کد خبر: ۱۸۵۲۷۲
تاریخ انتشار:

یونسکو؛ سازمانی برای تثبیت نابرابری فرهنگی و دینی

عدم وجود قوانینی که دولت ها را مجبور به حفظ میراث های فرهنگی به همان شکلی که از ابتدای پیدایش آن بوده خصوصاً مواردی که آن کشور در گذشته بخشی از قلمرو کشوری ...

محمد مردانی نوکنده - سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (UNESCO) که به ‌طور خلاصه یونسکو نامیده می ‌شود، یکی از سازمان‌ های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که درسال ۱۹۴۵ تشکیل شد. هدف این سازمان کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بین‌ المللی در زمینه ‌های آموزشی و علمی و فرهنگی به منظور افزایش احترام به عدالت و قانون ‌مداری و حقوق بشر، بر پایه منشور سازمان ملل متحد است. ۱۹۵ کشور عضو یونسکو هستند. مقر آن در پاریس پایتخت فرانسه است و دفترهایی در کشورهای مختلف دارد.

اما آیا وظایف این سازمان همین است؟ آیا این سازمان هم مثل سایر سازمان های بین المللی اهداف دیگری ندارد؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت كه اگرچه وجود چنین سازمان فرهنگی غیرقابل اجتناب است و اعتراف كنیم كه تاكنون توانسته نقش نسبتا مثبتی را در عرصه فرهنگی ایفا کند اما آفت سیاسی شدن از طرفی و نقش آن در ایجاد بی توازنی در عدالت فرهنگی و نیز خصلت لائیك و حتی سكولار آن می تواند آثار منفی شكننده ای را در عرصه فرهنگ بازی كند. در این راستا می توان به چند مورد مشخص اشاره کرد:

1) نابرابری های فرهنگی: با نگاهی به نقشه ثبت آثار فرهنگی كشورهای جهان به عنوان ثروت های فرهنگی از طرف سازمان می توان به آسانی ملاحظه كرد كه از مجموع ۸۹۰ مجموعه فرهنگی تاریخی، طبیعی و مختلط، بیش از نیمی از آثار ثبت شده در اروپا و آمریكا قرار دارند. این امر دو عامل اساسی دارد:اول، فعالیت گسترده تر كشورهای اروپائی در عرصه فرهنگی و نفوذ آنها در سازمان های فرهنگی به خصوص یونسكو و دوم، نابرابری در توزیع امكانات شناسائی آثار فرهنگی در كشورهای غیرغربی.

نتیجه این عوامل در هر حال به ضرر فرهنگ و تاریخ كشورهای غیرغربی تمام شده است. در راستای این برتری جوئی فرهنگی بایستی از تاسیس «مرکز آموزش عالی اروپا» كه در سال ۱۹۷۲ در بخارست رومانی تاسیس شده نامبرد که هدف از تاسیس آن «ارتقاء همکاری‌های آموزش عالی در اروپا، کانادا، آمریکا و اسرائیل است». این امر نیز نشان دهنده اوج غرب گرائی حاكم بر یونسكو و (صهیونیسم گرائی آن) است كه به جای تاسیس مراكز آموزشی در كشورهای فقیر، توسعه امكان شناسائی آثار تاریخی و فرهنگی در كشورهای تمدن ساز دور و نزدیك در طول تاریخ و... در جهت ارتقای فرهنگی اروپا و آمریكا و اسرئیل قدم برمی دارد!!!

از طرف دیگر، رویكرد تطابق سازمان با ساختار ارزشی غرب از جوایزی كه جهت توسعه فرهنگی خود ارائه می كند نیز كاملاً مشهود است: جایزه زن دانشمند در راستای فمینیسم و جنسیت گرائی، جایزه موتزارت برای موسیقی در راستای توسعه موسیقی غربی، یا جوایز دیگر با نام های غربی در زمینه های دیگر. البته این موضوع با دانستن مختصری از ساختار این سازمان بیشتر مشخص می شود. ریاست هيئت مبادلات خارجى، ریاست هيئت تنظيم فرهنگ جهانى یونسکو، ریاست هيئت مربوط به امور داخلى و نیز ریاست شعبۀ استعلامات سازمان تجارت جهانی در اختیار یهودیان است.

مؤسسان یونسکو دو صهیونیست به نام های ا.سورفیلد و جی.آیزنهارد هستند. شخصیت های دیگر این مرکز مهم فرهنگی یهودیان ذیل هستند: ام لاون؛ رئیس شعبه فرهنگ جهانی، اچ کاپلن؛ رئیس بخش اطلاعات عمومی، اس اچ وتیز؛ رئیس بخش بودجه و امور اداری، اس.سامون سبلیکی؛ رئیس شعبه استقلال، بی.ابرامبسکی؛ رئیس شعبه پناهندگان و جهانگردی، بی.ورمل؛ رئیس شعبه سازمان، ای.ویلسکی؛ رئیس شعبه فنی و...»

بنابراین برخی از اقدامات این سازمان که با هدف ایجاد تفاهم فکری و فرهنگی بین ملل جهان تأسیس شده است شامل چاپ و انتشار کتاب هایی است که به زبان ظاهراً علمی و منطقی و استدلالی با بهره گیری از آخرین روش های القاء و اثبات اندیشه و در عین حال با تظاهر به دفاع از بشریت و آیندۀ آن، برای ایجاد دولت واحد جهانیِ صهیونیزم زمینه سازی می کند.

2) نابرابری های دینی: اگرچه یونسكو بسیاری از كلیساها و كنیسه ها را عضو آثار فرهنگی جهانی معرفی كرده است، اما از ثبت قدیمی ترین آثار دینی اسلام، از كعبه گرفته تا صحن های شریف امامان شیعه در ایران و عراق و مساجد مهم تاریخی در سرتاسر جهان اسلام بعنوان آثار فرهنگی معنوی جهانی امتناع ورزیده است. اگر قرار است مساجد و اماكن تاریخ اسلام در لیست یونسكو نباشند، بایستی اماكن دینی دیگر را نیز از آن خارج كرد، هرچند ترجیح این است كه در پاسداشت ادیان و تضمین برابری آنها در عرصه فرهنگی همه آثار تاریخی مذهبی را نیز وارد لیست یونسكو نمود یا دست كم تامین عدالت در ثبت این آثار را سرلوحه كار یونسكو قرار داد.

جالب اینجاست كه یونسكو حتی مركز دینی بهاییان در حیفا (فلسطین اشغالی) را نیز در یك رویكرد سیاسی و ضداسلامی به ثبت رسانده است، حال آنكه این فرقه جعلی دینی از طرف تمام كشورهای مسلمان به عنوان یك دین انحرافی شناخته می شود. حتی این سازمان در اقدامی سوال برانگیز قدس شریف را به عنوان پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی اعلام کرد که این کار اعتراض شدید حماس را در پی داشت و یا در حرکتی دیگر در یک کتاب از نامی جعلی برای نشان دادن خلیج فارس استفاده کرده و نامی از ایران به میان نیاورد. طفره رفتن از برگزاری همایش حكمت و فلسفه در ایران را نیز در سال های قبل بایستی از این دید قضاوت كرد.

3) رویكرد لائیك و سكولار یونسكو: این امر همان طور كه در موارد قبل نیز گفته شد البته تنها شامل كشورهای مسلمان و اسلام می شود، چرا كه یونسكو در مقابل ثبت آثار تاریخی دینی مسیحیت و نیز بهایئت تقریباً هیچ مسجدی را بعنوان آثار تاریخی و فرهنگی به ثبت نرسانده است. عدم محكومیت اسلام هراسی، دین هراسی و... با رد انتخاب وزیر فرهنگ وقت مصر به عنوان ریاست این سازمان به اتهام واهی «یهودی ستیزی» و انتصاب ایرینا گئورگوییوا وزیر سابق خارجه بلغارستان برای این منصب كاملاً در تضاد می باشد. تخریب اماكن اسلامی توسط آمریكا و... نیز هیچ گونه تحركی را از طرف یونسكو در بر نداشته است که از جمله آن می توان به تخریب قبر حجربن عدی اشاره کرد.

4) در قوانین جهانی و آنچه یونسکو به کشورهای عضو داده، آمده است که اشیای تاریخی و فرهنگی هر ملتی باید به صاحبان آن برگردانده شود. این یک اصل بسیار مهم است که توسط سازمان ملل تصویب شده و تقریبا به نوعی الزام دارد. اما این سازمان تاکنون در این زمینه حداقل برای ایران اقدام خاصی نداشته است.

از جمله می توان عدم واکنش در برابر جعل گاه و بی گاه نام خلیج فارس توسط کشورهای عربی و یا عدم همراهی ملموس در زمینه بازگشت اشیای عتیقه و تاریخی ایرانی که بصورت قاچاق یا هر شکل دیگری در خارج از ایران به حراج رسیده یا توسط کشورهای دیگر به عنوان میراث آن کشورها معرفی می گردد. یکی از بارزترین مثال ها در این زمینه معرفی بادگیر که متعلق به معماری غنی ایرانی شهر یزد است به عنوان نمادی برای کشور امارات می باشد که از آن ماکت های سمبلیک در سطح شهرهای خود ساخته و یا تندیس هایی به شکل بادگیر در مناسبت های خود به عنوان نمادی از کشور خود هدیه می دهند یا تصرف هویتی دانشمندان و مفاخر ایرانی به نفع خود در راستای پر کردن خلأ عظیم فرهنگی و تاریخی این کشورهای نوظهور صورت پذیرفته و بازگرداندن آن به جایگاه اصلی کاری بسیار دشوار می نماید. همچنین ده ها سال است که تلاش می شود تا کتیبه های هخامنشی که در توقیف امریکاست به این کشور بازگردانیده شود و یا منشور کورش که برای مدتی کوتاه به ایران اجاره دادند!

موارد فوق نشان می دهد که این سازمان در موارد زیادی از مسیری که باید برای رسیدن به اهداف مورد ادعای آن باشد منحرف شده و ضعف های بارزی دارد. عدم وجود قوانینی که دولت ها را مجبور به حفظ میراث های فرهنگی به همان شکلی که از ابتدای پیدایش آن بوده خصوصاً مواردی که آن کشور در گذشته بخشی از قلمرو کشوری با پیشینه تاریخی قدیمی تر و یا تعلق آن میراث به ملتی دیگر از جمله خلأهای قانونی در این سازمان می باشد. اقدام جمهوری آذربایجان در از بین بردن و تخریب کتیبه های فارسی از مقبره حکیم نظامی گنجوی که در راستای سیاست پارسی زدایی توسط دولت این کشور صورت گرفته حاکی از ضعف این سازمان در این زمینه است.

منبع: هفته نامه نقیب/ استان آذربایجان شرقی


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین