کد خبر: ۸۷۲۴۱۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

زیرمیزی پزشکان؛ تجارت جان مردم در روپوش سفید!

پدیده زیرمیزی در حوزه درمان، نه‌تنها اعتماد مردم به پزشکان را خدشه‌دار کرده، بلکه به تجارتی بی‌رحم در جان بیماران بدل شده است؛ صدایی که امروز باید بلندتر از همیشه شنیده شود.
زیرمیزی پزشکان؛ تجارت جان مردم در روپوش سفید!

گروه پدیده زیرمیزی در حوزه درمان، نه‌تنها اعتماد مردم به پزشکان را خدشه‌دار کرده، بلکه به تجارتی بی‌رحم در جان بیماران بدل شده است؛ صدایی که امروز باید بلندتر از همیشه شنیده شود.

به گزارش بولتن نیوز دکتر پرویز اکبری قاضی بازنشسته و مدرس دانشگاه.: این قلم امروز از عدل نمی‌نویسد، از ظلم می‌نویسد...نه ظلم شاهان، نه ستم دیکتاتوران... بلکه ظلم کسانی که لباس شرافت را پوشیده‌اند اما با دستان خود، وجدان را ذبح می‌کنند؛
 پزشکانی که زیرمیزی می‌گیرند!
 زیرمیزی؟ نه!
این دیگر «واژه» نیست؛
این لکه ننگی‌ست بر دامن سفید پزشکی!
این سیلی‌ای‌ست بر صورت بیمار مستأصل!
این دست‌درازی‌ای‌ست به سفره‌ی خالی خانواده‌ها!
 چه کسی گفته است پزشک مقدس است، حتی اگر جیب مردم را با لبخند بدرَد؟
کدام مکتب، کدام قانون، کدام دین گفته «طبابت» مجوز دوشیدن بیمار است؟
مگر نه اینکه قرآن فریاد می‌زند:
> «وَلَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ»؟!
چگونه زیر سایه‌ی این آیه، برخی پزشکان دست‌شان را به پول حرام آلوده می‌کنند، آن هم با بهانه‌های نخ‌نما: «تعرفه پایینه»، «دستمزد واقعی نیست»، «ما خاص‌ایم»..
 خاص؟!
خاص کسی‌ست که با جان مردم مهربان است؛ نه کسی که جیب مردم را طعمه کند.
 زیرمیزی گرفتن، نه فقط تخلف است، نه صرفاً جرم؛
بلکه فساد اخلاقی نهادینه‌شده در روپوش سپید است.
 پزشکی که به بیمار ضعیف، فقیر، یا بی‌پناه می‌گوید:
«اگر زیرمیزی ندهی، عملت را انجام نمی‌دهم!»
دیگر پزشک نیست؛
 او تاجر جان‌هاست!
تاجری که در بازار بی‌رحم سلامت، جان آدمی را به مزایده گذاشته است.
 نظام درمانی یا نظام تجاری؟!
این روزها برخی بیمارستان‌ها و مطب‌ها دیگر مکان درمان نیستند؛
بلکه سالن حراجی‌اند!
 هرکه بیشتر بدهد، زودتر جراحی می‌شود.
 هرکه آشنا داشته باشد، از نوبت می‌پرد.
 هرکه جیبش پر نباشد؟ باید صبر کند... تا وقت مرگ!
 بیمارستان دولتی با پول بیت‌المال ساخته شده؛ اما پزشک متخصصش با وقاحت می‌گوید:
"اگه بخوای من عملت کنم، باید فلان قدر بریزی!"
 این چیست جز «باج‌خواهی»؟
این چه نام دارد جز «رشوه‌گیری موجه‌شده»؟
 آیا اگر یک کارمند ساده شهرداری برای صدور یک مجوز، پولی بگیرد، با او برخورد نمی‌شود؟
پس چرا پزشک رشوه‌بگیر، آزادانه لبخند می‌زند و همچنان در صف جراحی، بیمار تهی‌دست را تحقیر می‌کند؟
 سکوت کافی‌ست؛ جامعه باید فریاد بزند!
 تا کی باید مردم خجالت بکشند از گفتن اینکه برای جراحی بچه‌شان، ناچار شده‌اند زیرمیزی بدهند؟
تا کی باید بیماران، غرورشان را بشکنند و با التماس، پول قرض کنند، فقط برای آنکه پزشک به آن‌ها نگاه کند؟
 این ننگ را دیگر نمی‌توان تحمل کرد؛
 نه عدالت می‌پذیرد
 نه شریعت می‌بخشد
 نه وجدان آرام می‌گیرد
 پیشنهاد من؟ نه، مطالبه‌ی من از حاکمیت:
۱️⃣ اسامی پزشکان زیرمیزی‌بگیر، علناً اعلام شود!
۲️⃣ مجازات‌ها فقط مالی نباشد؛
 تعلیق پروانه پزشکی
 حبس قطعی
 محرومیت دائمی از بخش دولتی
۳️⃣ سازوکار دریافت گزارش مردمی بی‌نام، واقعی و بدون ترس راه‌اندازی شود.
۴️⃣ قضات محترم، این جرائم را با اشد مجازات کیفری تعقیب کنند، نه با ریش‌سفیدی!
 اگر یک معلم، یک کارگر، یک قاضی یا یک کارمند بابت خطایی کوچک تنبیه می‌شود، چرا این «تاجران سلامت» همچنان تافته جدابافته‌اند؟

 آیا وقت پایان دادن به این تبعیض ساختاری نرسیده؟
 زیرمیزی گرفتن یعنی دزدیدن جان و کرامت مردم
یعنی خوردن مال حرام با دستکش جراحی
یعنی دفن وجدان در اتاق عمل...
و من می‌پرسم:
 شما که زیرمیزی می‌گیرید، هنگام دست‌گذاشتن بر بدن بیمار،
از دعای شب‌هایش، اشک فرزندانش، و آه پدر پیرش نمی‌ترسید؟
از خدا نمی‌ترسید؟
از فردای قیامت نمی‌هراسید که «کسی را کشته‌اید با دست طبابتتان»؟
❗ به عنوان یک قاضی بازنشسته، که عمرم را در ترازوی عدل سپری کرده‌ام،
می‌گویم:
 پزشک زیرمیزی‌بگیر، فقط مجرم نیست؛ خائن به انسانیت است.
 او باید نه فقط محاکمه،
بلکه از عرصه سلامت، برای همیشه اخراج شود!
 و در پایان:
به تمام مردمی که خسته‌اند، زخم‌خورده‌اند، ساکت مانده‌اند...
به آنان که از ترس لغو جراحی، خفت زیرمیزی را تحمل کرده‌اند می‌گویم:
 حق با شماست
 درد از شماست
 خشم هم، باید از شما برخیزد...
فریاد بزنید! فریاد بزنید که جان انسان، کالای مزایده نیست!

برچسب ها: پزشک ، تجارت

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۴
0
0
و این تخم لقی است که مغروق کوشک کاشت
و جنابش، غرضی؟ در دادگاه بيان کرد که :
من! باید مدیریت را حفظ کنم
تا زیرمجموعه خودبخود حفظ شود
و شد، آنچه که نباید می‌شد
همانا تزریق باد اضافه
همانا وجه تمایز و خون رنگین تر
همانا اظهار فضل آن پسر بابا ...
مدعی وارد کننده ایرانسل به ایران
همانا واژه ساز «ژن برتر»
و در ادامه هم دولتمردانی تهی
خزانه ای را کردند تهی
با سکه پاشی هر از گاهی
تحت عناوین اقشار علمی، هنری
و هرآنچه را از خود خواهی
ساختمان خزانه اگرکه آدمی بود
هماره بر چشم‌هایش خون جاری بود
از این ظلم و اجحاف و بُردبُرد ظالمانه
لعنت به پایه گذار سکه پاشیِ این زمانه
صدتا صدتا و بلکه هم گاهی بیشتر
هر روز هم به تبع تورم افزون‌تر
برو جنگ و حمله دشمن، از این زاویه‌ها ببین
https://shoaresal.ir/files/fa/news/1397/2/22/280536_668.jpg

https://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1394/11/19/568622_840.jpg

https://shoaresal.ir/fa/news/127396/
چراکهمردمان سرزمین در فقر و فاقه
اکابر جویای شهرت، پرورش نوچه ها
تا بلکه زودتر گفته شود فلان ها چاقه
وزانت را در روال گنده پروری می دیدند
و دراستفاده بهینه، گماشته پروری دیدند
کاش، مشاعر سالم هم در این نوچه ها بود
در فلان مطب؟ پزشک نما به مقدسات؟؟؟
چه توهین ها که ننمود؟ با کرور کرور ثروت
فسیل بیمار مراجعه کننده هم، مثلاً پزشک بود
واویلا، دست کمی از آن پزشک نما نداشت
و او هم به مقدسات سراسر توهین نمود
بلاشک، هر دو مهدورالدم؟ نواب کجاست؟
آن از سلسله جلیله سادات کجاست؟
منشاء این‌همه باد اضافه و غرور کاذب
تفاخر علمی پوچِ تک بعدی کجاست؟
ایران، فدای اشک و خنده‌یِ تو؟؟؟
نه، ایران، ای چاه جوشان
مثل تو نیست، هیچ کجایی از جهان ...
رؤسای خائف و قدرت طلب پشتیبان مان
با چند کلام و مدام، مفاخر علمی بی‌نظیر؟
ایران، ای بهشت زیبا و پول سازترین دوران
مدیریت‌های هر دولت هم، باج بده به اینان
لعنت به آنکه پایه‌گذار نکبت، پلشتی ها شد
آمین آمین آمین ....
و فی الحال، دور دور مستان است
محتسب هم غزلخوان است،
دستگاه پوز هم بَسی فراوان است
همین کفایت می کند،
چراکه فقط روزانه چند هزار عمل اسلیو!
همین یک فقره محاسبه کن، بهشت
بی‌خود نیست تخم‌ دوزرده اند و ما زشت
کجای دنیا چنین رشد قارچ گونه با تبلیغ؟
و درود فراوان به دکتر پرویز اکبری
«ننگ به رؤسای ریزدانه و اصغری»
بسترسازان ظلم و اجحاف این زمانه
پیاده نظام دشمن برای یورش شبانه
و من نگرانم، سَوفَ، خواهی فهمید
روزی - بزودی - این باد تخلیه بشود
بعون الله
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین