کد خبر: ۱۲۸۹۴۸
تاریخ انتشار:

زنگ خطر ایدز برای زنان به صدا درآمد!

افزایش سهم زنان و تغییر نرخ ثابت شیوع ایدز، به معنای پیش‌آمد شرایط جدید و تغییر الگوی ابتلا زنان به این بیماری است!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از دخت ایران؛ ایدز دیگر یک بیماری ناشناخته نیست. دست کم اسمش را همه شنیده‌اند و راه‌های انتقالش را هم می‌دانند. از زمانی که اطلاع‌رسانی در مورد ایدز براساس قانونی نانوشته ممنوع شده بود، زمان زیادی گذشته و حالا هر روز خبرهای جدیدی از آن به گوش می‌رسد. خبرهایی که عموما با لحنی نگران‌کننده، از افزایش یا تغییر در الگوی شیوع این بیماری می‌گویند و در موردش هشدار می‌دهند. آخرین اخبار هم چند روز گذشته منتشر شد. در نخستین روزهای اسفند و به مناسبت هفته سلامت مردان، اما مهمترین بخش این خبر نه به مردان، که به زنان تعلق داشت.
حمیرا فلاحی، کارشناس مسئول اداره ایدز وزارت بهداشت، در نشست خبری هفته سلامت مردان با اشاره به آمار شیوع ایدز در کشور، نسبت به افزایش سهم زنان در ابتلا به ایدز هشدار داد. او از راه‌های انتقال ویروس ایدز سخن گفت و به راه‌های متفاوت انتقال آن در میان زنان و مردان اشاره کرد. «تزریق آلوده در میان مردان و تماس جنسی در میان زنان، مهمترین راه‌های انتقال ویروس ایدز در ایران هستند.»‌
او همچنین به تغییر راه‌های انتقال این بیماری از اوایل دهه شصت تاکنون اشاره می‌کند و موج اخیر ابتلا به این بیماری را نتیجه افزایش تماس‌های جنسی ناایمن می‌داند. به گفته او پس از موج اول و دوم شیوع ایدز که با توزیع فرآورده‌های خونی آلوده و تزریق مخدر با سرنگ مشترک به راه افتاد، موج سومی از راه رسیده که قدرتش را از روابط جنسی ناایمن میان نسل جوان می‌گیرد. روابطی که علی‌رغم انکار مداوم آن توسط برخی، در جامعه ایران رشد کرده و آن قدر واقعیت دارد که خودش را در میان آمارهایمان به رخ بکشد.
در میان صحبت‌های این کارشناس مسئول می‌توان به سه نکته اشاره کرد: نخست آنکه سهم زنان از ابتلا به ویروس ایدز رو به فزونی گذاشته، تماس جنسی مهمترین راه ابتلاء زنان به این بیماری است و دست آخر آنکه جامعه ایران در معرض موج سوم ایدز قرار دارد که با انتقال از طریق تماس جنسی شناخته می‌شود. عقل سلیم از کنار هم قرار دادن این اطلاعات به این نتیجه‌ خواهد رسید که به احتمال قوی افزایش قابل توجه ابتلا زنان به ویروس ایدز از راه تماس جنسی رخ داده است.
با این حال، ادعای فوق به تنهایی حاوی نکته تازه‌ای نیست. چراکه در گذشته نیز وضع بر همین منوال بوده و برای سال‌ها زنانی که شوهران‌شان به دلیل اعتیاد تزریقی به ایدز مبتلا شده بودند، به عنوان بزرگترین و مهم‌ترین گروه زنان مبتلا شناخته می‌شدند. درحقیقت ابتلا زنان به این بیماری از طریق رابطه جنسی مشروع با همسرانشان تا مدت‌ها نرخ ثابتی داشته که با میزان مردان مبتلا به آن در رابطه‌ای مستقیم بوده است. حال آنکه به نظر می‌رسد افزایش سهم زنان و تغییر این نرخ ثابت، به معنای پیش‌آمد شرایط جدید و تغییر الگوی ابتلا زنان به این بیماری باشد. به عبارت دیگر، این احتمال روز به روز افزایش می‌یابد که زنان مبتلا به ایدز تنها قربانیان همسران معتاد خود نباشند، بلکه این ویروس را در جریان تماس‌های جنسی دیگری دریافت کرده‌اند که عموما خارج از چارچوب خانواده برقرار شده است. روابطی که علاوه بر آسیب‌های اجتماعی و صدمات روانی فراوان، بیماری‌های مهلک مقاربتی را نیز برای آنان به همراه داشته.

 


حال این سؤال مطرح است که در مقابل واقعیت تلخی که این چنین گریبانمان را گرفته و از افزایش روابط جنسی نامشروع و ابتلا به ایدز می‌گوید، چه باید کرد؟ آیا حذف صورت مسئله به بهانه آنکه در کشور اسلامی ما از این خبرها نیست، واقعیت سخت و جدی پیرامونمان را دگرگون می‌کند؟ یا آنکه ما را دست و پا بسته در مقابل وضعیت دشوارتری قرار می‌دهد که روز به روز هم وخیم‌تر می‌شود؟
از غیرقابل انکار بودن مسئله که بگذریم، تلاش برای ایجاد تغییرات فرهنگی که بتواند شیوع آسیب‌هایی نظیر روابط نامشروع را کنترل کند ضروری به نظر می‌رسد، اما وقتی از بیماری قابل انتقال مهلکی سخن می‌گوییم که تبعات شدید اجتماعی نیز دارد، نمی‌توان تنها به اقدامات فرهنگی زمان‌بر بسنده کرد. به عبارت دیگر، اقداماتی که در نهایت جوانان را به ازدواج و تشکیل خانواده ترغیب کند و از برقراری تماس‌های جنسی ناایمن باز دارد، در یک دوره‌ زمانی طولانی‌مدت به ثمر خواهد نشست و تا آن زمان اقدامات دیگری مورد نیاز است. اقداماتی نظیر آگاه کردن جامعه و به خصوص جوانان از تبعات روابط محافظت نشده‌ جنسی و تسهیل دسترسی به محافظ بهداشتی (کاندوم) در شهرهای کوچک و بزرگ.
جهت کنترل شیوع ایدز در ایران، لازم است آموزش‌های جنسی در مدارس و جامعه با شدت بیشتری دنبال شود و رسانه نیز در این زمینه مؤثرتر عمل کند. این روزها ایدز را همه می‌شناسند و راه‌های انتقالش را هم می‌دانند، اما کمتر کسی است که این هشدارها را جدی تلقی کند و خود را در مخاطره ببیند. هنوز بسیاری از مردم و به ویژه جوانان نسبت به خطرات روابط جنسی محافظت نشده و ضرورت به کار بردن محافظ بهداشتی هنگام آمیزش جنسی بی‌توجه‌اند. حتی در میان افرادی که زندگی جنسی پرخطری دارند، کمتر کسی پیدا می‌شود که از خطری که در کمینش نشسته آگاه باشد و خود را در معرض ابتلا ببیند. و این همه ناشی از ضعف فرایندهای آموزشی و اطلاع‌رسانی در این زمینه است. ضمن آنکه در جامعه ما موانع متعددی برای راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی گسترده در رسانه‌ها یا درون جامعه به منظور مبارزه با ایدز و اطلاع‌رسانی در مورد آن وجود دارد. تهیه محافظ‌های جنسی نیز به تازگی و در جریان اضافه شدن آن به لیست کالاهای لوکس و غیرضروری که ممنوعیت‌هایی بر وارداتشان اعمال می‌شود، با دشواری‌هایی همراه شده که انتظار می‌رود با توجه نهادهای ذی‌ربط برطرف گردد.
در زمانی که مهمترین گروه مبتلایان به ایدز در ایران را معتادان تزریقی تشکیل می‌دادند، علی‌رغم مخالفت‌های بسیار، سوزن تزریق میان معتادان تزریقی توزیع شد و جان بسیاری از آنان را نجات داد و امید پاک شدن و سلامت دوباره این قربانیان اجتماعی را زنده نگه داشت. از جمله اقدامات مفید در این زمینه می‌توان به نصب دستگاه‌های خودپرداز محافظ جنسی و سوزن تزریق در سطح شهرها اشاره کرد. در حقیقت مواجه خردمندانه مسئولین با چنین موقعیتی‌هایی، امیدها را برای بازگشت خطاکاران و کسانی که گرفتار برخی انحرافات شده‌اند، زنده نگه می‌دارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین