نه اینکه فکر کنید ما فقط در فوتبال اینگونهایم. نه. این شلوغکاری مفرط ما ایرانیها فقط مربوط به فوتبال نیست. بحث فوتبالی ما بماند برای چند خط بعد. شما چند نمونه بخوانید از مثالهای غیرفوتبالی.
به گزارش بولتن نیوز؛مثلاً فكر كنيد اعلام كردهاند كه ميخواهند در يك جاي بهخصوصي، شير توزيع كنند. خب، ما، پدر صف شير را درميآوريم و به هر كجا كه دستمان برسد چنگ مياندازيم تا مثلاً يك بطري شير بگيريم. پسته را تا همين چندي پيش نگاه هم نميكرديم اما همين كه اعلام كردند گران شد به سمتش حملهور شديم تا اينكه پسته كلاً در بازار ناياب شد.
از خياباني در حال عبور هستيم كه يكي ميگويد نگاه كن! رضا گلزار آمده. يك دفعه همه داد ميزنيم اي ايهاالناس، رضا گلزاره. خودشه. ميريزيم سر بدبخت و 10 هزار عكس سلفي هم ميگيريم تا ديگر گذرش به خيابان نيفتد!
ما دقيقاً با تيم ستارگان جهان چنين كرديم. يعني درست همين معاشرتها و روابط اجتماعي غلط خود را به فوتبال هم تعميم داديم و به جاي اينكه به استقبال آبرومندانه ستارگان دنيا برويم نزديك بود آنها را در فرودگاه سلاخي كنيم.
تصاويري كه به صورت زنده از فرودگاه پخش ميشد نشان ميداد عدهاي از هموطنان ما به صورت كاملاً غريزي و هولهولكي به اين سو و آن سو ميدوند. انگار در فرودگاه زلزله آمده و اينها دنبال پناهگاه هستند.
قيافه لوئيس فيگو وقتي او را براي مصاحبه دعوت كرده بودند تماشايي بود. فيگو هيچ رغبتي براي صحبت نداشت و زوركي چند جمله به انگليسي گفت و رفت. كاناوارو كه اساساً با ديدن جو فرودگاه حيرتزده شده بود خبرنگار 90 را تحويل نگرفت و با ديدن اصرارها و منتهاي او براي گرفتن يك تصوير چند ثانيهاي هم دلش نسوخت. نميدانيم آنجا صف مرغ بود يا گوشت يا كيك و سانديس رايگان ميدادند يا چه چيزي بود. هرچه بود اينكه دوباره ما «ايراني» هول شديم. از هول حليم هم نه در ديگ كه اين بار كف فرودگاه افتاديم. خيال كرديم اگر اين فرصت را از دست بدهيم ديگر تا آخر عمر، فيگو و كاناوارو را نميبينيم. غافل از اينكه هرگز دوست نداشتيم وقتي هجوم صدها نفر به فيگو را ميبينيم او با صداي بلند بگويد پاسپورتم را بدهيد، ميخواهم برگردم!
واقعاً ما ايرانيها آداب معاشرت را كي و چه وقت ياد ميگيريم؟
منبع:خبرورزشی