کد خبر: ۲۵۲۰۵۲
تاریخ انتشار:
بازخوانی مجاهدت‌های فکری شهید آوینی / 4

وقتی آوینی با "حلزون‌های خانه به دوش" روشن‌فکری را به چالش می‌کشد

فاینما تولوا فثم وجه الله ... کتاب حلزون های خانه به دوش نوشته شهید مرتضی آوینی با موضوع( جریان روشن فکری و انقلاب اسلامی) است که دارای فهرستی چنین است: کدام عرفان؟، روشن فکران و معاصر بودن، آفات غرض ورزی، وقتی روشن فکران وارث انقلاب می شوند...

گروه فرهنگی - فاینما تولوا فثم وجه الله ... کتاب حلزون های خانه به دوش نوشته شهید مرتضی آوینی با موضوع( جریان روشن فکری و انقلاب اسلامی) است که دارای فهرستی چنین است: کدام عرفان؟، روشن فکران و معاصر بودن، آفات غرض ورزی، وقتی روشن فکران وارث انقلاب می شوند...

به گزارش بولتن، ایشان در بخش روشن فکران و معاصر بودن اینگونه بیان می کند: انقلاب اسلامی، همچون دیگر انقلاب ها، در چهره ای سیاسی ظاهر شده است و مخالفینی که باطن اسلام را در پس این چهره تشخیص نمی دهند، ناگزیر تیر در تاریکی می اندازند. اسلام را جز مومنین حقیقی نمی شناسند و مخالفین، از آن جا که راهی برای شناخت اسلام ندارند، لاجرم نمی دانند که «چه را باید نشانه گرفت.»

ایشان همچنین می گویند ما می دانیم امروزی نیستیم و معاصر بودن هم برایمان بتی نیست که تا بگویند هنرمند معاصر(!) آب از لب و لوچمان سرازیر شود. ما نه تنها خیال نداریم معیارهای این «جهان شهر هر روز کوچک تر شونده» را بپذیریم، بلکه کاملا مصریم که این تفکر تازه را به این جهان شهر عرضه کنیم و یک انقلاب جهانی به راه بیندازیم... وهمه شاهدند که این تفکر جدید چگونه دارد چهره سیاسی جهان را تغییر می دهد و با این تحول، زمینه ای آماده ایجاد خواهد شد برای تجلی شئون باطنی فرهنگی و هنری اسلام.

در بخش ژورنالیسم حرفه ای نیز چنین می نویسد:

ژورنالیسم حرفه ای ناگزیر است که بنیان کار خویش را بر ضعف های بشر امروز بگذارد و از ترشح بزاق خوانندگان ارتزاق کند، و حتی اگر اجازه دهند هیچ ممانعتی برای سوءاستفاده از غرایز جنسی مردان و هوس جلوه فروشی در زنان، سر راه خویش نمی بیند و خود را به آب و آتش می زند تا راهی به قلب های مریض پیدا کند و نقبی به جیب ها بزند.

عموم انسان ها میان منطق عقل و منطق دین که مبتنی بر فطرت است سرگردان اند و این سرگردانی، قلمرو حاکمیت لیبرالیسم است.

شهید در مورد توصیه تز روزنامه نگاری حرفه ای یا حرفه ای کاری چنین می نویسد : باید حرفه ای نوشت، باید در نشریه به همه جریان ها به یک اندازه سهم داد، باید همه جریان ها را وارد گود کرد تا نشریه تیراژ پیدا کند، به سوددهی برسد و از ورشکستگی نجات پیدا کند. باید از همه کس و همه چیز بنویسید. کاری به محتوا نداشته باشید. برای یک روزنامه نگار نباید بین آمریکا و آفریقای مظلوم، بین صهیونیسم و فلسطین، بین تئاتریست های مذهبی و غیر مذهبی، بین شاعران مسلمان و لائیک...فرقی وجود داشته باشد؛ هر چه بتواند فروش داشته باشد و جنجال برپا کند مغتنم است.

_تیراژ و سود دهی بزرگ ترین معضل نشریات کنونی است و پر روشن است که کم تر صاحب امتیازی می تواند در برابر این استدلال حساب گرانه تاب بیاورد و تسلیم نشود.

_راه ما برای نفوذ در مطبوعات هموارتر از هر روز دیگری است، اما در نظر داشته باش که راه هموار، هوشیاری و مراقبت می خواهد. برای پایدار کردن نفوذت باید به این امور توجه داشته باشی.

بخشی با عنوان تحلیل آسان نیز اینگونه آغاز می شود:

درست صد و بیست و پنج سال پیش، یعنی در سال یک هزار و دویست و هشتاد و هفت هجری قمری، مستشارالدوله، یکی از اشراف زادگان فرنگ زده ایرانی، در پاریس رساله ای نوشت با عنوان«یک کلمه» که از نقل حتی بعضی از جملات آن می توتان واقعیتی را کشف کرد که بعد از یک صد و بیست و پنج سال و وقوع انقلابی دینی در ایران و برپایی نظامی بی سابقه با عنوان جمهوری اسلامی، که اسلامیت آن اصالتا در اصل ولایت فقیه معنا پیدا می کند، هنوز هم فرب باوران و فرنگ زدگان این مرز و بوم آن را در نیافته اند.

جملاتی از آقای مستشارالدوله: چندی اوقات را به تحقیق اصول قوانین فرانسه صرف کردم و دیدم آن کودها در نزد اهالی فرانسه کتاب شرعی محسوب می شود...

بگذارید صراحتا بگویم که بنده، به تحقیق، ایمان دارم که غرب باوران این مرز و بوم نه تنها هنوز هم قدمی فراتر از آقای مستشارالدوله برنداشته اند، بلکه بعد ازیک صد و بیست و پنج سال، واقعیت این تقابلی را که مشارالیه بین«اصول قوانین فرانسه» و «کتاب شرع» تشخیص داده بود نیز نفهمیده اند و هنوز مثل پطر کبیر تصور می کنند با تراشیدن اجباری ریش های مسلمانان می توان «دروازه تمدن بزرگ غرب» را بر جامعه گشود.

چه باید کرد؟ به راستی ما فرزندان انقلاب اسلامی و طلیعه داران تمدن دینی فردای جهان با این جماعت پطرهای نه چندان کبیر که اصلا مبانی تفکر ولایی ما را نمی فهمند و همه چیز را مثل کامپیوترهای لاشعور فقط همان طور می شنوند که برایشان برنامه ریزی شده است، چه کنیم؟ می گوییم«فقاهت»، می گویند«مدیران و کارشناسان و فراغت آفرینان»... و می گوییم:

آخر آقایان محترم! این ما هستیم که زیر علم آن سید بزرگ، روح الله موسوی، قیام کردیه ایم که عمامه ای سیاه داشت و عبا و قبا و لباده می پوشید و جز در یک مدت کوتاه، هنگام تبعید در ترکیه، لباس پیامبر را از تن بیرون نیاورد... و نعلین می پوشید و از هر ده کلمه ای که می گفت، هر ده کلمه اش درباره دین بود و احکام دین و ولایت و فقاهت و تقوا و تزکیه... و حتی برای یک بار هم نشد که دین را به صورتی متجددانه تحلیل و تفسیر کند و هر آن چه را که می خواست به ما بیاموزد با رجوع به امثال و حکمی بیان می کرد که از احادیث و روایات و تفسیر قرآن و زندگی انبیا و قیام امام حسین(ع) گرفته بود و حتی برای یک بار «آزادی» را جز در تلازم با استقلال و جمهوری اسلامی معنا نکرد و از استقلال همواره معنای عدم تعبد غیر خدا را مراد می کرد-که در تفسیر لا اله الا الله وجود دارد- و از جمهوری اسلامی نیز حکومتی ولایی را در نظر داشت که قانون اساسی آن نه از قوانین فرانسه که از قرآن و سنت گرفته شده و نهادهای آن، بلااستثنا، چون اقماری که بر گرد شمس ولایت فقیه نظام یافته اند، زمینه را فقط و فقط برای حکومت شرع فراهم می آورند و شرع را نیز درست همان طور معنا می کرد که فقهای سلف کرده بودند و علی الرسم القدیم باز هم حوزه های علمیه را به فقه جواهری دعوت می کرد... و قس علی هذا.

در بخش از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسی پور اینگونه روایت شده:

افرادی چون شهرنوش پارسی پور داعی به همان مدینه غفلتی هستند که اکنون در غرب وجود دارد. انتخاب «مایکل جکسون» به عنوان بهترین هنرمند دهه هشتاد از جانب«جرج بوش»، از زمره رویدادهایی است که نقاب از باطن پلید غرب برمی گیرد و حجت را حتی بر مردمی که با زبان بحث های نظری آشنا نیستند، تمام می کند.

سیاستمدارانی چون بوش و سلف او ریگان با اعمالی نظیر این، حکومت شیطانی خویش را با بت پرستی فضاحت بار جوانان آمریکایی به یکدیگر پیوند می زنند و این، درست همان حقیقتی است که باید درباره دموکراسی غربی گفته شد: «دموکراسی غربی، حکومتی فرعونی است که بنیان استعباد و استثمار خویش را با رشته هایی پنهان بر بهیمیت بشر استوار داشته است.»

آزادی غربی توهمی بیش نیست؛ با این آزادی، بشر بنده تمنیات خویش می شود و فراعنه جدید عالم- که بوش و ریگان و سیاستمداران کنونی جهان جز دست نشاندگان آنها نیستند- فرصت حاکمیت می یابند.

کتاب حلزون های خانه به دوش نوشته شهید مرتضی آوینی انتشار یافته ی نشر واحه است که به جریان روشن فکری و انقلاب اسلامی می پردازد که ما در اینجا به اختصار بخش هایی را واگو کردیم.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین