کد خبر: ۱۸۵۸۴۸
تاریخ انتشار:

وقتی هنرمندان بعد از مرگ تجلیل می‌شوند

همیشه باید اتفاق ناگواری رخ دهد تا ما ایرانی‌ها به فکر نخبگان و چهره‌های برتر خود بوده و جویای احوالات آنها شویم، در واقع اگر روزی غیر این پیش آید، باید تعجب کرد.

به گزارش بولتن نيوز، بارها ثابت شده است تا زمانی که مفاخر ما در قید حیات و سلامت هستند، سراغی از آنها گرفته نمی‌شود اما به محض آنکه در بستر بیماری قرار گرفته و یا راهی دیار باقی می‌شوند یک باره برای آنها مراسم ختم با حضور پرشمار گرفته می‌شود.

بسیار دیده شده است کسانی که تا پیش از این اصلا فلان چهره برجسته را نمی‌شناختند در مجلس ترحیم او اشک ماتمی می‌ریزند که خانواده متوفی را نیز حیرت‌زده می‌کند.

این قضیه متأسفانه در زمانی که آن شخص نامی دچار کسالتی نیز می‌شود نمود بیشتری دارد، در اینگونه مواقع باید به صف طویل افرادی نگریست که تنها به دلیل آنکه در عکس‌ها حضور داشته و اسمی از آنها به میان آید حضور پیدا می‌کنند.

قشر هنرمندان به دلیل روح و طبع لطیفی که دارند و نیز به واسطه اقبالی که مردم به آنها نشان می‌دهند در زمره کسانی هستند که تمام رفتارها و زندگانی آنها زیر ذره‌بین بوده و به همین دلیل بودن در کنار آنها برای برخی «نام» و برای دسته‌ای دیگر «نان» به همراه خواهد داشت.

بارها از زبان هنرمندان مختلف این جمله شنیده شده است که هنرمند تا زمانی زنده است به توجه نیاز دارد و برگزاری مراسم و آئین‌های مختلف تنها به نام او و در بسیاری موارد به کام دیگران است.

از این طیف هنرمندان در استان کردستان می‌توان به شاعر کردزبان استاد حق‌شناس اشاره کرد، وی پدیدآورنده مجموعه‌ای از اشعار به زبان کردی است به گونه‌ای که هر مخاطبی با شنیدن اشعار او دگرگون می‌شود.

متأسفانه در زمانی که این شاعر در قید حیات بود هیچ سازمان و دستگاهی به شکل بارز و اختصاصی در تدارک تجلیل از وی نبود اما قریب به 3 ماه پس از مرگ استاد، اکنون برخی متولیان به دنبال آئین نکوداشت برای وی هستند.

به راستی اگر این شاعر زنده بود و از وی در خصوص چنین موضوعی سؤال می‌شد چه پاسخی می‌داد؟ غیر از آنکه درخواست توجه به خود را در زمان حیات داشته باشد و از دیگران بخواهد این الطاف را نثار عکس و تصویر او نکنند؟!

از این دست هنرمندان در شهر بیجار نیز یافت می‌شوند، کسانی که به دلیل مشکلات ناخواسته‌ای که برایشان پیش آمده است از جامعه بریده و گوشه‌نشین خموش خانه‌هایشان هستند.

علی نوربخش بازیگر تئاتر و تلویزیون، هنرمندی است که متأسفانه دو سال قبل به دلیل سقوط از ارتفاع دچار ضایعه تنگی کانال نخاعی شده و هم‌اکنون در بستر بیماری است. 

آیا رواست این هنرمند که سال‌های زیادی از زندگانی خود را وقف ارتقا و تعالی فرهنگ این مرز و بوم کرده و با هنرنمایی‌های خود نام بیجار را بر سر زبان‌ها انداخته است اکنون اینگونه به حال خود رها شود.

اگر چه چندی قبل فرماندار و نماینده مردم شهرستان در مجلس شورای اسلامی بر بالین وی حاضر شدند که البته جای تقدیر دارد اما آیا تنها رسالت مسئولان عیادت و همدردی است؟

تردیدی نیست که بسیاری از هنرمندان حتی در شرایط سخت مالی و اقتصادی نیز به عزت‌نفس خود چوب حراج نزده و دم برنمی‌آورند اما آیا دیگران نیز باید به همین بهانه سر را زیر برف کنند؟

این یک واقعیت است که هنرمندان بابضاعت و کم‌توقع ما توجه معنوی را بیش از هر حمایت مادی می‌خواهند اما ما نیز باید اندکی به خود بیاییم و در قبال خادمان ادب و فرهنگ مسئول باشیم.

باید به این مطلب اشاره کرد که هدف از نگارش این سطور زیر سؤال بردن شخص یا مدیر خاصی نیست چرا که به اذعان اهل فرهنگ، برخی مسئولان چون فرماندار بیجار در بسیاری مواقع یار و مددکار هنرمندان بوده، اما آیا تمام شهر بیجار در همین یکی دو مدیر خلاصه می‌شود؟

جدای از این، آیا مردم ما آداب قدرشناسی از هنرمندان خود را به خوبی رعایت می‌کنند یا هنرمندان برای ما شهروندان نیز تنها زمانی که زنده و سرحال هستند مهم خواهند بود؟

از دیگر هنرمندان مشهور بیجاری باید از جمشید فرجوندفردا، عکاس بین‌المللی نام برد که همواره و در عرصه‌های مختلف نشان داده است، فرزند خلف بام ایران است.

خوشبختانه وی در سلامت کامل به سر می‌برد و ما نیز هر بار به لطف افتخار آفرینی‌های وی به خود می‌بالیم اما اگر خدای ناکرده زمانی گرفتار مشکلات شود یاور او خواهیم بود؟

خطه فرهنگی استان کردستان و دیار کهن بیجار گروس مهد پرورش هنرمندان نامی است که امید می‌رود از حمایت‌های تمامی مسئولان نه صرفا یک مسئول از تمامی لحظات برخوردار شوند.

------------------------------

یادداشت از شهربانو مرادی

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین