گروه اقتصادی: فولاد مبارکه مدعی تأمین حداکثری سازههای فولادی در روند پیش رو است. این در حالی است که فولاد مبارکه نیز چالشهای دیگر فولادیها از جمله ناترازی و رکود بازار و تحریم و. را دارد. نشست اخیر فولاد مبارکه با انجمن تولیدکنندگان سازههای فولادی، بیش از آنکه نویدبخش تغییری جدی در سیاستهای این شرکت باشد، پرسشهای تازهای درباره شکاف میان وعدهها و عمل فولاد مبارکه ایجاد کرده است.
سهم واقعی؛ تنها ۱۰ درصد!
به گزارش بولتن نیوز به نقل از نبض بازار، ،رضا حیدری، معاون فروش و بازاریابی فولاد مبارکه در نشست اخیر این شرکت با تولیدکننندگان سازههای فولادی اعلام کرد که «این شرکت درصدد تأمین حداکثری نیاز تولیدکنندگان سازههای فولادی کشور است».
اما مرور واقعیتهای موجود در بازار فولاد نشان میدهد چنین وعدههایی بیش از آنکه عملیاتی باشد، رنگ و بوی تبلیغاتی دارد. فولاد مبارکه از زمانی وارد روند تضعیف شد که از یکسال پیش شروع به تبلیغ کرد.
طبق اظهارات خود مدیران فولاد مبارکه، در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از محصولات گرم این شرکت به تولیدکنندگان سازههای فولادی اختصاص مییابد. این در حالی است که سازههای فولادی از مهمترین نیازهای پروژههای عمرانی، صنعتی و زیرساختی کشور محسوب میشوند. چگونه میتوان از «تأمین حداکثری» سخن گفت، وقتی سهم واقعی این بخش از محصولات فولاد مبارکه تنها یکدهم کل تولید است؟
این تناقض، نخستین نقطه ضعف آشکار در سخنان مسئولان فولاد مبارکه است. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که اگر واقعاً تأمین نیاز صنایع پاییندستی اولویت بود، سهم اختصاص یافته به آنها باید بسیار بیشتر از میزان فعلی میبود.
انحصار در بازار فولاد
یکی دیگر از انتقادهای جدی به فولاد مبارکه، انحصاری بودن این شرکت در زنجیره تولید فولاد کشور است. بخش عمدهای از نیاز بازار داخلی توسط این شرکت تأمین میشود و همین انحصار، دست فولاد مبارکه را برای تعیین قیمت و شرایط عرضه باز گذاشته است. در نتیجه، صنایع پاییندستی مانند تولیدکنندگان سازههای فولادی عملاً مجبورند در چارچوب سیاستهای این شرکت فعالیت کنند.
این ساختار انحصاری نهتنها رقابتپذیری را کاهش داده، بلکه موجب شده بسیاری از کارخانههای کوچکتر برای بقا دست به دامان واسطهها شوند؛ واسطههایی که محصولات فولاد مبارکه را با شرایط خاص دریافت کرده و سپس با قیمتهای بالاتر در بازار آزاد عرضه میکنند.
شفافیت گمشده
اگرچه مدیران فولاد مبارکه از ارتباط مستقیم با تولیدکنندگان سازههای فولادی سخن میگویند، اما شواهد نشان میدهد بخش زیادی از محصولات این شرکت همچنان خارج از سازوکار شفاف به دست مصرفکنندگان نهایی نمیرسد.
بخش قابلتوجهی از تولید، یا به صادرات اختصاص پیدا میکند یا در فرآیندهای پیچیدهای عرضه میشود که عملاً راه را برای حضور واسطهها باز میگذارد.
سؤال جدی اینجاست که اگر هدف تأمین حداکثری نیاز داخلی است، چرا همچنان شاهد نارضایتی گسترده تولیدکنندگان سازههای فولادی هستیم؟ چرا آنها بارها اعلام کردهاند که به مواد اولیه کافی با قیمت مناسب دسترسی ندارند؟
پیامدها برای صنعت سازههای فولادی
این کمبود عرضه مستقیم و شفاف، پیامدهای گستردهای برای کشور دارد. سازههای فولادی یکی از اجزای اصلی پروژههای عمرانی و صنعتی هستند؛ از ساخت پلها و برجها گرفته تا صنایع نفت، گاز و پتروشیمی. وقتی تولیدکنندگان این حوزه نتوانند مواد اولیه خود را با قیمت مناسب و در زمان درست تأمین کنند، پروژههای کلان عمرانی نیز با تأخیر و افزایش هزینه روبهرو میشوند.
در شرایطی که کشور نیازمند توسعه سریع زیرساختها و تکمیل پروژههای نیمهتمام است، ناکارآمدی در سیاستهای عرضه فولاد مبارکه میتواند به مانعی جدی در مسیر توسعه تبدیل شود. اگر قرار است تأمین حداکثری معنایی واقعی پیدا کند، باید سهم صنایع داخلی بهطور قابلتوجهی افزایش یابد، شفافیت در عرضه برقرار شود و انحصار موجود شکسته شود.
در غیر این صورت، نشستهای مشابه چیزی جز تکرار چرخه همیشگی شعار و عمل نخواهد بود؛ چرخهای که زیان اصلی آن متوجه تولیدکنندگان سازههای فولادی و در نهایت، پروژههای ملی کشور است.
فولاد مبارکه در سالهای گذشته بارها وعده داده است که به نیاز صنایع پاییندستی توجه بیشتری خواهد کرد. اما مرور عملکرد این شرکت نشان میدهد که این وعدهها اغلب در حد شعار باقی ماندهاند. سهم اندک اختصاص یافته به تولیدکنندگان سازههای فولادی، نبود شفافیت در سازوکار عرضه و ادامه انحصار در بازار فولاد، همگی بیانگر فاصله جدی میان گفتهها و عمل است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com