کد خبر: ۷۹۸۱۸۵
تاریخ انتشار:

مراسم های مذهبی در عصر صفوی

سلسله ی صفویه از نسل "شیخ صفی الدین اردبیلی" (از بزرگان تصوف اسلامی در دوره ی ایلخانان) برآمده و حکومتی مقتدر و تمدن ساز را ...

به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد حوزه و دانشگاه نوشت:سلسله ی صفویه از نسل "شیخ صفی الدین اردبیلی" (از بزرگان تصوف اسلامی در دوره ی ایلخانان) برآمده و حکومتی مقتدر و تمدن ساز را در تاریخ ایران (پس از عصر آشوب و نامنی ناشی از حمله ی مغولان به ایران و در ادامه، حکومت ایلخانی و تیموریان و ... که عصری پرحادثه در تاریخ ایران ارزیابی می گردد) پدید آوردند که از جهاتی قابل مقایسه با حکومت ساسانیان در تاریخ این سرزمین محسوب می گردد و روح ملی گرایی را با انگیزه های دینی و مذهبی در میان توده های مردم باز پرورش داده و احیا نمودند. (شکل گیری و تحول مراسم مذهبی در عهد صفویه، ص39).

شیخ صفی الدین نیای بزرگ خاندان صفوی، از چهره های صوفیه و شافعی مذهب بوده و در میان متصوفه از احترام والایی برخوردار بوده است. پس از وی، پسرش صفی الدین و سپس صدر الدین راه وی را ادامه دادند و خاندان صفوی، به تدریج به مذهب شیعه گرایش یافته و هنگامی که به قدرت رسیدند، ارکان دولت خویش را بر این مذهب استوار نمودند. (صفویان در گذرگاه تاریخ، ص41).

شاه اسماعیل نخستین شاه صفوی، مذهب شیعه ی دوازده امامی را رسمیت بخشید و این مذهب را به نهادی هویت بخش تبدیل نمود و مرزهای استقلال و هویت ایرانیان را بر پایه ی تفکر شیعی شکل نوین بخشید و دین را به عرصه ی جامعه وارد نمود؛ دقیقا همان کاری که سده های پیش از این ساسانیان (واپسین حکومت ایرانِ پیش از اسلام) به انجام رسانده بودند و حکومتی بر پایه ی آموزه های آیین زرتشت بنا نهاده و این آیین را در سطح ایران آن روزگار، گسترانده بودند. اردشیر بابکان (بنیان گذار سلسله ی حکومتی ساسانی؛ همو که آیین زرتشت را در امپراطوری خویش رسمیت بخشید و از آن جانبداری می کرد)، فرزند خود شاپور را چنین اندرز داده است: دین بنیاد است و شاهی، ستون و کسی که بنیاد را در دست دارد بهتر تواند بر کسی که ستون را دارد، چیره شود.. شهریاری از دین پاید و دین از شهریاری نیرو گیرد... (دین و دولت در عهد ساسانی، ص25).

با آغاز ورود اسلام به سرزمین ایران، مردم این قلمرو باستانی و تمدنی، به آیین توحید که برابری میان انسان ها و دادگری را سرلوحه ی برنامه های اجتماعی خود قرار داده بود، گرویده و از آن استقبال کرده و بی مهری خاندان اموی نسبت به ایرانیان نیز آنان را از مکتب انسان سازِ اسلام رویگردان نمی کند. پس از سقوط امویان،‌ خاندان عباسی با کمک ایرانیان به تخت خلافت تکیه زدند و در عصر عباسی، بسیاری از نخبگان ایرانی به سمت ها و منصب های مهمی از جمله وزارت دست یافتند. با روی کار آمدن خاندان آل بویه (عصر سوم خلافت عباسی)، تشیع در سرزمین ایران و عراق قدرت یافت و شیعیان به حکومت دست یافتند و در سده های پس از این نیز حکومت هایی محلی با انگیزه های شیعی در بخشی از ایران شکل گرفت (از جمله حکومت سربداران و ...). در این میان حکومت صفویه را میان نقطه ی عطف مهمی در تاریخ تشیع توصیف نمود؛ خاندان صفوی که دلدادگی بسیار و اعتقادی راسخ به مذهب شیعه داشتند، با قدرت خویش این مذهب را در قلمرو خود گسترانده و از آن حمایت می کردند.

میرزا اسماعیل (شاه نخست صفوی) به سال 892 قمری (1487 میلادی) چشم به جهان گشود و تنها یک سال داشت که پدرش حیدر را از دست داد و پس از مشکلات فراوانی که پشت سر نهاد به قدرت رسید و پادشاهی نوینی را بر پایه ی اندیشه های شیعی بنیان نهاد. وی در ابتدای سال 907 قمری (1501 میلادی) در شهر تبریز تاجگذاری کرد و پس از نهادن تاج بر سر، خطبه به نام دوازده امام(ع) خواند و شعایر اسلامی و شیعی را در جامعه گستراند. (تاریخ شاه اسماعیل صفوی، ص50).

وی ابتدای حکومتش تنها بر سرزمین آذربایجان تسلط داشت و حدود ده سال طول کشید تا مناطق دیگر را نیز زیر چتر پادشاهی خود در آورد. از نبردهای بزرگی که وی در دوران سلطنتش به راه انداخت، می توان به دو نبرد بزرگ اشارت جست: جنگ مرو با ازبکان و نبرد چالدرون با حکومت عثمانی. (دولت های شیعی در تاریخ، ص250).

 پس از شکست صفویان در نبرد چالدُران، دیار بکر از دست خاندان صفوی خارج شد و این نبرد تاریخی، تاثیر سختی بر شاه اسماعیل بر جای گذاشت؛ تا پیش از این، نوعی نگرش در اندیشه ی وی استوار بود که هیچ کس را همآورد خود نمی دانست و خود را شکست ناپذیر می پنداشت. اما این نبرد تاریخی، خودخواهی و غرور وی را به نوعی یاس و ناامیدی تبدیل ساخت و در طی سالهای باقی مانده ی عمرش، دیگر قشون نکشید و اندوه بسیاری او را فراگرفته بود و می کوشید با غوطه ور شدن در شادی و کام جویی، آن را به پاس فراموشی بسپارد. (در باب صفویان، ص62- 61). تا پیش این نبرد، قزلباشان شاه اسماعیل را مرشد کامل دانسته و جانبازی در راه او را با هدف کسب پاداش های اخروی و همسان شهادت در نبردهای صدر اسلام می دانستند و اعتقاد کاملی به پیشوای خود داشتند؛ اما نبرد چالدران، این اعتماد کامل را نیز تحت الشعاع قرار داد و بر باور آنان تاثیر منفی برجای گذاشت.

مراسم های مذهبی در عصر صفوی

به هر روی شاه اسماعیل با همه ی ضعف ها و صفات ناپسندی که از آن برخوردار بود، توانسته بود سلطنتی سترگ را به وجود آورده و آرزوی اجداد خویش را جامه ی عمل پوشاند و با رسمیت بخشیدن مذهب شیعه، فرهنگ سرزمین ایران را تحت تاثیر قرار داده و حتی در ادبیات نیز تاثیری شگرف برجای گذارد و شعر آیینی با گرایش های شیعی در میان ایرانیان رواج یافته و شاعران بزرگ و ناموری همچون محتشم کاشانی ظهور و بروز یافته و با زبان شعر از باورهای خویش دفاع نمایند. (تفکر شیعه و شعر دوره ی صفوی، ص28- 27).

شاه اسماعیل صفوی اکنون امپراطوری توانمند و بزرگی را پایه ریزی کرده بود که شکوه ایران را پس از چندین سده بازگرداند و به قدرتی نوین در جهان آن روزگار بدل گردید؛ قدرتی توانمند با اندیشه های تشیع و آموزه های شیعی؛ در این راستا تلاش فراوانی از سوی صفویان برای ایجاد تمدنی شیعی و احیای فرهنگ تشیع در میان توده های مردم به انجام رسید و از جمله آیین های شیعی و مراسم های دینی- مذهبی با علاقه و تشویق دربار صفوی دنبال می شد.

در این میان مناسبت هایی همچون عید غدیر و سوگواری امام حسین بن علی(ع) از جلوه و اهمیت ویژه ای برخوردار بود و مورد اهتمام گسترده ی خاندان حاکم و نیز مردم قرار داشت. "ملاحسین واعظ" یک سال پس از به قدرت رسیدن صفویان، در سال 908 قمری به درخواست یکی از بزرگان هرات به نام سید میرزا، کتابی جامع با نام "روضة الشهداء" در بیان واقعه ی قیام و نهضت امام حسین(ع) تالیف نمود که با استقبال مردم و مخاطبان روبرو گردید و عنوان روضه خوانی نیز از نام این کتاب گرفته شده است. (شکل گیری و تحول مراسم مذهبی در عهد صفویه، ص89).

از سوی دیگر شاهان صفوی برای دانشمندان، عالمان و بزرگان تشیع نیز احترام ویژه ای قایل بوده و با رسمیت یافتن مذهب شیعه، گروه بسیاری از عالمان تشیع به دعوت شاهان به ایران مهاجرت کرده و سکونت گزیدند؛ دانشمندانی همچون محقق کَرَکی، حسین بن عبد الصمد (پدر شیخ بهایی) و ...

شاه طهماسب صفوی (دومین شاه که پس از پدرش شاه اسماعیل به قدرت رسید) در جریان بازدید از لشکر خویش، سادات و عالمان را پس از امرای قزلباش قرار داد و این به معنی احترام ویژه ای بود که برای آنان قایل بود. (همان، ص133).

نماز جمعه نیز از دیگر آیین هایی بود که در عصر صفوی مورد توجه گسترده قرار گرفت و محقق کرکی در کنار سایر فرایض به نماز جمعه نیز توجهی کامل داشت. (همان، ص136).

آنچه در میان رسوم و شعایر شیعی از اهمیت بسزایی در عصر صفوی برخوردار بود، اقامه ی عزاداری برای سالار شهیدان(ع) بود که حتی در سخت ترین شرایط نیز ترک نمی گردید و در میان ایرانیان از رواج گسترده ای برخوردار شد. شاه عباس صفوی در سفرهای نظامی و حتی پشت قلعه دشمن نیز مراسم مذهبی روز عاشورا را ترک نمی گفت و در اردوی خود مجالس سوگواری و روضه خوانی برپا می کرد. در سال 1011 قمری که با لشکریان ازبک در حال پیکار بود، در روز عاشورا در کنار رود خطب توقف نمود و به سوگواری برای شهیدان نینوا و سالار شهیدان(ع) مشغول گردید.

مراسم های مذهبی در عصر صفوی

همچنین در سال 1013 قمری که قلعه ایروان محاصره شد، شاه عباس در حال نبرد با نیروهای عثمانی بود که مراسم عزاداری نیز برگزار می شد و شب عاشورا از اردوگاه وی چنان فغان و فریاد بلند گردید که ساکنان قلعه ترسیدند و تصور نمودند شاه فرمان شبیخون داده و از این رو آماده شدند تا خود را تسلیم کنند! (همان، ص166).

در سال 1021 قمری نیز که آغاز فروردین و عید باستانی نوروز همزمان گردید با دهه ی نخست ماه محرم، شاه عباس اول لباس ماتم بر تن کرد و جشن نوروز را برگزار نکرده و مراسم عزاداری امام(ع) با شکوه به انجام رسید. پس از برگزاری مراسم های عزاداری در دهه ی نخست ماه محرم، در باغ نقش جهان مراسم نوروز را با حضور نزدیکان، درباریان و خانواده برگزار نمود. (همان، ص167).

علاوه بر سوگواری ماه محرم و ندبه سرایی حضرت حسین بن علی(ع)، مناسبت های دینی و مذهبی دیگر همچون ماه مبارک رمضان، عید فطر، عید غدیر و ... نیز با جدیت و حمایت دربار صفوی به انجام رسیده و مورد عنایت قرار داشته است؛ به طور نمونه در روزگار سلطنت شاه عباس اول و به سال 1003 قمری، شاه دستور داد در ماه مبارک رمضان هر شب 366 تن از عالمان و طلبه ها در کاخ شاه افطار کرده و در پایان سفره ی افطار، جلسه ی بحث و مناظره میان عالمان برقرار می شد و پس از اتمام جلسه، شاه به همه ی حاضران صله می بخشید. (همان، ص168).

به هر روی به قدرت رسیدن خاندان صفوی نقطه ی عطف مهمی در تاریخ ایران ارزیابی می گردد و در این روزگار، فرهنگ و آداب و سنن مردم نیز تغییر محسوسی یافت و از جمله نمودهای آن، گسترش شعایر دینی و شیعی در میان مردم بوده و بویژه اقامه ی سوگواری برای سرور شهیدان جهان(ع) و بزرگداشت نهضت حسینی(ع) و جشن غدیر خم و زنده نگاه داشتن این رویداد تاریخی. البته در این میان، با نگاه آسیب شناسانه نباید ضعف ها، کاستی ها و در مواردی، بدعت هایی که در در این دوران وارد فضای فرهنگ عزاداری گردید (از جمله گسترش ظاهر گرایی در مراسم های عزاداری و به کار گیری دسته، علم و در مواردی، درگیری میان عزاداران و دسته های سوگواری و بدترو ناپسندتر از همه، قمه زنی) را فراموش کرد و بی تفاوت از کنار آن عبور نمود.

در عصر صفوی توجه به هنرِ شیعی و نیز ادبیات شیعی نیز رواج گسترده ای یافت و ادبیات درخشان پارسی وارد مرحله ای نوین در تاریخ خود گردید که در آن، ادبیات آیینی رنگ و بوی تشیع به خود گرفت و شاعران و سرایندگان بسیاری با تشویق شاهان و درباریان به بروز استعدادهای شعری خویش در این خصوص همت گماشته و سروده های زیبایی در ستایش اهل بیت رسالت(ع) و یا رثای آنان(ع) از خود برجای نهادند که بسیاری از آن تا امروز نیز برجای مانده است.

  

فهرست منابع:

1- ایزدی، حسین، شکل گیری و تحول مراسم مذهبی در عهد صفویه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 1395

2- بیانی، شیرین، دین و دولت در عهد ساسانی، تهران، جامی 1379

3- چلونگر، محمد علی، دولت های شیعی در تاریخ، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 1395

4- سرور، غلام، تاریخ شاه اسماعیل صفوی، مرکز نشر دانشگاهی 1374

5- سیوری، راجر، در باب صفویان، ترجمه: رمضان علی روح الهی، مرکز نشر 1380

6- صفاکیش، صفویان در گذرگاه تاریخ، انتشارات سخن 1390

7- طغیانی، اسحاق، تفکر شیعی و شعر دوره ی صفوی، انتشارات دانشگاه اصفهان 1385

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین