اين روزها عابريني كه شيفته نظام و انقلاب هستند و يا حتي آنان كه ديد و شم هنري دارند با عبور از اطراف ميدان انقلاب و ديدن صحنهاي كه در وسط ميدان به وسيله شهرداري ساخته شده دلشان به درد ميآيد!
همه تهرانيها ميدانند كه ميدان انقلاب درست به دليل واقع شدن در مركز فعل و انفعالات و مبارزات سال 57 و حوادث مربوط به آن به اين اسم ناميده شد.
صرفا تنها ميداني كه در تهران به نام انقلاب خوانده شد ساختار و مجسمهاي بود كه تا حدي نما و خاطره آن روزگاران را بر هر بيننده داخلي و خارجي بويژه نسل جوان تجلي مينمود (به لحاظ بار روانشناسي اجتماعي).
و اين يادوارهها چيزي است بسيار عزيز و گرانقدر براي هر ملتي، چنانچه در اغلب كشورهايي كه در مسير تحول انقلابي بودهاند و يا به نوعي تمدن كهن و پرباري داشتهاند در حفظ و نگهداري چنين سمبلهايي كوشا ميباشند.
مدتي بود كه شهرداري منطقه مزبور با اعلان به اين كه ميخواهد تغييرات مطلوبتري در مجسمه ميدان و اطراف آن بدهد به دور ميدان حصار كشيد و مشغول به كار شد.
اما پس از حدود يك سال وقتي رونمايي و افتتاح بهعمل آمد آني را ديديم كه باعث حيرت و تاسف همگان گرديده است.
سوژه قبلي ميدان انقلاب تنها نما و مجسمهاي بود كه به نوعي خاطرات امام و انقلابيون را يادآور ميشد. (از ميان تمامي ميدانهاي تهران) ولي حالا چيزي كه ميبينيم يك نيمه گنبد يا تابوت شكلي است كه سيمان و شيشه كه نهتنها نشاني از ميدان انقلاب ندارد، بلكه به لحاظ هنري هيچ نشاني از ظرافت و زيبايي نيز در آن به چشم نميخورد و از نظر من روانشناس بيشتر نوعي ياس و جمود را به ذهن متبادر ميسازد.
اگر بحث ايجاد مترو مطرح شود به نظرم انحرافي است زيرا نه ايستگاه مستقيم در زير آن قرار دارد كه تازه اگر هم داشت باز ميشد نماي بهتر و گوياتر از ايني كه هست ساخته و پرداخته گردد و نه اين چيزي اساسا از مسووليتهاي اجتماعي و فرهنگي شهرداري كم ميكند.
خيلي جاي تعجب دارد از يك شهرداري كه سابقه انقلابي و اسلامي دارد، مدير و مدبر است، خود را حامي و اشاعهدهنده فرهنگ و هنر ايراني و اسلامي ميداند و يك زيرمجموعه عريض و طويل مانند سازمان فرهنگي و هنري در حد معاونت دارد كه حتي به كار سينما و تئاتر هم دخالت مينمايد آن وقت راحت اجازه ميدهد شهردار يك منطقه اينچنين بلايي بر سر تاريخ و نشانههاي ارزشي و انقلابي يك ملت نه بگويم يك شهر يك پايتخت و مركز ايران و تنها ميداني به نام انقلاب بياورد؟! يعني ايشان خبر نداشتهاند چه ميخواهد ساخته شود! كه عذر بدتر از گناه است اگر باشد. اين واقعه اصلا قابل هضم نيست براي امت حزبالله كه حتي ليبرالهاي شهرمان نيز با مشاهده اين ميدان از بيسليقگي و بيذوقي سازندگان آن اظهار تاسف و تعجب مينمايند.
من نميتوانم باور كنم با توجه به ذهنيتي كه از آقاي دكتر قاليباف داشتهام تعمدي در كار باشد يعني باور آن برايم سخت است، پس موضوع چيست؟ و چه دستي در كار است براي اين خرابي فاحش؟
همه ما منتظر بوديم نماي كاملتري به لحاظ سوژه (حوادث انقلاب) به جاي نماي قبلي بنشيند. در ميدان امام خميني و ميدان جمهوري نيز عملياتي به وسيله شهرداري تهران در شرف وقوع ميباشد، بايد هشدار داده شود مبادا ماجراي ميدان انقلاب آنجا تكرار شود.
سوال مهم ما اين است كه نام و وجه تسميه يك ميدان يا گذرگاه آيا نبايد با شكل و ظاهر آن ميدان يا گذرگاه تطبيق داشته باشد؟
نميدانم چه دارد به روز ما ميآيد! (جداي از سرقت مجسمههاي پاركها).
من از برخي (جرايد، نمايندگان ملت، رسانه ملي و شوراي شهر تهران) استمداد ميطلبم و به نمايندگي از طرف دلسوختگان انقلاب و شيفتگان اشاعه فرهنگ اسلامي از شما ميخواهم بنا به مسووليت شغلي و وجدان اجتماعي به هر نحوي كه صلاح ميدانيد مساله را مورد انعكاس و پيگيري قرار دهيد تا عوامل مسوول شهرداري تهران متوجه به پيشگيري و اقدام به جبران گردند (به هر قيمتي باشد ارزش ساخت دوباره دارد) واويلا اگر شهرداران شهرستانهاي ديگر بخواهند از اين امر الگو بگيرند!
اين مساله به ظاهر ممكن است كوچك به نظر آيد لكن در باطن بسيار مهم و بزرگ است در آن حد كه فكر ميكنم حتي اگر رهبر معظم انقلاب از مسير تحول آن باخبر شوند ناراحت و برافروخته گردند.
خداي متعال ذهن و روح ما را هرگز از مباني و منشور انقلاب اسلامي و رهبر كبيرمان دور و غافل نسازد و هرگز مباد كه بتدريج دچار حساسيتزدايي نامحرمان و نااهلان گرديم.