کد خبر: ۲۴۳۶۷۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
اندیشکده هادسن:

چرا آمریکا به متحد منطقه‌ای قابل اعتمادی مانند ایران نیاز دارد

یک اندیشکدده آمریکایی بر این باور است که ایالات‌متحده در آستانه خروج از خاورمیانه قرار دارد و به همین دلیل است که ما به متحد منطقه‌ای قابل اعتمادی مانند ایران نیاز داریم؛ کشوری که بتواند دستوراتش را با بهره‌گیری از اقتدارش به دیگران بقبولاند.
چرا آمریکا به متحد منطقه‌ای قابل اعتمادی مانند ایران نیاز دارد
گروه سیاسی، یک اندیشکدده آمریکایی بر این باور است که ایالات‌متحده در آستانه خروج از خاورمیانه قرار دارد و به همین دلیل است که ما به متحد منطقه‌ای قابل اعتمادی مانند ایران نیاز داریم؛ کشوری که بتواند دستوراتش را با بهره‌گیری از اقتدارش به دیگران بقبولاند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده هادسن در یادداشتی به قلم لی اسمیت از اعضای ارشد این مؤسسه آمریکایی نوشت: هدف زنده سوزاندن ستوان «معاذ الکساسبه» خلبان اردنی این بود که به نظاره‌کنندگان، از جمله خانواده‌اش و به‌ویژه اعضای قبیله بزرگ وی – «قبیله برارشه» – در جنوب اردن هتک حرمت شود. «قبایل اردن» هسته اصلی حمایت از «پادشاهی هاشمی» در برابر فلسطینیان ساکن کرانه باختری را تشکیل می‌دهند؛ کسانی که ممکن است اکثریت این کشور باشند. همچنین «ساکنین کرانه شرقی» با توجه به اینکه هم «نیروهای مسلح» و هم «سازمان‌های امنیتی» تقریباً منحصراً از اعضای این قبایل هستند اساس {سازمان‌های} امنیتی داخلی و خارجی اردن را تشکیل می‌دهند.

 
■هدف داعش از سوزاندن خلبان اردنی چه بود؟■

بی‌گمان «هم‌قبیله‌ای‌های الکساسبه» از اقدام داعش برای کشتن وی به چنین شکل فجیعی منزجر می‌شوند. چیزی‌که ظاهراً داعش بر روی آن شرط‌بندی می‌کند این است که «مرگ الکساسبه» بسیار فجیع و بسیار یادآور آتش جهنمی بود که در انتظار کافران است؛ و اینکه قبیله الکساسبه – از پایه‌های پادشاهی هاشمی- احتمالاً در این باره‌که آیا «پادشاه عبدالله» اردنی آن‌ها را به خاطر «متحدی پوچ» و «بالقوه خطرناک» – ایالات‌متحده- درگیر جنگ نکرده، شگفت‌زده کرده و به فکر فرومی‌برد.

 

■اوباما داعش را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا تلقی می‌کند■

در حال حاضر «دولت اوباما» داعش را تهدید بزرگی علیه «امنیت ملی آمریکا» و علیه «اقبال سیاسی باراک اوباما»، رئیس‌جمهوری، و دیگر «{اعضای} حزب دموکرات» تلقی می‌کند. وقوع رویدادهایی مانند حملات «شارلی ابدو» و «هایپر کاشر» در خیابان‌های شیکاگو و یا نیویورک برای «دولت اوباما» فاجعه‌بار خواهد بود؛ به همین دلیل است که «دولت اوباما» متحدانی مانند اردن را در فهرست عملیات علیه «دیوانه‌های تکفیری» در {منطقه} «هلال حاصلخیز» قرار داده است.

 

■ داعش تنها بخشی از یک جنبش منطقه‌ای بزرگ‌تر برای مبارزه با ایران است■

هرچند فهم اینکه «{خاندان} هاشمی» و «شهروندان قبیله‌ای وفادارشان «چگونه به این تهدید جدید نگاه می‌کنند، ارزشمند است. از دیدگاه آن‌ها داعش تنها بخشی از «یک جنبش منطقه‌ای» بزرگ‌تر است؛ بخشی از «شورش اهل تسنن» برای عقب راندن «دستگاه امنیتی ایران» که در حال حاضر آن‌ها را در «سرتاسر شام» سرکوب می‌کند و در عین‌حال {این کشور} «چهار پایتخت تاریخی عربی» را – بغداد، دمشق، بیروت و صنعا- تحت کنترل خود درآورده است. شورش گسترده‌تر علیه «سلطه‌جویی ایران» نه تنها از جنگجویان خارجی دیوانه (چچنی‌ها، سعودی‌ها، سوئدی‌ها و..) بلکه همچنین از عناصر پیشین «حکومت صدام حسین» و همچنین – این مورد هسته اصلی شورش اهل سنت به شمار می‌رود – «قبایل عرب سنی» تشکیل می‌شود. به عبارت دیگر، «قبایل عرب اردن» در فهرستی قرار گرفته‌اند که بناست با {آن دسته از} قبایل عربی مبارزه کنند که در حال نبرد با ایران و متحدانش هستند؛ کسانی که «عملیات ضد اهل سنت خود» را با ایالات‌متحده هماهنگ می‌کنند.

 

■عربستان از حمایت ایالات‌متحده از نقش ایران در یمن شگفت‌زده شده است■

«قبایل اردن» در این برهه زمانی پر از «رنج و آشفتگی» به هیچ وجه تنها نیستند. ایالات‌متحده با انجام «حملات هوایی» به نمایندگی از «شبه‌نظامیان شیعه» وفادار به ایران – که ظاهراً اعضای قبایل سنی را، فارغ از اینکه آن‌ها ارتباطی با داعش دارند یا خیر، با داشتن مصونیت قتل‌عام می‌کنند – به «متحدان قبیله‌ای سنی پیشین» خود در «استان انبار» و «سرتاسر عراق» بی‌اعتنایی کرده است. عربستان سعودی از حمایت ایالات‌متحده از «نقش ایران در یمن» شگفت‌زده شده است؛ جایی که در حال حاضر «قبایل شیعه حوثی» تحت حمایت ایران کنترل کشور را در دست دارند. اسرائیل به دلیل «تداوم تلاش حزب‌الله» برای جای گرفتن در طرف سوری «ارتفاعات جولان» – جایی که «شبه‌نظامیان شیعه لبنانی» مورد حمایت ایران تحت پوشش «حملات هوایی ایالات‌متحده» و حمایت پنهان سیاسی از «حکومت بشار اسد»، مراجع ایران، دست به انجام عملیات می‌زنند – تقریباً در آستانه آغاز جنگ نزدیک شد. درحالی‌که مصر در {صحرای} سینا با قبایل مورد حمایت داعش و القاعده مبارزه می‌کند، «کاخ سفید» از «ژنرال سیسی»، رهبر این کشور، به نفع ملاقات با «نمایندگان اخوان المسلمین» در واشنگتن دوری می‌کند؛ کسانی که برای سرنگونی «حکومت السیسی» سوگند خورده‌اند.

 

■چرا کاخ سفید خاورمیانه را زیرورو می‌کند؟■

به راه انداختن این همه نابسامانی برای دوستان پیشین آمریکا خارج از توان این کشور است، آن‌هم در زمانی که بناست «خروج کامل از منطقه خاورمیانه» هدف بزرگ‌تر ملی ما باشد. پس، چرا کاخ سفید خاورمیانه را زیرورو می‌کند؟ اوباما می‌خواهد نظمی را که ایالات‌متحده توسط سیاست‌مداران، سربازان، بازرگانان و آموزگاران آمریکایی در طی قرن گذشته ساخته است کنار بگذارد ؛ چونکه او در منطقه خاورمیانه به «پاداش عظیمی» چشم دوخته است: یعنی با ایران بر سر برنامه هسته‌ای‌اش به توافقی دست یابد که محور اصلی نظم نوین خاورمیانه خواهد بود؛ نظمی که در آن ایران نقش تثبیت‌کننده بزرگی را ایفا خواهد کرد.

 

■آمریکا در خاورمیانه به متحد منطقه‌ای قابل اعتمادی همانند ایران نیاز دارد■

دستیابی به «توافق مورد نظر اوباما» با ایران آنقدر حماسی و تغییردهنده جهانی خواهد بود که به همه نابسامانی‌هایی که منطقه خاورمیانه در حال حاضر – از شکستن پیمان‌ها گرفته تا افزایش و کاهش تلفات، جابجایی گسترده انسان‌ها، نابودی شهرهای باستانی، و ضربه روحی به یک نسل کاملی که سربریدن‌ها و بریان کردن انسان‌ها بخشی از زندگی روزمره‌شان شده است – با آن‌ها روبه‌رو است، می‌ارزد. ایالات‌متحده در آستانه «خروج از خاورمیانه» قرار دارد و به همین دلیل است که ما به «متحد منطقه‌ای» قابل اعتمادی مانند ایران نیاز داریم؛ کشوری که بتواند دستوراتش را با بهره‌گیری از اقتدارش به دیگران بقبولاند. به وضوح ایران همچنان «شریک بانفوذی» در این آرایش {جدید} به شمار می‌رود؛ به‌ویژه به محض اینکه ایران از تحریم‌هایی رها شود که «صنعت نفت» این کشور را فلج کرده‌اند و همچنین این کشور می‌تواند منابع نفتی کشور مراجعش را هم – عراق- کنترل کند؛ همچنین ایران می‌تواند اکنون و در آینده «امنیت خلیج فارس» را تأمین کند. اما اوباما همیشه «تصاویر دیدار پیروزمندانه‌اش از تهران» را در اختیار خواهد داشت تا بتواند نقش خودش را در ایجاد «نظم نوین جهانی» از {درون} «آشوب قبیله‌ای» منطقه خاورمیانه به یاد بیاورد؛ جایی که آمریکایی‌ها زمانی در آنجا جنگیدند و کشته شدند.

 

■حمایت هوایی آمریکا از شبه‌نظامیان شیعه■

با وجود این، امروزه گروه‌های شبه‌نظامی شیعه مانند «عصائب اهل الحق»، «کتائب حزب‌الله» و «سپاه بدر» به طور مستقیم توسط هواپیماهای آمریکایی از حمایت هوایی برخوردار می‌شوند. قبل از اینکه «کاخ سفید» عملیات علیه داعش در سوریه را آغاز کند، به ایران اطلاع داد که آمریکا قصد ندارد بشار اسد را در آنجا مورد هدف قرار دهد؛ حتی با وجود اینکه اوباما در اوت ۲۰۱۱ از «دیکتاتور سوریه» خواسته بود که از قدرت کناره‌گیری کند. کاخ سفید با هدف قرار دادن «داعش»، «جبهه النصره»، و «دیگرگروه‌های شورشی» دست اسد را باز گذاشت تا بتواند از نیروهایش در مناطق دیگری استفاده کند.

 

■پاسخ ایالات‌متحده به تمام مسائل خاورمیانه به سرنوشت برنامه هسته‌ای ایران گره خورده است■

آنگونه که «مایکل دوران»، مشاور پیشین جرج دبلیو بوش در کاخ سفید، موشکافانه تشریح کرده است، «شراکت ایران و آمریکا» -که دوباره به خاورمیانه شکل می‌دهد- از روز نخست «روی‌کار آمدن اوباما» در جریان بوده است. آن زمان برجسته‌ترین نکات مربوط به «مذاکرات هسته‌ای کنونی ایران با گروه ۱+۵» نه به {خود} مسئله هسته‌ای، بلکه به این امر ارتباط داشت که آن‌ها درصدد «ایجاد کانالی» بودند که به دو طرف اجازه دهد تا به گفت‌وگوها ادامه دهند: این بدین معنی است که انواع موضوعات از سوریه، عراق و لبنان گرفته تا یمن و شاید دیگر «مسائل مشکل‌آفرین» مانند آرژانتین و «تحقیق نیسمان» درباره نقش ادعا شده ایران برای بمب‌گذاری در «سفارت اسرائیل» در سال ۱۹۹۲ و در «مرکز همیاری یهودیان» در سال ۱۹۹۴ مطرح می‌شوند. «پاسخ ایالات‌متحده» به تمام مسائل مربوط به منطقه خاورمیانه در حال حاضر به سرنوشت برنامه هسته‌ای ایران گره خورده است، که این موضوع، در عوض، به سادگی «محور اساسی چشم‌انداز بزرگ‌تر اوباما» را – یعنی شراکت میان واشنگتن و تهران- تشکیل می‌دهد.

 

■پس چرا به خونریزی و هزینه کردن سرمایه خودمان در خاورمیانه ادامه دهیم؟■

اوباما بسیار مشتاق است که «به توافقی با ایران» دست یابد، چونکه به باور او «ایالات‌متحده» نباید نقش پلیس جهان را بازی کند؛ حق با اوست. «صنایع نفت و گاز طبیعی‌مان» ما را از نظر انرژی بی‌نیاز نمی‌کند؛ اما ما را کمتر {به دیگران} وابسته می‌کند و ما به سادگی به ایفای «چنین نقش پرطمطراقی» در این بخش از جهان نیازی نداریم؛ جایی که به ندرت به عشق‌ورزی‌مان پاسخی داده‌اند. پس چرا به «خونریزی» و «هزینه کردن سرمایه خودمان» – بعلاوه سرمایه سیاسی داخلی- در خاورمیانه ادامه دهیم؟

 

■آیا برای خراب کردن توافق جامعی که کاخ سفید از قبل بدان دست یافته دیر نیست؟■

پاسخ این نیست که ما باید مراقب منافع جهان باشیم، بلکه این است که باید به حفظ منافعمان ادامه دهیم. «بمب هسته‌ای» در دستان «حکومتی توسعه‌طلب» ایالات‌متحده را از خاورمیانه خارج نخواهد کرد. این موضوع با تبدیل «حکومت روحانیون» به یک «قدرت متخاصم جهانی مسلح به بمب هسته‌ای»، ایران را در مجاورت ما قرار می‌دهد. در حال حاضر تردید زیادی درباره برنامه‌های ایران در خاورمیانه و یا در دیگر کشورها – که در فهرست برنامه‌هایش قرار داده مانند آرژانتین – وجود ندارد. آنچه‌ ایران به دنبال آن است، «جهان خطرناک‌تری» را برای آمریکایی‌ها به وجود خواهد آورد. پرسش این نیست که آیا توافقی برای رسیدن با ایران وجود دارد یا خیر؛ بلکه این است که آیا برای «خراب کردن توافق جامعی» که «کاخ سفید» از قبل با «شریک جدید منطقه‌ای‌مان» دست یافته است، دیر نیست.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
0
0
به داعشی ها میتوان کتاب مناسب داد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین