تبیان:
ایالات متحده و ایران در تقابل استراتژیک/ نیما رضایی و سیدمجتبی تقوی نژاد/ انتشارات هورمزد/ چاپ اول: 1391
اگر آنچه در طول سه دهه گذشته میان ایران
و آمریکا برقرار بوده است را ذیل عبارت مشهور«سیاست همان صلح است و جنگ
لحظه پایان سیاست»، مورد خوانش قرار دهیم، آنگاه باید برای تحقق لحظه پایان
سیاست آماده بود. خاصه در شرایطی که گفتمان مبتنی بر جنگ و حمله نظامی بار
دیگر در راس ادبیات دولتهای غربی و اسراییل قرار گرفته است.
کتاب «ایالات متحده و ایران در تقابل استراتژیک»، با عنوان فرعی «ابزارهای مقابلهای ایران در جنگ احتمالی»، میکوشد تا از طریق راهکارهای موجود استراتژی جدید جنگی را برای ایران فراهم کند.
نویسندگان این کتاب معتقدند جنگ احتمالی ایران و آمریکا، اولین نمونه واقعی از جنگهای پستمدرن خواهد بود و بر همین اساس تلاش کردهاند تا نحوه مواجهه و تقابل با این «جنگ پستمدرن» را با شیوهای متفاوت از جنگهای پیشین تحلیل کنند. اگرچه «جنگ پستمدرن» حکایت از دورانی جدید دارد، اما نویسندگان در مقدمه کتاب تضاد بنیادین میان ایران و آمریکا را همان تضاد همیشگی سنت و مدرنیته دانستهاند:
«ایران به زبان تاریخ سخن میگوید و ایالات متحده، درکی از مفهوم تاریخ ندارد. جمهوری اسلامی، ارزشهای مستتر در دل سنتها را زمینه هویتی خویش قرار داده است و ایالات متحده اساسا در فضای جهانبینی مدرن، ادامه حیات میدهد و البته که سنت و مدرنیسم زبان یکدیگر را نمیفهمند، آن چنان که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر مفهومی در ساختار سیاسی ایران که نتیجتا تحول هویتی را نیز در پی داشته است؛ «مساله» آغاز شده است.»
پایه تئوریک این کتاب برای تحلیل شرایط خصمانه میان ایران و آمریکا، مبتنی بر تئوری «سازهانگاری» (Constructivism) است که از آخرین مکاتبی است که برای تحلیل روابط بینالملل طراحی شده است.
مساله هویت از نقش محوری و اساسی در این تئوری برخوردار است. از این منظر منافع دولتها صرفا وجه مادی و عینی ندارد، بلکه نظامهای معنایی در قالب هنجارها و ساختارهای اجتماعی نقش اساسی و بیشتری در تعریف منافع دولتها دارند. از همینرو فاکتورهای فکری و هنجاری در محیط جهانی از اهمیت برخوردار میشوند.
نویسندگان این کتاب تقابل، تعارض و دشمنی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا را ماحصل تفاوت و تقابل ایدئولوژیک، هستیشناسانه، هویتی و معرفتی دانستهاند که اکنون دیگر به مسالهای «تاریخیشده» مبدل شده است.
به باور کتاب، اکنون که بیش از 125 سال از آغاز رابطه ایران و ایالات متحده میگذرد، در سطح افکار عمومی ایرانیان، خاطره کودتای 28 مرداد، دخالتهای پس از انقلاب، حمله ناکاممانده در طبس، کمکهای نظامی به مخالفان ایران، تحریم و... جایگزین خاطره خوش سالهای آغاز ارتباط و تلاش آمریکاییان در ساخت مدارس و توسعه فرهنگی ایران شده است و در آن سو، از همکاریهای یک ملت دوست، چیزی جز خاطره اشغال سفارت آمریکا و مفهومی جز محور شرارت برجای نمانده است. در کنار این، از همکاریهای استراتژیک دو دولت متحد که یکی عنوان ژاندارمری آن یک را یدک میکشید و دیگری برای حفظ و بسط لیبرالیسم در منطقهای که خطر فراگیری کمونیسم، منافع ایدئولوژیکش را تهدید میکرد، ایران را بهترین گزینه برای ایجاد سد در مقابل شوروی و دفاع از منافعش میدانست. اینها به علاوه تغییر در گفتمان سیاست خارجی ایران، پس از انقلاب اسلامی و طرح اندیشه هویتبخشی به مسلمانان جهان، اسراییلستیزی و نفی سلطهپذیری، در کنار تنشهای بهوجودآمده از صدر انقلاب میان ایران و آمریکا و عدم درک حساسیتهای انقلابی ایران، ایالات متحده را بر آن داشته است که به تقابل با هویتخواهی ایرانیان و گسترش این فرهنگ برخیزد و بنا به آنچه سازهانگاری میگوید، فرهنگ، خود میتواند عامل همکاری یا تعارض شود.
به اعتقاد نویسندگان این کتاب، هدفمند شدن تحریمها در راستای قطع ارتباط ایران با رژیمهای بینالمللی و ایزوله کردن اقتصاد ایران، از جمله قطع رابطه با سیستم مالی و پولی جهان با تحریم بانک مرکزی و سایر بانکهای ایران، رژیم تجارت بینالملل از جمله بازارهای بینالمللی و تحریم خرید نفت ایران و حتی حرکت تحریمها به سمت بریدن ایران از سیستم بینالمللی حمل و نقل، همگی تلاشهایی است در جهت اینکه در صورت حمله نظامی به ایران، عواقب اقتصادی این حمله، کمترین تاثیر را در ساختارهای اقتصادی بینالمللی داشته باشد.
حال این کتاب 18 راهکار پیشنهادی برای نیروهای نظامی و تصمیمگیران سیاسی ایران دارد که این پیشنهادات مبتنی بر مطالعات تجربیات جنگهای گذشته و تحلیل و پیشبینی احتمالات جنگ پیش رو، میتواند پیشدرآمدی بر سناریونویسی برای جنگ احتمالی باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com