گروه هنرهای تجسمی بولتن نیوز: گالریهای تهران همچون هفتههای پیش نمایشگاههایی را میزبانی کردهاند که پنج نمایشگاه را از نظر میگذرانیم.
صد اثر صد هنرمند در گالری گلستان
با حضور جمع قابل توجهی از علاقهمندان بیست و سومین دوره از "صد اثر صد هنرمند" در گالری گلستان برگزار شده است. نمایشگاهی همچون همیشه برای فروش آثار هنرمندان نقاش و البته مجسمهساز که این گروه دوم امسال باز هم فضای بیشتری را در این گالری به خود اختصاص دادهاند. پررنگتر شدن حضور مجسمه در این نمایشگاه سالانه راهی است برای آشنا کردن مخاطبان با مجسمه به عنوان یک اثر هنری قابل خرید و فروش؛ موضوعی که امروز بیشتر در مورد نقاشی از سوی مخاطب عام پذیرفته شده است.
نمایشگاه امسال صد اثر صد هنرمند حائز نکته دیگری نیز هست، اساسا لیلی گلستان به عنوان مدیر گالری و انتخاب کننده آثار این نمایشگاه همواره تلاش کرده است تا با انتخاب شاخهها، ژانرها و انواع مختلف آثار هنری، توجه و رضایت طیفهای مختلف علاقهمندان به آثار هنری جلب کند. در این نمایشگاه اما توجه به آثار هنری طبیعتگرایانه بیشتر از سایر ژانرهای هنری دیده میشود، هرچند سایر شیوهها و سبکهای نقاشی نیز در این مجموعه حضور دارند. به هر شکل آنچه صد اثر صد هنرمند را فارغ از همه نقدهای مثبت یا منفی قابل توجه میکند آن است که این نمایشگاه رویدادی تاریخی در میان اتفاقات هر ساله هنرهای تجسمی محسوب میشود و جایگاهی تعیین کننده در رویکرد به خرید و فروش آثار هنری دارد.
جبرووکی در آب انبار
نمایش گروهی آثار هنرمندان بینالمللی "متیو همفریز، کریستین کتانه، میرا آورزمانی، پاتریشیا پیزانلی، نوشین فرهید، جیکوب رولینسن و ئی دای" با عنوان "جبرووکی" جدیدترین فعالیت گالری آبانبار پس از نمایشگاه بهمن محصص است. در توضیح عبارت جبروکی آمده است که : جبرووکی شعری بیمعناست از لوییس کارول که در سال ۱۸۷۱ در کتاب "آنسوی آینه" (در ادامهی "آلیس در سرزمین عجایب") آمده است. طرح داستان در مورد کشف کتابی است بهوسیله آلیس که به زبانی غیرقابل فهم نوشته شده. امروزه جبرووکی به دلیل استفادهی بازیگوشانه و خیالبافانه از کلمات و ظرافتهای زبانیاش، در مقام یکی از مهمترین اشعار مهمل در زبان انگلیسی مورد تحسین است.
نمایشگاه جبرووکی با انتخاب این شعر به عنوان نقطهی عزیمت خود، به کاوش درباره قابلیتهای پرفورماتیو دیالوگ و زبان در آثار هفت هنرمند بینالمللی میپردازد. شیفتگی این هنرمندان به زبان، این نمایشگاه را به ساختاری برای خودشناسی بدل میکند؛ نوعی منبع رهایی سیاسی، متافیزیکی و .... نمایشگاه حاضر با ترکیبی از فرهنگ والا و نازل، طنز و گفتمان رمزآلود، بر آن است "صدا" را در مقام یک کنش سیاسی در نظر بگیرد و در عین حال مادیت و خاستگاه زبان را نیز در نظر دارد و به مباحث بینافرهنگی و بینارشتهای آن بیتوجه نیست. مجموعهای متشکل از مجسمه، کتاب هنرمند، طراحی، چیدمان، اجرا، شعر، و ویدیو، فرصت تجربه قابلیتهای احساسی، اجتماعی و سیاسی زبان و شناخت آن را در اختیار مخاطبان قرار میدهد.
پرترههایی در باب خود شناسی در گالری ویستا
گالری ویستا در جدیدترین نمایشگاه خود مجموعهای از نقاشیهای مارال اصفهانی را به نمایش گذاشتهاست. اصفهانی در این مجموعه با استفاده از خودنگاره درفضایی انتزاعی و گاه سوررئالیستی کوشیده است تصویری از خویشتن خود را به نمایش بگذارد. او با جداکردن خود از فضای واقعی گویا به دنبال فضایی است که بیشتر دوست دارد و با تصور خود در آن فضا همدلتر است. به علاوه او این خودنگارهها را با لباسهایی سرخرنگ و به شکلی ترسیم کرده است که گویی در حال تبدیل شدن به بخشی از زمینه تابلو هستند، گاه رنگ از لباس پرتره به فضا سرازیر میشود و میخواهد فضا را بگیرد و گاهی نیز این رنگ زمینه است که گویی به پرتره هجوم میآورد تا او را همرنگ خود کند به این ترتیب به نظر میرسد که آنچه نقاش خود در سخنانش نگاهی عرفانی میداند هنوز میان پیوستن به فضای پیرامون یا حل شدن در آن معلق است.
"حضور" مسعود ندافی در گالری رج
۱۵ تابلوی نقاشی در ابعاد بزرگ بر دیوارهای گالری رج نقش بسته است. تابلوهایی که بیشتر حرف از جدایی و تنهایی دارند. تابلوهایی که بیش از هرچیز درد فراق را یادآوری میکنند. "حضور" عنوان نمایشگاه مسعود ندافی است. هنرمند جوانی که این بار با اثارش از جدایی و رفتنهایی حرف میزند که دیگر هرگز برگشتی در کارش ندارد. غم از دست دادن عزیز را میتوان در این آثار دید، همان چیزی که اندیشه خالقش بوده است.
او میگوید: این آثار از ناخودآگاه ذهنی من نشات گرفته است و بیشتر به درونیات و تخیل خودم و آنچه که احساس میکنم، برمیگردد و دوست دارم آن را در قالب این آثار به بیننده منتقل کنم. ندافی در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه نوشته است: تصور حضور عزیزی که دیگر در کنار ما زندگی نمیکند، مسلما مسرتبخش خواهد بود. قدرت هنر در القای حس بودن در گذشته و حال دلخواه ما وصف ناپذیر است.
"من ۴" در گالری لاله
هویت و اعتقاد به ریشهها از مهمترین نکاتی است که هر انسانی به آن میاندیشد، ریشه نیز مهمترین عامل رشد و نمو هر موجود زندهای است. انسان نیز نیازمند ریشه است و این ریشه را میتوان در هویت و در دفاع از آن دید. در واقع شاید بتوان مهمترین عامل و دغدغه هر انسانی را هویت آن فرد دانست. ۱۱ هنرمند این بار در گالری لاله جمع شدهاند تا چهارمین دوره از مجموعه من را با محوریت و موضوع ریشهها برپا کنند. ۳۵ اثر عکاسی و نقاشی، برخی فتو آرت و برخی صرفا عکس هستند. در ابعاد مختلف که مخاطب به راحتی میتواند ریشهها و نماد هویت را در آنها ببیند. جابر رمضانی که خود از عکاسان برجسته است تلاش کرده تا بهترین آثار این هنرمندان را در کنار هم جمع آوری کرده و در یک نمایشگاه به نمایش درآورد.
او در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه درباره ریشهها نوشته است: "ریشهها" نمادی است که تکیه بر مفهوم هویت و دیگر شدن و بودن دارد. مفهوم "ریشهها" به مجموعهای از فراشدهای حاصل از ثبات و ایمان میپردازد. دغدغه این مجموعه پرسش از خودآگاهی و تحولات ناخواسته در زمان و مکان میباشد و از سویی بیان آن چالش درونیای است که در هر فرد جستجوگر و طبعا هنرمند حضور داشته و فصل مشترک خود را با فضا و اجتماع در آن مطرح میکند.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com