خانم منصوری لیاخوفِ درونت را بِکُش!

به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبرگزاری فارس: «ما به‌عنوان مجموعه احزاب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب در جبهه اصلاحات ایران با اتکا به آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی و وفادار به قانون اساسی و پایبند به حقوق مصرح و بنیادین ملت که در فصل سوم این قانون مورد تأکید قرار گرفته، اعلام می‌کنیم که متأسفانه امکان ارائه فهرست در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در را نداریم.» این‌ها بخشی از بیانیه جبهه اصلاحات در انتخابات دو سال گذشته مجلس شورای اسلامی بوده که عملاً جبهه اصلاحات انتخابات مجلس را در آن ایام را تحریم کرد.
بلافاصله پس از این بیانیه انتقاداتی جدی از بدنه خود اصلاح‌طلبان نسبت به این بیانیه صورت گرفت و ماجرا تا جایی پیش رفت که برخی جوانان اصلاح‌طلب در مخالفت با رویکرد جبهه اصلاحات بیانیه روزنه گشایی و ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی را تدوین کردند.
وقتی خود اصلاح‌طلبان پاسخ منصوری و رفقایش را دادند 
در همان ایام علی باقری، دبیر پیشین جبهه اصلاحات ایران از تأیید صلاحیت بیش از صد نامزد توسعه‌گرا و دموکراسی‌خواه در انتخابات پیش‌روی مجلس شورای اسلامی خبر داده بود.
«سعید نورمحمدی» سخنگو و عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان نیز در همان زمان اعلام می‌کند که «ما بر این باوریم که باید از هر فرصت برای پیشبرد خواسته‌ها و مطالبات مردم بهره برد؛ به همین دلیل از کاندیداهای تأیید صلاحیت شده در سراسر کشور که به لحاظ فکری در چهارچوب اصلاح‌طلبی قرار می‌گیرند، فهرست خواهیم داد و با برخی احزاب نظیر اعتدال و توسعه، کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی مذاکره و مشورت‌هایی داشته‌ایم.
خود کرده را تدبیر نیست!
حالا اما دو سال پس از آن رویکرد تحریمی و قهرطلبانه جبهه اصلاحات آذر منصوری، رئیس این جبهه در توئیتی با ادبیاتی کنایه‌آمیز می‌نویسد که «با بودن نمایندگان ۴درصدی و بلایی که بر سر خانه ملت آوردید، کاری کمتر از لیاخوف در به توپ بستن مجلسی که باید در رأس امور باشد نکردید. حالا فهمیدید چرا لیاخوف فقط یک نام در تاریخ ایران نیست یا بیشتر توضیح بدهم؟»
در همین راستا الهه اصلانی از اعضای ستاد انتخاباتی پزشکیان در پاسخ به آذر منصوری درباره حملاتش به مجلس می‌نویسد که «خودکرده را تدبیر نیست خانم منصوری، وقتی شما و جبهه اصلاحات انتخابات را تحریم کردید، باید فکر امروز و این سؤال که "صدای ملت کجاست" را هم می‌کردید. ۴ درصدی که در انتخابات حاضر شد، نمایندگان خود را انتخاب کرد.» 
در همین راستا قاسم یکله فعال سیاسی در گفت‌وگو با فارس ممی‌گویدکه «رفتار اخیر آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، نمونه آشکاری از تناقض رفتاری و سیاسی جریان اصلاح‌طلب است. کسی که دو سال پیش با امضای بیانیه تحریم انتخابات، مردم را از مشارکت در تعیین سرنوشت خود بازداشت و نتیجه آن را شکل‌گیری مجلسی با حضور حداقلی دانست، امروز همان فردی است که از جایگاه مدعی، به مجلس و منتخبان مردم حمله می‌کند و آنان را به «لیاخوف» تشبیه می‌نماید.»

وی ادامه می‌دهد که «در واقع، کسی که خود پایه‌گذار قهر با صندوق رأی بود، اکنون طلبکار رأی مردم شده است. جبهه اصلاحات اگر واقعاً به اصول دموکراسی و رأی ملت باور داشت، باید مسئولیت تصمیم تحریمی خود را می‌پذیرفت نه اینکه پس از کناره‌گیری از میدان، عملکرد منتخبان را به سخره بگیرد و باید به خانم منصوری گفت شما ابتدا لیاخوف درونتان رو بکشید.»
بسیاری معتقدند که تجربه تکراری برخی اصلاح‌طلبان در هر انتخابات نشان می‌دهد که آنان تا زمانی از «مردم» و «دموکراسی» سخن می‌گویند که نتیجه انتخابات مطابق میلشان باشد؛ اما به‌محض شکست، به رأی ملت می‌تازند و نهادهای منتخب را بی‌اعتبار جلوه می‌دهند. همین دوگانگی و رفتار ریاکارانه، دلیل اصلی فروپاشی پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان و بی‌اعتمادی عمومی به این جریان است.