کد خبر: ۸۸۵۸۹
تعداد نظرات: ۳۰ نظر
تاریخ انتشار:
روش مواجه با دکتر شریعتی

شریعتی؛ نه معبود است و نه ملعون

شريعتي هم مانند خیلی از اندیشمندان، دارای دوران تطور و تحول است. دورانی که در آن، بین شریعتی "اسلام‌شناسی"، با شریعتی "امت و امامت" تفاوت وجود دارد (این دو مجموعه، در فاصله‌ی زمانی کمی از هم نوشته شده) چه برسد بین شریعتی "تاریخ ادیان" با شریعتی "پیروان علی و رنج‌های‌شان"...

بولتن نيوز- سیدمجتبی نعیمی: خدا حفظش کند؛ استادی داشتیم که دست‌مان را گرفت و به ما، روش راه رفتن آموخت. می‌گفت: «وقتی می‌خواهید کتاب یا مقاله‌ای بخوانید، اسم نویسنده را با چیزی محو کنید تا در دام نام او نیفتید.» به خصوص در مورد نویسنده‌های معروف، این توصیه را تأکید می‌کرد. چون معتقد بود در فضای جامعه، آنچنان بعضی را به عرش اعلا برده و دیگرانی را به حضیض ذلت کشانده‌اند که این خضوع و رفوع ساختگی، باعث می‌شود تا نسبت به "آنچه نوشته یا گفته" دچار "پیش‌داوری" شویم.

به احتمال زیاد برای شما هم اتفاق افتاده است. مقاله‌ای را جلوی چشم گذاشته و مشغول خواندن هستید. اما چون شنیده‌اید که صاحب اثر دارای فلان جهت‌گیری فکری یا سیاسی است، آنچنان دشمنانه مطلبش را می‌خوانید که حتی به آیه‌ی نوشته شده‌اش نیز شک می‌کنید که نکند چیزی را حذف کرده باشد. و بالعکس، شنیده‌اید که بهمان سخنران، همان مرادی‌ست که باید دنبالش بود. وقتی پای حرفش می‌نشینید، کاری ندارید که چه می‌گوید، فقط قرار است که بپذیرید. و چه ظلمی از این بالاتر برای یک صاحب اثر، که اثرش بدون بررسی، تأیید یا تکذیب شود.

متأسفانه خیلی از بزرگان ما، در زندان تعصبی که ما خودمان برای آنها ساخته‌ایم محصورند و هیچ کس هم جز ما نمی‌تواند ایشان را از این "بدترین زندان‌ها" رها سازد. گویی شریعتی هم یکی از زندانیان "جرس تعصب" است. و از قضا، او یکی از بدترین زندانیان این زندان است. زیرا آنچنان در فضای جامعه نسبت به وی موضع‌گیری وجود دارد که تنها آزاده‌های حقیقی می‌توانند او را نه معبود خویش سازند و نه ملعون‌ترین ملعونان تاریخ.

عده‌ای که شریعتی را بت کرده‌اند، چشم بر همه‌ی نقدهایی که بر آثار این متفکر وارد است بسته‌اند. این‌ها که یا مجذوب شور شریعتی شده‌اند و یا او را پیراهن عثمان نیت‌های سیاسی‌شان کرده‌اند، شریعتی را در حد پیغمبری جدید بالا برده و هرگونه انتقاد وارد شده بر آثار وی را مساوی نفهمی گوینده‌‌ی نقد می‌دانند که اگر اینگونه باشد، خودِ شریعتی، نفهم‌ترین آدم‌هاست چون منتقدترین افراد به آثارش، خودش بود. و البته چنین افرادی، بی‌ارتباط‌ترین آدم‌ها با آثار و افکار او هستند چون مگر همین شریعتی نبود که در کتاب "توتم پرستی" این مقوله را از دوران اساطیری بیرون آورد و مصادیق امروزیش را همین چیزهایی عنوان کرد که در این عصر، مبتلابه حضرات روشن‌فکر است.

اما همان‌طور که سکه دو رو دارد، افراط هم روی دیگری دارد که تفریط است. چه باید گفت به آنهایی که از امام و رهبری خودشان را انقلابی‌تر تصور کرده و سعی می‌کنند با تخریب شریعتی، به اندازه‌ی او بزرگ شوند. کسانی که حتی مانع خواندن کتاب‌های او می‌شوند تا من و هزاران مثل من که از نسل سوم انقلابیم، اصلاً ندانیم که علت این همه تنفر از او چیست. آدم‌هایی که شاید به زور، چند جلد باریک آثار شهید مطهری را هم نخوانده باشند، حتی از این استاد فرازنه الگو نگرفتند که چنین انتقادهایی را نه باید در بوق و کرنا کرد و نه به بهانه‌ی یک دستمال، شهری را به آتش کشید.

در هر صورت، آثار شریعتی تحت تأثیر سوء نظرات به شخصیت وی قرار گرفته و همه‌ی این‌ها باعث شده تا او، چیزی نباشد که خیلی از ما تصور می‌کنیم. کمتر دیده شده است که کسی بدون پیش‌داوری، سراغ مثلاً "ابوذر" ایشان رفته باشد و نتیجه اینکه یا شریعتی نماد اندیشه‌های چپ و استخراج چنین دیدگاه‌هایی از دل تاریخ اسلام می‌شود و یا به مفسری مبدل می‌گردد که قصد دارد تاریخ اسلام را به منجلاب مدرنیته ببرد.




اما برای آنهایی که دغدغه‌ای جز کشف حقیقت ندارند لازم است تا همه‌ی حرف‌ها و نوشته‌هایی که تا امروز "درباره‌ی او" و نه "توسط او" شنیده یا خوانده‌اند را دور ریخته و دوباره، خودشان سعی کنند تا حقیقت شریعتی را کشف کنند. حقیقتی بدون حب و بغض که تنها به خواندن چند صفحه از چند کتاب او محدود نشده و برای شناخت شریعتی، همه‌ی آثار ایشان را بررسی می‌کند.

زیرا این متفکر هم مانند خیلی از اندیشمندان، دارای دوران تطور و تحول است. دورانی که در آن، بین شریعتی "اسلام‌شناسی"، با شریعتی "امت و امامت" تفاوت وجود دارد (این دو مجموعه، در فاصله‌ی زمانی کمی از هم نوشته شده) چه برسد بین شریعتی "تاریخ ادیان" با شریعتی "پیروان علی و رنج‌های‌شان".

و چه بسا روشن‌فکرانی که جذب شریعتیِ "تاریخ اسلام" شدند، اما با دیدن "امت و امامت" او، وی را نیز همچون جلال، ننگی برای روشن‌فکری قلمداد کردند و چه بسا متدیّنانی که از نظرات وی در مورد تشیع سنتی دل آزرده شده اما شور انقلابی فرزاند‌شان را در انتظار مهدی موعود، متأثر از "انتظار، فلسفه‌ی اعتراض" وی دیدند. در نتیجه می‌توان گفت در آثار این متفکر شهید، هم نکات قابل پیروی وجود دارد و هم موضوعاتی که لازم است منتقدانه به سراغ‌شان رفت تا فهمید که چرا شریعتی می‌گفت باید برخی از آثارش بازبینی شود.

برای مثال، وقتی قرار است نظر دکتر شریعتی را در مورد روحانیت بدانیم، (موضوعی که بیشترین چالش را برای او ایجاد کرد) اگر صرفاً به دیدگاه اشتباه وی در مورد آیت‌الله میلانی اکتفا کنیم و یا به این نتیجه برسیم که شریعتی با روحانیت بد بود چون به اشتباه، حلیه المتقین علامه مجلسی را مسخره می‌کرد، کاملاً به اشتباه رفته‌ایم. چون این، همه‌ی شریعتی نیست. شریعتی‌ای که بعد از مدتی تغییر کرده و نظر دیگری در مورد این نهاد حیاتی پیدا می‌کند. هر چند همچنان با کسانی که لباس روحانیت را ملعبه‌ی دست خود کرده‌ و اسلام را با خرافات به خورد مردم دادند مخالف بود و مگر حضرت امام (ره) با این "آخوندهای بی‌سواد" (عین عبارت امام در مورد چنین روحانیونی) درگیر نبود و بیشترین ضربه را از این‌ها نخورد.

وقتی دیدگاه شریعتی در مورد روحانیت تغییر می‌کند، در چند جای مختلف می‌گوید:

«این را می‌خواهم ادعا کنم و ده‌ها قرینه و نمونه‌ی عینی بر اثبات آن دارم که ازمیان نویسندگان و سخنرانان وحتی علما و فضلای اسلامی معاصر، هیچکس- البته درحد امکانات و نوع کار و کاراکترخودش - به اندازه‌ی من افتخار دفاع جدی و موثر عملی و فکری از این جامعه‌‌ی گرانقدری که امید بزرگ و سرمایه عزیز ما است، نداشته‌است. دلیل: ۱- درکتاب «انتظار» طلبه را به نقل از «ونسان مونتی»، "پرولتر فکری" خوانده‌ام. این مجاهدان پاکباز راه علم و ایمان که با پولی که از مخارج یک مرغ آمریکایی است، جوانی را فدای آموزش دین می‌کنند و در زمانی که هر دانشجویی، رشته‌ی تحصیلی‌اش را براساس درآمد آینده‌اش انتخاب می‌کند، وی رشته‌ای را برگزیده‌ است که دوران طلبگی‌اش اینچنین به زهدی باور نکردنی می‌گذرد. ۲- دریک کنفرانس عمومی دانشجوئی درحسینیه‌ی ارشاد خطاب به دانشجویان گفتم که من، برای آینده‌ی این نهضت فکری، برای بیداری مردم و احیای روح حقیقی اسلام و برانگیختن روح معترض و عدالتخواه شیعه‌ی علوی و رستگاری جامعه، به طلاب بیشتر از شما امید بسته‌ام» (اجتهاد و نظریه‌ی انقلاب دائمی، دکتر علی شریعتی، نشر نذیر چاپ اول، صفحه۲۹-۳۱، ۱۳۵۷)

همچنین شریعتی در کتاب اجتهاد و نظریه‌ی انقلاب دائمی درمقایسه‌ای بین روشنفکر و روحانی نکته‌ای را متذکر می‌شود که چه بسیار روشنفکرانی که به مملکت خویش خیانت کرده‌اند و زیر قراردادهای استعماری را امضا کرده‌اند ولی هیچ جا نمی‌توان حتی یک امضای عالم روحانی را درچنین قراردادهای خائنانه‌ای دید. علاوه برآن درمقایسه‌ای بین سیستم حوزه و دانشگاه به دلایل بسیار زیادی همچون اقامت محصل، انتخاب درس، بورسیه‌ی تحصیلی حوزه و ... روش کار حوزه را بسیار مترقی‌تر نسبت به دانشگاه بیان می‌کند.

مثال فوق تنها نمونه‌ای بود برای نشان دادن اینکه شریعتی هم بسان غالب اندیشمندان، دوران تحولی داشته و درک کامل شریعتی، مرهون خواندن همه‌ی آثار اوست و انتخاب گزینشی از این آثار و یا دچار تعصب شدن پیرامون او، نتیجه‌ای جز کج فهمی ندارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۹
ّّّّّّّّمرتضي ام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
3
3
http://85ohm.ir/thread3939.html

﴿مرتضي.ام﴾
پاسخ ها
م سادات موسوی
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
از معرفی درست وبجا و زحمت دلسوزانه تان متشکرم.

به آدرس مراجعه کردم خواندنی و قابل تأمل بود.
سهیلا *
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
متاسفانه صفحه مورد نظر برای بنده قابل مشاهده نیست .
محمود
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
منهم نتونستم این صفحه را ببینم.
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
ضمن تشكر از لطف هميشگي سركار خانم سادات موسوي به اين حقير، خدمت دو دوست ديگرمان عرض كنم كه متاسفانه اين سايت براي سوني بار توسط وهابي‌ها هك شده بود كه الان مشكل آن برطرف شده است. لطفا مجددا مراجعه فرماييد. بنده همين الان بررسي كردم و صفحه مربوطه باز شد. البته شرور آنها ضعيف است و كمي كند بالا مي‌ايد.
سهیلا *
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
از لطفتون ممنونم برادر مرتضی . مطلب بسیار جالبی بود . از آنجا که در شنیده هام نسبت به دکتر شریعتی تناقضاتی وجود داشت فکر میکنم این مطلب خیلی خوب تونست حداقل برای بنده روشنگری کنه . سپاس از شما .

من در این سایت عضو شدم اما گویا فعالیت چندانی ندارند کاربرها ، درسته ؟
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
بله خواهرم حق با شماست. با وجود مطالب مفيد فراواني كه اين سايت دارد، ولي متاسفانه عمده فعاليت آن بر دوش چند نفر بيش نيست و مابقي صرفا مصرف كننده‌اند!

جالب‌تر اينكه با وجود اين ركود ظاهري، سايت مذكور تا كنون ٣ بار توسط وهابي‌ها هك شده است!!!

اين دو لينك را نيز قبلا از همين سايت معرفي كرده‌ام، ولي يادآوري مجدد آن خالي از لطف نيست:

http://85ohm.ir/thread3769.html
http://85ohm.ir/thread3728.html
سهیلا *
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
مجددا" تشکر میکنم .
ناشناس
|
SWITZERLAND
|
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
1
2
سر آن پرولتر دینی که شریعتی از آن یاد میکند همان آمد که سر پرولتر کارگری مارکسیستها در دوره استقرار نظام
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
5
4
سلام
ضمن تبریک سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص) به برادران بولتن


در این که هرکس سیر تاریخی و تحول درونی دارد شکی نیست، اما بر مطالب شما اما هایی متصور است که گویا خواسته!!! یا شاید هم ناخواسته نادیده گرفته اید

اول اینکه برخلاف عشاق شریعتی که این فرد را تا مقام الوهیت ارتقاء داده اند ، کمتر دیده شده کسی برای بزرگ شدن تخریب شریعتی و یا شریعتی هارا پیشه کند (لطفا درباره ی بنده در ذهن پیش فرض نسازید)

باید در ابتدا این نکته را تعریف کنیم که شریعتی چه بوده؟ عالم اسلامی؟ فیلسوف؟ دانشمند علوم اجتماعی؟
در کدام وادی باید ایشان را دید و سنجید؟

اگر قرار است ایشون رو در ابعاد اسلامی مورد بررسی قرار بدیم ، سوال اینجاست این چه اسلامی است که نماز ندارد؟؟؟ این چه نویسنده ی کتاب فاطمه فاطمه ای است که اهل بیتش حجاب ندارند؟؟
این کدام نسخه دین است که ما با آن آشنایی نداریم؟؟

بعد درباره تغییر ایشان ، که میفرمایید صحیح ، اما کسی که سخنانش در این سطح بازخورد دارد ، در صورت تغییر و توجه به اشتباهات خویشتن نباید آن را بنوعی گسترش بدهد که باعث رفع اشتباه و اصلاح بشود؟ یا این تغییر باعث شد ایشون به اهل بیت بگن محجبه باشید؟ یا این تغییرات فقط توسط دوستدارانی که نمیخواهند انحراف ایشون رو بپذیرند بوجود آمده؟

اما آدرس غلطی که میدهید و خلط مبحثی که میکنید هم در نوع خود جذاب و زیباست ، هیچکس تکرار میکنم هیچکس درصدد دفاع صرف از روحانیت نیست ، مگر نه اینکه امروز جایگاه راس فتنه را یک روحانی می بینیم؟ یا بنده ی فعال آن را یک مجمع روحانی؟ پس با عاریت گرفتن از کلام امام و خلط مبحث نتایج خودتان را برداشت نکنید... تمام هم و غم ما اسلام است و اسلام است که همه ی ما باید خود را در راه آن فدا کنیم
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
ادامه:

اما اینکه ایشون رو متفکر شهید!!!! قلمداد کردید استفتاء از علما شده بود برای استفاده از کلمه ی شهید برای ایشون که همگی با بکار بردن لفظ شهید برای ایشون مخالف بودند
چطور شده که شمایی که خودتون رو تابع ولایت میدونید ، از ایشون بعنان شهید یاد میکنید درحالی که حضرت امام (ره) از بکار بردن کلمه ی مرحوم هم درباره ی ایشون ابا داشت (الحمدلله زنده مونیدم معنی ولایتمداری رو هم فهمیدیم) الحمدلله شاهدین داستان همچنان زنده هستند
مدیر پایگاه امام خامنه ای:
به نظر من شریعتی بر خلاف آنچه که همگان تصور می کنند ، یک چهره همچنان مظلوم است و این به دلیل طرفداران و مخالفان اوست. یعنی از شگفتی های زمان و شاید از شگفتی های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده اند تا این انسان دردمند و پر شور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی در حق اوست.

مخالفان او به اشتباهات دکتر شریعتی تمسک می کنند و این موجب می شود که نقاط مثبتی که در او بود را نبینند بی گمان شریعتی اشتباهاتی داشت و من هرگز ادعا نمی کنم که این اشتباهات کوچک بود. اما ادعا می کنم که در کنار آنچه که ما می توانیم اشتباهات شریعتی نام بگذاریم، چهره شریعتی از برجستگی ها و زیبائیها هم برخوردار بود. پس ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او برجستگی های او را نبینیم. من فراموش نمی کنم که در اوج مبارزات که می توان گفت مراحل پایانی قیل و قال های مربوط به شریعتی محسوب می شد. امام در ضمن صحبتی بدون اینکه نامی از کسی ببرند، اشاره ای کردند به وضع شریعتی و مخالفت هایی که در اطراف او هست، نوار این سخن همان وقت از نجف آمد و در فرو نشاندن آتش اختلافات موثر بود. در آنجا امام بدون اینکه اسم شریعتی را بیاورند اینجور بیان کرده بودند( چیزی نزدیک به این مضمون) نباید به خاطر چهار تا اشتباه در کتابهایش او را بکوبیم . این صحیح نیست این دقیقاً نشان می داد موضع درست را . در مقابل هر شخصیتی و نه تنها شخصیت دکتر شریعتی، ممکن بود او اشتباهاتی بعضاً در مسائل اصولی و بنیانی تفکراسلامی داشته باشد.
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
ادامه
توصیه شما برای مطالعه آثار ایشون و قضاوت فردی هم در نوع خودش جالب و زیباست(باید خیلی مواظب توصیه هایی که میکنیم باشیم ، خدای نکرده اگر یک نفر به این طرق گمراه شود شما مسئولید) در حالی که طبق فتوای حضرات آیات عظام میلانی - مرعشی نجفی - سید عبدالله شیرازی - سید علی فانی اصفهانی - خویی -میزرا جواد آقا تبریزی - سید کاظم اخوان مرعشی و ..... کتب آقای شریعتی جزء کتب ضاله و گمراه کننده است
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
5
4
ادامه
مرحوم مجتهدی(ره) میگفت روزی که نام خیابان شریعتی عوض شود، من کل تهران را ولیمه خواهم داد.

آقای شریعتی در مقابل انتقاداتی که به ایشان و حسینیه ارشاد می شود جملات قابل تاملی میگوید:

اکثر کسانی که در هیاهوی اخیر علیه ارشاد و شخص من به نشر کتاب و رساله و اعلامیه و تبلیغ و تحریک و غیره پرداختند شخصیت هایی از قبیل هندوانه فروش و شاگرد کبابی و عضو شرکت سابق نفت و پاسبان بازنشسته و نختاب و غیره بودند

اینکه جریانی با تواتر زمانی معنا دار در صدد تطهیر چهره ی شریعتی هستند هم در نوع خودش جالب و جذابه


امیدوارم منتشر بفرمایید
مجید
مدیر پایگاه امام خامنه ای سخنرانی در سال 59 www.edalatkhahi.ir/000304.shtml
شریعتی آن كسی بود كه نقطه التقاع روشنفكری اسلامی و جریانهای روشنفكری قبل قرار گرفت. لذا حق بزرگی به گردن اندیشه روشن بینانه و روشنفكرانه اسلامی دارد.
به قول آقایان «آنتی تز» جریان روشنفكری ضد اسلامی دقیقاً شریعتی بود. من پیش از خیلی از كسانی كه بعدها با پاره‌ای از اشتباهات دكتر آشنا شده بودند به خاطر انس و آشنایی و صمیمیت و رفاقت، نقطه‌های اشتباه را در اندیشه او مشاهده و لمس می‌كردم، گاهی هم با هم بحث می‌كردیم، اما می‌دیدم كه او چه می‌كند، لمس می‌كردم كه او چه هنر بزرگی دارد به كار می‌برد، نمای خارجی اسلام در دید طبقات تحصیل‌كرده و روشنفكر در آن روز یك نمای ضد روشن‌‌بینی بود. درست است كه در سال 42 و 43 و چند سال بعد از آن، به واسطه مقاومت عظیمی كه مردم به پشتگرمی و اتكاء حوزه علمیه كردند، نظرها نسبت به اسلام تا حدود زیادی واقع‌بینانه شد، اما این معنایش این نبود كه اسلام مبارز است، اسلام مقاوم است، اسلام ضدظلم است، معنایش این نبود كه اسلام ما را به پرواز بی‌نهایتی، به سوی اندیشه‌های ناگشوده فكری و مقدس و انسانی و شریف سوق می‌دهد، این كار شریعتی بود، شریعتی توانست نسل جوان را یكجا و دربست به طرف مذهب و ایمان مذهبی بكشاند. این كار را او به طبیعت خود می‌كرد، تصنعی در این كار نداشت، طبیعتاً اینطوری بود، او خودش یك چنین ایمانی داشت، او خودش یك چنین دید روشنی به اسلام داشت و به همین دلیل بود كه آنچه از او میتراوید این فكر و این منش را ترویج می‌كرد. بعد از بلوغ شریعتی در عرصه روشنفكری و بر منبر روشنفكری اسلامی بسیار بودند كسانی كه معلمان شریعتی بودند، اما كشف نشده بودند، ولی كشف شدند، شریعتی به خود من بارها می‌گفت كه من مرید مطهری هستم، مطهری را استاد خودش می‌دانست و ستایشی كه او از مطهری می‌كرد، ستایش یك آشنا به شخصیت عظیم و پیچیده و پرقوام مطهری بود
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
بولتن جان

همه این چیز هایی که گفتم از خودم نبود که بیانات امام خامنه ای رو برای من نق قول می فرمایید

خوبه الحمدلله حضرت آقا هم در بیاناتشون فرمودند که ایشون اشتباهات کوچکی نداشته اند

بنده شخصا با دانشجویی مواجه بوده ام که به توصیه ی یک فرد کتب ایشون رو مطالعه و کلا زیر همه چیز زده بود

اما اینکه شما پشت بیانات رهبر سنگر میگیرید هم در نوع خودش جالب و زیباست

سوال من اینجاست در همین بخش آخر که شریعتی اعلام کرده که من مرید شهید مطهری هستم ، اما حضرت مراد ایشون رو مردود دانستند (جالبه نه؟)

در بادی هم گفتم شاید ایشون نکات مثبتی داشته اند ، اما از مجموع آنچه که از بیانات علمای وقت استفاده میشود موید رفتار جناب شریعتی نبوده و نیست،
مدیر پایگاه کاربر عزیز نمی دانم چند سالتان است اما شما می توانید با جوانان قدیم کسانی که در دوران طاغوت با کتابهای شریعتی به سمت مبارزه با رژیم شاه رو آوردند صحبتی داشته باشید ما اعتقاد داریم شریعتی نقشی ارزشمند در جریان پیروزی انقلاب و روآوردن نسل جوان و انقلابی و دانشجویات به سمت اسلام داشت البته ایشان اشتباهاتی هم داشت آنهم به علت عدم شناخت کامل ایشان نسبت به فلسفه اسلامی و علوم اسلامی همچون علمای دینی بود اما چرا باید اینقدر بی انصاف باشیم و نقش او را در انقلاب و روشنگریهایش نادیده بگیریم با رد او چه چیزی بدست آورده و چه چیزی را از دست می دهیم؟!
ما فکر می کنیم خیلی مباحث در خصوص شریعتی بیشتر مغلطه و به انحراف رفتن در مسیر مبارزه با دشمنان اصلی انقلاب است و در این خصوص ما با همه وجودمان به نظرات مقام معظم رهبری استناد می کنیم .
اما در خصوص نظر شهید مطهری اگر سرچی در اینترنت داشته باشید متوجه می شوید ایشان شریعتی را کلا مردود اعلام نکردند فقط در خصوص نظرات ایشان از بعد دینی و اسلامی نظرات ایشان را رد کردند.
در خصوص نظرات آقای حمید روحانی و یا علامه مصباح و یا هر کس دیگر که اتفاقا برای ما بسیار ارزشمند هستند ما به نظرات مقام معظم رهبری استناد می کنیم
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
بولتن گرامی
با تقسیم بندی هایی که صورت گرفته مارا نسل سومی خطاب کرده اند

دوست گرامی ، چرا بحث رو عوض می فرمایید؟ ارنستو چگوارا هم یک انقلابی تمام عیار بود، صرف سخنرانی آتشین و کلمات (فقط) زیبا نمی توان کسی را یکسر تایید (و حتی تکذیب کرد)
در کنار همین بقول شما محاسن در نظر بگیرید انحراف و انشعابی که از بین کلمات گهر بار ایشون ساطع شده
لازم به ذکر نیست، دو پهلو گویی های نیاز به استفساریه هم از ابداعات ایشون بوده است
برادر گرامی ، نه استاد مطهری و نه هیچکس تمامیت فردی رو انکار نخواهند کرد ، آنچه مردود است نوشته های است که باقی مانده
همانطور هم که در قبل گفتم، تلاشی هم برای زدودن تفکرات اولیه نشده (بیاد بیاوریم سید مرتضی آوینی هم تغییر داشته اند)
همانطور هم که شما گفتید عدم شناخت ایشان از فلسفه اسلامی و تاثیر پذیری شگرف ایشان از ایسم های روزگار باعث شده بود که ایشون برای اینکه اسلام رو هم پیشرفته و به روز نشان بدهند تعریفات آنچنانی (عمدتا چپ) از مفاهیم اسلام میکرد ، در صورتی که همه میدانیم که اسلام حتی در مشی و کلمات مبارزه هم شیوه ی مستقل خود را دارد و نیازی به عاریه گرفتن از سایر فرهنگ ها ندارد

باز هم سوال من اینجاست (اگر بنده را به برچسب تحجر مفتخر نمیکنید ، که البته به فرموده ی امام ما ابایی از این برچسب ها نداریم) ایشون مبلغ چه اسلامی بودند؟ کدام فاطمه(س) رو تصور میکردند؟ از کدام زینب(س) و از کدام حسین(ع) میگوید؟
ما یک حسین(ع) میشناسیم که ظهر عاشورا برای نماز خواندن فرصت خواست

در پایان اینکه ادامه و دنباله ی شریعتی به چه کسانی ختم شده بخوبی بیانگر راه و مسیری است که شریعتی می پیموده : حکیمی (وصی شریعتی و عاشق فیدل کاسترو ) - سروش!!!! - سید حسین نصر!!!

مجید(هشتگرد)
مدیر پایگاه آقا مجید عزیز ظاهرا شما استدلال خودتان را دارید و به هیچ وجه از نظرتان نمی خواهید عدول کنید عیبی ندارد شما دید خودتان را داشته باشید، اما حقیقت این است همانطور که بسیاری از منحرفین و حتی منافقین و تروریستها مانند فرقان سعی کردند دکتر شریعتی را به خود بچسبانند در مقابل بسیاری از انقلابیون ایران بودند و هستند که قدرزحمات دکتر را دانسته و با علم به انحرافات و اشتباهات دکتر که مسلما عمدی نبوده یاد او را و زحماتش را قدر می دانند و معتقدند دکتر شریعتی مسلمانی انقلابی در دوره ای بود که سیاهی و جهل و اختناق جامعه ایران را در بر گرفته بود و او همانند بسیاری دیگر در روشن کردن و آگاهی بخشیدن به مردم ایران در راه مبارزه با ظلم و اختناق ستم شاهی بسیار موثر بود . حالا ما بیاییم بنشینیم بگوییم او نماز می خواند یا نمی خواند یا خانواده اش باحجاب بودند و یا نبودند چه تاثیری در روند مبارزاتی ما بر علیه دشمنان ایران خواهد داشت !
در ضمن ما کدام وقت به شما برچسب متحجر زدیم که این بار دوممان باشد؟!
دوست خوبم حق طلب باشید و عدالتخواه و با شناخت از اسلام و پیروی از ولایت فقیه و ایستادگی بر سر اصول و ارزشهای اسلامی انقلاب اسلامی را پاسداری کنید و سعی کنید به حاشیه هایی که دشمن سعی می کند ما را در آن درگیر کند مشغول نشوید .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
3
5
شریعتی‏ ‏یک‏ ‏منتقد‏ ‏به‏ ‏افراط‏ ‏و‏ ‏تفریط‏ ‏های‏ ‏جامعه‏ ‏خودبود‏ ‏هدف‏ ‏او‏ ‏بیداری‏ ‏بود‏ ‏بیداری‏ ‏به‏ ‏سبک‏ ‏متفاوت‏ ‏دوران‏ ‏خود.
یاری
|
MALAYSIA
|
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
3
3
به نظر من بهترین تعبیرات راجع به دکتر شریعتی را رهبری بکار برده و بیشترین صدمه را به شخصیت دکتر شریعتی خانواده ایشان وارد کرده.
خیلی از جوانهای آن دوران با حرفهای دکتر شریعتی به اسلام روی آوردند. مسلمانان بسیاری (اعم از سنی و شیعه) در جهان می شناسم که از طریق خواندن کتاب های دکتر شریعتی با امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران آشنا می شوند حتی در این زمان.
شما را به خدا؛ با این بحث های بعضا ناصواب این فرصت و نعمت را از دست ندهیم
بیایید به عظمت روح دکتر درود بفرستیم و از خدای متعال بخواهیم از سر تقصیرات دکتر شریعتی بگذرد و مقامش را نزد پیامبر و اهل بیت (ع) متعالی گرداند.
پیشنهاد می کنم هر سال مراسمی در سالگرد رحلت ایشان بطور رسمی در یکی از مساجد بزرگ تهران برگزار و در صدا و سیما نیز پاسداشتی برای ایشان پخش شود تا دکتر شریعتی و آثار او در دراز مدت ابزار مخالفان نظام نشود.
خداوند همه ما را به راه اصیل و مستقیم اسلام هدایت کند انشاءالله
کریم پور
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
2
5
باید شربعتی را دینمدارانه نقد کرد
که نگاه دینی به انسان انصاف میدهد
خدا انشالله او را رحمت کند
از نویسنده مطلب بسیار تشکرمیکنم که مطلب خوبی بود
پاسخ ها
چمران
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
مرثیه شهید چمران برای دکتر شریعتی
ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم ! ای علی! من آمده‌ام که بر حال زار خود گریه کنم، زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی!…خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نیِ وجودم را با هنرمندی خود بنوازی و از لابلای زیر و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آوای تنهایی و آواز بیابان و موسیقی آسمان بشنوی.می‌خواستم که غم‌های دلم را بر تو بگشایم و تو «اکسیر صفت» غم‌های کثیفم را به زیبایی مبدّل کنی و سوزوگداز دلم را تسکین بخشی.
می‌خواستم که پرده‌های جدیدی از ظلم وستم را که بر شیعیان علی(ع) و حسین(ع) می‌گذرد، بر تو نشان دهم و کینه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسیسه‌بازی‌های کثیفی را که از زمان ابوسفیان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمایانم.
ای علی! تو را وقتی شناختم که کویر تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن یافتم. قبل از آن خود را تنها می‌دیدم و حتی از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهی از غیرطبیعی بودن خود شرم می‌کردم؛ اما هنگامی ‌که با تو آشنا شدم، در دوری دور از تنهایی به در آمدم و با تو هم‌راز و همنشین شدم.
ای علی! تو مرا به خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمی‌دانستم. تو دریچه‌ای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتی‌ها و زیبایی‌های آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبیل» رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدّم «تل مسعود» در میان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط یک کتاب با خودم بردم و آن «کویر» تو بود؛ کویر که یک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمان‌ها می‌برد و ازلیّت و ابدیّت را متصل می‌کرد؛ کویری که در آن ندای عدم را می‌شنیدم، از فشار وجود می‌آرمیدم، به ملکوت آسمان‌ها پرواز می‌کردم و در دنیای تنهایی به درجه وحدت می‌رسیدم؛ کویری که گوهر وجود مرا، لخت و عریان، در برابر آفتاب سوزان حقیقت قرار داده، می‌گداخت و همه ناخالصی‌ها را دود و خاکستر می‌کرد و مرا در قربانگاه عشق، فدای پروردگار عالم می‌نمود…
ای علی! همراه تو به کویر می‌روم؛ کویر تنهایی، زیر آتش سوزان عشق، در توفان‌های سهمگین تاریخ که امواج ظلم و ستم، در دریای بی‌انتهای محرومیت و شکنجه، بر پیکر کشتی شکسته حیات وجود ما می‌تازد.
ای علی! همراه تو به حج می‌روم؛ در میان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو می‌شوم، اندامم می‌لرزد و خدا را از دریچه چشم تو می‌بینم و همراه روح بلند تو به پرواز در می‌آیم و با خدا به درجه وحدت می‌رسم. ای علی! همراه تو به قلب تاریخ فرو می‌روم، راه و رسم عشق بازی را می‌آموزم و به علی بزرگ آن‌قدر عشق می‌ورزم که از سر تا به پا می‌سوزم….
ای علی! همراه تو به دیدار اتاق کوچک فاطمه می‌روم؛ اتاقی که با همه کوچکی‌اش، از دنیا و همه تاریخ بزرگتر است؛ اتاقی که یک در به مسجدالنبی دارد و پیغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکی که علی(ع)، فاطمه(س)، زینب(س)، حسن(ع) و حسین(ع) را یکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکی که مظهر عشق، فداکاری، ایمان، استقامت و شهادت است.
راستی چقدر دل‌انگیز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان می‌دهی که صورت خاک‌آلود پدر بزرگوارش را با دست‌های بسیار کوچکش نوازش می‌دهد و زیر بغل او را که بی‌هوش بر زمین افتاده است، می‌گیرد و بلند می‌کند!
ای علی! تو «ابوذر غفاری» را به من شناساندی، مبارزات بی‌امانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی، شجاعت، صراحت، پاکی و ایمانش را نمودی و این پیرمرد آهنین‌اراده را چه زیبا تصویر کردی، وقتی که استخوان‌پاره‌ای را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» می‌کوبد و خون به راه می‌اندازد! من فریاد ضجه‌آسای ابوذر را از حلقوم تو می‌شنوم و در برق چشمانت، خشم او را می‌بینم، در سوز و گداز تو، بیابان سوزان ربذه را می‌یابم که ابوذر قهرمان، بر شن‌های داغ افتاده، در تنهایی و فقر جان می‌دهد … .
‌ای علی! تو در دنیای معاصر، با شیطان‌ها و طاغوت‌ها به جنگ پرداختی، با زر و زور و تزویر درافتادی؛ با تکفیر روحانی‌نمایان، با دشمنی غرب‌زدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبه‌رو شدی، همه آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ایمان و روح، بر آنها چیره شدی، با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزویر» برخاستی و همه را به زانو در آوردی.
ای علی! دینداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفیر کوفتند و از هیچ دشمنی و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نیز که خود را به دروغ، «روشنفکر» می‌نامیدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبیدند و اهانت‌ها کردند. رژیم شاه نیز که نمی‌توانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگری تو را مخالف مصالح خود می‌دید، تو را به زنجیر کشید و بالاخره… «شهید» کرد…
صديقه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
1
5
واقعا حق با بولتنه بايد از جوان اون دوره سوال كرد واونوقت در مورد اين متفكر بزرگ نظر داد
شريعتي دانشگاه اون زمان را از دامن ماركسيسم نجات داد جوان دانشجوي اون زمان اين مطلب را خوب درك ميكنه وچقدر ماركيستها با اون مرحوم بد بودند وهمچنين انجمن حجتيه كه اساسا با مبارزه مخالف بودن وافاضات انجمن هنوز هم نسبت به اون مرد ايثارگر تمام نشده است
به هرحال هنر بزرگ دكتر شريعتي در راه دين اوردن جوانان اون دوره ستمشاهي با اون همه تبليغات ضد دين و فساد دوران ستمشاهي بود
وبا كلام ومذهب بخصوص دختران جوان به حجاب رو اوردن
واين در مقابل اشتباهات ايشان كه ممكنه هر اهل كلامي به اون دچار بشه مهم نيست
روحش شاد كه به حق در جوار خانم حضرت زينب س ارميده است
چکش
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
3
3
مطلب جالبی بود. تیتر بسیار نغز آن مرا به یاد شخصیت سازی همیشگی مان می اندازد.مخصوصا این روزها همه یا معبودند و یا ملعون. هیچ کس را در حد متوسط قابل قبول آن، که یک انسان غیر معصوم گنجایشش را دارد نمیبینیم. البته منظور من برجسته نشان دادن نکات مثبت یا چشم پوشی ازکاستی های طبیعی نوع بشر به دلیل احترام نیست.

دکتر شریعتی کسی بود که با نوع متفاوت خطاب قرار دادن و عقایدی که گاها فقط ظاهری متفاوت داشت توانست خیلی ها را به سوی تفکر و مطالعهء مثبت و نوعی حس مبارزه و سرننهادن به باطل سوق دهد. ولی به قول نویسنده ، مراد قرار دادن ایشان است که کار را خراب میکند و اشتباهات فکری و عقیدتی طبیعی ایشان را هم جزو نظریه ها و اصول معرفی میکند. و این برای اهل علم باید هم ناگوار باشد!

به نظر من دکتر شریعتی کسی بود که شاید هم ناخواسته فرصتی مناسب برای کسانی که علاقه مند به تیز بینی و نکته سنجی و آزمایش قدرت استدلال خود هستند باز کرد.
پاسخ ها
...
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
اگه بخواهید در مورد احمدی نژاد اظهار نظر کنید با توجه به اون حد وسطی که فرمودید چطور ایشان را تعریف میکنید ؟
چکش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
ایشان شخصی ست بلند پرواز، باهوش، لج باز و دارای اعتماد به نفسی بسیار بسیار بالا.
...
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
و خاتمی ؟
چکش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
ایشان شخصی ست محافظه کار، خوش برخورد و ملایم، کم اراده.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۱
4
2
از نظر من دکتر شریعتی یکی از والاترین مردان روزگار ما بود
انشاله قسمتتون بشه به سوریه سفر کنین ببینین آرامگاه ایشون به دور از شلوغی ها و هیاهو هاست
مثل خود دکتر که همواره آرامشی مثال زدنی داشتن
علی011
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۵:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۱
6
4
شریعتی عشق اســت !!
شهید شریعتی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
1
3
بشینید و تا صبح منفی بدین // اما شریعتی اگر 10 تا اشتباه داشته باشه 100 برابر رو خدمت کرده // من که نشده روزی رو بدون خواندن مطالب و یا جملات دکتر جون سر کنم .
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۱:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
منفی هاشو خدا داده دیگه به منفی مثبت مردم کاری نداره
مدیر پایگاه آقا مجید خیلی با تعصب با دکتر شریعتی برخورد می کنید علت اینهمه تندی به مردی که نقشی بزرگ در پیروزی انقلاب اسلامی داشت قابل درک نیست ،
ما قبول داریم ایشان اشتباهاتی داشته و قبول داریم ایشان را به عنوان اسلام شناسی که اسلام خود را بخواهیم از وی بگیریم نشناسیم اما ایشان شور و عشق به تشیع انقلابی و اصحاب پاک رسول الله (ص) و امام علی (ع) را با سخنرانی های آتشین و پرشور و البته با اشتباهاتی در برهه ای از زمان در وجود جوانان زنده کرد که همه توان رژیم ستم شاهی و توان فرهنگی غرب در ایران نابودی علاقه و عشق مردم به اهل بیت (ص)و اصحاب آنها بود. خدا را در نظر بگیرید و کمی انصاف داشته باشید.
شاید دوران ستم شاهی را درک نکرده باشید نمی دانم،
آن روزها داشتن کتاب دکتر شریعتی در خانه ای باعث می شد آن فرد یک اغتشاش گر از دید ماموران ستم شاهی معرفی شود و از دید ما یک انقلابی.
مجتبی
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۱:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
از نظر من ايشان يك اديب توانمند بود نه يك اسلامشناس ما اسلام را از منبعش كه قرآن و سنت و اهل بيت هستن مي گيريم نه حرفای قشنگ اين و اون يادم هست در يكی از مقالات شهيد آويني ايشون در مورد استدلال امثال شما مي گفت (نقل به مضمون ) وقتي انقلابي بودن معيار حسن و قبح اعمال قرار بگيره از توش مجاهدين خلق در مياد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین