کد خبر: ۸۹۴۴۰
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار:
ثابتی بهایی: برای تشکیل انجمنهای ضد بهایی گری [انجمن حجتیه] ممنوعیتی در بین نیست!

نظر ساواک در خصوص انجمن حجتیه

کی از صفات مؤمنین از نظر اسلام آن است که "أشدّاءُ علی الکفّار" بوده و دشمن باید همواره نسبت به آنان رعب و وحشت داشته باشد. مصادیق بارز این رعب را ...
به گزارش بولتن نیوز،  گروه تاریخ رجانیوز: یکی از صفات مؤمنین از نظر اسلام آن است که "أشدّاءُ علی الکفّار" بوده و دشمن باید همواره نسبت به آنان رعب و وحشت داشته باشد. مصادیق بارز این رعب را میتوان در اسناد ساواک بسیاری از مبارزین و انقلابیون مشاهده نمود که چگونه عناصر رژیم شاه نسبت به کوچکترین فعّالیّت های آنان احساس خطر نموده و آنان را کنترل می کردند. مرحوم آیت الله طالقانی(رحمة الله علیه) یکی از مجاهدین مخلصی بود که مبارزات طولانی مدّتش زبانزد بود و عوامل رژیم شاه حتی در زندان از ایشان حساب می بردند. خاطره ی زیر به نقل از آقای سیّد محمّد مهدی جعفری است که قبل از 15 خرداد 42 به همراه آیت الله طالقانی دستگیر شد و با هم محاکمه شدند و نشان از صلابت آن بازوی توانای اسلام دارد:
«فکر می کنم [دادگاه] حدود 32 جلسه طول کشید. 15 یا 16 دی 1342 بود. شبی بعد ازساعت نُه بود. ... چون حکم دادگاه نظامی بود ما را همان شبانه بردند عشرت آباد برای استماع رأی دادگاه. مخصوصاً حکم را شب اعلام کردند که جمعیت نیاید و کسی نباشد که احیاناً شلوغ کند. ... دادگاه تشکیل شد و حکم را قرائت کردند.[آیت الله طالقانی به 10 سال زندان محکوم شدند]. ... حکم را که اعلام کردند می خواستند دادگاه را تعطیل کنند، اما آیت الله طالقانی که تا این لحظه سکوت کرده بود به رؤسای دادگاه اشاره کرد و با لحنی آمرانه و محکم گفت: "بایستید!" همه خبردار ایستادند. اعم از ما و نظامیان و تماشاچی ها. بعد، در آن دل شب این آیات را از سوره ی والفجر قرائت کردند:
 
بسم الله الرحمن الرحیم. والفَجر. و لَیالٍ عَشر. والشَّفعِ و الوَتر. والَیلِ اِذا یَسر. هَل فی ذلک قَسَمٌ لِذی حِجر. اَلَم تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعاد. اِرَمَ ذاتِ العِماد. التی لَم یُخلَق مِثلُها فی البِلاد. وَ ثمودُ الذین جابوا الصَّخرَ بِالواد. وَ فِرعونَ ذِی الاَوتاد. الذینَ طَغَوا فِی البِلاد. فَاَکثَروا فیها الفَساد. فَصَبَّ علیهم رَبُّکَ سَوطَ عذاب. اِنَّ رَبَکَ لَبِالمِرصاد.[یعنی: به نام خداوند بخشنده ی مهربان. سوگند به سپیده دم. و به شب های ده گانه. و به زوج و فرد. و به شب، هنگامی که به طرف صبح سِیر می کند. آیا در این امور سوگندی برای صاحب خرد هست؟(آری برای کسی که از شرافت و اسرار این امور آگاه باشد سوگند هست). آیا با چشم دل ندیدی و ندانستی که پروردگار تو با قوم عاد چگونه رفتار کرد؟ با اهالی اِرَم که دارای قصرهای مرتفع، و ستون های برافراشته و انسان های بلند قامت بودند. شهری که مانندش در میان شهرها (به دست بشر) آفریده نشده بود. و با ثمود، آنها که صخره ها را در آن وادی می بریدند و ساختمان می ساختند. و با فرعون دارای سپاهیان نیرومند، یا دارای میخ ها(یی که برای خیمه ها و برای شکنجه ی محکومان آماده کرده بود.) همان ها که در شهرها طغیان کردند. و در آنها فساد بسیاری به راه انداختند. پس پروردگارت بر سر آنها تازیانه ی عذاب های گوناگون فرو ریخت. حقاً که پروردگار تو در کمین گاه است.]
 
بعد از خواندن این آیات، [آیت الله طالقانی] گفتند: "حالا بروید به اربابانتان بگویید که شما محکوم هستید نه ما". سرتیپ زمانی، رئیس دادگاه، با خجالت سرش را زیر انداخت و از دادگاه بیرون رفت. جالب آنکه سرتیپ مهدی احترامی، که عضو دادگاه بود و مشهور بود که جلاد 15 خرداد است و خودش سوار جیپ ارتشی بوده و با مسلسل مردم را درو می کرده است، پس از [قرآن] خواندن آیت الله طالقانی، در خروجی دادگاه را گم کرد! چنان رعب و وحشتی آنان را گرفته بود که پرده ای را که پشت سرشان بود، پس زدند و خیال کردند در خروجی آنجاست! خلاصه با دستپاچگی از دادگاه بیرون رفتند، یا بهتر است بگویم فرار کردند.»[1]
 
در طول تاریخ نهضت حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) همانگونه که چنین مجاهدین راستینی حضور داشتند، متأسفانه افراد و گروه هایی نیز بودند که برای رژیم منحوس پهلوی نه تنها رعب آفرین نبودند، بلکه گاهی مفید نیز واقع می شدند. شیخ محمود حلبی و گروه تحت امرش مصداق دسته ی دوّم هستند. چرا که آنگونه که شایسته ی یک تشکیلات گسترده ی اسلامی همچون انجمن حجتیّه بود، هیچگاه برای رژیم شاه خطرآفرین نشدند. اسنادی اثبات کننده ی این ادّعاست که فعالیّت های ضدّبهائیّت انجمن حجتیّه به گونه ای نبوده که رژیم پهلوی نسبت به آنان خوفی داشته و احساس خطری بکند. یکی از این اسناد به دست خط پرویز ثابتی(مدیر کلّ اداره سوّم و رئیس امنیّت داخلی ساواک) است که آن را در تیرماه سال1357 نوشته است. در این سند آمده است:« برای تشکیل انجمن های ضد بهائی گری ممنوعیتی در بین نیست اما از آنجا که سوابق نشان می دهد در چنین انجمن هایی عناصر منحرف و به ویژه اعضاء گروه تروریست به اصطلاح مجاهدین خلق در گذشته نفوذهایی نموده و سبب انحراف بعضی از شرکت کنندگان  در انجمن های مذکور شده اند مراقبت های دقیق و کسب از کیفیت انجمن های مورد بحث ضروری ضمن تماس با سازمان های انتظامی منطقه از ایجاد موانع غیرمعقول جلوگیری و مراقبت های همه جانبه معمول و نتیجه اعلام [شود].»[2]
 
 
قبل از پرداختن به نکات این سند لازم است تا بیان شود که منظور از عبارت" تشکیل انجمن های ضد بهائی گری" چیست؟ دو احتمال در پاسخ به این سئوال وجود دارد. احتمال اوّل آن است که منظور ثابتی همان تشکیل جلسات انجمن حجتیه باشد. و احتمال دوم آن که منظور وی افرادی باشد که می خواهند جهت مبارزه با بهائیّت انجمن تشکیل دهند. امّا گزینه ی اوّل صحیح به نظر می رسد، چرا که این گروه از دیرباز به انجمن ضدّبهائیّت معروف بودند. از طرفی ثابتی در اسناد دیگری نیز از انجمن حجتیّه با عناوینی همچون"انجمن مبارزه با بهائیّت" یاد کرده است. از سوی دیگر نیز در آن مقطع زمانی که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود، اکثریّت قریب به اتفاق متدیّنینی که دغدغه ی مبارزه داشتند، به مبارزه با رژیم شاه روی آورده بودند. حتی ریزش اعضای انجمن حجتیّه نیز به بیشترین حدّ خود رسیده بود چرا که در حالی که شعار"مرگ برشاه" کشور را فرا گرفته بود، از جانب سران این انجمن، موضعی در برابر شاه گرفته نمی شد. از این جهت بسیار بعید به نظر می رسد که در آن زمان غیر از انجمنی ها و همفکرانشان، افراد دیگری درصدد تشکیل انجمن برای مبارزه با بهائیّت بوده باشند، چرا که همه ی هدف سرنگونی رژیم پهلوی شده بود که طبیعتاً سقوط بهائیّت را نیز درپی داشت. دلیل دیگر این که در آن زمان انجمن حجتیّه به قویترین و با سابقه ترین تشکّل مبارزه با بهائیّت معروف بود و کسانی که چنین انگیزه ای داشتند، به جای این که بخواهند انجمن دیگری تشکیل دهند اغلب خود عضو این گروه می شدند. درضمن انجمن حجتیه نیز به دلیل آن که خود را متخصّص در مبارزه با بهائیّت می دانست، معتقد بود کلیّه کسانی که چنین هدفی دارند باید از طریق انجمن حجتیّه اقدام نمایند. لذا با توجّه به دلایل مذکور بسیار بعید است که منظور ثابتی احتمال دوم باشد. برفرض هم که چنین باشد، وی به دلیل تجربه ی مفیدی که از انجمن حجتیّه دارد چنین دستوری داده است، چرا که می گوید"از آنجا که سوابق نشان می دهد". وامّا چند نکته:
 
1- تاریخ این سند مربوط به هفت ماه قبل از پیروزی انقلاب می شود. یعنی در زمانی که نهضت در حال اوج گرفتن است و قیام های چهلمی یکی پس از دیگری آغاز می شود، ساواک همچنان از جانب انجمن حجتیّه احساس خطر ننموده است. این مسئله که از عملکرد منفی انجمن در آن شرایط حکایت می کند، ادّعای سران انجمن را مبنی بر همگامی با نهضت، به کلّی زیرسئوال می برد. برخی همچون آیت الله طالقانی در آغاز نهضت و در اوج خفقان و پس از شنیدن محکوم شدن به 10 سال حبس، چنان می خروشند و برخی دیگر نیز تا آخرین ماه های عمر رژیم منحوس پهلوی، همچنان ساکت و بلکه برای طول عمرش مفیدند.
 
2-جالب آن که ثابتی که خود یک بهایی است، چنین دستوری داده است. سیاست "عدم دخالت در سیاست" انجمنی ها، آنقدر برای عوامل رژیم مفید بوده است که ثابتی بهایی، نگران انحراف اعضای انجمن شده و می نویسد:«از آنجا که سوابق نشان می دهد در چنین انجمن هایی عناصر منحرف و به ویژه اعضاء گروه تروریست به اصطلاح مجاهدین خلق در گذشته نفوذهایی نموده و سبب انحراف بعضی از شرکت کنندگان  در انجمن های مذکور شده اند.» و حتی در راستای ادامه فعالیّت انجمن، دستور جلوگیری از"ایجاد موانع غیر معقول" را صادر می کند. آیا باز هم نمی توان مدّعی شد که انجمن حجتیّه تبدیل به ابزاری برای ساواک شده بود؟
 
3-همانگونه که ثابتی به درستی اشاره می کند، مبارزین و انقلابیون، از جانب گروه های مختلف در انجمن حجتیّه نفوذ می کردند. این عمل حداقل دو هدف را به دنبال داشت:1- جذب اعضای انجمن و سوق دادن آنها به سمت مبارزه.2- پوششی برای فریب ساواک، چرا که ساواک نسبت به اعضای انجمن حجتیه سختگیری چندانی نمی کرد.
 
پانوشتها: 
[1] - همگام با آزادی، نشر صیفه خرد، جلد اول، صفحات156 و 157
 
[2] - روزشمار استان مازندران(انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک)، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ دوم زمستان 90، ج1،ص341

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۴
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
1
6
اگر برای ساواک مهم نبوده و خیالشان راحت بوده، چرا ثابتی دستور می دهد " مراقبت های دقیق و کسب از کیفیت انجمن های مورد بحث ضروری ضمن تماس با سازمان های انتظامی منطقه از ایجاد موانع غیرمعقول جلوگیری و مراقبت های همه جانبه معمول و نتیجه اعلام "
در ضمن اسناد متعدد دیگری وجود دارد که نشان می دهد ساواک به شدت نسبت به این موضوع حساس بوده است. در سندی ثابتی دستور مراقبت وِِیژه، شناسائی و نفوذ کامل در جلسات و دستگیری عاملین به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی مملکت را صادر می‌کند.
برای دیدن این سند و چند سند دیگر به وبلاگ asnad-anjoman.blogfa.com مراجعه کنید.
با تشکر
شمس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
1
4
با سلام،
برادر عزیز جناب آقای محمد
اگر متن سند را دقیقتر مطالعه فرمائید دلایل نگرانی های اصلی مقام ارشد اطلاعاتی را کاملا متوجه می شوید :
" برای تشکیل انجمن های ضد بهائی گری ممنوعیتی در بین نیست اما از آنجا که سوابق نشان می دهد در چنین انجمن هایی عناصر منحرف و به ویژه اعضاء گروه تروریست به اصطلاح مجاهدین خلق در گذشته نفوذهایی نموده و سبب انحراف بعضی از شرکت کنندگان در انجمن های مذکور شده اند مراقبت های دقیق و کسب از کیفیت انجمن های مورد بحث ضروری ضمن تماس با سازمان های انتظامی منطقه از ایجاد موانع غیرمعقول جلوگیری و مراقبت های همه جانبه معمول و نتیجه اعلام [شود].»
اما اینکه چرا در آن مقطع یعنی در سال 1357 با این عجله و با این ادبیات و دستخط با تداوم فعالیت های انجمن با ملاحظات مندرج موافقت شده است را میتوان به این صورت تبیین کرد که:
در همان اوان سال 56 بصورت ضعیف و در ادامه آن در سال 57 بصورت بسیار قوی، نظریه پردازان رژیم "شاهنشاهی" به این نتیجه رسیده بودند که ایجاد حزب "رستاخیز" بعنوان تنها حزب "فراگیر دولتی و خودساخته" در کشور یک اشتباه استراتژیک بوده است و ضرورت دارد که به برخی عناصر بمثابه اپوزسیون تحت کنترل اجازه فعالیت داده شود تا آلترناتیوی در مقابل اپوزسیون واقعی کشور "نهضت توفنده انقلاب" مطرح گردند.
با توجه به اینکه اعضای انجمن حجتیه با نام دین و دفاع از ارزش ها فعالیت میکردند و دشمن اصلی را نه رژیم ستم پیشه بلکه صرفا افراد و عناصر بهایی ترویج و معرفی میکردند بر همین اساس صدور مجوز برای گسترش فعالیت های آن انجمن و اینکه این فعالیت ها در کل مورد تائید سیستم امنیتی و پلیس سیاسی کشور میباشد مطمح نظر بوده است تا بهر ترتیب بخشی از پتانسیل نیرو های انقلاب را بخود مشغول سازد.
شایان ذکر است که رژیم در همان دو سال آخرش هم بعینه این نتیجه گیری را داشت که حتی وجود تعدادی معدود از نمایندگان بعنوان نماینده مخالف دولت (نه رژیم شاهنشاهی) در مجلس، چقدر در حفظ نظام (شاهنشاهی) و در خارج کردن آن نظام از تیر رس اصلی انقلاب میتوانست موفق باشد ولی غافل از این بود که مبادرت به انجام چنین اقدامی " صدای انقلاب " بسیار دیر هنگام صورت پذیرفت .
اصطلاح "صدای انقلاب تان را شنیدم " جمله ای بود که شاه در روزهای پایانی دوران عمر رژیم منفور سلطنتی خود بکار برد.
نرگس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
3
3
ای بابا حالا فکر کردین بعد از انقلاب انجمن حجتیه خیلی مفید بودند که قبل از انقلاب بخواهند مفید باشند
hamid
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
0
3
بسیاری از سازمانها و تشکلات دینی در دوران حکومت پهلوی مشی و سیاست فرهنگی داشتند و علاقه و تمایلی و یا توان و تشکیلات مناسبی برای مبارزات مسلحانه و یا تند علیه حکومت شاه را نداشتند و شاید استدلال آنها این بود که ابتدا بایستی با سازندگی فرهنگی و تربیت افراد متدین در جامعه آمادگی فرهنگی ایجاد نمایند و مانع از گسترش فساد و بی دینی شوند تا جامعه آماده پذیرش هرگونه تحول سیاسی و اجتماعی و پذیرش حکومت دینی گردد . بعضی از این تشکلات و انجمنها هم نگران تبلیغات فرقه و گروهکهای باطل و الحادی بودند و وجهه همت خود را مصروف پاسخگوئی به شبهات و تبلیغات آنها قرار داده و این کار را یک نوع ادای واجب " امر به معروف و نهی از منکر " میدانستند و قطعا این فعالیتها مورد تایید جامعه روحانیت نیز قرار داشت . طبیعی است که این انجمنها و تشکلهای دینی مجبور بودند طبق قوانین و مقررات جاری در مملکت ؛ نام و عنوان و اساسنامه و هیات موسس خود را در سازمانهای ذیربط دولتی ثبت کرده و تاییده و اجازه فعالیت بگیرند و این روند حتی در مورد هیاتهای خود جوش و کاملا مردمی و مذهبی و سینه زنی هم ساری و جاری بوده است اگرچه بسیاری از این تشکلها هیچگونه موافقت و حمایتی از حکومت شاه هم نداشتند.
نرگس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
0
2
ای بابا حالا فکر کردین بعد از انقلاب انجمن حجتیه خیلی مفید بودند که قبل از انقلاب بخواهند مفید باشند
علی زاده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۹
0
2
در دوران حکومت پهلوی بسیاری از سازمانها و تشکیلات مذهبی و حتی افراد انقلابی مبادرت به تاسیس گروهها و سامانهای مختلف بر اساس مقررات تاسیس شرکت و سازمان و...نموده بودند و طبق همان قوانین زمان شاه که منبعث از قوانین مدنی بود مشغول فعالیت بودند و اگر هم با مانع قانونی روبرو می شدند همان قوانین ازشان دفاع میکرد.بسیاری از روحانیون عالیقدر هم به مدد همین قوانین در فروپاشی حکومت شاه موفق بودند.
مرحوم شهید بهشتی و شهید باهنر نویسندگان کتاب دینی دبیرستانهای زمان شاه بودند که اول این کتابها با عکس شاه و خاندان سللطنتی تزیین میشد . همین بزرگواران اگر با مانعی در تهیه و چاپ کتاب روبرو می شدند حتما همان قوانین شاه و ساواک از آنها حمایت میکرد . پس منطقی است نتیجه گیری کنیم آن بزرگواران نعوذبالله مزدور ساواک و شاه بوده اند . در برسیهای تاریخی ظرف زمانی همان دوره را ملاک نتیجه گیری و استدلال قرار دهیم .
سين قاف
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
0
0
سلام
با نظري از امام در مورد انجمن حجتيه فردا منتظرتون هستم.
نظر فراموش نشه.
www.eghlimeghalam.mihanblog.com
معلم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
1
0
تورا به خدا و امام زمان اینقدر حجتیه حجتیه نکنید . ای بابا یک انجمن مرده در سی سال پیش را هی نبش قبر میکنید که چه شود ؟؟؟
اصلا بهتر است بروید مرحوم حلبی و دهها انجمنی را از قبرها بیرون آورید ودر دادگاه محاکمه کنید تا راحت شوید !!!!!!!!!!!!!
اینها پاسخگوی صدها مشکل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مردم ما نیست . چرا چشمتان را باز نمیکنید ؟؟؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین