«انقلاب» در نتهای موسیقی
این رخداد در ابعاد گستردهای در كشور ما تجربه شده است. مثلا در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، موسیقی نقش پررنگی داشته و سرودهایی كه آن زمان خوانده میشدند هنوز هم در ذهن مردم زنده هستند.
پیروز ارجمند، مدیر مركز موسیقی حوزه هنری و آهنگساز، انقلاب اسلامی را نجات موسیقی ایران میداند و تاكید میكند این واقعه بزرگ موسیقی را از انحطاط نجات داد. او در توضیح گفتههایش موسیقی ایرانی را از زمان صفویان مرور میكند و به امروز میرسد.
این آهنگساز توضیح میدهد: نشانههای ورود موسیقی غرب به موسیقی ایران از دوره صفویه دیده میشود و این روند در دوره قاجاریه به اوج میرسد. میشود گفت ما از این دوران موسیقیدانان درباری و درباریان موسیقیدان داریم كه در دربارهای قاجاری خصوصا ناصرالدین شاه بودند و میشود گفت این روند تقریبا ادامه پیدا میكند و با ورود مستشاران، موسیقی نظامی هم از این دوره شكل میگیرد و دارالفنون و مدرسه موسیقی تاسیس میشود. همچنین در این دوران با موسیقی مشروطیت هم روبهرو هستیم، در این دوران موسیقیهایی مینوشتند كه میتوان گفت موجب شكلگیری اولین گونه موسیقی حماسی در این دوره تاریخی شده است.
او میافزاید: در دوره پهلوی بیشتر گرایش ایران به سمت موسیقی پاپ میرود تا حدی كه موسیقیدانان اصیل دغدغه از میان رفتن موسیقی سنتی را داشتهاند. تلاش كسانی چون آقای پیرنیا در این دوران به این سمت و سو بود كه موسیقی ایران از بین نرود. اما فراگیری و حضور بیمنازع یا درواقع تبدیل به موسیقی پاپ آن هم از نوع غربی و بعدها از نوع كوچه بازاری در موسیقی ایران قبل از انقلاب به گونهای بوده كه همه موسیقیدانان سنتی و هنری نگران از بین رفتن كامل موسیقی بودند.
موسیقی حماسی؛ از دوران مشروطه تا انقلاب اسلامی
ارجمند درباره موسیقی در سالهای آغاز پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: پس از انقلاب و در سالهای اولیه انقلاب ما شاهد نوعی موسیقی حماسی و انقلابی هستیم كه میتوان گفت دومین دوره تاریخی پس از اسلام است.در واقع دوره اول مشروطه و مشروطهخواهی است و دوره دوم در اوان انقلاب اسلامی.
او اظهار میكند: بعدها در ایام دفاع مقدس است كه ژانر نظامی و حماسی هم به این گونه افزوده میشود و شكل دیگری پیدا میكند. آنچه در ابتدای انقلاب اتفاق میافتد حذف كامل موسیقی پاپ است. به گونهای كه عرصه تنها برای موسیقی محلی و سنتی باز میشود. شاید هیچ اتفاقی جز انقلاب اسلامی نمیتوانست این پدیده موسیقیدانان به اصطلاح كوچه و بازاری را كه موسیقی بسیار سخیف و غیرهنری را تولید میكردند از هنر این مملكت حذف كند و شاید یكی از بركات انقلاب اصلا همین اتفاق باشد.
مدیر مركز موسیقی حوزه هنری اظهار میكند: مهمترین دستاورد انقلاب از نظر من همین است كه موسیقی كاملا ملی میشود و ما در عرصه سرود هم در آثار كرال، آثار شایسته و قابل توجهی داریم. این توجه در چند بخش قابل بررسی است. مثلا در بخش نظام آموزش عالی ورود پیدا میكند و موسیقیدانان خوب متبحر و عالی و همچنین متخصصی تربیت میكنیم. در زمینه تولید هم رویكرد به موسیقی سنتی و محلی قابل توجه میشود و خوشبختانه آرامش خاطری برای موسیقیدانان محلی و سنتی به وجود میآید.
او درباره حذف موسیقی پاپ در سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: اوایل انقلاب به دلیل این كه هیچ برنامه مشخصی برای حضور یا نمونهسازی و برنامه مشخصی برای تولید موسیقی پاپی كه اصطلاحا پاك و واجد یك شعر و ترانه كاملا ارزشمند با معیارهای انقلاب باشد و ملودیهایی كه در واقع هنرمندان متعهد به انقلاب تولید كنند نداشتیم و اینگونه كاملا حذف شد. هر چند بازگشت مجددش هم بدون برنامهریزی انجام شد و فعلا پاسخگوی نیاز كامل جامعه نیست، به همین خاطر موسیقی زیرزمینی تا حدی توانسته جای خود را باز كند.
موسیقی فراتر از جامعه
علیرضا میرعلینقی یكی از پژوهشگران برجسته موسیقی ایرانی هم كه تاكنون فعالیتهای زیادی در این عرصه داشته است، درباره تاثیرات موسیقی بر انقلاب اسلامی ایران میگوید: نقلقول معروفی در حوزه هنر كلاسیك است كه درباره تاثیرپذیری هنر موسیقی از تحولات اجتماعی سخن میگوید. بنابر این قول، موسیقی، دیرتر از هر هنری از تلاطمها و حركتها و جریانهای نوبنیاد تفكر و هنر در اجتماع تاثیر میگیرد و آن را بازتاب میدهد.
این پژوهشگر ادامه میدهد: بسیاری با كمی تردید و تأمل اعتراف كردهاند این سخن درباره آنچه در انقلاب سال 1357 ایران و موسیقیهای برآمده از آن گذشته، مصداقی ندارد و نباید انقلاب ایران و حركت موسیقایی آن را با هیچ انقلاب دیگری در دنیا مقایسه كرد.
این كارشناس موسیقی اظهار میكند: به نظر من میتوان پای از این حدود نیز فراتر گذاشت و با جرات و اطمینان گفت تاثیرپذیری و تاثیرگذاری موسیقی در ایران سال 1357 به طور همزمان و موازی بوده و دوشادوش انقلاب و حتی گاهی جلوتر از هنرهایی مثل سینما و نقاشی عمل كرده است.
سینما و نقاشی انقلابی عملا دیرتر از موسیقی انقلابی پای در عرصه جامعه ایران پس از 1357 گذاشتند.
میرعلینقی اظهار میكند: از منظر بسیاری از هنرمندان متعلق به تفكر و روش دولتی، موسیقی انقلاب، حركتی است كه به زمان خاصی محدود نیست. ولی از نظر تاریخنگاری موسیقی، موسیقیهای برآمده از انقلاب به یك مقطع زمانی بین تابستان 1357 و اول پاییز 1359 محدود میشود.
او در ادامه توضیح میدهد: در فاصلهای كمی بیش از دو سال و بعد از آن با وقوع جنگ تحمیلی، ماجرای دفاع مقدس هشت ساله در اولویت و اهمیتی بیش از انقلاب قرار گرفت.اگرچه امتداد منطقی سرودهای انقلابی در بافت و روحیه سرودهای جنگی حفظ شد و موسیقیدانهایی كه صمیمانه با نظام تازه پای جمهوری اسلامی آغاز به همكاری كرده بودند، از این موسیقیدانان عدهای دنیا را وداع گفتند، عدهای تغییر مسیر دادند و در خارج از موسیقی، نظام و كشور زندگی میكنند و عده دیگری نیز كفه ترازو را به نفع جهانبینیها و ارزیابیهای شتابزده سنگین كردهاند.
این كارشناس موسیقی در توضیح موسیقی انقلاب میگوید: هنگام بررسی آنچه موسیقی انقلاب مینامیم، تاثیرپذیری این موسیقی از مایملك پیش از خود، قابل توجه است. موسیقی انقلاب نه تنها بعد از انقلاب بلكه همپای آن متولد شد و نقش تاریخی خود را ایفا كرد و حتی به گفته بعضی صاحبنظران، از زمینهسازهای وقوع انقلاب نیز بود.
موسیقی بی نظیر دوران انقلاب
حسام الدین سراج، خواننده موسیقی سنتی هم درباره موسیقی این دوره در كشورمان میگوید: موسیقی انقلابی در حقیقت قبل و بعد از انقلاب هر دو باهم بود و كارهای بسیار قوی در آن زمان انجام شد كه فكر نمیكنم دیگر در تاریخ موسیقی ایران تكرار شود. مگر یك انقلاب دیگری با آن عظمت اتفاق بیفتد كه آن نوع موسیقی و آن نوع از شعر بتواند خودنمایی و جلوه كند.
او ایرانای سرای امید، یا كجایید ای شهیدان خدایی و دیگر كارهای كانون چاووش را نمونه موفقی از این كارها میداند و میافزاید: كانون چاووش هم قبل از انقلاب بود و هم بعد از انقلاب و كارهای انقلابی بسیار زیادی ارائه كرد و حالا شاید «همپای جلودار» كه یكی از كارهای من است را هم جزو آنها محسوب كنیم.
سراج درباره حماسی بودن موسیقی این دوره میگوید: این دقیقاً به دلیل شرایط انقلاب بود. یعنی فضا، فضایی بود كه كاملا حماسه میطلبید، شاعر شعر حماسی میگفت، از جان و دل و آهنگساز میساخت و خواننده میخواند.
او اظهار میكند: هنرمند هم از اجتماع اثر میگیرد و هم بر اجتماع اثر میگذارد، اما هیچ وقت نباید دنبالهرو باشد. هنرمند در حقیقت باید ذهنش را فراتر از جامعه قرار دهد، در عین حال كه برای جامعه دارد كار میكند؛ مثل دانشمند، مثل یك پزشك حاذق كه به دلیل تواناییهایش به این مرتبه رسیده و اگر به مردم خدمت كند مردم قبولش میكنند ولی اگر بخواهد فقط كار خودش را بكند و مردم را در نظر نداشته باشد، شامل مرور زمان میشود و از بین میرود.
ترویج موسیقی انقلاب با سفارش اثر به آهنگسازان
او ادامه میدهد: در رابطه با موسیقی انقلاب اسلامی و مضامین مختلف باید به آهنگساز سفارش داده شود، زیرا آهنگسازی و موسیقی كلاسیك در كشور ما در مقابل چند هزار سال چند صدایی و آثار و فرمهای مختلف موضوع جدیدی است و سابقه چندانی ندارد.
این هنرمند برجسته همچنین با تاكید بر این كه اگر میخواهیم موسیقی انقلاب اسلامی باب شود باید به آهنگسازان در این زمینه سفارش اثر داده شود، میافزاید: البته آثار خوب در زمینه موسیقی انقلاب اسلامی توسط افراد مختلف ساخته شده است و از این دست آثار كم نیست.
این آهنگساز و موسیقیدان با بیان این كه ساخت موسیقیهای سفارشی، منفی نیست، میگوید: بسیاری از آثار بزرگ دنیا مانند سمفونی 2 بتهوون سفارشی بودهاند و این كه آهنگساز بر اساس سفارشی اثری را بسازد، موضوعی منفی نیست و نباید مدام بر طبل سفارشی بودن موسیقی انقلاب بیهوده كوبید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com


