدر کار خوب انجام داده است که می‌توان کارهای متوسطش را هم ندیده گرفت. به این معتقدم که آدم‌ها در برخی مواقع تصمیم می‌گیرند برخلاف میل‌شان کاری انجام دهند، چراکه کارهای خوب‌شان دیده نمی‌شود. از نظر من داریوش مهرجویی نیز چنین شرایطی را گذراند.

آشنایی شما با مهرجویی چطور اتفاق افتاد؟

من تا قبل از همکاری با داریوش مهرجویی در فیلم «درخت گلابی»، فیلم‌های طعم گیلاس و عشق گمشده را بازی کرده بودم، تا اینکه محمدرضا شریفی‌نیا من را برای فیلم درخت گلابی به مهرجویی معرفی کرد. تا پیش‌از‌آن، مهرجویی را به‌واسطه فیلم‌هایش می‌شناختم، به ویژه فیلم گاو که برای من نمونه یک فیلم خوب و استاندارد است.

قبل از اینکه وارد سینما شوید، به بازیگری علاقه‌مند بودید؟

زمانی فکر می‌کردم خواننده می‌شوم. به بازیگری فکر نمی‌کردم و حتی بعد از بازی در فیلم «طعم گیلاس» هم فکر کردم که بازیگری برای من تمام می‌شود، اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.

شما چند تجربه بازی در تئاتر هم داشته‌اید. انتقادی به شما برای حضور در تئاتر نشد؟ اینکه از سینما به تئاتر آمده‌اید؟

تئاتر را بیشتر از سینما دوست دارم؛ اما معتقدم نمی‌توان تمام‌وقت در تئاتر بود؛ چراکه درآمد زیادی ندارد. دوست دارم سالی یک نمایش بازی کنم، چون هم تمرین بازیگری خوبی است و هم حالم را خوب می‌کند؛ البته برای حضور در تئاتر هنوز به من انتقاد نشده است. شاید دوستان هنوز فرصت نکرده‌‌اند، انتقاد کنند.


قانون/نامه سرگشاده

نامه سرگشاده صادق زیباکلام به وزیرارشاددراعتراض به عدم صدورمجوزچاپ کتاب«تولداسراییل»

فرهنگ در رسانه

بسمه تعالی

جناب آقای علی جنتی

وزیرمحترم ارشاد اسلامی

باسلام وتحیات امروزهمکارارجمندم سرکارخانم توکلی مسئول ثبت نام دانشکده فرمودندنزدیک به ۳۰نفرازدانشجویان رشته سیاسی درس «اعراب واسراییل»را گرفته اند.معمولادر«حذف واضافه» تعدادبیشترهم می شود.این هم خبرخوبی بود،هم نه چندان مطلوب.خوب ازاین بابت که علی‌رغم آنکه این درس اجباری نیست مع ذالک دانشجویان مشتاق به گرفتن آن هستند ونه چندان مطلوب ازاین بابت که بنده هفته آینده درنخستین جلسه کلاس مجبورم بازبه دانشجویانم بگویم که کتاب«تولداسراییل» همچنان با گذشت چهارسال درانتظارگرفتن مجوزازارشاد است.البته جنابعالی یکباربا بنده شخصا تماس گرفته وفرمودید که آقای دکترصالحی معاونت فرهنگی تان موضوع را پیگیری خواهند کرد.جدای ازآنکه چنان اقدام فروتنانه ای درنظام حکومتی ما کم سابقه اگرنگفته باشیم بی سابقه است که یک صاحب منصب حکومتی تا این حد تواضع به خرج دهد اما من می توانم مشکلات شما ومعاون فرهنگی تان حضرت دکترصالحی را که انصافا شخصیتی با فرهنگ وبا فضیلت هستند را درک کنم.سانسور و ممیزی کتاب دراین مملکت سرگذشتی غم‌انگیزو بسی طولانی داردکه قدمت آن خیلی بیشترازحیات بنده،شما ودکترصالحی است.علی رغم همه دسته گل هایی که به واسطه وجود آزاد اندیشی واقعی درایران و متقابلا دروغ بودن این ادعا درغرب سبد سبد منظما برای خودمان ارسال می‌نماییم.درک اینکه چرا«تولداسراییل»چهار سال است که در چنبرممیزی ارشاد گرفتارشده خیلی پیچیده نیست.اگرروایت این کتاب پیرامون چگونگی به وجود آمدن کشوراسراییل صحیح باشد،درآنصورت بخش عمده ای ازادبیات موجود درایران دراین زمینه با مشکل مواجه می شود.اگرهم مطالبی که درایران پیرامون اسباب وعلل به وجود آمدن اسراییل گفته می شود درست باشد،که درآن صورت «تولداسراییل» حتی ارزش کاغذی که به روی آن چاپ شده را هم ندارد.منتها اشکال بنیادی که گریبانگیرمامورین ممیزی ارشادشده ازآنجا شروع می شود که اساس و شالوده«تولداسراییل» نه نظریه‌پردازی های سیاسی وایدئولوژیک زده است،نه توهمات توطئه و فرضیه های دایی جان ناپلئونی که درایران مع الاسف درنگارش و تدوین تاریخ ازجمله تاریخ خاورمیانه واسباب وعلل بوجودآمدن کشوراسراییل موج می زند ونه تعصبات و احساسات نژادپرستانه ضد یهودیت(آنتی سمتیزم).کتاب «تولداسراییل»یک روایت ساده تاریخی است.از زمانی که عده ای ازساکنین منطقه «اور» درجنوب عراق امروزی به زعامت ریش سفیدشان که ما اورا به نام حضرت ابراهیم خلیل ا...(ع) می‌شناسیم در ۴۰۰۰ سال پیش ازمسیرتاریخی «هلال خصیب» به جایی که امروزه به آن بیت المقدس گفته می شودمهاجرت کردند تا سال ۱۳۲۷ که کشوراسراییل تولد یافت.گیریم که چهارسال دیگرهم ارشاد

مجوز انتشار«تولداسراییل»راندهد.بالاخره آخرش چی؟ضمن آنکه پیدایش فضای مجازی وانقلابی که درارتباطات به وجودآمده به تدریج داردسانسوروممیزی را بی‌معنا می سازد.کلام آخرجناب جنتی اینکه مادام که شما جلوی انتشارامثال"تولداسراییل" را می گیرد درحقیقت کمک به گسترش عواطف و احساساتی می کنید که تجلی آن دررسالت ووظیفه ازبین بردن اسراییل ظاهرمی شود.تردیدی ندارم که درک درست تاریخ تنها راه دورشدن ازاین دسته داوری ها وعواطف و احساسات آرمانگرایانه است.

ایام به کام باد

صادق زیباکلام

بیست وچهارم شهریور

یكهزاروسیصدونودوچهار


مردم سالاری/انتقاد داريوش ارجمند از افزايش جشنواره‌ها

داريوش ارجمند در نشست خبري نخستين جشنواره سراسري فيلم‌ کوتاه دانشجويي «سنگر» با بيان اينکه مبناي فيلم کوتاه انديشه است،گفت: جشنواره فيلم «سنگر» ذکر (يادآوري) مقدسي است که بايد توسط دانشجويان قرائت شود.

فرهنگ در رسانه

داريوش ارجمند بازيگر سينما گفت: همان‌طور که گفته مي‌شود، جشنواره‌ها در کشورمان مثل خوره زياد شده‌اند که متأسفانه حاصل خوبي نداشته‌اند، البته برخي اوقات به سبب برخورد سليقه‌اي که شده‌ است، راه و مسير آن جشنواره‌ها منحرف مي‌شود ولي در دانشگاه‌ آزاد، وضعيت به نوع ديگري است. به گزارش ايسنا اين بازيگر همچنين خاطرنشان کرد: کاري که دانشگاه آزاد قصد دارد آن را انجام بدهد، يادآوري دوران دفاع مقدس و انقلاب است. بايد بدانيم که يادآوري و ذکر گفتن در دين ما هم وجود داشته است. جشنواره «سنگر» ذکر مقدسي است که بايد توسط دانشجويان قرائت شود. ما بايد به يادآوريم که چه کسي بوده‌ايم و در اين سال‌ها چه کرده‌ايم؟! در 150 سال گذشته ما هر جنگي که انجام داديم در آخر قسمتي از خاک خود را هم از دست داده‌ايم ولي در دوران دفاع مقدس که همه دنيا عليه ما بود ما به رهبري پيرمردي که فرماندهي جنگ را بر عهده داشت، اجازه نداديم ذره‌اي از خاک‌مان از بين برود.

ارجمند با تاکيد بر اهميت استفاده از ظرفيت‌هاي جوان دانشگاه آزاد گفت: دانشگاه آزاد بيشترين وسعت دانشگاهي را در سراسر دنيا دارد و ما امروز بايد همه ظرفيت‌هاي آن‌ها را به کمک بطلبيم و از بخش نمايش، موسيقي و تجسمي دانشگاه آزاد براي توليدات سينمايي‌مان استفاده کنيم.

اين مهم است که دانشجو در رشته هنر بتواند بدون واسطه به صحنه برود و اين طعم را بچشد که متاسفانه در سال‌هاي گذشته حاصل نشده است.

او در پايان با اشاره به دستاورهاي احتمالي جشنواره سنگر تاکيد کرد: بايد بدانيم که سينماي حرفه‌اي و وزارت ارشاد اين جشنواره‌ها را رصد مي‌کنند و از دل همين جشنواره‌هاست که خيلي چيزها بيرون مي‌آيد. مبناي فيلم کوتاه انديشه است و اين جشنواره مي‌تواند نويد سينماي حرفه‌اي ارزشمندي را بدهد.


وطن امروز/دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت:

«دریادلان» پژواک ارادت به شهدای غواص است

لزوم حمایت نهادهای مختلف از این نمایش

فرهنگ در رسانه

روح‌الله زندی: حسین پارسایی، دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت از روند تمرین و آماده‌سازی نمایش دریادلان بازدید کرد. حسین پارسایی، دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت در پایان این بازدید ضمن تقدیر از عوامل و بازیگران این نمایش، گفت: نمایش «دریادلان» نگاه متفاوتی به دفاع‌مقدس دارد و در این نمایش سعی شده است با تاکید بر جنبه‌های زیبایی شناختی به وجوهی از اثر بپردازد که بزرگی و شکوه این حماسه تراژیک بیشتر متبلور شود. در عین حال یک اثر کاملا هنری و زیباست. دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت گفت: من در جریان آماده‌سازی این اثر بودم و به رسم وظیفه فعلی‌ام در جشنواره تئاتر مقاومت، امیرحسین شفیعی را تشویق کردم که حتما این کار را دنبال کند و به ایشان قول دادم در کنارشان خواهم بود و با حمایت از اثر انجام وظیفه خواهم کرد تا جشنواره تئاتر مقاومت هم سهم کوچکی در کنار نهادهای دیگر مثل مرکز هنرهای نمایشی، حوزه هنری و سازمان فرهنگی- هنری شهرداری داشته باشد. وی درباره اهمیت پرداختن به موضوع شهدای غواص افزود: این شهدا در روز تشییع‌شان علاوه بر اینکه مردم را متاثر کردند باعث فخر ملت هم شدند و رشادت آنها در عملیات کربلای 4 هنرمندان ما را هم تحت تاثیر قرار داد و نمایش «دریادلان» در واقع پژواک ارادتی است از جمعی از هنرمندان تئاتر این مرز بوم که دارند به نمایندگی، این موضوع را و این رشادت را به نمایش می‌گذارند. در ادامه حسین پارسایی گفت: اساسا موضوع شهدای غواص به‌عنوان یکی از رخدادهای مهم دفاع‌مقدس و مقاومت موضوع قابل تاملی است که نه‌تنها هر ایرانی را بلکه هر انسانی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و رشادت و شکوه و بزرگی این دلاورمردان توام با صبر و مظلومیت آنها زبانزد است و من فکر می‌کنم اجرای این نمایش یک ادای دین از سوی گروه است. دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت ادامه داد: حضور من به منزله قدردانی از تلاش هنرمندانی است که همچنان دغدغه تئاتر مقاومت و دفاع‌مقدس را دارند و هدف‌شان پاسداشت و بزرگداشت این رشادت است. آمدن من بر سر این تمرین هم با این هدف است که نسبت به این جریان احساس دین می‌کنم و برای ادای احترام و تقدیر از هنرمندانی است که برای گرامیداشت این رشادت‌ها تلاش می‌کنند. این کارگردان تئاتر درباره استفاده از ظرفیت‌های موجود در تئاتر برای تقویت ارزش‌های تئاتر دفاع‌مقدس گفت: همانطور که ارزش‌های دفاع‌مقدس متعلق به همه ملت ایران است پرداختن به این ارزش‌ها نیز به همه هنرمندان تعلق دارد و تلاش همه هنرمندان با هر ذوق و روشی که دارند در تقویت این ارزش‌ها باید گرامی داشته شود. وی تاکید کرد: درست است که ما چندین برابر از طول دفاع‌مقدس از آن فاصله گرفته‌ایم اما پرداختن به جبهه انسان‌ساز که انسان را صاحب معرفت می‌کند و دورانی که به دانشگاه انسان‌سازی از آن یاد می‌شود، ضروری است. این وظیفه ما است که به زندگی و رشادت‌های سردارانی بپردازیم که امروز باعث فخر ما هستند. پارسایی همچنین با تاکید بر اینکه دستگاه‌های فرهنگی دولتی و نظامی که فعالیت هنری انجام می‌دهند و ارتباط مستقیمی با مفهوم رشادت، شهادت و دفاع‌مقدس دارند باید ضمن پرهیز از موازی‌کاری به این حوزه وارد شوند و از این آثار حمایت کنند، ادامه داد: این آثار و نمونه آن نباید واقعا محدود به چند اجرا باشد و در یک بازه زمانی مشخص و تنها در هفته گرامیداشت دفاع‌مقدس اجرا شود چرا که نیروی جدید و جوان تئاتر وقتی پتانسیل حمایتی این ارگان‌ها را ببیند قطعا این هنرمندان جوان و خلاق جذب خواهند شد. این کارگردان تئاتر خاطرنشان کرد: این روحیه در نسل جوان ما وجود دارد که از جنگ و از دفاع‌مقدس بدانند و ما باید با نگاهی کاملا امروزی و با توجه به ظرفیت‌ها و نیاز جامعه به این حوزه بپردازیم. بر این اساس نمایش‌های محیطی را می‌توان متناسب با زمان و مکان برای مردمی که فرصت تهیه بلیت ندارند تا برای تماشای نمایش به سالن بروند، تولید کرد. گفتنی است نمایش «دریادلان» به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین شفیعی از 26 شهریورماه ساعت 19 در پارک دانشجو اجرای خود را آغاز می‌کند.


وطن امروز/تأکید یک کارگردان سینما بر استفاده از کالاهای ایرانی

فرهنگ در رسانه

یک کارگردان سینما گفت: با حمایت از تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی در کشور و توزیع آثار آنها با قیمت مناسب می‌توان بسیاری از خانواده‌ها را به سمت و سوی استفاده از کالاهای داخلی کشاند. به گزارش تسنیم‌، ابوالفضل جلیلی، کارگردان سینما با اشاره به وضعیت کتابخوانی کودکان در سال‌های اخیر گفت: کودکان ما باید از کودکی با لغات و مفهوم آنها آشنا شوند تا در بزرگسالی بتوانند نامه بنویسند و بدانند از کلمات در چه زمانی باید استفاده کنند؛ البته نکته قابل تأمل این است که حتی بزرگسال‌های ما نیز به دلیل مشغله‌های زیاد زندگی رغبتی به کتاب خواندن ندارند! وی ادامه داد: به جرأت می‌توانم بگویم حس و حالی که ما در زمان کودکی داشتیم، امروز دیگر در میان کودکان وجود ندارد و به نوعی شادی در کودکان رنگ باخته است. همانطور که می‌دانید کودکان امروز با کودکان زمان ما خیلی متفاوت هستند حتی نوع صحبت‌هایشان هم فرق می‌کند. جلیلی در ادامه افزود: با حمایت از تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی در کشور و توزیع آثار آنها با قیمت مناسب می‌توان بسیاری از خانواده‌ها را به سمت و سوی استفاده از کالاهای داخلی کشاند و از طرفی کودکان و نوجوانان خود را با فرهنگ و تمدن کشور خود مأنوس کرد. وی در پایان برگزاری جشنواره مصرف کالاهای فرهنگی با رویکرد کودکان و نوجوانان را راهکاری مناسب برای آشنایی کودکان با کالاهای فرهنگی کشور و تاریخ و تمدن ایران دانست.

انتهای پیام/ 

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین