کد خبر: ۱۹۲۵۵۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

عرصه فرهنگی و سیاسی کاری به جای کار سیاسی

دکتر حسن رحیمی(روشن)*

فرهنگ چیست؟

گفته می­شود فرهنگ مجموعه ی به هم پیوسته ای از شیوه های تفکر، احساس و عمل است که کم و بیش مشخص بوده و به وسیله ی شماری از افراد فرا گرفته شده و بین آنها مشترک است و به دو شیوه عینی و نمادین به کار گرفته می شود تا این اشخاص را به یک گروه ویژه و متمایز مبدل کند.به عبارت بهتر فرهنگ مجموعه آداب رسوم باورها و اعتقادات است که در نسلهای جامعه جریان دارد و باعث تمایز جامعه ای از جامعه دیگر می­شودبا توجه به این تعریف، می توان گفت که فرهنگ شامل همه ی فعالیت های بشری اعم از معرفتی، عاطفی یا احساسی ویاحتی حسی-حرکتی است.ونمود آن درروابط اجتماعی دیده میشود.ایرانیان ملتی دیر پا و قدیمی در جهان هستند که بلا شک در تاریخ و تمدن جهانی سهمی اساسی دارند نوشته های«هرودت»و«گزنفون»دونویسنده شهیریونانی هم عصرهخامنشی، نشانگر این خصوصیات است در حالی این دو وکشورشان در زمان مورد نظر دشمن ایران بوده اند اما نتوانسته اند صفات خوب و مثبت ایرانیان را انکارکنند  صفاتی مانند نوع دوستی، مهربانی، مهمان نوازی بیگانه ستیزی، استبداد ستیزی، دین باوری، اصالت خانواده، غیرت ملی وغیره. فرهنگ سیاسی نیز زیر مجموعه فرهنگ عمومی یک جامعه است که نگرشها و تلقی های مردم از نظام سیاسی وکارکرد های آن را شامل می­شود.

سیاست چیست؟

در فرهنگ فارسی کلمه سیاست به معنی حکم راندن بر رعیت و اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن، حکومت، ریاست،عدالت و داوری نیزآمده است.در زبان انگلیسی برابر باواژهpolicy است که ریشه در یونان باستان دارد.واز واژه یونانی پولیس = (polis)شهر) برگرفته شده است ارسطو گفته است : «انسان حیوان سیاسی است و برای زندگی در polis آفریده شده است» از نظر یونانی ها سیاست، دانش مربوط به امور یک شهر بوده اما در یونان شهر و دولت از هم جدا نا پذیر بودند یونانی ها درجاهای زندگی می کردند که ما امروز آنها را« دولت -شهر » می نامیم. هردولت شهر–، یک شهر وحومه و اراضی اطراف آن را در برمی­گرفت. افزون برآن، واژه پولیس درزبان یونانی تنها در برگرینده شهرنبود بلکه در معنی «دژ» «دولت» و جامعه هم به کار می رفت. امروزه برنامه عمل یک حزب یا گروه یا فرد درصحنه جامعه را policy(پالیسی)گویند.صحنه ای که در آن برنامه های گوناگون به رقابت و عمل بپردازند را politics)پالیتیکس)گویند.واژه policy با پسوند و پیشوند هایی نیز بکار میرود ومعانی جدیدی می­سازد مثل اقتصاد سیاسی[1] وعلوم سیاسی[2]در این بحث مختصر این معانی از سیاست و فرهنگ مورد نظر نیست بلکه معانی خاص تری مورد نظر است که در جامعه امروز ما رواج دارد. دربسیاری از مواقع برخی واژه ها حالت خاص می یابند به عنوان:مثال واژه فرهنگ و فرهنگی امروزه درجامعه ایران به نهادی حاص مانند آموزش و پرورش عنوان می­شود درمکلمات روز مره «فرهنگی» بیشتر این معنی را می­رساند که فرد مورد خطاب به عنوان دبیر یا معلم در استخدام این وزارتخانه است.در مورد سیاست نیز چنین است سیاست دارای دو چهره است دوچهره خوب و بد است در بین عامه مردم چهره نا مطلوب سیاست رواج بیشتری دارد و واژه­ی سیاست نشانگر بدی خیانت زور گویی و دروغ است .چهره خوب سیاست اما نشانگر دانش تدبیر ملت را هدایت ورهبری کردن و به سعادت رساندن است.بدین معنی«کارسیاسی» یک ضرورت وبدون جایگزین برای جامعه است یعنی تصور اینکه جامعه انسانی باشد اما «سیاست» نباشد محال عقلی است .اما بلا شک کارسیاسی با «سیاسی­کاری»متفاوت است آنچه مذموم است سیاسی کاری است به خصوص اگر درحوزه های فرهنگی باشد .از این رو،اگر کار سیاسی را  به معنی نخست در نظر داشته باشیم کاری که یک  دبیر در تدریس انجام می­دهد، کار سیاسی است ودر راستای ارتقای معنوی و مادی جامعه است. اما سیاسی کاری این است که کار فرهنگی تبدیل به سیاسی کاری گردد که درآن، منافع فردی و گروهی تعیین کننده در محیط کار باشدکه معمولا در یک فضای نا سالم با آمد و رفت دولت ها این اتفاق رخ می­دهد.

آموزش و پرورش به عنوان بخش مهمی ازدستگاه فرهنگی کشور، مثل همه دستگاهای تشکیل دهنده کشور«کارسیاسی» می­کند یعنی در راستای تربیت نیروهای آینده کشور، چه مدیریتی، چه علمی و چه فنی، نیروسازی می­کند دریک فضای کلان این عمل کار سیاسی است یعنی تدبیر وبرنامه ریزی است برای آینده جامعه،حال اگراین روند به سیاسی کاری منجربشود خسارات جبران ناپذیری برای آینده کشور در برخواهد داشت. چرا جبران ناپذیر؟برای اینکه اگرانسان چیزی را نیاموزد بسیاربهتر است ازاینکه چیزی را غلط بیاموزد و براساس آن شخصیت او شکل بگیرد.زیرا دراین صورت خسارات وارده فقط بر نسل فعلی کشور نیست بلکه بر نسلهای آینده نیز هست و این روند بزرگترین مانع توسعه معنوی و مادی یک کشور است.

سیاسی شدن فرهنگ مانع توسعه معنوی است یعنی در چنین فضایی دو رویی چاپلوسی حامی پروری سوء استفاده اخلاقی و اقتصادی رواج می یابد و مانع از تشکیل جامعه ای براساس ارزشهای الهی خواهد بود این نوع جامعه با فرهنگ انتظار درتشیع نیز مغایرت دارد وقس علی هذا...کما اینکه انقلاب اسلامی در مرحله تمدن سازی اسلامی نیازمند پرورش نیروهای متعهد و متخصص مورد نیاز و باورمند نسبت به انقلاب اسلامی می­باشد که باروشها و نگرشهای سیاسی موجود به حوزه فرهنگ،- بخصوص آموزش و پرئورش که سنگ بنای اصلی فرهنگ کشور است-مغایرت دارد.

از سوی دیگر،سیاسی شدن فرهنگ مانع توسعه مادی کشور است زیرا دراین جامعه بجای اینکه قدرت خلاقیت فکری جوانان درراه توسعه وخیرعمومی بکار رود در راه توسعه فساد اقتصادی شخصی و گروهی بکار خواهد افتاد و مصداق این شعر سنایی غزنوی خواهد بود«که چه دزدی با چراغ آید گزیده تربردکالا!»شوربختانه درجامعه اسلامی ما این آسیب، یعنی سیاسی شدن فرهنگ، وسیاسی کاری فرهنگی به جای کارسیاسی رواج دارد.ومقصر اصلی، نه مردم یا بدنه جامعه فرهنگیان کشور، بلکه نخبگان تصمیم ساز و تصمیم گیر است که پس ازهر انتخاباتی به پستها و مسئولیتهای حوزه فرهنگی وهمچنین دیگرحوزه ها، همانند غنیمتی جنگی نگریسته می­شود.امری که در ماه های اخیرجامعه ما شاهد آن است. برای گریز و رهایی از این وضعیت تغییر فرهنگ سیاسی نخبگان و توده ها ضروری است.


[1] - political economy

[2] - political  science

*عضو هیات علمی دانشگاه بو علی سینا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
0
0
همه چیز ما سیاسی زشده و سیاسی کاری
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین