کد خبر: ۱۲۳۲۲۳
تاریخ انتشار:
نسبت آثار موجود در جشنواره‌های فجر با آرمان‌های انقلاب اسلامی

دهه‌ی فجر، دهه‌ی نمایش هنرهای دور از انقلاب اسلامی

معلوم نیست با وجود تکرار این شرایط در سال‌های اخیر، چرا فکری به حال این مشکل نمی‌شود. گویی دست‌های دشمنانه و آگاهانه‌ای در کار است که می‌خواهند با این کار و از زبان جمهوری اسلامی به همگان بگویی که: «ببینید نتیجه‌ی انقلاب اسلامی در عرصه‌‌ی هنر چه بوده؟ این نتیجه چیزی جز نمایش عشق‌نماهای زمینی، توهمات هنرمندان، بیانیه‌های سیاسی دشمنان انقلاب اسلامی، پاگذاشتن بر روی خط قرمزهای دینی و اخلاقی و هنر به مثابه ابزاری علیه جمهوری اسلامی نیست.»

گروه فرهنگي ـ سيدمجتبي نعيمي: ماه بهمن، ماه پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. به همین مناسبت، هر ساله در این ماه جشنواره‌های مختلف علمی، هنری، فرهنگی و مراسم‌های گوناگونی برگزار می‌شود. از جمله مهمترین این جشنواره‌ها، سه جشنواره‌ی هنری تئاتر، موسیقی و فیلم فجر است. جشنواره‌هایی که چند روز پیش از آغاز خود تا چند روز پس از پایان، مورد پسند رسانه‌های مختلف بوده و حجم وسیعی از برنامه‌های تولیدی و اخبار را به خود اختصاص می‌دهند.

هرچند سند یا قانون نوشته شده‌ای در این خصوص وجود ندارد، اما همان‌طور که ما به مناسبت‌های مختلف برنامه‌ می‌گیریم تا به بزرگ‌ داشت آنها بپردازیم، به نظر می‌رسد فلسفه‌ی وجودی برگزاری جشنواره‌های هنری در ماه بهمن این بوده که با واسطه‌ی آنها به تکریم انقلاب اسلامی بپردازیم و اول به خودمان و سپس به همه‌ی عالم بگوییم که می‌توان با ارزش‌های انقلاب اسلامی آثار هنری تولید کرد و در ضمن، با همین آثار به نمایش و ترویج این ارزش‌ها بپردازیم.

اما وقتی به آثار هنری به نمایش گذاشته در این جشنواره‌ها نگاه می‌بینیم متوجه می‌شویم که بعضاً هیچ تناسبی بین محتوای این آثار با جشنواره‌‌های مذکور وجود ندارد. به نحوی که سطح جشنواره‌های هنری فجر (به ویژه سه جشنواره‌ی تئاتر، موسیقی و فیلم فجر) از امکانی برای نمایش ارزش‌های انقلاب اسلامی به مکانی برای نمایش آثار تولید شده در یک سال گذشته و یا معرفی برنامه‌های آتی تنزل پیدا کرده است.

اثبات این قضیه کار چندان سختی نیست. هم ارزش‌های انقلاب اسلامی معلوم و در دسترس است و هم آثار چندین ساله‌ی این جشنواره‌ها. تنها کافی‌ست زحمت یک مقایسه به خودتان بدهید که ببینید تا به امروز که سی و چهار سال از انقلاب اسلامی گذشته و وارد سی و پنجمین سال آن می‌شویم، سی و چهارتا اجرای تئاتر، قطعه‌ی موسیقی یا فیلم سینمایی با کیفیت که حاوی ارزش‌های انقلاب اسلامی باشد، ساخته نشده. یعنی عرصه‌ی هنر این مملکت به ویژه در سه حوزه‌ی مدنظر، این توانایی را نداشته که در هر سال حداقل یک اثر انقلابی و دینی قابل تأمل تولید کند.

در این شرایط، این سوال پیش می‌آید که چرا جشنواره‌ی فجر؟ به عبارت دیگر، وقتی محتوای آثار هنری به نمایش در آمده،با فلسفه‌ی وجودی آن جشنواره بی‌ربط و بعضاً متعارض است، این سوال بزرگ پیش می‌آید که چرا باید این آثار در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به نمایش درآید؟ آیا در حالی که اکثر این آثار ارتباط خاصی با انقلاب اسلامی ندارند و تنها مجموعه‌ی عملکرد حوزه‌های هنری‌ست، لزومی دارد که این کارنامه‌ی عملکرد، در سالگرد انقلاب اسلامی و به نام آن برگزار شود. و اگر این اتفاق نیافتند چه؟ یا اگر زمان و عنوان این جشنواره‌ها تغییر کند، معضلی پیش می‌آید؟

برای روشن شدن این قضیه مثالی می‌زنیم. تصور کنید جشنواره‌ای سینمایی با موضوع مبارزه با مواد مخدر برگزار شده اما فیلم‌های به نمایش درآمده در آن یا مروج اعتیاد است یا در بهترین حالت، در مورد موضوعات دیگری‌ست که ربطی به مبارزه با مواد مخدر ندارد. در این شرایط وقتی مخاطب وارد جشنواره می‌شود اولین سوالی که از خود می‌پرسد این است که: آیا این جشنواره‌ی فیلم‌های سینمایی در خصوص مبارزه با موارد مخدر است؟ اگر نیست، چرا اسم جشنواره را مبارزه با مواد مخدر گذاشته‌اند؟ اگر هست، چرا این فیلم‌ها بی‌ربط، در این جشنواره در حال پخش است؟ سوالاتی که در خصوص جشنواره‌های فجر نیز صادق است.

معلوم نیست با وجود تکرار این شرایط در سال‌های اخیر، چرا فکری به حال این مشکل نمی‌شود. گویی دست‌های دشمنانه و آگاهانه‌ای در کار است که می‌خواهند با این کار و از زبان جمهوری اسلامی به همگان بگویی که: «ببینید نتیجه‌ی انقلاب اسلامی در عرصه‌‌ی هنر چه بوده؟ این نتیجه چیزی جز نمایش عشق‌نماهای زمینی، توهمات هنرمندان، بیانیه‌های سیاسی دشمنان انقلاب اسلامی، پاگذاشتن بر روی خط قرمزهای دینی و اخلاقی و هنر به مثابه ابزاری علیه جمهوری اسلامی نیست.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین