کد خبر: ۱۸۶۵۲۵
تاریخ انتشار:
کودکان باید طعم عمویی همچون ابوالفضل(ع) رادر رسانه بچشند؛

فرصت از دست رفته خاله ها و عموها در رسانه ملی

اما دراین میان، برنامه های تولیده شده برای کودکان و نوجوانان که هم اوقات فراغت بیشتری برای تماشای برنامه های تلویزیونی و هم قدرت کمتری در تشخیص سره از ناسره دارند، اهمیت بیشتری پیدا می کند و لزوم گذر از فیلترهای متفاوت و بسیار را روشن می سازد

به گزارش بولتن نیوز، تلویزیون؛ این جادوی قرن بیستم، به خوبی توانسته جای خود را درمیان مخاطبان و رسانه های دیگرمحکم کند، وسعت و گستردگی پخش برنامه های تلویزیونی موجب شده است که از هر قشر، طبقه و گروه سنی تماشاگر برنامه های آن باشند.

اما دراین میان، برنامه های تولیده شده برای کودکان و نوجوانان که هم اوقات فراغت بیشتری برای تماشای برنامه های تلویزیونی و هم قدرت کمتری در تشخیص سره از ناسره دارند، اهمیت بیشتری پیدا می کند و لزوم گذر از فیلترهای متفاوت و بسیار را روشن می سازد، به ویژه این که ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم و محتوای برنامه های پخش شده از صدا و سیمای ما باید منطبق بر ارزشها و اصول دینی باشد تا بتوان انتظار داشت کودکی که ازبرنامه های صدا وسیمای جمهوری اسلامی تغذیه شده ، اسلامی رشد کرده و تحت مبانی اسلامی پرورش یافته است، بیستم آذر ماه روز جهانی کودک و تلویزیون بهانه ای شد که با دکتر علی جعفری، کارشناس رسانه اسلامی به گفت و گو بنشینیم و ویژگی های یک برنامه تلویزیونی اسلامی را مورد بحث قراردهیم و نقدی هم داشته باشیم از برنامه های کودکی که در حال حاضر از شبکه های سیمای جمهوری اسلامی پخش می شوند و بر ناصیه آن ها نام اسلامی می درخشد.

به نظر شما، رسانه اسلامی باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟

رسانه اسلامی براساس تئوری هنجاری باید 4 ویژگی داشته باشد:

1-      امیدآفرینی؛ یعنی همواره بخش سفید و امیدبخش رسانه بیش تر از بخش سیاه رسانه باشد

2-      آگاهی بخشی؛ کسی که با رسانه تعامل می کند از زمانی که ارتباطش را با رسانه آغاز کرده است، نسبت به این که درجهان و هستی چه نقشی را بر عهده دارد آگاهیش بیشتر شده و به این موضع پی برده باشد که در هستی چه جایگاهی دارد.

3-      اخلاق مداری؛ فرد پس از بهره گیری از رسانه از لحاظ فضیلت های اخلاقی استانداردهای بیشتری را کسب کند.

4-      دین مداری؛ باید در رسانه آداب ، مناسک و هنجارهای دینی متجلی باشد. به نظرشما برنامه هایی که در حال حاضر از شبکه دو سیما که شبکه تخصصی کودکان است و هم چنین شبکه پویا پخش می شوند، با اصول و ارزشهای دینی تطابق دارند؟ برنامه هایی که از این دو شبکه ی صدا و سیما پخش می شوند به طور کلی ضعیف هستند. این ضعف هم شامل وجه معنا شناختی و نظام معنایی و هم وجه زیبایی شناسی می شود. درواقع می توان گفت برنامه هایی که از این دو شبکه و برای کودکان پخش می شوند بیشتر متکی به حس انگیزش و هیجان در کودکان هستند ودرآنها کمتر به مسائل معناشناختی و زیبایی شناسی توجه شده است. البته دوبرنامه ازسیمای جمهوری اسلامی پخش شده است که از لحاظ نشانه شناسی درسطح بالایی قراردارند، پوریای ولی و لالایی های اسطوره ای از شبکه پویا پخش می شوند، در این دوبرنامه جهش جالبی اتفاق افتاده و فضای کارنیز فضای مناسبی است.

آیا این دو انیمیشن، ویژگی های یک برنامه اسلامی را دارند یا تنها برنامه هایی هستند که از لحاظ نشانه شناسی برنامه های مناسبی هستند، چه ارزش های اسلامی در این دو انیمیشن ترویج می شود؟

این دو برنامه علاوه بر دارابودن ویژگی های یک انیمیشن حرفه ای، مروج ارزشها و مبانی اسلامی نیز هستند. در لالایی های اسطوره ای، به رابطه احترام آمیز فرزندان با پدرو مادر، آرامش بخشی، اهمیت کانون خانواده و ... ترویج می شود و در پوریای ولی هم عزت نفس، ظلم ستیزی، مقاومت در برابر ظلم، سخت کوشی و ... اشاعه می یابد.

پیشنهاد شما برای اینکه برنامه های رسانه ملی و به ویژه برنامه های کودک به سمت اسلامی شدن پیش بروند، چیست؟

به عقیده من در ابتدا دانشکده صداو سیما باید به یک دانشکده فعال تبدیل شود و بعد نظام مطالعاتی در حوزه ارتباطات،کودک و تلویزیون شکل بگیرد و تعاملات میان کارشناسان ارتباطات و حوزه بیشتر شود تا نشانه های آن در برنامه های کودک متجلی شود.

به نظر شما که یک کارشناس رسانه هستید، تماشای تلویزیون می تواند چه اثراتی بر کودکان داشته باشد آیا تماشای بیش از حد تلویزیون میزان این تاثیرات را افزایش می دهد؟

تماشای تلویزیون اگر از حد معقول بیشتر شود و کودک را از کارهای دیگر باز دارد بر روی ابعاد شخصیتی کودک اثرات نامطلوبی خواهد گذاشت. یکی از این اثرات ، اعتیاد کودک به این جعبه جادویی است، به ویژه اینکه کودک دهه 90، با شبکه های تلویزیونی و بازی های رایانه ای زندگی می کند. این گستردگی شبکه های تلویزیونی و حجم وسیع برنامه های تلویزیونی در دهه های پیش نبود، در یکی دو دهه پیش برنامه ها به صورت قطره چکانی پخش می شد و این همه زمان به برنامه های کودک داده نمی شد، اما اکنون برنامه ها حالت لغو پیدا کرده است، دسترسی به آنتن زیاد شده و این موضوع سبب شده است که دقت در این زمینه کمتر شود و گاهی در برنامه ها و انیمیشن هایی که برای کودکان پخش می شود مسائلی مطرح می شود که مناسب سن کودکان نیست.

نظرتان درباره عموها و خاله هایی که در برنامه های کودک حضور دارند، چیست؟ به نظر شما آنها می توانند نقشی درانتقال ارزش های اسلامی به کودکان داشته باشند؟

با توجه به اینکه دسترسی به آنتن زیاد شده دقت کمتری هم از سوی تهیه کنندگان در این زمینه صورت می گیرد، وقتی عموپورنگ یک ساعت در هفته برنامه داشته باشد با اینکه هرروز در هفته برنامه داشته باشد متفاوت است. خاله ای که هرروز برنامه دارد و ضمنا برنامه هایی را در خارج از صداو سیما اجرا می کند با خاله ای که دو روز درهفته برنامه دارد متفاوت است و دیگر فرصتی برای تحقیق درزمینه کودک برای او وجود ندارد. درواقع از زمانی که خاله ها از تلویزیون خارج شدند و محو اجرای برنامه های دیگر شدند، اثرگذاری خود را ازدست دادند، به عبارتی می توان گفت، خاله ها جنبه کوچه بازاری پیدا کردند و دیگرنمی توانند خاله ای دلسوز برای کودک باشند و برای آموزش او انرژی بگذارند و وقت صرف کنند. به عبارتی، خاله هایی که اکنون از شبکه های مختلف سیما به اجرای برنامه می پردازند دم دستی شده اند و وضع عموها از خاله ها بهتراست.

البته ناگفته نماند، عموهایی هم که در نقش عموی بچه ها ظاهر می شوند در بهترین حالت شاید دایی باشند و اقتدار و ابهتی که باید عمو داشته باشد در آنها دیده نمی شود، ذهنیتی که یک کودک به عمو دارد این است که به مثابه پدر او عمل کند و جایگاهی در حد پدر برای او داشته باشد، که در دسترس بودن آنتن هم معنای خاله و هم عمو را که باید راهنمای کودک باشند و آموزش های لازم را به کودک بدهند از دست رفته است. اگر نقش این خاله ها و عموها به درستی اجرا می شد می توانستیم انتظار داشته باشیم که در انتقال ارزش های اسلامی به کودکان موفق عمل کنند اما با شرایط حاضر چنین انتظاری از آنها نمی رود.

به نظر شما اگر این خاله ها و عموها ارتباط مناسبی با کودکان برقرار کنند می توانند راهنمای دلسوزی برای بچه ها باشند؟

بله اگر برنامه سازان دقت بیشتری در ساخت برنامه های کودکان داشته باشند و برنامه های کودک با زمان بندی خاصی پخش شوند می توان این نکته را از خاله ها و عموها انتظار داشت. اما درحال حاضر آنتن قداست خود را ازدست داده است.معنای عمو و خاله در این برنامه ها تغییر یافته است با توجه به اینکه در دهه جدید به علت کاهش جمعیت بسیاری از کودکان طعم خاله و عموی واقعی را نچشیده اند ،خاله ها و عموهای برنامه های تلویزیونی می توانند این خلا را پرکنند. به عنوان مثال در برنامه عمو پورنگ، امیرمحمد که در نقش کودک حاضر می شود طعم عمو را حس نمی کند، عمو پورنگ با او صمیمی و مهربان است اما خود را هم سطح بچه ها نمی کند. بچه ها باید طعم عمویی همچون حضرت ابوالفضل را بچشند، که نمونه و اسطوره یک عموی واقعی است یا حداقل عمویی که با آن ها صحبت می کند و آن ها را خطاب می دهد بهره هایی از خصایل حضرت ابوالفضل داشته باشد. خاله هایی هم که در برنامه های صدا و سیما به ایفای نقش می پردازند، دخترهای جوانی هستند که مملو از آرزوهای دور و دراز هستند و نمی توانند نقش یک خاله مهربان و دلسوز را برای کودکان داشته باشند و رفتارهای آن ها را نمی توان در قالب رفتارها و تعاملات مادرانه تعبیر کرد، با دیدن برنامه هایی که خاله ها درآن حضور دارند بیشتر این حس در تماشاگر احساس می شود که خاله ها در حال عروسک بازی هستند و بچه ها را به مثابه عروسک می چینند و با آنها بازی می کنند پس چگونه می توان انتظار داشت بچه ها از این خاله ها تاثیر بگیرند.

منبع: هفته نامه امیدوآگاهی/ استان یزد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین