کد خبر: ۸۹۵۴۵
تاریخ انتشار:
گفت وگو با محمودگبرلو؛ مجری جدید برنامه «هفت»:

‌تلویزیون گاهی دچارتوهم خودبرتربینی درقبال سایررسانه هامی شود

گاهی اوقات روابط عمومی یک برنامه، تعامل خوبی با روزنامه ها و مجلات برقرار کرده و به همین دلیل نسبت به یک انتقاد یا خبر پاسخگو بوده است؛ ولی به هر حال این اختلاف سال هاست میان اهالی مطبوعات و صدا و سیما وجود دارد و دلیل عمده هم این است که تلویزیون گاهی دچار یک توهم به عنوان نقش برتر در قبال سایر رسانه ها می شود. در مورد برنامه هفت هم من اطلاع دقیقی ندارم ...
بولتن نیوز: بعد از حذف فريدون جيراني از برنامه هفت، مسوولان شبکه سه اعلام کردند که از تیرماه، پس از پخش فوتبال جام ملتهاي اروپا، اين برنامه بار ديگر پخش ميشود. گزينهاي هم که به عنوان جايگزين جيراني مطرح شد محمود گبرلو بود، هرچند قطعيت اين ماجرا تا زمان پخش مجدد هفت معلوم نيست. گبرلو که علاوه بر فعاليت روزنامهنگاري در رسانههايي مانند فارس، رسالت، جوان و... رئيس انجمن منتقدان نيز بوده، معتقد است برنامههاي تلويزيونيای که در حوزه سينما ساخته ميشوند، نبايد تماشاگر را نسبت به سينما نااميد کنند و باید تکليف مخاطب با نوع برنامهای که میبیند روشن باشد. در همین زمینه ماه نامه همشهری ماه با این منتقد برجسته گفت و گویی ترتیب داده که در ادامه تقدیم می شود. 

 



چرا در تلويزيون برنامههاي چالشي در خصوص فرهنگ و بهطور خاص سينما، کمتر ساخته ميشود؟

واقعيت اين است که در حوزههاي سياسي و اجتماعي، چالشهاي مختلفي در قالب برنامههاي تلويزيوني ميبينيم اما در حوزه فرهنگ اين چالشها بسیار کمرنگ است که بيشتر در قالب يک گفتوگوي آرام و تخصصي برگزار ميشود. در مورد سينما هم بهغير از برنامه هفت که يک مقدار چالشي بود و يکي، دو برنامه تخصصي و مسابقهاي که چندان عميق و جدي نيستند، برنامه ديگري نداريم. يک دليل عمده آن ميتواند اين باشد که چون حوزه فرهنگ و سينما، حوزه بحث، گفتوگو، چالش و انديشه است، به راحتي نميتوان در مورد آن سخن گفت و حتما نياز است که متخصصان و تحليلگران جدي و حرفهاي صحبت کنند. از اين لحاظ احتمالا تهيهکنندگان و سردبيران تلويزيون دچار ضعف هستند.

يک اشکال ديگر که نه تنها در مورد تلويزيون بلکه در مورد همه رسانهها صدق میکند اين است، که بهطور جدي عملکرد فرهنگي مسوولان و سياستگذاران بازخواست نشده است. بسیاری از مديران فرهنگي در مقابل عملکرد فرهنگي خود پاسخگو نبودهاند. درحاليکه در حوزه سياسي و اجتماعي گاهي حتي يک مدير را به محاکمه ميکشانند اما در حوزه فرهنگ نه تنها افراد را محاکمه نکردهايم، حتي آنها را به بحث جدي هم نکشاندهايم؛ مثلا سالهاست در خصوص حضور بينالمللي سينماي ايران، نظرات تند و مخالفتهاي جدي وجود دارد ولي هيچوقت مديران بينالمللي سينما پاسخگو نبودهاند.

 يا هيچ رسانهاي آنها را بازخواست نکرده است که چه کردهاند. صداوسيما به عنوان نماينده مردم و رسانهای ملي، ميتواند چنين مطالبات جديای را در اين حوزه داشته باشد.

مثلا در سينما، گاهي انتقادهاي تندي نسبت به يک فيلم در جامعه وجود دارد اما اين انتقادها در يک برنامه تلويزيوني به صورت جدي به چالش کشيده نشده تا به يک نتيجه مطلوب برسد.

اين نشان ميدهد يا متوليان رسانه ملي در حوزه فرهنگ چندان عميق نيستند يا دانش ورود به اين بحثها را ندارند.

متاسفانه نهادهاي ديگر هم حرکتي نميکنند. در حال حاضر مجلس درباره مسائل اقتصادي يا اجتماعي بسیار با قدرت وارد ميشود و يک وزير را استيضاح ميکند اما در حوزه فرهنگ، نمايندگان بسيار ضعيف عمل ميکنند.

به همين دليل مسوولان فرهنگي از اين غفلت استفاده کرده و شانه از پاسخ دادن خالی میکنند. درحاليکه کميسيون فرهنگي مجلس، ميتواند سخنگوي مطالبات فرهنگي مردم باشد.


در خود صدا و سیما هم پاسخگویی وجود ندارد؛ به عنوان مثال در مورد برنامه هفت سوال های زیادی وجود داشت اما کسی در قبال خبرنگاران پاسخگو نبود؟

این قصه که کهنه شده. سال هاست که بچه های مطبوعات این درگیری را با تلویزیون دارند! چون گاهی برخی مسوولان تلویزیون خود را یک رسانه برتر می دانند و چندان هم قائل به حضور و نقش رسانه های مکتوب در جامعه نیستند. به همین دلیل خود را نسبت به رسانه های هم تراز پاسخگو نمی بیند.

البته گاهی اوقات روابط عمومی یک برنامه، تعامل خوبی با روزنامه ها و مجلات برقرار کرده و به همین دلیل نسبت به یک انتقاد یا خبر پاسخگو بوده است؛ ولی به هر حال این اختلاف سال هاست میان اهالی مطبوعات و صدا و سیما وجود دارد و دلیل عمده هم این است که تلویزیون گاهی دچار یک توهم به عنوان نقش برتر در قبال سایر رسانه ها می شود. در مورد برنامه هفت هم من اطلاع دقیقی ندارم.

 

شما گفته بوديد اگر اجراي برنامه هفت را برعهده بگيريد، رويکرد ژورناليستيتري خواهيد داشت. منظورتان از ژورناليستيتر چه بود؟

البته ما هنوز درباره هفت به تصميم قطعي نرسيدهايم اما در کل معتقدم که يک روزنامهنگار بهتر از يک سينماگري است که دغدغه توليد دارد؛ روزنامهنگار ميتواند مباحث را به چالش بکشاند و آزادانه، بدون دغدغه و وابستگي به جريانها و طيفهاي مختلف نظر خود را بيان ميکند. همکار عزيزم، فريدون جيراني سالهاي دور روزنامهنگار بود، بعد اين حوزه را رها کرد و به توليد روي آورد.

طبيعتا نميتوانست در برنامه صريح انتقاد کند و اين رويه در کل برنامه هفت مشهود بود.

البته معتقدم صدا و سيما بايد مباحث سينما را منصفانه، بيطرفانه و نه جانبدارانه به بحث بکشاند تا مخاطبان احساس کنند که رسانه ملي به عنوان نماينده مردم سخنان جدي و بهحقي را بيان ميکند.

 

فکر میکنید چطور ميتوانيم يک برنامه جذاب داشته باشيم که درعين حال به حاشيه نرود؟

برنامه حتما بايد جذاب باشد اما تکليف مخاطبان هم بايد معلوم باشد که چه نوع برنامهاي ميبينند؛ يک برنامه مشابه 90 را ميبينند يا يک برنامه سرگرمکننده مثل خنده بازار يا يک بحث مهم فرهنگي و هنري چون هفت، هيچ وقت مانند 90 نيست و بين اين دو برنامه از لحاظ انديشه، زمين تا آسمان فاصله است.

من تعجب ميکنم چرا حتي اهالي مطبوعات در حوزه سينما و منتقدان، هفت را با 90 مقايسه ميکنند و انتظار دارند همان تعداد مخاطب، مخاطبان هفت هم باشند. مباحث حاشيهاي سينما هم که هميشه جذاب است اما نبايد به حاشيههاي زرد توجه کرد. يک مثال عيني، مباحث اکران نوروزي است که وضعيت توليد در سينماي ايران را به بنبست رسانده است، بهگونهاي که سينما دچار بحران شد. طبيعتا در اينگونه مباحث انديشهاي، نميتوان سطحي عبور کرد و لازم است در اين خصوص، بحثها جديتر دنبال شود.

 

در مورد برنامه هفت، در بيانيهاي که از سوي 21 رسانه فرهنگي صادر شد، آنها گفته بودند حاضر هستند تعامل کنند اما بهنظر ميرسد تلويزيون اين مجال را نداد.

آنان در بيانيهشان نسبت به عملکرد آقاي ضرغامي معترض بودند که يک نمونهاش را در هفت ميديدند، ضمن آنکه آنها بيانيه را خطاب به آقاي ضرغامي نوشته بودند. در برنامه هفت هم نمايندگان طيفهاي مخالف که در مقابل وزارت ارشاد تجمع کرده بودند، آمدند اما اين بحثها چندان خوب مديريت نشد.

طرفيني هم که حضور پيدا کردند چندان قدرتمند نبودند تا بعد از گفتوگو به آرامش فضا کمک کنند. نبايد پس از چالشها و گفتوگوهاي مطرح شده در يک برنامه، تماشاگر احساس نااميدي نسبت به سينماي ايران داشته باشد. فکر ميکنم آن جلسه تاثير منفي داشت.

 

مهمترين نياز برنامه هفت در رويکرد جديد چيست؟

هرکسي که در آينده مسووليت برنامه هفت را به عهده ميگيرد، مناسب است که سه هدف عمده را دنبال کند؛ در درجه اول با شناخت و تحليل کامل از وضعيت سينماي ايران در قالب برنامههاي چالشي بحث و گفتوگوی ذهنها را به سمت سينماي متعالي و ارزشمند، با تکيه بر انديشههاي نويني که انقلاب اسلامي در عرصه فرهنگ به همراه آورد، هدايت و حمايت کند. در وهله بعد تکليف جايگاه سينما در ايران و در انديشه سياستمداران و قانونگذاران را مشخص کرده و برمبناي مطالبات قانوني، نيازها و خواستههاي سينماگران و مردم را مورد توجه قرار دهد و سوم اينکه از تفرقه و اختلاف پرهيز کرده و به دور از باندبازي، حب و بغض، منصفانه و عادلانه سخن بگويد تا روح اميد و تعهد در ميان اهالي سينما ايجاد شود و شاهد آثاري درخشان و متعالي باشيم.


همشهری ماه ـ سحر آزاد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین