گروه بین الملل - مصطفی مطهری: ماجرای بالا گرفتن اخنتلافات میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ و رسانه ای شدن آن را باید پایانی بر ماه عسل چندماهه این دو قلمداد کرد؛ اگرچه منبع و منشا اختلاف میان ترامپ و ماسک لایجه ای بود که به کنگره ارائه شد(در این باره باید خاطر نشان کرد که ترامپ سیاست کاهش سنگین مالیات ها را دنبال می کند ولی ماسک خواهان کاهش هزینه و افزایش درآمدهای دولت است) اما آنچه در روزهای گذشته میان دو طرف رد و بدل شد می تواند گویای این نکته باشد که هم ترامپ و هم ماسک پیش تر از این ها نسبت به ادامه این دوستی تردید داشته اند. در واقع انتشار مطالبی علیه یکدیگر در پیام رسان های اجتماعی مانند ادعای حضور ترامپ در پرونده های آپستین ( متهم به قاچاق جنسی زنان زیر سن قانونی) و انتشار عکسی از ترامپ و آپستین در کنارهم از سوی ایلان ماسک از یک سو و یا خبر فسخ یارانه ها قرادادهای دولتی با ایلان ماسک و دیوانه خواندن او از سوی ترامپ به معنای این است که این دو به آینده روابط شان با هم به دیده تشکیک و تردید نگریسته بودند و از این رو تمرکز بر روی نقطه ضعف طرف مقابل و پیدا کردن پاشنه های آشیل هم را دنبال کرده بودند تا در زمان مقتضی از آن استفاده کنند.
به گزارش بولتن نیوز، نکته قابل توجه در ارتباط با درگیری ماسک با ترامپ این است که وی سعی دارد با پشتوانه ایکس به عنوان یک پیام رسان اجتماعی به راهبردسازی کلان سیاسی دست بزند؛ بطوریکه نظر سنجی درباره تشکیل یک حزب سوم سیاسی و انتشار آمارها در این باره تا خط مشی گذاری رسانه ای با عنایت به طرح دوگانه سازی سیاسی در بخش عمومی و تخصصی مبنی بر استیضاح ترامپ و جایگزین کردن ونس بجای او و ... از جمله مواردی ست که ماسک با توجه به شکست اولین تجربه سیاسی اش در بخش حکمرانی، به دنبال آن است.
واقعیت امر این است که نباید این درگیری میان ترامپ و ماسک را به دلایلی جدی گرفت؛ اول اینکه آنچه از شواهد پیداست این درگیری در عرصه پیام رسان ها خواهد ماند و گستره آن بیشتر از این نخواهد شد. دوم اینکه عدم درک کلاسیک ترامپ و بویژه ماسک از سیاست و ماهیت آن این شرایط را رقم زده است. در واقع ایلان ماسک همانگونه که بدون پشتوانه فعالیت سیاسی، آسانسوری به سیاست آمریکا پای نهاد همانگونه نیز از آن خارج شد؛ به بیان روشن تر حواشی ورود به آن کمتر از حواشی خروجش از آن نبوده است(این موضوع هم درباره ترامپ در دور اول ریاست جمهوری اش صادق بود). سوم اینکه، اگرچه ایلان ماسک دارای سرمایه های اقتصادی و اجتماعی(به لطف شبکه ایکس و استارلینک و ...) است اما این به معنای اثرگذاری او در بخش کلان سیاسی بواسطه این دو سرمایه نیست؛ بدان دلیل که وی نه پشتوانه و نه تجربه سیاسی دارد که به واسطه آن بخواهد چالش آفرینی سیاسی در حوزه حزب سازی را کلید بزند. چهارم اینکه، تقابل ترامپ و ماسک یک تقابل برابر نیست؛ بطوریکه ماسک بازنده از پیش محسوب می شود. چونکه ترامپ تمام ابزار را برای شکست ماسک در اختیار دارد؛ بدان معنا که ابزاری که ماسک بر روی آنها حساب باز کرده کم و بیش نیز در اختیار ترامپ است و اگر قرار بر مچ اندازی باشد ماسک توانی برای مقابله با ترامپ را ندارد.
خلاصه اینکه، آنچه برخی از آن به عنوان باز شدن یک جبهه داخلی علیه ترامپ سخن می گویند به نظر می رسد بیشتر شبیه یک بازی سیاسی برای انجام طرحی کلی در حوزه اقتدارزایی و همبستگی سیاسی تمام بخش های سیاست در واشنگتن می باشد. چونکه همانگونه که می دانیم مبنای اختلاف میان ترامپ و ماسک لایحه مربوط به تعرفه ها و بودجه پیشنهادی ترامپ است و اگر در این باره شورش رسانه ای ماسک علیه ترامپ را بنیاد تحلیل قرار دهیم، خسارات وارده به سرمایه ماسک طی این چند روز به مراتب زیان بار از آن چیزی بوده است که وی را به تقابل با ترامپ واداشته است. بنابراین کسی که بزرگترین سرمایه دار جهانی ست آیا برآورد هزینه و منفعت نکرده است که پای به این کارزار نهاده است و اکنون گرفتار زیانی کلان شده است(زیان بیش از 34 میلیارد دلاری دارایی خالص ماسک)؟ یا موضوع چیز دیگری ست؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com