وعدهای که بالاخره محقق شد و چند صد تن از ایشان، در مکان موعود مستقر شدند و با در دست داشتن پلاکاردهایی که نشاندهندهی اعتراض آنها به پخش فیلم «من مادر هستم» و وضع کلی فرهنگی کشور بود، شعارهایی سر دادند. اما این تنها یک طرف ماجراست. هنوز ساعتی از این تجمع نگذشته بود که عدهای دیگر از جمله برخی از اهالی سینما، در بخش دیگری از خیابان بهارستان دست به تجمع زدند.
تجمعی که علیه تجمع انصار حزب الله برگزار شد و با لحنی تند که در شعارها، پلاکاردها و بیانیهیشان وجود داشت، از آنها میخواست تا پای خودشان را از سینمای ایران بیرون بکشند و با وارد کردن فشارهای سیاسی به مسئولین، مانع از اکران برخی فیلمها نشوند. البته این دو تجمع رو در روی هم، حواشی دیگری هم داشت که اینجا، نه جای گفتنش هست و نه لزومی به بیان آن وجود دارد.
این چندمین بار است که انصار حزبالله به وضعیت فرهنگی کشور، به این شکل اعتراض میکند و جالب اینجاست که دوبار از آخرین تجمعات این گروه، مشخصاً در خصوص فیلمهای سینماییست. و این یعنی در بین دوستان مومن و انقلابیمان، عدهای هستند که دغدغهی مسائل فرهنگی را نه لساناً که حقیقتاً در دل دارند و در این بین، جایگاه فیلم و سینما و اهمیت آنرا به خوبی درک کردهاند.
از همهی اینها مهمتر اینکه، این دوستان ما حاضرند برای دغدغههایشان هزینه کنند. یعنی تنها به گوشهی گود نشستن و هوار کشیدن، بسنده نکرده و وسط گود آمده و با تقبل انواع فحشها و تهمتها (مثل اینکه گفته میشود ایشان اجیر شدهی جریان سیاسی خاصی هستند) حرفشان را با مستقیمترین شکل ممکن به گوش مسئولین برسانند. اين يعني اينكه خدا را شكر هنوز هستند كساني كه پاي آرمانهاي انقلاب ايستادهاند و حاضرند بر خلاف بسياري از سياسيون نان به نرخ روز خور، براي آن هزينه هم بدهند. تجمع اعتراضآميز انصار حزبالله ممكن است در ظاهر خوشايند برخي افراد نباشد، اما نشان از ايستادگي جرياني بر سر آرمانها و افقها دارد. كساني كه دغدغهي تبديل سينماي ايران به تريبون تبليغ اسلام و انقلاب را دارند. كساني كه در پي تبديل سينماي بيخاصيت ايران به سينماي ديني و ملي هستند. دم همهي اين دوستان انصافا گرم. بسی شکر و بسی توفیق برای این دوستان اما در اين نوشتار دنبال چيز ديگري هستيم:
دوستان عزیز حزباللهی!
تکلیف را باید به بهترین شکل آن انجام داد در غیر این صورت، نه تنها بار روی زمین مانده برداشته نمیشود بلکه مانع دیگری بر سر راه بلند کردن آن مانع بوجود میآید. به عبارت دیگر، وقتی مسئلهای پیش آمده و تکلیفی ایجاد میشود نباید تنها به این اکتفا کنیم که در سریعترین زمان ممکن، مسئله را حل کنیم و به هر شکلی که شده، تکلیفمان را انجام دهیم. کیفیت انجام تکلیف به مراتب مهمتر از سرعت پرداختن به آن است.
اینکه سینمای ایران مشکل دارد، چیز واضحیست. از عوامل تولید گرفته تا داستانها و موضوعات مورد علاقهی فیلمسازان و حواشی پُر بحث و جدل سینمای ما، همگی قابل نقد کردن هستند. بعید میدانم در این خصوص، نیازی به ذکر مثال باشد. از بس که در انواع رسانههای ما به این مقولات رسیدگی شده و الی ماشاالله مورد و نمونهی قابل تأمل در سینما وجود دارد که دهها سایت و نشریه، هم به ذکر اخبار آنها پرداختهاند و هم تحلیلهایی در خصوصشان نوشتهاند.
اما روش درست مواجهه با مشکلات سینمای ما چیست؟ چیزی که فعلاً به عنوان اصلیترین روش مقابله با مشکلات سینمای ایران دیده میشود و انصار حزبالله طلاییهدار آن است، برخورد مبتنی بر نفی و رفتار سلبیست. چیزی که در شعارهای برخی از معترضان روبهروی وزارت ارشاد هم بود، مثل: «این سینما مروّج فساد است، تعطیلیاش برای ما ثواب است.» البته هیچ کس منکر نیت خیر این دوستان نبوده و از سوی دیگر نباید بعضی از تلاشهای درست اما نادر در این رابطه را ندیده گرفت. اما روش درست این نیست.
همانگونه که بارها در مقالات مختلف گفته شده است، روش درست مقابله با بحران سینمای ایران، ورود نیروهای متخصص و کاربلد مومن و انقلابی به عرصهی ساخت و تولید فیلم است. به عبارت دیگر، بهترین و موثرترین راه برخورد با انحرافات سینمای امروز ما، کار ایجابی کردن است. اگر بتوانیم اثر خوب بسازیم و در سینما به شکل درستی کار ایجابی انجام دهیم، دقیقاً همان کاری را کردهایم که باید بکنیم. در غیر این صورت، اگر یک جریان فکری و اجتماعی بدون هیچ نوع تولیدی شروع به انتقاد کند، مثل مدیر بیخبر از واقعیتها میماند که در دور دست نشسته و فقط دستور میدهد و بخشنامه صادر میکند که فلان کار بشود. بیخبر از اینکه صدها مانع برای "شدن" این "بشود" وجود دارد، به این شرط که اصلاً این "بشود" اصولی باشد.
اين وسط البته بخشي از اشتباهات متوجه سياستهاي وزارت ارشاد و مسئولين سينمايي كشور است. مسئوليني كه به عنوان يكي از مسببان اصلي اين حادثه محسوب ميشوند و در اين روزها هم معلوم نيست كجا هستند. هيچ كس پاسخگو نيست كه اين فيلمنامه و فيلمنامههايي نظير آن چگونه از مميزيهاي سفت و سخت وزارت ارشاد مجوز ميگيرند. بعد هم وقتي اين حضرات با اعتراض افكار عمومي دغدغهمند مواجه ميشوند، پا پس كشيده و قول اصلاح امور ميدهند. خب اگر اين مسئولين ميدانند كه كارشان خطا بوده، پس چرا اصرار بر خطا ميكنند؟ چرا اشتباه خود را نميپذيرند تا حداقل مرهمي شود براي دل پر درد مردم؟
سینما به دلیل اهمیتی که دارد، نه به نظر میرسد و نه معقول است که تعطیل شود. حال اگر این عرصه، خالی از محصولات با کیفیت انقلابی و دینی شود، جا را برای آثاری باز میکند که یا محتوای مدنظر ما را داشته اما کیفیت خوبی ندارند و تبدیل به یکی از مصادیق بد انجام دادن تکلیف میشوند که اصلاً بهتر است تولید نشوند. و یا جایشان را به آثاری میدهند که از نظر محتوایی ایراد داشته و هیچ تناسبی با مسئلههای ایرانی امروز ندارد و حتی میتواند به انحراف آنها دامن بزند.
به طور مثال، وقتی همهی دنیای استکبار علیه پیامبر عزیز اسلام (ص) قیام میکنند و آثار هنریای تولید میسازند که به زعم خودشان، جایگاه ایشان را نزول دهند، یکبار میشود ریخت توی خیابان و شعار داد که چرا این کار را کردید و غلط کردید. (کاری که به اندازهی خودش لازم است) اما یک وقت هم میشود در جواب این هتاکیها، مثل مجید مجیدی دوربین به دست گرفت و یک اثر فاخر ساخت. کاری که صدها برابر اثر بهتری دارد.
همچنین، یک جریان اجتماعی و فرهنگی، تنها با ورود موثر و تخصصی به عرصهی تولید و انجام کار ایجابیست که مشروعیت ورود به فعالیتهای سلبی و انتقادی را پیدا میکند. به طور مثال، بین یک نویسنده با کسی که تا به حال دستی به قلم نبرده است، در مشروعیت داشتن برای نقد یک کتاب تفاوت وجود دارد. مسلماً کمتر کسیست که به حرفهای فرد دور از قلم و کتاب توجه کند. در حالی که نظر یک نویسنده، در خصوص نقد کتاب مقبولتر و مشروعتر است.
علیایحال، برای چندمین بار خدمت دوستان حزباللهی عزیز و دغدغهمند عرض میکنیم که نیتهای پاک و الهی شما برای رفع مشکلات عرصهی فرهنگ مملکت امام زمان (عج) محترم و بالای سر. اما بدانید تا وقتی من و شما و خانوادههای ما و دوستان ما، وارد عرصهی آموزش و تولید آثار هنری، فرهنگی و رسانهای نشویم، نقدهای ما نه بجایی میرسد و نه موثر واقع میشود و اوضاع هم هميني هست كه ميبينيد.
ایکاش برادران انصار حزبالله، تصمیم میگرفتند که در جواب به فیلمهای نامناسب این روزهای سینمای ایران، یک اثر سینمایی بسازند. ایکاش ما در هر استان این کشور، یک کانون فیلمسازی وابسته به انصار حزبالله داشتیم. ایکاش همهی ملت حزبالله ایران، بحث آموزش و خلق آثار هنری را جدیتر از این حرفها میگرفتند. چون این کار، همان کار اصولی و موثر است. بسم الله ...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بهترین و موثرترین راه برخورد با انحرافات سینمای امروز ما، کار ایجابی کردن است. اگر بتوانیم اثر خوب بسازیم و در سینما به شکل درستی کار ایجابی انجام دهیم، دقیقاً همان کاری را کردهایم که باید بکنیم. در غیر این صورت، اگر یک جریان فکری و اجتماعی بدون هیچ نوع تولیدی شروع به انتقاد کند، مثل مدیر بیخبر از واقعیتها میماند که در دور دست نشسته و فقط دستور میدهد و بخشنامه صادر میکند که فلان کار بشود. بیخبر از اینکه صدها مانع برای "شدن" این "بشود" وجود دارد، به این شرط که اصلاً این "بشود" اصولی باشد.
چون حرف انصار حزب الله را نویسنده اصلا متوجه نشده است
انصار حزب الله نمیگویند کاملا در سینما را ببندند
و کاملا آن را نفی نمی کند
منظور آنها از شعار ِ
این سینما مروج فساد است
تعطیلی اش برای ما صواب است
این بوده است که:
این سینما یعنی سینمای کنونی ایران با این وضع و شرایطی که ایجاد کرده مایه فساد است
از دانشگاهها مهمتر چه چیزی را سراغ داریم؟
اما همین دانشگاهها بعد از انقلاب برای انجام انقلاب فرهنگی و تصفیه و ایجاد قوانین جدید و واحد های دیگر مدتی تعطیل بودند
چرا نباید سینمای سراسر فساد کنونی ما دستخوش انقلاب فرهنگی شود؟؟؟
آیا ما خون دادیم و انقلاب نمودیم که در سینمای تحت پرچم جمهوری اسلامی به همه ارزشهای ملی و مذهبی ما اهانت روا شود؟
خانمهای چادری روحانیت و خانواده های شهید و مذهبی هتک حرمت شوند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بگذارید به سینماچیان یعنی آنها که در فیلم ها نقشی ندارند اما در سینما فعالیت دارند مثلا بلیط فروشند و ... بگویم:
برادران شما حسابتان را از این دعواها جدا کنید و ابزار دست اونها نشیدو با انصار حزب الله هم بیخودی در دو جناح قرار نگیرید
مشکل شما ال سی دی های خانگی و سی دی ها و دی وی دی های فیلمها و تلویزیون و ماهواره و... است که کارتون کساد شده و صد البته فیلمهای ضد فرهنگی که ساخته میشه و مردم دوست ندارن بابتش پول خرج کنن و برن سینما ببینن دارن بهشون توهین میکنن
به عقیده بنده باید زیربنایی کار کرد باید ریشه این کارها و فیلمهای مسئله دار رو دید.وقتی کارگردان تلویزیونی میگه برای تجدید قوا هر سال به امریکا سفر می کنم نباید ذهن ما مشغول این بشه که بنده خدا از خستگی پناه می بره به اونجا بلکه میره دستورات جدیدی بگیره.
مستکبران نتونستن بر ایستادگی و مقاومت بچه های مومن این سرزمین غلبه پیدا کنن بهترین راه همین هجمه های فرهنگیه
کاش هشدارهای امام خامنه ای رو از سال 68 میشنیدن.
اولا یه چائی میخوردی بعد ادعای داداشی بودن با انصار رو میکردی!!!!!!!!!!!!
ثانیا همون ده ممکی وارد عرصه سینما شد برای هفتاد پشت انصار حزب الله بسه!!!!!!!!!!!!!!
اگر مثل اسی کارگردان فیلم موهن لاله مورد لطف لیدر جریان انحراف بود باز یه چیزی
اما انصافا" اگر بخواهیم به قضیه نگاه کنیم در ایران هنوز به این نقطه نرسیدیم که زنها و یا اقایا ن به نزدیک ترین اشناهای خود اینگونه خیانت کنند . اگر هم استثنائاتی یافت می شود را که نمی شود کلیت بخشید. وزارت ارشاد که درخواب زمستانی بسر می بردو اگر انصار حزب الله این حرکتها را انجام میدهد . هشدار به مسئولین است که بیدار شوند.
خداوند متعال، جهان را آفريد و به ستمكاران و فاسدان، حقي نداد. پس سينما هم در برپايي فساد، حقي ندارد، ولو همه بخواهند.
2. من این فیلم را ندیده ام و نقد آن را نیز نخوانده ام . ولی اگر اکثریت مردم همانی هستند که شما یا این گروه میفرمایید اصولا باید به دیدن این فیلم یا مشابهات آن نروند. یعنی از این نوع فیلمها استقبال نشود تا نمونه های دیگرش تولید نشوند. بنابراین بیانیه و پرده پاره کردن هم لازم نیست. ولی ظاهر امر چیز دیگری را نشان میدهد. گیشهء این نوع فیلمها بد نیست. یا با سلیقهء اکثریت واقعی میخواند و یا اکثریتی که شما در نظر گرفته اید زیادی کنجکاوند! به هر حال آب کمی به این آسیاب ریخته نمیشود.
3. با این پست موافقم.نمیتوان سینما را تعطیل کرد. اگر این گروه یا اکثریت یا اقلیت و یا هر کسی از وضع موجود ناراضیست یک حرکتی بفرمایند لطفا. البته غیر از تجمعاتی پر از تهدید و دافعه و چاقو و چماق های پنهان.
4. این اسم را هم لطفا عوض کنند. به نام خودشان قسم که در طول تاریخ هیچ رسول و معصوم و بزرگواری اینگونه اسلام را یاری! نکرده اند. این روش های من در آوردی تا به حال چه کسی را از بی راهه باز گردانده و چه مهر و خلق محمدی ای را تشبیه کرده و چه دستاوردی در امر به معروف و نهی از منکر به دست آورده است؟
5. سوال آقای ضیا را بنده هم میپرسم.