گروه بین الملل: درست در میانه تنشهای سیاسی و رسانهای، ناگهان توییتی دست به دست شد که مانند بنزین بر آتش بود. نقل قولی مستقیم از وزیر امور خارجه آمریکا که میگفت: «ایران نه تنها سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد، بلکه موشکهای کوتاهبرد و میانبرد هم نباید داشته باشد.» این جمله کوتاه، شفاف و تهاجمی بود و به سرعت توسط کاربران، فعالان رسانهای و حتی برخی خبرگزاریها در داخل و خارج از کشور بازنشر شد. چرا؟ چون این جمله، تاییدی بیپرده بر همان ذهنیتی بود که بسیاری از مردم از سیاستهای آمریکا در قبال ایران داشتند: دشمنی مطلق و تلاش برای خلع سلاح کامل. اما آیا این نقل قول واقعیت داشت؟
به گزارش بولتن نیوز،بررسیها خیلی زود نشان داد که منبع اصلی این نقل قول، نه وبسایت رسمی وزارت خارجه آمریکا، نه یک کنفرانس خبری معتبر و نه حتی یک رسانه خبری تراز اول، بلکه یک حساب کاربری تحلیلی و غیررسمی در پلتفرم X (توییتر سابق) به نام «Globalsurv» بوده است. این حساب کاربری هیچ وابستگی رسمی به دولت آمریکا ندارد و صرفاً به تحلیل مسائل بینالمللی میپردازد.
اینجا بود که ماجرا وارد فاز جدیدی شد. رسانههایی که وظیفه راستیآزمایی و مقابله با شایعات را داشتند، به درستی این خبر را «جعلی» و منبع آن را «غیرمعتبر» خواندند. اما این پایان داستان نبود، بلکه آغاز یک بحث عمیقتر بود.
منتقدان به این راستیآزمایی، فوراً واکنش نشان دادند. استدلال آنها این بود: «اصل ماجرا که خصومت آمریکاست، حقیقت دارد. سیاست کلی ایالات متحده، محدود کردن توان دفاعی ایران است. حالا چرا به جای پرداختن به این دشمنی آشکار، به یک رسانه داخلی که این جمله را نقل کرده حمله میکنید و آن را چماقی بر سر نیروی خودی میکنید؟»
این واکنش، دقیقاً به قلب پدیدهای میزند که کارشناسان رسانه به آن «شبهحقیقت» (Post-truth) میگویند؛ وضعیتی که در آن، احساسات و باورهای شخصی، در شکلدهی به افکار عمومی از حقایق عینی تاثیرگذارتر میشوند. آن نقل قول، اگرچه از نظر استنادی غلط بود، اما از نظر احساسی «درست» به نظر میرسید و همین برای پذیرش و انتشار گستردهاش کافی بود.
در جنگ روایتها، اعتبار مانند یک ارز گرانبهاست. انتشار یک خبر نادرست، حتی با نیت خیر، میتواند هزینههای استراتژیک سنگینی داشته باشد:
۱. دادن بهانه به دست رقیب: اولین کاری که طرف مقابل پس از انتشار یک خبر جعلی انجام میدهد، زیر سوال بردن اعتبار منبع است. آنها با استناد به همین یک اشتباه، تلاش میکنند تمام اخبار و تحلیلهای دیگر آن رسانه را دروغ و غیرقابل اعتماد جلوه دهند.
۲. تضعیف جبهه داخلی: اصرار بر درستی یک خبر اشتباه، باعث ایجاد شکاف و بیاعتمادی در میان نیروهای خودی میشود. این دقیقاً همان چیزی است که منتقدان راستیآزمایی از آن گله داشتند، اما مقصر اصلی، نه رسانهای که اشتباه را تصحیح میکند، بلکه منبعی است که خبر نادرست را منتشر کرده است.
۳. از بین رفتن تمرکز بر واقعیت: به جای آنکه بحث بر سر سیاستهای واقعی و مستند آمریکا در قبال برنامه موشکی ایران متمرکز شود، تمام انرژی صرف اثبات یا رد یک نقل قول جعلی میشود. در این میان، اصل ماجرا به حاشیه میرود.
ماجرای این نقل قول، یک مطالعه موردی کلاسیک برای همه فعالان رسانهای و حتی کاربران عادی است. این اتفاق به ما یادآوری میکند که:
همیشه بپرسیم «منبع کجاست؟»: اولین و حیاتیترین قدم در مواجهه با هر خبری، بررسی منبع آن است. آیا منبع رسمی است؟ آیا معتبر است؟
تفاوت سیاست کلی با اظهارنظر دقیق را بدانیم: اینکه آمریکا با برنامه موشکی ایران مخالف است یک «حقیقت کلی» است. اما جملهای که کلمهبهکلمه به یک مقام رسمی نسبت داده میشود، یک «ادعای دقیق» است که به سندی دقیق نیاز دارد.
تصحیح اشتباه، قدرت است نه ضعف: در دنیای پر از اطلاعات غلط، رسانهای که اشتباه خود را میپذیرد و آن را تصحیح میکند، نه تنها ضعیف نیست، بلکه به مخاطب خود احترام میگذارد و اعتبار خود را در درازمدت تقویت میکند.
در نهایت، نبرد امروز بیش از آنکه نبرد اسلحه باشد، نبرد روایتهاست. در این نبرد، دقیقترین و معتبرترین روایت پیروز خواهد شد، نه لزوماً پر سر و صداترین آن. بازنشر یک خبر جذاب اما نادرست، شاید در کوتاهمدت هیجانانگیز باشد، اما در بلندمدت، مانند شلیک به پایگاه خودی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com