گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما در بولتن نیوز سعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
*****
آرمان/شاهد فیلمنامههای باكيفيتي نيستيم
بازيگر سينما و تئاتر كه آخرين فيلمش در اين عرصه «تا آمدن احمد» بود در ارتباط با روزهايي كه در اين عرصه كمكار است و دلايل آن به فارس، گفت: حرفي براي گفتن ندارم خودم هم بهطور دقيق علت را نميدانم. وی درادامه افزود: هنوز هم اگر كار ما طالب داشته باشد ممكن است در آثار خوب ديگري نيز حضور پيدا كنم. در واقع بسياري از دوستان رسانهاي و خبرنگار همواره اين سوال را مطرح كردند و علت كمكاري آن را در سالهاي اخير جويا شدند و من هم گفتهام كه به نظر ميرسد نقشهاي فيلمنامهها براي قشر خاصي نوشته ميشود. افسر اسدي در ادامه اظهار داشت: البته بايد كار خوب نيز پيشنهاد شود. اين در حالي است كه شاهد آثار خيلي باكيفيتي در عرصه فيلمنامه نيستيم.
از آنجايي كه آدم روشني هستم و با خودم رودربايستي ندارم بايد بگويم از كارنامه خودم خيلي راضي نيستم. معضلات حرفه ما كم نيست و دوستاني كه در حوزه كارشناسي و آسيبشناسي صاحبقلم هستند ميتوانند بيشتر به دلايل سوالي كه شما پرسيديد بپردازند. بازيگر فيلم سينمايي «روسري آبي» در ارتباط با ورود جوانان به اين عرصه گفت: فكر نميكنم هيچ كدام از همكارانم و همچنين خود من با ورود جوانها به سينما مشكل داشته باشيم. اصلاً مگر چنين چيزي ممكن است. من خودم جوان دارم چطور ميتوانم موفقيت ساير جوانها را طلب نكنم. خودم هم از جواني وارد اين حرفه شدم و تلاش كردم كه پيشرفت كنم اما متاسفانه فاصله عميقي بين نقشهايي كه بازي كردم رخ داده است. او در ادامه گفت:
فاصلههايي كه بين حضور يك بازيگر در سينما به وجود ميآيد باعث ميشود كه بسياري از تجربياتي كه به دست آمده در ذهن كمرنگ شود و خيلي به كار نيايد. اگر يك بازيگر به صورت مستمر در پروژههاي سينمايي حضور داشته باشد قطعا روندش رو به رشد خواهد بود. اسدي در ارتباط با اينكه آيا غير از مقوله بازيگري در حرفه ديگري فعاليت دارد گفت: به لطف خداوند مشغله ديگري در زمينه هنر دارم كه از كار كردن در آن لذت ميبرم و اوقات فراغتم را پر كرده است. در واقع اين سرگرمي به من غناي روحي ميدهد حتي اگر در جايي ثبت نشود و تنها براي دل خودم باشد. اين بازيگر با اشاره به اينكه چند سالي است كه مشغول به منظوم كردن كتاب «كليدر» به نويسندگي محمود دولتآبادي است، اظهار داشت: نكته مهمي كه باعث ميشود كه يك بازيگر دغدغه داشته باشد مساله معاش آن است. متاسفانه بسياري از همكاران و هنرمندان اين حرفه تنها از همين عرصه درآمدزايي ميكنند. شخصا اگر يك حقوقبگير اداري بودم اين حرفه را براي هميشه كنار ميگذاشتم. وي در ادامه با تاكيد براينكه با درآمدزايي از هنر مخالف نيست گفت:
اينگونه نبايد برداشت شود كه من ادعا ميكنم از راه هنر نبايد كسب درآمد كرد اما ايمان دارم كه در شرايط كنوني هنر مقولهاي نيست كه به لحاظ درآمدزايي دامنش را بچسبيم. اسدي در ارتباط با فعاليتش در عرصه تئاتر گفت: چند كار پيشنهاد شده است كه به دليل مشكلات عديده و از جمله وقتگير بودنشان آنها را نپذيرفتم. البته اين در شرايطي است كه در يك كار تئاتر حضور پيدا كرديم كه در ميانه راه متوقف شد. كار تئاتر كاري است كه بايد براي دل خود ما آن را انجام دهيم و متاسفانه شرايط براي اينكه به خواستههاي دل خودمان برسيم مهيا نيست. اين بازيگر درباره حضورش در فيلم سينمايي «روسري آبي» كه به دليل بازي در اين فيلم كانديدای سيمرغ بلورين نقش مكمل زن شده بود گفت: نخستين باري كه رخشان بنياعتماد از من براي بازي در اين فيلم دعوت به عمل آورد بعدا ز خواندن فيلمنامه اظهار كردم كه اين كار را انجام نخواهم داد چراكه اعتقاد داشتم نقش «انسيه» به گونهاي پرداخت نشده است كه در كنار ساير نقشها به خوبي ديده شود.
وي در ادامه افزود: خانم بنياعتماد گفت: اين نقش را با توجه به آنچه كه فكر ميكني تصوير كن. من نيز پذيرفتم. اين در شرايطي بود كه واقعا در اين نقش جاي پرواز نداشتم اما نميدانم كه چه شد تصميم گرفتم كه در اين نقش مرده آثار حيات را به وجود بياورم. خوشبختانه به نظر بسياري از دوستان اگر هم اين نقش ماندگار نبوده اما به راحتي هم از ذهن مخاطبين پاك نشده است. افسر اسدي بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون درباره همكارياش با زندهياد علي حاتمي در مجموعه هزار دستان گفت: دستيار مرحوم حاتمي با من يك آشنايي داشت و از طرفي همسرم، اصغر همت، در اين فيلم در نقش يك سرباز بازي ميكرد. دوستان خيلي اصرار داشتند روزي از شهرك غزالي ديدن كنند و از جذابيتهاي شهرك برايم توضيح ميدادند. وي در ادامه افزود: اصولا دوست ندارم وقتي همسرم بر سر پروژهاي است هلك و هلك به آنجا بروم تا خودم را نشان بدهم اما به هر حال به هر ترفندي بود روزي مرا به همراه خودشان به سر صحنه بردند. او در ادامه گفت: آقاي حاتمي از من خواستند كه بروم يك لباس بپوشم و گريم هم شوم.
طبيعي بود كه به آن بزرگوار نميتوانستم جواب منفي بدهم و بدون اينكه اتفاق خاصي بيفتد دراين فيلم جلوي دوربين رفتم و الان هم پشيمان نيستم كه اين مجموعه در پرونده كاري من به ثبت رسيده است. اسدي در پايان صحبتهايش به كتابي كه طي اين چند سال مشغول به نگارش آن بوده است اشاره کرد و گفت: براي منظوم كردن كتاب «كليدر» يا چاپ آن بايد از محمود دولتآبادي اجازه بگيرم. البته كاملا مشخص است كه كار غيرقانوني انجام نميدهم چراكه منظوم كردن يك كتاب يك هنر مجزاست و مقوله خاص خود را دارد اما به جرات ميتوانم بگويم كه اين مجموعه كار ارزشمندي شده است. او در ادامه با تاكيد براينكه به موهبت الهي و الهاماتي كه ميشود اعتقاد دارد، گفت: از همان جواني كه اين كتاب را خواندم اين احساسات و الهامات نسبت به اين كتاب در من به وجود آمد. تقريبا 23 الي 24 سال پيش بود كه كتاب را خواندم و ابياتي در ارتباط با آن به ذهنم رسيد كه تا بند يك الي 2 جلد اول پيش رفتم اما بعد از مدتي ابتر ماند چراكه احساس ميكردم كار بزرگي است و بايد زمان بهتري اين اتفاق بيفتد. وي در پايان گفت: تقريبا دو سال پيش بود كه به دفاتر گذشتهام رجوع كردم و وقتي نوشتههايم را ديدم با خودم گفتم بگذار ببينم اگر ادامه بدهم آيا ابياتم به يك دستي چيزي كه در گذشته نوشتهام پيش خواهد رفت. در حال حاضر نيز سه جلد از آن تمام شده است.
ابتکار/غفلت از یک راسته فرهنگی در قلب تهران؛
میدان انقلاب هم به سرنوشت لالهزار دچار میشود؟
گروه ادب و هنر- احمد جهان بین؛ «در ذهن هر ایرانی تحصیل کرده میدان انقلاب و راسته مقابل دانشگاه تهران، مجموعهای خاطرهانگیز چه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارد.» راستهای که با بازسازی سالنهای سینمایی مختلفی که در آن وجود دارد، میتواند به عنوان یک راسته فرهنگی احیاء شود.ضمن این که وجود بازار و راسته معروف کتاب در این محدوده بر عمق غنای فرهنگی این منطقه بسیار افزوده است. از گشایش اولین مکان عمومی نمایش فیلم در ایران بیش از 110 سال میگذرد، با استقبال مردم از تماشای تصاویر متحرک رفتهرفته به تعداد مکانهای نمایش فیلم افزوده شد و با بیشتر شدن این مکانها در محلههایی خاص مانند «لالهزار» که به عنوان مکان تفریح شناخته شده بودند، راستههایی فرهنگی در شهر تهران شکل گرفت که اقشار خاصی را به خود جذب میکرد.
غفلت از احیا و نوسازی سالن های نمایش
با گذر سالها و افزایش سالنهای سینما در گوشه، گوشهی شهر – که البته همهجای شهر از این بخت برخوردار نبود- میتوان تمرکز سالنها در نقاط خاصی از تهران را شناسایی کرد؛ در این میان منطقهی 6 شهر تهران از پیش از انقلاب هم جزو مناطقی بوده که بیشترین سالنهای نمایش فیلم را درخود جای دادهاند و شاید بتوان گفت به جای راسته فرهنگی لاله زار که هرساله مسوولان مربوط قول به احیای آن میدهند، راسته سینماهای خیابان انقلاب که مورد غفلت قرار گرفته است از جمله راستههایی است که بازسازی سالنهای سینمایی آن میتواند باعث احیای آن به عنوان یک راسته فرهنگی باشد.در همین راستا بنیاد خیریه «کامرانیه» صاحب سینماهای «مرکزی» در نامهای سرگشاده به مقامات فرهنگی خواستار احیای این راسته شده است که در متن این نامه آمده است:«با نظر مساعد مقامات زیباسازی شهرداری شهر تهران در سازماندهی و آراستن نمای ساختمانهای محدوده میدان انقلاب و دانشگاه تهران مقامات شهری نگاهی به این سینمای قدیمی شهر تهران نمودند و مساعدتی قابل تقدیر در بهسازی نماهای آن انجام گرفت و این نماهای خسته شهری را روحی دوباره بخشیدند با وجود پنچ پرده اکران مجتمع سینمای «مرکزی» دو پرده نمایش سینمای «پارس» و دو پرده سینمای «بهمن» در این راستهی فرهنگی که مجموعهای از مراکز آموزشی و دانشگاهی وجود دارد کمک معاونت سینمایی ارشاد نیز میتوانست در این راستا کمکی در زنده نگه داشتن این گذر راههای سینمایی مرکز شهر تهران داشته باشد.در ذهن هر ایرانی تحصیل کرده میدان انقلاب و راسته جلوی دانشگاه تهران مجموعهای خاطره انگیز چه به لحاظ فرهنگی و هم اجتماعی دارد. اینک با ساماندهی نما و منظر ساختمانها و بناها و آراستن سمبولیک نمادها این مرکز هنوز جاذبههای بسیاری نه تنها برای شهروندان تهرانی بلکه برای هر ایرانی دارد و هماکنون نیز بخش عمدهای از مشتریان این سینماها مسافران شهرستانی هستند و چه خوب بود که همزمان با مساعدتهای سازمان زیباسازی شهر تهران، معاونت سینمایی نیز همت به روزآمدسازی سینماهای این راسته بکند و با تجهیزات فنی این مجموعههای هنری پر خاطره را یاری رساند، اینها خاطرات مردم این شهر هستند.»
فرسودگی و از رونق افتادن
سینماهای راسته خیابان انقلاب که روزگاری برترینهای شهر بودند امروز اما به دلیل فرسودگی رونق سالهای دور را ندارند؛ به همین بهانه از روزنهی تاریخچهی آنها به سینماهای فراموش شدهی این محدوده نیم نگاهی میکنیم تا شاید با بازسازی و مرمت این سینماها، خیابان انقلاب که گذرگاه بسیاری از دانشجویان و اهل فرهنگ و هنر است، بسان روزهای دور، پاتوقی برای تماشای فیلمهای خوب در سالنهای خوب شود.
سینما «مرکزی» با نام سابق «سانترال» با 1000 صندلی در سه سالن در سال 1341 ، در گوشهی جنوبغربی میدان انقلاب (24 اسفند سابق) تاسیس شد؛ موسس آن فردی به نام سیف الله کامرانی بود. در برخی منابع نام محمد مهدی صادقی و اسماعیل کوشان به عنوان مالکان این سینما ذکر شده است. معمار این سینما مهندس فقید مرحوم هوشنگ سیحون بوده است؛ معماری که ساخت مقبرههای بزرگان تاریخ و فرهنگ مملکت از خیام تا کمالالملک را به سرانجام رسانده است. این سالن در سال 1342 به دستگاه پخش 70 میلیمتری و صدای استریوفونیک مجهز شد که در زمان خود ممتازترین سیستم صوت و تصویر در میان سینماهای کشور بود؛ هر سه سالن این سینما این روزها فعال هستند، سالن 1 آن که بزرگترین سالن مجموعه است، 500 نفر گنجایش دارد.
سینما-تئاتر «پیام» در سال 1341 در خیابان انقلاب نرسیده به لالهزار نو احداث شد. از سرواژهی نام مالکانش برای خود اسمی تراشید و با نام ب.ب کارش را آغاز کرد. مالکان اول آن بختیار و باتمان قلیچ صدف بودند که پس از انقلاب تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفت. سالن اصلی این سینما، گنجایش 320 تماشاگر را دارد و چنانچه از نامش پیداست در کنار نشان دادن فیلم؛ میزبان تئاتر هم هست. روزها در این سالن، نمایش فیلم است و شبها یک اجرای تئاتر به صحنه میرود. تئاترهایی که در این تماشاخانه روی صحنه میروند عموماً از همان نوع تئاتر لالهزاری یا روحوضی هستند.
سینما «سپیده» در سال 1342 با نام دیانا فعالیت خود را ابتدا با یک سالن آغاز کرد. پس از آنکه مالکیت آن را حوزهی هنری برعهده گرفت، نامش عوض شد و در سال 1383 سالن دومی هم در این مجموعه احداث شد. سینما سپیده 366 صندلی در سالن یک و 78 صندلی در سالن دو برای نشستن تماشاگر دارد. این سینما با عرضهی بلیتهای نیم بها، به عنوان ارزانترین سینمای ممتاز پایتخت شناخته میشود.
سینما «پارس» با نام سابق «اونیورسال» در سال 1343 با دو سالن و گنجایش 1000 تماشاگر توسط محمد مهدی صادقی و اسماعیل کوشان در گوشهی جنوبغربی انقلاب و در جوار سینما «شهرتماشا» و سینما «سانترال» احداث شد. این سینما در سال 1370 آتش گرفت، بسته شد و در اوایل دهه 80 دوباره راه اندازی شد. سالن نمایش شمارهی یک سینما پارس با ظرفیت 366 نفر در سال 85 نوسازی شد و تعمیرات سالن شمارهی دو با 372 نفر گنجایش به علت هزینههای بالا باقی ماند برای بعد، امروز این سینما دایر است و فیلمهای روز را نشان میدهد.
سینما «بهمن» در سال 1344 با نام کاپری در ضلع شمالشرق میدان انقلاب و در همسایگی دانشگاه تهران افتتاح شد اما در روزهای انقلاب در آتش سوخت و پس از آن در سال 1358 این سینما تعمیر و بازگشایی شد و هماکنون در مالکیت حوزه هنری است. این سینما با گنجایش 1170 تماشاگر در دو سالن، تا امروز به فعالیت خود ادامه میدهد، سالن یک این سینما 580 و سالن شماره دو آن 590 صندلی دارد.
سینما «فلسطین» در سال 1346 با نام گلدن سیتی با گنجایش 1083 صندلی در دو سالن، در خیابان طالقانی احداث شد امروز با تغیراتی که در آن ایجاد شده است، سه سالن دارد که سالن یک آن 551 نفر و سالن دو و سه هم هرکدام 172 نفر جا دارند. مالکان اول این سینما عزیزالله محتشمی و رحمت صفایی بودند. سینما فلسطین اکنون تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش و مرکز جشنوارهی بینالمللی فیلمهای آموزشی-تربیتی رشد قرار دارد.
سینما «شهر تماشا» در سال 1352 با دو سالن در کنار سینما سانترال و به همت سیفالله کامرانی تاسیس شد. سالن اصلی آن 476 نفر گنجایش دارد، این سینما در حال حاضر با سینما سانترال ادغام شده است و دیگر نامی از سینما شهر تماشا بر پیشانی ساختمان نیست و دو سینما با پنج سالنشان زیر نام سینما مرکزی فیلم نشان میدهند.
سینما «عصرجدید» در محل سینما تخت جمشید در خیابانی که آن سالها به همین نام خوانده میشد (طالقانی فعلی) ساخته شد. سینما تخت جمشید که در سال 1321 بنا شده بود در سال 1357 با 522 صندلی خود بهکلی تخریب شد و در سال 1358 سینمای دیگری در همان مکان به نام سینما عصرجدید احداث شد. این سینما در ابتدا یک سالن 600 نفری داشت، در سال 1360 سالن دوم با ظرفیت 147 نفر و در سال 1369 سالن سوم با ظرفت 54 نفر احداث شد و تا کنون به فعالیت خود ادامه میدهد.
سینما «فردوسی» یکی از سینماهای راسته خیابان انقلاب است که نزدیک میدان فردوسی واقع است و همسایهی دیوار به دیوار سینما تئاتر «پیام» است و فیلمهای روز ایرانی را به نمایش میگذارد.
ایران/احمد مسجدجامعی در مراسم «عصر کتاب طهران»:
امروز به روح تهران بیش از ساخت و سازهایش نیاز داریم
مراسم «عصر کتاب طهران» به پاس تجلیل از تلاشهای «سید عبدالله انوار» در حوزه تهران شناسی و همچنین قدردانی از تهرانگردی «احمد مسجد جامعی» با حضور جمعی از پیشکسوتان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه برگزار شد. به گزارش «ایران» در این مراسم که جمعه شب در «باغ موزه هنر ایرانی» برگزار شد؛ رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم ایران با اشاره به دوستیاش با انوار و مسجد جامعی گفت: «تلاش برای ارتقای فرهنگ و حفظ آن یکی از مهمترین ویژگیهای مشترکی است که این دو بزرگوار از آن برخوردار هستند.»
وی در ادامه افزود: «بیش از 60 سال است که استاد انوار را میشناسم؛ مسجد جامعی را هم از حدود 40 سال قبل، یعنی از دوران دانشجویی وی میشناسم. از همین رو به دور از اغراق است اگر بگویم که هر دو نقشی قابل توجه در تهران شناسی داشتهاند. نقشی که قابل تقدیر است و آنان را در زمره خدمتگزاران فرهنگ این سرزمین قرار میدهد.» مهدی محسنیان راد، جامعه شناس و استاد علوم ارتباطات یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که با اشاره آثار منتشر شده از انوار گفت: «شاید بزرگانی نظیر انوار از شهرتی برابر با نویسندگان کتابهای رمان برخوردار نباشند اما خدمتی که آنان به این سرزمین کردهاند برای همیشه ماندگار میشود. آثاری که امروز از انوار منتشر شده از آن دست کتابهایی نیست که با یک بار مطالعه در کتابخانه جای گرفته و دیگر به سراغشان نرویم.» سید محمود دعایی، مدیرمسئول مؤسسه اطلاعات نیز گفت: «بیاغراق مسجد جامعی از جمله معدود افرادی است که تواضعش ظاهری و مکارانه نیست. امیدوارم استاد انوار و مسجدجامعی عزیز که این مراسم به پاس قدردانی از زحمات آنان برپا شده عمری طولانی داشته باشند و همچنان مردم را از خدمات خود بهرهمند سازند.» احمد محیط طباطبایی، مشاور رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی ضمن اشاره به اینکه انوار و مسجد جامعی از جمله راویان تهران هستند؛ تأکید کرد: «حضور افرادی نظیر مسجد جامعی بعد از جنگ تحمیلی منجر به آن شد که نگاه تازهای متوجه تهران شود. اقدامات این افراد، هنرمندان را در عرصههای مختلف متوجه پایتخت کرد به گونهای که شهر و شهرشناسی از آن به بعد منزلت بیشتری نزد آنان یافت.»
ساعد باقری، شاعر نیز بعد از خواندن چند بیت شعر به نکتهای اشاره کرد که اغلب شرکتکنندگان در این مراسم آن را ویژگی مشترکی میان استاد انوار و مسجد جامعی میدانستند. وی گفت: «تواضعی که در وجود استاد انوار دیده میشود برخلاف اغلب افراد حقیقی بوده و رد پای آن حتی در آثار و اخلاق حرفهای او نیز دیده میشود. مسجد جامعی نیز از این تواضع بهرهمند است به گونهای که در این سالها اغلب افرادی که دغدغه فرهنگی داشتند هیچ گاه نزد مسجد جامعی دست خالی بازنگشتند.» بعد از تشکر استاد انوار از حاضران در این مراسم و همچنین برگزارکنندگان آن، مسجد جامعی نیز پشت تریبون رفت و گفت: «شهر تهران این روزها گم شده است. دیگر انسانها در آن دیده نمیشوند و روح فرهنگیاش به فراموشی سپرده شده. از همین رو در تمام این سالها تلاش کردم تا بگویم که در کنار جسم تهران باید حواسمان به روح آن نیز باشد.»
وی در ادامه افزود: «استاد انوار را میتوان کردی از همین روح گمشده تهران دانست. این بزرگان جان این شهر هستند و باید قدرشان را بدانیم. امروز به روح شهر بیشتر از ساخت و سازها نیاز داریم. به واسطه این روح است که مهربانی در میانمان گسترش پیدا میکند. باید تلاش کنیم تا گمشده شهرمان را به آن بازگردانیم.» در این مراسم مجید انتظامی، سید محمد بهشتی، صادق زیبا کلام، حسامالدین سراج، لوریس چکناواریان، حورا صدر و... نیز حضور داشتند. در پایان علاوه بر قدردانی از استاد انوار و مسجد جامعی از دو کتاب «با من به طهران بیایید» نوشته نصرالله حدادی و کتاب «سلسبیل» نوشته معصومه جوادی نسب هم رونمایی شد.
جام جم/نمایندگان مجلس از رابطهشان با سینما میگویند؛
سینمای نمایندگان
تصمیمات و رویکردهای تاثیرگذار مسئولان فرهنگی و سینمایی یا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در مسیر حرکت سینما، آنها را ملزم میکند که خود را به عنوان یک کاربر فرهنگی در معرض انواع و اقسام تولیدات هنری قرار دهند تا بتوان اظهارات آنها را در این مقولهها صائب دانست.
به گزارش خانه ملت، سال 1379 در چهارمین جشن سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود هنر هفتم به کشور، 21 شهریورماه به عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد و این روز وارد تقویم رسمی کشور ایران شد.
از آن پس هر ساله در روز ملی سینما از برگزیدگان این هنر-صنعت در رشته های مختلف تقدیر و بزرگداشت پیشکسوتان برگزار می شود؛ اما سال 91 در ادامه اختلافات میان خانه سینما و سازمان سینمایی که نهایتا منجر به تعطیلی موقت خانه سینما شد این روز هم از بخش اصلی تقویم حذف و به بخش ضمایم منتقل شد، البته تصمیم گیرنده اصلی در حذف این نام از تقویم، شورای فرهنگ عمومی بوده است.
این اتفاق ناراحتی و واکنش های بسیاری از هنرمندان و سینماگران را به دنبال داشت، اما با تغییر دولت و برگزاری جلسات متعدد مدیران سینمایی جدید با شورای عالی انقلاب فرهنگی، این شورا دو سال بعد در تاریخ آبان سال 93 روز ملی سینما را به تقویم رسمی کشور بازگرداند.
سینمای ایران در طول عمر 115 ساله خود فراز و فرودهای بی شماری را پشت سر گذاشته است اما عشق و علاقه هنرمندان این عرصه و مسئولانی که دلسوزانه سعی در هموار کردن راه داشتن سبب شده این هفتمین هنر خلق شده به دست بشریت در سرزمین ایران هم با وجود مشکلات متعدد، همچنان ایستا و پویا به راه خود ادامه دهد.
در این میان تصمیمات و رویکردهای مسئولان و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در تعیین سرنوشت سینما بسیار تاثیرگذار است و به یقین آنچه سبب خواهد شد آن ها مصوبات درست و راه گشایی را پیش روی سینماگران قرار دهند شناخت کافی و وافی شان از این هنر است.
آنچه در طول سال ها از سوی کارشناسان مختلف مطرح و نسبت به آن تاکید شده، حضور مسئولان به عنوان کاربران فرهنگی در عرصه های مختلف همچون سینما، موسیقی، تئاتر و دیگر هنرهاست تا بتوانند از این رهگذر به شناخت درست از آن برسند و در تصمیم گیریهای خُرد و کلان، صاحب نظر باشند.
به همین دلیل نمایندگان مجلس و دیگر مدیران اظهارنظر کننده و تصمیم گیرنده در این رابطه زیر ذره بین قرار دارند و در عرصه سینما گاهی به بی اطلاعی متهم می شوند که البته نقدها به برخی از آنها وارد بوده است.
در این گزارش، طی یک نظرسنجی از نمایندگانی که بیشتر در حوزه های فرهنگی و هنری ورود پیدا می کنند و طرح چند پرسش همچون اینکه آخرین باری که به سینما رفتید چه تاریخی بوده است، یا آخرین فیلمی که به تماشا نشسته اید در چه تاریخی بوده است، نشان می دهد عموم این نمایندگان با وجود مشغله های بسیار کاری در جریان اتفاقات روز سینما ومخاطب فیلم های به خصوص ایرانی هستند.
دامادی و دیوید فینچر
در این بین برخی از نمایندگان همچون محمد دامادی نماینده مردم ساری که به فیلم های «دیوید فینچر» همچون «باشگاه مشت زنی» علاقه دارد، بیش از حد انتظار سینمای ایران و جهان را دنبال کرده اند و شناخت کافی نسبت به این هنر دارند.
دامادی با بیان اینکه هر ماه به سینما می رود و فیلم های اصغر فرهادی را می پسندد، با نگاه جامعه شناسانه ای یکی از صحنه های فیلم «جدایی نادر از سیمن» را تعبیر می کند و می گوید: «آنجایی که کودک دستگاه تنفسی را از دهان پیرمرد جدا می کند یادآور وجود آدم های کوچکی هستند که برمسندهای بزرگ می نشینند و به دلیل عدم بهرگیری از قدرت تعقل کافی با تصمیمات غلط خود نفس جامعه را می گیرند.»
محبوب ترین فیلم ها «آژانس شیشه ای»، «شیار143» و «چ»
در این گزارش، نمایندگان علاوه بر معرفی آخرین فیلمی که به تماشا نشسته اند به محبوب ترین فیلم از نگاه خودشان نیز اشاره کرده که «آژانس شیشه ای»، «شیار143» و «چ» در رأس فیلم های مورد علاقه آن ها قرار گرفته اند و بسیاری از آن ها از تصمیم رفتن به سینما و اشتیاق خود برای تماشای فیلم محمدرسول الله(ص) طی روزهای پیش رو خبر دادند.
رحمان دوست و لیلی با من است
مجبی رحمان دوست نماینده مردم تهران که تقریبا تمام فیلم های جشنواره سی و چهارم فیلم فجر را در حوزه هنری دیده است، به انیمیشن داستانی «شاهزاده روم» به کارگردانی هادی محمدیان که به تازگی دیده است اشاره می کند و آن را اثری بی نظیر می داند. او در میان خاطرات نوستالژیک خود «لیلی با من است» و «آژانس شیشه ای» بیشتر می پسندد.
فتاحی و سارای
عابد فتاحی نماینده مردم ارومیه زمانی که با این سوال که محبوب ترین فیلم زندگی شما چه اثری است بی درنگ به یاد «سارای» به کارگردانی یدالله صمدی می افتد و می گوید: «حیف که سارای را آب برد.... » و ادامه می دهد: وقتی خواننده ترک با صدای بی نظیر خود می خواند: «وقتی آب ها سارای من را برد....» به قدری تحث تاثیر قرار میگیرم که بیانش برایم قابل وصف نیست. او به فیلم «زمانی برای مستی اسب ها» و «کرگدن» بهمن قبادی اشاره می کند و معتقد است سینماگران ایرانی با وجود کمبودهایی که دارند می تواند فیلم های خیلی خوبی بسازند.
مره صدق و رضا عطاران
سیامک مره صدق نماینده اقلیت کلیمی و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دلیل دوری خود از سینما را شاد نبودن فیلم های ایرانی می داند و با تاکید براینکه تنها فیلم هایی که «رضا عطاران» در آن ها بازی کرده و یا کارگردان شان بوده است را دنبال می کند، می گوید؛ من اصلا سعی می کنم تلویزیون هم نگاه نکنم چراکه شدیدا به تماشای فیلم های شاد معتقدم.
از «الرساله» مصطفی عقاد تا «محمد رسول الله(ص)» مجید مجیدی
سالار مرادی نماینده مردم سنندج که به تماشای فیلم محمدرسول الله(ص) نشسته است، می گوید انتظار دیگری از فیلم محمدرسول الله(ص) داشته ومعتقد است این فیلم نمی تواند چندان بر مخاطب غیرمسلمان تاثیر گذارد و البته ساخت قسمت هایی که دوران جوانی و بعثت پیامبر را در بر می گیرد را ضروری دانست و گفت: بعثت پیامبر و زندگی پس از بعثت و رویکرد استراتژیک ایشان با مسلمانان و غیرمسلمانان برای جوامع بین المللی مهم است اما محتوایش آن قدر قوی نبود که یک غیرمسلمان با مبانی عقلی خود بتواند رویکرد مشخصی نسبت به اسلام پیدا کند.
رسول خضری نماینده پیرانشهر و عضو کمیسیون بهداشت مجلس هم می گوید: احساس نوستالژیک خاصی نسبت به فیلم "الرساله" (محمد(ص) ) ساخته مصطفی عقاد دارم چراکه من را به یاد روزهای خوش دوران کودکی می اندازد و اگر هزار بار دیگر این فیلم را ببینم از دیدن آن خسته نخواهم شد.
عبدالوحید فیاضی نماینده مردم نور نیز با بیان اینکه برای دیدن فیلم محمدرسول الله(ص) دعوت شده اما ترجیح می دهد تا افتتاح سینمای شهرستان نور تا چند روز دیگر، صبر کند و این فیلم را با مردم شهر خودش ببیند. او از خاطرات فیلم بینی خود در سال های دور این گونه می گوید: شاید اگر دو، سه دهه پیش سینما می رفتیم صدای تخمه شکستن تماشاگران اصلا اجازه اینکه متوجه داستان فیلم بشویم را نمی داد، اما سینمای عصر جدید تهران 30 سال پیش فیلم های خارجی و هنری تر را نمایش می داد و من مشتری ثابت این سینما بودم و «بایسیکل ران» را آنجا دیدم. وی می گوید آرامش و سکوت شاخصه اصلی این سینما بود و اکثر مخاطبان آن را افراد حرفه ای و سینمارو تشکیل می دادند.
اما مهدی عیسی زاده نماینده میاندوآب که چندان فرصت فیلم دیدن نداشته است و از میان فیلم هایی که دیده "اخراجی ها" و "محمد رسول الله" مصطفی عقاد را به یاد دارد میگوید؛ سینما و پارک رفتن را برای سن 70 سالگی به بعد خود گذاشته است چراکه این روزها فرصت این کارها را ندارد.
نماینده مردم میاندوآب، تکاب و شاهین دژ در مجلس آرزو می کند بتواند برای جوانان شهر خود سینما بسازد تا آن ها جوانی شان را شاد سپری کنند.
حمیدرضا طباطبایی نماینده مردم نائین بعد از گذشت دو دهه از تماشای فیلم "دانتون" (محصول سال 1982) هنوز آن را بهترین اثری می داند که تاکنون به تماشا نشسته است. این فیلم درباره انقلاب فرانسه است.
ابوالقاسم خسروی سهل آبادی نماینده مردم تربت حیدریه، مه ولات و زاوه، هم برای آخرین بار به همراه خانواده به سینما ملت تهران رفته و فیلم «چ» را دیده است.
میرگلوبیات و عزم دیدن محمدرسول الله(ص)
شهلا میرگلوی بیات نماینده ساوه با ابراز خوشحالی از اینکه یک سالن از اداره ارشاد شهر او برای نمایش فیلم های روز سینما آماده شده است خبر از تماشای فیلم محمدرسول الله(ص) تا چند روز دیگر در این سینما به همراه مردم شهرش داد.
علیرضا منظری توکلی نماینده بافت هم روز قبل از تهیه گزارش برای دیدن فیلم به سینما رفته است اما به دلیل پیش آمدن کاری مهم در حین ورود به سالن پخش فیلم مجبور به ترک سینما شده است.
اما در این میان یکی از نمایندگان معتقد بود با وجود ماهواره در اکثر خانه ها و نمایش بهترین فیلم های روز دنیا سینما رفتن کمرنگ شده است.
در جدول زیر به پاسخ های این تعداد از نمایندگان به سوالات مرتبط با سینما اشاره می شود.
جام جم/دکتر حسین اسکندری، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با جامجم:
تربیت دینی برمبنای واقعیت زندگی است نه آرمانها
تربیت دینی کودکان از چه ویژگیهایی باید برخوردار باشد و نظام تنبیهها و تشویقها برای ترغیب فرزندان به انجام فرایض دینی و نهی کردن از منکرات از چه حداقلها و حداکثرهایی باید پیروی کند؟ دکتر حسین اسکندری، مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگویی به پرسشهای ما در اینباره پاسخ داد.
برای پرورش کودکان دیندار از چه روش های تربیتی استفاده کنیم؟
تربیت مساله ای عام است. تربیت دینی، اجتماعی، خانوادگی و... و همه انواع تربیت جدا از یکدیگر نیست. مهم ترین گروه مرجعی که در کودکی می تواند در تربیت نقش ایفا کند، خانواده است. یکی از نکات مهمی که در این گروه مرجع وجود دارد این است که آیا فرزندان، پدر و مادر را به عنوان گروه مرجع قبول دارند؟ این هم برمی گردد به شیوه تعاملی که بین فرزندان و والدین وجود دارد.
آیا این مساله مختص شرایط تربیتی در دوره جدید است یا قبل از این هم با چنین پدیده هایی مواجه بودیم؟
در همه دوران ها ما با این مساله مواجه بودیم و البته ممکن است شدت و ضعف هایی هم داشته باشد. در این حال یکی از مسائل مبتلابه جدید این است که الان برای تربیت با تعدد گروه های مرجع روبه رو هستیم. زمانی ما والدین را به عنوان گروه مرجع داشتیم، الان کودکان با گروه های مرجع دیگری مثل مربیان مهدهای کودک یا گروه همسالان، رسانه و... نیز مواجه هستند. این که والدین با دیگر گروه های مرجع چه تعاملی را برقرار می کنند، در نوع تربیت ما در مورد فرزندانمان دخالت دارد؛ چون این والدین هستند که تلویزیون می خرند و برای استفاده در اختیار بچه ها قرار می دهند یا این که فرزندان خود را به مهدکودک می سپارند. به عبارت دیگر، از دل گروه مرجع اول، گروه های مرجع دیگر درمی آید. هر چقدر گروه مرجع اول، نقش اقناعی تر و جدی تری را در فرآیند تربیت کودک ایفا کند، تاثیرپذیری فرزندان از والدین بیشتر خواهد بود. کودکان شیوه و سبک زندگی را از والدین می آموزند و بنابراین اگر والدین، عمل به آداب دینی را شیوه زندگی خود قرار دهند، کودکان هم از پدران و مادران خود الگوبرداری می کنند. ممکن است نوع رفتار والدین با فرزندان به گونه ای باشد که آنها پدر و مادر خود را به عنوان گروه مرجع نپذیرند و با آنان تدافعی برخورد کنند.
برای این که والدین در همان سطح اول از گروه های مرجع قرار بگیرند، چگونه باید رفتار کنند؟
متاسفانه برخی تربیت فرزندان را از انتها شروع می کنند. مثلا زمانی که کودکان به سن مدرسه می رسند، والدین تازه به فکر آماده کردن آنان برای ورود به مدرسه هستند. در صورتی که در آن زمان فرزند شکل و شخصیت اصلی خود را پیدا کرده است. برای آماده ساختن فرزندان برای رسیدن به مرحله آموزش و پرورش باید از ابتدای تولد آنان به این فکر بود. حتی فراتر از آن، برای تولد فرزند باید قبل از ازدواج در این زمینه تدبیر کرد؛ چون انتخاب همسر و برگزیدن نوع زندگی هم در تولد و تربیت فرزند موثر است. الگوهای رفتاری در زندگی آینده مبتنی بر انتخاب همسر مناسب است. زن و شوهری که براساس انتخاب درست و معیارهای شایسته همدیگر را برای زندگی انتخاب می کنند، می توانند در تربیت دینی فرزندان نقش اساسی را ایفا کنند.
این که پدر و مادر از سر ناچاری یا با فکر و برنامه وارد مرحله تربیت فرزند شوند، چه نقشی در پرورش دینی کودکان خواهد داشت؟
اگر تربیت دینی فرزندان در حالی صورت گیرد که والدین به ناچار و از سر اضطرار وارد این مرحله شوند، طبیعتا تفهیم و تبیین مفاهیم دینی برای فرزندان با موفقیت همراه نخواهد بود. یکی از شیوه های رفتاری در تربیت دینی، نحوه برخورد درست با جنس مخالف است. قطعا در سنین جوانی فرزندان نمی توان تربیت صحیح را به آنان آموخت؛ چون جوان در این مرحله وارد بلوغ و دوره استقلال خواهی شده است. این مساله باید از همان دوره کودکی که شرایط برای کودک و والدین جنبه اضطرار پیدا نکرده است، آموزش داده شود؛ چون در این مرحله است که تهدیدی به عنوان جنس مخالف برای بچه وجود ندارد. بنابراین زمان نابجا و بی برنامگی یکی از مهم ترین موانع در روند تربیت دینی کودکان است.
به لحاظ زمانی چگونه و چه وقت می توان کودکان را به انجام فرایض دینی ترغیب کرد؟
انجام تکالیف دینی مربوط به زمانی است که فرزند به سن تکلیف برسد، اما می توان زمینه ای را برای ترغیب کودکان به انجام فرایض دینی فراهم آورد. زمانی که کودک، والدین را در حال نماز می بیند، ممکن است که به دولا و راست شدن های ظاهری و تقلید از پدر و مادر علاقه مند و در عین حال بازیگوشی هایی هم داشته باشد. در این مرحله است که کودک می تواند برخی از عادت ها را فرابگیرد تا بعدا برای او جهت انجام فرایض دینی حس تکلیف ایجاد شود. اگر زمان انتخاب با زمان یادگیری در تربیت دینی با هم منطبق باشد، شاید تربیت دینی از اثرگذاری های لازم برخوردار نباشد. زمان یادگیری باید جلوتر از زمان انتخاب باشد تا انگیزه های لازم برای انجام فرایض در کودک شکل بگیرد. اگر کودک انگیزه های لازم را پیدا نکند ممکن است ساعت های زیادی از اوقات روز را با دوستان خود سپری یا تلویزیون تماشا کند، اما دقایقی را برای خواندن نماز اختصاص ندهد. چرا؟ چون کودک عادت رفتن به سینما یا دیدن تلویزیون را براساس یک فرآیند طبیعی فراگرفته، اما نماز خواندن را از سر اضطرار یاد گرفته است. آیا این بحران فراگیر است؟ خیر. بسیاری از جوانان به جهت این که قبل از رسیدن به سن تکلیف، انجام برخی از فرایض را به عنوان یک سبک زندگی و از سر علاقه مندی انتخاب کردند. این نشان می دهد که کاملا براساس یک برنامه و طرح مناسب در معرض تربیت دینی قرار گرفتند. تربیت کودکان براساس واقعیت های زندگی شکل می گیرد نه براساس آرمان ها و آرزوها. پدر و مادری که دروغ می گویند نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان در زندگی راستگویی پیشه کند. وقتی در رفتار فردی پدر و مادر تناقضاتی وجود دارد همین مساله به فرزندان هم سرایت پیدا خواهد کرد.
تاثیر تشویق ها و تنبیه ها در تربیت دینی
نظام عالم با تشویق پیش می رود. امام علی(ع) می فرماید: «اگر می خواهید کسی را تنبیه کنید آدم نیکوکار را تشویق کنید.» به عبارتی تشویق آدم نیکوکار تنبیه آدم خطاکار است. نظام تنبیه به اسلام به قدر کاری است که فرد انجام داده است نه بیشتر نه کمتر، اما برای تشویق می توان از امتیازات بهتر و بیشتری استفاده کرد. بنابراین در نظام تربیتی اسلام تنبیه فرآیندی افزون تر از میزان خطایی که صورت گرفته، نیست. به عبارت دیگر چشاندن نتیجه عمل فرد، تنبیه محسوب می شود.
جوان/فراموشي شاعر انقلاب در گرماگرم ديدار مسئولان با هنرمندان بيمار
احمد عزيزي از دل و ديده مديران دولتي رفته است
در هياهوي ديدار مسئولان دولتي با هنرمنداني كه در بستر بيماري افتادهاند، هنرمندي متعهد به انقلاب سالهاست كه در بستر بيماري افتاده اما دولتيها مدتهاست كه سراغي از او نميگيرند.
در هياهوي ديدار مسئولان دولتي با هنرمنداني كه در بستر بيماري افتادهاند، هنرمندي متعهد به انقلاب سالهاست كه در بستر بيماري افتاده اما دولتيها مدتهاست كه سراغي از او نميگيرند. احمد عزيزي شاعر صاحبسبك انقلاب اسلامي نزديك به يك دهه است كه روي تخت بيمارستان است و اين روزها در خبرهاي ملاقات مسئولان با برخي از هنرمندان بيمار، جا دارد نامي از وي به ميان آيد تا شايد يك مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يا يك مدير دولتي بلندپايه به صرافت بيفتد و سراغي از وي بگيرد.
احمد عزيزي، غزلسراي كرمانشاهي شاعر دلداده به انقلاب اسلامي كه از تأثيرگذارترين شعراي پس از انقلاب ادب فارسي به شمار ميرود، هشت سالي است كه در بيمارستان امام رضا(ع) شهر كرمانشاه بستري است.
احمد عزيزي، شاعري از بطن انقلاب
احمد عزيزي متولد سال 1337، در زمان پيروزي انقلاب جواني 20 ساله بود كه سر پرشوري داشت. گفته ميشود اين شاعر در سرودههايش نشان داده كه پيرو شعري مولوي است. در ميان كتابهاي شعري كه از اين شاعر منتشر شده ميتوان به كتابهايي همچون «كفشهاي مكاشفه»، «يك ليوان شطح داغ»، «باران پروانه»، «روستاي فطرت»، «ترانههاي ايليايي» اشاره كرد. عزيزي در ابتداي انقلاب همكاري خود را با روزنامه «جمهوري اسلامي» آغاز كرد و در سال 60 فرداي روز ترور مقام معظم رهبري در مسجد ابوذر تهران، شعري به قلم او در «جمهوري اسلامي» منتشر شد. عزيزي در مطلع اين شعر كه تيتر «اي غزلخوان بلبل باغ خدا» نام داشت، خطاب به مقام معظم رهبري نوشت: ميرسد اين مژده از گلشن به گوش/ مرغ حق هرگز نخواهدشد خموش/ گر به تاراج خزان گلبن رود/ خون رز خود در قدح آيد به جوش. با اين سروده شاعر جوان ارادت خود را به مقام معظم رهبري نشان داد و بعد از آن نيز مقدمه «رؤياي رويت» را نوشت: امروز عموم ارباب بَصَر و كافۀ اصحاب نظر مستحضرند كه جمال سيدعلي را جز به ديده اولياءِ اِله، نشايد ديد و مرتبۀ جنابش را به غير از ترازوي ولايت نتوان سنجيد؛ حضرتش خلفِ صالحِ پير خمين است و جمالش نور عين و از پنجره باغش رايحه اولياي مطلق درگذر و از شعشعه چراغش نور سادات برحق جلوهگر است.»
عيادت مقام معظم رهبري از عزيزي
در سال 1369 مقام معظم رهبري ديداري با شعراي سازمان تبليغات اسلامي داشتند، در اين جلسه احمد عزيزي به شعرخواني ميپردازد. بعد از اتمام شعرخواني، رهبر انقلاب خطاب به جمع حاضر ميفرمايند: «من به مناسبت شعر آقاي عزيزي، اين جمله را عرض ميكنم كه در جمع شعراي امروز - چه آقاياني كه اينجا تشريف دارند، چه بعضي ديگر كه نيستند - جوهرهاي خيلي ممتازي مشاهده ميشود. آقايان اساتيد و قديميها كه به جاي خود، اما اين جوانان شاعر هم انصافاً جوهر ممتازي دارند.» در بخش ديگري از همين جلسه، رهبر انقلاب بار ديگر به شعر عزيزي اشاره ميكنند و ميگويند: آنچه كه امروز مشاهده ميشود، استعدادهاي خوب و گاهي يك پروازهاي بلند است. انسان ميبيند كه اين شعرها، مضامين بسيار ممتازي دارند؛ چه مضامين انقلابي و اجتماعي و چه مضامين ديني و اسلامي و عرفاني؛ مثل مضموني كه در شعر آقاي عزيزي بود.
احمد عزيزي در سال 86 دچار ضايعه ميشود و به كما ميرود. از آن زمان به بعد اين شاعر در بيمارستان بستري است. رهبر انقلاب سال 90 سفري به كرمانشاه ميكنند و با مردم آن ديار ديدار صميمانهاي داشتند، در ميان برنامه فشرده حضور رهبري در كرمانشاه، ايشان به ديدار شاعر بيمار ميروند. اين ديدار مهمترين و شايد تنهاترين ملاقاتي باشد كه شاعر در طول سالهاي بيمارياش داشته است. پس از آن نيز شايد تنها در سالگرد ملاقات رهبر معظم انقلاب با احمد عزيزي، يادي از اين شاعر به ميان آورده شود.
زينب عزيزي، خواهر احمد، درباره آخرين وضعيت جسماني شاعر ميگويد: حال عمومي احمد خوب است؛ ضربان قلب، تعداد نفسها و فشار خونش حالت طبيعي دارد. احمد يك مقدار به خاطر عدم فيزيوتراپي پاهايش تغيير شكل داده و حالت خشك مانده است؛ من هم توانايي مالي كه فيزيوتراپ برايش بياورم ندارم، پرسنل بيمارستان امام رضا(ع) چيزي برايش كم نميگذارند اما از لحاظ فيزيوتراپي به لحاظ انجام كار مشكل داريم. مخارج ايشان براي خورد و خوراك و مسائل بهداشتي است؛ داروهايش تفكيك ميشود و معمولاً به صورت آزاد تهيه ميكنيم؛ احمد مريض هشت ساله است و براي همين هر روز برايش غذا ميپزيم؛ درآمد احمد فقط براي خورد و خوراكش خرج ميشود.
زينب عزيزي معتقد است مسئولان احمد را فراموش كردهاند و ميگويد: ميتوانم بگويم كه «از دل برود هر آنكه از ديده برفت»؛ احمد از ديدهها رفته است و همه فراموشش كردهاند.
احمد عزيزي نمونهاي است از هنرمنداني كه عمر خود را وقف انقلاب اسلامي كردهاند و امروزه در كمال ناباوري از سوي مسئولان فراموش شدهاند.
جوان/تخريب فيلم «محمد رسولالله(ص)» در روزنامه اصلاحطلبان
يكي از نادر مطالب تخريبي عليه فيلم «محمد رسولالله(ص)» نه از جانب يكي از رسانههاي غربي، بلكه از جانب روزنامه «شرق» منتشر شده است...
يكي از نادر مطالب تخريبي عليه فيلم «محمد رسولالله(ص)» نه از جانب يكي از رسانههاي غربي، بلكه از جانب روزنامه «شرق» منتشر شده است؛ اين روزنامه فيلم فاخر مجيد مجيدي را با سريالهاي يوسف پيامبر و تنهاترين سردار مقايسه كرده و آن را اثري ضعيف خوانده است، آن هم در حالي كه اكران جهاني «محمد رسولالله(ص)» در هفتههاي گذشته با تحسين و نقدهاي مثبت كارشناسان سينمايي جرايد دنيا مواجه شده است.
ظاهراً بيشتر از برخي بدبينيها در آن سوي آبها بايد نگران برخي بدبينيها در داخل كشور بود؛ جاي تعجب است كه حتي غربيها هم به ندرت در تخريب فيلم «محمد رسولالله(ص)» مجيد مجيدي قلم ميزنند و اما روزنامه «شرق» طي مطلبي شأن اين اثر سينمايي را پايين دانسته و به تخريب آن رو آورده آن هم بدون اينكه بخواهد اندكي هم به نقاط مثبت غيرقابل كتمان اين اثر اشاره كند؛ اين روزنامه نوشته است كه فيلمنامهنويس و كارگردان هر دو در پرداخت بدون عمق اين فيلم تاريخي سهيم هستند. نويسنده اين روزنامه فيلم مجيدي را از وجوه مختلف مورد انتقاد قرار داده و دست آخر با نگاهي منفي آن را با سريالهاي تلويزيوني چون سريال«امام علي(ع)»، «مختارنامه»، «يوسف پيامبر» و «تنهاترين سردار» مقايسه كرده است. مطلب انتقادآميز «شرق» عليه فيلم مجيدي را تقريباً ميتوان اولين تخريب همهجانبه عليه اين فيلم در سطح رسانههاي ايران قلمداد كرد. رسانههاي داخل كشور و بسياري از هنرمندان و كارشناسان داخلي و خارجي در هفتههاي گذشته بارها به تحسين اين فيلم پرداختهاند چراكه مجيدي در آخرين فيلمش توانسته باز هم با زبان مختص سينمايي خود مفهوم كلام را از لحاظ عاطفي به مخاطب برساند. حتي در كمال شگفتي رسانههاي غربي هم اين اثر را مستقيم و غيرمستقيم تحسين كردهاند؛ بعد از اين نقدهاي مثبت آنچه كه ميتوانست به فرآيند تداوم شهرت جهاني اين اثر كمك كند همراهي رسانههاي داخلي بود. پيش از اين، ساخته شدن فيلمي در جهان اسلام كه بتواند با مخاطب غربي ارتباط عميق برقرار كرده و ذهنيت او را در قبال اسلام تغيير دهد همچون يك رؤيا به نظر ميرسيد؛ چراكه رسانههاي غربي از خود هيچ ميلي براي اصلاح چهره مخدوش اسلام و پيامبر بزرگش نشان نميدادند و رسانههاي دنياي بيذائقه و هنر عرب هم در اين راه قدمي برنميداشتند. حالا كه قدرت سينماي ايران با هنر خود دنياي اسلام را ظرف مدت هفت سال به آرزويش رسانده و توانسته با موفقيت چهره مخدوش پيامبر را در ذهن تماشاگران، به ويژه از جنس جهانياش تلطيف سازد، انتقاد تند و تيز و كوبنده «شرق» از اين فيلم، آن هم بدون اندك اشارهاي به نقاط قوت اثر، غيرمنتظره و عجيب به نظر ميرسد.
حمایت/کارگردان «شاهزاده روم» در گفتوگو با « حمایت» مطرح کرد
استقبال مخاطبان جهانی از انیمیشنهای ایرانی
«شاهزاده روم آبانماه اکران میشود» خبری که هادی اسماعیلی، مدیر تبلیغات و اطلاعرسانی این انیمیشن سینمایی به رسانهها داد و اظهارکرد که این انیمیشن محتوای سالمی برای گذران وقت خانوادهها به همراه فرزندانشان در سینما خواهد بود. وی همچنین یادآورشد که کمپین تبلیغاتی این فیلم از دو هفته گذشته با رونمایی از لوگوی جدید فیلم آغاز شده است و در هفته جاری نیز سایت رسمی این فیلم رونمایی خواهد شد .
کارگردان انیمیشن «شاهزاده روم» گفت: صنعت انیمیشن در ایران، صنعتی نوپاست و امکانات ما در مقایسه با سایر کشورهای دارای این صنعت اصلا قابل قیاس نخواهد بود .
«هادی محمدیان» در گفتو گو با «حمایت» با بیان این مطلب ادامه داد:باید به این نکته اشاره داشته باشم که با وجود کمبود امکانات در این صنعت اما نتیجه کار، با نمونههای خارجی مقایسه میشود. وی با تاکید براینکه ما برای رسیدن به آن حد مطلوب کیفیت نیازمند پیش زمینههایی هستیم که نداریم تصریح کرد: اولین پیش زمینه مباحث مالی است؛ بودجه کافی برای ساخت انیمیشن وجود ندارد. برای ساخت هر فیلم، بودجه صرف تهیه دکور و بازیگر میشود ولی درکار ما هزینه صرف متخصص و البته صرف زمان میشود. در ساخت انیمیشن هرچه زمان بیشتری برای کار صرف شود نتیجه بهتری عاید خواهد شد.
این کارگردان جوان ادامه داد: ما برای ساخت این انیمیشن فقط از بخش خصوصی کمک گرفتیم و هیچ گونه حمایت دولتی نشدیم.
محمدیان با بیان اینکه دو نکته در باز گشت سرمایه همیشه مطرح است، هم اضافه کرد: نخست بازگشت مالی سرمایه است که کمک میکند موسسه حامی انیمیشن در کارهای بعدی هم سرمایهگذاری کند و نکته دوم اینکه موفقیت این گونه اثار باعث خواهد شد که به سینمای انیمیشن اعتماد شود.
وی تصریح کرد: من معتقدم که سینمای ایران قادر به تولید انیمیشن خوب است . سینمای ایران پتانسیل ساخت انیمیشن با کیفیت - که هم کودکان و هم خانوادهها را به سینما بکشاند - را دارد. کارگردان انیمیشن«شاهزاده روم» با اشاره به وضعیت سینمای کودک و صنعت انیمیشن در جهان هم بیان کرد: سینمای کودک و انیمیشن در دنیا در رده بالاترین میزان فروش قرار دارد و جز پرمخاطبترینهاست.
جذب مخاطب مهم است
وی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه برای ما جذب مخاطب در کنار فروش مهم است خاطرنشان کرد: مخاطب و فروش دو گزینهای هستند که میتوانند« امید» را در دل سازندگان زنده نگه داشته و راه را برای سایر علاقهمندان باز کنند.
اکران در عراق و لبنان
محمدیان همچنین با اشاره به اکران این انیمیشن در عراق و لبنان درباره هدفش از خلق این اثر اظهار کرد قصه فیلم، به خودی خود قابلیت دراماتیک بالایی دارد، من از دوران کودکی به این ماجرا علاقهمند شده بودم و یکی از آرزوهایم این بود که درباره آن یک فیلم بسازم. ضمن اینکه ما قصد داشتیم با پرداختن به این موضوع پاسخی به مسائل روز جهان و اتفاقات تلخی که با هدف تفرقه میان پیروان ادیان در حال رخ دادن است بدهیم. وی خاطرنشان کرد: «شاهزاده روم» قصه مشترک ادیان اسلام و مسیحیت است و احساس کردیم که پرداختن به این موضوع میتواند بین این دو دین، همزیستی و دوستی بیشتری برقرار کند. این کارگردان درباره مشارکت حزب الله لبنان در تولید این اثر هم گفت: قبلا یک انیمیشن کوتاه راجع به ولادت حضرت ولیعصر(عج) کار کرده بودیم که دوستان لبنانی آن کار را دیدند و نکاتی را به ما منتقل کردند، مبنی بر اینکه در کشور لبنان به خاطر همزیستی مسیحیان و مسلمانان، تولید یک انیمیشن برخوردار از زبان مشترک، میتواند به اتحاد پیروان دو دین کمک زیادی کند. از همان جا تولید «شاهزاده روم» آغاز شد. در واقع، ایده اولیه کار توسط آنها شکل گرفت. ضمن اینکه روی متن و محتوای اثر هم کار کردند. آنها به ما این دلگرمی را دادند که میتوانیم روی مخاطب غیرایرانی هم تأثیر بگذاریم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: من فکر میکنم اکران انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» با موضوع زندگی مادر امام عصر (عج) پس از اکران فیلم «محمد رسول الله(ص)» و در شرایطی که این روزها سینما رنگ و بوی دینی به خود گرفته است، میتواند حال و هوای سینمای ایران را عوض کند و خانواده ها و اقشار متدین را به سالنهای سینما بکشاند.
15ماه زمان برای تولید یک انیمیشن
«حامد جعفری» تهیه کننده این انیمیشن هم در گفت و گو با «حمایت» با بیان اینکه هزینه تولید انیمیشن شاهزاده روم نزدیک به 2میلیارد تومان است اظهارکرد: این اثر در 15 ماه تولید شد و 105 نفر عوامل سینما و انیمیشن در این پروژه همکاری داشتند. وی افزود: دو موسسه فرهنگی و هنری « هفت سنگ» و «سلوک افلاکیان» هم به طور مشترک با نام گروه هنر پویا تهیهکنندگی این پروژه را برعهده داشتند. وی با تاکید براینکه از ابتدای ساخت این اثر به دنبال اکران آن در سالنهای سینما بودیم هم بیان کرد: این اثر تا به حال در چند کشور خارجی اکران شده است؛ عراق، کویت، ساحل عاج، لبنان و البته در بحرین و عربستان هم به طور محدود اکران شده که میزان استقبال از آن قابل توجه بوده است. جعفری با اظهارامیدواری از استقبال این انیمیشن در اکران عمومی کشور هم تصریح کرد: به اقبال عمومی امیدواریم زیرا با آنکه تمام درآمد یک پروژه از محل فروش آن نیست ولی این ریسک بزرگی است زیرا در کشور ما صنعت انیمیشن درست شکل نگرفته است. اما ما درحد بضاعت خود تلاش میکنیم کار را درست انجام دهیم.
وی اضافه کرد: باید تاکید کنم که موضوع ما موضوع بین ادیانی است و ما موضوع خاص دینی را انتخاب نکردیم که موجب افتراق بین ادیان شود. این موضوع بین مسلمانان و مسیحیان مشترک است و شاید دلیل اقبال از این فیلم در سایر کشورها همین وجوه اشتراکات باشد. کارگردان «شاهزاده روم» در گفتوگو با « حمایت» مطرح کرد.
استقبال مخاطبان جهانی از انیمیشنهای ایرانی
«شاهزاده روم آبانماه اکران میشود» خبری که هادی اسماعیلی، مدیر تبلیغات و اطلاعرسانی این انیمیشن سینمایی به رسانهها داد و اظهارکرد که این انیمیشن محتوای سالمی برای گذران وقت خانوادهها به همراه فرزندانشان در سینما خواهد بود. وی همچنین یادآورشد که کمپین تبلیغاتی این فیلم از دو هفته گذشته با رونمایی از لوگوی جدید فیلم آغاز شده است و در هفته جاری نیز سایت رسمی این فیلم رونمایی خواهد شد .
کارگردان انیمیشن «شاهزاده روم» گفت: صنعت انیمیشن در ایران، صنعتی نوپاست و امکانات ما در مقایسه با سایر کشورهای دارای این صنعت اصلا قابل قیاس نخواهد بود .
«هادی محمدیان» در گفتو گو با «حمایت» با بیان این مطلب ادامه داد:باید به این نکته اشاره داشته باشم که با وجود کمبود امکانات در این صنعت اما نتیجه کار، با نمونههای خارجی مقایسه میشود. وی با تاکید براینکه ما برای رسیدن به آن حد مطلوب کیفیت نیازمند پیش زمینههایی هستیم که نداریم تصریح کرد: اولین پیش زمینه مباحث مالی است؛ بودجه کافی برای ساخت انیمیشن وجود ندارد. برای ساخت هر فیلم، بودجه صرف تهیه دکور و بازیگر میشود ولی درکار ما هزینه صرف متخصص و البته صرف زمان میشود. در ساخت انیمیشن هرچه زمان بیشتری برای کار صرف شود نتیجه بهتری عاید خواهد شد.
این کارگردان جوان ادامه داد: ما برای ساخت این انیمیشن فقط از بخش خصوصی کمک گرفتیم و هیچ گونه حمایت دولتی نشدیم.
محمدیان با بیان اینکه دو نکته در باز گشت سرمایه همیشه مطرح است، هم اضافه کرد: نخست بازگشت مالی سرمایه است که کمک میکند موسسه حامی انیمیشن در کارهای بعدی هم سرمایهگذاری کند و نکته دوم اینکه موفقیت این گونه اثار باعث خواهد شد که به سینمای انیمیشن اعتماد شود.
وی تصریح کرد: من معتقدم که سینمای ایران قادر به تولید انیمیشن خوب است . سینمای ایران پتانسیل ساخت انیمیشن با کیفیت - که هم کودکان و هم خانوادهها را به سینما بکشاند - را دارد. کارگردان انیمیشن«شاهزاده روم» با اشاره به وضعیت سینمای کودک و صنعت انیمیشن در جهان هم بیان کرد: سینمای کودک و انیمیشن در دنیا در رده بالاترین میزان فروش قرار دارد و جز پرمخاطبترینهاست.
جذب مخاطب مهم است
وی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه برای ما جذب مخاطب در کنار فروش مهم است خاطرنشان کرد: مخاطب و فروش دو گزینهای هستند که میتوانند« امید» را در دل سازندگان زنده نگه داشته و راه را برای سایر علاقهمندان باز کنند.
اکران در عراق و لبنان
محمدیان همچنین با اشاره به اکران این انیمیشن در عراق و لبنان درباره هدفش از خلق این اثر اظهار کرد قصه فیلم، به خودی خود قابلیت دراماتیک بالایی دارد، من از دوران کودکی به این ماجرا علاقهمند شده بودم و یکی از آرزوهایم این بود که درباره آن یک فیلم بسازم. ضمن اینکه ما قصد داشتیم با پرداختن به این موضوع پاسخی به مسائل روز جهان و اتفاقات تلخی که با هدف تفرقه میان پیروان ادیان در حال رخ دادن است بدهیم. وی خاطرنشان کرد: «شاهزاده روم» قصه مشترک ادیان اسلام و مسیحیت است و احساس کردیم که پرداختن به این موضوع میتواند بین این دو دین، همزیستی و دوستی بیشتری برقرار کند. این کارگردان درباره مشارکت حزب الله لبنان در تولید این اثر هم گفت: قبلا یک انیمیشن کوتاه راجع به ولادت حضرت ولیعصر(عج) کار کرده بودیم که دوستان لبنانی آن کار را دیدند و نکاتی را به ما منتقل کردند، مبنی بر اینکه در کشور لبنان به خاطر همزیستی مسیحیان و مسلمانان، تولید یک انیمیشن برخوردار از زبان مشترک، میتواند به اتحاد پیروان دو دین کمک زیادی کند. از همان جا تولید «شاهزاده روم» آغاز شد. در واقع، ایده اولیه کار توسط آنها شکل گرفت. ضمن اینکه روی متن و محتوای اثر هم کار کردند. آنها به ما این دلگرمی را دادند که میتوانیم روی مخاطب غیرایرانی هم تأثیر بگذاریم.
وی همچنین خاطرنشان کرد: من فکر میکنم اکران انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» با موضوع زندگی مادر امام عصر (عج) پس از اکران فیلم «محمد رسول الله(ص)» و در شرایطی که این روزها سینما رنگ و بوی دینی به خود گرفته است، میتواند حال و هوای سینمای ایران را عوض کند و خانواده ها و اقشار متدین را به سالنهای سینما بکشاند.
15ماه زمان برای تولید یک انیمیشن
«حامد جعفری» تهیه کننده این انیمیشن هم در گفت و گو با «حمایت» با بیان اینکه هزینه تولید انیمیشن شاهزاده روم نزدیک به 2میلیارد تومان است اظهارکرد: این اثر در 15 ماه تولید شد و 105 نفر عوامل سینما و انیمیشن در این پروژه همکاری داشتند. وی افزود: دو موسسه فرهنگی و هنری « هفت سنگ» و «سلوک افلاکیان» هم به طور مشترک با نام گروه هنر پویا تهیهکنندگی این پروژه را برعهده داشتند. وی با تاکید براینکه از ابتدای ساخت این اثر به دنبال اکران آن در سالنهای سینما بودیم هم بیان کرد: این اثر تا به حال در چند کشور خارجی اکران شده است؛ عراق، کویت، ساحل عاج، لبنان و البته در بحرین و عربستان هم به طور محدود اکران شده که میزان استقبال از آن قابل توجه بوده است. جعفری با اظهارامیدواری از استقبال این انیمیشن در اکران عمومی کشور هم تصریح کرد: به اقبال عمومی امیدواریم زیرا با آنکه تمام درآمد یک پروژه از محل فروش آن نیست ولی این ریسک بزرگی است زیرا در کشور ما صنعت انیمیشن درست شکل نگرفته است. اما ما درحد بضاعت خود تلاش میکنیم کار را درست انجام دهیم.
وی اضافه کرد: باید تاکید کنم که موضوع ما موضوع بین ادیانی است و ما موضوع خاص دینی را انتخاب نکردیم که موجب افتراق بین ادیان شود. این موضوع بین مسلمانان و مسیحیان مشترک است و شاید دلیل اقبال از این فیلم در سایر کشورها همین وجوه اشتراکات باشد.
حمایت/استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم در گفتوگو با «حمایت» مطرح کرد
سبک زندگی جواد الائمه(ع) نسخه تضمینی سعادت نسل جوان و جامعه
حجت الاسلام و المسلمین دکتر «مصطفی صادقی» در گفتوگو با « حمایت» ضمن تسلیت فرارسیدن سی اُم ذیقعده، سالروز شهادت مظلومانه امام جواد(ع) گفت: همانطور که میدانیم این امام هُمام به خاطر تقوای بالا به «تقی» و به جهت جود و بخشش به «جواد » مشهور بودند، البته باید توجه داشت که همه ائمه (ع) در زمینه بخشندگی و تقوا در یک سطح بوده و هستند و این ویژگیهای عمومی این بزرگواران است، با این حال در هر کدام از حضرات معصومین(ع) بنا به شرایطی یکی از این ویژگیها بیشتر نمود داشته است.
وی افزود: به اعتقاد من فرهنگ القاب ائمه (ع)، ريشهاى اجتماعى و برخاسته از عنايات الهى دارد كه لقب «تقى» و «جواد» امام نهم نیز از این مقوله مستثنی نیست.
داستانی از بخشندگی فوق العاده جواد الائمه(ع)
این محقق و پژوهشگر حوزوی همچنین بیان کرد: درباره جودوکرم آقا جواد الائمه(ع) داستانهای فراوانی وجود دارد از جمله این داستان که در زمان حج برای یکی از شیعیان در آن ایام، مشکل مالی پیش آمد و آن فرد برای رفع مشکلش می خواست که به حضرت مراجعه کند اما گویا خجالت می کشیده و این درحالی است که امام جواد (ع) از طریق یکی از اطرافیانش بی آن که آن فرد نیازمند درخواستی کرده باشد، حاجت او را برآورده می سازد.
وی اضافه کرد: اساساً صفت بخشندگی و کرامت والا در بین همه ائمه مشترک بوده و امامان ما هیچ گاه دست رد بر سینه سائل و نیازمندی نمی زدند.
در عمل از اهل بیت(ع) الگوگیری کنیم نه فقط حرف!
صادقی همچنین خاطرنشان کرد: طبعاً بر ما که شیعیان و پیروان آن عزیزان هستیم لازم است تا به دیگران کمک کنیم اما متاسفانه بعضی اوقات چون ما در بازپرداخت بدهیها کوتاهی میکنیم و حقوق دیگران را رعایت نمیکنیم دیگران در کمکهای مالی چون قرض دادن تمایلی از خود نشان نمی دهند و حال آن کهبراساس آموزه های دینی ما، نباید وضع بدین گونه باشد.
وی افزود: در سیره ائمه(ع) ما همواره بر لزوم ادای دین و رعایت حقوق دیگران تاکید شده است.
توطئه شوم عباسیان برای تخریب چهره امام
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی همچنین در لابلای صحبت های خود گریزی هم به زمانه و شرایط اجتماعی عصر امام جواد(ع) زد و ابراز کرد: نگاهى به شرايط اجتماعى آن بزرگوار و وضعيت دربار سفاک عباسی ، ما را با این موضوع آشنا مىكند كه عباسیان تلاشى پيگير داشتند تا به گمان خود آن حضرت را متهم کنند و در نتيجه آن حضرت را از چشم شيعيان وطرفدارانش كه او را به خاطر پاكى و طهارت الهى اش مى ستودند، ساقط كنند.
وی افزود: در این خصوص حتى مأمون براى كشاندن آن حضرت به بزم دربار، دخترش ام الفضل را به عقد آن حضرت در آورد و در اين جهت دستور لازم را نيز صادر كرد، اما راه به جايى نبرد و پاكى و تقواى امامت بر انديشه باطل و شیطانی مامون و دودمان عباسیان فائق آمد.
خدمت رسانی به مردم از نگاه جوادالائمه(ع)
این استاد حوزه علمیه قم با بیان این که امام جواد (ع ) به عنوان اسوه تقوا ، بخشندگی و کرامت حقیقی، به مسایل اجتماعی و فرهنگی مردم توجه ویژه ای داشت، هم اظهارکرد: جواد الائمه(ع)خدمت رسانی به مردم را موجب نزول رحمت الهی بر انسان دانسته و تاکید داشتند چنانچه فردی در این باره کوتاهی کند ، چه بسا نعمات پروردگارش را از دست بدهد.
وی خاطرنشان کرد: حضرت در جایی می فرماید: «نعمت خداوند بر کسی فراوان نازل نمی شود ، مگراینکه نیاز مردم به وی افزون گردد . هرکس برای رفع این نیازمندی ها نکوشد و سختی های آن را تحمل نکند ، نعمت الهی را درمعرض نابودی قرار داده است.»
رسیدگی به نیازمندان جامعه؛ درسی از سیره امامجواد(ع)
صادقی با اشاره به این که امام جواد(ع) بزرگترین ملجأ و پناه نیازمندان و گرفتاران زمانه خود بود ، اظهار کرد: اساساً بخشندگی زاید الوصف ایشان به مردم ، سبب شد که آن حضرت به «جواد» به معنای بسیار بخشنده مشهور شود، ضمن آن که ایشان با دقت خاصی وضعیت نزدیکان خود و سایر مردم را به ویژه در زمانی که در مدینه بود، پیگیری می کردند.
برکاتی بی شمار در عمری کوتاه
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه امام جواد(ع) با وجود آن که در سن نوجوانی به امامت رسید و در جوانی به شهادت رسید، اما در همین عمر اندک دنیوی، برکات بسیاری از خود به جای گذاشت تصریح کرد: امروز کلام نورانی آن حضرت بهترین گنجینه و ذخیره ارزشمند برای جامعه شیعی و اسلامی ماست.
درسهایی از یک زندگی سراسر نورانی
مدیر گروه سیره اهل بیت(ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی همچنین یادآور شد: علم و درایت ایشان به طور خاص می تواند شاخصه و الگوی خوبی برای همه دانشمندان و اهل علم به خصوص عزیزان فعال در حوزه های علمیه برادران و خواهران باشد و انشاالله که همه ما بتوانیم رهروی خوبی برای راه نورانی حضرات معصومین(ع) باشیم.
وی افزود: صبر و بردباری و سعه صدر ایشان و نیز ایثار و از خودگذشتگی از جمله درس هایی است که ما باید از سبک زندگی امام جواد(ع) فرابگیریم و با تأسی به آن ، زمینه هر چه نورانی تر شدن زندگی خود را فراهم آوریم به خصوص این که امروز بیش از هر زمان دیگری جامعه ما نیازمند شنیدن معارف اهل بیت(ع) و به خصوص عمل به آنها برای دست یابی به سعادت دنیا و آخرت خود است.
شرق/نگاهی به بنای یادبود قربانیان خشونت در مکزیک
معماری علیه خشونت
پرستو نوروزی: در روزگاری که غزه و عراق و افغانستان غرق خون مردان، زنان و کودکانی است که ناخواسته قربانی جنگ شدهاند، معماری چگونه میتواند در مقابل این میزان موج خشونت بایستد و از صلح و دوستی و پایان تمام جنگها سخن بگوید؟ بنای یادبودهای زیادی در دنیا به نشانه پایان جنگهای بزرگ ساخته شدهاند و به همان میزان، یادبودهای فراوانی معماری به مفاهیم انسانی خلق شده است که یادآور صلح و دوستی هستند. بنای یادبود قربانیان خشونت در مکزیک، یکی از تازهترین آثار معماری جهان است که به مخاطب میآموزد، خشونت چگونه میتواند نسل انسان را با تهدید مواجه کرده و صفتهای خوب انسانی را از روی زمین پاک کند. بنای یادشده در سال ٢٠١٣ بهوسیله دفتر Gaeta-Springall Arquitectos در مکزیکوسیتی ساخته شده است. سایت پروژه نیز در «چاپولتپک»، مهمترین پارک شهر، واقع شده که در حقیقت جنگلی است که در چندین دهه، متعلق به دولت فدرال و تحت حفاظت وزارت دفاع مکزیک بوده است. در وهله اول، مقصود از طرح بنای یادبود، احیای ١٥ هزار متر مربع در قالب یک فضای عمومی است. در تمام دنیا، بناهای یادبود، آثار معماری متفاوتی هستند که میتوان در آنها یاد و خاطرهای از فرهنگ و تاریخ یافت. در این «مونومان»، با استفاده از مفاهیم معماری به یکی از مهمترین مسائل معاصر جامعه مکزیک جسمیت داده شده: «خشونت». آنطورکه در معرفی این بنا آمده است، مکزیکیها در طراحی این پروژه، خشونت را زخمی بزرگ و باز دانستهاند و بههمیندلیل، پروژهای باز در سایت تعریفشده، گشوده به شهر و شهروندان و با ارتباطی قوی با آنهاست. دو موضوع تجدیدحیات فضای عمومی و نیز احیای خاطره قربانیان خشونت، ماهیت این پروژه را تشکیل میدهند. اولین قدم طراحی، تعیین نقش سایت بهعنوان یک جنگل بوده است تا در آن، طبیعت حضوری چشمگیر داشته باشد؛ بنابراین همانطورکه در تصاویر دیده میشود، درختانی که در محوطه این بنا قرار دارند، به سایت شخصیت میدهند. با همان دو تعریف بالا، خشونت در این پروژه در دو بُعد تعریف شده است: فضاهای باز و فضاهای ساختهشده.
منظور از فضای باز، فضای ایجادشده بین دیوارهای فولادی و درختان است. این فضای خالی میتواند مفهوم عدم حضور قربانیان و غیبت یاد آنها را تداعی کند؛ چراکه به اعتقاد سازندگان این پروژه، خشونت تولیدگر مرگ است. بخش عمده پروژه شامل ساخت ٧٠ دیوار فلزی از جنس کورتن استیل است که از بین درختان برخاستهاند؛ یک بازی دوگانه بین طبیعت و معماری، جنگلِ درختان و جنگلِ دیوارها. اجتماع درختان و بازدیدکنندگان، نقش موجودات زنده و اجتماع دیوارها، مفهوم مجرد خاطره قربانیان را تداعی میکند. سطوح دیوارهای فولادی، زنگزده یا آینهای است تا مخاطب با قرارگرفتن روبهروی این ورقههای فولادی، تصویرش را گم کرده یا به صورت متکثرشده ببیند. علاوهبراین، اگر به خشونت بهمثابه «تخریب» دیده شود، ساختار ٧٠ دیوار فولادی مانند پادزهری بزرگ در برابر خشونت عمل خواهد کرد و نشانهای است از آنکه معماری مانند سپری در برابر خشونت خواهد ایستاد.
در فضای مرکزی که فضای اصلی بنای یادبود است، حوض آبی با فرم نامعین و هندسه بازطراحی شده است که یادآوری میکند مسئله خشونت همچنان وجود دارد. حوض با شبکهای پوشانده شده است، بهطوریکه بازدیدکننده میتواند روی آن راه برود. آب یعنی زندگی؛ آب، پاک میکند و شفا میدهد. در این بخش، دیوارهای فولادی، محکمتر و بلندترند و درامی تأثیرگذار در فضا خلق میکنند. بازتاب درختان و دیوارها در آب، چشم را به بالا و پایین هدایت میکند. وقتی چشم بالا را میبیند، آسمان دیده میشود، نور، خورشید، امید و... . درنهایت، یکی از بخشهای مهم این پروژه، مردمیبودن و اختصاص دیوارهای فولادی به افراد است، بنابراین جامعه در ساخت این بنای یادبود نقش دارد. ٧٠ دیوار فلزی، فضاهایی هستند برای افراد، تا نام قربانی خود را روی آن بنویسند و از درد و خشم و آرزوهای آنها بگویند. این دیوارها بهعنوان آینه و تختهسیاه عمل میکنند و با نوشتههایشان، به شاهدی از درد و تخریب حاصل از خشونت تبدیل میشوند.
قانون/سینما هنوز نفس ميكشد
نیمه پایانی شهریورماه هرسال مصادف با روز ملی سینما، جشنهایی برای اصناف مختلف سینمایی از سوی خانه سینما برگزار ميشود. به بهانه روز ملی سینما که حالا چند سالی است از تقویم حذف شده با چند تن از سینماگران و منتقدان سینما به گفت وگویی در مورد شرایط و حال و هوایاين روزهای سینما پرداختهايم، آنچه در اد امه ميخوانید حاصل گفت و گوی ما با اهالی سینماست.
مسعود ولد بیگی
گریمور پیشکوت سینما
بعد از پروژه «مختارنامه» دو سال است کاملا از سینما کنار رفته ام و در جریان جزيیات موجود در آن نیستم. متاسفم ازاين که درگیری بین مسئولان سازمان سینمایی و وزیر ارشاد دولت سابق منجر به حذف نام روز ملی سینما از تقویمها شد. به هر حال سینمایاين مملکت جایگاهی برای خود دارد و عملا نشان داده است که نسبت به مناطق و کشورهای دیگرعقب نمانده و هنوز هم تقریبا جایگاه درستی دارد. امیدوارم با پیگیری مسئولان جدید سینمایی در اولین فرصتاين نام به صفحه اصلی تقویمها
باز گردد.
جشن کفایت نميکند
برگزاری جشنهای سالانه برای سینمایايران کفایت نميکند چون در مجموع سینما حمایت نميشود و باعث تاسف است که همواره در جا ميزند.یکی از ضعفها و کم کاریهای امروز سینمااين است که از هنرمندان وپیشکسوتان قدردانی صورت نميگیرد.علت کم کاریاين روزهایم کهولت سن و ناراحتی جسمياست که باعث شده دیگر کار نکنم اما درکل هنرمند دراين سرزمین جایگاهی ندارد و تا پا به سن ميگذارد محکوم به فراموشی ميشود.اين در حالی است که در خارج ازاين مرز اگر یک هنرمند یک بار در جشنوارهاي بدرخشد و جایزهاي کسب کند تا آخر عمرش به هر عنوانی تامین و از بابت گذران زندگی خاطرجمع است.
غلامرضا موسوی
تهیه کننده سینما
به گمان من روز سینما روزی است که ما بتوانیم به بعضی ازاين متحجران محترم ثابت کنیم، که سینما ،هنر روز و متعالی است. سینما مانند بقیه هنرها نیاز به سیاستمدار ندارد و سیاستمداران بهتر است دور آن را خط بکشند و بگذارند هنرمندان و مردم زندگی عادی خود را داشته باشند.
متاسفانه ویژگی امروز سینما ما را به عذابی دچار کرده که هر کس با شیوه ای که علاقه مند است سعی ميکند در زمینه سیاسی ای که ميخواهد کشتی بگیرد و وارد مسائل سینمایی شود. طبیعتا شراين آدمها به هنرمندان ميرسد و فشار روی هنرمندان باعث ميشود که هنر دچار تزریقاتی شود و در اثر آنها نتواند نقش اصلی خودش را به درستی بازی کند. باید دعا کنیم که خداونداين متحجران را به راه راست هدایت کند. امیدوارم سیاستمدارانی که از طریق سینما قصد دارند خود را مطرح یا در حقیقت رغیب خود را از راه به در کنند به راه راست هدایت شوند.اين مشکلی است که با ثبت روز سینما داخل تقویمها حل نميشود. باید دعا کنیم فرهنگ سازی شود تااين دوستان بفهمند که سینما یا هر هنر دیگری جای مناقشات سیاسی نیست و بگذارند همکاران ما فعالیتهای حرفهاي خود را انجام دهند و بخش زیادی از نیرویشان صرف مقابله با چیزی نشود که انرژی آنها را برای فعالیتشان بگیرد.
مسئولانی محافظه کار
محافظه کار بودن بعضی از مسئولان باعث فعال تر شدن طرف مقابل آنها ميشود. اگر در اولین اقدام در مقابل کاری که انجام داده وبه آن اعتقاد داشته اند ، ميایستادنداين اتفاقات نميافتاد.اين رفتارهای ضعیف مسئولان مانند بازی دومینو است . وقتی اولین مهره کج شود و روی دومین مهره بیفتد تا آخر ميرود. مگراين که دولت دیگر وآدمهای دیگری بیایند که نشان دهنداين کاره نیستند. در بعضی از موارد دولت نهم و دهم متاسفانه بهتر عمل ميکردند البته نکتهاي که وجود دارداين است که آنها زیر فشاراين گروه که نگرانیهایی دارند و دلواپس هستند،نبودند.دوستان ما فکر ميکنند با کوتاه آمدن از مسئله، موضوع را حل ميکنند! غافل ازاين که وقتی مسئله حل ميشود تازه موضوع دیگری پیش ميآید.اين دوستان دلواپس و نگران دنبالاين هستند که دولت را قلقلک دهند. اشکال قضیه از نگاه مااين است وگرنه سیاسیون با هم بدهبستانهایی دارند و از نظر خودشاناين مسائل اشکالی ندارد. ما معتقدیم که نباید به زمینه هنر کاری داشته باشند.اين عجیب است که مسئولان در مقابل کارهایی که کارشناسی شده ضعف نشان ميدهند. مثلا در جریان بخش بینالمللی جشنواره فیلم فجر طبیعی است که زمانی که دو جشنواره مجزا برگزار ميشود دو اسم متفاوت روی آنها قرار گیرد. در هیچ کجای دنیا دو جشنواره با یک اسم وجود ندارد، مگر ميشود چون جشنواره در کن برگزار ميشود همه را به اسم «کن» نامگذاری کنند. تفاوتها،نام یک جشنواره را مشخص ميکند. حتی روی نکاتی مثلاين هم مسئولان نميایستند و عدهاي با بهانه ارزشها اتفاقهایی را راه مياندازند و کلی انرژی هنرمندان را دراين زمینه صرف کارهایی ميکنند که نتیجه نميدهد. بخشی ازاين قضایا نتیجه ضعف مسئولان است. اگر در مقابل اولین کاری که درست بود ميایستادنداين اتفاقها پیش نميآمد. در زمینههای مختلف دو حالت وجود دارد یا اشتباه کرده اند که باید صمیمانه اطلاعیه ميدادند و پوزش ميخواستند و خسارت هنرمندان را در مورد پروانه نمایش آثارميدانند یا در حقیقت اشتباه نکردند و باید روی حرف خود ميایستادند. چرا باید مسائل با قلدری پیش رود؟ ما بااين مشکل روبهرو هستیم که بعضی از مسئولان ضعفها و برداشتهای اشتباهی دارند و گاهی از کیسه هنرمندان خرج ميکنند هر دو گروه ميخواهند دیگران را از رو ببرند و نتیجه اش اتفاقاتی ميشود که امروز شاهد آن هستیم و طبیعتا لطمه آن به سینما و هنر وارد ميشودو ما با مشکل بزرگی عدم امنیت شغلی روبه رو ميشویم. فیلمهای اجتماعی که ميتواند ماندگار و خوب باشد کم ساخته ميشود و به سمت فیلمهای ميرویم که بیشتر کمدیهای شانه تخممرغی ميتوانند باشند و در انتها چیزی نصیب مردم و سینما نميکنند. جالب است اگر همین فیلمهایی که برای بعضی نگران کننده است را در مقاطع دیگری ميساختیم خوداين گروههایی که امروزه فشار ميآورند خیلی از اتفاقات را باعث نميشدند.
عبدا.. اسفندیاری
فیلمنامه نویس
حذف شدن روز ملی سینما از تقویم از آن شگفتیهای دوران است که چطور چنین چیزی اتفاق افتاده است! در حالی که همه مسئولان و در راس همه رهبر معظم انقلاب اعتقاد دارند که یکی از قوی ترین ابزارهای بیانی و فرهنگ سازی جامعه سینماست در چنین موقعیتی روز ملی سینما از تقویم حذف ميشود!اين مسئله حقیقتا جای تعجب و تاسف دارد .
داوری خانه سینما آکادمیک شود
مشکلات سینما با جشنها وبزرگداشت اين روزها حل نميشود.اين روز ميتواند بهانهاي باشد برای توجه بیشتر به مشکلات سینما و مقدمهاي باشد برای برنامه ریزهای بهتر.البته جشنی که دراين حوالی گرفته ميشود جشن خانه سینما برای فیلمهای اکران شده است و برگزیدگان هر صنف مشخص ميشوند. یک داوری صنفی و جمعی که امید است نزدیک به واقعیت باشد.اين نوع از داوری خانه سینما بیشتر شبیه اسکار است زیرا برای فیلمهای نو و جدید انجام نميشود.
در هر صنفی تعارفاتی وجود دارد و رقابتهایی دیده ميشود اما باید کمک کرداين مسائل کم شود تا نتیجه درستتری اتفاق بیفتد. هیات مدیره فعلی باید تلاش کند تا زودتر شکل نهایی آکادميتدوین شود تا به صورت آکادمیک همه کسانی که در عرصه سینمایايران تاثیرگذار و در بخشی موثر بوده اند، بتوانند به طور منظم هر سال قضاوتی داشته باشند. البته هنوزاين شکل به نتیجه نهایی نرسیده است و نقصها و کمبودهایی دارد که باید تلاشی در جهت برطرف شدن آن صورت بگیرد.
برنامه ریزی مشکل را حل ميکند نه جشن
جشن خانه سینما و جشنواره فجر و کودک مشکلات سینمایايران را حل نميکند مشکلات سینمایايران را برنامهریزی مدیران سینمایی حل خواهد کرد. در حقیقت باید اتاق فکری هر ساله و مستمر برگزار شود تا بتواند نقایص را کشف و آنها را اصلاح کند. در حالت کلی زیاد بودن جشنها در سینما مفید نیست چون تبدیل ميشود به یک بازی تعارفی وبی مزه. جشنهای سینما باید در حد معقول برگزار شود چون موجب توجه بیشتر به سینما و سینماگران و محصولات سینمایی ميشود و ثانیا در خلالاين بهانهها میتوان مشکلات ونقایص را برشمرد و در موردش صحبت کرد تا بعدا مسئولان بر مبنای مشکلات برنامه ریزی و عمل کنند.
مشکل عمده سینما عدم امنیت بازار است
در سینما مشکلات عمده ،عدم امنیت بازار به معنی واقعی کلمه است یعنی فیلمهای ما تقریبا غارت ميشوند نه سرقت! در حالی که در همه جای دنیا که امنیت در بازار برقرار است فیلمها به موقع اکران شده و دریافتهای اکران در زمان مشخص به دست تولیدکننده باز ميگردد ولیاينجا اصلااين طور نیست. طرف سال پیش فیلم خود را اکران کرده اما هنوز دستمزدش را دریافت نکرده است!
در خارج ازايران، محصولات خانگی به موقع تکثیر و توزیع شده وبه صورت کپی یا قاچاق به بازار نميآید تا تولید کننده، سرمایهگذاریاش باز گردد.
البته تولیدات پیش از عرضه در شبکه نمایش خانگی، باید در شبکههای تلویزیونی عرضه شوند که ما دراين زمینه هم مشکلات بسیاری داریم.دراين زمینه تفکر غلطی سال هاست وجود دارد و ربطی به مدیران فعلی ندارد و آناين است که مسئولان فکر ميکنند همه چیز باید فرمایشی باشد و به فرموده عمل شود!
در حالی که اگر اجازه دهند در عرصه آزاد تولید، فکر و تولید محصول هنری انجام شود، آن وقت ميتوانند محصول را بخرند و نمایش دهند. خریدن محصول باعث حمایت از تولید محصولات آزاد ميشود که متاسفانه انجام نميشود. تلویزیون مدتی بود که تله فیلمهای سطحی و سخیفی ميساخت و 200 میلیون تومان هزینه ميکرد در حالی که حاضر نبود با نصفاين پول محصولات بهتری که در داخل بازار سینماست را تهیه کند!اين قضیه به امنیت بازار برميگردد. تلویزیون باید مکلف به خرید محصولات بازار داخلی باشددرحالی که برای تهیه محصولات خارجی مبالغ زیادی را هزینه ميکند و فقط شعار حمایت از محصولات داخلی ميدهد.
فرهنگ غربی با پخش محصولات خارجی ترویج ميشود و محصولات داخلی هم چون با مذاق آنها خوش نميآید به راحتی طرد ميکنند واين در حالی اتفاق ميافتد کهاين فیلمها با مجوز ساخته شدند و مورد اقبال برخی مردم نیز قرار گرفته اند. کميسعه صدر و وسعت نظر باید حکم شود تااين فیلمها خریداری شده و در پرداخت پول آن نیز امنیت وجود داشته باشد. باید به تناسب استاندارد جهانی برای هر بار پخش اثر از سیما رقميدر نظر بگیرند تا امنیت در بازار شکل بگیرد. امنیت بازار رااين جشنها که هیچ، سازمان سینمایی نیز نميتواند برقرار کند. کل کشور باید همت کنند از صدا وسیما گرفته تا مردم. شبکههای فارسیزبان فیلمها را پخش ميکنند بدوناينکه هزینهاي بابت آن به فیلمساز پرداخت کنند اگراين مسائل قانونمند وقانومند باشد هزینه باز می گردد و به تولید مجد تبدیل ميشود. امروز در سینمای دنیا همه هزینههای یک فیلم تنها از اکران آن تامین نميشود بیش از 60 درصد از طریق حق رایت تلویزیونی و ویدئویی باز ميگردد و مابایداين مسئله را درايران درمان کنیم.
قدس/چالشهای فراروی تولید علم در حوزه علوم انسانی از زبان دکتر « مهدی محقق»؛
اداری ها سرنوشت علم را تعیین نکنند
گروه فرهنگی- زهره کهندل - این ماجرا که چرا تولید علم در حوزه علوم انسانی، کاری دشوارتر به نظر میرسد، از زوایای مختلف قابل بررسی است ...
حوزه علوم انسانی به دلیل گستردگی و عمق موضوعها، دریایی از مسایل را در خود دارد که باید با جلیقه آگاهی و خلاقیت در آن شناور شد. در این بین علاوه بر ذهن ساختارمند و مسأله محور دانشمندان این عرصه، وجود بسترهای مناسب تحقق تولید علم در عرصه علوم انسانی نیز اهمیت دارد.
در گفت و گو با دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و رئیس انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به بررسی چالشهای فراروی تولید در عرصه علوم انسانی پرداختیم که گزیده این گفت وگو، هم اینک پیش روی شماست.
چه مؤلفه هایی در تولید علم در عرصه علوم انسانی اهمیت دارد؟
- تولید علم در بسترگاه علم اتفاق میافتد. باید تمام شرایط آن موجود باشد و اگر شرایط موجود نباشد، تولید علم صورت نمی گیرد. باید جایگاه علوم انسانی شناخته و ارزش آن به جامعه تفهیم شود. این طور نباشد که علوم انسانی در درجه علوم دوم یا سوم قرار بگیرد و علوم تجربی و علوم محض در درجه اول. اگر قرار باشد این علوم فایده ای برای جامعه داشته باشد، آن جامعه باید از شرایط انسانی برخوردار باشد، بنابراین برای تولید علم در علوم انسانی باید بسترگاه آن آماده شود تا این علوم رشد پیدا کند.
در حوزه علوم اسلامی چطور؟
- یکی از شعبههای علوم انسانی، علوم حوزوی است. ایران در علوم حوزوی اعم از فقه واصول، تفسیر قرآن و فلسفه و کلام ، حرف اول را زده و میزند. بزرگترین تفسیرهای قرآن در ایران و توسط ایرانیان نوشته شده که زبان مادری آنها فارسی بوده، اما آن را به زبان عربی نوشته اند. مثلاً تفسیر مجمع البیان که مربوط به طبرسی است. بهترین کتاب لغت عربی به عربی را در ایران فیروزآبادی نوشته است که وقتی این کتاب به سرزمینهای عرب رفته است، برایشان شگفت آور بود. اعراب به ایرانیان «عجم» میگفتند، یعنی بی زبان و گنگ. برخی اهل ادب عرب به همزبانان خود میگفتند که زبان خودتان را فرا بگیرید از مردی که او را بی زبان میخوانید. باید اهمیت علوم انسانی تفهیم و شناخته شود، بویژه دستگاههای دولتی و اجرایی، علوم انسانی را در درجه دوم و سوم قرار ندهند و بدانند که علوم تجربی و علوم محض در صورتی مفید خواهد بود که علوم انسانی پشتوانه آن باشد، همچنان که در طول تاریخ، چنین بوده است. اگر ارزش و جایگاه علوم انسانی و بسترگاه آن مشخص شود، میتوان به تعالی و ترقی این علوم امیدوار بود.
چرا میل به ورود به حوزه علوم انسانی در بین افراد باهوش کمتر است و این را از ردههای پایه هم میتوان دید که در دوره دبیرستان، شاگرد زرنگها کمتر اقبالی به سمت این علوم دارند؟
- گرایش به مادیات، ماده گرایی و مسایل مالی، شرایطی را به وجود میآورد که هر خانواده ای دوست دارد فرزندش دکتر یا مهندس شود و کمتر خانواده ای هست که بخواهد فرزندش درعلوم انسانی پیشرفت کند. علوم انسانی باید جایگاه خودش را در جامعه پیدا کند.
این جایگاه را چطور میتوان به مردم شناساند؟
- در مرحله نخست دستگاههای دولتی باید اقدام کنند. یک زمانی مرحوم عیسی صدیق در انجمن ترویج زبان فارسی سخنرانی میکرد و میگفت، در فرانسه دیپلم دبیرستان به کسی نمیدهند، مگر اینکه هشت هزار صفحه از ادبیات کلاسیک فرانسه را خوانده باشد که اگر هر کتابی 500 صفحه باشد، حدود 16 کتاب میشود، ولی درکشور ما به زبان و ادبیات فارسی بی توجهی میشود. من رئیس انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی هستم و هیچ گونه کمکی از هیچ نهادی نمی شود. یعنی دارد به زبان و ادبیات فارسی بی توجهی میشود. هفته گذشته دهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی در استان اردبیل برگزار شد. به هر جا گفتیم، کمکی نکردند و تنها کمکی که به این انجمن میشود، سالانه چهار میلیون تومان از طرف وزارت علوم است، با اینکه بارها گفتیم زبان فارسی، نماد هویت ماست و ادبیات فارسی، نشاندهنده فرهنگ ماست. مردم بیشتر از مسؤولان به این موضوع اهمیت میدهند. ما از کالباس فروش و بقال و عطار کمک گرفتیم و 50 جلد کتاب از دیوان شعرا و کتابهای ادبی را چاپ کردیم. این انجمن، هزاره فردوسی را چاپ کرد که شامل مجموعه مقالاتی مربوط به سال هزار و سیصد و سی بود، زمانی که آرامگاه فردوسی بنا شد و در آنجا همایش بین المللی برگزار شد. این مجموعه نایاب بود و یک نفر پیدا شد که این کتاب را تجدید چاپ کند. کتابی که حدود 17-16 میلیون تومان برایش هزینه شد. مثلاً کتاب مقدمه الأدباثر محمود زمخشری، لغتنامه عربی به فارسی است که در سال 1843 میلادی در لایپزیگ آلمان برای نخستین بار چاپ شد و بسیار نایاب بود و به قیمت بسیار بالایی پیدا میشد. یکی کمک کرد و توانستیم این کتاب را تجدید چاپ کنیم. حتی در حوزه علوم پزشکی نیز چنین است و قدیمی ترین پزشک ایرانی علی بن عباس اهوازی است که کتاب او در حوزه طب حدود 800 سال پیش به زبان لاتین ترجمه شد و در تمام کتابخانههای اروپا و آمریکا بویژه در کتابخانههای دانشکده پزشکی آنان موجود است.
این کتاب توسط انجمن زبان و ادبیات فارسی ترجمه شد؟
- بله، این کتاب را ترجمه کردیم که 6 جلد شد. سه جلد آن را چاپ کردیم و سه جلد دیگر باقی مانده است. در تمام دانشکدههای پزشکی جهان، کتاب طب علی بن عباس اهوازی موجود است، اما در اهواز ناشناخته مانده و دانشجوی پزشکی ما فکر می کند که علم پزشکی را در قرن هفدهم و هجدهم از اروپایی ها و آمریکایی ها گرفتیم . این بی توجهی فقط در علوم انسانی نیست. ما برای چاپ سه جلد دیگر این کتاب، با محدودیتهای مالی مواجه شدیم. کتابخانههای عمومی هم فقط کتابهای رمان و شعر میخرند و این دست کتاب علمی خریداری نمی شود که از محل فروش سه جلد اول بتوان بقیه جلدها را منتشر کرد. مشکلات تولید علم منحصر به علوم انسانی نیست.
شما به تحول در علوم انسانی امیدوار هستید؟
- اگر طوری باشد که متولیان علوم، خودشان عالم باشند، میتوان امیدوار بود، اما زمانی که چنین نباشد و افراد اداری، سرنوشت علم را تعیین کنند، نمی توان امیدوار بود. باید قاعده اعلم و فالاعلم (اصطلاحی فقهی است که در بحث شرایط مرجع تقلید مطرح میشود و به معنای «داناتر و داناتر بعدی» است) را رعایت کنیم. به گفته امیر مؤمنان علی (ع)، در فضایی که عالم بی بهره و محروم باشد و جاهل، جاه و مقام داشته باشد، چه انتظاری میتوان داشت.
قدس/۸ فاجعه مرگبار که تاکنون در موسم حج رخ داده است
مکه مکرمه جمعه گذشته بار دیگر شاهد فاجعه ای دردناک بود به صورتیکه بر اثر سقوط یک جرثقیل غولپیکر ۱۰۷ نفر از حجاج کشته و ۲۳۸ تن دیگر مجروح شدند.
در برخی از سالها عربستان در موسم حج شاهد حوادث تلخ و ناگواری برای حجاج بوده، به صورتی که 2 حادثه در یک سال روی داده است؛ در اینجا به برخی از این حوادث اشاره می شود:
1978 – (9 مرداد 1366) شهادت 275 تن از حجاج ایرانی به دست نیروهای امنیتی و مسلح سعودی در مکه در جریان تظاهرات برائت از مشرکین. در مجموع 402 نفر در این روز کشته شدند.
1990- کشته شدن 1426 نفر در تونل منتهی به مسجد الحرام، بر اثر ازدحام بسیار زیاد و افتادن حجاج زیر دست و پای دیگران.
1994- کشته شدن 270 نفر از حجاج به خاطر ازدحام جمعیت در پل جمرات.
1997- کشته شدن 340 حاجی و مجروح شدن 1500 نفر در منی به دلیل آتش سوزی در خیمهها.
1998- کشته شدن 180 حاجی بر اثر ازدحام هنگام رمی جمرات.
2004- کشته شدن 251 نفر و مجروح شدن 244 تن دیگر به دلیل ازدحام جمعیت در رمی جمرات.
2006- فرو ریختن هتلی کوچک در مکه و کشته شدن 76 نفر از مهمانان آن که حجاج آسیایی بودند.
2006- کشته شدن 363 نفر به خاطر ازدحام جمعیت در رمی جمرات.
قدس/کارشناس ارشد فلسفه سبک زندگی:متدیـّنان خطر شبکههای اجتماعی را جدی بگیرند
حضور پُررنگ مردم از طبقات و اقشار گوناگون در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تا جایی که گاه، حضورشان را درزندگی واقعی، ...
را به حاشیه برده و آنها را فرسنگها از دنیای واقعیات دور میکند، با وجود آسیبهایی مانند تنهایی، دور شدن از یکدیگر و کمرنگ شدن صمیمیتها در محیط خانوادگی و ... چالشهایی مانند رواج گسترده شایعات، انتشار احادیث منتسب به معصومان علیهم السلام و سخنان منتسب به بزرگان -که بعضا جنبه ضدّتبلیغ دارد- را نیز ایجاد میکند، به گونهای که باورها و ارزشهای دینی در معرض خطرات جدی قرار میگیرند. از این رو و به منظور واکاوی برخی از این آسیبها و راهکارهای مقابله با آنها با «عبدالرضا آتشین صدف»، کارشناس ارشد فلسفه سبک زندگی و مدیر گروه اوقات فراغت مؤسسه سبک زندگی آلیاسین به گفت وگو پرداخته ایم که هم اینک پیش روی شماست.
با توجه به اینکه امروز حضور در فضای مجازی و فعالیت در شبکههای اجتماعی به امری اجتنابناپذیر تبدیل شده و از سوی دیگر ما با پدیدهای به نام انتشار شایعات متعدد اعم از دینی و غیردینی در این فضاها روبهرو هستیم، چگونه میتوان میان استفاده از این ابزار و مصون کردن باورها، ارزشها و اعتقادات تعادل برقرار کرد، به گونهای که با حضور در فضای مجازی، باورها و سبک زندگیمان دستخوش آسیب و خدشه نشود؟
- اگر چه کنترل کردن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کم و بیش غیرممکن است، اما میتوان برای کمتر شدن آسیبهایی که از این ناحیه به کاربر منتقل میشود، بویژه در زمینه پخش و انتشار شایعات و سخنان بی پایه و اساس، راهکارهایی را به کار بست و پیشنهاد کرد؛ از جمله آنکه در این راستا باید فرهنگسازی کرد و عوامل مؤثر فرهنگی را به کار گرفت. بنابراین، نهادهای فرهنگی مانند روحانیت میتوانند در این رابطه نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا کنند و حضور جدیتری در این فضا داشته باشند. تصور کنید اگر تنها یکصد هزار روحانی و طلبه در کشور داشته باشیم و هر کدام روزانه تنها یک روایت و نکته ارزشمند و معتبر دینی را در شبکههای اجتماعی نشر دهند چه حجم عظیمی از اطلاعات و ارزشهای دینی بسادگی و در کمترین زمان نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان تبلیغ میشود.
با توجه به شرایط امروز و نفوذ شبکههای اجتماعی در خانوادههای ایرانی به عنوان عضوی ثابت و تعطیل ناپذیر، آیا نمره حضور روحانیت در این فضاها قابل قبول است و توانسته تأثیر مثبت داشته باشد؟
- متأسفانه باید گفت افرادی که دغدغه دین و ارزشهای اسلامی و بومی را دارند، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را که امروز بازار حضور آنها در جامعه داغ است، جدی نگرفته اند و در آن حضور آنچنانی ندارند. این در حالی است که از این فضا و امکانات میتوان به نحو مطلوبی نیز استفاده کرد و آن را ظرفیت عظیم و بزرگی برای نشر آموزههای دینی و بومی به شمار آورد. بنابراین، روحانیت با یک ساز و کار ساده میتواند از این فرصت استفاده کند و با برنامههای جدی، منظم، منسجم و تحلیلی به این فضا ورود جدی داشته باشد و ضمن مقابله با شایعات، سخنان غیرمنطقی و غیرعقلانی و نسبتهای ناروایی که به دین وارد میشود، به نشر و ترویج ارزشهای انسانی، الهی و ملی بپردازند و مطالبی در این عرصه عرضه کنند که مبتنی بر متون قطعی بوده و سند آنها خالی از اشکال باشند. البته نباید فراموش کرد که متاسفانه گاه ما با فناوریهای جدیدی که وارد زندگیمان میشوند، برخوردهای غیرمنطقی و غیراصولی داریم، به عنوان مثال فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای هوشمند تلفن همراه از جمله ابزارهایی است که غالبا به دیده تهدید به آنها نگریسته ایم تا فرصت، در حالی که میتوان از این امکانات استفاده مطلوب و قابل قبول داشت.
امروز مشاهده میکنیم با کوچکترین اتفاق و رویداد، اخبار جعلی و شایعات بسیاری در فاصله زمانی کوتاه آن هم با نسبت دادن به معصومان(ع) و بزرگان منتشر میشود و گاه افکار عمومی جامعه را تحت تاثیر قرار داده و چالش زا میشود مانند انتشار خبر زلزله تهران از زبان مسؤولان شهری،چگونه میتوان عقلانیت و تفکر کاربران در این شبکهها را فعال کرد، به گونهای که در برخورد با هر خبری قوه تحلیل و تعقل را به کار انداخته و با زودباوری و اعتماد به این مطالب دچار تشویش و نگرانی نشوند و در یک کلام آرامش و ثبات اجتماعی و باورهای دینی آنها دچار تزلزل نشود؟
-باید توجه داشت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، کاربر نباید اعتماد صرف به مطالب و اخباری که دریافت میکند، داشته باشد و این توصیهای است که در آموزههای دینی پیوسته سفارش شده است. از جمله آنکه خداوند متعال در آیه ششم سوره حجرات میفرماید: «ایکسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید تا مبادا گروهی را به نادانی آسیب رسانید، آن گاه از کرده خود پشیمان می شوید.» همچنین، آیات بسیار دیگری در قرآن وارد شده است که توصیه بر عدم اعتماد بر ظن و گمان دارد. بنابراین، یک کاربر صرف دیدن یا شنیدن یک خبر، نباید اعتبار و حجیت برای آن قایل شود، زیرا این فضاها زمینه انتشار اخبار و مطالب و احادیث و آموزههای غیرمستند را نیز دارند، از این رو باید در برابر این مطالب، منطق را که اسلام نیز بر آن تأکید دارد، دخالت دهیم و به کار بگیریم. همان طور که ما در امور روزمره خود هر سخن و مطلبی را بسادگی نمیپذیریم و حداقل تحقیقی در زمینه آن انجام میدهیم یا دستکم براحتی قبول نمیکنیم، باید در خصوص مطالب و محتویات فضای مجازی نیز این گونه برخورد کنیم، همان گونه که در جای جای قرآن سفارش به تعقل و تفکر شده ایم و در قرآن آیاتی که عبارت «افلا تتفکرون» و «افلا تعقلون» را به ما گوشزد میکنند، متعدد هستند.
انتشار بی ضابطه و فاقد چارچوب و نظارت شایعات از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چه پیامدهایی را به سبک زندگی تحمیل میکند؟ آیا میتواند آن را دستخوش ابتلائات و چالشهای اساسی کند؟
- یکی از بزرگترین آسیبهایِ باور اخبار دروغین و شایعات، آن است که فرد به مرور دچار زودباوری و ساده انگاری میشود و از نعمت حق باوری و خردورزی که خداوند به او داده است، محروم میماند. از این رو، سبک زندگی این کاربران چنان دچار مشکل میشود که منطق باوری، عقل گرایی و خردورزی آنها بتدریج دچار انحراف شده و این مساله موجب میشود آنها هر خبری را بسادگی بپذیرند. در پی این اتفاق، به مرور جامعه ما، جامعهای ساده باور خواهد شد و در نتیجه به آسانی دچار آسیب میشود. به عبارت دیگر این ساده باوری سبب میشود هر باور و خرافه و مطلب دروغین و ناصحیح و بی منطقی که به کاربر ارایه شود، او براحتی بپذیرد و آرام آرام ما به جامعهای زود باور، خوش باور و ساده انگار، تبدیل خواهیم شد و وقتی ملتی به این سمت حرکت کرد، براحتی فریب هر حربه، حیله و اندیشه نادرستی را خواهد خورد و آسیبهای امنیتی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... آن را تهدید خواهد کرد، این در حالی است که مردم کشور ما، پیشینهای غنی از خردورزی و عقلگرایی دارند؛ بنا بر این باید با منطق و عقل حساب شده با محتویات منتشر شده در فضای مجازی برخورد کرد. همان طور که در آموزههای دینی ما افرادی که به عقل بها نمیدهند و در برابر ماجراهای گوناگون تعقل نمیکنند و از قوه منطق کمک نمیگیرند، مذمت شدهاند.
بنابراین، ضمن اینکه کاربر باید قوه تعقل خود را در مواجهه با مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی به کار بگیرد و بدون دلیل هر چیزی را نپذیرد، از سوی دیگر باید فرهنگسازی عمیق و حساب شده و با برنامهای از سمت نهادهای فرهنگی و رسانهها بویژه صدا و سیما انجام شود که این مسأله عزم عمومی را میطلبد. هم نهادهای مسؤول لازم است کارهای فرهنگی خود را در راستای ترویج باورهای صحیح و تخریب خرافه و ایدههای غیرمنطقی و غیردینی سوق دهند و هم کاربران جوان و نوجوان این مرز و بوم نباید اسیر ساده انگاری و زودباوری شوند.
کیهان/گفت و کو با شاعر انقلاب؛ میلاد عرفان پور
ادبیات انقلاب متحولکننده فرهنگ است
میلاد عرفان پور از شاعران جوان متعهدی است که به جرات میتوان او را «فرزند زمان خود» دانست. او در عرصه شاعری و خاصه در رباعی خوش درخشید و با هوشمندی و بینش بالا مسایل مختلف جهان اسلام را در اشعارش آورد. «از شرم برادرم» اولین مجموعه این شاعر شیرازی است که در حوزه دفاع مقدس سروده شده است. همچنین مجموعه «پاییز بهاریست که عاشق شده است»؛ «کتاب از آخر مجلس» از این شاعر نام آشناست. گفت و گوی کیهان را با میلاد عرفان پور درباره شعر انقلاب میخوانید.
تعریف شما از شعر انقلاب چیست؟
تعاریف مختلفی ازشعر انقلاب داده شده .هر یک از تعریفها از نظرگاه خاصی به پسوند انقلاب اسلامی نگاه کردهاند. ادبیات انقلاب اسلامی و به طور خاص شعر انقلاب از نظرگاههای مختلف با دیدهای فرهنگی و سیاسی مختلف تعریف و توصیف شده است اما من میخواهم اشارهای به همه دیدگاهها و نظرها کنم.
این دیدگاهها از نظر شما چیست؟
در یک دیدگاه؛ ادبیات و شعر انقلاب را شعری میدانند که درباره واقعه انقلاب و حواشی آن سروده شده باشد و آن را موضوعی تاریخی تلقی میکنند. در جریان دیگر؛ شعر انقلاب را شعر دوران انقلاب اسلامی - یعنی هر شعری که پس از سال 57 سرده شده - میداند. در حقیقت جریان اول تعریف درستی از شعر انقلاب ارائه نمیدهد چون پسوند انقلاب اسلامی مرتبط با نهضت انقلاب اسلامی است و فرهنگ انقلاب را مد نظر دارد. انقلاب اسلامی صرفا یک واقعه تاریخی نیست بلکه جریانی است که ادامه دارد و تبدیل به یک گفتمان شده است لذا شعر انقلاب را نمیتوان مختص به یک رویداد تاریخی تلقی کرد. به تعریف دوم هم میتوان ایراداتی گرفت چون شعر انقلاب را صرفا مختص دوران انقلاب اسلامی میداند در حالی که از دوران انقلاب سی و چند سال گذشته شاعرانی داشتیم که منسوب به این دوران و در این دوران به اوج رسیدهاند اما شعر علیه اهداف و آرمانهای انقلاب گفتهاند و همسان با اهداف و مسیر انقلاب نبودهاند لذا با این تعریف تناقض دارد.
تعریف دقیق شعر انقلاب؟
تعریف دقیق شعر انقلاب اسلامی این است که شعری که در راستای آرمانها و در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی سروده شود، شعر انقلاب نام دارد؛ امکان دارد این اشعار در قالب عاشقانه، اجتماعی، سیاسی و جهانی سروده شده باشد اما مهم این است که شاعر انقلاب در همه موضوعات و ساحات وفاداری خودش را به آرمانهای انقلاب و پایبندی خودش را به چارچوب انقلاب نشان دهد. بنابراین از آرمانهای انقلاب تخطی نمیکند حتی اگر شاعر انقلاب شعرعاشقانهای بگوید؛ عاشقانه نجیبی میگوید که مخاطب با خواندن آن متوجه میشود این شعر از یک شاعر موحد سر زده است.
در حال حاضر شعر انقلاب از چه جایگاهی برخوردار است؟
شعر انقلاب نه از سال 57 بلکه از سالهای قبل از آن آغاز شد. شروع مبارزات برای تحول سیاسی و فرهنگی در ایران و نهضت فرهنگی ایران شعر انقلاب آغاز شده است. اما به طور مشخص شعر بعد از سال 57 که برای پیروزی انقلاب سروده شد، عنوان شعر انقلاب اسلامی را سر زبانها انداخت؛ در محافل و کتابهای پژوهشی به این عنوان توجه شده البته بیش از توجه به این عنوان کم لطفی شده است. سالهای اولیه هجمه جریانهای مختلف به عنوان انقلاب اسلامی به اندازهای زیاد بود که بسیاری از شاعران معتقد به این فرهنگ هم به جرات نمیتوانستند عنوان شعر و ادبیات انقلاب اسلامی را در سر زبان و یا در مقالاتشان بیاورند. اما الحمدلله رفته رفته با همت و خط شکنی شاعران انقلاب اسلامی اوایل انقلاب و پشتکار و ادامه راه شاعران توسط شاعران جوان و نسلهای بعد این فرهنگ جا افتاده و این واژه در لغت نامه ادبیات ایران قابل احترام است؛ حتی از طرف جریانهایی که خیلی اعتقادی به این واژه نداشتند. به خصوص در این دهه اخیر و در این چند سال عنوان ادبیات انقلاب اسلامی بیش از پیش تکرار میشود و مورد توجه و استناد قرار میگیرد. از جمله؛ همایشهای بزرگ و دورههای آموزشی بسیاری با عنوان ادبیات و شعر انقلاب اسلامی برگزار میکنیم. همه این موارد به همت شاعران بزرگ انقلاب است که این جرات را ایجاد کردند تا ادبیات انقلاب را با این عنوان و بدون نقاب و سانسور مطرح کنند و به عنوان جریانی پاک و روشن و وحیانی به ادبیات جهان و ایران معرفی کنند.
سه دهه ادبیات انقلاب و به خصوص شعر انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
با گذشت بیش از سه دهه ادبیات انقلاب اسلامی شاهد شکوفایی این ادبیات هستیم. هر دههای که میگذرد ادبیات انقلاب رشد بیشتری داشته و طیف گسترده تری از شاعران از این ادبیات استقبال کردند و به حمد الهی این رشد هر روز ما را امیدوار میکند که افقهای نویی به روی ادبیات ایران گشوده شود. چون انقلاب اسلامی خودش یک اتفاق خلاقانه در تاریخ سیاسی و فرهنگی جهان و ذات این پدیده خلاقیت است. ادبیات انقلاب اسلامی هم ذات آن همان خلاقیت و نوگرایی و تحول و تولد دوباره است و روز به روز این شاخصهها در ادبیات ما بیشتر میشود. در واقع میتوان به ادبیات انقلاب اسلامی به عنوان عنصر متحولکننده فرهنگ امید بست. ادبیات انقلاب اسلامی پیشرو فرهنگ انقلاب است و اگر در حوزه کلمه و معنا و زبان دچار ضعف شویم سایر سنگرهای فرهنگی خودمان را از دست خواهیم داد. هرگاه ادبیات خودمان را حفظ کردیم و هرگاه کلمه طیبه خودمان را حفظ کردیم و دچار انحراف نشدیم؛ آن زمان میتوانیم در حوزههای دیگر فرهنگی حرف برای گفتن داشته باشیم. اما متاسفانه جریانهایی هستند که خوش ندارند که ادبیات انقلاب با صلابت و امید رشد خودش را ادامه دهد. افرادی هستند که وجود چنین فرهنگ و عنوانی را حاشا میکنند. این افراد تاب رویارویی و تاب مناظره و حتی تاب خواندن آثار شاعران و نویسندگان جریان انقلاب را ندارند.
درباره نوگرایی در شعر انقلاب بیشتر بگویید.
بسیاری از متفکرین و منتقدین که بر این جریان انقلاب اسلامی نقد مینویسند و این عنوان را کتمان میکنند، به جرات میتوانم بگویم که به درستی ادبیات انقلاب اسلامی را مطالعه هم نکرده اند. اگر بخواهیم به تحقیق ادبیات انقلاب اسلامی را بررسی کنیم در حوزههای فنی آن مقدار نوگرایی که در ادبیات انقلاب اسلامی رخ داده در هیچ یک از جریانهای روشنفکری و غرب گرا اتفاق نیفتاده است. در حالی که آنها مدعی نوگرایی هستند و ادعا میکنند که ادبیات انقلاب اسلامی بازگشت به سنت بوده اما ادبیات انقلاب در عین روی به سنت و تکیه دادن به آن بیشترین نوآوری و خلاقیت را در دل خود داشته و دارد.
بسیاری از آثاری که در این حوزه خلق شده هم از نظر ساختار هم از نظر زبان و هم محتوا بیشترین تنوع و نوگرایی و خلاقیت ادبی را دارند و این نکتهای است که به تحقیق در پایان نامهها ثابت شده است. اخیرا محمد رضا سنگری کتاب جامعی درباره انقلاب اسلامی با نام «از نتایج سحر» نوشتهاند و بطور جامع و به تفصیل، شرحی بر ادبیات انقلاب اسلامی دارد. این کتاب به برخی نوآوریها و خلاقیتها در ادبیات انقلاب اشاره کرده که در جریانهای دیگر این نوگراییها نیست. جریانهای دیگر ادبی اگر نوآوری و خلاقیتی هم که دارند صرفا در بسیاری از جاها کپیبرداری از ادبیات غرب کرده اند. نوآوری در ادبیات انقلاب زاده خود این جریان است و بطور طبیعی در این جریان متولد شده است.
جریان شعری شهرستان ادب که شاعران انقلاب را دور هم جمع کرده است. چه تاثیری در جریان شعری انقلاب دارد؟
خلأ موجود در فضای ادبی انقلاب اسلامی و به خصوص دهه 70 و 80 به جایی رسید که انسجام حتی میان شاعران انقلاب کم بود و محفل و محل رشد برای شاعران جوان انقلاب اسلامی نبود و جایی که شاعران جوان و نوجوان بتوانند برای ادامه راه به آن دل ببندند. شاعران پیشکسوت انقلاب هم دربیشتر مواقع به صورت جزیرههای جداگانه فعالیت میکردند و محفل و محلی برای همنشینی و مصاحبت و هم افزایی نداشتند. در این زمان که تولید ادبی دچار فطرتی شده بود و تولید ادبی در زمینه انقلاب اسلامی درست حمایت نمیشد؛ به همت دوست عزیزم آقای علی محمد مودب موسسه شهرستان ادب را راه اندازی کردیم تا ادبیات انقلاب اسلامی در این حوزه به فعالیت خودش ادامه دهد تا خالیگاههای ادبی را پر کنیم که از جمله نیروسازی برای این ادبیات است.
بعضی از برنامه شهرستان ادب برای شاعران جوان چیست؟
توجه و آموزش شاعران جوان متاسفانه مغفول مانده بود. بنابراین در میان خیل عظیم جشنوارهها و کنگرهها و برنامههایی که صرفا از میوههای رسیده ادبیات برداشت میکنند ما به این فکر افتادیم که برنامههای جدی آموزشی برای نیروهای ادبی داشته باشیم. مهمترین کار در این چهار،پنج سال برگزاری و تاسیس کارگاههای آموزشی شعر شاعران جوان انقلاب اسلامی با عنوان «آفتابگردانها» بود. در این دورهها هر سال استعدادیابی در بین شاعران جوان میکنند و به عضویت خود در میآورند. این شاعران جوان از یک سال خدمات آموزشی شهرستان ادب استفاده میکنند که بخشی از این خدمات اردوهای چند روزه شهرستان ادب با حضور بسیاری از اساتید شناخته شده در سطح کشوراست. بخشی دیگر سیر مطالعاتی که شاعران جوان از کتب ادبی و فنی انجام میدهند.
«فرزند زمان خود بودن یک شاعر» را چگونه تعریف میکنید ؟
این یکی از مسایل مبتلابه شاعران است. بسیاری از شاعران حتی مذهبی راداریم که همه همت خودشان را در شعر مذهبی گذاشتهاند اما فقط به گوشهای از دنیای شعر مذهبی میپردازند و فرزند زمانه خود نیستند. گروهی از شاعران هستند که صرفا از شعر مذهبی شعر روضه و مدح را فارغ از مسایل جهان امروز دنبال میکنند و اعتقادی ندارند که هر زمان نبرد حق و باطل ادامه دارد. ما همواره نیازمند شاعران و هنرمندانی هستیم که جبهه حق را تقویت کنند و در نبرد میان حق و باطل طرف حق باشند. همانطور که قرآن شاعران را موظف کرده است انتصار بعد از ظلم در مسایل پیرامونی خود باید داشته باشند؛ موظف هستیم در مسایل کلان جهان اسلام از چهره حق دفاع کنیم و میان جریان باطل و استکبار و ظلم جهانی انتصار کنیم. آن گروه از شاعرانی که ادعای مذهبی گری و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی دارند ولی در شعر خود موضع گیری نسبت به جریانات اجتماعی و سیاسی و جهانی ندارند ؛ به نظرم باید به اصالت خودشان و نسبت به التزام خودشان به ارزشهای واقعی به اسلام و انقلاب شک کنند.
نشست سالانه شعرا با رهبر فرهیخته انقلاب هر ساله اتفاق میافتد. این مهم چه تاثیری در روند رشد شعر انقلاب میتواند داشته باشد؟
در طول سالهای اخیر دیدار سالیانه شاعران با رهبر انقلاب یکی از اتفاقات تاثیرگذار است که موجب گسترش اقبال به شعر و جدیت بیشتر شاعران در امر شاعری - به خصوص شاعران جوان - شده است. این دیدار هم از حیث سیاست گذاری و هم انگیزه دهی به نسل جوان نقشهای مهمی را ایفا میکند. همچنین این دیدارها به مسئولین یادآور میکند که شعر انقلاب دارای چه شأنی است؛ چگونه باید با شاعر و شعر روبه رو شد. و نیز چگونه باید سرمایهها و بودجههای فرهنگی را به جریان شعر انقلاب هدایت کرد ! متاسفانه این مهم را متولیان فرهنگی عملی و اجرایی نکرده اند. امسال هم حضرتآقا یادآور شد که مسئولین باید جایگاه شعر را در برنامهها و سیاستهایشان لحاظ کنند. دوم اینکه، این جلسات مردم را به شعر نزدیکتر کرده و در ادامه راه به شاعران جوان انگیزه و خودباوری داده است.
شعری از شما به انواع مختلف نقل شده؛ ما سینه زدیم، بیصدا باریدند/ از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند... که رهبر معظم انقلاب هم به آن توجه کرده اند. این شعر در چه حال و هوایی گفته شده ؟
این رباعی و چند رباعی دیگر را 25 فروردین 87 برای برادران و خواهران شهیدم در واقعه بمبگذاری حسینیه رهپویان وصال شیراز گفتم. در این حادثه با انفجار بمب در انتهای حسینیه ۱۴ نفر به شهادت رسیدند. این رباعیها پیامک و سینه به سینه منتقل شد و نیز یادم هست بر سر مزار شهدا نوشته میشد. شنیدم حضرت آقا-روحی فداه- این رباعی را زیر عکس شهیدی در دیدار با خانواده شهدا خواندهاند و متاثر شدهاند. بیشک این تاثیر از طینت پاک شهدا ناشی شده و نه ذوق و لیاقت بنده
کمترین.
درباره کتاب «از آخر مجلس» بگویید؟
این کتاب شعرهایی با محوریت انقلاب و شهدای انقلاب اسلامی است که انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است.
وطن امروز/آغاز چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)
تلاشی جمعی برای خدمتگزاری
طاهره چک: مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) در نشست ارزیابی و آسیبشناسی برنامههای سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)، در مشهد مقدس از آغاز دوره چهاردهم این جشنواره از همان شب مراسم اختتامیه جشنواره سیزدهم خبر داد و گفت: ساعتی پس از برگزاری آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)، چهاردهمین دوره این جشنواره رسما کلید خورد و هماهنگیها جهت برگزاری نشست شورای مشورتی و آسیبشناسی جشنواره امام رضا(ع) آغاز شد.
برای خدمتی دیگر آمادهایم
به گزارش واحد خبر و اطلاعرسانی بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، سیدجواد جعفری در این نشست با اشاره به اینکه دقیقا همان شب مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)، چهاردهمین دوره این جشنواره رسما کلید خورد، گفت: همه دستاندرکاران جشنواره در داخل و خارج از کشور خود را برای خدمتی دیگر آماده کردهاند. وی با اشاره به حدیثی از امام رضا(ع) مبنی بر اینکه «تدبیر قبل از عمل تو را از پشیمانی بازمیدارد»، افزود: این کلام حضرت به این معناست که برای همه کارها برنامهریزی و تدبیر داشته باشیم و ما نیز در برگزاری جشنواره امام رضا(ع) دقیقا براساس این حدیث پیش میرویم. دبیر جشنواره بینالمللی امام رضا(ع) ادامه داد: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانشان این جشنواره را نقطه عطف همه تلاشهای وزارت ارشاد در طول یک سال دانستند که این امر وظیفه ما را در برگزاری جشنواره سنگینتر میکند.
نظم؛ شاه بیت برنامههای جشنواره
وی به نظم حاکم بر جشنواره امام رضا(ع) اشاره کرد و گفت: حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه در سفارشی خطاب به امام حسن مجتبی(ع)، آن حضرت را به تقوای الهی و نظم در کارها دعوت میکنند. تاکید ایشان اهمیت ویژه وجود نظم در کارها را نشان میدهد. انسانهای باتقوا نمیتوانند بدون نظم کارهایشان را پیش ببرند و شاهبیت برنامههای جشنواره امام رضا(ع) حاکمیت نظم بر آن است. نظمی که این جشنواره را از دیگر برنامهها متمایز میکند. جعفری با اشاره به اینکه جشنواره سیزدهم نسبت به دورههای گذشته رو به جلو بود، تصریح کرد: رشد جشنواره آنقدر محسوس بود که میتوان گفت دوره سیزدهم از یک رشد جهشی و تصاعدی برخوردار بوده است.
اخلاص مهمترین عامل موفقیت
وی موفقیت سیزدهمین جشنواره بینالمللی امام رضا(ع) را وجود 4 عامل تقوا و اخلاص، عشق، باورها و اعتقادات و همت جمعی دانست و افزود: تقوا و اخلاص دستاندرکاران جشنواره در داخل و خارج از کشور مهمترین عامل موفقیت این جشنواره است. اخلاصی که در قلب تکتک کسانی که در این جشنواره حضور داشتند موج میزد و همانطور که ارادت نسبت به امام رضا(ع) سطحبندی ندارد و به درون آدمها بازمیگردد؛ کار برای جشنواره امام رضا(ع) هم درجهبندی ندارد و هر کس در هر کجای کشور صرفنظر از شخصیت حقوقی و حقیقی خویش هر خدمتی که از دستش برآمد برای حضرت در این جشنواره انجام داد. مدیرعامل بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) ادامه داد: عامل دوم عشق است. افراد در جشنواره امام رضا(ع) فراتر از محاسبات مادی و چرتکه انداختن با دلشان برای امام هشتم(ع) کار میکنند و کسی که با عشق کار کند پیروزی و موفقیت در بطن فعالیتهای اوست. چه این فعالیتها دیده شود و چه نشود. به قول امام خمینی(ره) ما چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم، پیروزیم، زیرا به تکلیف خود عمل کردهایم. وی وجود باورها و اعتقادات را سومین دلیل موفقیت سیزدهمین جشنواره امام رضا(ع) برشمرد و اظهار کرد: همین باور است که کسی در اتاق کارش کاری برای امام رضا(ع) و جشنواره انجام میدهد و دلش را از همانجا راهی حرم میکند این یک نوع زیارت است یا این فرد زمینه و بستر زیارت معنوی را برای دیگران فراهم میکند، آن هم زیارت امام رضا(ع) که طبق منابع دینی افضل از زیارت امام حسین(ع) است. جعفری چهارمین دلیل موفقیت جشنواره امام رضا(ع) را همت جمعی دستاندرکاران این جشنواره برشمرد و یادآور شد: هیچکس با نشستن، بیتحرکی و تنبلی به جایی نرسیده است، هرجا همت بلندی بوده حتما دستاوردی هم حاصل شده. ممکن است یک استان برنامهای بسیار فاخر، استانی و متوسط برگزار کرده باشد اما مهم آن است که همه با تلاش و همت خود و بنابر امکاناتشان تمام تلاش خود را انجام دادهاند.
اختتامیه؛ آینه عملیات 365 روزه
وی اختتامیه جشنواره امام رضا(ع) را که همه ساله در شب میلاد آن حضرت در مشهدالرضا(ع) برگزار میشود آینه عملیات 365 روزه این جشنواره در داخل و خارج از کشور توصیف کرد و افزود: تبلور همه زحماتی که در طول سال در داخل و خارج از کشور انجام میشود در مراسمی چند ساعته در مشهد در قالب آیین اختتامیه جشنواره تجلی مییابد و امید داریم ما آینه خوبی برای تلاش همه همکارانمان در داخل و خارج از کشور باشیم و خدای ناکرده اسباب رنجش آنها را فراهم نکنیم. دبیر جشنواره امام رضا(ع) با اشاره به اینکه شکرگذاری به خاطر نعمتهای الهی و قدردانی از زحمات دستاندرکاران جشنواره تکلیف همه ما است، گفت: اینکه جشنواره خوب برگزار شد، جای سپاس به درگاه الهی دارد و اینکه هر کس هر کاری میتوانست برای جشنواره امام رضا(ع) انجام دهد جای قدردانی و تشکر دارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com