خبرنامه دانشجویان ایران: ظاهرا حاشیه سازی های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای دولت یازدهم، تمامی ندارد؛ پس از اینکه سخنرانی هادی خانیکی عضو حزب منحله مشارکت در همایش مدیران مسئول نشریات دانشجویی با اعتراضات دانشجویان لغو شد(اینجا)، حالا مسئولان وزارت علوم در تدارک برنامه ای جدید در دانشگاه خوارزمی هستند.
خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کسب اطلاع کرد در مراسم رسمی وزارت علوم برای "همایش بررسی و تبیین نقش اخلاقی و تربیتی استاد" که قرار است در دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم) به مناسبت روز معلم برگزار شود، تعدادی از افراطیون سخنرانی خواهند کرد.
گفتنی است در این برنامه مصطفی ملکیان، غلامرضا ظرفیان و مقصود فراستخواه حضور و سخنرانی خواهند کرد.
نکته قابل تامل اینکه دعوت نامه این همایش به امضای دکتر جعفر میلی منفرد معاون آموزشی وزارت علوم و رئیس دانشگاه خوارزمی رسیده است.
در جریان همایش مدیران مسئول نشریات دانشجویی، مسئولان وزارت علوم مدعی شدند که دعوت از هادی خانیکی از سوی وزارت علوم نبوده است.
سیدضیاء هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در خصوص حضور و سخنرانی یکی از اعضای حزب منحله مشارکت ( هادی خانیکی) در افتتاحیه همایش نشریات دانشگاهی کشور، گفته بود: وی را من دعوت نکردهام. دوستان ما در دانشگاه مشهد دعوت کردهاند.(اینجا)
حالا اما در برنامه رسمی وزارت علوم و با امضای معاون آموزشی این وزارتخانه، چهره های افراطی دوران اصلاحات برای سخنرانی در همایش دعوت شده اند.
در ادامه این گزارش مختصری از سوابق ملکیان، ظریفیان و فراستخواه خواهد آمد...
مصطفی ملکیان کیست؟
مصطفی ملکیان، از تئوریسن های فکری اصلاحات، که پیش از این گاه و بیگاه در هر تریبونی، به غیرعقلانی بودن و حتی ضد عقلانی بودن دین، تعبدی بودن آن مبادرت کرده است و اسلام، پیامبر اعظم(ص) و قرآن را هدف ساختارشکنی و قداستزدایی قرار داده است.
مصطفي ملكيان در تجمع غيرقانوني 7 تير 88 فتنه گران در حوالي مسجد قبا
وی چند روز پیش در سخنرانی خود با موضوع «اهمیت روش شناسی علوم انسانی» به صراحت قرآن را ساخته پیامبر(ص) دانسته و وجود دروسی مانند معارف اسلامی در دبیرستانها و دانشگاه های کشور را مورد ریشخند قرار می دهد. او در بخشی از افاضات خویش می گوید: «در دانشگاه های اروپا مثل این درسهای عمومی که ما داریم، مثل درسهای معارف ما که خیلی ضرورت دارد (می خندد و حضار نیز می خندند)، آنها به دانشجویان خود تفکر انتقادی می آموزند.»
ملکیان
در جایی دیگر با بیان این مطلب که «قرآن رساله پیامبر بود مرا رساله خود
باید!» افاضه! می کند: قرآن کتاب پیامبر بوده است و ما باید با تفکر
نقادانه و انتقادی کتاب خود را داشته باشیم!
وی می افزاید:«کسی که این گونه می اندیشد نباید جاسوس اینتلیجنت سرویس و...
خطاب شود.» این اظهار وی نیز با خنده شاگردانش مواجه می شود.
وی در این بیان، همان حرفهای سروش و مجتهد شبستری درباره نزولی نبودن قرآن و
زاییده ذهن پیامبر(ص) بودن آن را، تکرار و با وحیانی بودن قرآن می ستیزد.
او پس از توهین به اسلام، اتهام زدن به پیامبر اسلام(ص) با خالق قرآن
دانستن ایشان، تحقیر دروس معارف اسلامی -به عنوان حداقل آشنایی که یک
دانشجوی مسلمان ایرانی با علوم اسلامی باید داشته باشد- همچون دیگر
روشنفکران هم پیاله خویش؛ فرهنگ ایرانی را نیز مورد تخطئه قرار داده و با
انکار فرهنگ سلحشوری و شجاعت و اعتراض در ایران که حتی انگشت مستشرقین را
به حیرت گزیده است (که شاهد آن دو انقلاب بزرگ مشروطه و انقلاب اسلامی است)
آن را فرهنگ تسلیم می خواند! فرهنگی که به ادعای وی با انتقاد و نقد کردن،
بیگانه است و از آن تحت عنوان «حافظه و تسلیم» سخن میگوید.
ملکیان سخنان شاذ خود را به اوج
رسانده و می گوید که چیزی به نام اسلام وجود ندارد، آن چه هست مسلمین است!
«غیر از مسلمانان چیزی به نام اسلام وجود ندارد. اسلام یک شبه واقعیت است.»
او با این بیان خواسته است تا عمل کردن به اسلام را ناممکن جلوه داده و
سپس راه را برای معنویت مسؤولیتگریز و تن پرورانه خود یا همان پروژه موسوم
به «عقلانیت و معنویت» بگشاید. پروژه ای که اساس آن تقابل با دین و
دینورزی به عنوان امری مانع عقلانیت -به زعم باطل ملکیان- است.
قبلا بزرگانی ماند علامه جعفری و دیگران به خوبی پاسخ شبهاتی مانند تقابل
تعبد و تعقل را در نهایتا اوج حرفهای شاذ خود را به اوج رسانده و می گوید
چیزی به نام اسلام وجود ندارد، آن چه هست مسلمین است. «غیر از مسلمانان
چیزی به نام اسلام وجود ندارد. اسلام یک شبه واقعیت است.»
ملکیان به چه چیز معتقد است؟
مصطفی ملکیان خود می گوید به اگزیستانسیالیسم روی آورده است.
وی می گوید: من در ابتدا یک بنیادگرای اسلامی بودم منهای خشونتش . من از سال 52 تا 63 خودم را به عنوان یک بنیادگرای اسلامی توصیف میکنم، یعنی طرز تفکری مثل جوادی آملی، مصباح یزدی، آقای خمینی و مثل آقای مطهری داشتم؛ شخصیتهایی که من آنها را بنیادگرا میدانم ... بخش عمدهای از 18 سال عمری را که در قم گذراندم به هدر رفت و ضایع شد، مثل اینکه در کار اداری بروکراسی، قرطاس بازی و کاغذ بازی فراوان است ... من حتی یک لحظه به این کار (ملبّس شدن به لباس روحانیت) عقیده ندارم حتی یک ثانیه ... بعد از بنیادگرایی اسلامی به سنتگرایی کشیده شدم. {در مرحله بعد} از سنتگرایی اسلامی بیرون آمدم و به تجددگرایی اسلامی؛ مدرنیزم اسلامی کشیده شدم، ... این دوره، دوره اسلام تجدد گرایانه، اسلام مدرنیستی است... من در این دوره روشنفکر دینی بودم ... از آنجاییکه من عاشق چشم و ابروی هیچ مکتبی و مسلکی نبودم به اگزیستانسیالیسم روی آوردم، سال 80 به چیزی رسیدم که برساخته خودم است که از آن به عقلانیت و معنویت تعبیر می کنم ... 12 سال است که در این عقلانیت و معنویت ماندم.
اما سوال اصلی این است که چنین فردی که به اگزیستانسیالیسم اعتقاد دارد و در جایی حتی ازدواج را غیراخلاقی می داند چگونه می توان سخنران همایش اخلاقی وزارت علوم باشد؟!
غلامرضا ظریفیان کیست؟
ظریفیان معاون دانشجویی وزارت علوم در زمان تصدی مصطفی معین است. از وی به عنوان کسی که در حوادث کوی 78 دست داشته است یاد می شود.
غلامرضا ظریفیان به همراه جعفر میلیمنفرد و علی محدث خراسانی از اساتید دانشگاه امیرکبیر و از حامیان برگزاری تحصن اساتید تندرو و رادیکال این دانشگاه در سال 88 بودند و همچنین این سه نفر مشوق اساتید دانشگاه امیرکبیر برای شرکت در تحصن 26 خرداد اساتید دانشگاههای تهران در مسجد دانشگاه تهران در سال 88 شدند.
حالا سوال این است که چگونه چنین فردی برای جلسه دولتی روز استاد جایگاه سخنرانی می یابد؟
مقصود فراستخواه کیست؟
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه است وی در سخنانی جنجالی گفته بود: «روحانیت قشری گرا و انحصار طلب است، آنها عوام پرور و مقلدپرورند نه عاقل پرور.»
توجه به تسخیر قدرت اجتماعی، یکی از مسائلی است که اصلاحطلبان در سالهای پایانی دولت اصلاحات و در فضای سال 88 نیز به دنبال آن بودند و آن را گامی برای تسخیر قدرت سیاسی میدانند. این پروژه، که در آن ایام توسط محمدرضا تاجیک دنبال میشد، هماکنون در دورهی اعتدال، توسط مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در حال تئوریزه شدن است. وی طی مقالات متعددی که در هفتهنامهی آسمان منتشر شده، ضمن تأکید بر چند محور اساسی همچون «آگاهی اجتماعی»، «سیاستهای زندگی روزمره»، «جرم و نیروی جامعه» و «پارادایم تازه در مقاومت شهر»، به دنبال طرح و بیان موارد و محورهای زیر است:
- تأکید بر خلق قدرت اجتماعی با اتکای به آگاهی اجتماعی.
- تصریح بر همیابی، همافزایی، هستهسازی و شبکهسازی اجتماعی.
- تأکید بر شبکهی مجازی به عنوان «خلق قدرت جریانی در برابر جریان قدرت».
- ایجاد سونامی رسانهای مبتنی بر این نکته که رسانه قدرت پشت گفتمان است.
- تأکید بر سیاستهای زندگی روزمره با اتکاء به عناصری همچون مرکز ثقل جامعه، نه مکانهای حکومت که در ریتم دائم زندگی شهری است. مردم با زندگی روزمرهی خود در شهر، از گفتارها و اصرارهای رسمی، عملاً خلاصی مییابند و «قدرت در شهر»، قدرت رسمی را تعدیل میکند.
اکنون این سوال به صورت جدی مطرح است که حاشیه سازی های وزارت علوم برای دولت یازدهم چه زمانی پایان می یابد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
این نماینده های ملت درابتدا.چقدربه این وزیرعلوم هشداردادند........................