کد خبر: ۱۵۴۳۱۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

روابط قطر و اسرائیل

وقوع انقلاب های عربی – اسلامی باعث همراهی بیشتر قطر با رژیم صهیونیستی باهدف از میان بردن دولت های هم پیمان با ایران یعنی محور مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین به عنوان یک هدف مشترک شده است.
بولتن نیوز ، قطر و رژیم صهیونیستی از سال 1996 وارد رابطه ای رسمی با یکدیکر شده اند. قطر به عنوان یک ریز قدرت ورژیم صهیونیستی به عنوان کشوری فاقد وجهه مردمی در جهان اسلام و حتی عرصه بین الملل از برقراری و تعمیق روابط با هم اهداف متفاوتی را دنبال می کنند، برای مثال قطر به عنوان کشوری وابسته به امریکا و نگران از سلطه عربستان سعودی در تلاش است تا از این طریق دست به موازنه بخشی درمقابل عربستان بزند و رژیم صهیونیستی باهدف کسب وجهه و مشروعیت در جهان اسلام و تلاش برای انزوای ایران رابطه باهم را سودمند تلقی می کنند. بایستی خاطر نشان کرد علاوه بر اهداف فردی که هر دو کشور دنبال می کنند و در بالا تشریح شد تلاش برای نابودی محور مقاومت اسلامی شامل سوریه، لبنان، فلسطین و عراق به عنوان اهداف بلند مدت آنها قلمدد می شود. هدف این پژوهش بررسی رابطه قطر و رژیم صهیونیستی با تاکید بر مولفه های فوق الذکر است.

واژگان کلیدی: قطر، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی، سلطه طلبی، صلح خاورمیانه،

مقدمه

اگرچه کشورهای عربی خاورمیانه بخاطر مساله فلسطین از برقراری رابطه رسمی با رژیم صهیونیستی ابا دارند اما قطر از زمان جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 همواره بر میزان روابطش با رژیم صهیونیستی افزوده و تنها دولت عضو شورای همکاری خلیج فارس است که موجودیت اسرائیل را به صورت دو فاکتو به رسمیت شناخته است. وضعیت روابط دو کشور با اعطای نمایندگی تجاری به اسرائیل در کشور قطر در سال 1996 بهبود بیشتری یافت. در این سال شیمون پرز از دوحه دیدار کرد.

در ژانویه 2008 ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل با شیخ عبدالله بن خلیفه آل ثانی در چارچوب اجلاس اقتصادی داووس باهم دیدار کردند. تسیپی لیونی، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی، در سال 2008 با امیر قطر در چارچوب اجلاس مجمع عمومی ملل متحد دیدار کرد. به دنبال آن در آوریل 2008، بار دیگر با وزیر خارجه و وزیر نفت و گاز کنفرانسی را برگزار کردند.

در سال 2010 قطر اجازه برپایی و ایجاد مجدد دفتر تجاری رژیم صهیونیستی در دوحه قطر را صادر کرد و در این موقع اسرائیلی ها بر نقش سازنده قطر در خاورمیانه تاکید کردند. علی رغم اینکه قطر با حماس و حزب الله ارتباط دارد رهبران اسرائیل رابطه مستقیم با قطری ها را حفظ کرده اند. در تحولات اخیر خاورمیانه قطری ها به همراهی برخی دیگر از کشورهای مسلمان دست به اقداماتی می زنند که تامین کننده منافع رژیم صهیونیستی و امریکا در منطقه است. برای مثال در تحولات سوریه، قطر آشکار از مخالفان حکومت بشار اسد حمایت می کند.

قطر با همراهی عربستان روزانه میلیون ها دلار بین مخالفان دولت نوری مالکی توزیع می کنند تا به پیشبرد طرح تجزیه عراق کمک نموده و از این طریق به هدف خود که حذف محور مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین و ایجاد یک امنیت پایدار برای رژیم صهیونیستی است،نایل گردند.

حال با توجه به مفروضات فوق این سوال اساسی مطرح می شود که عامل یا عوامل تبیین کننده روابط قطر و رژیم صهیونیستی در طی یک دهه اخیر چیست؟ در پاسخ می توان مطرح کرد که تلاش قطر با هدف موازنه بخشی در مقابل عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی با هدف کسب مشروعیت در جهان اسلام و انزوای ایران توجیه کننده روابط دو کشور می باشد، ضمن اینکه تلاش برای تضعیف محور مقاومت اسلامی شامل سوریه، لبنان، فلسطین و عراق از جمله اهداف مشترک دو کشور است. لذا در ادامه موضوعات زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت:

-تلاش قطر برای موازنه بخشی در مقابل عربستان سعودی

-تلاش قطر برای ایفای نقش به عنوان یک قدرت منطقه ای،

-تلاش اسرائیل برای کسب مشروعیت در جهان اسلام،

-تلاش برای انزوای ایران ،

-تلاش مشترک دو کشور برای تضعیف محور مقاومت اسلامی

بخش اول : اهداف قطر

الف)تلاش برای موازنه بخشی در مقابل عربستان

نگرانی درباره آسیب پذیری و حتی امکان بقای ریز دولت ها یکی از ویژگی های ادبیات روابط بین الملل در طول دهه 60 میلادی بود. تاکید این ادبیات بر آن بود که اندازه یک کشور بر توانایی آن دولت برای رقابت پذیری اش در حوزه های سیاسی و اقتصادی بین المللی و حتی بقای آن تاثیرگذار است(1).بنابراین این کشورها همواره بایستی استراتژی های چندگانه ای را دنبال کنند تا به زعم خودشان امنیت و بقایشان تهدید نشود.

در ابتدا بایستی روابط خوبی با همسایگانشان داشته باشند، دوما همواره نیاز به حمایت جدی از سوی یک کشور قدرتمند در مقابل همسایگاه قوی تر از خودشان دارند. آشکار است که این قضیه در مورد قطر نیز صدق می کند برای مثال روابط این کشور با عربستان سعودی بخاطر موارد زیر با تیرگی و چالش هایی روبرو است: اختلافات مرزی و سرزمینی میان دو کشور از خلیج "سلوا" واقع در جنوب غربی قطر آغاز و تا "خورالعدید" واقع در جنوب خاوری قطر امتداد می‏‌یابد. دو کشور بر سر تفسیر موافقت نامه مرزی که کمسیون مرزی بریتانیایی در سال 1965 در نشانه گذاری مرزهای دو طرف تنظیم کرده بود نیز دچار اختلاف هستند.

به همین دلیل اختلاف‌های موجود میان عربستان و قطر را باید یکی از جدی‌ترین اختلاف‌ها و درگیری‌های مرزی و ارضی بین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به شمار آورد که هراز چند گاهی تشدید و موجب بروز تنش میان دو کشور می‌شود که بارزترین نمونه آن به اوت سال 1992 بازمی‌گردد که درگیری مسلحانه بین دو کشور را به دنبال داشت و در نتیجه آن یک نظامی سعودی و 2 نظامی قطری در این درگیری ها جان باختند.

آمریکایی ها از عراق بعد از صدام، عراق با ساختار قدرت و حکومت کنونی را نمی خواستند. زیرا می دانستند روی کار آمدن یک دولت شیعی در این کشور، شکل جدیدی به معادلات و مناسبات قدرت در منطقه خواهد داد، که به هیچ نحو در راستای انگیزه های آمریکایی نخواهد بود. کما اینکه منافع غرب و امنیت رژیم صهیونیستی را نیز به خطر خواهد انداخت.

این درگیری مسلحانه موجب شد، قطر در نوامبر همان سال (1992) شرکت در جلسات شورای همکاری خلیج فارس در سطح وزیران را تحریم کند، اما در 20 دسامبر 1992 ریاض و دوحه با امضای موافقتنامه 1965 و اجرای آن به طور موقت بر اختلافات خود سرپوش گذاشتند و به موجب این قطعنامه عربستان سعودی چند کیلومتر از خاک خود را به قطر داد.

از سال 1965 تاکنون دو کشور، در نقطه "ابو الخفوس" با یکدیگر درگیری دارند. منطقه الخفوس در نزدیکی راهی قرار دارد که به یک پایگاه دریایی منتهی می‌شود که عربستان سعودی آن را در "خور العدید" ایجاد کرد و خور العدید خلیج کوچکی است که در جنوب قطر واقع شده است که پیش از قرار گرفتن آن تحت حاکمیت عربستان سعودی از آن کشور امارات متحده عربی بود.

همچنین از دیگر نقاط محل اختلاف عربستان و قطر جزیره "حالول" است. فاصله دریایی این جزیره از "خارک" 250 کیلومتر و از جزایر "قوین" 229 کیلومتر است. حالول در شرق قطر واقع شده و میدان‌های نفتی "مَهزَم" و "العِدّ الشَرقی" از جمله چاه‌های نفتی نزدیک به آن هستند. جزیره حالول همچنین دارای ذخایر و تأسیسات نفتی است.

عربستان منطقه "خور العدید" نیز از دیگر موارد اختلافات ارضی میان دو کشور در جنوب شرقی قطر واقع شده  و این کشور نسبت به توافقتنامه 1974 منعقده بین ریاض و امارات عربی متحده بر سر "خور العدید" معترض و درگیری بر سر این منطقه تاکنون ادامه دارد(2).تنش میان دو کشور هنگامی بالا گرفت که در آغاز سال 2005، دولت قطر تابعیت قطری حدود 4 هزار نفر از قبیله "بنی مره" را به اتهام دست داشتن در ناآرامی‌های سال 1997 لغو و تمامی دارایی‌های آنها را ضبط و آنها را از قطر اخراج کرد3).

قبیله بنی مره از جمله قبایل سرزمین جزیره العرب یعنی عربستان کنونی است که افرادی از آنها از سال‌ها پیش در مناطق جنوبی قطر سکنی گزیده و پس از تشکیل کشوری به نام قطر به تابعیت این کشور در آمده بودند، اما پس از بروز اختلافات ارضی و مرزی میان قطر و عربستان، دوحه در اقدامی تابعیت قطری حدود 4 هزار نفر از افراد این قبیله را لغو کرد، به طوری که تعداد زیادی ازاین افراد به سمت مناطق شرقی عربستان و تعداد دیگری در صحرا سکونت گزیدند.

بنابراین بی جهت نیست که در همه سالهای تاسیس این کشور روابط با عربستان با نوعی احتیاط همراه بوده باشد، حتی عربستان این کشور را بخاطر اعطای نمایندگی تجاری به رژیم صهیونیستی در سال 1996سرزنش کرد و  به همین خاطر قطر روابط اش با این کشور را محدود و به امریکا با هدف تامین امنیت در مرزهایش اتکا کرد و در مرحله بعد سعی کرد از وجود قدرت های منطقه ای مخالف عربستان به عنوان موازنه بخشی در برابر این کشور استفاده کند. رابطه با اسرائیل از این منظر برای قطر قابل توجیه است و حتی فراتر از این کشور قادر خواهد بود از  قدرت لابی یهود برای فشار بر عربستان با هدف تعدیل سیاست هایش نسبت به خویش در  منطقه خلیج فارس استفاده کند.

در واقع تهاجم عراق به کویت و ترس از اینکه این کشور نیز ممکن است مورد تهاجم همسایگان بزرگترش قرار گیرد این شائبه را در ذهن قطری ها به وجود آورد که همواره ممکن است از سوی همسایگان قوی تراش همچون عربستان سعودی مورد تهاجم قرار گیرد بخصوص اینکه دو کشور بر اختلافات مرزی طولانی باهم دارند. آنچه بیشتر به این وضعیت دامن زد اقدام عربستان سعودی در جلوگیری از صادرات و فورش گاز استخراجی قطر از خلیج فارس بود.

ترس از عربستان سعودی همه وجود قطری ها را در بر گرفته است برای مثال در یک مصاحبه تلوزیونی، وزیر خارجه این کشور، با وجود محکوم کردن حمله اسرائیل به جنوب لبنان توسط قطر، تحلیلی از این حمله ارائه داد که نشان از جانبداری کامل این کشور از ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی می داد.

در مصاحبه "شیخ حمد"، از سوی شبکه الجزیره در 2 اگوست 2006 او مدعی شد آنچه در لبنان و فلسطین اتفاق افتاد مستقیما با موضوع فلسطین و سوریه، عراق و کل منطقه مرتبط است. بنابراین نگاه ما بایستی به این تعارض به همه معطوف باشد. هنگامی که مصاحبه کننده از او درباره رابطه با امریکا و اسرائیل پرسید: او در جواب، از "اتحاد عربی – اسرائیلی سخن گفت و اعلام کرد که هیچ کشوری در اتحادیه عرب نمی تواند و نخواهد توانست اتحاد ما با اسرائیل و امریکا را خدشه دار کند زیرا ما به فرایند صلح اعتماد کاملی داریم".

دولت اسرائیل از روابط نزدیک بین دوحه و تهران بسیار آگاه بوده و می‌دانست که نزدیکی اسرائیل به قطر باعث نگرانی رهبران ایران خواهد شداین روابط تا حدی پیشرفت کرد که در سال 2005 وزیر امور خارجه قطر به همتای اسرائیلی خود گفت که قطر در حال تصمیم گرفتن برای برقراری روابط کامل با اسرائیل حتی قبل از انعقاد قرارداد صلح بین اسرائیل و فلسطینیها است.

از طرفی نیز قطری ها همواره از حمایت عربستان از بحرین ناراحت هستند و معتقدند در هر اختلاف مرزی با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس عربستان به ضرر منافع قطر از طرف مقابل حمایت می کند. برای مثال در اختلاف مرزی بحرین با قطر بر سر جزیره های زنجیره ای "هوار" در کنار شهر دوره افتاده "زواره" در مرزهای شمالی این کشور مدعی است که عربستان از بحرین حمایت می کند(3).

ب) ایفای نقش به عنوان یک قدرت منطقه ای

سیاست خارجی قطر قبل از سال 1995 همواره بازتابی از سیاست خارجی عربستان سعودی بود، اما با روی کار آمدن "شیخ حامد ابن خلیفه الثانی" که در نتیجه کودتایی پدرش را از قدرت خلع کرد، همواره سعی کرده تا نفوذ منطقه ای مستقل از عربستان به نمایش بگذارد در این راه حتی از گرایشات ملی گرایانه سخن می گوید. در همین دوره بود که شبکه تلویزیونی الجزیره را ایجاد و در برنامه های مختلف، حکام کشورهای عربی خاومیانه را  "تابوهای قرون وسطایی" لقب می دادند و از آنها به خاطر بی توجهی به اصول دمکراسی در این کشور انتقاد می کند.

عربستان سعودی و رژیم قطر نه تنها به دنبال نفوذ برای حضور در کشورهای منطقه که حتی وارد تصمیم سازی برای امور داخلی کشورهای عربی نیز شده اند. حتی این درگیری به حوزه فلسطین اشغالی کشیده شده است.اختلاف عربستان و قطر بر سر انتخاب دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، از دیگر نمونه های تلاش دو کشور در راستای ایفای نقش به عنوان یک قدرت منطقه ای است، هر یک از دو کشور قطر و عربستان دو نفر را داوطلب این سمت کرده بودند که نماینده عربستان "ابراهیم حجیلان" با 5 رأی موافق در مقابل رأی مخالف قطر به عنوان دبیرکل شورا برگزیده شد.

امیر قطر در اعتراض به انتخاب نماینده عربستان به عنوان دبیرکل شورا اجلاس پایانی را تحریم و اعلام کرد، هر اجلاسی که حجیلان دبیرکل سعودی در آن حضور داشته باشد، توسط کشور قطر تحریم خواهد شد که این موضوع به منزله خروج موقت قطر از شورای همکاری تلقی شد.این دو کشور که هرکدام داعیه رهبری جهان عرب و تقویت نفوذ خود در بین کشورهای این منطقه را دارند در تلاشند که دایره نفوذ رقیب خود را محدود کنند و نفوذ خود را گسترش دهند.

اختلافات مربوط به سیاست‌های منطقه‌ای بین قطر و عربستان و رقابت برای کسب حوزه‌های جدید نفوذ باعث درگیری‌های آنها شده و قطری‌ها با تکیه بر فقدان آزادی و از طریق رسانه الجزیره به شدت به سعودی‌ها حمله می‌کنند که این اقدامات خشم سران سعودی را به همراه داشته است.تلاش برای ایفای نقش منطقه ای از سوی ریزکشوری چون قطر که نه از جمعیت لازم برای ایفای چنین نقشی برخوردار است و نه سرزمین گسترده ای دارد کاری بس دشوار است به همین خاطر این کشور برای جبران این نقاط ضعف به قدرت های مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله ایالات متحد امریکا و اسرائیل تکیه کرده است(4).

نقش امریکا در پیشبرد رابطه قطر اسرائیل را نمی توان انکار کرد. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که حکومت های عربی از سوی ایالات متحده امریکا تحت فشار هستند تا روابط خود را با اسرائیل تقویت کرده و اقدام با عادی سازی روابط با این رژیم کنند. به اعتقاد آنها قطر پیشتاز این قضیه شده و در تلاش است تا روابط خود را با تلاویو بیش از پیش گسترش دهد با این هدف که به منافع بیشتری در امور بین المللی و خاورمیانه دست یابد.

حتی امریکایی ها از دولتمردان قطری می خواهند تا با هدف ایفای نقش بیشتر در فرایند صلح خاورمیانه(ایفای نقش منطقه ای)، به اسرائیل نزدیک تر شود. رسانه های قطری حضور این کشور در فرایند صلح خاورمیانه را اینجوری توجیه می کنند که اکنون بایستی زمینه های صلح میان اعراب و اسرائیل را فراهم آوریم تا از این طریق امنیت کل منطقه را تامین کنیم.

هدف اسرائیل این است که از طریق کشورهای پیرامون ایران دیواری امنیتی برای خود ایجاد کند. برقراری ارتباط با دولت های میانه رو عرب همچون قطر در این چارچوب قابل تحلیل است. رژیم صهیونیستی که آگاه است توان رویارویی مستقیم با ایران را ندارد در تلاش است با محدود کردن ایران به مرزهایش جلوی تحرکات ایران در مرزهای لبنان و فلسطین و ایجاد بحران برای خویش را بگیرد.

به نوشته این روزنامه قرار است امیر خلیفه آل ثانی، شاهزاده قطری و یکی از اعضای اصلی حکومت این کشور ریاست هیئت قطری را بر عهده داشته باشد که بالاترین حضور یک فرد از خاندان حکومتی در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در اسرائیل محسوب می شود)5).بنابراین قطر تلاش خواهد کرد تا رابطه دوستانه ای را با رژیم صهیونیستی حداقل در حوزه های اقتصادی به صورت آشکار و حوزه های سیاسی و امنیتی به صورت پنهان داشته باشد تا بتواند موافقت امریکا را برای ایفای نقش بزرگتر و بیشتر در حوزه منطقه و بین الملل ایفا کند.

در این راستا دولت قطر در دوره اخیر تحرکات منطقه‌ای و بین المللی خود را برای کنار زدن ابتکار سازش عربی به کار بسته و ابتکار جدید را با هماهنگی آمریکا و انگلیس در راستای حل درگیری‌های عربی و اسرائیلی به کار گرفته است. قطر همچنین در این راستا سعی دارد تا در مورد اهداف سفر خود به رام‌الله که قرار است به زودی انجام شود، بازارگرمی ‌کند، این بازار گرمی با یکی از ابزارهای دوحه که همان نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب است نیز دنبال می‌شود.

آنها به دنبال مدیریت درگیری و نه حل مسایل اصلی موجود در درگیری‌های فلسطینی و اسرائیلی و طمع‌ورزی های اسرائیل در کرانه باختری است، این همان چیزی است که اسرائیل نیز به دنبال آن است و نمی‌خواهد سازش فراگیر و واقعی در این زمینه با فلسطینی‌ها داشته باشد)6). بنابراین آنها از رابطه رژیم صهیونیستی با خود به عنوان هدیه ای به امریکایی ها با هدف کسب اجازه برای نفوذ بیشتر در معدلات منطقه ای استفاده می کنند.

بخش دوم: اهداف اسرائیل

الف) نزدیکی به مرزهای ایران

به دنبال رشد گروه های حماس در مناطق فلسطینی و حزب الله در لبنان در اواخر دهه 80 و در اوائل دهه 90 میلادی، نگرانی دولت اسرائیل از نزدیکی هم پیمانان دولت ایران به مرز های خود و افزایش توانایی آنها افزایش یافت. برای روبرو شدن با این چالش، در اواسط دهه نود اسرائیل سیاست جدیدی را اتخاذ کرد. بر اساس این سیاست، این کشور تصمیم گرفت که روابط خود را با همسایگان مرزی و منطقه ای ایران بهبود بخشد.

مارک ای هلر، پژوهشگر وابسته به موسسه مطالعاتی امنیت ملی در تلاویو معتقد است که تنها دلیل پشت اقدام اسرائیل برای حضور و برقراری رابطه با کشورهای عربی خلیج فارس یک کلمه است:"ایران". در واقع هدف اسرائیل این است که از طریق کشورهای پیرامون ایران دیواری امنیتی برای خود ایجاد کند. برقراری ارتباط با دولت های میانه رو عرب همچون قطر در این چارچوب قابل تحلیل است. رژیم صهیونیستی که آگاه است توان رویارویی مستقیم با ایران را ندارد در تلاش است با محدود کردن ایران به مرزهایش جلوی تحرکات ایران در مرزهای لبنان و فلسطین و ایجاد بحران برای خویش را بگیرد. آنها این کار را از طریق بلوکی تحت عنوان "هلاک میانه روها" شامل کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ترکیه به انجام می رساند(7).

به همین خاطر این کشور سعی در برقراری رابطه با کشورهای به قول خودشان میانه رو خاورمیانه دارد. ابتدا به ساکن با ترکیه وارد روابط تجاری و حتی در مواردی استراتژیک شدند که در دهه 90 اوج گرفت. ترکیه با خرید میلیاردها دلار تجهیزات نظامی به یکی از بزرگترین مشتریان اسلحه اسرائیل در جهان تبدیل شد. علاوه بر آن، ترکیه به نیروی هوایی اسرائیل اجازه داد که از حریم هوایی این کشور برای مانورهای نظامی استفاده کند. این مساله به علت کوچک بودن آسمان اسرائیل برای تمرین، دستاورد بزرگی برای این کشور بود. شباهت وضعیت جغرافیایی ترکیه با ایران امتیاز دیگری بود که به جذابیت این موفقیت افزود.

بعد از ترکیه نوبت جمهوری آذربایجان بود. این کشور با اسرائیل در سال 1991 روابط برقرار کرد و در اواخر دهه 90 تمایل اسرائیل برای گسترش این روابط افزایش پیدا کرد(8). یکی دیگر از دستاوردهای اسرائیل در محاصره دیپلماسی ایران در منطقه، آغاز روابط با قطر بود. این روابط در سال 1996 شروع شد.

با وجود اینکه این روابط به سطح سفارت نرسید ولی روابط اقتصادی بین دو کشور و حضور شخصیت های سیاسی اسرائیل مثل تزیپی لیونی در این کشور دستاورد بزرگی برای این کشور بوده است.دولت اسرائیل از روابط نزدیک بین دوحه و تهران بسیار آگاه بوده و می‌دانست که نزدیکی اسرائیل به قطر باعث نگرانی رهبران ایران خواهد شداین روابط تا حدی پیشرفت کرد که در سال 2005 وزیر امور خارجه قطر به همتای اسرائیلی خود گفت که قطر در حال تصمیم گرفتن برای برقراری روابط کامل با اسرائیل حتی قبل از انعقاد قرارداد صلح بین اسرائیل و فلسطینیها است.

دولت قطر در دوره اخیر تحرکات منطقه‌ای و بین المللی خود را برای کنار زدن ابتکار سازش عربی به کار بسته و ابتکار جدید را با هماهنگی آمریکا و انگلیس در راستای حل درگیری‌های عربی و اسرائیلی به کار گرفته است.

ب- استفاده از قطر در فرایند صلح اعراب و اسرائیل

اگرچه قطر و اسرائیل روابط رسمی دیپلماتیک ندارند اما قطر نقش پیشرو را در فرایند صلح اعراب  اسرائیل در طی دوره پیشرفت های فرایند صلح را بخاطر برخورداری از روابط اقتصادی با اسرائیل داشت. موضع این کشور در ارتباط با تحریم اسرائیل که در چارچوب تصمیم شورای همکاری خلیج فارس  در چارچوب لغو تحریم های غیر مستقیم این کشور و به کار بردن تحریم های اولیه انجام شد همسو با بقیه اعضای شورای همکاری خلیج فارس بود اما این کشور میزبانی اجلاس گروههای کاری عربی – اسرائیلی را بر عهده گرفت و سپس شیمون پرز وزیر خارجه اسرائیل  در 1996 از این کشور دیدار کرد. به علاوه قطر موافقت خود را با ایجاد یک دفتر نمایندگی تجاری اسرائیل در دوهه پایتخت این کشور اعلام کرد.

قبل از آغاز تهاجم به عراق از سوی ایالات متحده امریکا، وزیر خارجه اسرائیل دفتر تجاری اسرائیل در قطر را تعطیل کرد و سه فرستاده اسرائیل و خانواده شان را از این کشور خارج کرد. با این وجود قول داد که این دفتر را بعد از جنگ باز کند. علی رغم مخالفت کشورهای عربی و اسلامی قطر میزبانی چهارمین اجلاس سالانه کنفرانس خاورمیانه /شمال افریقا را در نوابر 1997 بر عهده گرفت.

این کنفرانس با هدف نزدیک کردن برخی از تجار و رهبران سیاسی عربی و اسرائیلی برای بحث در ارتباط با تبادل نظر درباره همکاری منطقه ای انجام شده بود.اگرچه با آغاز انتفاضه دوم فلسطینی ها در سال 2000 ، قطر ادعا کرد که این دفتر را تعطیل کرده است، با این وجود بعد از مدتی مقامات رسمی این کشور مدعی شدند فعالیت این دفتر در سطح پایینی ادامه دارد.

به دنبال این روابط در ماه می 2003 وزرای خارجه قطر و اسرائیل با هدف بحث و تبادل نظر در ارتباط با چگونگی احیای دوباره فرایند صلح باهم دیدار کردند. این دیدار که یک هفته بعد از دیدار امیر این کشور از واشنگتن دی سی انجام شد، گمانه زنی هایی را در ارتباط با اینکه جورج بوش از مقامات قطری ایفای نقش بیستری را در فرایند صلح خاورمیانه خواستار است را تقویت کرد. به همین خاطر در این دوره قطر سعی کرد تا نقش فعال تری را در فرایند صلح عربی – اسرائیلی ایفا کند.

در این راستا دولت قطر در دوره اخیر تحرکات منطقه‌ای و بین المللی خود را برای کنار زدن ابتکار سازش عربی به کار بسته و ابتکار جدید را با هماهنگی آمریکا و انگلیس در راستای حل درگیری‌های عربی و اسرائیلی به کار گرفته است. قطر همچنین در این راستا سعی دارد تا در مورد اهداف سفر خود به رام‌الله که قرار است به زودی انجام شود، بازارگرمی می‌کند، این بازار گرمی با یکی از ابزارهای دوحه که همان نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب است نیز دنبال می‌شود.

منابع سیاسی مطلع در همین راستا اعلام کردند که طرحی که برای انجام آن در عرصه منطقه تلاش می‌شود، به دنبال مدیریت درگیری و نه حل مسایل اصلی موجود در درگیری‌های فلسطینی و اسرائیلی و طمع‌ورزی های اسرائیل در کرانه باختری است، این همان چیزی است که اسرائیل نیز به دنبال آن است و نمی‌خواهد سازش فراگیر و واقعی در این زمینه با فلسطینی‌ها داشته باشد. این منابع اعلام کردند که تلاش‌های کنونی قطر در راستای اهرم‌های فشاری بوده که بر تشکیلات خودگردان اعمال می‌شود(9).

حکومت های عربی از سوی ایالات متحده امریکا تحت فشار هستند تا روابط خود را با اسرائیل تقویت کرده و اقدام با عادی سازی روابط با این رژیم کنند. به اعتقاد آنها قطر پیشتاز این قضیه شده و در تلاش است تا روابط خود را با تلاویو بیش از پیش گسترش دهد با این هدف که به منافع بیشتری در امور بین المللی و خاورمیانه دست یابد.

در این راستا نخست وزیر و وزیر امور خارجه این کشور یعنی شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، خود شخصا ریاست کمیسیون طرح صلح عربی را بر عهده گرفت و به واشنگتن رفت و با جان کری، وزیر امور خارجه امریکا دیدار کرد و بعد از آن از سوی جامعه عربی سخنگو شد و ادعا کرد که کشورهای عربی با طرح تبادل اراضی میان فلسطینی ها با اسرائیلی ها موافقند(10).این درحالی است که این طرح قطر منافع جهان اسلام را به طور جدی به خطر می اندازد و باعث فاجعه ای دیگر در جهان اسلام انهم از سوی کشوری می شود که داعیه اسلامی بودن دارد.

ج‌- تلاش برای کسب وجهه و مشروعیت در جهان اسلام

بی شک رژیم صهیونیستی منفورترین و نامشروعترین رژیم در میان کشورهای عربی و اسلامی است. این رژیم برپایه ای واهی در سرزمین فلسطین توسط غرب به عنوان پایگاه نفوذی شان در خاورمیانه تاسیس شد. از این زمان کشورهای عربی و اسلامی همواره موضعی ضد اسرائیلی از خود به نمایش گذاشته اند به گونه ای که این رژیم همواره در میان مردم خاورمیانه و تمامی مسلمانان جهان اسلام مورد نفرین و لعن بوده و از کمترین میزان مشروعیت در میان کشورهای اسلام برخوردار است. قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال نسبت به این رژیم از سوی کشورهای عربی بوده، برای مثال آنها حتی در سه جنگ به رهبری جمال عبدالناصر در سالهای، 1956، 1967، 1973بنابراین طبیعی است که دولتمردان این رژیم از هر فرصتی استفاده کنند تا فضای موجود بر علیه خود را کمی تلطیف کنند.

از آن زمان تاکنون دولت مصر به همراه اردن تنها کشورهای عربی هستند که ضمن پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور، با این رژیم رابطه کامل دیپلماتیک دارند. هم اکنون اسرائیل در قاهره و امان سفارتخانه دارد و این دو کشور هم در تل آویو سفیر و سفارتخانه دارند. دولت مصر از زمان انتخاب محمد مرسی عضو ارشد اخوان المسلمین به عنوان رئیس جمهور جدید، این کشور هنوز سیاست مشخصی را درباره اسرائیل و رابطه با تل آویو اتخاذ نکرده است(11).

طبیعی است که این رژیم از هر فرصتی برای کسب مشروعیت در جهان اسلام استفاده خواهد کرد، بخشی از دلایل برقراری و استقبال از داشتن رابطه با قطر حتی در سطح اقتصادی در این راستا توصیف می شود. زیرا در صورتی که از سوی قطر به رسمیت شناخته شود بقیه رژیم های عربی خلیج فارس و خاورمیانه نیز ممکن است در فرایندی بلند مدت این رژیم غاصب را به رسمیت بشناسند و کشورهایی عربی حوزه خلیج فارس همچون عمان، امارات متحده عربی و بحرین و حتی عربستان سعودی که به طور غیر علنی با رژیم صهیونیستی رابطه دارند ترغیب شوند تا رابطه خود با این رژیم را علنی کنند(12).

هدف مشترک : تلاش برای تضعیف محور مقاومت اسلامی

جالب است که وقوع انقلاب های عربی – اسلامی باعث همراهی بیشتر قطر با رژیم صهیونیستی باهدف از میان بردن دولت های هم پیمان با ایران یعنی محور مقاومت اسلامی به عنوان یک هدف مشترک شده است. آنها ابتدا با همراهی امریکا، ترکیه و عربستان به سراغ سوریه رفتند زیرا دولت و ملت سوریه در ایجاد و تقویت جریان مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان نقش مهمی ایفا کرده و با کمک ها و همراهی همه جانبه ایران جبهه مقاومت علیه سیاست های توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا ایفا کرده اند با وقوع نا آرامی ها در این کشور زمینه برای این امر فراهم آمد.

در مرحله اول کشورهای حاضر در این ائتلاف سعی کردند به این بحران جنبه بین المللی بدهند. و حتی اجلاس هایی را تحت عنوان دوستان سوریه برگزار کردند(13). به اعتقاد آنها ادامه حیات سوریه کنونی، تهدیدی برای امنیت اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه تلقی می شود به همین خاطر بایستی تکلیف حاکمیت سیاسی کنونی مشخص شود. در سطح داخلی نیز از طریق مسلح کردن مخالفین، اعطای کمک‌های مالی گسترده و نیز حمایت‌های سیاسی از آن‌ها، سرنگون کنند. این کار را از طریق حمایت از گروههای سلفی و درگیر در جنگ این کشورها انجام می دهند.

قطری ها همواره از حمایت عربستان از بحرین ناراحت هستند و معتقدند در هر اختلاف مرزی با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس عربستان به ضرر منافع قطر از طرف مقابل حمایت می کند. برای مثال در اختلاف مرزی بحرین با قطر بر سر جزیره های زنجیره ای "هوار" در کنار شهر دوره افتاده "زواره" در مرزهای شمالی این کشور مدعی است که عربستان از بحرین حمایت می کند.

سلاح  مورد استفاده گروه‌های سلفی و مخالف درگیر در جنگ با دولت سوریه عمدتا از سوی دولت‌های عربی و اروپایی تامین می‌شود و منابع مالی مورد نیاز آن ها نیز اکثرا توسط عربستان و قطر تامین می‌شود. در این بین دولت ترکیه نیز نقش نقل و انتقال این نیروها را بر عهده دارد و بعضی نیاز‌های آموزشی آنان را هم برطرف می‌کند (13).

قطری های و شبکه الجزیره جنگ روانی شدیدی را علیه دولت بشار اسد به راه انداخته، هر روزه با پخش برنامه های مختلف ضمن دستور به نافرمانی های نظامی در شهرها و روستاهای سوریه، دعوت به جدایی شخصیت های سیاسی ، نظامی، بازرگانان و هنرمندان به منظور فروپاشی داخلی نظام صورت می گیرد و برخی از رهبران سلفی و تکفیری های سوریه، آنها را به هجوم مسلحانه به این  و آن است(14).

در مرحله دوم به سراغ عراق رفتند و به همراهی قطر، عربستان و ترکیه نا آرامی هایی را در عراق ایجاد کردند چراکه آمریکایی ها از عراق بعد از صدام، عراق با ساختار قدرت و حکومت کنونی را نمی خواستند. زیرا می دانستند روی کار آمدن یک دولت شیعی در این کشور، شکل جدیدی به معادلات و مناسبات قدرت در منطقه خواهد داد، که به هیچ نحو در راستای انگیزه های آمریکایی نخواهد بود. کما اینکه منافع غرب و امنیت رژیم صهیونیستی را نیز به خطر خواهد انداخت.

بنابراین آنها با هدف مقابله با رژیم نوری مالکی دست به دامان متحدان منطقه ای خود شده تا بتوانند به طرح تجزیه عراق که از اهداف راهبردی آمریکا می باشد، دست پیدا کنند. عربستان، قطر، رژیم صهیونیستی و ترکیه چهار بازیگر مطرح منطقه ای هستند، که برای انجام این کار توسط آمریکا انتخاب شده و بصورت مداخله گرایانه وارد تحولات عراق شده اند.همان تدابیری را پیاده کنند که در جریان توافقات سایکس ـ پیکو در مورد خاورمیانه و با تقسیم فلسطین در سال 1947 در نظر گرفته بودند.

در این میان قطر نقش اسپانسر مالی برای گروهای مختلف ومخالف دولت نوری مالکی را بازی  و با حمایت مالی و لجستیکی از طریق کردستان و سوریه، در پی رساندن عناصر مخالف و تروریستی به استان های الانبار و نینواست.قطر با همراهی عربستان روزانه میلیون ها دلار پول بین مخالفان دولت نوری مالکی که عمدتاً در استان های سنی نشین سکونت دارند، توزیع می کنند تا  به پیشبرد سریع طرح تجزیه عراق کمک نموده و از این طرق به تحقق هدف « بلندمدت» و نهایی که همان حذف محور مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین از عرصه های مبارزاتی، تقویت محور همسو با آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی و ایجاد یک امنیت پایدار برای این رژیم است، نایل گردند.

برخی از منابع:

- See, for example, David Vital, The Inequality of States: A Study of the Small Power in International Relations (Oxford: Clarendon Press, 1967).

- See Uzi Rabi, "Qa tar," Middle East Contemporary Survey, Vol. 16 (1992), pp. 658-662. See also David Makovsky and Allison Kaplan, "Gulf Council wants to remove all US firms from boycott list Saudis are reported to have agreed to proposal already," Jerusalem Post, October 4, 1992. This content downloaded from 194.225.10.185 on Wed, 22 May 2013 03:47:03 AM All use.

- http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13910201000027.

- The Islands Dispute - Resolved,” The Middle East Economic Digest, September 28,

2001.

- Uzi Rabi, Qatar's Relations with Israel an Exemplar of an Independent Foreign Policy, October 7, 2008.

- http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1915733.

- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/179981.

- http://rt.com/news/israel-persian-gulf-mission-173/, Israel sets up 'secret' diplomatic mission in Persian Gulf.

-  www.washingtoninstitute.org/.../azerbaijans-cooperation-with-israel-goes-beyond-iran-tensions.

- حمصیان، احمد رضا، فرایند صلح و کشورهای متخاصم، تهران، 1381، ص235.

- "Israel Shuts Qatar Mission, To Reduce Staff in Egypt, Jordan, Muaritiania,” Yedi’otAharanot, March 3, 2003, translated by the Foreign Broadcasting Information Service(FBIS), Document ID: GMP20030311000208.

- /کدام+کشورها+میزبان+نمایندگی+های+تلاویو+می+شوند؟. www.irdiplomacy.ir/

- . http://www.asretehran.ir.

- http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1916145.

-  پیشوایی، مهدی، عوامل و ابعاد فرامنطقه ای بحران سوریه، مکتب اسلام، سال52، شماره6.

- علایی، حسین، سوریه، میدان رقابت قدرت های خارجی، قابل دسترسی در: http://khabaronline.ir/detail/267869/World/middle-east

- پرورده، عباس، سوریه و 16 ماه نا آرامی، قابل دسترسی در:http://parvardeh.blogfa.com.

1 دیلمی معزی، امین، امریکا و بازنگری در مرزهای  خاورمیانه، قابل دسترس در: http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3814/6513/75228 .

ابراهیم طاهری

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۱
0
0
تحلیل جالبی بود
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین