خوابی که کردهای ضد انقلاب دیده‌اند‌ نه برای آن‌ها و نه برای اربابشان تعبیر ندارد

گروه سیاسی ـ از همان روزی که بحث انرژی هسته‌ای ایران زبان زد رسانه‌ها شد و غربی‌ها وارد موضوع شدند تا از این طریق روند پروسه سیاسی در ایران را نابود و یا دستکم محدود و معلول کنند، گروهک‌های ضد انقلاب در رأس طیف‌هایی بودند که در این میان یا عامل جاسوسی برای غرب بودند یا اینکه بعد از این روند تلاش کردند با جاسوسی دشمن را قوی‌تر کرده به این امید که روزی داستان افغانستان و عراق و سوریه در ایران هم تکرار شده و آن‌ها بسان پادشاه بر سفره حاضری بنشینند و بخورند و حاکم بلامنازع ایران شوند.

به گزارش بولتن نیوز، این گروهک‌ها همواره در تلاش بودند با برجسته‌سازی تلاش‌های هسته‌ای ایران در خارج و ارائه اطلاعات از جاسوسانشان در داخل کشور چنین نشان دهند که اگر جلوی ایران گرفته نشود چه بسا ایران به بمب اتمی دست می‌یابد و دور و نزدیک کشورهای منطقه و جهان را با تهدید مواجه می‌کند.

برای این جاسوسی هم هرچند وقت یک‌بار دستمزدی از سوی کارفرمایان امنیتی‌شان به آن‌ها داده می‌شد. این بماند که از طریق معدود رسانه‌هایی هم که داشتند روند برخورد غرب را با برنامه هسته‌ای ایران لحظه به لحظه گزارش می‌کردند.

در میان گروهک‌های ضد انقلاب گروهک‌های ضد انقلاب کردی نیز در همین طیف قرار گرفتند و توان خود را بر جاسوسی و ناامن کردن مناطق کردنشین ایران گذاشتند و می‌خواستند این حس را القاء کنند که اگر لازم باشد آن‌ها پیش‌قراولان حمله به ایران نیز خواهند بود و در رکاب آمریکا هم برای سرنگونی نظام انقلاب اسلامی تلاش خواهند کرد.

گروهک‌های کردی پا را فراتر از این گذاشته و چنان در بوق و کرنا کردند که کار نظام ایران یکسره شده است و ایران هم به سرنوشت عراق و افغانستان دچار خواهد شد و سرنوشتی برای آینده ایران اسلامی جز سقوط متصور نیست.

در تحلیل‌های خود نیز بسان بوقچی غرب عمل می‌کردند و چنان خواب حکمرانی در کردستان ایران را می‌دیدند که نگو. بعید بود یک شب سران این گروهک‌ها بدون اینکه خواب حکمرانی در ایران را ببیند سر روی بالش می‌گذاشتند. آن‌ها چنان مدهوش سحر غرب و آمریکا بودند که همه چیز را از یاد بردند و تصور آن‌ها بر این بود که غرب و آمریکا ایران را اشغال و دست آن‌ها خواهد داد، اما آن‌ها هیچ‌وقت ندیدند که اگر ایران در افغانستان و عراق و سوریه نبود غرب و فرماندهشان در چنان باتلاقی گیر می‌کردند که بیرون آمدنشان به این راحتی میسر نشد. آن‌ها هیچ‌وقت این موضوع را ندیدند که موضوع هسته‌ای دیگر برای مردم ایران یک موضوع حیثیتی شده است و مردم ایران اجازه نمی‌دهد کسی با حیثیت و کرامت مردم ایران بازی بکند.

این گروهک‌ها هیچ‌وقت دیواره‌های انسانی را ندیدند و هیچ‌وقت ندیدند که ایران به مساوات دفاع از حقوق هسته‌ای خود امروز یکی از قطب‌های قدرت در منطقه است و آمریکا و غرب باید امروز خیلی خوشحال باشند که ایران به عنوان یک نظام باثبات در صدد تثبیت ثبات سیاسی و امنیتی در منطقه است. آمریکایی‌ها اگر گول غرب و کشورهای عربی را می‌خوردند که در ابتدا خوردند امروز تروریستهای تکفیری داعش حاکم سوریه و عراق و منطقه بودند.

در سایه ایران باثبات مردم آمریکا هم که دشمن خونی مردم ایران بوده است احساس امنیت خاطر می‌کنند، اما باز این گروهک‌ها نفهمیدند که چه می‌کنند و خوابی که دیده‌اند نه تنها برای آن‌ها بلکه برای اربابشان نیز قابل تعبیر نیست.

گروهک‌های کردی در تمام این مدت چنان در خواب شیرین حکمرانی در ایران بودند که هیچ‌وقت نتوانستند به تحلیل درستی از روند پروسه‌های سیاسی در ایران و منطقه برسند، هراز گاهی هم با اعزام چند فرد مسلح بسان گروه‌های تروریستی کوشیدند با ترور چند مرزبان بگویند هستند و وجود دارند اما این اواخر این فرصت هم از آن‌ها گرفته شد و خود مردم پیش‌قدم شدند که مانع از ورود این تروریست‌ها به خاک ایران گشتند.

امروز درحالی‌که ایران اسلامی سرود سربلندی می‌خواند و اوباما با همه یال و کوپالش اعتراف می‌کند که باید به اراده مردم ایران احترام گذاشت و این او بوده است که به تیمش گفته است بدانند که چه خیانت‌هایی آمریکا به مردم ایران کرده است و امروز آن‌ها یعنی ایران هوشیارتر از هر زمانی هستند، این گروهک‌ها که دست از پا شکسته‌تر از همیشه بازگشته‌اند و گویی خواب کرسی‌شان آشفته شده است می‌گویند ایران جام زهر نوشیده است و لحظه‌ای دیگر می‌گویند مبادا مسائل حقوق بشر در ایران فراموش شود و دست آخر می‌گویند ایران فرصت سرکوب پیدا خواهد کرد و این یعنی نوعی سرگردانی در تحلیل تحولات سیاسی داخل کشور و منطقه.

آن‌ها هنوز بسان شوک زدگان نمی‌دانند چه می‌کنند و در کمپ‌های اجباری خود بسان حقوق‌بگیران اقلیم می‌کوشند نمیرند، آن‌ها هیچ‌وقت نشانی از اراده مردم کرد در ایران نبوده‌اند و خیلی وقت است که آن‌ها از خاطره تاریخی مردم کرد در ایران پاک گشته‌اند. اگر هم تک شبکه‌هایی که افراد آن‌ها را از کمپ‌ها برداشته و مجری و تحلیل گر کرده‌اند و از این رو تصویری از آن‌ها به مردم نشان می‌دهند این تنها یک پیام دارد و در نگاه اولیه چون کسانی به نظر می‌رسند که از خواب عمیق بیدار شده باشند و سال‌هاست که در خواب بوده‌اند.

داستان این گروهک‌ها بسیار دردناک تر از این است، درحالی‌که سران این گروهک‌ها در خواب ریاست بر ایران هستند و هر روز حزب دیگری می‌زایند در اردوگاه‌هایشان هزاران قتل و جنایت و خیانت صورت می‌گیرد که پرده از عمق بحران در درون این گروهک‌ها را نشان می‌دهد.

سران این گروهک‌ها بعد از این تفاهم‌نامه که بین ایران و 5+1 صورت گرفت باید بفهمند که ایران پرتوان تراز هر زمانی است و ایران را نمی‌توان با عراق و افغانستان و سوریه مقایسه کرد. ایران امروز ایران 1357 هم نیست که این گروهک‌ها در اوج قدرتشان نتوانستند مقاومت کنند و به دامان حزب بعث پناه بردند. حزب بعث با همه حمایت‌هایش از این گروهک‌ها به تاریخ پیوست و امروز هم داستان آمریکا بسان بعث برای آن‌ها تکرار می‌شود. آن‌ها باید از جیره خوری و مزدوری دست‌بردارند وگرنه به سرنوشت مزدورانی درمی‌آیند که فکر می‌کردند از این طریق می‌توانند نظام را سرنگون کنند.

شکی نیست اگر دولت دست بجنباند و بعد از فراغت از این مسئله هسته‌ای به توسعه مناطق کردنشین ایران بیشتر همت بگمارد بی‌شک این گروهک‌ها را باید در شیشه‌های موزه‌ها جست مگر آنکه همین گروهک‌ها هم توبه کنند.

داستان منافقین و مخالفین باید درس عبرتی برای آن‌ها باشد البته اگر پندپذیر باشند چون تاریخ نشان داده است آن‌ها فاقد شعور و عقلانیت در تصمیم‌گیری هستند وگرنه این‌گونه این موفقیت دیپلماسی ایران را ارزیابی نمی‌کردند که گویی ایران جام زهر نوشیده است. همین اربابان شما در رسانه‌های خود به تثبیت حقوق ایران اعتراف می‌کنند و حال شما کاسه داغ تر از آش شده‌اید و فکر می‌کنید به جایی و نوایی رسیده‌اید.

در چنین شرایطی باید به تک رسانه‌هایی که این اردوگاه نشینان را کارشناس سیاست‌های خود در شبکه‌شان کرده‌اند هم باید گفت خداوند در و تخته را خوب باهم جور می‌کند.

به هر روی تفاهم‌نامه سیاسی اخیر بین ایران و 5+1 با اعتراف به حق هسته‌ای ایران سرآغازی برای اعتراف به پتانسیل بالای ایران در منطقه است و جنگ‌طلبان هم از حرص و عصبانیت نمی‌توانند خشم خود را نشان ندهند، در چنین شرایطی باز نشانه‌هایی از عقلانیت در میان گروهک‌های ضد انقلاب دیده نمی‌شود و بعید است آن‌ها باز سر عقل بیایند و بپذیرند که بیشتر از این با سرنوشت چند هزار نفر اردوگاه نشین بازی نکنند. اگرچه باید به خوبی واقف باشند که وقتی منافقین با همه توانشان در جاسوسی از پتانسیل‌های هسته‌ای ایران به تاریخ پیوستند داستان آن‌ها هم بهتر از منافقین نمی‌تواند بشود. جمله آخر اینکه امروز همه شما بازنده هستید.

انتهای پیام/