آقای رییسجمهور دارند بازیتان میدهند! حواستان هست؟ / حکایت غریب دلارهایی که صادر میشوند اما هرگز به خانه برنمیگردند!
کروه اقتصادی: در حالی که نوسانات نرخ ارز، معیشت میلیونها ایرانی را تحت شعاع قرار داده و جوی از هراس اقتصادی را در جامعه حاکم کرده است، کالبدشکافی آمارهای صادراتی، پرده از حقیقتی تلخ و تکاندهنده برمیدارد. واقعیت این است که برخلاف تصور عمومی و پیامهای رسمی، چاه درآمد ارزی کشور خشک نشده؛ بلکه این «جویهای منتهی به مخزن اصلی» هستند که تعمداً یا از سر غفلت، به سمت «بازار آزاد، قاچاق و حسابهای شخصی در خارج از مرزها» تغییر مسیر دادهاند.
۱. معمای ۳۳ میلیارد دلاری؛ کارتهای بازرگانی یا ابزار فرار؟
به گزارش بولتن نیوز،اظهارات اخیر عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، شوک بزرگی به بدنه تحلیلهای اقتصادی وارد کرد. وقتی از مجموع ۳۳.۷ میلیارد دلار صادرات توسط افراد حقیقی و حقوقی خاص، ۹۳ درصد ارز به چرخه اقتصادی بازنگشته است، دیگر نمیتوان از «تحریم» به عنوان تنها عامل تلاطم بازار یاد کرد.
استفاده از کارتهای بازرگانی یکبار مصرف، نه یک اتفاق تصادفی، بلکه یک استراتژی سیستماتیک برای دور زدن نظارتهای حاکمیتی است. این حجم عظیم از ارز که باید صرف واردات کالاهای اساسی و تکنولوژی میشد، اکنون در کوچهپسکوچههای بازار آزاد و یا در قالب فرار سرمایه، به موتور محرک تورم تبدیل شده است. سوال اینجاست: وزارت صمت و اتاق بازرگانی در کجای این فرآیند ایستادهاند؟
۲. رونق صادرات، سفرههای خالی؛ تناقض در زنجیره فولاد
گزارشهای زنجیره فولاد به خوبی نشان میدهند که چگونه «تولید ملی» فدای «سودجویی واسطهای» شده است. رشد ۴۱ درصدی حجم صادرات در ۸ ماهه اول سال ۱۴۰۴، در شرایط عادی باید خبری مسرتبخش باشد، اما وقتی سهم تولیدکنندگان واقعی از این صادرات به ۴۰ درصد سقوط میکند، یعنی یک فاجعه در جریان است.
کاهش ۱۲ درصدی صادرات میلگرد (محصول با ارزش افزوده) در مقابل رشد ۷۷ درصدی صادرات کنسانتره سنگآهن (خامفروشی)، نشاندهنده یک عقبگرد استراتژیک است. ما در حال حراج منابع اولیه خود هستیم، آن هم توسط واسطههایی که نه تنها باری از دوش تولید برنمیدارند، بلکه با عدم بازگشت ارز، به بیثباتی پولی دامن میزنند.

۳. رئیسجمهور در تله آدرسهای غلط
یکی از نقاط دردناک این تحلیل، مواجهه اجرایی کشور با واقعیت است. وقتی شخص اول اجرایی کشور از نبودِ «یک میلیارد دلار» برای پروژههای حیاتی سخن میگوید، در حالی که زیرمجموعههای دولتی و خصولتی میلیاردها دلار ارز را در مسیر بازگشت به سامانه نیما یا مرکز مبادله معطل نگاه داشتهاند، نشان از یک «گسست اطلاعاتی» عمیق دارد.
به نظر میرسد دولت به جای برخورد قاطع با «فرار ارزی» در شرکتهای بزرگ، در زمین بازیِ ساخته شده توسط ذینفعان ارز گران قیمت بازی میکند. ایجاد جو کاذب کمبود ارز، بهترین ابزار برای گرانفروشی دلار و توجیه ناتوانی در کنترل قیمتهاست.
نتیجهگیری: بحران مدیریتی، نه بحران ارزی
آنچه امروز در بازار دلار شاهد هستیم، نه نتیجه فشار خارجی، بلکه حاصل «ولنگاری ارزی» در داخل است. آمارهای صادرات فولاد و گزارشهای مجلس ثابت میکنند که دلار در کشور وجود دارد، اما این دلارها به جای آنکه در خدمت اقتصاد ملی باشند، در بندِ منافع واسطهها و شرکتهایی هستند که خود را فراتر از قانون میبینند.
تا زمانی که قفلِ صندوقهای ارزی بازگشتی باز نشود و با پدیده کارتهای بازرگانی یکبار مصرف برخورد امنیتی-اقتصادی جدی صورت نگیرد، هرگونه تزریق نقدینگی یا تغییر سیاست، تنها مسکنی موقت بر پیکر نحیف پول ملی خواهد بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com


