کد خبر: ۱۴۹۴۵۲
تاریخ انتشار:

حزب الله و خطر ارتجاع گفتمانی

محمدجواد مقدمی شهیدانی

همه مردمی که در سال 84 در بازار مکاره آراء سیاسی مختلف، گفتمان عدالت و انقلاب اسلامی را انتخاب کردند، هرگز در ذهنشان انتخاب رئیس جمهوری در ساحت عصمت نبود، بلکه ایشان به نیت عبور از گفتمان های ناکافی و شاید ناکارآمد پیشین – یعنی گفتمان سازندگی و اصلاحات- به گفتمان عدالت گرویدند و این بود که پای پوست اندازی پر برکت گفتمانی هم هزینه ها دادند که نمی توان گفت این ایثار همه جانبه و تمام عیار مردمی در همراهی با این راه نورانی ناآگاهانه بوده است!
آری! آنان گفتمانی را انتخاب کردند که از جنس خودشان بود و این راه را آگاهانه و خردمندانه انتخاب کردند، اگرچه در مصداق چاره ای جز انتخاب آقای احمدی نژاد برای شان نمانده بود. مردم، پیش از انتخاب احمدی-نژاد، گفتمان سوم تیر را انتخاب کرده بودند چرا که اگر غیر از این بود، چگونه فرد گمنامی در قامت احمدی-نژاد می توانست در سپهر سیاست ایران جایی باز کند برای خودش.
این نگارنده بر این باور است که حتی حمایت های حزب الله و عالمان زمان آگاه و انقلابی نیز دلیل اصلی رأی آوری او نبود چه اینکه مردم پیش تر ثابت کرده بودند که سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از دوره قیّم-مآبی و طفولیت سیاسی درآمده اند و بر مدار تشخیص تصمیم می گیرند و ملاک اصلی تشخیص آنان نیز بر محور گفتمان کاندیداها می چرخد، گرچه حزب الله و عالمان انقلابی و دلسوز همواره مؤیدهای مهمی در تصمیم گیری مردم بوده و در بسیاری از موارد در ایجاد یک گفتمان بنیادین نقش راهبری داشته و دارند.
بله، آنان با بصیرت تمام، گفتمانی را برگزیدند که خوشایند خیلی از خواص مخصوصا اهل قدرت و سیاست و قاطبه کارگزاران پیشین- نبود؛ چه اینکه اهل سیاست قباها دوخته بودند بر قامت قدرت شان و حالا حالاها تصورشان نمی آمد که از چرخه محدود و انحصارطلبانه قدرت برای مدتی طولانی به زیر کشیده شوند، همانطور که باورشان نمی آمد روزی بازی به هم بخورد، آنچنان که گرد انتقادهای عالمانه و بنیادین بر دامن کبریایی شان نشیند(!!!) و قصه اشتباهات –اگر نگوئیم انحرافات و خیانت های- واضح شان نقل محافل خاص و عام گردد!
گرچه مردم قدرشناس یادشان نرفته بود خدماتی که از حضرات دیده بودند اما سخن این بود که سیاست-مداران نظام اسلامی که بیش از هر نظام دمکراتیک دیگری باید بر مدار خواسته های مشروع و الهی مردم –که صد البته خلاف هیچ عقل سلیمی نیست- حرکت کنند، همواره در نظرگاه عیارسنجی مردم هستند و گرچه این قوم نجیب به فراخور فهم عمیق سیاسی و اجتماعی شان، معمولاً در کوران خدمت رسانی، به هیئت حاکمه کمترین نقدها را روا می دارند تا شاید از تمام توان ایشان در جهت بهبود امور کمک ستانده شود، اما حافظه تاریخی و فهم اجتماعی شان دقیق تر از این حرف هاست که آقایان ساحت اقدس شان بی نصیب از نقد عملکرد گذشته بماند!!
این است که مردم بعد از هر دوره هشت ساله ریاست جمهوری، هم به عبور تعالی بخش در عرصه گفتمان-های ساسی-اجتماعی دست می زنند و هم مبنای انتخاب شان قبل از آنکه مشخصه های شخصی نامزدها یا گرایش های حزبی و جریانی باشد، گفتمانی است که برگزیدن آن را به صلاح ملت و مملکت اسلامی دانسته-اند. همزمان که آخرین روزهای خدمتی رئیس جمهور و هیئت همراه، مصادف است با سیل انتقادهای اجتماعی تا ادراک سیاسی و اجتماعی مردم بیش از پیش به رخ کشیده شود!
آنچه در این روزها در اذهان توهّم زده برخی از سیاسیون ایران می گذرد، هوای ارتجاع گفتمانی است! ارتجاع به ادواری که به فراخور تعالی اجتماعی جامعه اسلامی ایران، حالا دیگر به سطور نانوشته تاریخ پیوسته اند. مردم صد البته حواس شان هست که چه بر آنها رفته است؛ هم حواس شان به خدمات هست و هم به اشتباهات –اگر نگویم انحرافات و حتی معدود خیانت ها-! اما آنچه اهمیت دارد اینکه حزب الله –که به عنوان جمعیت خواص مورد وثوق توده های مردم، مورد توجه است- به این خطر متوجه باشد و او که بر خلاف عامه مردم به سلاح رسانه و نفوذ اجتماعی مسلّح است، تبعات این خطر ستُرگ را گوشزد کند!
میل به بقای مادام العمر در قدرت اجرایی چیزی نیست که به آسانی بتوان سه رئیس جمهور گذشته و اطرافیان ایشان را از آن مبرّا دانست. طرح مادام عمر شدن ریاست جمهوری در سالهای آخر دولت سازندگی، تنظیم لوایح دوقلو در دولت اصلاحات، بازی های کودکانه احمدی مشائی در دولت کنونی، شواهد صدقی هستند بر اینکه اگر حواس مان نباشد کلاه مان –یعنی کلاه مردم رنجدیده و محروم که مهم ترین دغدغه رهبری معظم رسیدگی به امور آنان است- پس معرکه است!
این است که حزب الله پیش از انکه در فکر معرفی کاندیدا و طرح شعار مرده باد و زنده باد و چنبره زنبوری بر کندوی ستادهای انتخاباتی افراد مختلف باشد، به عنوان چشم بیدار مردم باید به فکر طرح گفتمانی در طراز دهه چهارم انقلاب اسلامی و متناسب با نیازهای روزآمد و همه جانبه مردم باشد، تا خود مردم که به تعبیر امام راحل عزیز، ولی نعمتان ما هستند- مرد این میدان را شناخته، کلید امور را به او بسپارند. بدیهی است مقدمه عمل به چنین تکلیف پراهمیت و استراتژیکی، متوجه نمودن و متوجه بودن به خطر ارتجاع گفتمانی توسط تشنه گان قدرت است!


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین