کد خبر: ۱۸۹۲۵۱
تاریخ انتشار:
عدم ثبات مدیریتی در سازمان میراث فرهنگی

خیانت آمدوشدها به سازمان میراث و گردشگری

این‌ها بخشی از سخنان تبلیغاتی رییس‌جمهور قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است که قطعا به نتیجه رسیدن آن‌ها، ثبات مدیریتی را در غول بی‌شاخ و دُمی مانند سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می‌طلبد.
Mona Hoobehfekr (6 of 30)-4.jpgگروه فرهنگ و هنر، «مجموعه محاسبات نشان می‌دهد اگر ما بتوانیم در طول یک سال، 10 میلیون گردشگر وارد کشور کنیم، 6 / 13 میلیارد درآمد کسب می‌کنیم و این مجموعه گردشگر، چهار میلیون شغل ایجاد می‌کند.» «رونق تولید یکی از راه حل‌های بهبود وضعیت اقتصاد است، مقصودم از تولید تنها صنعت و کشاورزی نیست، بلکه توریسم هم از این مسائل اشتغال‌زاست.»

به گزارش بولتن نیوز، این‌ها بخشی از سخنان تبلیغاتی رییس‌جمهور قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است که قطعا به نتیجه رسیدن آن‌ها، ثبات مدیریتی را در غول بی‌شاخ و دُمی مانند سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری می‌طلبد.

اما این در حالی است که با تغییر اخیر، می‌توان گفت در چهارسال و پنج‌ماه گذشته، این سازمان شش تغییر را در رأس مدیریت خود دیده است، یعنی میانگین عمر مدیریت‌ها در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، به یک سال هم نمی‌رسد؛ روندی که با آغاز دولت دهم کلید خورد و متأسفانه تا امروز ادامه یافته است. از این رو، واکنش طبیعی دست‌اندرکاران، مرتبطان و رسانه‌های فعال در این حوزه، در حال حاضر این است که مدیر جدید چند ماه دیگر تغییر می‌کند؟

عمر مدیریت‌ها از اواخر تابستان سال 1388 تا کنون در این سازمان که رییس آن در واقع معاون رییس‌ جمهوری اسلامی ایران و عضو هیئت دولت است، به این شرح بوده است:

حمید بقایی از تیرماه 1388 تا اردیبهشت‌ماه 1390؛ حدود بیست‌ودو ماه

روح‌الله احمدزاده کرمانی از آخر اردیبهشت‌ماه 1390 تا نیمه‌ی دی‌ماه 1390؛ حدود هشت‌ ماه

سیدحسن موسوی از دی‌ماه 1390 تا آذرماه 1391؛ حدود یازده ماه

محمدشریف ملک‌زاده از آذر 1391 تا مردادماه 1392؛ حدود هشت ماه

در تازه‌ترین مورد، رییس‌جمهور پس از گذشت کمتر از شش‌ماه از انتصاب محمدعلی نجفی به ریاست این سازمان، با استعفای او موافقت کرد؛ استعفایی که نجفی ظاهرا بعد از اصرار معاونانش از دادن آن به روحانی پشیمان شده و حتی در سخنانی رسمی در تریبون‌های رسمی، وجود استعفا را از اساس تکذیب کرد؛ ولی کمتر از 12 ساعت بعد، استعفای او پذیرفته و حکم جدید و نه‌چندان جدی به‌عنوان مسوولیت جدید نجفی صادر می‌شود.

نجفی نخستین «انتصاب سیاسی» دولت یازدهم بود که پس از ناکامی در گرفتن رأی اعتماد نمایندگان مجلس برای وزارت آموزش و پروش، به سمت «معاون رییس‌جمهور» منصوب شد. او با یک رأی اختلاف، وزیر آموزش و پروش نشد؛ اما بلافاصله و به‌قولی یک‌شبه، حکم ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را از رییس‌جمهور گرفت، آن‌ هم در شرایطی که به گفته‌ی خودش، اصلا فکر نمی‌کرد مسوولیت این سازمان را برعهده‌اش بگذارند. البته از همان ابتدا برخی کانون‌ها که در کسب نکردن رای اعتماد به‌عنوان وزیر مؤثر بودند، این انتصاب را نوعی لجبازی قلمداد کرده، نسبت به آن اعتراض داشتند. شاید تداوم همین مخالفت‌ها موجب شد در روزهای اخیر این زمزمه هم قوت گیرد که گذشته از اصرار نجفی به‌علت مشکلات ساختاری و اعتباری که البته در حال حاضر به‌جای آن بر ناتوانی جسمی خود تأکید دارد، فشارهای سیاسی به دولت به‌دلیل حضور نجفی در این مقام نیز به‌نوعی تسهیل‌کننده این تغییر بوده است.

حالا حکم ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری این‌بار برای «مسعود سلطانی‌فر» صادر شده است؛ فرد دیگری که یکی از سه گزینه‌ی روحانی برای وزارت ورزش و امور جوانان بود، اما او هم نتوانست رأی اعتماد نمایندگان مجلس را بگیرد. سلطانی‌فر هم مانند نجفی و شش مدیر قبل از او، هیچ تخصصی در هیچ‌یک از حوزه‌های زیرمجموعه‌ی این سازمان ندارد و او را می‌توان دومین «انتخاب سیاسی» در دولت یازدهم دست‌کم برای این حوزه دانست. سلطانی‌فر پیش از این عضو هیئت علمی مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.

گروه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایسنا برای اطلاع از ارزیابی مدیران دولت‌های نهم و دهم در این سازمان درباره‌ی تحولات اخیر اقدامی نکرد، اما بی‌شک، شوک حاصل از این تغییر ناگهانی که این روزها در لایه‌های مختلف این سازمان به‌چشم می‌خورد، نه به‌واسطه علاقه یا اعتقادی خاص به شخص نجفی، بلکه بر پایه‌ی نوعی نگرانی نسبت به سرنوشت این بخش مهم از ساختار اجرایی کشور است. آن‌ هم در زمانی که به اذعان همه‌ی کارشناسان و نیز شعارهای تبلیغاتی، نبود ثبات مدیریت در چنین حوزه‌هایی، تأثیرهای منفی خود را در سال‌های گذشته، به شکل مشهودی بروز داده است.

کار تا جایی پیش رفته که گروه «دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» در نامه‌ای سرگشاده خطاب به رییس‌جمهور این نکته را متذکر شد که «اگر قصد یا رخصت پیگرد عاملان تخریب و نابودی هشت ساله‌ی میراث فرهنگی کشور را ندارید، حداقل ثبات مدیریت در سازمان میراث فرهنگی را مد نظر قرار دهید و از تبدیل آن به سکوی پرتاب نورچشمی‌های دولت (مانند دولت‌های نهم و دهم) خودداری کنید. دست به دست شدن مدیریت این سازمان بی‌نوا میانِ افراد سیاسی و امنیتی در دوره‌ی پیشین کمر آن را شکسته است.»

قائم‌مقام و معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیز که پس از پذیرفتن استعفای نجفی، این سازمان را ترک کرد، از تغیرات به‌وجود آمده به‌عنوان «شوک جدید» یاد کرد. مهدی حجت گفت: «فکر می‌کنم با اتفاقی که در این سازمان رخ داد و تغییر و تحولات بدون حساب و کتابی که انجام شد، کارمندان سازمان میراث فرهنگی دیگر احساس استقرار نمی‌کنند و این احساس را دارند که ممکن است در شش‌ماه آینده نیز دوباره با چنین تغییر و تحولاتی روبه‌رو شوند.»

وقتی نجفی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قدم گذاشت، اعلام کرد: «در آینده، از همه‌ی کسانی که در هشت سال گذشته در حاشیه قرار گرفته‌اند، در این سازمان استفاده می‌کنم.»

او در نخستین اقداماتش در سازمانی که پیش از آن تجربه‌ی مدیریت در حوزه‌های مرتبط با آن را نداشت، مهدی حجت، سیدمحمد بهشتی و جلیل گلشن را که کارشناسان پیشکسوت حوزه‌ی میراث به‌شمار می‌روند و حتی از آن‌ها به‌عنوان گزینه‌ی ریاست سازمان نام برده شده بود، به همکاری فراخواند و در ادامه نیز شخصیت‌هایی را مانند بهمن نامورمطلق را که در دوره‌ی ریاست میرحسین موسوی در فرهنگستان هنر، معاون پژوهشی فرهنگستان بود و سعید شیرکوند را که در دوره‌ی اصلاحات، معاون وزارت اقتصاد بود، به همکاری در این سازمان دعوت کرد و به هریک از آن‌ها مأموریت‌هایی نسبتاً متناسب با تجربه و پیشینه‌ی فعالیت‌های‌شان سپرد. حال اصلا معلوم نیست رییس جدید اصلا بخواهد یا لازم بداند که از این افراد استفاده کند و آیا آن‌ها و همچنین کارشناسان سازمان، با توجه به شیوه‌ی تغییر رییس سازمان، امیدی به اجرای برنامه‌های طولانی‌مدت دارند؟

منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین