کد خبر: ۱۷۳۶۸
تاریخ انتشار:

حجاريان: رهبري در ايران ادامه ولايت پيامبر است

وي در تشريح نظريه ولايت فقيه تصريح كرد: خودم قائل بودم كه رهبري در ايران داراي سه نوع مشروعيت است يك نوع مشروعيت سنتي است بالاخره رهبر مرجع تقليد خيلي‌ها است و مرجعيت نوعي مشروعيت سنتي است، ثانياً رهبري رهبر انقلاب است و رهبري انقلاب نوعي رهبري كاريزماتيك است، ثالثاً رهبري قانوني و منتخب خبرگان است.
حجاريان گفت: رهبري در ايران داراي سه نوع مشروعيت است، يك نوع مشروعيت سنتي است، چرا كه بالاخره رهبر مرجع تقليد خيلي‌ها است و مرجعيت نوعي مشروعيت سنتي است، ثانياً رهبري رهبر انقلاب است و رهبري انقلاب نوعي رهبري كاريزماتيك است، ثالثاً رهبري، قانوني و منتخب خبرگان است و هم اينكه رهبري در ايران ادامه ولايت پيامبر(ص) است.

به گزارش خبرنگار بولتن، ميزگرد آسيب‌شناسي نظري حوادث پس از انتخابات سه‌شنبه شب با حضور سعيد حجاريان، سعيد شريعتي و محمد عطريانفر از شبكه اول سيما پخش شد.
در اين ميزگرد عطريانفر كه به درخواست سعيد حجاريان و به دليل مشكل تكلم وي، در پاره‌اي مواقع نظرات حجاريان را در خصوص مسائل مختلف بيان مي‌كرد، اظهار داشت: در طول بخصوص دوران اصلاحات از سال 76 و بلكه زودتر از آن و بعد از آن كه توانستيم از جنگ خارج شويم و مشكلات جنگ را پشت‌سر بگذاريم به دليل آن عقب‌ماندگي تاريخي كه در حوزه علوم انساني داشتيم عملاً نتوانستيم مشكلات و نيازهاي كشور را بر پايه ديدگاههاي ديني خودمان پاسخ داده و تأمين كنيم.
وي افزود: از اين روي‌ به سمت سرفصل‌هايي از ديدگاههاي حكومت‌داري و حكومت‌مداري در دنياي غرب رفته‌ايم كه داراي پايه‌ها و انديشه‌هاي فلسفي خاص خودش بوده است.
عطريانفر در ادامه اين ميزگرد به قرائت متن آماده شده از سوي حجاريان پرداخت و در ابتداي اين كار با بيان اينكه قصد ندارم در اين تريبون نام كسي را ببرم اما مي‌توانم به صورت قطعي اعلام كنم كه كساني در تحقق اين مباني تفكرات غرب در ايران نقش كليدي و اصلي داشتند، تصريح كرد: همين قدر مي‌توانم اشاره كنم كه برخي از فعالان سياسي با پيش‌زمينه‌هاي ماركسيستي، سوسياليستي و حتي آنارشيستي و البته بيشتر با جنبه‌هاي ليبرالي به بسط اينگونه نقطه‌نظرات خود در سطح دانشگاهها پرداخته‌اند.

تئوريسين جبهه اصلاحات در ادامه دست‌نوشته خود آورده است: از آنجايي كه فضاي دانشگاه هم يك فضاي در واقع صيانت شده است و جوانان هم علاقمند هستند يك زمينه‌هاي نويي را دريافت كنند و از گذشته هم چيزي در اختيارشان قرار نگرفته، بنابراين با يك ولع خاصي به اينها مي‌پردازند بخصوص كه متأسفانه ما علي‌رغم اينكه يك تصوير دموكراتيك از غرب داريم لكن برخي از نقطه‌نظرات سياست‌پيشگان غربي به گونه‌اي است كه ظاهراً آنچه مي‌گويند وحي منزل است و آن را به عنوان يك اصل پايدار بخصوص در ذهن كشورهاي جهان سومي جا مي‌اندازند.

عطريانفر در جمع‌بندي سخنان سعيد حجاريان عنوان كرد:‌ اين ديدگاه‌هاي ماركسيستي، سوسياليستي و حتي آنارشيستي كه بيشتر وجهي ليبرالي هم پيدا مي‌كند توسط برخي از اساتيد هم ارائه مي‌شود چون ميدان نقد هم برايش نيست اينها را به صورت دربست مي‌پذيرند.
عطريانفر در ادامه تبيين نظرات حجاريان در ريشه‌يابي علل مشكلات در حوزه علوم انساني اظهار داشت: بسياري از اين عزيزاني كه در حوزه علوم انساني در دانشگاههاي ايران تدريس مي‌كنند پايه آموزش عالي خودشان را در غرب داشته‌اند و در آنجا گذارند‌ه‌اند كه آنجا يك محيطي بوده كه مجموعه بسته‌هاي فكري را به اينها داده‌اند.

وي افزود: نمي‌خواهم بگويم كه اينها كادرهاي غرب هستند ولي به طور ناخواسته استاد ايراني كه در غرب آموزش ديده و ميدان نقد هم برايش فراهم نبوده مجموعه آموزه‌هايي كه دريافت كرده را به صورت يك مجموعه كاملاً‌ وحي منزل عرضه مي‌كند.
وي ادامه داد:‌ بخواهيم و نخواهيم عملاً بسياري از اين چهره‌ها و عزيزاني كه فرصت نقد ديدگاه‌ها و انديشه‌هاي غرب را پيدا نكرده‌اند و خودشان را با آن مجموعه آورده و عرضه كرده‌اند به صورت يك كادر همه جانبه براي ديدگاههاي غربي عمل مي‌كنند و تفكر غرب را نمايندگي مي‌كنند.

اين عضو مستعفي حزب كارگزاران سازندگي در ادامه تشريح نظرات حجاريان با طرح سؤالي مبني براينكه اين تفكر غرب در ايران مبتني بر انتقال چه پيامهايي است؟ يادآور شد: وقتي شما اين ادبيات را در انديشه غرب در دانشگاههاي ايراني كه بايد با ادبيات ديني تطابق داده و ساخته شود ارائه مي‌كنيد چه بخواهيد و چه نخواهيد هويت ملي و دانشگاهي خودتان را عملاً از بين برده و زير پا مي‌گذاريد.
وي اضافه كرد: انديشه ليبرالي غرب توسط چهره‌هاي ارزشمندي مثل همين اساتيد كه نتوانستند دريافت‌ها و آموزه‌هاي خود را نقد كنند مي‌آيد و در مغز و فكر ما مي‌نشيند و اساساً همه اين باورها را به هم مي‌زند و در واقع حس مي‌كند كه حيات خلوت دنياي غرب است.

وي تأكيد كرد:‌ انديشه‌هاي ليبرالي كه غرب در پوشش‌هاي بسيار زيبايي عرضه مي‌كند كه در اين خصوص حجاريان مي‌گويد كه آنارشيزم است كه در متن اين ديدگاهها و رفتارها آنارشيزم نهفته است.
در ادامه اين برنامه سعيد شريعتي دست‌نوشته‌اي از سعيد حجاريان را قرائت كرد كه در آن آمده است: چنانچه قبلاً گفته شد علوم هنجاري داراي مشكلات عديده و مزمني است كه جز با راه‌حل‌هاي طولاني‌مدت نمي‌توان آن را علاج كرد كه در اين خصوص سعدي‌ مي‌گويد: «سعدي به روزگاران دردي نشسته بر دل درمان نمي‌پذيرد الا به روزگاران».

در ادامه دست‌نوشته سعيد حجاريان كه توسط شريعتي قرائت شد آمده است: من در اين مجال سعي مي‌كنم به بعضي از معضلات اين دسته از علوم انساني اشاره‌اي گذرا داشته باشم و آنچه ارتجالاً به نظر مي‌رسد به عنوان راهكار و راه‌حل اين معضلات عرضه كنم.

1- علوم هنجاري غالباً حاوي حربه‌هاي ايدئولوژيك هستند از ماركسيست ارتدوكس بگير تا نئوليبراليست؛ لذا پيش از آنكه علم تلقي شوند نيمه علم، نيمه ايدئولوژي، هستند هرچند خود را در قالب توصيف و تبيين وجوه مختلف زندگي ببپيچند اما ذاتاً هنجاري و تجويزي هستند.

2- اين علوم به شدت خصلت تحصيلي و پزيتيويستي دارند مثلاً آگوست كنت پدر جامعه شناسي، اسم آن را فيزيك اجتماعي گذاشته بود، يعني به اجتماع مانند موجودي فيزيكي و مكانيكي مي‌نگريست. بعدها رفتارگرايان در بهترين حالت جامعه را پديده‌اي ارگانيك تلقي كردند مانند هر سيستم ارگانيك ديگري در قبال انگيز‌ش‌ها عكس‌العمل ثابتي از خود نشان مي‌دهند كه مي‌توان آن را اندازه گرفت و پيش‌بيني كرد و همچنين قانون تئوري از آن استخراج كرد، لذا آمار و سنجش‌هاي آماري كليدي شد براي روشمند كردن علوم رفتاري اما هم‌اكنون بسياري از متخصصين اين علوم معتقد هستند كه با پرسش‌نامه‌ها، سنجه‌ها و گويه‌هاي خود يك مشت زباله به نرم‌افزار مي‌دهيم و از آن سو هم يك مشت زباله تحويل مي‌گيريم.

3- متأسفانه متدهاي تفصيلي، توهمي، تأويلي و پديدارشناسانه نيز برد محدودي دارند و بيشتر به كار انسان‌شناسي، بوم‌شناسي و قوم‌شناسي مي‌آيد و تازه همين متدها نيز تحت تأثير پزيتيويست‌ها بي‌رمق شده‌اند. از اينها گذشته در جوف اين علوم فرصت پيش‌فرضي سكولاريستي وجود دارد كه به اسباب قريب رفتار انساني توجه دارند و اسباب بعيده و بخصوص مسبب الاسباب را ناديده مي‌گيرند و آن را از معادلات خود حذف مي‌كنند، مقايسه ميان جامعه‌ شناسي ابن خلدون متفكر مسلمان و آگوست كنت اين معنا را به وضوح نشان مي‌دهد.

4-به ايران كه مي‌رسيم وضع اسف‌بارتر مي‌شود؛ با متوني ترجمه شده و اغلب ناقص و جزوه‌هاي نامنظم سروكار دارند و بدون ديد انتقادي آن را فرا مي‌گيرند، بدون آنكه بازار كاري براي اين همه فارغ‌التحصيل وجود داشته باشد.

5- اساتيدي هم كه همين جزوات را خوانده و عضو هيئت علمي شده‌اند با دانشجويان بعدي خود نيز نوعي سيكل معيوب را تشكيل مي‌دهد كه جز باز توليد جهل نمي‌توان نامي بر‌ آن نهاد. اساتيدي هم كه از خارج كشور فارغ‌التحصيل شده‌اند ناخودآگاه حامل آخرين دستاوردهاي آن دسته علوم انساني كه هيچ سنخيتي با جامعه ما ندارد، به ايران هستند مانند پست ماركسيست، استوراكتوراليست و فمنيست و غيره و غيره.

حجاريان در ادامه اين برنامه در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به سخنان عطريانفر در خصوص وضعيت علوم انساني در كشورمان گفت: بخشي از اين مشكلات به قبل از انقلاب برمي‌گردد و بخشي به بعد از انقلاب. بعد از انقلاب هم كاري نشده است؛ شايد الان يك دبيرستان نمونه علوم انساني باشد كه آن هم فقط در تهران است و جاي ديگري نيست. مگر امثال ماها كه به خاطر شغل‌مان به دنبال علوم انساني رفتيم. اگر ما هم دنبال مهندسي رفته بوديم دنبال علوم انساني نمي‌رفتيم.

وي افزود: همه علوم انساني البته اينگونه نيست و ادبيات فرق دارد، هنرها فرق دارد؛ مثلاً اينها خيلي ماهيت اومانيسي ندارند كه در اينجا بايد علوم انساني را درجه ‌بندي كرد.

عضو مستعفي شوراي مركزي جبهه مشاركت يادآور شد:‌ بالاخره من به خاطر اينكه بگوييم جامعه ما چگونه جامعه‌اي است و دولت ما چه ماهيتي دارد، ناچار به ابزار توليد بودم، ابزار توليد كه خودمان نداشتيم به سراغ منابع اصلي كه مي‌شد توضيح داد پيدا كرد تا گفت مثلا ماهيت دولت در جهان سوم چيست و براي مثلاً نظريه سلطانيسم خيلي به كل نظام ضربه زد كه انحرافات از همين جا برمي‌آيد.

وي در تشريح نظريه ولايت فقيه تصريح كرد: خودم قائل بودم كه رهبري در ايران داراي سه نوع مشروعيت است يك نوع مشروعيت سنتي است بالاخره رهبر مرجع تقليد خيلي‌ها است و مرجعيت نوعي مشروعيت سنتي است، ثانياً رهبري رهبر انقلاب است و رهبري انقلاب نوعي رهبري كاريزماتيك است، ثالثاً رهبري قانوني و منتخب خبرگان است.

حجاريان اضافه كرد: رهبري در ايران سه پايه مشروعيت دارد منتهي من آنجا توضيح دادم علاوه بر اينها موضوع ديگري هم داريم. رهبري در ايران ادامه ولايت پيامبر است كه مي‌خواستم توضيح دهم كه علاوه بر آن سه نوع مشروعيت كه توضيح دادم و بايد در نظر گرفت كه سه نوع مشروعيت را وبر انديشمند غربي گفته بود اما مشروعيت نوع چهارم داريم كه وبر به آن اشاره نكرده است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین