گروه بین الملل: دکتر رسول لطفی استراتژیست نوشت: همانطور که در مقاله قبلی با عنوان «چرا واشنگتن به حفظ "ایران،یک تهدید، اما کنترلشده" علیرغم انگیزههای پیچیده ادامه میدهد؟» به تفصیل بررسی شد، تحلیلها نشان میدهند که واشنگتن، به دلایل ریشهدار و پیچیده ژئوپلیتیکی، داخلی و تاریخی، به جای حل و فصل کامل مسئله ایران، به حفظ وضعیت "ایران، یک تهدید کنترلشده" تمایل دارد، سیاستمداران ما باید بدانند ترامپ تمام ایالات متحده نیست و در چنین محیطی، کشور ما ناگزیر است با نگاهی واقعبینانه و مبتنی بر مصلحت ملی و راهبردهای کلان ترسیم شده توسط مقام معظم رهبری حفظهالله راهبردهایی را اتخاذ کند که نه تنها بقا و امنیت آن را تضمین کند، بلکه امکان پیشرفت و توسعه را نیز فراهم آورد.استراتژی آمریکا در قبال ایران دارای باکهای اساسی است و در صورتی که این نقاط ضعفرتپسط دستگاه دیپلماسی اقتصادی و امنیتی ما درست پردازش شود، در غیاب افق روشن برای یک توافق فراگیر،ایران بیش از پیش ماهیت آمریکا در منطقه را تضعیفرخواهد کرد و از دامی که سالها ایالات متحده برای کشورمان پهن کرده است رها خواهد سد. این مقاله به تبیین راهکارهای عملیاتی ایران در این خصوص میپردازد.
۱. استحکامبخشی به بنیانهای داخلی: محوریت "اقتصاد مقاومتی" و حکمرانی کارآمد
به گزارش بولتن نیوز ،در شرایطی که فشار خارجی به عنوان یک متغیر ثابت در نظر گرفته میشود، هیچ راهبردی بدون تکیه بر توان و انسجام داخلی پایدار نخواهد بود.تاکیدات مقام معظم رهبری در سالهای گذشته و تعبیرات ایشان از سیاست آمریکا در سال جاری همه به وقوع عملی پیوست، بلایی که آمریکا بر سر اوکراین آورد و بازی سازی کنگره در ایجاد بن بست توافقی بین ایران و دولت آمریکا نشان داد آمریکا ابدا قابل اعتماد نیست.
حال این سوال مهم مطرح است که با توجه به شرایط این روزها و نگاه به آینده چه باید کرد؟
پاسخهای کوتاه و شاید عمیقی را تدوین کردهام که مستلزم توجه اند؛
● عمقبخشی به اقتصاد مقاومتی: این مفهوم نه یک شعار، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. در غیاب رفع تحریمهای فراگیر، تقویت تولید داخلی، بهویژه در حوزههای استراتژیک مانند غذا، دارو، انرژی و فناوریهای حیاتی، باید در اولویت قرار گیرد. این امر مستلزم حمایت هدفمند از صنایع کوچک و متوسط، توسعه شرکتهای دانشبنیان واقعی و کاهش حداکثری وابستگی به واردات در کالاهای اساسی و واسطهای است. برنامهریزی برای خودکفایی در زنجیرههای تأمین کلیدی،مانند فناوری ، کشاورزی و سلامت ، آسیبپذیری کشور را در برابر شوکهای خارجی به شدت کاهش میدهد.
● مدیریت هوشمندانه منابع ارزی و مهار تورم: ثبات اقتصادی داخلی، سنگ بنای هرگونه مقاومت خارجی است. کنترل دقیق نرخ ارز و اتخاذ سیاستهای پولی و مالی محتاطانه برای مهار تورم و حفظ قدرت خرید مردم، حیاتی است. این امر شامل شفافیت در بودجهریزی، کاهش هزینههای غیرضروری دولت و هدایت نقدینگی به سمت تولید است.چرا نباید زنجیره نظارت سیستماتیک بر نیازمندیهای ارزی آنقدر رخنه راهبردی مالی داشته باشد؟
● بسیج سرمایههای داخلی و جذب نخبگان: منابع مالی عظیمی در داخل کشور وجود دارد که میتواند با ایجاد محیط امن و جذاب برای سرمایهگذاری داخلی، به چرخه تولید بازگردد. همچنین، بازگشت متخصصین و نخبگان ایرانی از خارج، از طریق تسهیلگری و ایجاد فرصتهای شغلی و پژوهشی مناسب، یک ظرفیت عظیم برای توسعه است که نباید نادیده گرفته شود.توکن سازی دارایی های مادی و معنوی مانند توکن مسکن و تو کن نخبگان و از طرفی توسعه اقتصاد دیجیتال واقعی رقابتی کمک خواهد کرد تا این همگرایی داخلی و خارجی به نفع ملت شریف ایران رخ دهد.
۲. بازتعریف منطقهای: از نفوذ پرهزینه تا همگرایی هوشمندانه
نفوذ منطقهای ایران، همواره کانون نگرانیهای آمریکا و متحدانش بوده است. در شرایط عدم توافق، ایران باید این نفوذ را هوشمندانهتر مدیریت کند.
● کاهش هزینههای مادی و معنوی نیروهای نیابتی : حفظ شبکههای نیابتی با روش کنونی در بلندمدت میتواند بار سنگینی بر دوش اقتصاد و سیاست خارجی ایران بگذارد. سیاست ما باید به سمت کاهش وابستگی مالی و لجستیکی ث این گروهها به منابع مستقیم مالی حرکت کند و بر تأثیرگذاری فکری، فرهنگی و سیاسی پایدارتر تمرکز نماید. این به معنای بازتنظیم اولویتها و ابزارهای اعمال نفوذ است. همزمان که جهادگران عزیزمان به یاریمان می شتابند باید آنها از منابع فکری زنجیره تحت نفوذ ایران برای توسعه اقتصادی خود بهره ببرند و نه صرفا هزینههای مستقیم. یعنی اگر گروهی در کشوری برای منافع ما می جنگند باید در عرصه اقتصادی اش با کمک ما موفق شود،همزمانی که میجنگد باید تولید داخلی و محصول صادراتی داشته باشد و اقتصاد او دچار چالش اساسی نشود ، اینگونه است که نیروهای نیابتی ما پاسداری پایداری را برای حفظ ارزشهای اسلامی و اهداف مقدس ضد استکبار و صهیونیزم ما رقم خواهند زد. ما باید جلوی ویرانی زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی همرزمان مان را از طریق تغییر استراتژی های سنتی بگیریم و الا در آینده شرایط حاد اقتصادی این مناطق تاثیر منفی بر جنگاوری آنان خواهد داشت.
● تأکید بر قدرت نرم و فرهنگی و دیپلماتیک: ایران از یک تاریخ غنی، تمدن کهن و فرهنگ تأثیرگذار برخوردار است. تمرکز بر تبادلات فرهنگی، هنری و علمی، توسعه گردشگری و گسترش گفتمانهای همگرا در منطقه، میتواند به مراتب پایدارتر و کمهزینهتر از رویکردهای صرفاً نظامی، به تقویت جایگاه منطقهای ایران کمک کند.ایران صرفا باید بر منطقه خاورمیانه تمرکز کند، جایی که محیط بازیگری موثر ایالات متحده است چراکه با وجود تلاشهای آمریکا برای شکلدهی به ائتلافهای ضدایرانی، مراودات دیپلماتیک فعال و تنشزدایی محتاطانه با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و ترکیه، یک راهبرد حیاتی است. توافق اخیر با عربستان سعودی نمونهای درخشان از این رویکرد است که نشان داد گفتگو و همکاریهای اقتصادی و امنیتی دوجانبه میتواند به کاهش تنشها و باز شدن افقهای جدید برای همه طرفین منجر شود. توسعه این مسیر، میتواند وابستگی منطقهای به آمریکا را کاهش داده و یک چارچوب امنیتی بومی را پایهریزی کند.
۳. ارتقاء بازدارندگی: ابزاری برای حفظ امنیت در غیاب توافق
در دنیایی که توافقات جامع و چندجانبه به راحتی نقض میشوند، بازدارندگی مؤثر، تضمینکننده امنیت ملی است.صورت عدم توافق هستهای، ایران باید برنامه هستهای خود را با سرعت و قاطعیت بیشتری پیش ببرد، در عین حال که بر ماهیت صلحآمیز آن و پایبندی به چارچوب NPT تأکید میکند. این موضوع ممکن است شامل افزایش ظرفیت غنیسازی، توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و انباشت اورانیوم غنیشده باشد. هدف، ایجاد یک اهرم قدرتمند چانهزنی و بالا بردن هزینه هرگونه ماجراجویی نظامی علیه ایران است . از آن سو تقویت توانمندیهای موشکی و پهپادی ایران، اثبات کرده است که یک مولفه کلیدی و مؤثر در بازدارندگی است. سرمایهگذاری مستمر در تحقیق، توسعه و تولید این سامانهها، با تأکید بر دقت، قدرت تخریب و تنوع، برای مقابله با تهدیدات احتمالی و حفظ موازنه قوا در منطقه ضروری است. در ادامه بصورت تیتر وار به برخی دیگر از مولفه های قدرت اشاره میکنم ؛
● توسعه شبکه ملی و دفاع سایبری و هوشمند: در عصر نبردهای نوین، تقویت زیرساختهای دفاع سایبری برای مقابله با حملات احتمالی و همچنین توسعه قابلیتهای جنگ سایبری، برای حفظ امنیت و نفوذ در فضای دیجیتال، حیاتی است.توسعه شبکه ملی اطلاعات به عنوان حفاظت از دارایی های دیجیتال باید با شتاب ی حداکثری رخ دهد.
۴. دیپلماسی فعال و هوشمندانه: شکستن حصار انزوا
در شرایط عدم توافق با غرب، همانطور که در بالا اشاره کردم دیپلماسی ایران باید فعالتر و چندوجهیتر باشد.از این رو ابعاد این رویکرد را در ذیل بیشتر تشریح میکنم؛
● عمقبخشی به چندجانبهگرایی و ائتلافسازی نوین: ایران باید به طور فعال در سازمانهای بینالمللی و منطقهای حضور یابد و نقشآفرینی کند. تقویت همکاری با ائتلافهایی مانند بریکس (BRICS) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) میتواند به کاهش انزوای سیاسی کمک کرده و فرصتهای اقتصادی و سیاسی جدیدی را فراهم آورد. عضویت ما در این نهادها، میتواند اهرم فشار غرب را تضعیف کند.اما این عضویتها باید پیگیری شوند، صرفا تشکیل کمیته های زیر تا زیر مجموعه فایده ای نخواهد داشت باید بسیار فعالانه برای شرکای منطقه ای فرصت داخلی ایجاد کرد و آنها را به داخل سرزمین تحت حکمرانی کشاند.
● استفاده از ظرفیتهای حقوقی و رسانهای: ایران باید به طور مداوم و از طریق مجامع حقوقی بینالمللی، نقض تعهدات و تحریمهای یکجانبه آمریکا را پیگیری کند. همچنین، دیپلماسی عمومی و رسانهای مؤثر برای تبیین روایت ایران و مقابله با ایرانهراسی در سطح جهانی، ضروری است. آنچه که نشان داده است موجب پیروزی است، روایت اول است ، تربیت متخصصین عملیات روانی سایبری از واجبات حکمرانی موثر در تمدن دیجیتال است.
● جذب سرمایهگذاری خارجی غیرغربی: با تمرکز بر کشورهای شریک، ایران باید مکانیسمهای قانونی و امنیتی برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی را تسهیل کند، حتی اگر این سرمایهها از مسیرهای غیرمتعارف و با ریسک بالاتر تأمین شوند. اتاقهای بازرگانی با پشتوانه و اختیارات وسیعتر بدون دخالت دولت باید تبیین راهبردهای کلان اقتصادی برای آنان و نه دخالت در عملیات اقتصادی باید فعالتر شوند.
۵. اصلاحات ساختاری و اعتمادسازی داخلی: کلید همبستگی ملی
هیچ راهبرد خارجی بدون پشتوانه قوی مردمی و ساختار داخلی کارآمد نمیتواند به موفقیت برسد.بنابراین نقاط ضعف در همبستگی را باید رفع کرد از جمله ؛
● بهبود حکمرانی و مبارزه قاطع با فساد: کاهش بوروکراسی، افزایش شفافیت در تصمیمگیریها و مبارزه جدی و بدون تبعیض با فساد اقتصادی و اداری، نه تنها به بهبود وضعیت اقتصادی کمک میکند، بلکه اعتماد عمومی را به نظام حکمرانی بازگردانده و افزایش میدهد.
● توجه به مطالبات و انتظارات عمومی: گفتگو با اقشار مختلف جامعه، درک و پاسخگویی به مطالبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و تسهیل مشارکت آنها در اداره امور کشور، میتواند سرمایه اجتماعی و همبستگی ملی را در برابر فشارهای خارجی افزایش دهد. این امر به معنای باز کردن فضا برای نقد سازنده و شنیدن صدای نارضایتیها نیز هست.برای مثال آشفتگی در توزیع نان و قیمت کذاری آن اگر یک سر به نانواییها بزنیم میفهمیم چرا عدم نظارت بر سلایق تولید نان و توزیع آن چقدر سفرههای مردم و ذهن آنان را درگیر کرده است.
● توازن میان امنیت و آزادی: در شرایطی که امنیت ملی در اولویت است، باید تلاشی هوشمندانه برای حفظ توازن میان الزامات امنیتی و حقوق شهروندی صورت گیرد. افزایش احساس آزادی و مشارکت، در نهایت به تقویت امنیت پایدار و عمقبخشی به مقاومت ملی منجر خواهد شد.دیدگاه به آزادی ابدا حجاب نیست ، امکان گفت و شنود آرام است.وقتی چنین فضایی ایجاد شود ، شاهد حضور و ظهور تحلیلگران فیک مدیا نخواهیم بود، جامعه با شعار و شعور مشخص هر نظری را پذیرش نخواهد کرد.
نتیجهگیری: نگاهی به آینده در غیاب توافق
در سناریوی عدم توافق جامع با غرب، ایران باید به جای انتظار منفعلانه برای تغییر رویکرد آمریکا، به یک بازیگر فعال و هوشمند تبدیل شود. راهبرد بقا و پیشرفت ایران، باید بر همافزایی توان داخلی، دیپلماسی چندوجهی و بازدارندگی مؤثر استوار باشد. هدف نهایی، حفظ پویایی، قدرت مانور و کاهش آسیبپذیری در برابر حریفی است که به نظر میرسد به دنبال کنترل و مدیریت ایران، نه حل کامل مسائل آن، است. این مسیر، دشوار اما ممکن است و نیازمند اجماع داخلی، واقعبینی استراتژیک و رهبری قاطع برای عبور از گردنههای پرخطر خواهد بود.اگر سیاستمداران ، اقتصاد دانان و جامعه شناسان در مسیر راهبردی رهبری با رویکرد تضعیف آمریکا و تقویت داخلی قدم بردارند ، موفق خواهیم شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com