مثل بمب

مثل بمب

چاره‌ای برایم باقی نمانده بود. این آخرین راه بود. باید همه این زخم زبان‌ها بد و بیراه‌ها را تحمل می‌کردم. به پدر و مادرم هم گفته بودم حق دخالت ندارند. بالاخره این ماجرا باید یک جایی تمام می‌شد وگرنه زندگی‌ام نابود می‌شد.
کد خبر: ۴۷۳۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۸

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین