شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!

سرویس فرهنگ و هنر بولتن نیوز-فرناز عبادی؛ مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» یکی از مجموعه هایی است که تا به حال مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. این مجموعه در همان ابتدا یک ایده نو به شما می آمد و حالا با گذشت چند سری از پخش ان می تون گفت که به یک عادت برای تماشا کردن نزد مخاطبان بدل شده است.

این مجموعه با شکل مناسبتی و اتفاقا در ماه مبارک رمضان آغاز به کار کرد و از آن زمان تا به حال به راه خود ادامه می دهد. در مجموعه جدیدی که برای ماه رمضان امسال تدارک دیده شده، باز هم شاهد حضور قدیمی ها به اضافه تعدای جوان تازه از راه رسیده هستیم. این مجموعه نیز مناسبتی است و مجموعه های مناسبتی باید دارای خصوصیت جذب مخاطب باشند به این دلیل که دوران نمایش اعمال محیر العقول از ارواح و دنیای باقی گذشته است. سریال های مناسبتی هم حالا دیگر باید قدرت ارتباط گرفتن با بیننده ای که در هر شبکه مشغول تماشای یک سریال است را داشته باشد.

مجموعه «شاید برای شماهم اتفاق بیفتد» نیز این بار و با سری جدید خود باز هم به سمت و سوی روایت های ساده و بی آلایش قدم برداشته است. در هر قسمت از این مجموعه با قصه ای ساده و بی تکلف از دل همین اجتماع روبرو هستیم که شاید شبیه به اتفاق های رخ داده برای خودمان باشد. پیام اصلی روایت ها در این مجموعه بر اساس یک جمله اصلی است که عنوان خود سریال است یعنی شاید برای شما هم اتفاق بیفتد. بنابراین اگر بخواهیم معنا را از ماهیت اصلی سریال جدا کنیم، یک فرم می ماند که وابسته به نگاه کارگردان است.

اگر منصفانه به قضیه تولید چنین سریال هایی نظر بیاندازیم، به این درک خواهیم رسید که نویسنده و یا کارگردان در طول زمان بندی یک قسمت به اجبار باید همه اجزاء را در کنار یکدیگر قرار دهد تا به نتیجه ای کامل دست پیدا کند. این مورد البته دلیل بر این نخواهد بود که انتهای داستان با تعجیل همراه باشد. گاهی در این داستان ها اتفاقات دور از ذهن و عجیبی رخ می دهد که به ناخودآگاه ذهن به سمتی می رود که همه چیز را نوعی شتابزدگی از سوی نویسنده می بیند. ناگاهان فردی که از راه می رسد همان پزشکی است که می تواند یکی از شخصیت ها را نجات دهد و یا ناگهان تصادفی رخ می دهد که شاید امکان رخداد آن در همان لحظه وجود ندارد. اگر این موقعیت ها کمی تلطیف می شدند و در زمان طولانی تر به مرحله تکمیل می رسیدند،شاید لحظات باورپذیر تری رقم می خورد.

این که نویسنده به سراغ ساده ترین اتفاقات در بطن همین اجتماع رفته و آنها را به نوعی بازسازی کرده قابل ستایش است اما در این میان البته گاهی اوقات قصه هایی هم دیده شده اند که به جای ساده و روان بودن شکلی سیال و بی معنا را دارا هستند. این قصه ها شاید چندان هم باورپذیر نیست و نمی تواند آن طور که باید و شاید بر روند قصه تاثیرگذار باشد. این مورد از این منظر گفته شد که گاه تطابق یک قضیه با واقعیت امر همخوانی ندارند و آنچه که باقی میماند یک پایان سرهم بندی شده است. برای این که روایت ها در یک قسمت روایت شوند، نویسنده چاره ای نداشته تا به نوعی پایان خوش را جایگزین هر اتفاق تلخ دیگری کند.

به نظر می رسد با توجه به تم دینی این سریال که همزمان با ماه رمضان تدارک دیده شده است، این مشکل اساسی که پاداش نیک بیش از جزای اعمال نادرست خود را به نمایش بگذارد، وجود داشته باشد. جذابیت هر قصه و حضور شخصیت های موثر در هر اپیزود بخش مهمی است که جریان روایت اصلی را از شبیه بودن به آثار دیگر و افتادن در دام تکرار رها می کند.در اینجا البته کمی این تکراری شدن به چشم می خورد و بیش از حد ساده بودن داستان ها جلوه گر می شود.اگر چه این مجموعه ایده ای نو در بین آثار دیگر به شمار می رفت و در ابتدای راه به خوبی دیده شد ولی توازن میان سادگی و نگهداری جذابیت تا پایان راه از عوامل دیگری است که قصه های این مجموعه از آن بازمانده اند.

مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» از جمله مجموعه هایی است که با حفظ موقعیت های ساده و البته بیان دیدگاهی تازه می تواند در ادامه راه خود تاثیرگذار باشد و به شکلی نو در کلیت مجموعه های مذهبی یا دینی دست پیدا کند.