کد خبر: ۲۰۷۳۸۵
تاریخ انتشار:

اوقات فراغت در زندگی شهدا چطور بود؟

بررسی نحوه گذران اوقات فراغت و تفریح شهدا (به عنوان کسانی که یکی از الگوهای طراحی سبک زندگی اسلامی هستند) موضوع این نوشته است. گاهی آنقدر از شهامت و تقوای شهدا حرف زده می‌شود که فراموش می‌شود آن‌ها هم انسان بودند با همهٔ نیاز‌های انسانی. اوقات فراغت داشتند، تفریح می‌کردند و خانواده‌شان را به گردش می‌بردند

گروه سبک زندگی، امام رضا علیه السلام در روایتی می‌فرمایند: «از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمنیات دل را از راه‌های مشروع برآورید، مراقبت کنید در این کار به مردانگی و شرافتتان آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید. تفریح و سرگرمی لذتبخش، شما را در ادارهٔ زندگی یاری می‌کند و با کمک ان بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد.» (الحدیث، روایات تربیتی، ج۲، ص۱۳۳)

به گزارش بولتن نیوز، روح و بدن انسان‌‌ همان طور که به کار و عبادت و علم نیاز دارد، به تفریح و سرگرمی هم محتاج است. قرآن برای چگونگی گذران اوقات فراغت یک نسخهٔ کوتاه وکلی برای انسان ارائه می‌دهد که یک دنیا حرف و آموزش در آن نهفته است؛ «فاذا فرغت فاالنصب». یعنی وقتی از کاری فارغ شدی به کار مهمتری بپرداز. اوقات فراغت در مکتب اسلام اوقات بی‌کاری و بی‌هدفی نیست. بلکه ساعتی است که روح و بدن انسان باید از آن برای تجدید قوای جسمی و روحی خود به منظور انجام امور بندگی استفاده کند.

بررسی نحوه گذران اوقات فراغت و تفریح شهدا (به عنوان کسانی که یکی از الگوهای طراحی سبک زندگی اسلامی هستند) موضوع این نوشته است. گاهی آنقدر از شهامت و تقوای شهدا حرف زده می‌شود که فراموش می‌شود آن‌ها هم انسان بودند با همهٔ نیاز‌های انسانی. اوقات فراغت داشتند، تفریح می‌کردند و خانواده‌شان را به گردش می‌بردند. ادم‌هایی ذو ابعاد که «همه»ی اسلام را در زندگیشان پیاده می‌کردند. چند روایت معتبر از این ذو ابعاد بودن را، بررسی می کنیم.

. در اوقات فراغتش یا روزنامه می‌خواند یا اخبار دنیا را گوش می‌داد. سرش را روی کاناپه می‌گذاشت و از رادیو دو موج اخبار دنیا را گوش می‌داد؛ در غیر این صورت با امیر بازی می‌کرد. دوست داشت برای اولین تولد امیر ۱۰۰ نفر مهمان دعوت کنیم. (شهید عباس دوران) 

. اوقات فراغتش یا کتاب علمی می‌خواند یا در تعمیر وسایل خانه به پدرش کمک می‌کرد، رادیو می‌ساخت، هواپیمای سبک دستی درست می‌کرد، به گل‌های باغچه می‌رسید و کوچک‌تر که بود به مورچه‌ها غذا می‌داد. زرنگ و فعال بود ‌و با محبت و دل‌نازک. (شهید علیرضا ناهیدی)

3. همواره اوقات فراغتش را به نقاشی کردن و خطاطی می‌گذراند. به اسب سواری علاقه زیادی داشت و برای کمک به پدرش در کارهای کشاورزی یک عدد اسب خریده بود. (شهید مصطفی سجادی)

4. تا قبل از انقلاب اوقات فراغت خود را بیشتر با مطالعه کتابهای ادبی پر می‌کرد، به کتابهای مذهبی و سیاسی رو آورد و آٍثار استاد مطهری و نهج البلاغه از جمله کتبی بود که بیشتر مطالعه می‌کرد. بیشترین فعالیت او پس از انقلاب در مسجد قیام و مراکز و پایگاه‌های بسیج بود. (شهید میرحمید موسوی اقدس)

5. اغلب اوقات فراغتش را با خانواده‌اش می‌گذرانـد. بسیـار فعـال بود و به هیئت‌هـای مذهبی عشق می‌ورزیـد. در دستة زنجیرزنان شرکت می‌کرد و دسته به همت او به راه می‌افتاد.(شهید رحمت الله اوهانی زنوز)

6. صحبت‌های شهید دستغیب و شهید مطهری را خیلی دوست می داشت. تا من مشغول آماده کردن ناهار بودم محمد حسین یک طرف نوار را گوش می‌داد. گاهی می‌گفتیم: ضبط را بیاور سر سفره! وقتش را تلف نمی‌کرد، برای لحظه لحظه اش برنامه داشت.(شهید محمد حسین صوفی آبادی)

7. بعد از آزادی از زندان قزوین که ۵۰ روز طول کشید، تدارک یک سفر دسته جمعی به مشهد را دید تا روحیه من و مادرشان از کسالت و ناراحتی دوران زندانشان دربیاید. (شهید محمد علی رجایی)

. از وقت تلف کردن خیلی بدش می‌آمد. همیشه داشت یه کار مفیدی انجام می‌داد. یادم هست یک بار با هم به یک جلسهٔ خانگی رفته بودیم. صاحب خانه برای مهمان‌ها ساندویچ و چایی و کیک درست کرده بود، خلاصه حسابی زحمت کشیده بود. بعد از اینکه جلسه تمام شد از صاحب خونه تشکر کرد و با یک لحن مهربان به او گفت: کاش به جای این همه زحمتی که برای درست کردن این‌ها کشیدی فقط شربت و شکلات تهیه می‌کردی و بقیهٔ وقت با ارزشت رو برای آماده کردن یه مطلب مفید می‌گذاشتی و آن را تو جلسه می‌گفتی تا از خانه ات با دست پر برویم بیرون. (شهید سیده بنت الهدی صدر)

. نوجوان که شد اوقات فراغتش را می‌رفت سر کار.  در یک کارخانه سنگ بری. می‌خواست کمک خرج خانه باشد.  (شهید اکبر آقابابایی) 


10. زندگی برای ما در یک آپارتمان در آلمان خیلی یکنواخت و خسته کننده بود. به خصوص برای ما که فرزندان خردسالی بودیم و از ایران با آن همه آشنایانی که داشتیم وارد محیط غربت شده بودیم. پدرم برای جبران این مساله معمولا آخر هفته ما را به اطراف هامبورگ برای تفریح و استراحت می‌برد. نکتهٔ جالب آنجا بود که حتما قبل از این مسافرت‌های کوتاه از همهٔ ما سوال می‌کردند: بچه‌ها این هفته کجا بریم بهتره؟ وقتی نظر ما را می‌گرفتند حرکت می‌کردیم.  در قم هم که بودیم ما را برای تفریح به باغ‌های اطراف می‌بردند.  (شهید بهشتی) 


11. تقریبا جمعه‌ها خانه نبودیم. کوه و نماز جمعه و پارک و سینما (یک از فیلم‌هایی که با بابا دیدیم الو الو من جوجوام بود!) و رستوران... البته همیشه همهٔ این‌ها نبود. هر هفته هر کدام که پیش می‌آمد.

12. بابا در تفریحات حلال، بکن نکن نمی‌کرد و خودش همراه‌مان بود. به فوتبال هم خیلی علاقه داشت. گاهی که فرصت داشت در خانه فوتبال تماشا می‌کرد. (شهید حسن تهرانی مقدم)

 منبع: هفته نامه ندای زاگرس استان ایلام

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین