کد خبر: ۸۲۹۴۵
تاریخ انتشار:

سقوط بازارهای آزاد و ظهور بازار های کنترل شده

غلامحسین دوانی


با سقوط اتحاد جماهیر شوروی جهان وارد فاز جدیدی به نام جهانی سازی شد که چند سال اول آن بمثابه ماه عسل نوعروسان بسیاری را مدهوش کرده و تئوریسین های خود خوانده بر بال شکسته سوسیالیسم دولتی شوروی آوازهای " بدرود سوسیالیسم " را سر داده بودند اما تند باد اولیه که بصورت توفان از اواخر سال 2007 نظام جهانی سازی را در هم پیچیده ، طومار "جهانی شدن " و اتحادیه اروپا را مورد تهدید هستی و نیستی قرار داده است .

در واقع هنوز مرکب کتاب «موج سوم» الوین ناظر و «رویاروئی بزرگ» لسترتارو و نقطه نظرات مشعشعانه "میلتون فریدمن" خشک نشده  که بازارهای جهانی فارغ از خیال‌پردازیهای این و یا آن تئوریسین‌های اقتصاد و براساس مکانیزم خشک اقتصادی راه خود را می‌پیمایند. اصل بنیادین اقتصاد آن است که هر فرآیند اقتصادی که ارزش‌آفرین باشد باید در چارچوب مناسبات اقتصادی شکل گیرد و فرآیند بازار نیازمند مکانیسمی است که خود نظارتی بازار را نیز نظارت کند (Self-Regulation).

خوشبختانه یا بدبختانه اقتصاد برخلاف سیاست که می‌تواند هر روز به رنگی دیگر درآید دو مولفه اساسی بیشتر ندارد یا نظام کنترلی دولت بر آن سوار شده و یا بازار خودبخودی و یا به اصطلاح خودمکانیزم است. فردریک هایک اقتصاددان افراطی راست زمانی گفته بود که «فقط رفتارهای فردی اراده گرایانه می‌توانند درست یا نادرست ارزیابی شوند» برعکس هایک و دارودسته آلن‌گرین‌اسپن مشهور به "ابله فرزانه" که مقررات‌زادیی را عامل پیشرفت جامعه می‌دانست و با همین تئوری نظام بانکی امریکا را به ورشکستگی سوق داد، دیرزمانی پیش اقتصاددان فرزانه‌ای در سالهای 1880 گفته بود اقتصاد متشکل از عملکردهایی است که گروهی صاحبان سرمایه براساس آن رفتارهای خود را نسبت به دیگران (جامعه کار و تولید) از طریق بهره‌وری فعال مایشائی، ایجاد فشار کاری زایدالوصف، اخراج نیروی کار و ایجاد فرهنگ رقابتی خاص به منظور حداکثر سود، تنظیم می‌کنند. همین صاحبان سرمایه‌ای که در مواقع سودبری تنها به "منافع فردی خود فکر می‌کنند" و در هنگام سقوط و ورشکستگی "دم از مسئولیت اجتماعی مردم در یاری رسانیدن به ورشکستگان از طریق پرداخت بیشتر مالیات و وام بدون بهره دولت به آنان می‌زنند" اما بحران پولی و مالی که اولین اثرات چشمی آن در نیمه دوم سال 2007 هویدا شد بنیاد ایدئولوژیک سرمایه داری آزاد قهار قانون گریز غیرقابل نظارت را زیر سوال برد به طوری که وال استریت ژورنال ناچار به اعتراف شد که بزرگ مرد اقتصادی درست گفته بود که بدون نظارت و کنترل جمعی و حسابدهی نمی‌توان ابزارها و مکانیزم اقتصاد سرمایه داری را به حال خود رها کرد!! عقلای اقتصادی نیک آگاه هستند که رشد اقتصادي قادر به کاهش فقر و نابرابري و افزايش همبستگي اجتماعي نیست زیرا رشد اقتصادي در چارچوب سرمايه داري الزاما همراه با نابرابري اجتماعي است بطوریکه ازیکطرف این رشد مولد ثروت و از طرف دیگر چون نابرابري ها را افزايش میدهد و نیازهای کاذب را دامن میزند    به همان اندازه هم مخرب است .حکایت آنکه از دهه هشتاد میلادی  علي رغم رشد اقتصادي قابل ملاحظه اي که در سراسر جهان پديد آمده نابرابري ها نيز به مرز انفجار رسيده و نسبت فاصله بين ٢٠٪ بالاي ثروتمند ترين و ٢٠٪ پايين فقيرترين هاي مردم جهان از يک به ٣٠ در سالهاي ١٩٦٠ به يک به ٨٠ در حال حاضررسيده که این موضوع اثبات میکند گذار به يک نظام سنتي بر انباشت سرمايه، منجر به از هم پاشيدگي مکانيسم تقسيم ارزشهاي توليد شده خواهد شد.

از طرف دیگر افزايش طمع سودخواهي ثروتمندان دهک مربور باعث  کاهش سهم مزدبگيران، چه در رابطه با کاهش مطلق مزدو جه از طریق کاهش خدمات اجتماعی از طریق حذف سوبسیدهای دولتی شده مه نتیجه مستقیم آن تظاهرات های میلیونی و شورش در یونان ، اسپانیاواخیرا هم "حرکت اعتراضی بر علیه وال استریت ... شده است. مردم بخوبی آگاه شده اند که  برخلاف فریادهای وامصیبتا بحران بازار ناشی از بی‌پولی نیست بلکه وفور پول جهان را به بحران کشانیده است. نمونه بارز آن تزریق میلیاردها دلار به کانون‌های بحران نظیر مجموعه‌های بانکی و تراست‌های صنعتی فراملیتی همچون جنرال موتورز بود که منابع عظیمی که باید مصروف هزینه‌های اجتماعی و رفاهی مردم می‌شد به بانکهای ورشکسته اعطاء گردید و در مقابل از شهروندان کشورهای بحرانی نظیر امریکا، انگلستان، اروپا، یونان و ایرلند و اسپانیا خواسته می‌شود، صرفه‌جوئی‌های بیشتری را بعمل آورند تا دانه درشت‌ها این منابع صرفه‌‌جوئی شده را ببلعند. بطور نمونه دولت امریکاو فرانسه  میلیاردها دلار منابع مالی پس‌انداز شده در صندوقهای پس‌‌انداز و بازنشستگی مردم این کشورها  را به بانکها و منابع ورشکسته سوق داده و در واقع بالاترین بدهکار ملت "خود دولت ها" هستند که به نمایندگی "ورشکستگان اقتصادی "در مقابل مردم قدعلم کرده است. نکته قابل توجه آنکه برخلاف تبلیغات گمراه کننده ای گه در ورشکستگی شرکتهای بزرگ یرداده شده آمار موسسه فوربس در پایان سال 2012 حکایت از فروش فوق العاده و سود آنها نشان میدهد بطوریکه سی در صد تعدادی یکصد شرکت برترجهان امریکائی بوده که سود آنها 32 در صد سود این یکصد شرکت و ارزش بازار این سی شرکت امریکائی حدود 41 در صد ارزش بازار آن یکصد شرکت میباشد مضافا بر آنکه درآمدسال 2011 این یکصد شرکت معادل کل تولید ناخالص داخلی چین در همین سال  می باشد. نمایه ذیل که با استفاده از وب سایت فوربس استخراج شده خلاصه وضعیت یکصد شرکت برتر جهان در سال 2011 را نمایش میدهد.



                                  نمایه شماره (1)- خلاصه وضعیت یکصد شرکت برتر جهان در سال 2011

شرح

مجموع فروش

مجموع سود

مجموع دارائیها

ارزش بازار

یکصد شرکت برتر جهان(میلیارد دلار)

10،976

1،072

6،119

11،464

سهم سی شرکت برتر امریکائی

3،523

378

14،784

4،729

درصد سهم شرکت  امریکائی به صد شرکت برتر

32

35

24

41

منبع استخراج اطلاهات سایت فوربس

 

 

 تجزیه و تحلیل اقتصاد امریکا نشان می‌دهد که این اقتصاد همچون فیل می‌ماند که همه منابع را مصروف خرطوم آن کرده‌اند در حالی که ستون اصلی استواری فیل پاهای اوست!! از طرف دیگر هیاهوی ظهور چین بعنوان ابرقدرت و تبلیغات رسانه‌های اقتصادی بر پیشی‌گرفتن چین از آمریکا که عمدتاً از طرف خود سرمایه‌داران امریکایی و رسانه‌های جمعی گوش به فرمان نظام سلطه دامن‌زده میشود باعث گردیده افکار عمومی جهان چین را هیولای ملت‌ها ترسیم کنند. نهاد های مالی که عمدتا سر در آخور سرمایه داری جهانی دارند گزارشات سفارشی خاصی را در سالهای 2006- 2007 در خهت پیش بینی اقتصاد جهان در سال 2015 و 2050 منتشر کرده بودن بدون اینکه هیچگونه علائم خاصی از بحران سال 2008 را پیش بینی کنند که همین موضوع بی پایه بودن تحقیقات صفارسی آنان را اثبات میکند.زیرا چگونه میتوان جهان سال 2050 را پیش بینی کرد اما طوفان یکسال بعد ( گزارشات در اوایل سال 2007 تهیه شده بود) را نادیده گرفت !!امروز بحران موسوم به بحران بدهیها بعنوان پاشنه آشیل اقتصاد جهانی اروپا و آمریکا را مورد هجوم قرار داده که ریشه های آن حداقل به سالهای 2004-2005 بازمیگردد.

 

 

 

                                                    نمایه شماره (2)- وضعیت کلی بدهی کشورهای پیشرفته اقتصادی

 

%بدهی دولتی به تولید ناخالص داخلی

% بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی

بدهی خارجی بازای هر نفر-دلار

کل بدهی خارجی

میلیارددلار

نام کشور

58.5

99

47،568

15،570

امریکا

 

85

27،862

13720

اتحادیه اروپا

76.5

360

143،009

8،989

انگلستان

78.8

142

57،755

4713

آلمان

83.5

182

74،619

4696

فرانسه

225

45

19148

2441

ژاپن

123

1،165

519،070

2378

ایرلند

64.5

344

226،503

2،344

هلند

118

108

36،841

2،223

ایتالیا

63.4

154

47،069

2،166

اسپانیا

 

3،443

3،696،467

1،892

لوگزامبورگ

98.6

266

113،603

1،241

بلژیک

38.2

229

154،063

1،200

سویس

70.4

95

53،596

1،169

استرالیا

84

64

29،625

1،009

کانادا

40.8

187

91،487

853

سوئد

47.7

141

131،220

643

نروژ

43.5

5

396

697

چین

46.6

180

101،084

559

دانمارک

144

174

47،636

532

یونان

83.5

217

46،795

497

پرتقال

138

33

3،421

480

روسیه

45.5

155

68،960

370

فنلاند

20.3

37

7،567

370

کره جنوبی

60.8

15

1،608

310

برزیل

55.9

21

237

267

هندوستان

48.1

36

3،794

270

ترکیه

41.5

20

1،956

212

مکزیک

 

 

 

 

 

برای بررسی بیشتر شاخصه‌های اصلی سه قطب بزرگ جهان شامل آمریکا، اتحادیه اروپا و چین را درنمایه شماره (3) به نقل از تارنمای CIA.FACTBOOK و همچنین آمارهای استخراجی از متاب سال 2012 اکونومیست  نمایش داده شده است.

نمایه شماره (3)-مقیاسه وضعیت کل اقتصادی اتحادیه اروپا، امریکا و چین در پایان سال 2011

 

شرح

امریکا

چین

اتحادیه اروپا

جمعیت (میلیون نفر)

308

1.336

318

تولید ناخالص داخلی (میلیارد دلار)

14.094

5،878

14.820

% متوسط نرخ رشد تولید ناخالص داخلی 9-2004

4/2

9/10

8/.

مصرف انرژی (میلیون کیلووات 2009)

2.339

1.955

1،226

نرخ تورم (سال 2010) درصد

4%

5.4

1.6

متوسط نرخ تورم 2010- 2005 درصد

6/2

6/2

1.9

امید به زندگی (سال)

78.37

6/74

2/77

تولید سرانه (دلار)

47.200

7،500

38.080

درصد نرخ بیکاری

7/9

6.5

9،4

صادرات کالا و خدمات (میلیارد دلار)

1.270

1.898

1.524

موازنه تجاری- بیلیون دلار

(836)

286

57

تراز حساب جاری- میلیارد دلار

(706)

426

(65)

مازاد تجاری میلیارد دلار

---

419

19

درصد هزینه‌های سلامت به تولید ناخالص داخلی

7/15

3/4

7/10

تعداد منازل مسکونی (میلیون واحد)

3/117

384

130

درصد هزینه‌های آموزشی به تولید ناخالص داخلی

7/5

1/2

9/4

تعداد کامپیوتر به ازای هر یکصد نفر

6/80

7/5

4/50

بررسی اجمالی نمایه فوق نشان میدهد که امریکا علیرغم ضربات سنگین وارده کماکان حریف اول پر قدرت اقتصادی جهانی به شمار می‌رود که دامنه بحران اخیر قادر به از پای درآوردن آن در حال حاضر نیست. اگر درصد هزینه‌های آموزشی و درصد هزینه‌های سلامت به تولید ناخالص داخلی را یکی از بهترین شاخصه‌های توسعه اقتصادی تعریف کنیم فاصله امریکا با چین بسیار قابل ملاحظه خواهد بود مضافاً برآنکه تولید ناخالص داخلی امریکا به تنهایی معادل کل اتحادیه اروپا بیشتر و حدود 5/3 برابر چین می‌باشد. از طرف دیگر تدقیق در نمایه شماره (2) نشان میدهد که حدود بیست درصد تولید ناخالص داخلی جهان متعلق به امریکاست و با فرض اعمال شاخص قدرت خرید(PPP) ، سرانه تولید سرانه چین 50 درصد سرانه تولید سرانه امریکا میباشد. از نظر اقتصادی چنانچه در آینده نه چندان دور قطب‌بندی اقتصادی "چین، روسیه، هند، برزیل و کره" تحقق یابد و چنانچه سیاست پولی دولت امریکا مبنی بر کاهش نرخ دلار تداوم یابد بدون شک اعتبار امریکا کاهش و یکی از پولهای نوظهور رقیب اصلی دلار و یورو خواهد شد اما همه پیش‌فرضهای فوق در شرایطی است که امید به بهبود وضعیت بازار نباشد و تصور کنیم رشد امریکا همه ساله متوقف یا منفی اما رشد این کشورها با همین نرخ فعلی تداوم داشته باشد که فرض معقولی بنظر نمی‌رسد.   

نمایه شماره(4)-  مقایسه سرانه تولید و تولید ناخالص داخلی کشورهای برگزیده

منبع CIAFACTBOOK 2010

 

نام کشور

سرانه تولید

 ناخالص داخلی

(دلار)

تولید ناخالص داخلی

به قیمت PPP

(میلیارد دلار)

نام کشور

سرانه تولید

 ناخالص داخلی

(دلار)

تولید ناخالص داخلی

به قیمت PPP

(میلیارد دلار)

اروپا

32.700

14.820

چین ملی

35.227

821

ایران

10.865

818

روسیه

15.837

2.222

فرانسه

34.077

2.145

برزیل

11.239

2.172

آلمان

36.033

2.940

کره جنوبی

29.836

1.459

جهان

10.886

74.264

مکزیک

14.430

1.567

کانادا

38.989

1.330

هند

3.339

4.060

امریکا

47.284

14.657

انگلستان

34.920

2.172

چین

7.600

10.085

ژاپن

33805

4.309

 

واقعیت آن است که توانمندی امریکا و چین در بسیاری موارد انحصاری و نشاندهنده امکانات بالقوه این دو کشور جهت سیطره جهانی میباشد. نمایه ذیل شاخصه های اصلی دو کشوررا نمایش میدهد.ذ

 

نمایه شماره (5)- مقایسه کلی تولیدات امریکا و چین

 

شرح

امریکا

چین

شرح

امریکا

چین

تولید ناخالص داخلی (میلیارد دلار)

14.660

5.878

ستانده‌های صنعتی 2008- میلیارد دلار   

3.073

2.104

تولید ناخالص داخلی  براساس قدرت خرید (PPP) میلیارد دلار

14.660

10،900

ستانده‌های کشاورزی سال 2008 - میلیارد دلار   

183

489

سهم از صادرات جهان (2008)- درصد

28/11

29/7

تولید گوشت سال 2008 (میلیون تن)   

43

74

سهم از صادرات کالائی (درصد)

5/8

6/9

تولید میوه (میلیون تن)   

28

107

سهم از صادرات خدمات

42/17

17/3

تولید سبزیجات (میلیون تن)   

36

457

مازاد تجاری (2008) میلیارد دلار

(706)

426

تولید غلات و حبوبات (میلیون تن)   

481

403

ذخایر ارز و طلا (میلیارد دلار)

132

2.876

تولید گندم (میلیون تن)   

68

112

ذخایر طلا (میلیارد دلار)

284

36

تولید برنج (میلیون تن)   

---

134

سهم درآمد مالیاتی به تولید ناخالص داخلی

 

 

تولید شکر (میلیون تن)   

7

15

ستانده‌های کارخانجات (میلیارد) 2008

1.831

1.850

غلات دانه درشت (میلیون تن)   

326

174

ستانده‌ خدمات  2008 میلیارد دلار

10.562

1.734

چای (هزار تن)

---

1.200

مس (هزار تن)

1.330

931

پشم خام (هزار تن)

---

185

سرب (هزار تن)

413

1.545

پنبه (هزار تن)

2.790

8.025

روی (هزار تن)

778

3.151

دانه‌های روغنی(هزار تن)

88.620

52.850

قلع (هزار تن)

---

121

نفت (هزار بشکه در روز)

7.196

3.790

نیکل (هزار تن)

---

5/71

گاز طبیعی (میلیارد متر مکعب)

593

2/85

آلومینیوم (هزار تن)

2.659

13.177

زغال سنگ (هزار تن)

540

1.552

فلزات گرانبها (هزار تن)

233

282

تولید انرژی (میلیون تن)

1.665

1.814

پلاتین (هزار تن)

2/9

---

مصرف انرژی (هزار تن)

2.340

1.956

لاستیک و مصنوعات

2.314

2.885

شاخص اختراعات و نوآوری

7/5

---

سهم تحقیق و توسعه در تولید ناخالص داخلی

67/2

49/1

تولیدات اتومبیل

7/3

7/6

تعداد اختراعات ثبت شده (2007- 2005)

81.329

25.900

حجم راههای کشور (میلیون عدد)

4/6

6/3

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (میلیارد)

316

108

حجم راه آهن (هزار کیلومتر)

226

5/66

تعداد شرکتهای بزرگ از 24 شرکت بزرگ جهان

14

2

تعداد ناوگان دریایی (عدد)

1.782

3.499

تعداد بانکهای بزرگ از 15 بانک جهان

4

3

تعداد خانه‌های مسکونی (میلیون عدد)

117

384

حجم بازار سرمایه بورس (میلیون عدد)

15.077

5.088

تعداد زندانیان (میلیون)

3/2

5/1

 

 

 

 

نمایه شماره (6) - دارندگان عمده اوراق بدهی امریکا

2011

2012

نام کشور

28.2%

23%

چین

19%

21.4%

ژاپن

5.2%

5.1%

صادرکنندگان نفت

3.8%

4.5%

بانکهای کارائیب مرکزی

43.8%

46.5%

سایر طلبکاران

4666

5048

مجموع بدهی خارجی (میلیارد دلار)

نمایه شماره (7)-  مقایسه ای شاخص های اقتصادی

انگلستان

آلمان

فرانسه

امریکا

شاخص

-2.3

-1.4

0.5

-1.8

نرخ واقعی بازدهی اقتصاد%

97.2

87.3

102.4

103.6

       GDP      %بدهی ناخالص دولتی به  

0.6

0.6

0.2

2.3

نرخ رشد تولید ناخالص داخلی

3.4

2.3

2.3

2.9

نرخ تورم

 

                                     Source: Financial times Jan.2012

 

 بررسی نمایه های شماره (1-2و3)  ثابت می‌کند که دولت چین که از یک سیاست اقتدارگانه پیروی می‌کند با کنترل بخش اقتصاد و هدایت آن در وجوه همه جانبه توانسته اقتصادی جهت‌دار، نظام‌مند و کنترلی را بر اقتصاد بازار حاکم کند که نتیجه آن رشد 8 الی 9 درصدی در دهسال اخیر بوده است. برخلاف منادیان وطنی سرمایه‌داری جهان مشخصه فعلی نظام اقتصادی چین، مکانیزم بازار آزاد نمی‌باشد اگر چه این منادیان وطنی و روزنامه‌های وابسته بآنان متاسفانه علاقمندند ثابت کنند که اینان حتی بهتر از گروه رهبران اقتصادی چین، مولفه‌های اقتصاد چین را می‌شناسند. علیرغم فشار فزاینده اهرم مزد در اقتصاد چین که در آینده می‌تواند بعنوان یک پدیده اثرگذار عمل نماید واقعیت آن است که بخش صادرات مازاد قابل توجهی را به خزانه چین واریز نموده که این مازاد بخش عظیمی از اوراق دولت امریکا را خریداری و چین بعنوان یکی از بزرگترین طلبکاران دولت امریکا درآمده است!! اما واقعیت غیرقابل انکار آن است که علیرغم این موضوع حجم اقتصادی امریکا در حال حاضر و در آینده نه چندان دور بسیار بزرگتر از اقتصاد چین، هند و یا اتحادیه اروپا مضافاً برآنکه بحران یورو اتحادیه اروپا را به سمت و سوی تفرقه و تفکیک کشانیده است.

شاید برررسی بیشتر آمارها در مقام مقایسه با حضور نظامی آمریکا در عراق، افغانستان و اخیراً لیبی بتواند نشان دهد که امریکا بدرستی جهت مقابله با چین علاوه بر سکونت در همسایگی چین عملاً نقش ژندارم منطقه‌ای نفتی را برای مقابله نهایی با چین اتخاذ کرده‌اند.

بد نیست هواداران بازار آزاد خودکنترلی و همانها که زمانی فریاد حذف سوبسیدهای اجتماعی را برای باصطلاح شفاف‌سازی قیمتها سر می‌دارند با نگاهی به آمارهای فوق کوشش کنند یکبار دیگر آموزه‌های خود را مرور نمایند و  بجای تکرار خزعبلات من درآوردی و اتکای صرف به آمارهایی که توسط بانک جهانی با صندوق بین‌المللی پول پردازش شده‌اند چرایی موفقیت یا ناکامی اقتصادهای جهانی را توضیح دهند. فراموش نباید که بهای تمام شده کالا و خدمات یعنی مجموعه تولید ناخالص داخلی دارای سه منبع اساسی (مواد اولیه، مزد و سربار) میباشد که نمیتوان صرفاً با تجزیه و تحلیل و حذف سوبسیدهای مواد اولیه به مصاف اقتصاد جهانی رفت چرا که با اتکای به نمایه‌های فوق میتوان دریافت که منبع اصلی و اساسی و لایزال تولید ناخالص داخلی همانا مزد بعنون شاه بیت قیمت تمام شده میباشد که چنانچه مزدور یا صاحب مزد نتواد از منابع ارزش افزوده مزد بهره گیرد بدون شک آنرا بدرستی دراختیار چرخه تولید قرار نخواهد داد و مانع افزایش بهره‌وری خواهد شد. و برای رسیدن به این مقصود نمیتوان اجازه داد بازارها به خودی خود رها شوند و دل برآن داشته باشیم که خود کنترلی بازار انضباط مالی را همراه آورد. تجربه چین مصداق واقعی نظارت و کنترل و چشم دوختن به اهرمهایی که مکانیزم بازار را بهم می‌ریزند میباشد علیرغم آنکه اقتصاد چین نیز دارای نواقصی است که قابل تامل است اما دوراندیشان دولتمردان با چشمان باز صرفاً نظاره‌گر حوداث نیستند بلکه با نظارت و کنترل نظاره‌گری را قانونمند کرده‌اند. بر اساس نمایه شماره (9)که توسط نگارنده از آخرین آمارهای ارائه شده در سایت صتدوق بین المللی پول استخراج شده ،وضعیت تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرو جهان از سال 1980 تا 2017 بشرح زیر ارائه شده اکه بیانگر رشد فوق العاده اقتصاد گره جنوبی ، اندونزی، ترکیه ، هندوستان ، چین و روسیه میباشد.

                                                                                 نمایه شماره (8) مقایسه سنواتی اقتصادهای پیشرو از سال 1980 تا 2017.

 

% رشد 37 ساله

2017

2015

2012

2010

2005

2000

1990

1980

نام کشور

ردیف

706

19,704

17,788

15,609

14,526

12,622

9,951

5,800

2,788

امریکا

1

534

5324

52024

4588

4380

3889

3255

2370

996

ژاپن

2

479

3655

3440

3158

2944

2492

2144

1446

762

آلمان

3

497

2667

2476

2257

2134

1860

1533

1030

536

فرانسه

4

601

2838

2594

2308

2199

1993

1487

933

472

انگلستان

5

405

2062

1943

1834

1800

1641

1404

976

509

ایتالیا

6

597

1625

1514

1405

1374

1184

900

551

272

اسپانیا

7

644

1753

1617

1448

1334

1132

888

542

272

کانادا

8

2060

20336

16670

12،387

10128

5364

3014

1943

987

چین

9

701

3120

2825

2393

2186

1584

1234

786

445

برزیل

10

2646

7574

6276

4824

4069

2431

1571

744

286

هندوستان

11

2941

3295

2950

2510

2237

1696

1120

0

0

روسیه

12

667

2242

2028

1743

1564

1297

1065

612

336

مکزیک

13

17093

1829

1542

1208

1034

705

501

276

107

اندونزی

14

12724

1476

1303

1112

969

747

513

291

116

ترکیه

15

24689

2148

1918

1629

1468

1096

775

335

87

کره جنوبی

16

 

 

از طرف دیگر در واقع اقتصاد هائی چلو افتاده اند که سابقه تاریخی آنها نشان از بزرکی و توانمندی داشته اما استعمار جهانی آنها را فرتوت نموده بود که با درایت و هوشمندی رهبران توانسته اند مجددا جایکاه تاریخی خودرا بدست آوردند،.نمایه شماره (9) قدرتهای جهانی سنوات 1973-1700 را نشان میدهد.

 

 

                                                                             نمایه شماره (9) قدرتهای بزرگ اقتصاد جهان 1973-1700

 

 

نام کشور

1700

1870

1913

1950

1973

امریکا

5/.

98

517

1455

3536

روسیه

16

83

232

510

1513

انگلستان

10

100

347

675

1280

ژاپن

15

25

71

161

1242

هندوستان

90

134

204

222

494

آلمان

13

72

237

265

944

فرانسه

19

72

144

220

683

چین

82

189

241

244

739

ایتالیا

14

41

95

164

582

اسپانیا

7

19

41

61

266

مکزیک

25

6

25

67

279

جهان

371

1110

2733

5331

16022

منبع : Wikipedia

 

 

 و بدهی خارجی ناچیز چین ، هند، برزیل ، مکزیک از دیگر سو و همچنین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای اخیرالذکر نشان میدهد که در آینده نزدیک ( ونه سال 2050) شاهد دکردیسی اقتصادی در جهان خواهیم بود که حداقل تنایج آن در نمایه شماره (10) نمایش داده شده است :

 

 

 

                                                                   نمایه شماره (10)- جابجائی قدرتهای بزرگ اقتصادی بر مبنای تغییرات تولید ناخالص داخلی کشورها به قیمت قدرت خرید

 

سال

تغییرات رتبه‌بندی تولید ناخالص داخلی کشورها در جهان

2011

چین اقتصاد ژاپن را پشت سر نهاد و بعنوان دومین قدرت اقتصادی جهان شناخته شد.

2012

هندوستان بر اقتصاد ژاپن و برزیل بعنوان ششمین قدرت اقتصاد جهان انگلستان را پشت سر گذاشت.

2013

برزیل اقتصاد فرانسه را پشت سر خواهد گذاشت.

2014

روسیه اقتصاد آلمان را پشت سر گذاشته است.

2015

اندونزی اقتصاد ترکیه را پشت سر گذاشت.

2015

هندوستان اقتصاد انگلستان، برزیل و ایتالیا را پشت سر می‌گذارد.

2016

مکزیک اقتصاد ایتالیا را پشت سر خواهد گذاشت.

2017

ترکیه از اقتصاد کانادا پیشی می‌گیرد.

2017

اندونزی از اقتصاد اسپانیا پیشی خواهد گرفت.

2018

اندونزی اقتصاد کره جنوبی و ترکیه از اقتصاد اسپانیا پیشی می‌گیرد.

2018

برزیل از اقتصاد آلمان پیشی می‌گیرد.

2018

اندونزی از اقتصاد ایتالیا و مکزیک از اقتصاد انگلستان پیشی می‌گیرد.

 

جمع بندی و نتیج گیری:

با نگرش به آمارهای ارائه شده که همگی از نهاد های خبری اقتصادی  معتبر  جهان استخراج گردیده ، جهان در آستانه چند قطبی شدن فرار گرفته و محور اقتصادی چین هند- برزیل و روسیه قطب آیند ه را در مقابل  اتحادیه اروپا و امریکا تشکیل خواهند داد اما نباید فراموش گرد که شاخصه تولید ناخالص داخلی آنهم بر اساس قدرت خرید معیار مناسبی جهت مقایسه قدرتهای اقتصادی نیست زیرا هم اکنون و در عرض حداقل ده الی بیست سال آینده سایر زیر ساختهای نظام سرمایه داری مستقر در امریکا و اروپا قالب ایجاد و استقرار در کشوری نظیر چین یا هند نمی باشد لذا با همه آمارها امریکا کماکان قدرت اول سیاسی نظامی جهان بشمار خواهد رفت زیرا اگر قدرت جهانی را در جمعیت ، توانمندی نظامی، پشتوانه دانش و نوآوری ، دست یابی به منابع زیرزمینی و فن آوری اتمی در نظر بکیریم همه کشورهائی که امریکا را تهدید میکنند فاقد یک یا جند خصیصه فوق هستند اما بدون شک نظام سرماه داری جهانی زاهکاری جز تغییر مناسبات فعلی سرمایه و ابجاد شکل بندیهای جدید ندارد تا بتواند دیر پائی خودرا ادامه دهد که در غیر اینصورت آنگاه شاهد فروپاشی سیستم سرمایه داری و ظهور بازارهای کنترلی خواهیم بود که نمونه بازر آن در حال حاضر در چین مستقر شده است .

 

 

  • غلامحسین دوانی عضو انجمن اقتصاددانان بریتیش کلمبیای کانادا (APEBC) عضو انجمن حسابداران خبره ایالت نیویورک امریکا (NYSSCPA) و عضو انجمن حسابداران خبره ایران (IICA) کارشناس مسائل مالی افتصادی که مقالات متعددی در زمینه اقتصاد سیاسی از وی در مجلات ایران به چاپ رسده است .مقالات مروری بر تاریخ اقتصا دی ایران و مورد کاوی فساد در بازار هاب مالی پولی ایران ازوی قبلا در  سایت  دوستان لوموند فارسی چاپ شده است .

منابع :

1-  وب سایت صندوق بین المللی پول  (IMF)

2-  کتاب CIA World FACTBOOK 2012

3-  کتابچه   Pocket World In Figures 2012

4-  مقاله پایان بازارآزاد و ظهور بازار های کنترلی غلامحسین دوانی سال 2011

        **توضیح نویسنده: اختلاف در برخی آمار و اعداد ناشی از تفاوت در منابه آماریست .مثلا آمار صندوق بین المللی پول ،ا آمار بانک جهانی و کتاب CIAFACTBOOK باهم مغایرت  دارند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین