نباید در دور باطل تحلیل افتاد

گروه سیاسی - مصطفی مطهری نوشت: درباره مکانیسم ماشه و چگونگی فعال شدن آن و مباحث و حواشی پیرامون آن در روزها و هفته های اخیر نکات فراوانی در اکثر رسانه ها هم بشکل مکتبوت و هم در قالب تصویری و شنیداری سخنان زیاد و تحلیل های متفاوتی صورت گرفته و عمده مخاطبان نیز با توجه به حجم وسیع اطلاعات در این باره، با کم و کیف آن آشنایی و آگاهی ولو محدودی دارند.

به گزارش بولتن نیوز، اما اینکه دیدگاه برخی از افراد با پست و سمت و جایگاهای مختلف، اسنپ بک و بازگشت پذیری تحریم ها را بی اثر دانسته و آن را کم اهمیت جلوه می دهند آن قدر خطرناک و زیان آور است که برخی دیگر نیز با گره زدن حیات و ممات کشور به اسنپ بک همه امور کشور و سایر رویدادهای احتمالی را رها کرده اند. 

واقعیت این است که در مقام قیاس در ترازوی مقایسه و تطبیق این دو دیدگاه، باید خاطر نشان کرد که دیدگاه نخست بمراتب خطرناک تر از دیگریست؛ بطوریکه با ساده و بی اهمیت جلوه دادن فعال شدن مکانیسم موسوم به ماشه در وهله اول موجب انفعال و فرصت سوزی در تصمیم گیری و آینده نگری می شوند و در گام بعدی زمینه های گرداب فشار داخلی برساخته شده از آن بر بدنه های اجتماعی را با نگاه سطحی به مسائل مربوطه فراهم می آورند.

در حقیقت زمینه و پس زمینه این دیدگاه بیش از آنکه بر مبنای پردازش داده ها و پیامدها باشد بر پایه غرض ها و پافشاری و لجاجت های محفلی ست. بنحویکه با تشبیه های سطحی نگرانه از موضوع تحریم ها و تکرار شعاری استقامت ملی بدون استناد و اشارات تحلیلی، فاقد پشتوانه نظری (این اتفاق) بوده و عامل انفجاری خواهد شد که ممکن است بر ساحت ساخت گونه جامعه در حوزه هایی چون اقتصاد و معیشت حادث گردد؛ شاخص این قبیل تحلیل ها، تلاش در وارونه نشان دادن واقعیاتی می باشد که عمده فشار آن بر روی دوش مردم و بی اعتماد سازی آنها به ساختار  خواهد بود.

قابل ذکر است که از جمله دلایلی که موجب شده تا دیدگاه مذکور را مضر و خطرناک تلقی کرد شرایطی ست که بر وضعیت کشور حاکم شده و به نوعی اثرات آن نیز بر همگان عیان و آشکار است. 

در واقع کشور بعد از پشت سر گذاشتن روزهای سخت و دردناک جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و گردهمایی غربی ها برای به ستوه آوردن مردم و جنبشی کردن آنها علیه حاکمیت، نگرش ذکر شده در قالب دیدگاه موجود به نوعی به معنای تحلیل خیابانی و دورهمی های عاری از هرگونه لحاظ کردن نتایج و پیامدهای احتمالی ست.

کوتاه سخن اینکه، بجای نگاه سطحی در حوزه تحلیل، داشتن بینش و روش ژرف اندیشانه در بستر تجزیه و تحلیل نه تنها موجب کارآمد سازی در تصمیم گیری می گردد بلکه موجب آماده سازی ذهنی و عملی از یکسو و به حداقل رسانی صدمات احتمالی از سوی دیگر خواهد گردید.